یک ویلای خاص در شهرک غرب
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۶۶۶۴۹
رضا دانشمیر، معمار مطرح و استاد دانشگاه ایرانی ، تا کنون آثاری چون پردیس سینمایی ملت، مسجد ولیعصر(عج)در ضلع جنوبی مجموعه تئاتر شهر، مجتمع آواسنترو برج تجارت جهانیرا باهمکاری همسرش کاترین اسپریدونف طراحی و اجرا کرده است. یکی از آثار اخیر آن ها ویلای رُز در منطقه شهرک غرب تهران است. ویلای مدرنی که در این منطقه حسابی خودنمایی میکند و ویژگیهای منحصر به فردی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش شریان نیوز، شما از چه سالی و چطور وارد بازار کار معماری شدید؟
من متولد ۱۳۴۳ هستم. رشته معماری را در دانشگاه علم و صنعت خواندم و در سال ۷۰ فارغ التحصیل شدم. به طور جدی اما کارمان را از سال ۱۳۷۹ آغاز کردیم. اولین پروژه ای هم که انجام دادیم گالری آو نام داشت. این پروژه در حقیقت تغییر عملکرد یک استخر متروکه واقع در حیاط منزل یکی از دوستان من بود برای تبدیل آن به یک شو روم. به هرحال پروژه کوچکی بود و ما یک فضای سرپوشیده برای آن در نظر گرفتیم. ضمن اینکه با بودجه ای اندک و زمان محدود آن را انجام دادیم. در نهایت اما همین پروژه در اولین دوره مسابقه معمار سال ۱۳۸۰ بین ۱۶۰ پروژه به رتبه چهارم دست پیدا کرد.
*پس این پروژه کوچک و جایزه آن باعث شهرت شما شد؟
بله بعد از این پروژه دفتر ما تا حدودی شناخته شد و کارهای دیگری هم برایمان آمد. تعدادی ویلا در لواسان طراحی کردیم که آن ها هم موفق شدند رتبه هایی را در مسابقه معمار کسب کنند. ماجرا پیش رفت تا سال ۸۲ که پردیس سینمایی ملت به ما رجوع شد. اجرای آن از سال ۸۳ شروع شد و تا سال ۸۷ ادامه داشت. در سال ۸۷ آن را ارسال کردیم به مسابقه معمار که موفق شد رتبه اول را در معماری ایران کسب کند و در سال ۲۰۰۹ هم جزو فینالیست های مسابقه فستیوال جهانی معماری (WIF) شد. از آن به بعد پروژه های متعددی به ما رجوع شد و کم کم شناخته شدیم. کارهای مختلفی انجام دادیم که مهم ترین آنها پروژه مسجد ولیعصر در ضلع جنوبی تئاتر شهر است.
* هدف و انگیزه تان را به عنوان معمار از ساختن ویلای رز توضیح دهید.
ما یک شرکت مشاور هستیم که خدمات طراحی معماری را ارائه می کنیم. طراحی و ساخت ویلای رز نیز یکی از پروژه هایی بوده که به ما سفارش داده شده است و از آنجا که ساختمانی ویلایی در تهران بود، جذابیت های خاص خودش را برای ما داشت. زیرا ویلاها از لحاظ فضایی، پروژههای آزادتری هستند و این امکان را فراهم میآورند که بتوان ایده های متمایزی را به نسبت ساختمان هایی که از محدودیت فضایی بیشتری برخوردارند، ارائه داد. از این لحاظ برای ما جالب بود و سعی کردیم که موضوعاتی را در آن بررسی و در قالب طرح ارائه کنیم.
* ویلای رز چه ویژگی های متمایزی با سایر بناهایی که کار کردید دارد؟
ویلا اساس دستمایه جالبی برای کار است چون محدودیت های آپارتمان را برای طراحی ندارد. به این معنی که شما یک قطعه زمین در اختیار دارید و می توانید بنایی در آن بسازید که از چهار طرف باز باشد، از چهار طرف نما دارد و بنابراین یک فُرم کامل را تشکیل می دهد. در ویلای رز طبعا ما سعی کردیم از این ظرفیت به بهترین شکل استفاده کنیم. در این پروژه ما زمین را تا سطح منهای دو تراشیدیم بنابراین ساختمان در یک گودال قرار گرفته. اطراف آن را خالی کردیم که بتوانیم به طبقات زیر زمین به خصوص طبقه ای که استخر در آن قرار دارد نور برسانیم و فضای سبز برایشان کار کنیم. خلاصه مطلب اینکه پروژه طوری اجرا شده که طبقات زیر زمین مدفون نباشند و از تهویه و نور مناسب برخورد باشند. بنابراین این یک پروژه ویلایی ۴ طبقه است که از چهار طرف به بهترین شکل نور دارد.
