برای معرفی انقلاب باید برخی از اساتید دانشگاه ها تغییر کنند
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۶۵۱۳۷۷
درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران گفت: مشکل خود استاد است که نمیداند چه طور از پس درس بربیاید. خودم در این حوزه تجربیات زیادی دارم و انصافاً وقتی میروم کلاس و بعد از کلاس احساس میکنم دانشجویانم راضی هستند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل سپاس ؛ معمولاً طرح درس انقلاب اسلامی، با پیروزی انقلاب اسلامی پایان میپذیرند و در بیشتر دانشگاههای کشور، این درس با وقوع انقلاب مشروطه آغاز میشود و بیش از آنکه به چالشهای اصلی انقلاب بپردازد، ریشههای آن را مطرح میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شما یکی از نویسندگان کتاب «درآمد تحلیلی بر انقلاب اسلامی» هستید که در بسیاری از دانشگاهها برای درس انقلاب اسلامی تدریس میشود. میخواستم بدانم این انتقاد را به این کتاب وارد می دانید که مقداری یک طرفه به قاضی رفته و خیلی روایت بی طرفی از تاریخ نداشته؟
اتفاقاً یکی از نقاط مثبت این کتاب، که بعد از سال 88 منتشر شد، این است که به بحثهای روز و مسائل روز هم پرداخته و اتفاقاً یکی از نکاتش این است که برخلاف کتابهای دیگر صرفاً وارد بحث تاریخ نشده است. مثلاً دو سه فصل، تاریخ انقلاب و تحولات تاریخی را گفته بعداً وارد تحولات جمهوری اسلامی شده و دوره جمهوری اسلامی هم تا رسیده به بحثهای روز و آینده انقلاب و ...
مثلاً در این کتاب دو تا الگو برای پیشرفت ایران مطرح شده شما اسم یک الگو را گذاشتهاید شبه ترقی غرب گرا و اسم یک الگو را هم گذاشتهاید تعالی خواهی اسلامی. اصلاً در نامگذاری الگوها به نظر میآید که یک پیش داوری دارد به مخاطب تحمیل میشود. به طور خاص در مورد این مثال میشود گفت که این کتاب دارد قضاوت میکند.
درباره لفظ الگو خیلی بحث داشتیم. ما یکی از مشکلاتی که در این کتاب داریم و خودم اعتقاد دارم ابهام وجود دارد این است که هنو خیلیها نمیدانند منظور از این بحث الگوها چیست. این کتاب، تاریخ معاصر را در قالب چالش دو جریان فکری بحث کرده که در زمان مشروطه، وقتی که ایران با غرب آشنا میشود در این آشنایی به نوعی با یک دیده حیرت به غرب مینگرند. می گویند چرا غرب زیاد پیشرفت کرده است و اینها. می گویند ما باید ببینیم که غربیها چه کار کردند که ترقی کردند ما هم ترقی بعدی را میخواهیم لذا این الگویی که گفتیم ترقی این است.
ادبیاتی که در این کتاب به کار رفته انگار از ابتدا مشخص است در انتها چه میخواهد بگوید. یعنی از ابتدا جبهه گیریها و اصطلاحاتی که برای توصیف حکومت رضاشاه هست، از ادبیات خاصی استفاده میشود که انگار جهت دار است. البته به هر حال خیانتهای حکومت پهلوی قابل انکار نیست اما این کتاب باید محملی باشد برای انتقال استدلال به دانشجویان. یعنی شاید بهتر باشد اگر لحن کتاب یا هر منبعی که در دانشگاهها تدریس شود یک لحن روایت گونه و گزارش گونهای باشد.
من با شما موافق نیستم. یک جلسه نقدی هم بود اتفاقاً بعضی از دوستان انتقاد میکردند که شما آمدهاید از تعریف رضاخان تعریف کردهاید. البته نقش استاد در اینجا خیلی مهم است. ما بعضی از عبارات را تعبیری گذاشتهایم یعنی استاد باید تعبیر کند. برخی موضوعات را استاد باید تشریح کند. یعنی این که در واقع این نوع نگرشی که ما به دولت رضاخان داشتیم اتفاقاً خیلیها معتقدند برعکس آن چیزی که شما فکر میکنید است. این کتاب اتفاقاً یک الگوی قشنگی دارد یعنی مسائل تاریخ ایران را چالش میان دو الگو بحث میکند تا میرسد به انقلاب اسلامی. اما بخش بعد از انقلاب خیلی ضعیف نوشته شد. به امید خدا در ویراستهای بعدی این مشکلات را اصلاح خواهیم کرد.
