Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-25@14:34:31 GMT

​جای خالی جامعه شناسان در جامعه ما

تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۵۹۷۰۲

​جای خالی جامعه شناسان در جامعه ما

روزنامه گیلان امروز در شماره شنبه 27 بهمن ماه مطلبی در قسمت دیدگاه با عنوان ​جای خالی جامعه شناسان در جامعه ما به قلم رقیه ابراهیم زاده اصلی منتشر کرده است.

تغییرات اجتماعی در جامعه ما طی دهه های اخیر به تاسی از ورود تکنولوژی های نوین آنقدر گسترده بوده و هست که نه گریزی از آن داریم و نه تاب آوری اجتماعی را آموخته ایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تغییراتی که با تحولات چشمگیر در نوع زندگی و روابط خانوادگی و اجتماعی همراه بوده و هست و گاه فرد احساس می کند که در مواجهه با برخی از پدیده های نوظهور کم می آورد!
البته در تمام این دهه ها و سال های اخیر بیشتر مردم در هر کوی و برزنی خود را صاحبنظر دانسته و از خود نظر سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بروز داده اند و یا تا دلتان بخواهد از صدا و سیمای ما بحث های کارشناسی در حوزه های مختلف (بجز جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی) پخش شده است، البته اینکه تا چه حد مباحث کارشناسی در حوزه های مختلف بی طرفانه و بدون جهت بوده یا نبوده موضوع بحث این یادداشت نیست. اما آنچه که این روزها به شدت جای خالی آن در جامعه محسوس است حضور جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی به عنوان پزشکان جامعه است. متاسفانه در تمام این سال ها آگاهانه یا از روی ناآگاهی و جهل و منفعت طلبی جامعه شناسان از حضور فعال در محافل و مجالس و جامعه دور نگه داشته شده اند! و نتیجه این غفلت عمدی یا سهوی این روزها به خوبی در روی پوست جامعه و زیر پوست جامعه قابل دیدن و لمس کردن است.
انتقاد کردن و تحلیل و بررسی اصولی با بهره گرفتن از جمیع عوامل و متغیرهای وابسته و مستقل ذات جامعه شناسی است و این چیزی است که بسیاری از تصمیم سازان و تصمیم گیران و مدیران آن را بر نمی تابند چون ممکن است با منافع فردی و گروهی آنها در تقابل باشد! اما همانطور که طبیب برای بیماری های جسمی و روحی فرد نسخه می پیچد، جامعه شناس دردها و آلام اجتماعی جامعه را مورد بررسی و تدقیق قرار داده و برای کاهش مشکلات جامعه نظر می دهد و نسخه می پیچد. و چنانچه خواسته یا ناخواسته جامعه از حضور صاحبنظران اندیشمند در این حوزه بی بهره بشود همان می شود که امروزه روز با پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم آن در جامعه مان روبرو هستیم.
براستی در محافل تصمیم سازی و تصمیم گیری های کلان کشور چند استاد فرهیخته جامعه شناس با خط مشی ها و دیدگاه های مختلف حضور دارند؟ روسا و مدیران ما در بخش های مختلف دولتی و خصوصی از چند مشاور در رشته جامعه شناسی و علوم اجتماعی کمک و مشاوره می گیرند؟ در استان ما پرداختن به این مهم چگونه است؟ استاندار یا مدیران دیگر تا کنون در چند جلسه، جامعه شناسان استان را دعوت کرده اند و با حضور آن ها موضوع و مسئله ای را مورد بررسی قرار داده اند؟ و این در حالیست که شاید بتوان گفت مشکلات و دردهای اجتماعی به مراتب بیشتر، گسترده تر و متنوع تر از دردهای جسمی هستند چون در هرمنطقه جغرافیایی و در هر شرایط زمانی درد و درمان متفاوت است.
در جامعه ای که درگیر مسایل سنتی و مدرن است و می خواهد هر دو را داشته باشد اما هیچکدام را نمی تواند به معنای واقعی داشته باشد، در جامعه ای که به نام توسعه تلاش می شود اقداماتی صورت گیرد ولی بیشتر کارها نصفه نیمه انجام می شود و کسی پاسخگو نیست، در جامعه ای که عموم جوانان تحصیل کرده بیکار هستند چون یا ژن خوب ندارند و یا از نوچه بودن بیزار هستند، در جامعه ای که ارزش ها دچار فروپاشی و ناهنجاری ها گاه هنجار معرفی می شوند، در جامعه ای که فاصله حرف تا عمل چند سال نوری است، در جامعه ای که دریافتی واقعی قشر وسیعی از مردم چندین بار کمتر از زیر خط فقری است که توسط خود مدیران اعلام شده، در جامعه ای که اگر درست رفتار کنی هالو و اگر رند و جاه طلب باشی زرنگ نامیده می شوی، در جامعه ای که همه فهمیده اند اگر وصل نباشی کلاهت پس معرکه است، در جامعه ای که در حال پوست اندازی است و به دنبال پاسخ چرا؟؟ می گردد و ... جامعه شناسان را باید به عنوان کسانی که شایستگی نقد و نظر و تحلیل وضعیت موجود را با اتکا به عوامل تاثیر گذار چندوجهی داخلی و خارجی دارند جدی گرفت.
تغییرات اجتماعی نه تابع زمان است و نه تابع مکان، بلکه همیشه وجود داشته و خواهد داشت، اما مهم رویکردی است که در مواجهه با این تغییرات اتخاذ می شود و جامعه شناسان به عنوان متخصصان این مباحث می توانند تاثیرات مفیدی در کاهش پیامدهای اجتماعی داشته باشند.
7296/2007/

