Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سرویس فرهنگی ایسکانیوز به نقل از روابط عمومی خانه مهر رضا، فیلم مستند «خانه ای برای تو» با حضور مهدی بخشی مقدم کارگردان و مهدی شامحمدی تهیه کننده اثر عصر 30 دی ماه در خانه مهر رضا نمایش داده شد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

در ابتدای نشست نقد و بررسی فیلم که با اجرای نغمه دانش آشتیانی برگزار شد مهدی شامحمدی تهیه کننده فیلم درباره انتخاب سوژه گفت: دغدغه مرگ سال ها همراه من بود و دلم می‌خواست تجربه آدم هایی که در مواجهه با مرگ قرار می گیرند به تصویر درآورم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی ادامه داد: به اعتقاد من مرگ‌آگاهی کیفیت زندگی را بالا می برد و به همین دلیل این ایده را با رفقای مستندسازم در حوزه هنری مطرح کردم و آنها نیز استقبال کردند و گفتند مهدی بخشی مقدم تقریبا چیزی شبیه به این سوژه دارد و وقتی متوجه شدیم دغدغه هایمان هم جهت است پژوهش را آغاز کردیم.

این مستندساز با اشاره به اینکه پژوهش این کار خیلی طول کشید، گفت: از سوپروایزرهای بیمارستان های تخصصی خواستیم تا یک نفر را که به سوژه ما نزدیک است معرفی کنند که درنهایت با داوود که جلسه اول شیمی درمانی را گذرانده بود آشنا شدیم. پژوهش ما 2 سال طول کشید و 24 سفر به استان گیلان داشتیم و بعد از آن یک سال پست پروداکشن طول کشید و امسال فیلم را به جشنواره سینماحقیقت رساندیم.

شامحمدی در مورد شخصیت داوود گفت: داوود یک آدم مغرور بود که حتی نمی‌خواست کسی در درمان همراه او باشد. می گفت اگر دست خودم بود تنها می رفتم به جنگل و درمانم را آنجا ادامه می دادم و زمانیکه ما متوجه شدیم او با دست خالی می خواهد برای همسرش خانه بسازد بیشتر ترغیب شدیم.

تهیه کننده «خانه ای برای تو» خاطرنشان کرد: داوود در سخت ترین شرایط انگیزه داشت و برای ساختن تلاش می کرد و ما هم وقتی او را می دیدیم برای ادامه ساخت فیلم انگیزه مضاعف پیدا می کردیم.

شامحمدی درباره صحنه اول فیلم که به مخاطب می گوید سوژه مرده است، توضیح داد: برای اینکه نمی خواستیم تعلیق را روی زنده و مرده بودن داوود بگذاریم. ما نمی خواستیم حس ترحم نسبت به داوود در مخاطب برانگیخته شود و حتی نمی خواستیم با حال خوب و بد داوود مخاطب بالا و پایین شود.

وی در پاسخ به نقدی درباره ریتم فیلم نیز گفت: فکر می کردیم ریتم تند به کانسپت کلی فیلم و شخصیت ما آسیب می رساند به همین دلیل سعی کردیم ریتم معمولی باشد.

شامحمدی درباره شرایط ساخت فیلم های مستند بیان کرد: شرایط پخش فیلم مستند باید تغییر کند و به اکران عمومی برسیم تا همه مردم فیلم مستند را ببینند. من اکران محدود در گروه هنر و تجربه را قبول ندارم.

وی افزود: این فیلم در سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر5 نمایش خواهد داشت و مطمئنم از بخش عمده ای از فیلم های داستانی مخاطب را راضی تر نگه می دارد.

وی درباره همکاری با عوامل این مستند نیز گفت: همه عوامل فیلم درجه یک هستند و به ما لطف داشتند اما با بودجه هایی که وجود دارد دیگر نمی توان چنین فیلمی ساخت. ما به فکر درآمدزایی نبودیم و از همان ابتدا به مهدی بخشی گفتم می‌خواهیم فیلم خوب بسازیم و باید پای فیلم بایستیم. امروز تنها کسانی که عاشق مستند هستند می توانند مستند با کیفیت بسازند.

