دعا برای شادی روح اموات در روایات
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۵۸۶۸۳
انجام کارهای خیر و نیک به نیت اموات کار بسیار پسندیده ایست، اما تاثیرات دقیق دعا و کارهای نیک برای رفتگان و اموات مسئله ایست که ائمه (ع) به آن اشاره کردهاند و در این مقاله میتوانید نظرات معصومین (ع) دراینباره را بخوانید.
در فرهنگ اسلامی مرگ پایان زندگی نیست، بلکه شروعی است برای ادامه حیات در دنیایی دیگر.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دعا برای شادی روح اموات در روایات
یکی از صحابه از حضرت محمد (ص) نقل میکند:
«برای مردگان خود هدیه بفرستید»، گفتم: هدیه مردگان چیست؟ فرمود: «صدقه و دعا. ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا مقابل خانههای خود میآیند و فریاد میکنند...ای خانواده من، پدر، فرزندان و خویشان من، بر ما مهربانی کنید. آن چه در دست ما بود، عذاب و حساب آنها بر ماست. نفعش برای غیر ما.ای خویشان ما، به درهمی یا قرص نانی یا جامهای ما را کمک کنید تا خداوند شما را از جامههای بهشت بپوشاند»
در روایتی دیگر از رسول خدا (ص) میخوانیم:
«هرگاه مؤمنی «آیه الکرسی» را بخواند و ثواب آن را هدیه اهل قبور کند خداوند ثواب آن را به اموات مؤمنین میدهد. ولی برای کسی که «آیه الکرسی» را خوانده است مقام و مرتبه هفتاد پیامبر عطاء میکند، و در مقابل هر حرفی از آیه الکرسی ملکی را میگمارد که تا روز قیامت به نیابت از او خداوند را تسبیح و تقدیس کنند.»
پیام این رویات نورانی برای ما این است که اموات همواره چشم به راه دعای خیر و صدقات بازماندگان هستند تا بتوانند از نور این ادعیه بهرهمند شوند و از عذاب الهی در امان باشند. بهترین دعا برای شادی روح اموات استغفار و طلب بخشش است.
امام صادق (ع) در حدیثی نورانی میفرمایند:
«ثوابی که پس ازمرگ به انسان میرسد سه چیز است:
۱. صدقه جاریه...
۲. راه و رسم صحیحی که شخص در حال حیات بدان عمل میکرد و به گونهای بوده که الگو برای دیگران میشد.
۳. فرزندی شایسته که برای او طلب مغفرت کند، و موجبات آمرزش پدر را فرهم سازد.»
از این حدیث میتوان استفاده کرد که طلب مغفرت بازماندگان در آمرزش اموات تأثیر دارد. اما بسیاری از افراد به اشتباه، شادی روح اموات را فقط یک استعاره میدانند و بر این باورند اگرچه ممکن است اعمال بازماندگان در جایگاه اخروی اموات تأثیر داشته باشد، اما عبارت "شادی" را نمیتوان برای روح اموات استفاده کرد. امام صادق (ع) در پاسخ به این شبهه میفرمایند:
«همان گونه که زندگان با هدایا، شاد میشوند اهل قبور و برزخیان نیز با ترحم و استغفار که نسبت به آنان میشود؛ شاد میگردند.»
پس دعا برای شادی روح اموات فقط یک باور خرافی نیست و مورد تأیید ائمه معصومین (ع) نیز هست.
کدام دعا برای شادی روح اموات است؟
در میان کتب روایی و ادعیه معتبر دعاهای بسیاری را میتوان یافت که قرائت آنها هم برای شخصی که میخواند و هم برای اموات پاداش فراوانی دارد. به عنوان مثال حضرت محمد (ص) فرمودند:
«مَا مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُؤْمِنَةٍ مَضَی مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ أَوْ هُوَ آتٍ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ إِلَّا وَ هُمْ شُفَعَاءُ لِمَنْ یقُولُ فِی دُعَائِهِ: «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ». وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَیؤْمَرُ بِهِ إِلَی النَّارِ یوْمَ الْقِیامَةِ فَیسْحَبُ فَیقُولُ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ: یا رَبَّنَا، هَذَا الَّذِی کانَ یدْعُو لَنَا، فَشَفِّعْنَا فِیهِ، فَیشَفِّعُهُمُ اللَّهُ فِیهِ، فَینْجُو.»
