کاکتوس و جوجه تیغی
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۶۲۲۶۷۴
یک روز سولماز کوچولو و مادرش به بازار رفتند. سر راهشان یک گل فروشی بود. سولماز کوچولو جلوی گل فروشی ایستاد. دست مادر را کشید و گفت: «مامان ... مامان... از این گل های خاردار برایم می خری؟»
مادر به گل های پشت شیشه نگاه کرد و گفت: «اینها را می گویی؟ اینها کاکتوسند.»
بعد هم به داخل گل فروشی رفتند و یکی از آن گلدان های کوچولوی کاکتوس را خریدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
آن وقت رفتند، خریدشان را کردند و به خانه برگشتند. سولماز کوچولو خوشحال بود. از گل کاکتوس خیلی خوشش آمده بود. او در خانه یک جوجه تیغی کوچولو هم داشت. جوجه تیغی سولماز را دید که گلدان کوچولوی کاکتوس را به خانه آورد و گوشه اتاقش توی یک نعلبکی گذاشت. بعد هم با یک استکان به آن آب داد. جوجه تیغی کوچولو با تعجب به گل کاکتوس نگاه می کرد. او نمی دانست که آن یک گل است. با خود گفت: «چه جوجه تیغی مسخره ای! چطوری آب می خورد!»دو روز گذشت. جوجه تیغی کوچولو گفت: «باید بروم نزدیک، شاید بتوانیم با هم دوست شویم. فکر می کنم خیلی خجالتی است!»
بعد هم یواش یواش به گل کاکتوس نزدیک شد. جلوی آن ایستاد و گفت: «سلام... من تیغی هستم. تو اسمت چیست؟»ولی هیچ جوابی نشنید.
جوجه تیغی کوچولو باز هم با کاکتوس حرف زد؛ ولی هر چه می گفت، بی فایده بود. جوابی در کار نبود. بالاخره جوجه تیغی عصبانی شد، جلو رفت، دستش را به کاکتوس زد و گفت: «با تو هستم... چرا جواب نمی دهی؟»
ولی ناگهان فریادش بلند شد؛ چرا که تیغ های نوک تیز کاکتوس توی پنجه های کوچولویش فرو رفته بود.
جوجه تیغی کوچولو آخ و واخ کنان گفت: «تو دیگر چه جور جوجه تیغی ای هستی؟ چقدر بد جنسی!»
سولماز از دور دید که جوجه تیغی کوچولو دستش را به کاکتوس زد و دردش گرفت. تیغی کوچولو با کاکتوس قهر کرده بود و خودش را مثل یک توپ، گرد کرده بود.
سولماز جلو رفت و گفت: «ناراحت نشو جوجه تیغی کوچولو... قهر نکن... این یک گل است. اسمش هم کاکتوس است. فقط گلی است که مثل تو تیغ دارد. تو با یک گل قهر می کنی ؟»
جوجه تیغی کوچولو دوباره مثل اول شد. سولماز خندید و جوجه تیغی کوچولو با خود گفت: «هر گلی می خواهد باشد. هر جوری هم که می خواهد، آب بخورد؛ ولی من دیگر فقط از دور نگاهش می کنم.»و راهش را کشید و رفت.
منبع: 365 قصه برای شبهای سال
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: داستان کوتاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۲۲۶۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چطور مراقب همسایه های بالدارمان باشیم؟
همشهری آنلاین - سیدسروش طباطبایی‌پور: حالا اگر پرستویی نزدیک خانه ما آشیانه‌ای ساخت یا لانه گنجشکی، سر راه ما سبز شد، با این همسایه‌های نازنین چه کنیم؟ چگونه هوای لانه همسایه جدید را داشته باشیم؟ چگونه مزاحمش نشویم و یا اگر او مزاحم رفت‌وآمد ماست، چگونه با آن، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز داشته باشیم؟
بیشتر بخوانید: چند واقعیت شگفت‌انگیز درباره برخی حیوانات ریز و درشت طبیعت چگونه لانه پرنده را تشخیص دهیم؟با وجود اینکه پرندگان زیادی همسایه ما هستند، بی‌دلیل نیست که لانه آنها را نمی‌بینیم! پرندگان لانه‌هایشان را جایی می‌سازند که جلوی چشم ما نباشد؛ در واقع لانه‌های مخفی، تنها شانس در امان‌ماندن تخم‌ها، جوجه‌ها و والدین ریز و درشت پرندگان است.
