سینمای 98 در انتظار این 7 فیلم
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۴۵۵۱۰
عصر ایران ؛ نهال موسوی - از همین اکران نوروزی باید منتظر دیدن این 7 فیلم در سینما باشیم، فیلمهای برتر جشنواره فجر سی و هفتم که هر کدام کمابیش سهمی از کسب جوایز داشتند. قابل ذکر است این نگرش براساس این پیشفرض است که شرایط مناسب اکران را داشته باشند. از منظری دیگر باید اذعان داشت قطعا در سال آینده فیلمهای دیگری هم اکران خواهد شد که میتوانند در این لیست قرار گیرند اما این گزینش بر اساس فیلمهایی است که در جشنواره فجر سی و هفتم حضور داشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«غلامرضا تختی»
کارگردان: بهرام توکلی
تهیه کننده: سعید ملکان
زوج توکلی و ملکان بعد از فیلم تنگه ابوقریب به سراغ سوژه ای جذاب رفتهاند. "تختی" در یک کلام ساده فیلمی خوش ساخت و استاندارد در سینمای بیوگرافی ورزشی است. شاید به نوعی گفت فیلمی کمیاب در این حوزه در سینمای ایران.
فیلم به زندگی غلامرضا تختی در مقطعهای کودکی ، نوجوانی ، بزرگسالی، مبازرات مسابقات کشتی و فوت وی میپردازد.
تمام اجزا فیلم از فیلمبرداری و طراحی صحنه تا بازی بازیگران و ... در حد عالی است. برای سینمای تنبل ایران چنین فیلمی غنیمت است زیرا که تلاش و دقت زیادی در پشت تمامی پلانهای فیلم دیده میشود.
تختی از آن دست فیلمهایی است که به هر کسی میتوان دیدن آنرا توصیه کرد. سینمای بدون قهرمان ایران حال به یک قهرمان پرداخته است. جمله مهمی ذر فیلم است که میگوید: «تختی را نوع مرگش تختی نکرد بلکه شیوه زندگی او بود که او را تختی ساخت.»
فیلمنامه فیلم خوب نگاشته شده و مقطعهای درست و جذابی را از زندگی جهان پهلوان میبینیم، تنها حسرتی که به دل میماند این است که ای کاش یک کم بیشتر روحیات و عمق تنهایی تختی را درک میکردیم. در کل فیلم فاصلهای با کراکتر تختی حفظ شده است.
فیلمبرداری فیلم تختی یکی از اتفاقات چشمگیر سینمای ایران است، چند پله صعود است. باید به حمید خضوعی ابیانه مدیر فیلمبرداری آن تبریک گفت.
با توجه به اینکه ملکان و توکلی به صورت مشترک فیلمنامه را نوشتهاند باید گفت از پس این آزمایش حساس و خطیر (ساخت فیلم تختی) سربلند بیرون آمدهاند. فیلم «غلامرضا تختی» در سال آینده قطعا پرفروش خواهد شد.
«شبی که ماه کامل شد»
کارگردان: نرگس آبیار
تهیه کننده: حسین قاسمی
نرگس آبیار با این فیلم اخیرش کاملا تصورات راجع به سینماگران زن را به هم زد، چون فیلمی که ساخته است در تولید چنان سخت و طاقت فرساست که در 2 دهه اخیر کمتر کارگردانی چنین کاری کرده است و این در نوع خود کم نظیر و قابل تحسین است.
برخلاف اعتقاد برخی بر طولانی بودن فیلم، اتفاقا به منظور شکل گرفتن داستان و به ثمر نشستن پیام فیلم این زمان لازم است. فیلم بر اساس داستان واقعی خانواده عبدالمالک ریگی (شرور منطقه سیستان و بلوچستان و رئیس گروه جندالله) و ازدواج برادرش عبدالحمید با یک دختر تهرانی است. در فیلم از عاشق شدن این 2 تا تغییراتی که در زندگی آنها رخ میدهد و عاقبت به استحاله عبدالحمید منجر میشود را شاهد هستیم.
