دست بالای ائتلاف سهجانبه در روند مذاکرات صلح منطقه
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۵۸۴۸۶
تهران- ایرنا- نشست سهجانبه ایران، روسیه و ترکیه در حالی روز پنجشنبه گذشته در «سوچی» روسیه برگزار شد که پیش از آن سه کشور در نشست تهران درباره منطقه ادلب و پاکسازی آن از گروههای تندرو و افراطی و نحوه حاکمیت دولت دمشق بر این منطقه به تفاهماتی دست یافته بودند.
قاسم محبعلی مدیرکل اسبق خاورمیانه وزارت امور خارجه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:اما این در حالی است که روند تحولات جاری منطقه بر پایه این تفاهمات پیش نرفت و برعکس، نیروهای تندرو که پیشتر تحت عنوان جبهه النصره و جریانهای وابسته به القاعده تغییر نام داده بودند، با اشکال جدید و نامهای جدید شکل گرفتند و بعد از نشست تهران و نشستی که پوتین و اردوغان درباره این منطقه داشتند، کوشیدند موقعیت خودشان را در آن منطقه تقویت کرده و گسترش دهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین راستا از آنجایی که روسها نسبت به تحولات جاری و رویکرد ترکیه ابراز نارضایتی کرده بودند، یکی از محورهای مورد گفتوگو در نشست سوچی به موضوع «ادلب» و ترسیم آینده عاری از تنش برای این منطقه اختصاص یافت. محور مهم دیگر این نشست مسأله منطقه شرق سوریه بود، یعنی مناطقی که اینک در کنترل کردهای تحت حمایت امریکا قرار دارد که بعد از خروج احتمالی امریکا از آنجا، سرنوشت آنجا مورد بحث و گفتوگو قرار دارد. این در حالی است که پیرامون این موضوع میان دولت سوریه، ترکیه و خود کردها اختلاف نظر وجود دارد و کردها مایل هستند حتی با دولت دمشق به تفاهم برسند. در اینجا میان ایران از یک سو و دولت سوریه و روسیه از سوی دیگر با ترکیه اختلاف نظر وجود دارد که این موضوع هم با لزوم حفظ تمامیت ارضی و توجه به برطرف کردن نگرانیهای ترکیه در بیانیه سه کشور مورد توجه قرار گرفت.
البته این نشست نشان داد که ایران میکوشد با موضوع کردها به صورت نرم تری برخورد کند اما درمقابل ترکیه با شدت عمل، خواستار براندازی و حذف هرگونه نقشی برای کردها در آینده سوریه است که طبیعتاً نقطه اختلاف نظر است. اما در مقابل این تحول، دو مسیر دیگر هم قرار دارد که یکی تحت مدیریت و حمایت ائتلاف تحت رهبری امریکاست و دیگری، مسیر سازمان ملل است که بر قطعنامه این نهاد بینالمللی متکی است.
اینکه کدام یک از مسیرها آینده سوریه را تعیین میکند، یک بحث است، اینکه آیا یک تفاهمی میان این سه راه حل صورت بگیرد، یا ترکیبی از اینها باشد، بحث بعدی است. نگاهی به بیانیه سوچی نشان میدهد که برای نخستین بار در بیانیه سه کشور اشارهای به قطعنامه سازمان ملل نشده است و آینده سوریه را براساس راه حل سیاسی مورد تفاهم دولت و گروههای سیاسی پیشبینی کرده است. اما در مقابل در حاشیه اجلاس ورشو، جلسهای میان امریکا و 3 کشور دیگر که شامل مصر و عربستان و اردن بوده است، برگزار شده و پس از آن بیانیهای صادر شده و در آن از راه حل شورای امنیت و نماینده سازمان ملل دفاع شده است.
این دو مسیری است که آینده سوریه را به نحوی از انحاء تعیین میکند و این امر یا از طریق تفاهم تعیین میشود یا از طریق اینکه کدام طرف در میدان دست بالا را داشته باشند و بازی را در میدان نظامی تمام کنند. یعنی علی رغم اینکه در هردو بیانیه با راه حل نظامی مخالفت شده، اما در عمل به نظر میرسد درحال حاضر ائتلاف به رهبری روسیه، ایران و دولت سوریه دست بالا را دارد و اگر این روند ادامه یابد، بعد از خروج احتمالی امریکا از شرق سوریه، باید منتظر تحولات جدیدی در وضعیت شرق سوریه و همچنین ادلب بود.