این مستندساز خطاب به مسئولان بیان کرد: از مسئولان می خواهیم یک ریال به مستند پول ندهند در عوض سالن نمایش اختصاص دهند زیرا با این کار خودش درآمدزایی می کند.

وی در پاسخ به نقد یکی از حضار که فیلم را دچار سانتی مانتالیزم دانست، عنوان کرد: این مستند سانتی مانتال نشده است و ما تلاش کردیم مخاطب را درگیر احساسات اشتباه نکنیم. با تمام احترامی که برای همکارانم قائل هستم متاسفانه چیزی که در سینمای مستند باب شده سوءاستفاده از سوژه است ولی ما اصلا به این سمت نرفتیم.

در ادامه مهدی بخشی مقدم کارگردان فیلم در مورد روند انتخاب سوژه گفت: ما مستند را بر اساس سوژه نساختیم بلکه یک تم مرکزی داشتیم که درباره آن با مهدی شامحمدی صحبت کرده بودیم و بر اساس این تم مرکزی کاراکترهای مختلف را می دیدیم.

وی با اشاره به اینکه اواسط کار روی زندگی داوود متوجه شدند که او رو به بهبود است، بیان کرد: ما اتاق فکری داشتیم که در آن درباره مورد موضوعات و اتفاقات فیلم بحث می کردیم و این طور نبود که اگر داوود خوب می شد فیلم ما به نتیجه نمی رسد.

وی با بیان اینکه زندگی داوود قسمت های مختلف داشت، افزود: در اتاق فکر در مورد این موضوعات مختلف صحبت می کردیم و این اتاق فکر موجب شد تا سر فیلمبرداری چیز اضافه ای نگیریم. ما قصد نداشتیم صحنه مرگ را در فیلم داشته باشیم و زمانی که او فوت کرد و ما به گیلان رفتیم می دانستیم که نمی خواهیم فیلمبرداری کنیم و تنها برای عرض تسلیت رفته بودیم.

وی افزود: یکی از دلایلی که توانستیم راحت با داوود مواجه شویم این بود که خیلی حضور ما را حس نمی کرد و سعی کردیم کمی فاصله با او داشته باشیم و نمی‌خواستیم در کارهای روزانه او دخالت کنیم و این موجب شد خانواده او و خودش اجازه دهند پروسه تولید خوب پیش رود.

بخشی در پاسخ به اینکه اگر داوود زنده می ماند پایان فیلم چگونه می شد؟ گفت: یکی از ایده های ما این بود که فیلم را با سفره هفت سین در خانه جدید نشان دهیم و او را در آرایشگاه که خودش را برای سال جدید آماده می کند.

شامحمدی نیز گفت: برخی ها به ما می گویند شانس آوردید که فوت کرد اما به نظرم اگر داوود زنده می ماند فیلم بهتر می شد. ای کاش زنده بود و در جلسات نقد حضور داشت.

بخشی مقدم درباره پایان بندی فعلی فیلم توضیح داد:‌ ما در ابتدا که تکلیف فیلم را مشخص می کنیم از مخاطب می خواهیم که به دنبال زنده بودن داوود نباشد و این تصمیمی بود که در همان اتاق فکر به آن رسیدیم و نمی خواستیم تعلیقی ایجاد کنیم که مخاطب نداند داوود می میرد یا زنده می ماند. برای ما خانه ساختن داوود مهمتر بود و کار بزرگی که او برای همسرش انجام می داد برای ما اعتبار بالاتری داشت.

بخشی همچنین گفت: یکی از خوش شانسی هایم در فیلم این بود که با بهترین عوامل کار کردم محمد حدادی فیلمبردار فیلم که مواجه او با پروژه بسیار عجیب بود و همه سفرها با ما همراه بود و بسیار در فیلم تاثیرگذار بود و همچنین عطا مهراد تدوینگر فیلم که 6 ماه از زندگی اش را پای این فیلم بود. همه عوامل فیلم عاشقانه این فیلم را همراهی کردند.

