توضیحات جعفری دولت آبادی درباره مجازات سگگردانی
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۸۶۱۶۷
عباس جعفری دولتآبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران در حاشیه اولین جلسه کمیته مبارزه با گرانفروشی در جمع خبرنگاران حاضر شد و در رابطه با مباحث مطرح شده در این جلسه اظهار کرد: در جلسه امروز تصمیم بر این شد که امور در چهار حلقه تامین و تولید کالا، قیمتگذاری کالا، توزیع کالا و نظارت بر اقلام توزیع شده متمرکز شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: بیشتر بحث امروز جلسه درباره نظارت و توزیع کالاها بود؛ چون تولید و قیمتگذاری بر کالاها کلاً در اختیار دولت است و دادستانی نمیتواند بر این امور ورود زیادی داشته باشد، اما در بخش نظارت میتواند کمک کند که نظارتها بهتر صورت گیرد. در جلسه امروز قرار بر این شد که در مورد ۴ قلم نظارتها متمرکز شود که لبنیات، گوشت، مرغ و مواد مرتبط با تغذیه چهار کالای مدنظر هستند.
جعفری دولتآبادی افزود: البته این ورودها هدفمند و هوشمندانه و ضروری است و بدون اینکه بخواهد جایگزین دولت در امر مبارزه با گرانفروشی باشد صورت گرفته است. چون دولت و سازمان تعزیرات مسئول مبارزه با گرانفروشی است.
دادستان تهران بیان کرد: این جلسه پیام دستگاه قضایی بود که دادستانی با قدرت و اختیاراتی که دارد میخواهد به دستگاهها کمک کند تا مشکلات موجود مردم رفع شود؛ لذا هیچگونه مداخلهای در کار دولت نخواهد شد و ما در امر مبارزه با گرانفروشیها به دولت کمک خواهیم کرد.
این مقام قضایی تصریح کرد: اکنون بحث احتکارها، کمبود عمدی کالاها، عدم توزیع عمدی کالاها در مراکز بزرگ، سواستفاده در توزیع کالا و گرانفروشی علیرغم وجود قیمت مصوب وجود دارد که قرار شد تیمهایی با حضور دستگاههای مرتبط تشکیل شود که از مراکز بزرگ بازدید میدانی داشته باشد. همچنین تصمیم بر این شد که یک کارگروه تشکیل شده و به صورت هفتگی تشکیل جلسه دهد؛ لذا ورود ما بیشتر مصداقی و با هدف کمک به دستگاههای مبارزهکننده است و در مواردی که جرمهای سازمانیافته مثل قاچاق دام وجود دارد دادستانی اعلام آمادگی کرد که به موضوع ورود کند و اگر دستگاهها گزارشی دارند اعلام کنند تا ورود صورت گیرد و امیدواریم که بتوانیم با تشکیل جلسات هفتگی بخشی از مشکلات مردم را برطرف کنیم.
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره سگگردانی در اماکن عمومی مثل پارکها و آپارتمانها گفت: آسیبرساندن به دیگران به هر وسیلهای که باشد جرم است. مثلاً اگر با ماشین به کسی آسیب برسد جرم است. درباره حیوانات هم همینطور است. البته در این موضوعات، مالک و دارنده مسئول است بنابراین آسیب رساندن به دیگران چه از طریق حیوان و چه از طریق هر وسیله دیگری که باشد جرم است.
جعفری دولتآبادی تصریح کرد:، اما در مورد حیوانات اگر آسیب وارده ناشی از تسبیب مالک یا دارنده حیوان باشد طبق مقررات آن فرد مسئولیت دارد. اما آنچه که امروز مشکلآفرین شده است بحث مزاحمت حیوانات برای مردم است. یعنی مردمی که بعضاً به پارکها مراجعه میکنند میبینند که صدها سگ در آنجا هستند و یا در آپارتمانها میبینند که سگها برایشان ایجاد مزاحمت میکنند. پس ما معتقدیم مزاحمت از طریق سگگردانی در معابر، پارکها و ... به هرنحوی که موجب اذیت و آزار مردم شود قابل رسیدگی است و دادستانها میتوانند ورود کنند.
