روایتهای عجیب یک مستندساز از تحریم و کودتای ونزوئلا
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۵۷۵۸۵۳
کارگردان مستند «ونیزک» روایتهای نابی از وضعیت زندگی و سیاست در ونزوئلا دارد. او میگوید هرچند دولت مادورو با سیاستهای انقلاب چاوز کمی فاصله گرفته و کم تحرک است اما رای ۷۰درصد ونزوئلاییها را دارد و مشروع است. چاویستها زیر بار دولت کودتا نمیروند. ۱۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۵ فرهنگی تلویزیون ، سینما و تئاتر نظرات - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شب گذشته برنامه تلویزیونی «عصر» با اجرای نادر طالب زاده و با موضوع کودتای ونزوئلا روی آنتن شبکه افق رفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجت الاسلام روح الله کیادهی مستندساز حوزه آمریکای جنوبی مهمان این برنامه بود. او جدیدا در ونزوئلا حضور داشته و مستند «ونیزک» را ساخته است. کیادهی گفت: ونزوئلا به معنای ونیز کوچک است به همینخاطر اسم مستند را ونیزک گذاشتم.
اولین مستند از کودتای ونزوئلا در تلویزیون ایران
وی افزود: مردم آمریکای لاتین نقاط مشترک زیادی با ما دارند. بسیار خونگرمند و راحت ارتباط برقرار می کنند. بخاطر پیشینه تاریخیشان خوی استکبار ستیزی دارند. بیشتر ونزوئلایی ها دورگه هستند اما بشدت خودشان را ونزوئلایی می دانند و هویتشان را مقابل امپریالیسم تعریف کرده اند. مردم ونزوئلا ویژگیهای انقلابی گری را به خوبی دارند. حذف پروتکل ها و تشریفات یکی از ویژگی های چاوز بود و مورالس در بولیوی هم همینطور است. آنها دنبال حذف زواید و روحیه انقلابی هستند اما ما انتظار داریم همانطور که با اروپایی ها مذاکره میکنیم، با آنها روبرو شویم که غلط است.
کیادهی توضیح داد: چاویستها گروهی هستند که ارادت بسیاری به چاوز دارند. آنها در منطقهای فقیر نشین زندگی می کنند که چاوز رحمات بسیاری برای آنها کشید. وقتی برای مصاحبه بین آنها رفتم، دو پرچم در اتاقشان بود، پرچم ونزوئلا و ایران. ادبیات آنها بسیار شبیه ادبیات ماست.
این مستندساز گفت: چاوز به خوبی با کشورهای آمریکایی ارتباط گرفت حتی با آرژانتین اما بعد از مرگ مشکوک چاوز این ارتباط دچار چالش شد.
کیادهی ادامه داد: کاراکاس یکی از شهرهای خطرناک برای فیلمبرداری است که ما بسیاری از تصاویر را با موبایل گرفتیم. در این کشور تحریم ها بسیار است اما داشته های خودشان ارزان است. من یک روز در اکوادور یک باک بنزین زدم با قیمت 50 دلار، بعد از آن به ونزوئلا آمدم و یک باک بنزین زدم اما چون پول نقد همراهم نبود چیزی نپرداختم چون اصلا ارزشی ندارد. حتی برخی از مردم یک باک بنزین می زنند و به جایش تکه ای نان یا یک میوه به مسئول جایگاه می دهند!
وی افزود: بعد از دوران چاوز، تحریم ها بشدت برایشان فلج کننده بود چون اصلا زیرساخت های اقتصادی مناسب را نداشتند. من سراغ مخالفان و اپوزوسیون هم رفتم، چیزی که بد بود این بود که مردم باهم اتحاد نداشتند و حتی برخی از آنها مهاجرت کردند. شرایط سخت شد. یک لیتر آب حدود 4 دلار است اما یک باک بنزین کمتر از 1 دلار است.
پپه اسکوبار خبرنگار و نویسنده مستقل برزیلی در ادامه به صورت اسکایپی روی آنتن عصر آمد. او گفت: ترامپ در ونزوئلا دنبال تغییر رژیم است اما این بحران برای سلطه انرژی و کنترل منابع نفتی این کشور است. این برای آمریکا پذیرفته نیست که روسیه در اوپک قدرت داشته باشد اما آنها بی بهره باشند. جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید گفت عالی می شود که شرکت های آمریکایی منابع نفتی ونزوئلا را مدیریت کنند البته بخاطر منافع مردم ونزوئلا!