کوشش برای حل بحرانهای منطقهای از سوی بازیگران مؤثری چون ایران، روسیه و ترکیه در حالی است که امریکا همزمان میکوشد از طریق شکل دادن به ائتلافهای منطقهای و بینالمللی، بر نقشآفرینی مؤثر ایران سرپوش بگذارد و حتی آن را کشور بی ثبات کننده منطقه معرفی کند. چنان که امریکا یکی از اهداف اصلی خود در نشست اخیر ورشو را برقراری صلح در خاورمیانه از طریق مقابله با ایران اعلام کرد.
اما پیگیری چنین رویکردی از سوی امریکا در حالی است که هدف اعلام نشده این کشور پیگیری پروژه صلح خاورمیانه و حل و فصل مناقشات اعراب و اسرائیل است.
برای این کار امریکاییها نیاز دارند ایران را به عنوان تهدید مشترک و اول منطقه، هم علیه اسرائیل وهم علیه کشورهای عربی، به صورت همزمان تعریف و آن را به عنوان نقطه مشترک یا حاصل اتفاق نظر مشترک اسرائیل، اعراب و کشورهای عرب همسایه اسرائیل تبدیل کنند تا به این طریق بتوانند پروژهای که برای حل و فصل اختلافات اسرائیل و فلسطینیها دارند، پیش ببرند. اما اگر آنان موفق شوند که این ائتلاف را تشکیل دهند، طبیعتاً فشارها بر ایران افزایش پیدا میکند و در کنار محاصره اقتصادی که امریکاییها دنبال آن هستند، ممکن است یک محاصره سرزمینی هم علیه ایران به وجود بیاورند.
بنابراین برای اینکه چنین اتفاقی نیافتد، ایران باید سیاست هوشمندانهای را چنانکه تاکنون در پیش گرفته، ادامه دهد و مناسبات خود را در درجه اول با اروپاییها و از سوی دیگر با بخش دیگری از قدرتهای دنیا مانند چین و روسیه توسعه دهد و همچنین با کشورهای همسایه عرب جنوب خلیج فارس وارد یک دیالوگ شود تا همزمان نگرانیهایی را که به ویژه از سوی امریکاییها دامن زده میشود، کاهش دهد. رویکردی که در نهایت میتواند سیاست تندروهای دولت ترامپ از جمله مایک پنس، معاون رئیس جمهور امریکا، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه و جان بولتون، مشاور امنیت ملی این کشور را با مشکل مواجه کند. چنان که تلاشهای امریکا در ائتلاف سازی منطقهای و جهانی تاکنون ذیل دیپلماسی مؤثر ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی از لفاظی علیه کشورمان فراتر نرفته و امریکاییها تاکنون نتوانستهاند یک ائتلاف بینالمللی مؤثر علیه ایران تشکیل دهند.
*منبع: روزنامه ایران، 1397.11.27
**گروه اطلاع رسانی*9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي روزنامه ايران مذاكرات صلح سوچي روسيه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۵۸۴۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احتمال احیای داعش در منطقه تا چه حد جدی است؟
رسول سلیمی: در ۲۳ مارس ۲۰۱۹، نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)، با کمک ائتلاف جهانی به رهبری امریکا، کنترل روستای البغوز، اخرین پایگاه دولت اسلامی (داعش) در سوریه را به دست گرفتند. سقوط البغوز به دنبال شکستهایی بود که کنترل سرزمینهای باقی مانده این گروه در سوریه و عراق را از بین برد، جایی که آنها در ژوئن ۲۰۱۴ خلافت خود را اعلام کرده بودند. نگاهی گذرا به مسیرهای تشکیل دولت اسلامی از وجود یک سازمان بروکراتیک بسیار پیچیده، منسجم و انعطافپذیر با ظرفیت زیادی برای تکامل و سازگاری با محیط حکایت دارد. اما انتقال رهبری داعش به نسل های جدیدتر به یک جنبه از توسعه در این گروه اشاره دارد:
زمانی که زرقاوی (احمد فاضل الخلیله) در ۶ ژوئن ۲۰۰۶کشته شد، او جانشینی خود را به یک سازمان منسجم، قوی و بانفوذ واگذار کرد و ابو عمر البغدادی (حمید داوود الزاوی)، افسر سابق ارتش منحل شده عراق، تأسیس دولت اسلامی عراق را به عهده گرفت. در اکتبر ۲۰۰۶، در زمان سلطنت او، این سازمان به یک سازمان بوروکراتیک متمرکزتر تبدیل شد و هنگامی که اعلام شد ابو عمر البغدادی در ۱۹ آوریل ۲۰۱۰ به همراه ابوحمزه المهاجر در ۱۶ مه ۲۰۱۰ کشته شده است، دولت اسلامی عراق با ابوبکر البغدادی (ابراهیم عواد البدری سامرای) بیعت کرد.
