کارشناس مسائل ایران: بولتون را باور نکنید، او فقط بلوف می زند
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۶۵۲۱۰
ساعت 24- کارشناس مسائل ایران در گفت وگو با روزنامه آتلانتیکو ضمن متبحر خواندن دیپلمات های ایرانی در مذاکره، گفت که اظهارات جان بولتون مبنی بر حمله به ایران، فقط یک بلوف سیاسی است.
پایگاه اینترنتی آتلانتیکو در مصاحبه با 'رولان لومبردی' کارشناس مسائل ایران، نظر وی را درباره سیاست های دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا علیه ایران جویا شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خبرنگار آتلانتیکو به عنوان نخستین پرسش، این سئول را مطرح کرد: از مذاکره تا تهدید، کدام شیوه موثرترین روش در برابر ایران است؟
'لومبردی' پاسخ داد: در منطقه خاورمیانه بیشتر از هرجای دیگری شجاعت و قدرت تحسین می شود و این نگرش های کلیدی به شدت مورد احترام است. مذاکرات آرام دیپلمات ها همواره کافی نیست و گاهی آنها برای جلب توجه باید قدرت نمایی کنند، به ویژه با ایرانی ها که مذاکره کنندگان برجسته ای هستند.
در گذشته ما بارها دیده ایم که دیپلمات های ایرانی به خوبی از پس مذاکرات چگونه برآمده اند. نخستین بحرانی که جمهوری اسلامی بعد از انقلاب اسلامی سال 1979 با آن روبرو شد، ماجرای تسخیر سفارت امریکا (لانه جاسوسی) بود که از طریق مذاکره حل و فصل شد.
این کارشناس مسائل ایران در پاسخ به پرسشی درباره تهدیدهای اخیر برخی مقامات آمریکایی از جمله جان بولتون مشاور امنیت ملی دولت دونالد ترامپ نیز گفت: بسیار ساده لوحانه است که کسی بخواهد سخنان بولتون را جدی بگیرد. اظهارات وی درباره ایران فقط یک بلوف سیاسی است. مقامات آمریکا گزینه نظامی علیه ایران را مدتها است که مطرح کرده اند و هر ازچند گاهی آن را رسانه ای می کنند. ژنرال های وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) هرگز با گزینه حمله به ایران موافق نبوده و نیستند. علاوه بر آن نظامیان ارشد اسرائیلی نیز هیچ گاه با گزینه نظامی علیه ایران موافق نبوده اند. برهمین اساس است که دیگر شخص ترامپ نیز تمایلی به راه اندازی جنگ دیگری در منطقه خاورمیانه را ندارد.
این کارشناس مسائل ایران افزود: برای حمله نظامی به ایران، باید به دنبال یک بحران جدی و فاجعه بار بود و بهانه های پیش پا افتاده مانند حمله به منطقه سبز بغداد توسط شبه نظامیان عراقی، نمی تواند بهانه خوبی برای این موضوع باشد. بدیهی است که واشنگتن شبه نظامیان شیعه عراقی را عامل این رویداد می دانست اما درگیری رخ نداد.
وی ادامه داد: خروج ترامپ از توافق هسته ای ژوئیه 2015 (برجام) و اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران، تنها با هدف به زانو درآوردن جمهوری اسلامی ایران، اعمال فشار و در نهایت وادارکردن این کشور به مذاکره برای توافقی جدید است. در واقع ترامپ همواره یک در باز نگه می دارد و همواره تکرار می کند که آماده است به طور مستقیم و در هر زمانی با حسن روحانی رئیس جمهوری ایران دیدار کند.
لومبردی افزود: بلوف حمله نظامی به ایران، ضامن بقای بولتون در راس شورای امنیت ملی آمریکا است. همان طور که ما می دانیم جان بولتون یک نومحافظه کار مشهور و یک جمهوریخواه واقعی است که در زمان ریاست جمهوری جورج بوش در سال های 2001 تا 2005 معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور خلع سلاح بود.
بولتون یکی از عاملان اصلی مداخله مرگبار آمریکا در عراق در سال 2003 بود. اگر ترامپ این فرد جنگ طلب را به عنوان جانشین ژنرال مک مستر و مشاور امنیت ملی آمریکا برگزیده است در وهله اول برای خوشایندی متحدانش مانند اسرائیل و عربستان است. در واقع هدف ترامپ از انتخاب بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی خود، تسکین جریان نومحافظه کار تحت حمایت لابی های ضد روس و حامی عربستان سعودی بود که هنوز هم در آمریکا به ویژه در میان نمایندگان جمهوریخواه و حتی دموکرات نفوذ زیادی دارند.
به طور قطع اظهارات بولتون بدون حمایت رئیس جمهوری که الگویش در عرصه بین المللی ریچارد نیکسون و ریگان است مطرح نشده است. در واقع همان طور که آل کاپون مجرم بزرگ آمریکایی می گفت ما می توانیم با یک کلمه مهربانانه و تفنگ چیزهای بیشتری در مقایسه با تنها یک کلمه مهربانانه به دست آوریم.
این کارشناس مسائل ایران خاطرنشان کرد: به هرحال رئیس جمهوری آمریکا درحال حاضر به طور کامل با هرگونه مداخله نظامی جدید آمریکا به ویژه در خاورمیانه مخالف است. از دیدگاه ترامپ و همین طور اکثریت رای دهندگان به وی و همچنین اکثر ژنرال های پنتاگون، ماجراجویی های گذشته واشنگتن در منطقه خاورمیانه، تنها عامل بروز آشوب و هرج و مرج بود و هزینه های زیاد برای نتایج ناچیز به همراه داشت.
ایرنا
منبع: ساعت24
کلیدواژه: جان بولتون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۶۵۲۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
خبرنگار نشریه پولیتیکو میگوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی میافزاید: اگر بایدن بخواهد به هرجومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آنگونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشکهای بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.
مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلافنظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده میکنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیدهام که آنها از نامگذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحثهایی انتزاعی هستند که اغلب به چالشهای فوری و مهم سیاست خارجی نمیپردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژیای برای آن موضوع نخواهید داشت.
بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنشزدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده میکنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیکهای مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمیرسد که برنامهای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.
در دوران ریاستجمهوری اوباما، دولت میخواست مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن بهکارگیری تلفیقی از تحریمها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هستهای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران میگویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی میپرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کردهاند. اوباما امیدوار بود توافق هستهای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.
دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هستهای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریمهای سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدفگیری نهچندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایدهآل برای دستیابی به این هدف پا به کاخسفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانهتر و بلندمدتتر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواستهای طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
از وقتی که تلاشها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزیهای کوچک که میتوانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابلتوجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.
دولت بایدن همچنان تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریمها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریمها به اندازه کافی به ایران فشار نیاوردهاند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقعبینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری میکردند اکنون به دلیل تنشهایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریمها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشمانداز بزرگتر خود یعنی «یکپارچگی منطقهای» برای خاورمیانه ادامه میدهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولتهای عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.