وی افزود: آمریکا دنبال فروپاشی از درون ونزوئلا و دنبال یک جنگ داخلی است. گوایدو کودتاگر ونزوئلا نسخهای کپی شده از باراک اوباما است. آنها دنبال تقویت ستون پنجم در ونزوئلا هستند تا در نتیجه یک بحران داخلی، حکومت قانونی مادورو را ساقط کنند اما پیش بینی و تحلیل من این است که آمریکا موفق نخواهد شد و دولت قانونی پایدار خواهد بود.
روزنامه نگار برزیلی تاکید کرد: دوباره با این ادبیات آمریکایی مواجهیم که مثلا «بشار اسد باید برود»، حالا می گویند «مادورو باید برود». حرف های گوایدو درباره تقلب در انتخابات پوچ است، ناظران آمریکای جنوبی و حتی اروپایی سلامت انتخابات را تایید کردند. حدود 70درصد مردم در انتخابات بازهم مادورو را انتخاب کردند. این نشان دهنده محبوبیت اوست اما گوایدو مهره آمریکایی هاست و یک کودتاگر تمام عیار است. نتیجه کودتا به ارتش ونزوئلا بر می گردد که در حال حاضر همه فرماندهان عالیرتبه از دولت مشروع مادورو حمایت کرده اند. کوبایی ها از مادورو و ارتش آن حمایت کرده اند. آمریکا نباید حمایت کوبا را نادیده بگیرد.
در ادامه حجت الاسلام کیادهی صحبت کرد. او گفت: گوایدو دقیقا همزمان با روز انقلاب ونزوئلا اعلام تقلب در انتخابات کرد آنهم بعد از ماه ها از برگزاری انتخابات.
پپه اسکوبار نیز در ادامه برنامه تاکید کرد: دولت ونزوئلا بی کفایت است و به این بی کفایتی باید تحریم های فوق العاده زهرآلود را هم اضافه کرد اما در هر صورت مادورو توسط مردم رای آورده و انتخاب شده است. مردم ونزوئلا اگر باز هم پاس صندوق رای بروند نتیجه چیز دیگری جز پیروزی مادورو نیست.
مایکل مالوف یک سرهنگ نظامی آمریکایی در دوران بوش بوده است. او افشا کرد که هیچ سلاح کشتار جمعی در عراق پیدا نشد و حمله آمریکا به عراق نامشروع بوده است. او به همین دلیل از پنتاگون اخراج می شود.
مالوف در ادامه به صورت اسکایپی روی آنتن شبکه افق آمد. او گفت: آمریکا دنبال تغییر رژیم در ونزوئلاست چون نزدیک شدن چین و روسیه به این کشور را درک کرده است. این ماجرا به سفر پمپئو و بولتون به غرب آسیا و حضور در 9 کشور مرتبط است. امروز ترامپ یک اسرائیلی افراطی را مامور بازگشت دموکراسی به ونزوئلا کرده است. مگر در ونزئلا دموکراسی نیست؟
کیادهی در ادامه برنامه گفت: دولت مادورو مانند چاوز نزدیک مردم نیست. مادورو کمتر به آن توجه کرده است. کم تحرکی و بی برنامگی در دولت مادورو دیده می شود و چیزی که کمتر دیده می شود، فعالیت انقلابی است. این مورد انتقاد چاویست های ونزوئلا هم هست. انقلابی های ونزوئلا از مادورو گله مند هستند اما به حاکمیت قانون پایبندند.
انتهای پیام/
R1013149/P/S4,34/CT1منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۵۷۵۸۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به فیلم سینمایی آسمان غرب/روایت ارتشی از جنگ
فیلم سینمایی «آسمان غرب» دومین فیلم بلند محمد عسگری است که پیش از این با «اتاقک گلی» خود را به سینمای ایران معرفی کرده است. آسمان غرب به یک مقطع کوتاه ولی مهم از زندگی شهید احمد شیرودی میپردازد و آن نخستین روزهای حملهی ارتش بعثی به ایران و آغاز جنگ تحمیلی است. روایت فیلم، شهید علیاکبر شیرودی را نشان میدهد که چگونه از دستورات مقامات سیاسی بالادست، سرپیچی میکند و حاضر به عقبنشینی در برابر نیروهای دشمن نمیشود.
