Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-25@01:48:23 GMT

نقدی بر نظریه عقلانیت و معنویت مصطفی ملکیان

تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۶۲۹۹۱

نقدی بر نظریه عقلانیت و معنویت مصطفی ملکیان

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی از مرتضی ثبوت در مورد نقد نظریه عقلانیت و معنویت مصطفی ملکیان است که در ادامه می خوانید؛

موضوع این یادداشت نقد و بررسی نظریه جناب مصطفی ملکیان با عنوان عقلانیت و معنویت می باشد. قبل از ورود به بحث اصلی جهت آشنائی با آقای ملکیان و نظریه او به اختصار توضیحاتی در این زمینه بیان می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آقای ملکیان از چهره های شاخص روشنفکری دینی بوده که به گفته خودش تا سال ۱۳۷۹ جزو این جریان شمرده می شده. ایشان پس از گذراندن تحصیلات آکادمیک در زمینه های علمی به تحصیل در رشته فلسفه پرداخته و پس از آن نیز سالها مشغول به تحصیلات حوزوی بوده و سپس مدتها به تدریس مباحث فلسفی در حوزه پرداخته است.

ملکیان در مصاحبه با مجله مهرنامه(شماره ۳۲ آذر ۹۲) تحولات فکری خود را در ۵ مرحله، به این شرح ذکر کرد که چگونه از مراحل بنیادگرایی، سنت‌گرایی، تجددگرایی و اگزیستانسیالیسم عبور کرد و به نظریه عقلانیت و معنویت رسید. از سال ۷۹ به بعد طی مقالات و سخنرانی ها در اطراف نظریه خود پرداخت تا در نهایت در سال ۸۹ در یک سخنرانی چهارچوب و ویژگی های این نظریه را با عنوان پروژه عقلانیت و معنویت ارائه کرد.

وی پروژه خود را برخاسته از متن روشنفکری دینی می داند ولی در عین حال آنرا کاملا متفاوت با آنچه چهره های شاخص این جریان ارائه می کنند می داند.

او نظریه خود را با بحث درباره چگونگی رسیدن به زندگی آرمانی آغاز کرده و ویژگی های این زندگی را در سه چیز خلاصه می کند. ۱- زندگی خوشی باشد ۲- زندگی خوبی باشد ۳- زندگی ارزشمندی باشد. (در بخش نقد نظریه این موارد بیشتر توضیح داده می شود) 

ملکیان می گوید جریانات مختلف روشنفکری هرکدام راه خود را برای وصول به این اهداف ارائه می کنند. مثلا دینداران سنتی پیروی از دین سنتی را توصیه می کنند. روشنفکران دینی نیز معتقد به پیروی از دینداری متجددانه هستند. اما راه پیشنهادی ملکیان برای رسیدن به زندگی آرمانی، پیروی از عقلانیت و معنویت است. البته تاکید می کند که عقلانیت و معنویت هم هدف نیست، بلکه همه چیز باید در استخدام انسان، برای کاستن از درد و رنجهایش باشد.

او منظور خود را از عقلانیت و معنویت این طور بیان می کند:

عقلانیت شامل سه بخش است. عقلانیت نظری- عقلانیت عملی- عقلانیت گفتاری.

عقلانیت نظری یعنی اینکه پای بندی مان به یک عقیده با میزان شواهد و دلائلی که آن عقیده را تایید می کند، متناسب باشد. او منابع این عقلانیت را ۶ چیز می داند: -۱حواس ۲- درون نگری(آگاهی انسان به حالات نفسانی خویش مثل غم، شادی، ترس،...و غیره) ۳-حافظه ۴- شهادت (گواهی دیگران) ۵- شهود(اینکه انسان در مورد قضیه ای هرچه تفکر کند نتواند آن را تصدیق نکند) ۶- استدلال یا عقل.

۵ منبع اول مواد خامی را فراهم می کنند تا منبع ششم با تحلیل و ترکیب آنها به آگاهی های جدید برسد.

عقلانیت عملی نیز به معنای متناسب ساختن وسائل با اهداف است. عقلانیت گفتاری یعنی سخن ما برای بیان مافی الضمیر باید از ابهام و ایهام و غموض خالی باشد.