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اجتماعي تغييرات اجتماعي ديگر رسانه ها گيلان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۵۹۷۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیماری فردگرایی و افول جنبش دانشجویی

به گزارش خبرنگار مهر، مهدی متولیان، فعال فرهنگی در یادداشتی به موضوع وارفته گی جنبش دانشجویی و فردگرایی نسل جدید که در تضاد با فعالیت اجتماعی در جنبش دانشجویی و تشکّلی مثل بسیج است، پرداخته است. او این پیشنهاد را مطرح کرده که شاید بهتر است از خیر تشکل‌های سنتی بگذریم و به اشکال نوین تشکل - مثلاً تشکل مجازی – رو بیاوریم.

متن این یادداشت به شرح زیر است؛

امروز در جلسه‌ای حضور داشتم که بحث از وارفته‌گی جنبش دانشجویی بود و از سخنان اخیر رهبر انقلاب در ملاقات رمضان گذشته با دانشجویان یاد شد:

"...توقّع بنده از تشکّل‌ها خیلی زیاد است. این مقداری که شما راجع به توقّع از دولت و نظام و شخص حقیر و مانند این‌ها این‌جا بیان کردید، بدانید چند برابرش من از شما توقّع دارم... اوّلین توقّع این‌که شما باید در محیط دانشجویی اثر بگذارید؛ این اثر دیده نمی‌شود، کم دیده می‌شود. شما تشکّلید. تشکّل‌ها باید در درجه‌ی اوّل، نگاهشان به داخل دانشگاه باشد؛ شماها در درجه‌ی اوّل، نگاهتان بیش‌تر به بیرون دانشگاه است. به بیرون دانشگاه [هم] نظر داشته باشید؛ همین‌طور که گفتم، دغدغه‌مند باشید، انتقاد کنید، اشکال داشته باشید، راه حل ارائه بدهید، این‌ها خوب است، امّا از این خوب‌تر، از این لازم‌تر این است که شما به داخل دانشگاه نگاه داشته باشید؛ روی دانشگاه کار بکنید. تشکّلهای ما در دانشگاه‌ها کم کار می‌کنند؛ انصافاً این کم‌کاری وجود دارد..." (بیانات ۱۹/۱/۱۴۰۳)

در مقایسه با زمان دانشجویی ما، حدود ۲۰ سال پیش، امروز برای جنبش دانشجویی نا و رمقی نمانده و از آن تأثیرات اجتماعی و مطالبه‌گری‌های جریان‌ساز دیگر خبری نیست... در آن جلسه ما این را حمل بر ضعف مدیریت دانش‌گاه و امثالهم می‌کردیم، اما یکی از دوستان گفت: دقت داشته باشید که نسل امروز نسبت به نسل گذشته به‌شدت فردگراتر شده است و آمارها و تحلیل‌ها هم شاهدند که جامعه‌ی ایران به‌سرعت به سمت فردگرایی می‌رود؛ و پیش خودم گفتم چه راست ‌گفت!

همین ابزارهای تکنولوژیک که به‌طور گسترده در اختیار فرزندان ماست و آن‌ها را به طرز نگران‌کننده‌ای خانه‌نشین کرده، یکی از لوازم این فردگرایی است و البته عوامل دیگر که گفتن‌اش در این مقال نمی‌گنجد.

