غیبت یک شخصیت؛ تداوم یک میراث
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۵۸۲۲۳
«گام به گام با امام» مجموعۀ گفتارها و مصاحبهها و مقالاتِ امام موسی صدر است که به اهتمام یعقوب ضاهر و با تلاش ۱۰ سالۀ مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر سال گذشته چاپ و منتشر شد. این مجموعه در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، مورد تقدیر ویژه قرار گرفت. موسی اسوار عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی
دربارۀ امام موسی صدر سخن بسیار است، سخن گفته شده، به میان آمده، سخن رفته و سخن خواهد رفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*شاخصهای یک ترجمه خوب
ما ادعا میکنیم زبان فارسی دومین زبان جهان اسلام است که ادعایی است درست، بجا، منطقی و تاریخی. حال اگر سؤال کنیم که نخستین زبان جهان اسلام کدام زبان است، قطعاً همه متفقالقولاند که زبان عربی است. با وجود پیوندهای ریشهدار، تاریخی و عمیقی که ما 1400 سال با این زبان داریم، متأسفانه، امروز خروجی این میراث به اندازۀ خروجی دیگر زبانهای زندۀ دنیا در ایران نیست.
دربارۀ زبان کلاسیک صحبت نمیکنم. در مورد زبان معاصر صحبت میکنم. با مقایسهای بین فرآوردههای فکری، ادبی و فلسفی که ترجمهای است از زبانهای فرنگیِ انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، آلمانی و بعضاً روسی و آثاری که از فرهنگ و زبانِ عربیِ معاصر به فارسی ترجمه شده، خواهیم دید که هم آثار در مقایسه با آنها اندک است و هم تعداد مترجمان توانا و قابل و مورد اعتماد کمشمار است. به جرئت میتوان گفت که تعداد مترجمان قابل به معنی دقیق و فنی کلمه از زبان عربی به زبان فارسی به تعداد انگشتان دو دست نمیرسد.
تأکید میکنم که مقولۀ من زبان عربی معاصر است. حال با توجه به این محدودیت، با توجه به این چالش، پردازش چنین اثر سترگی در دوازده جلد به زبان فارسی امری است بسیار دشوار. معالوصف، به همت مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر و همکارانی که در این سالها یار و یاور این مؤسسه بودند و جستوجوها و تلاشهایی که شد، چه در تهران و چه در شهرهای دیگر، مؤسسه توانست مجموعهای را فراهم کند و این مجموعه کار ترجمه و ویرایش این اثر سترگ را به نحو مطلوب تولید کند، و اما این مجموعه بهتنهایی خودش دانشنامه است.
بعد از انقلاب مؤسساتی که دایرهالمعارف تولید میکنند، متعددند و تجربههای خوبی کسب کردیم که تصور نمیرفت. پیش از انقلاب فقط دو دانشنامه داشتیم؛ «دایرهالمعارف فارسی مصاحب» و «دانشنامۀ ایران و اسلام». ولی اکنون این تجربه در این چهل سال گذشته غنی شده است و حاصلش را هم دیدهایم. اکنون دانشنامۀ جهان اسلام و دایرهالمعارف تشیع و دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و دایرهالمعارفهای دیگر در تهران، قم، مشهد، اصفهان و جاهای دیگر در دسترس است. اما دانشنامه به مفهوم علمی سبک و سیاق خاصی دارد، شکل و شمایل خاصی دارد، مقالاتش ابعاد خاصی دارد، ضرورتها، اقتضائات و ایجابهای خاصی دارد، اما دانشنامۀ «گام به گام با امام» تفاوت دارد با تعریفی که ما از دانشنامه به مفهوم علمی داریم. «گام به گام با امام» شامل مقولههای متعددی است: نامه، مصاحبه، گفتار سیاسی، گفتار عقیدتی، مقالۀ اندیشهبنیان، رهنمود تشکیلاتی و شقوق مختلف فعالیتهای امام موسی صدر که در سخنان و گفتارهای ایشان جلوهگر شده است. هرکدام از اینها زبان خاص خودش را دارد؛ مفردات و دایرۀ لغوی و واژگانی خودش را دارد؛ نثر خودش را اقتضاء میکند؛ مفاهیم فکری، فقهی، فلسفی و سیاسی در هریک از اینها متجلی است و باید همۀ اینها رعایت شود؛ در نتیجه، بایستهها، ضرورتها و الزامات دیگری اقتضاء میکند.