مثلاً در فصل دستاوردهای انقلابی؛ شما دستاوردهای انقلاب اسلامی را ایجاد روحیه خود باوری، ارتقای جایگاه زن در اجتماع و... بیان کردهاید. اینها درست است اما به نظر میآید کلی و به اصطلاح کلیشهای است. در حالی که دانشجوی نسل جدید انتظار دارد که به صورت عینی و عملی نکاتی که مرتبط است با آبادانی کشور و با افزایش رفاه را ببیند.
این نوع نوشتن در واقع برخاسته از تجربه کتابهای گذشته بود. در کتابهای گذشته دسته بندی کرده بودند که مثلاً این تعداد حمام ساخته شد، این تعداد مدرسه و... خب اینجا برای دانشجو سؤال ایجاد میشود که اگر شاه بود آیا این اتفاقات نمیافتاد؟
من خودم شخصاً به این کتاب حاضر و نوع نوشتارش اشکالاتی دارم. سرفصلها به گونهای است که باید خیلی از مطالب را در این بگنجانید و اصل بحثتان گم میشود. اگر میبینید دانشجویان به درس انتقاد دارند یک بخشی از انتقاد برمی گردد به استاد. مثلاً من خودم درس میدهم دانشجویان اینقدر انتقاد ندارند. چون من خودم می دانم که یک بخشی از کتاب را کجا درس بدهم یک بخشی هم درس ندهم. بعضی از دوستان ما هم بسیار موفق هستند در این و بچهها بسیار راضی هستند به خاطر این که آنها میدانند که این درس را نباید صرفاً از روی کتاب درس داد. متأسفانه دیدیم بعضی از اساتید میآیند کتاب را باز میکنند همین جور می گویند و میروند.
در واقع مشکل اصلی درس انقلاب، متن نیست. مشکل خود استاد است که نمیداند چه طور از پس درس بربیاید. خودم در این حوزه تجربیات زیادی دارم و انصافاً وقتی میروم کلاس و بعد از کلاس احساس میکنم دانشجویانم راضی هستند. آخر هر کلاس و آخر هر ترم بچهها می گویند که فکر نمیکردیم که درس انقلاب این جوری باشد. چون دانشجو از اولی که میآید یک گارد و پیش زمینهای دارد نسبت به درس، شما باید تجربه داشته باشی و با تجربهات بتوانی آن نظر را عوض کنی، اگر شما این کتاب را بردارید و بروید از اول تا آخر سر کلاس همین را بخوانید، جذابیت زیادی ندارد.
در نهایت اگر میبینید که درس انقلاب برای بچهها جذاب نیست، عمدتاً به دلیل این است که استاد خوب نمیتواند هدایت کند درس را. لذا من خودم مشکل را خیلی از متن نمیدانم. ضمن این که تحقیقی هم انجام شده و کتابی هم که ما الان نوشتهایم و با خیلی از دوستان دیگر که بحث کردیم آنها همه می گویند که این متن بهتر از متنهای دیگر است. دلایل مختلفی دارند چون آنها متوجه شدهاند که این متن چه چیزی میخواهد بگوید. من بیشتر تاکیدم روی این است بچهها معمولاً دوست دارند یک سری مطالب مطرح شود که در این کتاب جا ندارد. ما هم دوست داشتیم که یک بخش مفصلی درباره جمهوری اسلامی بیاوریم ولی مگر چقدر میتوانیم در یک کتاب 200 صفحهای مطلب بگنجانیم؟
نکته دیگر این که اصلاً اساتید نمیرسند حتی کتاب را تمام کنند. معمولاً اساتید حتی به سال 57 هم نمیرسند چون زمان محدود است.
اگر بحث به نیازهای دانشجویان بکشد خیلی برای بچهها جذابتر میشود و سؤالاتشان پاسخ داده میشود. واقعیت این است که خیلی از اساتیدی که میآیند درس انقلاب را درس میدهند بعضاً یا حقالتدریس هستند یا مثلاً بعضاً دبیر آموزش و پرورش هستند.