ترجمه:
«هیچ مرد و زن مؤمن از اول روزگار تا روز قیامت نیست جر آنکه شفیع آن کسی است که در میان دعایش چنین بگوید:
«اللَّهُمَ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ».
روز قیامت دستور داده میشود که بندهای را به آتش ببرند، و لذا او را به سوی دوزخ میکشند. در این هنگام، همهٔ مردها و زنهای مؤمن میگویند: پروردگارا، این فرد برای ما دعا میکرد، شفاعت ما را در مورد او بپذیر. پس خداوند شفاعت آنها را میپذیرد، و آن فرد نجات مییابد.»
دعا برای شادی روح پدر و مادر
در میان ادعیه بسیاری که در کتب مختلف وارد شدهاند، یکی از زیباترین دعاها برای شادی روح اموات و به خصوص پدر و مادر در صحیفه سجادیه آمده است. این دعای زیبا به همراه متن ترجمه آن به شرح زیر است:
«(۱) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِک وَ رَسُولِک، وَ أَهْلِ بَیتِهِ الطَّاهِرِینَ، وَ اخْصُصْهُمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِک وَ رَحْمَتِک وَ بَرَکاتِک وَ سَلَامِک.
(۲) وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَی بِالْکرَامَةِ لَدَیک، وَ الصَّلَاةِ مِنْک، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
(۳) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِی عِلْمَ مَا یجِبُ لَهُمَا عَلَی إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِی عِلْمَ ذَلِک کلِّهِ تَمَاماً، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تُلْهِمُنِی مِنْهُ، وَ وَفِّقْنِی لِلنُّفُوذِ فِیمَا تُبَصِّرُنِی مِنْ عِلْمِهِ حَتَّی لَا یفُوتَنِی اسْتِعْمَالُ شَیءٍ عَلَّمْتَنِیهِ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْکانِی عَنِ الْحَفُوفِ فِیمَا أَلْهَمْتَنِیهِ
(۴) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ کمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کمَا أَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقَّ عَلَی الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ.
(۵) اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَهَابُهُمَا هَیبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِی لِوَالِدَی وَ بِرِّی به هما أَقَرَّ لِعَینِی مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِی مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّی أُوثِرَ عَلَی هَوَای هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَی رِضَای رِضَاهُمَا وَ أَسْتَکثِرَ بِرَّهُمَا بیوَ إِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّی به هما وَ إِنْ کثُرَ.
(۶) اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِی، وَ أَطِبْ لَهُمَا کلَامِی، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِیکتِی، وَ اعْطِفْ عَلَیهِمَا قَلْبِی، وَ صَیرْنِی به هما رَفِیقاً، وَ عَلَیهِمَا شَفِیقاً.
(۷) اللَّهُمَّ اشْکرْ لَهُمَا تَرْبِیتِی، وَ أَثِبْهُمَا عَلَی تَکرِمَتِی، وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّی فِی صِغَرِی.
(۸) اللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّی مِنْ أَذًی، أَوْ خَلَصَ إِلَیهِمَا عَنِّی مِنْ مَکرُوهٍ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِی لَهُمَا مِنْ حَقٍّ فَاجْعَلْهُ حِطَّةً لِذُنُوبِهِمَا، وَ عُلُوّاً فِی دَرَجَاتِهِمَا، وَ زِیادَةً فِی حَسَنَاتِهِمَا، یا مُبَدِّلَ السَّیئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ.