دادستان تهران ادامه داد: بحث مزاحمت غیر از بحث عدم مراقبت است. مثلاً ممکن است صاحب یک حیوان مراقبت لازم را از حیوان نداشته باشد و آن حیوان به افراد دیگر آسیب برساند؛ لذا قانونگذار این موضوع را در قانون پیشبینی کرده است، اما در قوانین کیفری نداریم که بخواهیم بگوییم سگها مزاحمت ایجاد کردهاند. البته در صورت کلی میتوان گفت: مزاحمت برای دیگران و آزار رساندن به دیگران بهصورت کلی که تضییع حقوق دیگران باشد امری است که حتما دادستانی میتواند ورود داشته باشد.
این مقام قضایی به درخواست پلیس مبنی بر ورود به این موضوع اشاره کرد و گفت: در این خصوص پلیس چندین بار از ما درخواست کرده است که به آن ورود کنیم، اما باید بین سگگردانی و مزاحمت تفاوت قائل شد. ما معتقدیم در جاهایی که مزاحمت ایجاد میشود و حقوق عمومی تضییع میشود میتوان ورود کرد. مثلاً در یک آپارتمان اگر کسی سگ خود را در راهرو بگذارد که برای مردم ایجاد مزاحمت کند و یا سرو صدا داشته باشد که موجب مزاحمت برای ساکنان ساختمان شود در آن صورت دادستانی میتواند ورود داشته باشد.
وی توضیح داد: لذا باید بین عدم مراقبت و مزاحمت تفاوت قائل شویم. در موضوع مزاحمت ورود امکان دارد و قابل رسیدگی است.
جعفری دولتآبادی با اشاره به ماجرای حمله یک سگ به یک دختربچه در لواسان هم گفت: در ماجرای لواسان که اتفاق افتاد پروندهای تشکیل شده است که مربوط به دو سه ماه پیش است و اقدامات لازم هم انجام شده است.
دادستان تهران عنوان کرد: این که برخی معتقد هستند چرا قانون ساکت است باید گفت قانون در بخش مسئولیت مالک حیوان در قانون مجازات اسلامی و در بخش دیات آن به این موضوع اشاره کرده است، اما اینکه آیا آسیب عمداً باشد یا غیرعمد موضوع متفاوت است.
این مقام قضایی افزود: در بحث مراقبت اگر عدم مراقبت ناشی از تسبیب باشد مسئولیت مدنی وجود دارد. در بخش مزاحمت هم پلیس از ما درخواست داشته است؛ و در سطح شهر هم گلایههای شهروندها را داریم که قرار شد در موارد مزاحمت بخصوص مزاحمت برای افراد متعدد مثل اماکن عمومی و یا آپارتمانها ورود قضایی صورت گیرد.
وی تصریح کرد: باید دانست که برخی از مسائل عرفی است مثلاً در آپارتمانها ممکن است با گذاشتن یک میز و یا گلدان برای افراد ساکن مزاحمت ایجاد شود. پس ما یک عنوان کلی داریم که اگر کارهای خلاف عرف و برخلاف رفتار متعارف جامعه انجام شود و از آن کار مزاحمت برداشت شود میتوان اقدام کرد.
جعفری دولتآبادی بیان کرد: بنابراین برای ورود به موضوع باید به صدق عنوان مزاحمت برسیم؛ و در جاهایی که صدق عنوان مزاحمت است موضوع قابل رسیدگی است. پس اگر از عدم مراقبت مالک تسبیب برداشت شود مسئولیت مدنی وجود دارد. اما اگر یک فرد عمداً حیوانی را اجیر کند و یا حتی کسی را بکشد عنوان آن دیگر تغییر پیدا میکند.
دادستان تهران افزود: ما میگوییم غالب این رفتارها عمدی نیست و ناشی از عدم مراقبت است. یعنی اگر شما امروز حیوانی را اجیر کنید که برود و کسی را بکشد حتما عنوان آن متفاوت با عدم مراقبت خواهد بود.
این مقام قضایی عنوان کرد: مجدداً تاکید میشود که باید بین عدم مراقبت و مزاحمت تفکیک قائل شد. اتفاقاً فقها در مباحث زیادی به این موضوع توجه کردهاند که مثلاً اگر فردی یک شیر را به جان فرد دیگری بیندازد چگونه باید به آن پاسخ داد؛ بنابراین باید در مصادیق صحبت کرد.