نخستین چیزی که در این مجموعه لازم بود فراهم شود، یکدست کردن برابرهای فارسی برای اصطلاحات سیاسی، اقتصادی، علمی، دینی، فقهی، عقیدتی و غیر اینها است. دوم، یکدست کردن نامها و اعلام است. به جرئت میتوان گفت که این ترجمۀ فارسی حتی از اصل عربی هم یکدستتر است. مورد سوم یکدست کردن ادبیات و نثر هر مقوله بنا به اقتضائات آن و نزدیک کردن آن به دایرۀ لغوی مخاطبان و فهم و درک و دریافت مخاطبان، رعایت تفاوتهای سبکی در موضوعات گوناگون سیاست، فقه، فلسفه، علم و الی آخر، رعایت عمق و غنای فکری موضوعات اندیشهبنیان است.
امام موسی صدر در بسیاری از مطالب این مجموعه بحث فلسفی، عقیدتی، ماهوی دارند و پیدا کردن مترجمی که تسلط بر مفاهیم فلسفی داشته باشد، سیاق را خوب درک کند و این سیاق را بهخوبی به فارسی بیان کند، واقعاً دشوار بود. ولی بحمدالله این مجموعه توانست بر این کار دشوار فائق آید و به مراد خود برسد. و در آخر، رعایت بیان مناسب برای مخاطب معاصر بهویژه نسلهای جوان به منظور آشنا کردن آنان با اندیشۀ امام موسی صدر یکی از هدفهای مهم ترجمۀ این مجموعه بوده است.
*چالشهای ترجمه متون عربی
1. اما چالشها و دشواریهای ترجمه متون عربی چیست. یکی از مهمترین کمبودهایی که ما در نظام علمی کشورمان و در بحث ترجمه داریم، کمبود واژهنامهها و فرهنگنامههای تخصصی دو زبان عربی-فارسی در رشتههای گوناگون علمی و سیاسی است. ما چهار یا پنج فرهنگ لغت نیمبند از عربی به فارسی داریم که برخی هم پر غلط هستند.
در سالهای اخیر انتشارات «فرهنگ معاصر» یکی دو کتاب ترجمه کرد، ولاغیر. ما در زمینۀ اقتصاد، علوم اداری، جغرافی، زمینشناسی، مسائل نظامی از عربی به فارسی فرهنگنامه نداریم؛ اگر هم باشد بسیار ابتدایی است و اصلاً پاسخگوی نیازهای روز نیست. این مجموعۀ دوازده جلدی سرشار از این اصطلاحات است. یافتن معادلهای فارسی برای این اصطلاحات که معادل علمی و مورد قبول جامعۀ علمی کشور، نهادهای علمی، فرهنگستانها و دانشگاهها باشد، کاری است بسیار دشوار.
2. کمبود تعامل نهادهای علمی و ادبی کشور با زبان معاصر عربی است. نهادهای علمی کشور در نظام آموزش عالی ما در فارغالتحصیل ساختن مترجمان قابل، مسلط و توانمند به زبان معاصر کوتاهی کردهاند. قصور بسیار چشمگیر است. ما متون کلاسیک را میتوانیم ترجمه کنیم؛ زیرا منابع قدیم وجود دارد. فرهنگنامههای قدیم وجود دارد. اما در زمینۀ زبان معاصر اغلب حتی استادان در ترجمه این متون درمیمانند و اغلب وجهۀ همت آنان ترجمۀ متون قدیم است که آن هم با توجه به کثرت منابع، کار مکانیکی است و خلاقانه نیست. میتوانم مثال بزنم که چند جایزۀ کتاب سال به کتابهای مترجم ادبی از زبانهای فرنگی اختصاص داده شده، اما چند جایزۀ کتاب سال به ترجمۀ ادبی از زبان عربی به فارسی اختصاص داده شده است؟ مطلقاً هیچ. این از قصور دانشگاهها و آموزش عالی ما سرچشمه میگیرد. حالا تصور کنید اگر ما بخواهیم این زبان معاصر مسیرهالإمام السید موسی الصدر را به فارسی ترجمه بکنیم با چه دشواریها و چالشهایی روبهرو هستیم.
3. یکی از چالشها ناآگاهی از زبان شکستۀ عربی و گنجینۀ ذخایر ادبی آن اعم از تعابیر و اصطلاحات و امثال و حکم است. بسیاری از گفتارهای امام موسی صدر حاوی تعبیرات محلی در گفتوگوهای خود ایشان و گفتوگوهای دیگران با ایشان است. گاهی حالت تعلیق پیش میآید و در پایان جمله یک ضربالمثل رها میشود و جمله تمام میشود. ولی هر دو طرف گوینده و شنونده با هم ارتباط دارند و مفهوم را درک میکنند. این حالت را در زبان فارسی چگونه باید بیان کرد؟ بهخصوص برای مترجمان جوان.