(۹) اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّیا عَلَی فِیهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَی فِیهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَیعَاهُ لِی مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بیعَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَیهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَیک فِی وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّی لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَی نَفْسِی، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِی بِرِّی، وَ لَا أَکرَهُ مَا تَوَلَّیاهُ مِنْ أَمْرِی یا رَبِّ.
(۱۰) فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَی، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَی، وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَی مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِیهُمَا عَلَی مِثْلٍ، أَینَ إِذاً- یا إِلَهِی- طُولُ شُغْلِهِمَا به تربیتی! وَ أَینَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِی حِرَاسَتِی! وَ أَینَ إِقْتَارُهُمَا عَلَی أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَی!
(۱۱) هَیهَاتَ مَا یسْتَوْفِیانِ مِنِّی حَقَّهُمَا، وَ لَا أُدْرِک مَا یجِبُ عَلَی لَهُمَا، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِیفَةَ خِدْمَتِهِمَا، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِنِّی یا خَیرَ مَنِ اسْتُعِینَ بِهِ، وَ وَفِّقْنِی یا أَهْدَی مَنْ رُغِبَ إِلَیهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِی فِی أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ یوْمَ تُجْزی کلُّ نَفْسٍ بِما کسَبَتْ وَ هُمْ لا یظْلَمُونَ.
(۱۲) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ذُرِّیتِهِ، وَ اخْصُصْ أَبَوَی بِأَفْضَلِ مَا خَصَصْتَ بِهِ آبَاءَ عِبَادِک الْمُؤْمِنِینَ وَ أُمَّهَاتِهِمْ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
(۱۳) اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِی ذِکرَهُمَا فِی أَدْبَارِ صَلَوَاتِی، وَ فِی إِنًی مِنْ آنَاءِ لَیلِی، وَ فِی کلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِی.
(۱۴) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِی بِدُعَائِی لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بیمَغْفِرَةً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا به شفاعتی لَهُمَا رِضًی عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْکرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ.
(۱۵) اللَّهُمَّ وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُک لَهُمَا فَشَفِّعْهُمَا فِی، وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُک لِی فَشَفِّعْنِی فِیهِمَا حَتَّی نَجْتَمِعَ بِرَأْفَتِک فِیدار کرَامَتِک وَ مَحَلِّ مَغْفِرَتِک وَ رَحْمَتِک، إِنَّک ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ، وَ الْمَنِّ الْقَدِیمِ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.»
ترجمه:
«(۱) خداوندا بر محمّد بنده و فرستادهات و بر خاندان پاکش درود فرست، و آنان را به بهترین درودها و رحمت و برکات و سلام خود مخصوص گردان،
(۲) الهی پدر و مادر مرا به کرامت نزد خود و درود از سوی خود اختصاص ده،ای مهربانترین مهربانان.
(۳) خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و دانش آنچه از حقوق ایشان که بر من لازم است به من الهام کن، و دانش تمام آن واجبات را بدون کم و زیاد برایم فراهم نما، آنگاه مرا به آنچه در این زمینه به من الهام کردهای به کار گیر، و توفیقم ده تا نسبت به آنچه به من بصیرت میدهی اقدام کنم، تا به کار بستن چیزی از آنچه به من تعلیم دادهای از دستم نرود، و ارکان بدنم از خدمتی که مرا به آن ملهم فرمودهای احساس گرانی ننماید.
(۴) خداوندا بر محمد و آلش درود فرست همانطور که ما را به وجودش سرافراز فرمودی، و بر محمد و آلش درود فرست، همانسان که به سبب آن حضرت، حقی از ما بر عهده مردم واجب نمودی.