اما معنویت از نظر ملکیان به معنای پذیرش ۳ گزاره زیر است:

۱-جهان منحصر در حوزه قوانین فیزیک و شیمی و زیست شناسی نیست(جنبه وجود شناسانه)
۲- جهان منحصر به آنچه عقول ما ادراک می کند نیست و اموری در عالم هست که به فهم ما در نمی آید (جنبه معرفت شناسانه)
۳-باور به اینکه روان من روان مطلوب نیست و ما باید برای رسیدن به روان مطلوب تلاش کنیم. تلاش برای بهتر شدن در ۳ ساحت درونی: باورها- عواطف و احساسات- اراده و خواسته های بهتر در درون خود و رسیدن به رضایت باطنی از این تلاش(جنبه روانشناختی).

یکی از وجوه مهم نظریه آقای ملکیان تقابل آن با باور های دینی است.  ایشان در گفته هایش بارها تاکید می کند که مقوم دینداری تعبد است و لذا در تقابل ذاتی با عقلانیت است و به همین دلیل روشنفکری دینی را مفهومی پارادوکسیکال می داند. در حالی که در گذشته در مقاله تدین تعقلی سازگاری قرائتی از دین با عقلانیت را مورد تاکید قرار می دهد.

مطالب فوق از مقالات و سخنرانی های ایشان که در طول بیش از ۱۰ سال مطرح شده استخراج شده مهم ترین آنها عباتند از:

سخنرانی عقلانیت و معنویت بعد از ۱۰ سال که در سال ۸۹ ایراد شده
مصاحبه با ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت در اردیبهشت ۹۳
سخنرانی با عنوان آشتی پذیری یا آشتی ناپذیری عقلانیت و معنویت در بهمن ۹۵
مقالات دیگر که از ذکر نام آنها صرف نظر می شود.

آنچه که بیان شد استخوان بندی اصلی نظریه آقای ملکیان، عقلانیت و معنویت است که تلاش شد با اختصار و در عین حال با حفظ امانت و دقت ارائه شود. حال بپردازیم به نقد نظریه. قبل از ورود در نقد تاکید می شود که این مطلب صرفا جنبه نظری و علمی دارد و در یک نقد علمی به هیچ وجه شخصیت صاحب نظریه مورد نظر نیست و ایشان به عنوان یک روشنفکر و فیلسوف که نظریاتش در حوزه های اخلاق و معرفت شناسی و روانشناسی مورد توجه و استفاده است از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند.

اکنون به نقد نظریه معنویت و عقلانیت می پردازیم.

مقدمتا اشاره ای به دلائل پیدایش معنویت غیر دینی داشته باشیم.

پس از متروکه شدن دین در دنیای مدرن، تا حدود ۲ قرن به علت هیمنه علم تجربی و پیشرفت های حاصل از آن تا اوایل قرن بیستم- انسان غربی چنان مست دستاورد ها و موفقیت های علوم بود که با وجود آن هیچ نیازی به دین و معنویت احساس نمی کرد. اما در قرن بیستم با وقول دو جنگ جهانی و پیامدهای خسارت بار آن به تدریج زیان های تکیه یک سویه در عقلانیت محض و علوم تجربی حاصل از آن آشکار شد.

در نیمه دوم قرن بیستم به علت خلا ناشی از نبود معنویت دینی تلاش هایی در جهت دست یابی به معنویتی سکولار- که در عین تامین نیازهای معنوی انسان، فاقد جنبه های منفی سلطه دینی باشد، صورت گرفت. به این ترتیب خصوصا با گسترش فلسفه های اگزیستانسیالیستی از یک طرف و رجوع به مکاتب معنویت گرا در شرق و یا آمریکای لاتین تلاش شد تا به نحوی این کمبود جبران شود.

اما در ایران بعد از انقلاب به دلیل تاثیرات منفی ناشی از عملکرد های غلط حکومت-ناشی از ندانم کاری ها ویا سوء نیت ها- که در عین حال به نام دین صورت می گرفت، باعث نوعی زدگی نسبت به باورهای دینی در میان بخشی از متفکرین شد. به علاوه گروهی از کسانی هم که نسبت به دین احساس تعهد و دلبستگی داشتند، احساس ناسازگاری در باورهای دینی با دستاورد های علمی و فلسفی جدید، در صدد حل مشکل برآمدند. در نتیجه بعضی از این متفکرین از جمله آقای ملکیان برای رفع مشکل به نظریات فلسفی که در غرب در حوزه معنویت غیر دینی و سکولار مطرح شده بود، روی آوردند.