4. آخرین چالش نوع آشنایی با ژورنالیسم سیاسی در زبان عربی است. مقصودم از ژورنالیسم سیاسی فقط خبر نیست. اکنون در خبرگزاری صدا و سیما نیز مترجمانی هستند که خبر را ترجمه کنند و به فارسی بیان کنند و در رادیو و تلویزیون نیز خوانده میشود. ولی تحلیل سیاسی را ترجمه کردن و زبان درست برای آن بیان و اتخاذ کردن بسیار دشوار است.
پاورقیهایی از محمد حسنین هیکل قبل یا بعد از انقلاب چاپ میشد؛ ولی یک یا دو نفر بیشتر نبودند که مترجمانی قابل بودند. مرحوم عبدالمحمد آیتی را مثال میزنم. او به سراغ ترجمۀ آثار توفیق الحکیم رفت و از نویسندگان متأخر، داستانهای خانم کولت الخوری را ترجمه کرد. مرحوم آیتی خودکوش و خودساخته بود. خروجی نظام آموزشی نبود. اگر کسی در ترجمه پیش رفته و به مراحلی فراتر رسیده، این امر نتیجۀ جستوجوی و استعداد و توان خودش بوده است و اینها نادر است.
*ویژگیهای که این اثر را شایسته تقدیر کرد
به هر حال، برای این کار الزاماتی بود از جمله جستوجو و یافتن مترجمان ذیصلاح، شناسایی ویراستاران قابل و توانا، بازبینی و نظارت محتوایی بر ترجمهها. سرکار خانم حورا صدر خودشان بازبین نهایی کل این مجموعه بودند.
و در آخر، برطرف کردن کاستیهای متون به زبان اصلی، چون بخشی از این مجموعه مکتوب کردن گفتارهایی است که از طریق نوار پیاده میشد. جاهایی افتادگیهایی داشت که در متن اصلی هم با سه نقطه نشان داده میشد و گسست در بافت مطلب ایجاد میکرد. رفع این اشکال مستلزم تلاشی مضاعف و تماس با لبنان و کسانی بود که دست اندر کار این برنامه بودند یا باید دوباره نوارها شنیده میشد یا حدس و گمان قریب به یقین به لحاظ علمی؛ در واقع، یک نوع تصحیح متون به مفهوم کلاسیک آن، صورت میگرفت. این کاستیها و خطاهای موجود در متن عربی را هم در ایران تا حد ممکن برطرف کردیم.
و اما چند امر ناگزیر هم هست که باید آن را یاد کنم. یکی تفاوت زبان و ادبیات مترجمان است. البته، سعی شده که تا حد امکان ترجمهها تقریب شود. ولی ما نمیتوانیم نثر ادبی را به نثر ژورنالیستی نزدیک کنیم یا نثر اقتصادی را به نثر متن فقهی. اینها هرکدام اقتضائات و الزامات خود را دارد. ولی تا حد امکان سعی کردیم این قرابت بیان وجود داشته باشد.
دومی گوناگونی شکل و قالب مطالب عرضهشده و تفاوت آن با نظم و نسق مقالهای دانشنامهای و کاربرد برخی مفردات خاص و محلی است. یعنی ما ناچار بودیم برخی اصطلاحات محلی را به همان صورت وضع کنیم؛ چون اگر به فارسی برمیگشت، بخش مهمی از سایهروشنهای معنایش را از دست میداد.
من سالهای سال با این گروه کار کردم. واقعا شاهد زحماتشان بودم؛ بهخصوص ویراستاران و خوشبختانه از نسل جوان بودند و تربیت شدند. انشالله ثمرۀ تلاشهای آتیشان به بار بنشیند و کارهای دیگری از آنان ببینیم. یاد این آیه از سورۀ کهف افتادم که امام موسی صدر در مناسبتی که میخواست از جمعیت البر و الاحسان لبنان یاد کند، که ترجمه شده است به جمعیت احسان و نیکوکاری در فارسی، به این آیه استناد کردند و گفتند: «إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى»
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۵۸۲۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بزرگداشت روز سعدی با حضور قدمعلی سَرّامی در دهمین سعدیخوانی
قدمعلی سَرّامی دراین نشست به زندگی، آرا، آثار و روزگار سعدی خواهد پرداخت. سعدی یکی از رکنهای اصلی شعر و زبان ادبیات فارسی و دارنده زبانی فصیح در کلام و نگاهی خلاق در شعر و رویکرد تعلیمی و تربیتی متعادلی در پرداخت به مسائل و امورانسانی است و مقبولیت زیادی هم از جانب طیفهای مختلف اجتماعی دارد. به همین دلیل، دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری، این سلسله جلسات را با هدف ارائه ظرفیتهای زبانی و ادبی سعدی در آثارش برای علاقهمندان به این شاعر و ادیب بزرگ زبان و ادبیات فارسی برگزار می کند.
این نشست از ساعت ۱۸ تا ۲۰ شنبه، اول اردیبهشت ۱۴۰۳، در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار خواهد شد.