(۵) خداوندا چنان کن که از هیبت پدر و مادرم، چون از هیبت سلطان خودکامه بیمناک باشم، و به هر دو، چون مادری مهربان نیکی نمایم، و اطاعت از آنان و نیکی به هر دوی آنان را در نظرم از لذّت خواب در چشم خواب آلوده شیرینتر، و برای سوز سینهام از شربت گوارا در ذائقه تشنه خنکتر گردان، تا خواسته ایشان را بر خواسته خود ترجیح دهم، و خرسندی آن دو را بر خرسندی خود مقدّم دارم، و خوبی ایشان را در حق خود هرچند اندک باشد زیاد بینم، و نیکویی خود را درباره ایشان گرچه بسیار باشد کم شمارم.
(۶) خداوندا صدایم را در محضر آنان ملایم کن، و گفتارم را بر آنان دلنشین فرما، و خویم را نسبت به آنان نرمی عنایت کن، و قلبم را بر هر دو مهربان ساز، و مرا نسبت به هر دو خوشرفتار و دلسوز قرار ده.
(۷) خداوندا هر دو را به پاس تربیت من جزای نیکو ده، و در مقابل آنکه مرا گرامی داشتند جزای خیر عطا فرما، و هرچه را در کودکی نسبت به من منظور داشتهاند در حق ایشان - منظور کن.
(۸) خداوندا اگر از جانب من آزاری به آنان رسیده، یا از من کار ناخوشایندی دیدهاند، یا حقی از آنان به وسیله من از بین رفته، همه را موجب پاک شدن آنان از گناهانشان و مایه رفعت مقامشان و افزونی حسناتشان قرار ده،ای که بدیها را به چندین برابر به خوبی تبدیل مینمایی.
(۹) الهی اگر در گفتار با من از اندازه بیرون رفتهاند، یا در عملی نسبت به من زیادهروی نمودهاند، یا حقی از من ضایع کردهاند، یا از وظیفه پدر و مادری در حق من کوتاهی نمودهاند، حق خود را به آنان بخشیدم، و آن را برایشان نثار کردم، و از تو میخواهم که وزر و وبال آن را از دوش آنان برداری، زیرا که من نسبت به خود آنان را در کوتاهی حق متهم نمیکنم، و آنان را در مهربانی در حق خودم سهل انگار نمیدانم، و از آنچه دربارهام انجام دادهاند ناراضی نیستمای پروردگار من؛
(۱۰)، زیرا رعایت حق آنان بر من واجبتر، و احسانشان نسبت به من دیرینهتر، و منّتشان بر من بیشتر از آن است که از آنان از روی عدل تقاص بکشم، یا نسبت به ایشان معامله به مثل کنم، الهی اگر چنین کنم پس روزگار مدیدی که در تربیت من سپری کردهاند، و رنجهای زیادی که در نگاهداری من تحمّل نمودهاند، و آن همه که بر خود تنگ گرفتند تا زندگی مرا گشایشی باشد چه میشود؟
(۱۱) بدون شک بعید است که بتوانند حق خود را از من دریافت دارند، و من نمیتوانم حقوقی را که بر عهدهام دارند تدارک نمایم، و وظیفه خدمت آنان را بجای آورم، پس بر محمد و آلش درود فرست، وای بهترین کسی که از تو یاری جویند مرا یاری ده، وای راهنماینده ترکسی که به او روی آورده میشود مرا توفیق ده، و در آن روزکه همه بدون آنکه برآنان ستم رود جزا میبینند مرا در زمره آنان که عاق پدر و مادرند قرار مده.
(۱۲) خداوندا بر محمد و آل او و نسل او درود فرست، و پدر و مادرم را به بهترین چیزی که پدران و مادران بندگان باایمانت را به آن مخصوص گرداندی مخصوص گردان،ای مهربانترین مهربانان.
(۱۳) خداوندا یاد آنان را در پس نمازهایم، و در هیچ وقتی از اوقات شبم، و ساعتی از ساعات روزم از صفحه قلبم مزدای.
(۱۴) خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا به برکات دعایی که برای آنان دارم بیامرز، و آن دو را به سبب خوبیهایی که در حق من داشتهاند مشمول غفران حتمی قرار ده، و از آنان به شفاعت من از آنان به طور مسلّم خشنود شو، و آنان را با کرامت به سر منزل سلامت برسان.