وی گفت: مصادیق و عناوین اینها اکنون این دو مورد است. یکی عدم مراقبت صاحب حیوان و دیگری مزاحمت؛ که همانطور که توضیح داده شد این دو موضوع دو مقوله جدای از هم هستند. اگر عدم مراقبت غیرعمدی باشد مسئولیت مدنی دارد، اما اگر مزاحمت باشد میتوان به آن ورود کرد و ورود جزایی هم دارد. البته ناگفته نماند در این خصوص مقررات صریحی نداریم. مثلا در این رابطه پلیس چندین بار مکاتبه کرده است که بهعنوان نمونه صرف نگهداری سگ در ماشین ممنوع شود. اما مقررات ما در این بخش کفایت نمیکند که آیا اگر کسی سگی را در اتومبیل نگهدارد مرتکب جرم شده است یا نه. قانونگذار این کار را جرم تلقی نکرده است. اما رفتار اجتماعی مومنین هم اینگونه نیست یعنی در جامعه مومنین معمولا شما این کارها را نمیبینید.
جعفری دولتآبادی در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری مبنی بر اینکه آیا نیاز به اصلاح قانون یا تصویب قانون جدیدی وجود دارد یا نه گفت: همه چیز را نمیشود با حربه قانون حل کرد. البته در بخش جزایی صراحت به قانون نیاز است. اما مزاحمت برای کثیری از مردم مثل پارکها و آپارتمانها حتما اگر صدق عنوان مزاحمت احراز شود ما به آن ورود خواهیم کرد.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: دادستان عمومی و انقلاب دولت تغذیه تعزیرات دستگاه قضایی مشکلات قاچاق مشکلات مردم جرم حیوان قانون حقوق جامعه شیر جرم حیوان دادستان عمومی و انقلاب دولت شهروند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۸۶۱۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناگفتههایی از نجات یافتگان در کوهستان | طبیعتگردانی که با مرگ دست و پنجه نرم کردند
همشهری آنلاین _ فتانه احدی: ساعتها تلاش طاقتفرسا برای زنده ماندن کوهنوردی و طبیعتگردی همیشه علاقمندان بسیاری دارد. به ویژه در فصل بهار و تابستان علاقمندان به طبیعت از هر فرصتی استفاده میکنند، تا لحظاتی را در طبیعت بگذرانند. در این بین دو جوان۳۰ و ۲۳ ساله نیز دل به طبیعت سپردند و میخواستند اوقات خوشی را سپری کنند تا خستگیهای خود را در طبیعت به در کنند و خود را برای آغاز هفتهای دیگر آماده کنند. اما حادثهای غیر مترقبه برایشان لحظات سخت و طاقت فرسا و پر از استرسی را ساخت. همشهری با یکی از آنها به گفتو گو نشست تا در جریان حادثهای که برایشان رخ داده است، قرار گیرد.
از خودتان بگویید.
من حامد ۳۰ ساله و به طبیعتگردی علاقه دارم و کوهنورد نیستم و اطلاعاتی درباره کوهنوردی ندارم. اگر فرصتی پیش آید حتما به دل طبیعت خواهم رفت.
از روزحادثه بگویید، با چه کسی به کجا برای چه کاری رفته بودید؟
از چند روز قبل از روز حادثه با یکی از دوستانم که صادق ۲۳ سال نام دارد، برای طبیعتگردی در ارتفاعات برنامه ریزی کردیم. روز جمعه ۳۱ فرودین ساعت ۰۵:۴۰ دقیقه به روستای «برده سور» در منطقه سیلوانای ارومیه در کنار سد و رودخانه برده سور یا «شهرچای» رسیدیم. این رودخانه از ترکیه سرچشمه میگیرد از میان کوهستان و روستای برده سور عبور میکند و وارد شهر ارومیه میشود. بعد از ساخت سد شهرچایی این رودخانه، دریاچه بزرگی پشت این سد را تشکیل شده که فضای مناسبی برای طبیعتگردان را ایجاد کرده است. این نقطه جایی است که بسیاری از طبیعتگردان و کوهنوران کوهنوردی و طبیعتگردی را در امتداد رودخانه آغاز میکنند. آن روز هم گروههای مختلف آنجا بودند که به سوی ارتفاعات میرفتند. ما هم برای طبیعت گردی و چیدن گیاهان کوهی به آنجا رفته بودیم.
