Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-04-25@11:42:29 GMT

اعتراف کفتار پیر به قتل پسر 11 ساله مشهدی در باغ

تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۱۲۹۷۰

اعتراف کفتار پیر به قتل پسر 11 ساله مشهدی در باغ

ساعت24 - پیرمرد 60 ساله ای که به دلیل اغفال و آزار کودکان باید او را «گرگ پیر» لقب داد در ادامه جرایم خلاف عفت خود به قتل دلخراش یکی از طعمه هایش در مشهد اعتراف کرد.

پرونده این سلاخ کهنه کار از حدود 10 روز قبل زمانی در دستور کار پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت که مردی با مراجعه به دایره فقدانی های اداره جنایی از گم شدن پسر 11 ساله اش به نام مرتضی خبر داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با 40 % تخفیف یک شلوار برند بخر! معرفی یکی از بهترین دارالترجمه های رسمی آنلاین بهترین بیمه درمان تکمیلی چه بیمه ای است؟! تهران زندگی می کنید؟ تعطیلات بهمن نمی دونید کجا برید؟ یک همراه همیشگی، کفش و نیم بوت مردانه تا 50درصد تخفیف

این مرد در اظهارات خود گفت: روز دوازدهم بهمن، پسرم به همراه دوستانش در محله «زیرکن» (انتهای بولوار مهر مادر در منطقه خواجه ربیع) مشغول بازی بود اما از حدود ظهر همان روز دیگر به منزل نیامد و جست و‌جوهای ما نیز برای یافتن وی بی نتیجه ماند با توجه به تاکیدات سردار محمدکاظم تقوی (فرمانده باتجربه انتظامی استان خراسان رضوی) مبنی بر پیگیری جدی پرونده های فقدانی کودکان و جرایم خاص، بلافاصله گروه ویژه ای از کارآگاهان ورزیده دایره جنایی با صدور دستوری از سوی سرهنگ حسین بیات مختاری (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) و با نظارت و فرماندهی مستقیم سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) وارد عمل شدند و تحقیقات گسترده ای را در این باره آغاز کردند.

کارآگاهان در اولین مرحله از عملیات اطلاعاتی به ردیابی کودک 11 ساله در محله زیرکن پرداختند و برخی از کودکانی را که آن روز همراه «مرتضی» بودند شناسایی کردند اما هر کدام از کودکان مذکور نیز فقط تا ظهر آن روز (دوازدهم بهمن) مرتضی را دیده بودند و بعد از آن دیگر خبری از او نداشتند. در حالی که تحقیقات اطلاعاتی کارآگاهان به روزهای بعد کشیده شد ناگهان یکی از دوستان مرتضی از مرد پیری به نام «رمضان-الف» سخن گفت که قرار بود «مرتضی» یک قلاده سگ برای باغ آن پیرمرد ببرد! این جمله شاخه عملیات کارآگاهان را وارد مرحله جدیدی کرد و بدین ترتیب گروه زبده ای از کارآگاهان، فعالیت های اطلاعاتی و پلیسی خود را روی پیرمرد مذکور متمرکز کردند.

بررسی های تحت پوشش کارآگاهان نشان می داد که پیرمرد 60 ساله در آن منطقه به عامل اغفال کودکان معروف است و از سابقه اجتماعی خوبی برخوردار نیست اما از آن جایی که وی چند روز قبل عمل جراحی چشم انجام داده بود، کارآگاهان با حساسیت ویژه ای به تحقیق ادامه دادند تا این که مشخص شد گوشی تلفن همراه کودک گمشده نزد یکی از دوستان همبازی وی قرار دارد بنابراین کارآگاهان با لحنی کودکانه از وی درباره گوشی تلفن همراه پرسیدند که اظهارات این کودک، پشت پرده این ماجرای تلخ را نشان داد.