(۱۵) خداوندا اگر پدر و مادرم را پیش از من آمرزیدهای پس ایشان را شفیع من قرار ده، و اگر مرا پیش از آنان مورد آمرزش قرار دادهای پس مرا شفیع ایشان کن، تا در پرتو مهربانیات در سرای کرامت، و جایگاه مغفرت و رحمتت گرد آییم؛ زیرا که تو صاحب فضل بزرگ و نعمت قدیمی، و تو مهربانترین مهربانانی.» منبع: مجله ستاره
منبع: پارسینه
کلیدواژه: دعا احکام دینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۵۸۶۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پسلرزههای موضعگیری اخیر علی مطهری درباره نوروز
هومان دوراندیش در عصرایران نوشت: علی مطهری انسان خشنی نیست، ولی با رقص و شادی مشکل دارد. او انتظار دارد همۀ مردم ایران مطابق کتاب "مسئلۀ حجاب" پدرش زندگی کنند. این انتظار از یک دختر متولد دهۀ ۱۳۸۰ نامعقول است. زمان را نمیتوان متوقف کرد.
اینکه علی مطهری دربارۀ عید نوروز ۱۴۰۳ گفته است «به نظرم به خاطر ظلمی که به مردم غزه شده ما اصلا نباید عید میداشتیم»، به خوبی نشان میدهد او ربطی به اکثریت مردم ایران ندارد و رای دادن به او در هر انتخاباتی، به صرف اختلافات سیاسیاش با سایر اصولگرایان، نه تنها یک خطای سیاسی و فرهنگی است که چه بسا تصمیمی ضد ملی باشد.
اکثریت مردم ایران در انتخابات مجلس (یا ریاست جمهوری و ...) قاعدتا باید به کسانی رای دهند که ارکان فرهنگ ایرانی را قبول داشته باشند. کاملا پیداست برای آقای مطهری که به بهانۀ نتایج متفاوت "عملیات ۷ اکتبر" در پی جمع کردن بساط جشن نوروز در ایران برآمد مسائل جهان اسلام مهمتر از مسائل ایران است.
هر که در کوچه و خیابان قدم میزند و با مردم عادی همسخن میشود، کاملا واقف است که حداکثر ۱۰ درصد مردم تهران ممکن است مثل علی مطهری معتقد باشند به خاطر غزه مردم ایران نباید عید نوروز را جشن بگیرند.
با این همه فاصلۀ فرهنگی، معلوم نیست چرا اکثریت مردم تهران باید به علی مطهری رای میدادند و او را به عنوان نمایندۀ خودشان به مجلس میفرستادند. آقای مطهری به لحاظ فرهنگی ربطی به اقشار مدرن و لیبرال جامعۀ ایران ندارد. دوران رای گرفتن از این اقشار به دلیل انتقاد از "مسالۀ حصر" سپری شده است. الان مطهری باید از اقشاری رای بگیرد که به "مسئلۀ حجاب" همانند او مینگرند؛ ولی این اقشار امیرحسین ثابتی و حمید رسایی را به مطهری ترجیح دادند.
البته نارضایتی علی مطهری از جشنهای نوروزی امسال، فراتر از قصۀ غزه است. تصاویر تجمعات نوروزی مردم در شیراز و بوشهر و کردستان و شهرهای دیگر، نشان میدهد در این تجمعات، "طفل گمشدۀ شادی" پیدا شده و حضور پررنگی دارد؛ و شادی بدون رقص ناممکن و بیمعناست.
علی مطهری انسان خشنی نیست، ولی با رقص و شادی مشکل دارد. او انتظار دارد همۀ مردم ایران مطابق کتاب "مسئلۀ حجاب" پدرش زندگی کنند. این انتظار از یک دختر متولد دهۀ ۱۳۸۰ نامعقول است. زمان را نمیتوان متوقف کرد. با گذشت زمان، زمانه نیز عوض میشود.