وی به نقدی درباره زیاد بودن دیالوگ های فیلم اینگونه پاسخ داد: شاید یک سری از مخاطبان باهوش فیلم بدون این حجم از دیالوگ هم متوجه شایط زندگی داوود شوند اما فکر کردیم شاید یک سری از مخاطبان هم متوجه نشوند.

کارگردان «خانه ای برای تو» در پایان درباره ایده استفاده از فیلم عروسی در مستند گفت: ایده فیلم عروسی در فیلم توسط پروانه همس داوود داده شد و ما در اتاق فکر مطرح کردیم و دوستان استقبال کردند.

156 / 156 خانه مهر رضا مستند خانه ای برای تو

منبع: ایسکانیوز

کلیدواژه: خانه مهر رضا مستند خانه ای برای تو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۷۰۵۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درآمد پیش‌کش؛ کارت خبرنگاری بدهید!

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: تمام مشاغل دنیا سختی کار خودشان را دارند؛ آنها که پا به عرصه رسانه گذاشته‌اند هم با مشکلات خاص شغل خودشان دست و پنجه نرم می‌کنند با این تفاوت که خبرنگاران و روزنامه‌نگاران به مثال «کوزه‌گرانی که از کوزه شکسته آب می‌خورند» نتوانسته‌اند پیگیری خلأها و مشکلات صنفی خود را به جایی برسانند.

گروه «مجله مهر» که پیش از این در چند مطلب به دردسرهای خبرنگاری پرداخته بود این بار سراغ یکی از خبرنگاران استانی رفته است. چرا که به نظر می‌رسد فعالان رسانه‌ای دور از مرکز، در سطح جدی‌تری با سختی‌های این شغل میلاد حسین‌پور» مدیر سابق بخش استان‌های خبرگزاری فارس - خبرنگار فعلی خبرگزاری مهر در خراسان شمالی و عضو هیأت مدیره خانه مطبوعات استان خراسان شمالی گفت‌و گو کرده‌ایم.

دست‌مان به مسؤولان نمی‌رسد

گرچه یکی از عمده مشکلات مشاغل رسانه‌ای به ویژه در استان‌ها، موضوع بیمه و حقوق ناکافی است؛ اما اولین دغدغه‌ای که این خبرنگار درباره آن گلایه می‌کند ناقص ماندن کار رسانه‌ای در مناطق دور از مرکز است: «یکی از مشکلاتی که بیشتر خبرنگاران استانی با آن رو به رو هستند این است که در پیگیری سوژه‌ها و پرونده‌ها، دسترسی کمتری به مسئولان عالی‌رتبه دارند؛ برای همین هم معمولاً بخشی از کارشان ابتر می‌ماند. خبرنگار استانی در مرحله‌ای که باید چالشی با مسؤول کشوری داشته باشد، از خبرنگاران مرکز عقب می‌مانند، ولو اینکه این مسئول کشوری یک مدیر کل در یک وزارت‌خانه باشد؛ نه خود وزیر یا حتی معاون وزیر! این دسترسی کم شهرستان‌ها یا استان‌های محروم باعث ناقص و نیمه‌تمام ماندن پرونده‌های خبرنگاران شده است.»

به گفته حسین‌پور، در استان‌ها پس از گذشت مدتی، سوژه‌ها تکراری می‌شوند؛ سوژه‌های تکراری که از یک نقطه مشخصی شروع می‌شوند و در نقطه مشخص دیگری به پایان می‌رسند: «همین محدود شدن سوژه‌ها و تکراری شدن آنها در کنار دسترسی نداشتن به مسؤولان مربوطه باعث می‌شود، خبرنگاران هم رغبت خاصی به پیگیری سوژه ندارند و تمایل خود را از دست می‌دهند. اینطور بگویم که حتی خبرنگاران پیشکسوت و با تجربه شهرستان‌ها و استان‌ها نسبت به بعضی موضوعات، هرچند مهم باشند، بی‌حس می‌شوند؛ سوژه را دنبال نمی‌کنند و تلاشی برای تغییر شرایط نمی‌کنند. صرفاً به واسطه پیشه خبرنگاری گذران ایام می‌کنند و منتظر می‌مانند تا ببینند چه اتفاقی می‌افتد؛ یعنی هر چه پیش آید خوش آید!»