*آیا این ایده ها برای پاسخ دادن به تقاضاهای کارفرما شکل گرفت؟
بله کارفرما فضاهای متعددی مد نظر داشت. در زیر زمین یک مجموعه مفصل ورزشی و تفریحی می خواست و اینکه طبقات اول و دوم به نوعی از محوطه مجزا باشد. بنابراین ما پارکینگ را مقداری پایین تر بردیم. یعنی ورودی مجموعه کمی پایین تر از طراز صفر قرار دارد که بتوانیم دو طبقه روی آن داشته باشیم. چون شهرداری برای این منطقه از شهرک غرب فقط اجازه می دهد شما دو طبقه روی زمین داشته باشید. ما اما با این ترفند در عمل سه طبقه روی زمین داریم. یعنی با یک شیب نامحسوس به حیاط و پارکینگ، طبقه منهای یک را تبدیل به همکف کردیم. خیلی ها وقتی وارد ساختمان می شوند اصلا متوجه نمی شوند که این طبقه همکف در حقیقت زیر زمین است.
* تجربیات پیشین شما در تهران مثل پردیس ملت، آوا سنتر یا ساختمان تجارت جهانی در طراحی این بنا موثر بوده است؟
طبیعتا تمام این پروژه ها در دنباله هم هستند و درواقع یک ایده کلی را دنبال می کنند. البته باید بگویم این پروژه طراحی من به تنهایی نیست و خانم کاترین اسپریدونف شریک من هم در این طراحی شرکت داشتند. ما کارها را با هم انجام می دهیم و با همفکری کار میکنیم. در تمام پروژه ها مثل پردیس سینمایی ملت یا آواسنتر موضوع حرکت، موضوع مهمی است. در پردیس رمپهایی که وجود دارد و دور سالنهای سینما حرکت میکند، به داخل ساختمان یک حالت گردشی داده است. اینطور نیست که وارد شوید و یک لابی ساکن باشد و در باز شود و داخل شوید. بلکه به شما این امکان را میدهد که حرکت کنید، بروید و پیرامون فضا بچرخید و با مانع یا دیواری برخورد نکنید این خاصیت گردشی و حرکت و تجربه فضا در حرکت در آواسنتر و رمپ های ماشین رو هم هست. درواقع اگر بخواهند میتوانند برنامهای را در فضاهای پارکینگ مثل اجرای تئاتر یا موسیقی داشته باشند به خاطر اینکه فضاها خیلی در حرکت و شناور است. سعی کردیم همین ایدهها را در ویلا هم بوجود بیاوریم. همین که شما وارد میشوید و میتوانید اطراف ساختمان حرکت کنید و با مانعی برخورد نکنید. وقتی وارد ساختمان میشوید از طریق پلهای که وجود دارد و دور (وید) حرکت میکند و بالا میرود شما یک تجربه پیوسته فضایی را تا روی بام میتوانید داشته باشید. این درواقع نشان میدهد که ما به موضوع حرکت در داخل فضا علاقه داریم. به این موضوع علاقه داریم که استفاده کنندگان را تشویق به حرکت کنیم چون با حرکت میتوانند زوایای دید تازهای را برای آن فضا یا پروژه پیدا کنند و ادراک متفاوتی داشته باشند. بنابراین موضوع حرکت و شناور بودن یکی از موضوعات مورد علاقه ماست که در این پروژه هم بدان پرداختیم.