از فیلم معلوم است که با یک تحقیق و پژوهش مفصل، فیلمنامه نگاشته شده و بازگو کردن این داستان (بر اساس واقعیت) در حد استانداردهای جهانی است، فیلم با زمان 140 دقیقهای بسیار روان و در پارهای بخشها نفسگیر و میخکوب کننده است.
بازی بازیگران فیلم بسیار چشمگیر و جذاب است هوتن شکیبا، الناز شاکر دوست، شبنم مقدمی و فرشته صدر عرفایی در این فیلم درخشیدهاند و به حق 3 بازیگر این فیلم از جشنواره سیمرغ گرفتند.
تمامی اجزا فیلم مانند فیلمبرداری، گریم، صحنه، جلوه ویژه، موسیقی و ... در هماهنگی کامل با داستانی است که شاهد آن هستیم.
«شبی که ماه کامل شد» از فیلمهای پرفروش سال آینده سینمای ایران است.
«متری شیش و نیم»
کارگردان: سعید روستایی
تهیه کننده: سید جمال ساداتیان
سعید روستایی در دومین فیلمش یک گام جاه طلبانه برداشته و فیلمی ساخته است که اولین نکته درباره آن این است که شاهد به جریان درآمدن خونی تازه در سینمای ایران هستیم. از یک منظر دیگر بعد از فیلم تحسین شده «ابد و یک روز» می توان گفت سعید روستایی به سلامت از گذرگاه فیلم دومش عبور کرد.
قصه فیلم درباره تقابل و درگیری یک پلیس (صمد با بازی پیمان معادی) و یک خلافکار حرفهای (ناصر خاکزاد با بازی نوید محمد زاده) است تا عاقبت پلیس موفق به دستگیری او شده و ...
فیلم یک شروع غافلگیر کننده و بسیار تاثیرگذار دارد و در ادامه هم تا نیم ساعت اول فیلم چندین صحنه شکوهمند را شاهد هستیم(مانند سکانس دستگیری و جمع آوری معتادها و خلاف کارها و ...) از آن به بعد هم مرحله به مرحله نزدیک شدن به خلافکار اصلی و عاقبت یک صحنه درخشان دستگیری ناصر خاکزاد.
فیلم به لحاظ فیلمبرداری، تدوین، صدا، طراحی صحنه، موسیقی و ... بسیار چشمگیر است و واقعا استانداردهای لازم یک فیلم جهانی در آن مشهود است. تنها اشکالی که به فیلم وارد است در فیلمنامه است علی الخصوص در یک چهارم پایان آن.
بدون تردید این هم فیلم پرفروش خواهد بود.
«سرخپوست»
کارگردان: نیما جاویدی
تهیه کننده: مجید مطلبی
فیلم داستان یک رئیس زندان باهوش در دهه چهل شمسی است، زمانی که قرار است ترفیع درجه بگیرد و رئیس شهربانی کل منطقه شود یک زندانی فرار میکند و ...
از نکات مثبت فیلم میتوان به بازی متفاوت نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار اشاره کرد و البته فیلمبرداری و طراحی صحنه فیلم بسیار خوب است.
مشکلی که در فیلمنامه وجود دارد این است که خط اصلی داستان ملات لازمه را ندارد ولی نیما جاویدی با کارگردانی درست نقیصه فیلمنامه را تا حد زیادی جبران نموده و همین اتفاق باعث میشود مخاطب تا آخر فیلم را دنبال کند.
نیما جاویدی هم چون سعید روستایی در دومین فیلمش یک گام رو به جلو برداشته و از فیلم اولش "ملبورن" فاصله گرفته است، فیلم را در یک جمله میتوان گفت فیلمی «منتقد پسند» است، تمام پارمترهای لازم برای چنین سلیقهای را دارد. در اکران هم فروش قابل توجهی خواهد داشت، شاید جز 5 فیلم پرفروش سال آینده نباشد اما در پله دوم پرفروشها خواهد بود.