پس اگر این روزها در نزدیکی محل سکونت‌تان، جیک‌جیک‌های فراوانی می‌شنوید، برای پیداکردن منبع صدا، تلاش نکنید و اجازه دهید لانه همسایه شما، همانطور مخفی بماند. حتی گاهی تقلا و توجه بیش‌از حد شما برای پیداکردن لانه پرندگان، توجه شکارچیان ناقلای دیگر را هم جلب خواهد کرد و کنجکاوی شما، یک لقمه لذیذ برای جناب گربه خواهد شد.
به غریزه پرندگان اعتماد کنیدحالا فرض کنید نیروی غریزه همسایه شما، خوب کار نکرد و مثلاً جناب پرنده، لانه‌اش را درست جلوی چشم شما، بالای در ورودی پارکینگ یا کنار گلدان شمعدانی شما ساخت. حالا چه کنیم؟
لطفاً قبل از هر اقدامی، به این سؤال‌ها پاسخ دهید: آیا امکان دارد برای مدتی، درِ پارکینگ خانه خود را باز و بسته نکنید و اتومبیل خود را توی حیاط یا خیابان پارک کنید؟ آیا امکان دارد لااقل برای مدتی کوتاه، گل شمعدانی قشنگتان را آبیاری نکنید؟ اگر پاسخ شما مثبت است که چه عالی! اما اگر جوابتان منفی است بدانید حتی اگر با احتیاط و با رعایت تمام جوانب ایمنی، لانه همسایه خود را جابه‌جا کردید، امکان دارد به همسایه بالدار شما بر بخورد و کلاً لانه خود را برای همیشه رها کند.
کاسه داغ‌تر از آشگاهی از سر خیرخواهی، اطراف لانه پرنده خود را با مقوا یا کارتنی می‌پوشانید تا همسایه عزیزتان از آسیب گربه و کلاغ و مار و دیگر بچه‌محل‌ها، در امان بماند. بد نیست بدانید این مقوا یا کارتن اضافی، اتفاقا گاهی سکوی پرشی می‌شود برای گربه‌های محل تا با استفاده از آن به‌اصطلاح محافظ، خودشان را به راحتی به لانه پرنده بخت‌برگشته برسانند و تمام! پس لطفا کاسه داغ‌تر از آش نشوید و اعتمادتان را به طبیعت افزایش دهید.
اگر جوجه همسایه، جیک‌جیک‌کنان، کف حیاط یا جلوی راه‌پله‌های خانه شما سبز شد چه کنیم؟ اول اینکه باید بررسی کنید این جوجه بخت‌برگشته، نوپا است یا نوزاد؟ بدنی خیس، بدون پر، اغلب به رنگ صورتی، چشم‌هایی بسته و... اینها، نشانه‌های یک جوجه تازه متولدشده بی‌دفاع است که به دلایلی مثل باد یا...، از لانه روی درخت افتاده. پیشنهاد ما این است که نزدیکش نشوید و از راه دور، از او در مقابل گربه یا دیگر شکارچیان، مراقبت کنید.
اطمینان داشته باشید والدین این جوجه نوپا، همان اطراف هستند و چون رایحه شما را استشمام می‌کنند، به دلبندشان نزدیک نمی‌شوند.
اما اگر جوجه مورد نظر، نوزاد است و در حال بتدا لانه‌اش را پیدا کنید، سپس آن را به عقب، روی دستانتان قرار دهید و توی لانه‌اش بگذارید.
لانه‌های رهاگاهی پرندگان به دلایل امنیتی، آب و هوایی یا مواردی ناشناس، لانه خود را رها می‌کنند. پیشنهاد ما این است که در نخستین قدم، لانه‌هایشان را خراب نکنید. این احتمال وجود دارد که آنها در همان اطراف و راه دور، در حال بررسی شرایط هستند و تا اوضاع بسامان شد، به لانه خود بازمی‌گردند.
کد خبر 844992 برچسب‌ها خبر مهم باغ پرندگان حیوانات - پرندگان محیط زیست ایران
فوری/ انفجار در مناطق مرکزی ایران / اسرائیل به ایران، عراق و سوریه حمله کرد