او گفت: گوشی را رمضان (پیرمرد سلاخ) به من داد و تاکید کرد که سیم کارت روی آن نگذارم و فقط با آن بازی کنم چون او چند بار مرا به باغ خود برده بود! بنابراین گزارش، درحالی که با اظهارات این کودک احتمال قتل قوت گرفته بود، گروه ویژه دیگری از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ سلطانیان (رئیس دایره قتل عمد) و با صدور دستورات قضایی، بررسی های تخصصی خود را با بازداشت پیرمرد 60 ساله ادامه دادند اما او هرگونه ارتباط خود با مرتضی را انکار می کرد تا این که روز گذشته کارآگاهان با راهنمایی های قاضی علی اکبر احمدی نژاد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) شیوه تحقیقات را تغییر دادند و پیرمرد را با چند کودک روبه رو کردند که یکی از آن ها همان کودکی بود که گوشی تلفن همراه مرتضی را در دست داشت. این گونه بود که «گرگ پیر» در برابر بازجویی های تخصصی دوام نیاورد و گفت: به بچه های محل گفته بودم هرکس یک قلاده سگ برای محافظت از باغم بیاورد 50 هزار تومان پول می گیرد آن روز هم مرتضی یک سگ ماده «گر» آورد که به دردم نمی خورد ولی 10 هزار تومان به او دادم و رفت.

اما پیرمرد 60 ساله وقتی دید جملات ساختگی او مورد توجه قاضی و کارآگاهان قرار نمی گیرد به ناچار حقیقت ماجرا را بیان کرد و گفت: او را به بهانه دادن پول به باغ کشاندم و قصد آزار او را داشتم اما وقتی با مقاومت کودک روبه رو شدم و او فریاد می زد که ماجرا را به پدرش می گوید، عصبانی شدم و او را با دست هل دادم که سرش به حاشیه استخر کوچک داخل باغ خورد و بیهوش شد دیگر ترسیده بودم به همین دلیل کمربندش را برداشتم و او را خفه کردم. سپس جسد را در صندوق عقب خودروی پی کی گذاشتم و بعد از روستای رباط خاکستری به سمت جاده فرعی رفتم وداخل گودالی در کوهپایه دفن کردم! روز گذشته کارآگاهان پلیس آگاهی، درحالی که «گرگ پیر» در کنار سرگرد «وحید حمیدفر» (افسر پرونده) قرار گرفته بود به سوی محل دفن جسد حرکت کردند و او در حضور «قاضی احمدی نژاد» ضمن بیان جزئیات تلخ دیگری از ماجرا، با دست های خود بخشی از زمین خاکی را حفر کرد که ناگهان جسد پسربچه نمایان شد و بدین ترتیب یک پرونده جنایی دیگر مقابل قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد قرار گرفت تا زوایای پنهان آن روشن شود.

منبع:رکنا

منبع: ساعت24

کلیدواژه: حادثه قتل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۱۲۹۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایتی از فداکاری و ایثار یک مادر در سیل کازرون

بعد از ظهر چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ در چند لحظه و در مدت کوتاهی با رعد و برق، باران باریدن گرفت و به گونه‌ای بود که معابر دچار آبگرفتگی شد و جوی آب قابل مشاهده نبود. در آن هنگام مردم شهر کازرون شاهد فداکاری مادری ۵۰ ساله بودند که برای نجات یک مرد سالخورده به آب زد.

این بانوی فداکار ۲ فرزند پسر ۱۷ و ۱۲ ساله دارد. محمدمهدی دهقان، پسر بزرگ این خانم ایثارگر در مورد شب حادثه می‌گوید: با مادرم، برای خرید نان به نانوایی رفته بودیم که ناگهان باران گرفت. شدت بارش زیاد بود و ما بعد از خرید نان سوار ماشین شده و به خانه رفتیم.

او ادامه داد: شدت بارش باران به حدی بود که رانندگی سخت شده بود، به‌طوری برای لحظاتی در گوشه خیابان توقف کردیم به امید اینکه باران کمتر شود، اما هر لحظه شدت باران بیشتر می‌شد.