پس از کشتن ابوبکر البغدادی در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۹، این سازمان به سرعت ابو ابراهیم الهاشمی القریشی (امیر محمد سعید عبدالرحمان مولا) را منصوب کرد و پس از مرگ او در فوریه ۲۰۲۲، این سازمان در ۱۰ مارس ۲۰۲۲، ابو حسن الهاشمی القریشی و پس از قتل الهاشمی در اواسط اکتبر ۲۰۲۲، ابو حسین الحسینی القریشی رهبری داعش را در نوامبر ۲۰۲۲ به عهده گرفت اما در سوم اوت سال۲۰۲۳ اعلام شد که ابو الحسین القریشی نیز کشته شده است و خلیفه فعلی ابو حفص الهاشمی القریشی منصوب شده است.
ویژگی محوری رهبری در داعش
ازاینرو روشن است که دو رهبر اخیر از نسل جدید داعش هستند که میل زیادی به توسعه و بازسازی حکومت اسلامی برای از سرگیری حملات به دشمنان خود را دارند. به همین منظور با اشاره به انسجام و وحدت رهبری پس ازدستدادن هر خلیفه، دولت اسلامی تصاویر تبلیغاتی را پخش میکند تا نشان دهد صدها جنگجوی داعش - از سوریه تا افغانستان، از مصر تا موزامبیک - با خلیفه دوم بیعت میکنند و نکته مهمتر آنکه می خواهد نشان دهد داعش با تمرکز بر رهبر، خلافت را شخصی نکرده است. این در حالی است که تا پایان سال ۲۰۲۲، هیچ نشانه قابل توجهی از مخالفت یا نارضایتی در شبکه جهانی داعش وجود نداشت و از زمان فروپاشی در سوریه، به مثابه شاخههایی که توسط یک سیستم تصمیم مرکزی اداره میشود، عمل کرده است. سلولهای سازمان که بر زمین جنگ تسلط ندارند، انعطاف پذیری خود را در بازسازی سازمانی خود در سطح نظامی، امنیتی، اداری و رسانه ای نشان میدهند.
امروزه "دولت اسلامی" بدون اعمال کنترل بر یک مکان خاص، در صحرای سوریه و در حومه شهرهای سوریه فعال است و حتی حمله به داخل شهرها با سلولهایی که در بیشتر جغرافیای سوریه گسترشیافتهاند انجام میشود. در همین راستا یک گزارش پنتاگون نشان میدهد که داعش صفوف خود را برای ظهور مجدد در سوریه تغییر داده و این گزارش تأکید میکند که این سازمان تواناییهای مسلحانه خود را در عراق تقویت کرده است.از این رو به نظر میرسد داعش بیش از هر زمانی برای بازسازی خود و استخدام جنگجویان بیشتر آماده میکند و از ظرفیت لازم برای تهدیدات بالفعل برخوردار شده است.