«درخونگاه»
کارگردان: سیاوش اسعدی
تهیه کننده: منصور سهرابپور
درخونگاه متعلق به سینمای داستانپرداز است که اتفاقا این کار را هم به خوبی انجام میدهد، فیلم یک فضا، زمان و مکان را میسازد و در ارائه و معرفی قصه یک خانواده در گوشهای از تهران اوائل دهه 70 موفق است. پسر بزرگ خانواده، که در ژاپن 8 سال با کار سخت پول جمع کرده و حال برگشته تا زندگی و آیندهای خوب برای خود و خانواده و اطرافیانش رقم بزند اما ...
اسعدی یک فیلم استاندارد و با کیفیت ساخته است، کارگردانی فیلم توجه برانگیز و حتی در پارهای لحظات تحسین برانگیز است. فیلم داستان محور است و قطعا در زمان اکران به دلیل موضوعات مطرح شده در فیلم بحث برانگیز خواهد بود.
گروه بازیگران فیلم نقش آفرینی بسیار خوبی داشتهاند و امین حیایی و ژاله صامتی در نقشهایشان خوش نشستهاند. با توجه به اینکه ژاله صامتی از امین حیایی به لحاظ سنی کوچکتر است اما نقش مادر او را در فیلم ایفا میکند و بسیار باورپذیر است.
با توجه به اینکه اتفاقات فیلم در سال 1370 رخ میدهد، گروه طراحی صحنه و لباس فیلم در جهت باز آفرینی آن دوران موفقاند وفیلمبرداری فیلم هم این ترکیب را کامل میکند.
بازیگرانی هم که حضوری کوتاه در فیلم داشتهاند هم میدرخشند علی الخصوص نادر فلاح و پانتهآ پناهيها.
فیلمی چون درخونگاه برای سینمای ایران لازم است، فیلمی که به دنبال جذب مخاطب است اما از راه درست، نه از راه باج دادن و یا استفاده از تمهیدات مبتذل و پیشپا افتاده.
«قصرشیرین»
تهیه کننده و کارگردان: رضا میرکریمی
میر کریمی با قصر شیرین به موضوع خانواده و روابط اعضای خانواده پرداخته است. فیلم غیر از مقدمه نسبتا طولانیاش بسیار خوب داستانش را روایت میکند و به مخاطب یک فیلم خوشساخت و استاندارد در سینمای ایران را نشان میدهد.
قصه فیلم در ارتباط با مواجه شدن پدری با پسر و دخترش بعد از سه سال است که حال به دیل فوت مادر باید آنها را نزد خود ببرد. بازی حامد بهداد حساب شده و باور پذیر از کار درآمده است.
بزرگترین اتفاق بازیگری فیلم قصر شیرین 2 بازیگر کودک (پسرو دختر) آن هستند که بار زیادی از پیش بردن قصه و ارائه شناخت از مادر(شیرین) بر دوش آنهاست، این دو بازیگر کودک درخشان ظاهر میشوند. بابت این انتخاب و اساسا یافتن این 2 بازیگر باید به میر کریمی تبریک گفت.
قصر شیرین در اکثر بخشها چون فیلمبرداری، صدابرداری، طراحی صحنه و لباس، موسیقی و ... موفق و قابل قبول است. ایرادی که بر این فیلم میتوان گرفت پایان آن است، اساسا یکی از آسیبهای سینمای ایران پایان فیلمهاست که این مهم باید در فیلمنامه لحاظ شود، فیلم میرکریمی هم از این بخش ضربه خورده است.
نمیتوان گفت فیلم پرفروشی خواهد بود اما از ان دسته فیلمهایی است که فروشی متناسب با خودش را خواهد داشت، اصطلاحا این است که سرمایه خودش را باز میگرداند.