یعنی علاقهای به این کار ندارند؟
نه این که ندارند اما برای این درس باید وقت زیاد بگذارند. این درس نسبت به دروس عمومی دیگر نیاز به وقت بیشتری دارد. یعنی باید با حوصله به شینیم و سؤالات دانشجویان را پاسخ بدهیم. من خودم یک وقتهای یک کارهایی میکنم که بچهها عمداً بعد از چند جلسه که گذشت دیگر وارد بحثهای روز بشوند. اگر استاد بخواهد صرفاً کتاب را درس بدهد کافی نیست. کتاب صرفاً یک چارچوب کار میدهد. حتی ما در بخشهای جمهوری اسلامی هم خیلی بحث داشتیم. مثلاً آمدیم گفتمانهای سیاسی بعد از انقلاب را گفتیم که در آن جا خیلی جای بحث دارد. حتی یک جاهایی را واگذار کردهایم به دانشجو و استاد. اگر استاد، استاد خوبی باشد میتواند این بحث را جذاب کند. دانشجویان انتظار دارند که استاد همه سوالاتشان را هم پاسخ بدهد. مگر استاد چقدر میتواند در کلاس 14 جلسهای بحث کند؟ بخشی از آن برمی گردد به رویکرد خود اساتید و متن هم در واقع من اعتقاد دارم که نیازمند اصلاح است. برای مثال متن درس تفسیر قرآن ممکن است 10 یا 20 سال یک بار نیاز به بازنگری داشته باشد ولی تحولات سیاسی چون دائماً در حال تغییر است، متن درس انقلاب هر دو سال یک بار شاید نیازمند بازنگری باشد.
من بر خلاف دیدگاهی که شما مطرح کردید تصور میکنم که درس انقلاب، باز تاکید میکنم، اگر استادش خوب باشد جذابترین درس در درسهای عمومی است.
در واقع دو عامل استاد و مطرح شدن بحثهای روز میتواند درس انقلاب را خیلی جذابتر از آن چیزی که به نظر میآید بکند.
یکی خود استاد و یکی مطرح شدن بحثهای روز مرتبط با انقلاب اسلامی، که خودتان هم گفتید، خیلی از درسها و خیلی از متنها، مثلاً همین کتابهایی که الان موجود است که معرفی شده برای درس انقلاب، اینها میآید میرسد به سال 57 یا متوقف میشود یا خیلی گذرا به بحثهای ابتدای انقلاب هم میپردازد. در حالی که دانشجوی امروز با توجه به سنی که دارد دوست دارد در بحثهای روز ورود کند.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۵۱۳۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳۰ دانشگاه در فاز اول رویکرد خود را به حکمت بنیان تغییر میدهند
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از وزارت علوم، قاسم عمو عابدینی معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، همزمان با بزرگداشت سالروز ارتش جمهوری اسلامی ایران از دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نوشهر بازدید کرد.
در ابتدای این بازدید معاون آموزشی وزارت علوم به همراه هیات همراه در نشست شورای آموزشی و پژوهشی دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) حضور یافت.
عموعابدینی در این نشست ضمن عرض تبریک روز ارتش به کادر دانشگاه علوم و فنون دریایی امام خمینی (ره)، از دستاندرکاران پروژههای ساخته شده در دانشگاه تجلیل کرد.
وی با بیان اینکه دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نوشهر از معدود دانشگاههای کشور میباشد که در کاربرد فناوریهای راهبردی فعالیتهای خوبی را آغاز کرده است، اظهار داشت: نزدیک ۲۰۰ دانشگاه در دنیا با الهام از مدل دانشگاهی تمدن ایرانی به سمت حکمت بنیان و تمدن ساز شدن در حال حرکت هستند. در همین راستا وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در ذیل برنامه توسعه هفتم در طرح تحول آموزش عالی بهدنبال حکمت بنیان شدن دانشگاههای کشور بوده است.
وی افزود: برنامهریزی شده است در فاز اول ۳۰ دانشگاه رویکرد خود را به حکمت بنیان تغییر دهند. خوشبختانه دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نوشهر جزء معدود دانشگاههای حکمت بنیان و تمدنساز کشور است که این تحول را از قبل شروع کرده است.
سپس امیر دریاداردوم آریا شفقت رودسری، فرمانده دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نوشهر ضمن تبریک روز ارتش جمهوری اسلامی ایران، اظهار داشت: ایجاد دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نوشهر از برکات انقلاب اسلامی بوده که در سال ۱۳۵۹ و در راستای تربیت افسر برای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و همچنین تأمین نیازهای سایر سازمانهای دریایی کشور از جمله شرکت ملی نفتکش، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، دریابانی فراجا، شیلات، آموزش و پرورش و... شروع به فعالیت کرد.
وی افزود: امروز مفتخر هستیم که اعلام کنیم ماموریت بزرگ ناوگروه ۸۶ که برای اولین بار در تاریخ دریانوردی کشور ایران اتفاق افتاد توسط دانشآموختگان دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نوشهر و با ناوشکن تمام ایرانی دنا انجام گرفت.
کد خبر 6081901