او امکان دسترسی به تجهیزات را کمی بهبود یافته می‌داند و می‌گوید: «از لحاظ دسترسی به امکانات و تجهیزات، در چند سال گذشته کمی اختلافات کمتر شده است. در گذشته امکانات فقط در تهران و کلان‌شهرها متمرکز بود اما این روزها به واسطه گسترش فروشگاه‌های اینترنتی، دسترسی به تجهیزات در شهرستان‌ها بهتر شده است.» البته یادآوری می‌کند که هنوز هم تفاوت فاحش درآمد خبرنگاران استانی با خبرنگاران مرکز، توان آنها برای تهیه تجهیزات و امکانات را محدود می‌کند.

کسی به خبرنگاری استانی به عنوان شغل نگاه نمی‌کند

تقریباً غیرممکن است یک خبرنگار استانی رد بازگو کردن مشکلات خود، اسم بیمه را بر زبان نیاورد. حسین‌پور می‌گوید که تعداد خبرنگاران بیمه شده در استان‌ها بسیار محدود است و خودش هم از سمت رسانه بیمه نشده است: «موضوع بیمه بسیار جدی است. ببینید؛ در استان خراسان شمالی خبرنگار بیمه شده وجود ندارد. می‌توان گفت کسانی که در استان مشغول به کار رسانه هستند و بیمه شده‌اند از تهران بیمه شده‌اند؛ اینجا در استان ما تا جایی که می‌دانم فقط یک نفر که مدیر یکی از خبرگزاری‌ها است از تهران بیمه شده. همین. دو یا سه نفر دیگر هم هستند که خودشان شخصاً خود را بیمه کرده‌اند.» او می‌گوید که این مشکل به تمام خبرگزاری‌ها و رسانه‌های مکتوب و غیر مکتوب استانی برمی‌گردد و دلیل اصلی آن گردش مالی پایین در استان‌ها است.

شنیده شده درآمد خبرنگاران استانی به طرز غیرقابل تصوری پایین است. حسین‌پور در این باره می‌گوید شرایط کار خبرنگاری استانی به جایی رسیده که تقریباً فقط افرادی را در این حوزه می‌بینیم که از اینجا مانده و از آنجا رانده شده باشند؛ یعنی انتخاب دیگری برای شغل خود ندارند که سراغ خبر می‌آیند! او می‌گوید: «خبرنگاران استانی به دلیل دریافتی ناچیزی که دارند به این فعالیت به عنوان یک شغل نگاه نمی‌کنند. افراد یا در سنین پایین هستند که هنوز زندگی مستقل ندارند؛ یا کسانی که متأهل هستند و همسرشان شغل دیگری دارد، کار خبری انجام می‌دهند.»

او می‌گوید این روزها اغلب خبرنگاری را از سر ناچاری انتخاب می‌کنند؛ در حالی که خبرنگار باید حرفه خود را دوست داشته باشد تا به چهارچوب‌های اخلاقی و حرفه‌ای آن پایبند بماند. حسین‌پور در ادامه به یکی از این آسیب‌ها تحت عنوان استفاده ابزاری از رسانه‌، اشاره می‌کند: «بعضی به واسطه کار خبری مسیرهای دیگری را طی می‌کنند تا بتوانند به درآمد برسند؛ وگرنه می‌توانم بگویم کسی را در استان نداریم که به عنوان شغل کار رسانه‌ای انجام دهد. دریافتی آن‌ها به قدری پایین است که نمی‌تواند خرج زندگی را بدهد؛ حتی زندگی با حداقلیات! حتی خبرنگار بخواهد قلمش را به کارت هدیه‌ها هم بفروشد باز هم خرج زندگی از این شغل در نمی‌آید.»