اولین نکته در مورد نظر ایشان درباره عقلانی نبودن باورهای دینی است. ایشان قوام و درونمایه باور های دینی را تعبد می داند. یعنی اینکه متدینین باورهای خود را نه با دلائل عقلانی بلکه به صرف تبعیت از قول پیشوایان دینی و پیامبر، پذیرفته اند. درحالی که باید از ایشان سوال کرد که دلیل شما بر عقلانی نبودن باورهای دینی چیست؟ درست است که عامه متدینین شاید عقاید خود را به تقلید پذیرفته باشند، ولی عالمان و متفکران دینی از گذشته تا به حال همواره برای عقاید دینی دلائل و براهین خود را آورده اند که این استدلالات در منابع فلسفی و کلامی مسلمانان ثبت و ضبط شده است.

اما بپردازیم به نقد محتوای نظریه ایشان. اولین مطلب در مورد نظر ایشان درباب ویژگی های زندگی آرمانی است. ایشان خوشی زندگی را در تامین بیشترین لذت و دفع رنج های آن از خود می داند و خوبی زندگی را در اینکه انسان کمترین رنج را به دیگران برساند و بیشترین تلاش را در جهت کاهش درد و رنج آنها انجام دهد. اولین سوال این است که در مواردی که میان این دو هدف تعارضی پیش بیاید، کدام یک اولویت دارد و دلیل این ترجیح چیست. یعنی تامین خوشی زندگی اولویت دارد و یا خوبی آن؟ قاعدتا ایشان خواهند گفت که مقتضای زندگی معنوی این است که آسایش دیگران را بر خود مقدم بداریم. در استدلال بر این نظر احتمالا ایشان به شهود های اخلاقی ارجاع می دهند، در حالی که برای کسی که عقلانی بودن این شهود برای او پذیرفته نیست، می تواند این مطلب یک ادعای بی دلیل و یا تعبدی محسوب شود.

اما نکته مهم تر درباره ویژگی سوم یعنی ارزشمندی زندگی است. شاید بتوان گفت که مبنای اصلی زندگی آرمانی، ارزشمندی آن باشد. ایشان می گوید ارزشمندی زندگی به این است که زندگی به زیستنش بیارزد. یعنی دلیل عقلی کافی برای اینکه ادامه زندگی به قطع آن ترجیح دارد، داشته باشیم. اما بحث از ارزشمندی زندگی در معنویت سکولار، عرصه اختلافات و منازعات فراوان است. ایشان خود از قول آلبر کامو فیلسوف اگزیستانسیالیست فرانسوی نقل می کند که گفته است «مهم ترین مساله فلسفه خودکشی است و تا فلسفه به ما نگوید که چرا نباید خودکشی کنیم، به هیچ مساله ای پاسخ نداده است.»

مساله ارزشمندی زندگی به مساله معنای زندگی بازمی گردد و زندگی ارزشمند، زندگی معنادار است. ایشان علیرغم تاکیدی که بر ویژگی ارزشمندی زندگی می کند در نهایت هیچ توضیح قانع کننده ای برای اینکه ارزشمندی زندگی به چیست، نمی دهد و ملاکی برای آن مشخص نمی کند. البته با تامل در مجموع آراء و بیانات ایشان مشخص می شود که ایشان اصل و هدف غایی را از همه تلاش ها و برنامه های انسان، کاهش رنج انسان ها می داند. اما همانطور که دیدیم این مطلب محتوای ویژگی دوم زندگی آرمانی، یعنی خوبی زندگی است و نمی شود این دو ویژگی با هم یکی شود. به علاوه ایشان خود می گوید که دو ویژگی اول و دوم مشخص کننده چگونگی زنگی آرمانی هستند و ویژگی سوم بیانگر  چرائی آن. لذا ماهیتا باید با هم متفاوت باشند.