چقدر بالا رفتید؟
ما ساعت نزدیک ساعت ۶ راه افتادیم. از کنار رودخانه به سوی ارتفاعات به راه افتادیم و تا ساعت ۱۱:۳۰ کوهپیمایی کردیم. در بین راه هم ریواس و گیاهان کوهی میچیدیم و کوله خود را پر میکردیم. در این زمان بود که هم خسته شده بودیم و هم به نظر خودمان خیلی بالا رفته بودیم و زمان برگشت فرا رسیده بود. بنابراین تصمیم گرفتیم که بعد از کمی استراحت برگردیم. با توجه به مسیر تصمیم گرفتیم از مسیر کنار رودخانه پایین بیاییم. در جایی که ما بودیم رود کوچکی وجود داشت که کمی پایینتر به رودخانه اصلی وصل میشد. در واقع چندین رود از آب شدن برفهای کوه به وجود آمده بود که به رودخانه «شهرچای» سرریز میشد. ما در کنار یکی از این رودها بودیم و از کنار همان رود به پایین میآمدیم.
هنگام برگشت چه اتفاقاتی برایتان افتاد؟هنگام برگشت باتوجه به اینکه تجربه کوهنوردی نداشتیم به سختی پایین میآمدیم و راه برگشت برایمان سخت شده بود. به جایی رسیدیم و مردمی را دیدیم که آتش روشن کرده بودند و برخی نیز در حال چیدن گیاهان کوهی بودند. در آنجا به خود گفتیم که تا آنجا راه را درست آمدهایم. پس حتما ادامه راه همین است و راه برگشت را درست انتخاب کردهایم. از این رو راه را ادامه دادیم و حدود یک ساعتی طی کرده بودیم که دیدیم راه مسدود شد، چون که به کوه رسیدیم و مجبور شدیم بار دیگر ارتفاع بگیریم. از سویی هم به قسمتی از رودخانه رسیده بودیم که حجم و فشار آب خیلی زیاد بود و نمیتوانستیم وارد آب شویم. بنابراین کمی پایینتر رفتیم و به قسمتی از رودخانه رسیدیم که حجم کمتری داشت. از رودخانه گذر کردیم و به آن سوی رودخانه رفتیم تا در کنار رودخانه به پایین برویم. به راه خود ادامه دادیم و باز هم راه مسدود شد و باید از کوه بالا میرفتیم. با کمک شاخههای درختی که در آب خم شده بود دوباره به این سوی آب برگشتیم.
بعد چه کردید؟
در این سوی رودخانه بعد از عبور از چند کوه و ارتفاع گرفتن، به مسیری رسیدیم که مشخص بوده قبلا در آنجا تردد صورت گرفته است، حتی خاکستر آتش هم در آنجا دیده میشد. خوشحال شدیم و فکر کردیم که راه بازگشت به پایین را پیدا کردهایم. به سوی پایین حرکت کردیم و باز هم دیدم که به کوه خوردیم و چون سابقه کوهنوردی نداشتیم نمیدانستیم که در چه موقعیت مکانی قرار داریم و از کدام سو میتوانیم راه بازگشت را پیدا کنیم. اینجا بود که بسیار خسته شده بودیم. پاهایم به قدری درد میکرد که نمیتوانستم قدم از قم بر دارم. دوستم هم خسته شده بود و به دوستم گفتم دیگر نمیتوانم راه بروم. حوالی ساعت ۳ شده بود و ما نمیدانستیم که مسیر درست کدام است. با هم صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که چارهای نداریم، پس بهتر است که بالا برویم. هرچند که مسیر کوه هم سنگریزه داشت و بالا رفتن از آن سخت بود وچند باری هنگام بالا رفتن سر خوردیم. با سختی و هر تلاشی بود خود را به بالای کوه رساندیم. اما دیدیم مسیری برای پایین رفتم، وجود ندارد.