پسر این بانوی ایثارگر اضافه کرد: وقتی به خیابان تپه شادی رسیدیم، پیرمردی را دیدیم که داخل جوی آب افتاده و در سیلاب گرفتار شده بود و هر لحظه امکان داشت آب او را با خود ببرد که از آنجا که سیلاب سطح خیابان را هم گرفته بود کسی نمی‌توانست به پیرمرد کمک کند.

زن ۵۰ساله و پسرش نمی‌توانستند پیرمرد را در همان حال رها کنند، این بود که تصمیم گرفتند هرطوری شده او را نجات دهند.

محمدمهدی دهقان در ادامه بیان کرد: با ماشین به سمت پیرمرد رفتیم، اما آب خیلی بالا آمده بود و شدت سیل زیاد شده بود. من از ماشین پیاده شدم و به سوی پیرمرد رفتم و مادرم نیز پشت سرم آمد و دائم فریاد می‌زد که مواظب باشم و احتیاط کنم، اما شرایط طوری بود که من نمی‌توانستم به پیرمرد کمک کنم، بنابراین مادرم دست به‌کار شد و به سوی پیرمرد رفت و هر طوری بود او را از جوی آب بیرون کشید، اما درهمان لحظه پایش سر خورد و خودش داخل جوی افتاد.

او افزود: سیلاب، مادرم را با خود برد و من هرچه دویدم نتوانستم او را بگیرم، تا جایی که او زیر پلی گیر کرد و زیر آب ماند و امکان نجاتش هم وجود نداشت.

پسر بانوی فداکار تصریح کرد: پسر این زن که با یادآوری لحظاتی که مادرش در سیلاب گیر افتاده بود، بغض کرده، ادامه می‌دهد: همان لحظه به آتش‌نشانی زنگ زدیم، اما آن‌ها در ترافیک مانده بودند.

او بیان کرد: باران همچنان می‌بارید و ما نمی‌دانستیم در این لحظات هولناک چه کاری باید انجام دهیم. مادرم به زیر آب رفته بود و چند نفر که آنجا بودند برای نجات مادرم تلاش کردند تا او را از زیر آب بیرون بکشند.

محمد مهدی اضافه کرد: بالاخره بعد از اینکه مادرم مدت زمان طولانی زیر آب مانده بود، او را بیرون کشیدیم، اما مادرم نفس نمی‌کشید، حتی آمبولانس هم در راه گیر کرده بود و وقتی خود را به مادرم رساند، خیلی دیر شده بود، مادرم دیگر ضربان نداشت و هرچه به او شوک دادند فایده‌ای نداشت و او جانش را از دست داد.

روایت فداکاری این زن هر چند غمناک است، اما این ایثارگری در یاد و خاطر مردم استان فارس و بخصوص شهرستان کازرون باقی خواهد ماند.

باشگاه خبرنگاران جوان فارس شیراز

دیگر خبرها

  • فوت پیرمرد ۷۰ ساله بر اثر برخورد قطار 
  • ارتفاعات زیبای کفتار کوه در شمال شهر قنوات+فیلم
  • مداوای بچه کفتار توسط مرد دوست دار محیط زیست
  • دستگیری قاتل فراری جوان محلاتی
  • (ویدیو) صحنه تماشایی از کمک پلیس وظیفه شناس به یک پیرمرد
  • روایتی از فداکاری و ایثار یک مادر در سیل کازرون
  • کشف جسد زن ۵۹ ساله در تالش
  • گروگانگیری خونبار در خراسان ؛ کشف آثار درگیری خونین در خانه قربانی | آدم‌ربایان اجاره‌ای پسر ۳۰ ساله را به زاهدان بردند
  • فریب دختر ۱۸ ساله با وعده ازدواج و مهاجرت
  • راز مرگ پسر ۲۲ ساله گمشده برملا شد