به همین دلیل امروزه آثار مرتضی مطهری هم دیگر مخاطب عام ندارد و در حقیقت سالهاست که ارگانهای تبلیغاتی و رسمی، خریداران اصلی کتابهای مرتضی مطهریاند. آیا شما وقتی به شهر کتابهای بزرگ و پررونق تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران میروید، هیچ دیدهاید که کسی، جوان یا حتی پیر، بیاید و یکی از کتابهای مرتضی مطهری را بخرد؟
مسئله، تغییر مسئلههاست. مسائل جامعه که عوض شود، مطالعات شان نیز متفاوت میشود. مرتضی مطهری در کتاب "مسئلۀ حجاب" حتی از وجود یک پرده بین دانشجویان دختر و پسر در کلاسهای دانشگاهی دفاع میکند.
یا در جایی از کتابش نوشته است فلان زن با شوهرش به مهمانی رفت و موسیقی مسحورش کرد و بلند شد رقصید و شوهرش نیز او را طلاق داد! و بر همین اساس از "تاثیر منفی موسیقی" هم سخن گفته است.
در دهههای ۶۰ و ۷۰ زیاد پیش میآمد حکومت مراقب باشد مردم در مهمانیهای خانگیشان هم نرقصند؛ سیاستی که پس از دوم خرداد ۷۶ تا حدی کمرنگ شد چراکه دعواهای مهمتری در سطح سیاسی درگرفته بود و فرصت چندانی برای دعوا با مردم، آن هم بابت رقص و شادی مردم در مهمانیهای خانگی و خانوادگیشان، نبود.
مهمترین نشانۀ "تغییر زمانه" شاید همین رقص و شادی دستهجمعی مردم در شیراز و کردستان و جنوب و شمال ایران باشد. در شرایط فعلی، عزتالله ضرغامی بابت اینکه مردم در این تجمعات شاد، شعار سیاسی ندادند، اظهار رضایت میکند.
قاعدتا برخورد با این "انبوه مردم شاد"، نه ممکن است نه مطلوب. اما علی مطهری تساهل عزت ضرغامی را هم ندارد و به بهانۀ مصائب غزه، میخواهد شادی عمومی و سراسری مردم ایران در این روزهای نوروزی را متوقف کند.
آقای مطهری البته حق دارد نظرات خودش را داشته باشد، ولی واقعا چنین فردی چقدر شبیه اکثریت مردم ایران است که مردم میآمدند و یکبار دیگر به او رای میدادند تا بلکه انتظارات محقق نشدهشان این بار محقق شود.
"نمایندۀ مردم" معنای روشنی دارد. آقای مطهری، به صورت طبیعی و در شرایط نرمال، مردم تهران را به کانونهای قدرت نمینمایاند. نظرات او دربارۀ چهارشنبه سوری و حجاب و شادی و رقص و موسیقی و ایران باستان و تخت جمشید و کوروش و ...، اتفاقا بیشتر شبیه نظرات افراد مستقر در کانونهای قدرت است نه شبیه نظرات اکثریت مردم تهران و شیراز و گیلان و کردستان و غیره؛ بنابراین کاندیداتوری آقای مطهری در انتخابات مجلس با هدف کسب رای اکثریت، با علم به اینکه اکثریت مردم کاندیداهای مقبول خودشان را در صحنۀ انتخابات نمیدیدند، نوعی بهرهبرداری از عملکرد جناح راست بود.
علی مطهری خودش به خوبی واقف است که اکثریت مردم تهران با نگرش او به مسئلۀ آزادیهای اجتماعی موافق نیستند، ولی در تلاش بود تا به عنوان "نمایندۀ اکثریت" و "صدای ملت" وارد مجلس شود. کسی که صدای ملت باشد، علیه یکی از مهمترین پایههای هویت ملی موضعگیری نمیکند.