*با توجه به ویژگیهای ویلای آیا این بنا میتواند برای کاربریهای دیگری غیر از مسکونی هم مورد استفاده قرار بگیرد؟ مثلا اینجا به راحتی می تواند ساختمان یک سفارتخانه یا شرکت بازرگانی باشد. خود شما به عنوان طراح آن دوست دارید ببینید این ساختمان برای چه کاری مورد بهره برداری قرار گرفته؟
خب این ساختمان اساسا یک ویلای بزرگ است با تعداد اتاق های زیاد و فضای عمومی مطلوب که ارتباط خوبی هم بین طبقات آن برقرار است. همچنین چون ما اطراف ویلا را خالی کردیم، یک دسترسی مناسبی پیرامون آن وجود دارد. طبعا میتواند عملکردهای دیگری هم غیر از مسکونی داشته باشد. به طور مثال می تواند یک دفتر اداری خوب یا همان سفارتخانه که اشاره کردید باشد. ما میدانیم که تبدیل یک ساختمان مسکونی به اداری خیلی کار پیچیدهای نیست چون نزدیکی و قرابتهای زیادی دارند. این پروژه با توجه به تنوع فضایی خوبی که دارد خیلی قابلیت انطباق با بهره برداریهای متفاوت را هم دارد.
*برای سیستم تهویه و استفاده از فضای منطقه چه تمهیداتی اندیشیدهاید؟
جدارههای شیشهای که در ضلعهای شمال و جنوب پیش بینی شده است، قطعات بزرگیاند که عرض هر کدام از آنها تقریبا دو متر و نیم تا سه متر است که وقتی دو تا از این جدارهها را باز میکنیم شش متر فضا کامل رو به تراس و حیاط باز میشود. همینطور سقف شیشهای که قسمت حیاط داخلی و فضای نشیمن را پوشانده قابلیت بازشدن دارد. بنابراین پروژه بهراحتی میتواند خود را باز کند و در ماههای خوبی مثل اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت ماه، تابستان و اوایل مهر و آبان زمانی که هوای خوبی دارید میتوانید پنجره را باز کنید و بدون استفاده از دستگاههای تهویه احساس کنید که دارید از محیط بیرونتان لذت میبرید و بهره مند میشوید.
* فضای سبز این بنا یکی از موارد چشمگیر است لطفا در مورد فضای سبز ویلا هم توضیح دهید.
سعی کردیم که هم در سطح خود حیاط و هم روی دیوارها به موضوع فضای سبز بپردازیم. همانطور که گفتم سعی کردیم محوطه پروژه را به صورت سه بعدی طراحی کنیم. بنابراین شما با یک حیاط تخت مواجه نیستید بلکه با حیاطی مواجه هستید که سطوح شیبدار به سمت زیرزمین دارد که آن سطوح شیبدار کاملا سبز است و زمانی که در استخر هستید با نگاه به بیرون محوطهای برای آفتاب گرفتن دارید ضمن اینکه روبهروی خود یک باغچه مورب دارید که انواع و اقسام گلها و گیاهان خیلی زیبا را شاهدید. نور آفتاب را به سمت استخر دارید و روی جدارههایی که گودال باغچه را تعریف کرده، خصوصا در نواحی جبهه شمالی یک دیواره سبز کار کردیم که زمانی که در قسمت سالن بدنسازی هستید و مشغول تمرین، نمای دیواره مقابلتان فضایی پرنور که احساسی از اینکه در داخل باغ هستید را تداعی می کند.
*در پایان، گویا برنامه خاصی برای نورپردازی داشتید که نمای ساختمان در شب و روز فرق کند. درباره این ایده توضیح دهید.
بله، بالاخره پروژه در شب یک طعم و در روز طعم دیگری دارد. نمیخواستم این دو با هم یکسان باشد. در نورپردازی خیلی به این ایده علاقه ندارم که ساختمان خیلی پرنور باشد. بلکه موضوع نور برایم در کنار موضوع تاریکی مطرح است و دوست دارم سکانسی بین روشنی و تاریکی را بتوانم ایجاد کنم و از این طریق کشش و کنجکاوی را بوجود بیاورم. سعی کردیم در این پروژه هم این سکانس های نورپردازی را داشته باشیم که جاهایی روشن و جاهایی تاریک باشد پس بنابراین نوع فضاسازی به این شکل را بوجود آوردیم.
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۶۶۶۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چتربازی به سبک و سیاق رضا عطاران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، «ویلای ساحلی» به کارگردانی کیانوش عیاری چند روزی است در پلتفرم «فیلمنت» اکران آنلاین شده؛ کمدی سرگرمکنندهای با بازی رضا عطاران، پژمان جمشیدی، ریما رامینفر و … که در اکران عمومی هم فروش قابل توجهی داشت. به بهانه شروع اکران آنلاین ویلای ساحلی، مروری داریم بر بازی رضا عطاران در نقش شخصیتهای بیعار و لاابالی که زندگی انگلوار دارند.