داعش همچنان در عضوگیری فعال است
در همین زمینه کارشناسان سازمان ملل متحد در گزارشی که در ۱۵ اوت ۲۰۲۳ منتشر شد، گفتند: «دولت اسلامی (داعش) هنوز بین ۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰ عضو در پایگاه سابق خود در سوریه و عراق دارد. کارشناسان ناظر بر تحریمها علیه این گروه خاطرنشان کردند که در نیمه اول سال ۲۰۲۳، تهدید داعش "عمدتاً در مناطق درگیر" باقی مانده است. این کمیته در گزارش خود به شورای امنیت گفته بود: "وضعیت کلی همچنان فعال است" و با وجود تلفات سنگین این گروه و کاهش فعالیت در سوریه و عراق، خطر تجدید حیات آن همچنان وجود دارد. در این بیانیه آمده است: "این گروه استراتژی خود را تطبیق با شرایط فعلی قرار داده و با مردم محلی عراق و سوریه ادغام شده است و در انتخاب نبردهایی که انتظار میرود منجر به تلفات شود، محتاط است" از این رو "شبه نظامیان بیشتری را از اردوگاههای شمال شرقی سوریه و جوامع اسیب پذیر از جمله در کشورهای همسایه، دوباره جمع آوری و استخدام کرده است."
ظرفیت نیروی انسانی زندانی در سوریه
اگرچه این گروه عمداً عملیات های خود را برای تسهیل استخدام و سازماندهی مجدد کاهش داده، اما این کمیته خاطرنشان کرد که نزدیک به ۱۱ هزار شبهنظامی مظنون داعش در شمال شرقی سوریه در تأسیسات متعلق به نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به رهبری کردها نگهداری میشوند که نقشبرجستهای در جریان حملات داعش ایفا کردند. شمال شرقی سوریه شامل دو اردوگاه است که کارشناسان میگویند حدود ۵۵ هزار نفر را با ادعای ارتباط یا ارتباط خانوادگی با داعش در خود جا داده و در شرایط "سخت" زندگی میکنند. هیئت کارشناسان گزارش دادند که داعش همچنان به استخدام کودکان در اردوگاههای پرجمعیت ادامه میدهد.
اگرچه در حال حاضر مهار داعش در سوریه و افغانستان دشوار است؛ اما با وجود کاهش کلی تهدیدات نسبت به روزهای اوج خون ریزی داعش، این گروه به حملات متعدد در عراق، سوریه ادامه میدهد و وابستگان به داعش در افریقا و بخشهایی از آسیا به طور فزایندهای فعالیت خود را استمرار دادهاند. ازاینرو در سالهای اخیر، داعش فعالیتهای خود را در جنوب صحرای افریقا، از جمله نیجریه در غرب افریقا، جمهوری دموکراتیک کنگو در افریقای مرکزی و موزامبیک در افریقای جنوبی انجام داده است. همچنین داعش از یک مزیت جغرافیایی در افغانستان در امتداد مرز پاکستان با نام استان خراسان یا داعش خراسان برخوردار است که نزدیکترین مرز به ایران به شمار میرود.
نابودی داعش امکانپذیر است؟
به طور خلاصه، تشدید حملات داعش در سوریه نشان میدهد که شکست نهایی این گروه بهعنوان بخشی از تغییر فاز از خلافت به یک سازمان بوروکراتیک غیرمتمرکز و متکی به تاکتیکهای جنگی سنتی قبلی بهوسیله حملات فرسایشی و جنگ چریکی، امکانپذیر نیست. با وجود تضعیف سازمان در عراق، سوریه، داعش به حملات مرگبار ادامه میدهد و توانایی اثبات شدهای برای انجام عملیات های پیچیده دارد که بهوضوح در افریقا و جنوب آسیا درحالرشد است. ناظران سیاسی معتقدند یکی از دلایل چنین رشد فزاینده ای به تغییر در اولویتهای استراتژیک ایالات متحده به سمت مسائل دیگر مانند رقابت با چین و روسیه باز میگردد.