«جان دار»
کارگردان: پدرام پور امیری، حسین امیری دوماری
تهیه کننده: کامران مجیدی
یک اتفاق دیگر در سینمای فیلم اولیها فیلم جاندار و 2 کارگردان جوان آن است، فیلم داستان یک خانواده است که شب مراسم عقد دختر خانواده برادر خواستگار سابق او سعی در بهم زدن مهمانی آنها دارد و در پی دعوا و درگیری او توسط یکی از برادران دختر کشته میشود، حال خانواده دختر از خواستگار سابق باید رضایت بگیرند و ...
فیلمنامه جاندار داستانی پرکشش و جذاب دارد که به تناوب مخاطب را با گره افکنیهای جدید غافل گیر میکند. تنها ایراد بزرگ این فیلم هم پایان آن است که از مرحله پایان باز هم رد شده است و باید گفت پایان ناتمام، انگار قرار است ادامه فیلم را در قسمت دوم آن شاهد باشیم.
موضوعی که در جاندار مطرح میشود یک نقد اجتماعی جدی است به موقعیتهایی است که انسانها در آن گرفتار میشوند و راه پس و پیش ندارند، طبیعتا اگر فیلم پایان دیگری داشت امتیاز فیلم بالاتر بود.
بازیگران فیلم همگی در نقشهایشان بسیار خوب ظاهر شدهاند و انصافا بازی حامد بهداد در این فیلم یک اتفاق است، یک بازی در شخصیتی تا حدی عصبی اما مطیع و دوستداشتنی.
باید به کارگردانان جوان فیلم جاندار تبریک گفت چون اساسا سر و شکل فیلم آنها مانند فیلم اولی نیست و پختگی بیشتری در آن مشهود است.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: سینمای ایران اکران عمومی سال 98
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۴۵۵۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزی که پل شریدر فیلمساز معروف آمریکایی به تهران آمد
پل شریدر که به زودی با جدیدترین فیلمش راهی جشنواره کن میشود، پنج سال قبل در چنین روزی به بهانه حشنواره جهانی فیلم فجر در تهران حضور داشت و از سینمای ایران و آینده سینما صحبت کرد.
به گزارش ایسنا، تا پیش از شیوع کرونا و تغییرات مدیریتی در سینما، چند سالی بود که جشنواره فیلم فجر نه فقط در بهمنماه بلکه در اردیبهشتماه با ساختار و شمایلی متفاوت برگزار میشد و میزبان سینماگران و فیلمهایی از کشورهای دیگر بود.
جشنواره جهانی فجر با وجود برخی انتقادهایی که در داخل کشور نسبت به آن مطرح میشد، جایگاهی پیدا کرده بود که در همان چند دورهی برگزاری چهرههای بنامی از سینمای دنیا را به ایران کشاند از جمله پل ژوزف شریدر که درست در همین روز چهارم اردیبهشتماه در نشستی خبری در پردیس سینمایی چارسو مقابل خبرنگاران ایرانی نشست.
شریدر -فیلمنامهنویس و کارگردان مشهور امریکایی - که فیلمنامههای «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» ساخته مارتین اسکورسیزی را نوشته و در روزهای گذشته فیلم جدیدش با نام «اوه، کانادا» به بخش مسابقه اصلی جشنواره کن راه یافته است، اردیبهشت سال ۱۳۹۸ به جشنواره جهانی فجر در تهران آمد و پس از برگزاری یک کارگاه فیلمنامه نویسی، در یک نشست خبری پاسخگوی سوال اهالی رسانه شد.
او در آن نشست با اشاره به اینکه «در دنیا چند فستیوال هستند که میتوان جشنواره جهانی فجر را با آنها مقایسه کرد مثل جشنواره تورنتو ولی از ابعاد این جشنواره و تعداد فیلمهای حاضر در آن شگفتزده شدم» درباره آشنایی خود با سینمای ایران گفته بود: «درباره جایگاه سینمای ایران که تردیدی نیست چون جایگاه ویژهای دارد. در ۱۵ سال گذشته (تا سال ۱۳۹۸) سه نهضت ملی سینمای ایران، رومانی و آرژانتین شکل گرفته و همیشه این انتظار میرود که در هر جشنوارهای از سینمای ایران فیلمی حضور داشته باشد. برای بیشتر ما در غرب، سینمای ایران با کیارستمی شروع شد ولی بعد به فرهادی رسیدیم و حالا هم فیلمهای دیگری هستند. یکی از دوستان من گادفری چیشایر (منتقد آمریکایی) است که فیلمهای ایرانی زیادی دیده و کتابی درباره سینمای ایران مینویسد و به من فیلمهای ایرانی پیشنهاد میدهد.»