بر اساس گزارش فرارو، رضا عطاران در اولین سریال شبانهاش «کوچه اقاقیا»، نقش فرامرز، یکی از پسرهای خانواده تهرانی را بازی میکرد. ابتدای سریال از زندان آزاد میشد و میخواست زندان بودنش را مخفی کند و مدام به همه میگفت قبرس بوده درحالیکه همه واقعیت را دربارهاش میدانستند. فرامرز شخصیتی سواستفادهگر داشت و میخواست به هر نحوی شده از دیگران بهرهکشی کند. حاضرجواب بود و با همه چیز و همه کس شوخی میکرد. عطاران اولین بار با فرامرز چنین نقشی را تجربه کرد. در سریالهای بعدیاش برخی ویژگیهای فرامرز را نگه داشت و با توجه به جنس نقشی که داشت درجه شدت و ضعف آن را تغییر داد.
در «متهم گریخت» نقش به نسبت کمرنگی داشت. از اواسط سریال به عنوان یک دزد وارد میشد و مدام به هاشمآقا قول میداد پولش را بدهد و همراه او اینور و آنور میرفت و قول میگرفت که واقعیت را به کسی نگوید. بعد هم که از دختر هاشمآقا خوشش آمد، پایش بیشتر در این خانواده سفت میشد و بهرهکشیاش شکل دیگری پیدا میکرد.
ناصر «ترشوشیرین» نمونه بارز یک شخصیت بیکار و لاابالی بود که مثل انگل به خانواده همسر جدید مادرزنش میچسبید و حاضر نبود دست به هیچ کاری بزند. ملاحظه هیچکس را نمیکرد و درجه پرروییاش تا حدی بالا بود که به صاحبخانه هم بدوبیراه میگفت و برای آنها خط و نشان میکشید. از هر فرصتی استفاده میکرد تا منفعتی ببرد. عطاران تمام تلاشش را کرده بود که موجودی حرصدربیار طراحی کند و کاملا هم در این امر موفق بود.
نادر «بزنگاه» حد اعلای یک انگل را تداعی میکرد. معتاد بیکاری بود که از موقعیت فوت پدرش استفاده میکرد تا خانه پدری را از چنگ برادرش دربیاورد. نادر هم بیقید و بیمسئولیت بود و هم میخواست هرطور شده از همه بهرهکشی کند. او از برخورد دیگران ناراحت نمیشد و حق مسلم خودش میدانست که در خانه برادرش زندگی کند و آنها هم از فرزندش نگهداری کنند.
بعدتر عطاران در فیلم سینمایی «دراکولا» هم تا حدی سراغ چنین شخصیتی رفت. در نقش مردی ظاهر شد که حتی از یک خونآشام هم استفاده میکرد تا اموراتش را بهخوبی بگذراند. با وجود همه تهدیدها حاضر نمیشد از خوشگذرانی در خانه دراکولا بگذرد تا جایی که حتی دخترش هم از این مسئله آسیب میدید.
حالا در فیلم «ویلای ساحلی» هم با چنین شخصیتی روبهرو هستیم. عطاران در این فیلم نقش مردی طلبکاری را دارد که برای جور کردن پول طلبش به ویلای ساحلی امانتی نزد شوهرخواهرش چشم میدوزد و تمام تلاشش را میکند که طلبش را از اجاره مخفیانه ویلا در بیاورد. او پایبند به هیچ اصولی نیست و برای خودش از همه چیز کاسبی میکند. نه آبروی یونس برایش اهمیتی دارد و نه تمام جنجالها و دعواهایی که در آن ویلا پیش میآید را جدی میگیرد. او درست نقطه مقابل یونس با بازی پژمان جمشیدی است؛ مردی مقید به اصول و چارچوبهای اخلاقی که مدام از دست برادر زنش حرص میخورد و نگران آبرویش است. تضاد میان آنها موقعیت بامزهای را در فیلم ایجاد کرده است.
«ویلای ساحلی» به نویسندگی و کارگردانی کیانوش عیاری با بازی رضا عطاران، پژمان جمشیدی، ریما رامینفر، علی سرتیپی، کیومرث پوراحمد و … از ۲۱ فروردین به صورت آنلاین در پلتفرم فیلمنت اکران شده است.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1895567