بازیگران و سازندگان فیلم آسمان غربمیلاد کیمرام (در نقش شهید شیرودی)، امیر حسین آرمان (در نقش شهید ادیبان)، نادر فلاح، آرمین رحیمیان، کریم امینی، روح الله زمانی، محمد رضا صولتی، پیام اینالوئی، احسان عباسی، صفر محمدی، احسان صاحب الزمانی، یوسف فروتن، راهله لطفی، پرهام غلاملو، سمیه مهری، نیوشا علیپور و باحضور افتخاری تورج الوند و نسیم ادبی بازیگران این فیلم هستند.
محمد عسکری نویسنده و کارگردان فیلم آسمان غرب است که سال گذشته با کارگردانی فیلم سینمایی «اتاقک گلی» در جشنواره حضور داشت. فیلمی که در بستری عاشقانه آغاز میشد و به عملیات مرصاد میپرداخت، او حالا تجربهای دیگر در این حوزه و اینبار در هوانیروز دارد. حبیب والینژاد تهیهکننده فیلم آسمان غرب است.
نقد و بررسیکمتر کسی است که سریال سیمرغ با محوریت شهید شیرودی و شهید کشوری را در دهه ۷۰ به یاد نیاورد. سریالی بیادماندی که توانست در دوره خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کند و در همان سالها نام این دو شهید بزرگوار را در اذهان مردم ثبت کند. حال پس از سالها، «شهید شیرودی» و رشادتهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، محوریت ساخت یک فیلم سینمایی قرارگرفته است. آسمان غرب با همکاری نهاد و سازمانهای ارتش، حوزه هنری و بنیاد فارابی ساختهشده است. فیلم که در ابتدا میکوشد بازنمایی درستی از رشادتهای هوانیروز داشته باشد اما رسماً به بیانیه سیاسی کارگردان بدل شده است. شعاری سیاسی، کلیدواژه مردم، حقخواهی، خدمت به مردم، مسئولان قدرنشناس و غیره را میتوان فراوان در قالب دیالوگهای گلدرشت مشاهده کرد. بهطوریکه در اغلب موارد مخاطب با بمباران شعارهای تلنبار شده از فتنههای دوران پس از انقلاب روبهرو میشود.
اگرچه فیلم از نظر تدوین درخشان است و تصاویر بدیعی از مقاومت مردم سرپل ذهاب را با دست خالی در مقابل ارتش مکانیزهی بعثی نشان میدهد، اما شخصیتپردازی شیرودی ناقص و تیپیکال است. او از اول قوی و محکم است، در میانهی فیلم هیچگاه دلش نمیشکند، کم نمیآورد، عصبانی نمیشود… و در پایان چیز جدیدی یاد نمیگیرد، درس تازهای از زندگی نمیآموزد، به شهود دست نمییابد؛ همانگونه که قهرمانوار وارد شده بود از صحنه خارج میشود.
آسمان غرب البته در یک سکانس جالب ولی بیش از اندازه کوتاه، دلخوری مردم از اهالی دیپلماسی که حاضر به مقاومت نیستند را به تصویر میکشد که جزو نقاط قوت اثر بود.
هر جا شیرودی در میان مردم کرد بومی نمایش داده میشود فیلم شفافیت و باورپذیری زیادی پیدا میکند اما گفتگوهای شیرودی با همتایان نظامی خودش دچار شعارزدگی است که بازی ضعیف میلاد کیمرام هم آن را دو چندان کرده است.
در میان تمام شخصیتهایی که لباس نظامی به تن دارند، تنها شخصیت سرباز ترکزبان با صورت کک مکی و با بازی زیرپوستی و گرم روح الله زمانی، مثل ستاره میدرخشد و همه چیز را در اطراف خودش واقعی جلوه میدهد؛ انگار که او هنوز همان سرباز فیلم «موقعیت مهدی» است که برایش نامزدی در جشنوارهی چهلم را به ارمغان آورد.