کجا بود که ناامید و خسته شده بودید؟ آنجا چه تصمیمی گرفتید؟
بنابراین چارهای نبود جز اینکه از قسمتی که بالا رفته بودیم، برگردیم. آمدیم پایین و به جایی رسیدیم که یک سوی ما کوه بود و سوی دیگر رودخانه پر آب. دیدم نمیتوانیم آنجا بمانیم و خیلی خسته شده بودیم و اگر آنجا میماندیم کسی ما را پیدا نمیکرد. مسیر بازگشت از خشکی هم به شدت سخت بود که دیگر ریسک بازگشت از راهی که آمده بودیم را نکردیم.
بنابراین به این فکر کردیم که اگر داخل رودخانه بپریم احتمال زنده بودنمان وجود خواهد داشت و با توجه به اینکه شدت آب هم بسیار زیاد بود تصمیم گرفتیم از رودخانه عبور کنیم و به آن سوی رودخانه برویم. البته در این قسمت جریان و عمق آب زیاد بود که حتی امکان داشت آب ما را با خود ببرد، اما چارهای نداشتیم. با همه ریسکی که داشت وارد آب شدیم و شاخههایی که در آب بود را میگرفتیم که در جریان آب قرار نگیریم اما به حدی فشار آب زیاد بود که آب ما را باخود به جلو میبرد به هر ترتیبی بود و با تلاش و هر کدام شاخهای را گرفتیم اما باز هم نتوانستیم خود را نگه داریم و فشار آب ما را به جلو پرت میکرد. در جایی واقعا فکر کردیم جریان آب ما را خواهد برد و با سنگ های وسط رودخانه برخورد خواهیم کرد و شاید زنده نمانیم. حتی روبهروی ما قسمتی از کوه برفی وجو داشت که آب رودخانه از زیرش عبور میکرد، آن لحظه دچار استرس و اضطراب شدیم و گفتیم که اگر آب ما را با خود به آن منطقه ببرد حتما زنده نخواهیم ماند. اینجا بود که به خواست خدا باز هم توانستیم شاخهای را بگیریم. در این بین زانوی من به یکی از سنگهای رودخانه خورد و به شدت آسیب دیدم. بلاخره خود را نگه داشتیم و خوشبختانه توانستیم با تلاش زیاد خود را از آب بیرون بکشیم و در کنار رودخانه نشستیم. کمی استراحت کردیم اما مجبور بودیم به راه خود ادامه دهیم. روبه روی ما کوهی که از برف پوشیده بود قرار داشت و باید از آن عبور میکردیم. از آن قسمت کوه بالا رفتیم و کمی که جلوتر رفته بودیم، از خستگی روی زمین نشستم. نه راه پیش داشتیم نه راه پس، در بین کوه و روخانه گیر افتاده بودیم و مسیر برگشت را پیدا نمیکردیم.
بعد از اینکه در این وضعیت قرار گرفتید، چه شد؟
ناگهان در آن سوی رود چند نفر از اهالی روستا را دیدیم. از این سو با داد و فریاد آنها را متوجه خود کردیم و از آنها کمک خواستیم. آن موقع حوالی ساعت ۶ بود و هلال احمر را درنیز جریان قرار دادیم. مردم روستا نیز که متوجه شده بودند ما در گیر افتادهایم به کمک ما آمدند.
آنها به سختی از بالای کوه خود را به ما رساندند. بعد از آنها نیز گروه امداد رسیدند. بدین ترتیب ما را با خود به پایین بردند. مردم روستای برده سور به ما غذا دادند. حدود ساعت ۱۲ شب شد که سوار ماشین شدیم و به خانه بازگشتیم.
از این اتفاق چه نتیجهای گرفتید؟
دیگر هیچ وقت بدون اطلاعات به طبیعت نخواهم رفت. چون من حتی فکر نمیکردم نجات پیدا کنم. به خصوص در رودخانه مرگ را به چشمانم نیز دیدم.
کد خبر 846145 منبع: همشهری آنلاین برچسبها سفر - گردشگری دریاچه ارومیه حوادث ایران