به خبرنگار استانی اعتماد کنید

یکی دیگر از آسیب‌هایی که درآمد ناچیز خبرنگاری استانی در پی دارد، این است که خبرنگاران، در چند رسانه به صورت همزمان فعالیت می‌کنند. حسین‌پور چند رسانه‌ای بودن را برای خبرنگاران مضر و خطرناک می‌داند و آن را اینطور توصیف می‌کند: «مثل این است که یک نفر چند دین یا تابعیت چند کشور داشته باشد. هر رسانه سیاست‌ها و منافع مختلفی دارد و یک خبرنگار نمی‌تواند همزمان منافع و سیاست‌های چند رسانه را به صورت همزمان تأمین کند. خبر ویژگی‌هایی در ذات خودش دارد، مثل تازه بودن و سریع بودن. یک خبرنگار که برای دو یا چند رسانه کار می‌کند چطور می‌تواند خبر را برای رسانه‌های خود به موقع و سریع منتشر کند. ممکن است رسانه‌ای نسبت به یک سوژه نگاه حمایتی داشته باشد و رسانه دیگری، نگاه انتقادی؛ بنابراین چند رسانه‌ای بودن افراد باعث خلل در فعالیت آنها می‌شود.»

حسین‌پور ادامه می‌دهد: «در آن طرف موضوع هم چنین شرایطی برای جامعه هدف نیز پسندیده نیست و باعث شکستن وجه رسانه می‌شود. یعنی یک مدیر یا مسؤول وقتی با شخصی مواجه می‌شود که همزمان در دو یا چند رسانه کار می‌کند، او را فاقد هویت مشخص می‌داند و ممکن است او را به رسمیت نشناسد یا پاسخ درستی به او ندهد. بنابراین چندرسانه‌ای بودن هویت خبرنگار را او می‌گیرد و او را به ابتدایی‌ترین فعالیت‌ها مثل پوشش دادن نشست خبر محدود می‌کند؛ یعنی او ذات رسانه یعنی پیگیری سوژه دور می‌کند. البته هرکسی از هویت مستقل داشتن لذت می‌برد و علت این شرایط همان موضوع درآمدهای ناچیز است. خبرنگار استانی ناچار می‌شود برای امرار معاش برای چند رسانه کار کند تا کمی کاستی‌های درآمد خود را جبران کند البته دریافتی‌ها به قدری ناچیز است که باز هم کفاف خرج زندگی را نمی‌دهد.»

او همچنین اعتماد رسانه‌ها به خبرنگاران استانی را یکی از دغدغه‌های فعالان رسانه در مناطق دور از مرکز می‌داند و کی‌گوید: «برای خبرنگار استانی مهم آن است که در اتفاق‌های مهم نقش‌آفرین باشد و همین موضوع یک هویت رسانه‌ای را برای او می‌سازد. گاهی اوقات رسانه از مرکز به استان مورد نظر خبرنگار اعزام می‌کند؛ فرستادن خبرنگار از مرکز همیشه کار درستی نیست؛ شاید خبرنگاری که از مرکز می‌آید به موضوع اشراف داشته باشد اما احتمالاً با جغرافیا و جزئیات آشنا نیست. از طرف دیگر این موضوع باعث تضعیف خبرنگار استانی و همچنین القای حس بی‌اعتمادی به او در نگاه دیگران می‌شود.»

حسین‌پور معتقد است هدایت و حمایت خبرنگاران استانی توسط رسانه‌ها مؤثر است: «اگر سوژه مهمی وجود دارد که بخشی از آن در استان و بخش دیگری در مرکز یا تهران است؛ باید وجه استانی را خبرنگار استانی پیگیری کند و وجه ملی را خبرنگار مرکزی؛ در نتیجه خروجی بهتری هم منتشر خواهد شد.»

درآمد پیش‌کش؛ کارت خبرنگاری بدهید!