اما فعالیت اجتماعی در جنبش دانشجویی و تشکّلی مثل بسیج، دقیقاً پرورنده‌ی روحیه‌ی جمع‌گرایی و در تضاد با این میل عمومی نسل جدید قرار دارد. برای این باید چه فکری کرد؟ شاید بهتر است اساساً از خیر تشکل‌های سنتی بگذریم و به اشکال نوین تشکل - مثلاً تشکل مجازی – رو بیاوریم؟!

اما واقعیت این است که فردگرایی، مسلخ زندگی و تفکر دین‌مدارانه است. فردگرایی ملازم فرو رفتن هرچه بیش‌تر در منیت و خودبنیادی است. و منش بنده‌ی باایمان خدا، دقیقاً نفی منیت و خودبنیادی است. این مهم‌ترین وجه تضاد دین الهی با دین مدرنیسم است. پس بروز این وضعیت در جامعه‌ی ایرانی را فی‌نفسه باید یک بیماری انگاشت که خود منشأ پیدایش انواع بیماری‌های روحی و روانی در آحاد جامعه خواهد بود. این فردگرایی با آن خلوت‌گزینی هر از گاه که برای تفکر و بازنگری در خویشتن توصیه شده، هیچ مناسبتی ندارد.

این فردگرایی رفته‌رفته منجر به کوته‌بینی، تنگ‌نظری و خودخواهی فرد، در عین ناتوانی و عجز از حل مسائل فردی و اجتماعی می‌شود. این فردگرایی تکنولوژیک تفکر و قوه‌ی عاقله‌ی عمومی را پایین می‌کشد و هوش جمعی را مختل می‌کند. هم‌چنین بلندنظری و آینده‌نگری را ضایع می‌کند. با چنین وضع و حالی چه‌طور باید جامعه‌ی آینده را به دست نسل جدید سپرد تا بسازند؟ یا چه‌طور می‌توان به توسعه‌ی معنوی و روحی جامعه امید بست؟

اما دقیقاً به‌ترین درمان برای این بیماری، تقویت، توسعه و تنوع‌‎بخشی به تشکّل‌های اجتماعی، و از سوی دیگر جامعیت بخشیدن به تشکّل مردمی است و البته ما آن تشکّل جامع را هم‌اکنون در اختیار داریم: بسیج. اما چه‌قدر برای آن تبلیغ می‌کنیم و نسل‌های جدید را به فعالیت در آن تشویق و ترغیب کرده‌ایم؟ به‌ویژه بسیج سازندگی هم در کانسپت تفکر دینی، یک حرکت جذاب و بسیار انسان‌پرور است که با وجود گسترش فوق‌العاده‌ی آن تا امروز، اما در حیث کلی سطح تماس ناچیزی با جمعیت جوان کشور دارد.

به تصور حقیر باید مسئولین دست از دیدن نوک بینی‌شان بردارند و برای راحتی و فراغت امروزشان، تشکّل‌های عمومی و به‌خصوص دانشجویی را تضعیف نکنند. امروز روزی است که باید صِرف فعال بودن‌ و رونق گرفتن تشکل‌ها - صَرف نظر از اثرگذاری‌شان – یک اولویت اجرایی در حوزه‌ی فرهنگ عمومی شود. حتی اگر هم‌سو با ایده‌ی نظام اسلامی نباشند...

کد خبر 6086084 مهتاب چابوک

دیگر خبرها

  • آسیب به جوانان و جامعه با ضعف دستگاه‌های فرهنگی
  • جامعه‌شناسی محیط‌زیست
  • برخورد با ۶ پزشک متخلف در اصفهان/ظرفیت LDR بیمارستان‌ها خالی ماند
  • چه بر سر طبقه متوسط آمد؟
  • گره تخصیص بودجه برای «رفع فقر سه دهک اول» باز نشد!؟
  • کشف بقایای زنان شکنجه شده به شیوه «مافیا‌های ایتالیایی»
  • (تصاویر) شکنجه تکان‌دهنده زنان به شیوه «مافیا‌های ایتالیایی»
  • بیماری فردگرایی و افول جنبش دانشجویی
  • جای خالی بیمارستان‌های تامین اجتماعی در نوبت دهی الکترونیک
  • کشف بقایای زنان شکنجه و خفه شده‌ به شیوه «مافیاهای ایتالیایی» در مراسم قربانی ۶ هزار سال پیش