شریدر که سال گذشته در جشنواره فیلم ونیز با دریافت جایزه یک عمر دستاورد هنری تقدر شد، درباره آینده سینما با وجود شبکههای مختلف و کمپانیهایی مثل نتفلیکس بیان کرده بود: «من فکر میکنم در این صد سال هرچه آموختیم خیلی به کارمان نیاید چون همه چیز تغییر کرده، مدت زمان فیلمها عوض شده و اینکه کجا فیلم ببینیم و چگونگی پخش و عرضه، همگی تغییر کرده است. قبلاً فکر میکردم در یک مقطع گذار هستیم ولی الان فکر میکنم در یک مقطع گذار دائم هستیم. الان دیگر بازار هدف، آمریکاییها نیستند بلکه برای چینیها میسازیم.»
وی همچنین با اشاره به رشد روزافزون تکنولوژی گفته بود: «در حالیکه فیلمها منحصر به کلاس خاصی از فیلمسازان بودند، تکنولوژی این مرزها را شکسته و هر کسی میتواند فیلم بسازد. پس خبر خوب برای آینده سینما این است که هر کسی میتواند فیلم بسازد ولی خبر بد این است که دیگر نمیشود امرار معاش کرد.»
شریدر در بخشی دیگر از آن نشست درباره اینکه به نظر میرسد شناختش از سینمای ایران بیشتر با فیلمسازانی باشد که به نوعی سیاسی شناخته شدهاند، بیان کرده بود: «تا جایی که من میدانم دو نوع سینما در ایران وجود دارد؛ یکی برای مجامع عمومی است و یکی هم داخلی و من بیشتر فیلمهایی را دیدهام که بیرون نمایش داشتهاند، اما فیلمهایی را که درباره جنگ بوده چون خارج از کشور چندان نمایشی نداشته مسلماً ندیدهام. شما مثل فیلیپین دو سینمای داخلی و خارجی دارید و به همین دلیل دو جشنواره فجر هم دارید. با این حال من هیچکدام از کارگردانها مثل کیارستمی، فرهادی و پناهی را سیاسی نمیدانم ولی میدانم فیلمهای سیاسی جذابی میشود اینجا ساخت.
این فیلمساز امریکایی در آن مقطع در واکنش به تحریمهای رییس جمهور وقت ایالات متحده (دونالد ترامپ) علیه ایران و آسیبهای آن به هنرمندان و سینما با ابراز تأسف از تحریمها اظهار کرده بود: «الان دورانی است که نمیشود به امریکایی بودن افتخار کرد، در حالی که من همیشه و حتی زمان جنگ ویتنام به آمریکایی بودنم افتخار میکردم. در حال حاضر آنچه پیش آمده به بهانه تغییر رژیم ایران و در واقع برای دستیابی به نفت و منابع طبیعی شما است و این چیزی است که در ۱۰۰ سال گذشته وجود داشته و تأثیر یک هنرمند در مقایسه با ماشین پروپاگاندا خیلی اندک است. به همین دلیل به نظرم این وضعیت بسیار عذابآور است.»
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: اعتراض سینماگر مطرح آمریکایی به فهرست برترین فیلمهای تاریخ سینما اعلام فیلمهای حاضر در جشنواره کن ۲۰۲۴ ؛ ایران هیچ نمایندهای ندارد غافلگیریهای جشنواره کن ۷۷ برای عاشقان سینما