او یادآوری می‌کند که در استان‌ها خبرنگاران، حوزه تخصصی مشخصی ندارند که فقط در آن حوزه کار را پیش ببرند: «اگر خبرنگاری استانی در حوزه‌ای به صورت تخصصی کار کند؛ کار را با شتاب بیشتری پیش می‌رود. ما در استان خراسان شمالی یک خبرنگار تخصصی حوزه ورزش داریم که اتفاقاً در خبرگزاری مهر هم فعال هستند؛ ایشان مسائل ورزشی را به طور جزئی و موشکافانه پیگیری می‌کند و این برای مخاطب عام کاملاً مشخص و روشن است. کار در حوزه تخصصی خصوصاً در شهرهای کوچک بسیار مؤثر است باعث می‌شود شخصی که تخصصی در یک حوزه فعالیت می‌کند؛ هم مورد وثوق و مورد اعتماد و مورد مشورت افراد دیگر قرار بگیرد و این برای همه روشن می‌شود که کار با نگاه کارشناسانه پیش می‌رود.»

این خبرنگار در پاسخ به این سوال که رسانه‌ها چگونه باید از خبرنگاران استانی حمایت کند، گلایه می‌کند: «رسانه به خبرنگار استانی هویتی در حد کارت خبرنگاری هم نمی‌دهد. این سطح دغدغه خبرنگاران استانی است! چنین افرادی به چه پشتوانه‌ای ترغیب به کار رسانه شوند؟ بعضی مسائل بسیار حداقلی است! اگر این هویت ایجاد شود و رسانه امرار معاش خبرنگار خود را تأمین کند، حتماً نتیجه کار رسانه‌ای در استان‌ها تغییر خواهد کرد و در پیگیری سوژه‌ها و حل موضوعات تأثیر خواهد گذاشت. در حال حاضر خبرنگار تخصصی استانی در حقیقت فی سبیل‌الله کار می‌کند. اکثر خبرنگاران استانی دو شغلی یا چند شغلی هستند و خرج زندگی خود را از شغل دیگری تأمین می‌کنند. اما خواسته اصلی آنان داشتن یک هویت مستقل است و آن همان کارت خبرنگاری است. همان خبرنگار درجه یک ورزشی که گفتم، کارمند یک سازمان دیگر است و از نظر درآمدی انتظاری از رسانه ندارد، تنها خواسته‌اش کارت خبرنگاری است تا بتواند در حوزه فعالیت خود سوژه‌هایش را پیگیری کند که همان را هم ندارد!»

حسین‌پور که عضو هیأت مدیره خانه مطبوعات استان خراسان شمالی است درباره فعالیت «خانه مطبوعات» و حمایت آن از خبرنگاران می‌گوید: «خانه مطبوعات یک نگاه صنفی به کار رسانه دارد و کسانی که در آن وارد شده‌اند حداقل در استان خراسان شمالی نگاه‌های قدیمی دارند و دغدغه‌های آن‌ها در نهایت به یک جشن روز خبرنگار یا کارت رفاهی برای خبرنگاران و این موضوعات ختم خواهد شد. پیگیری‌های زیادی کردیم تا کلاس‌های فنی تخصصی خبرنگاری و کارگاه‌هایی را برگزار کنیم حتی از چهره‌های رسانه‌ای دعوت کردیم اما همانطور که پیش‌تر متذکر شد خانه مطبوعات بیشتر نگاه صنفی و خدماتی به موضوع رسانه دارد تا ارتقا سطح کیفی خبرنگاران.»

کد خبر 6086254 زينب رجائی

دیگر خبرها

  • رادیو صدای لحظه‌هاست
  • درآمد پیش‌کش؛ کارت خبرنگاری بدهید!
  • پوستر «مست عشق»، سوژه خنده کاربران شد
  • وقتی زلزله می‌شود در اعماق زمین چه خبر است؟
  • سوژه‌‎های فوتبالی در قاب تصویر
  • همسرکشی با بند بادکنک | قاتل جسد همسرش را ۲ شب زیر تخت فرزندش مخفی کرد
  • روایت مفاخر ایران زمین در مجموعه مستند «تازه نفس»
  • کووید باعث تحریک آسم در کودکان نمی‌شود
  • مادر شهید اقتدار: عملیات وعده صادق دلم را آرام کرد
  • پژواک سوم به گوش می‌رسد