شهید تازه شناسایی شده زنجان کیست؟+فیلم
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۷۵۳۱۳
هویت پیکر مطهر شهید «ازبرعلی احمدی»، شهید تازه تفحص شده هشت سال دوران دفاع مقدس پس از گذشت ۳۰ سال از شهادتش، شناسایی شد. ۰۲ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۶:۰۵ فرهنگی فرهنگ حماسه و مقاومت نظرات - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، هویت پیکر مطهر شهید «ازبرعلی احمدی» احراز شد. پیکر مطهر این شهید تازه تفحص شده هشت سال دوران دفاع مقدس پس از گذشت 30 سال از شهادتش، شناسایی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهید «ازبرعلی احمدی» فرزند علی یار متولد 16 شهریور 1344 در شهر زنجان است. این شهید والامقام از طریق لشکر 16 زرهی قزوین به جبهه اعزام شد و سال 67 به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید در منطقه ماند و در شمار شهدای مفقودالاثر قرار گرفت که نهایتاً پیکر مطهر او با تلاش گروههای تفحص شهدا طی کاوش اخیر شهدا پس از 30 سال پیدا شده و به کشور بازگشت. هویت این شهید 23 ساله از طریق مدارک همراه او از جمله کارت شناسایی و "نوشته روی بند حمایل" مشخص شد.
شهید ازبرعلی احمدی در یکی از روستاهای شهر زنجان به نام حمزهلو به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود و سه پسر و پنج دختر به غیر از ازبرعلی داشت. ازبرعلی سالهای خاطرهانگیز کودکی را در کنار خانواده سپری کرد. او از کودکی به انجام فرایض دینی علاقه داشت و در مراسمها و مناسبتهای مختلف که در مسجد روستا برگزار میشد، شرکت میکرد. در کار کشاورزی بسیار جدی بود و زبانزد مردم روستا بود. ازبرعلی تا قبل از اعزام به خدمت سربازی، در روستا به کشاورزی مشغول بود تا اینکه در 18 اردیبهشت ماه سال 66 به خدمت سربازی اعزام شد.
شناسایی پیکر مطهر شهید «علیرضا زیبرم» پس از 30 سالشناسایی هویت پیکر مطهر 5 شهید دفاع مقدس+ مشخصاتپس از سپری کردن آموزشهای نظامی راهی منطقه غرب کشور شد، از طریق لشکر 16 زرهی تیپ 2 زرهی گردان 251 عازم منطقه غرب شده بود و به عنوان سرباز وظیفه مشغول دفاع از میهن اسلامی بود. پس از نزدیک به یکسال حضور در منطقه سرانجام در 29 خرداد سال 67 در منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه پا، بهشدت زخمی شد که از طریق بهداری گردان به بهداری تیپ و به بیمارستانهای منطقه منتقل شد. به گفته همرزمانش در طول راه دوباره مورد اصابت گلوله نیروهای بعثی قرار گرفته و مفقود شد و از 9 آذر ماه سال 82 به عنوان شهید مفقودالجسد محسوب شد.
انتهای پیام/
R1013186/P/S4,38/CT1 واژه های کاربردی مرتبط شهدای گمنام دفاع مقدس کمیته جستجوی مفقودین شهدای دفاع مقدسمنبع: تسنیم
کلیدواژه: شهدای گمنام دفاع مقدس کمیته جستجوی مفقودین شهدای دفاع مقدس شهدای گمنام دفاع مقدس کمیته جستجوی مفقودین شهدای دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۷۵۳۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صوتی کمتر شنیده شده از سه اسطوره دفاع مقدس حین عملیات
شنیدن صدای فرماندهان جنگ برای اولین بار آن هم در بحبوحه انجام عملیات، می تواند جالب و شنیدنی باشد. اسطوره های شهیدی که طی این سال ها بیشتر نامشان را شنیده ایم. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، شنیدن صدای فرماندهان جنگ تحمیلی برای اولین بار آن هم در بحبوحه انجام عملیات، می تواند جالب و شنیدنی باشد. اسطوره های شهیدی که طی این سال ها بیشتر نامشان را شنیده ایم و حالا به صدایشان گوش می دهیم که در شرایط سخت چطور با ایمان و قلبی مطمئن در وسط میدان آتش با دشمن می جنگیدند.
اگر مقابل دشمن شل بگیریم مشکل حل می شود؟ + صوتدر ادامه می توانید بشنوید صوت مکالمه بیسیم شهید رضا چراغی با شهید زجاجی و شهید همت در حین عملیات والفجر 1 که در 22 فروردین سال 1362 در لشکر 27 محمدرسول الله (ص) ضبط شده است.
.
شهید رضا چراغی از فرماندهان لشکر 27 بود که چند روز پس از این صحبت، در 27 فروردین به شهادت رسید.
شهید ابراهیم همت ماجرای شهادت او را روایت میکند: آن شب رضا پیش ما ماند و دو سه ساعتی خوابید. اذان صبح روز 27 فروردین که بیدار شد، بعد از خواندن نماز، دیدم شلوار نظامی نویی که در ساکاش داشت، از آن درآورد و پوشید. با تعجب پرسیدم «آقا رضا هیچوقت شلوار نو نمیپوشیدی، چی شده؟» با لبهایی خندان به من گفت «با اجازه شما میخواهم بروم خط مقدم» گفتم «احتیاجی نیست بری این جلو. همین جا بیشتر به شما نیاز داریم». ناراحت شد. به من گفت «حاجی جان میخوام برم جلو وضعیت فعلی خط رو بررسی کنم الان اونجا بچههای لشکر خیلی تحت فشار هستن».
در همین اثنا از طریق بیسیم مرکز پیام خبر رسید که لشکر یک مکانیزه سپاه چهارم بعثیها، پاتک سختی را روی خط دفاعی بچههای ما انجام داده.
رضا رفت جلو چند ساعت بعد خبر دادند فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله (ص) در خط مقدم دارد با خمپاره شصت، کماندوهای بعثی را میزند؛ همین خبر نشان میداد وضعیت آنجا برای بچههای ما تا چه حد وخیم شده؛ گوشی بیسیم را برداشتم و شروع کردم به صدا زدن برادر چراغی؛ مدام میگفتم «رضا، رضا همت... رضا رضا همت» ناگهان یک نفر از آن سر خط گفت «حاجی جان دیگر رضا را صدا نزنید، رضا رفته موقعیت کربلا»! و من فهمیدم رضا شهید شده.
انتهای پیام/