عوامل ناتوانی داعش در آینده
چهار سال پس از شکست، داعش تلاش کرده است تا به حمله علیه دشمنان خود در سوریه و عراق ادامه دهد. آنها در این تلاش با چندین شانس بزرگ از جمله پاندمی Covid-۱۹، عملیات نظامی ترکیه در شمال غربی سوریه و اختلافات فرقهای در سوریه و عراق همراه بودند که به تقویت این گروه منجر شد. بااینحال، این گروه نتوانسته است از این فرصتها استفاده کند. از جمله فرصت های دیگر داعش برای تهدید افزایی علیه ایران، جنگ غزه و مسائل اقتصادی و اجتماعی درون جامعه ایرانی است که توجه سیاستگذار امنیتی را از موضوعات ذاتا امنیتی به موضوعات فرهنگی جلب کرده است.
از سوی دیگر شرایط در سوریه و عراق علیه بازگشت داعش است. هنگامی که داعش در سال ۲۰۱۴ خلافت خود را اعلام کرد، هر دو کشور از عواقب بی ثباتی طولانی مدت ناشی از فرقه گرایی مذهبی و منازعات پس از بهار عربی ۲۰۱۱ رنج میبردند. اکنون حکومت سوریه کنترل بسیاری از مناطق در مناطق مرکزی و شرقی کشور را که پس از سال ۲۰۱۱ از دست داده بودند، به دست آورده اند و ارتش و سرویسهای امنیتی عراق در حال توسعه ظرفیتهای نظامی خود هستند.
عامل دوم، آن است که محبوبیت گروههای سلفی افراطی مانند داعش و جبهه النصره بهشدت کاهشیافته است، بهویژه در جوامعی که این گروهها در آن رشد کرده بودند و روزانه شاهد اعدام هزاران نفر بهعنوان "کافران" و "خائنان" بودند. اما این جوامع غالباً به حکومت مدنی سکولار متعهد شدند.
سومین عامل جلوگیری از بازگشت داعش، ماهیت جمعیت در مناطقی است که این گروه در حال حاضر حضور دارد. هنگامی که نیروهای دموکراتیک سوریه و نیروهای ائتلاف قلمرو عراق و سوریه را از داعش باز پس گرفتند، پیروان محلی آن یعنی کسانی که به طور مستقیم برای این سازمان کار میکردند یا دیگرانی که دکترینهای آن را طرحریزی کرده بودند - مجبور به فرار به کشورهای همسایه یا مناطق تحت کنترل قدرتهای دیگر مانند شمال سوریه شدند. با این مهاجرت، داعش از پایگاه مردمی خود جدا شده و در معرض عقبنشینیهای بیشتر قرار گرفت.
عامل چهارم ناتوانی داعش در جذب نیروهای جدید برای تکمیل صفوف خود است. بازگرداندن خلافت داعش به نیروی انسانی قابلتوجهی نیاز دارد و فقدان سربازان جدید باعث میشود این سازمان تلاش کند هزاران جنگجوی بازداشت شده خود را در زندانهای SDF آزاد کند. در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱، گروههای وابسته به داعش به زندان السینا در الحسکه، شهری در شمال شرقی سوریه حمله کردند. با این حال، این حمله شکست خورد زیرا نیروهای ائتلاف به کمک SDF آمدند و داعش در نهایت دهها جنگجوی خود را که در داخل زندان بازداشت شده بودند از دست داد.
پنجمین و آخرین عاملی که احیای داعش را بهعنوان یک پروژه سیاسی خنثی کرده است، کاهش گسترش سلاح و ازدستدادن منابع مالی است. ظهور داعش به مقادیر زیادی سلاح متکی بود، مانند آنهایی که پس از تصرف موصل به دستاورد و حضور خود را تا زمان سقوط در البغوز حفظ کرد. کمبود تسلیحات فعلی بسیاری از تواناییهای نظامی سازمان را از بین میبرد و مجبور خواهد شد به تاکتیکهای چریکی و جنگ فرسایشی متوسل شود - استراتژی که سازمان را زنده نگه میدارد.
در یک جمع بندی، از بین رفتن هر یک موانع گفته شده در بالا به طور مستقیم یا غیرمستقیم به تقویت داعش در مرزهای ایران منجر خواهد شد. همچنین این احتمال وجود دارد که موانع گفته شده با هدف ایجاد دشمنی مشترک، از سوی یکی از کشورهای متخاصم با ایران تضعیف شده و در نتیجه بازسازی داعش را تسریع کند.
۳۱۱۲۱۳
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1893331