نقد های وارد بر فیلم سینمایی آسمان غرب به نظر منتقدین سینما:
سید مهرزاد موسوی
بگذارید همین اول یک چیزی را بگویم و رد شوم؛ قبول داشته باشیم یا نه، ما ۲ روایت از جنگ داریم. روایتی که بیشتر دیده و شنیدهایم که سپاه نقش اول را دارد و فرماندهان جوان هدایت جنگ را به عهده دارند و شیوه راهبردیشان تفاوتهای آشکاری با شیوه ارتشی دارد. ارتشی که مبتنی بر سلسله مراتب است و دستور و حکم و…
باز هم قبول داشته باشیم یا نه، پارادایم اصلی ذهن همه نسل ما از جنگ مبتنی بر سپاه است و ارتش روایتهای محدودی داشته است. (که هر دو روایت به جا و اندازه خود، عزیز و محترم و ارزشمند است) برای همینهایی که میدانید و معمولا گفته نمیشود (من اسمش را میگذارم روایت ارتشی از جنگ)، فیلم آسمان غرب در نیمه اول (۴۵ دقیقه ابتدایی) فیلم بدی است؛ پر حرف، پر از دیالوگهای کلیشهای، تاکید زیاد بر مردمداری ارتش، توجیه بسته بودن دست برای سرپیچی از دستور فرماندهکلقوا و همان سلسله مراتب نظامی، نمایش کلامی فدای مردم شدن و…
همه اینها در دیالوگهایی مطول و با چاشنی نمایش صحنههای دردناک زخمیهای و آوارگی عشایر غرب کشور گنجانده شده تا تاثیرگذار شود که -دقیقا- نمیشود. اما اگر بند اول را دوباره بخوانید، حق میدهید که -انگار- ارتش همین یک فیلم را وقت داشته تا همه این حرفها را بگوید و توجیه کند و توضیح دهد و فدای مردم شود و…
اما وقتی فیلمنامهنویس و فیلمساز از بندِ بیان این گفتهها (و شاید تأکیدات دستوری) رها میشود، فیلم تازه جان میگیرد، تبدیل به فیلم جنگی اکشن و گاهی نفسگیر میشود و خلاصه در نیمه دوم میشود «آسمان غرب» را دوست داشت چون «فیلم» شده است نه کلام و کلیشه. کارگردان به وضوح از فیلم قبلیاش کار بهتری ساخته، امکانات مکفی و زیادی هم زیر دست داشته و سعی کرده بین این همه امکانات برای نمایش تصاویر جنگی هوایی و نمایش احساسات برای قهرمانسازی، مدیریت کند. اینکه موفق شده یا نه و توانسته نخ ارتباطش را با مردم ایجاد کند، اجازه بدهید کمی تامل کنم.
حمیدرضا محمدی
آسمان غرب روایت آسمان غرب ایران در همان نخستین روزهای جنگ تحمیلی است. روزهایی که علیاکبر شیرودی و دوستانش سوار بر هلیکوپترهایشان رفتند تا خلاف آنچه دولت ابوالحسن بنیصدر که میگفت باید زمین داد تا زمان خرید، جلوی پیشروی عراقیها را بگیرند.
فیلم اگرچه دربارۀ آنان جز همین بمباران تانکها چیز دیگری ندارد اما جنگ شهری در سرپل ذهاب را هم به تصویر کشیده است و البته حضور عشایر غیور بهویژه زنان دلیر و رشیدشان را خیلیخوب نشان داده است. با وجود این، از جلوههای ویژه فیلم نباید گذشت که اصلاً به مدد آن جان گرفته است وگرنه میلاد کیمرام که نقش قهرمان فیلم را ایفا میکند، هیچ افزودهای بر بازیهای پیشینش ندارد، اگرچه همان جلوههای ویژه ایراداتی دارد که باید اصلاح شود.
محمد تقیزاده
آسمان غرب در راستای آثار کلیشهزدای سینمای جنگ است که سعی کرده در پرداخت شخصیت و نشان دادن فضای جبهه متفاوت عمل کند. این فیلم موفقیت در جنگ را حاصل تلاش همه مردم و همه نهادهای نشان میدهد که مساله مهمی است و طعنهای است به کسانی که جنگ را برای گروه یا نهادهای خاصی مصادره کردهاند.
مساله اصلی با فیلم این است که با وجود این حجم از ناراحتی و صدای توپ و تفنگ و در حالی که جامعه به شدت با مشکلات اجتماعی و اقتصادی روبرو است، ساخت چنین فیلمهایی برای کدام مخاطبان صورت میگیرد. آیا صرف ساخت فیلم جنگی، یادبود از شهدای دفاع مقدس است؟
کاراکتر امیرحسین آرمان و روح الله زمانی میتوانند برای نقشهای جانبی نامزد سیمرغ شوند و احتمالا نامزدی میلاد کیمرام به عنوان قهرمان فیلم و شخصیت شیرودی دور از ذهن نیست.
نیایش احمدی _ خبرنگار تحریریه جوان قدس