بجز اینکه اصل اشکال همچنان به جای خود باقی می ماند. یعنی اینکه چگونه می توان اثبات کرد که ادامه زندگی و تحمل سختی های آن، در هر حال، بهتر از خودکشی و رها شدن از این سختی ها و رنج ها است. باید توجه داشت که این سوال نسبت به کسی است که باوری به جهان و زندگی پس از مرگ ندارد و در نتیجه مرگ را پایان همه چیز و فنای مطلق انسان می داند. حال چرا باید عمری را در سختی بگذراند و سپس به فنا رود. چرا خود در اولین فرصت رشته حیات را قطع نکند تا هرچه زودتر از این رنج ها خلاص شود.

اما در بخش دیگر نظریه، ایشان معنویت را پذیرش ۳ گزاره درباره هستی و روان انسان می داند. در اینجا مجددا گزاره های مذکور را نقل کرده و به نقد و ارزیابی آنها می پردازیم.

معنویت از نظر ملکیان به معنای پذیرش ۳ گزاره زیر است:

۱-جهان منحصر در حوزه قوانین فیزیک و شیمی و زیست شناسی نیست(جنبه وجود شناسانه)
۲- جهان منحصر به آنچه عقول ما ادراک می کند نیست و اموری در عالم هست که به فهم ما در نمی آید (جنبه معرفت شناسانه)
۳-باور به اینکه روان من روان مطلوب نیست و ما باید برای رسیدن به روان مطلوب تلاش کنیم. تلاش برای بهتر شدن در ۳ ساحت درونی: باورها- عواطف و احساسات- اراده و خواسته های بهتر در درون خود و رسیدن به رضایت باطنی از این تلاش(جنبه روانشناختی).

اولین ایراد در مورد این گزاره ها تاکید بر جنبه سلبی آنها است.اگر قرار باشد با نگاه عقلانی خشک به مولفه های معنویت مورد نظر آقای ملکیان نگاه کنیم-همانطور که ایشان در مورد باورهای دینی برخورد می کنند- هر ۳ مورد آنها تنها واجد وجهی سلبی هستند. به خصوص در مورد دو گزاره اول مفهوم آنها این است که ما نمی دانیم که غیر از جهان فیزکی و شیمیایی و زیستی حقایق دیگری هم وجود دارد یا نه. زیرا برای این ادعا که در جهان هستی حقایق دیگری هم وجود دارد هیچ مستند واستدلال عقلانی ای اقامه نشده است. یعنی منطقا تنها می توان یک موضع ندانم انگار درباره وجوه دیگر هستی گرفت. بنابراین، این مطلب که ممکن است وجوه دیگری در این عالم باشد که معرفت ما به آن راهی ندارد، هیچ دردی از ما دوا نمی کند، چه رسد به آنکه ما بخواهیم این تلقی را به عنوان پایه ای برای معنویت گرایی قرار دهیم.

به همین ترتیب در مورد مولفه سوم که به تامل درباره نامطلوب بودن وضع موجود روان انسان پرداخته و حکم به تلاش برای بهتر ساختن آن در ساحات مختلفش می دهد. سوال این است که اولا با چه دلیل عقلانی به نامطلوب بودن وضع موجود روان رسیدید. ثانیا بر فرض قبول نامطلوب بودن آن چگونه و با چه روشی می خواهید برای بهتر شدن روان تلاش کنید. ثالثا معیار شما برای الگوی روان مطلوب چیست و چگونه به این الگو رسیده اید؟ 

این سوالات همه از آن جهت است که آقای ملکیان معنویت و عقلانیت را ملازم یکدیگر می داند و معتقد است دیدگاه های ایشان در حوزه معنویت کاملا توجیه عقلانی دارد. پس منطقا باید در مورد همه این سوالات مطرح شده پاسخی روشن و مستدل ارائه نمایند.

البته در این یادداشت بنا به اقتضای موقعیت و فرصت تنها به اصول و چهارچوب های کلی نظریات جناب ملکیان پرداخته شد و با توجه به تنوع و گستردگی آراء ایشان چنانچه بنا ورود در جزئیات باشد نکات قابل نقد بسیاری را می توان مورد بحث قرار داد.

کد خبر 4543447

منبع: مهر

کلیدواژه: عقلانیت مصطفی ملکیان معنویت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۶۲۹۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دانشگاه برای ارتقای عقلانیت در حکمرانی استان مؤثر باشد

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام و المسلمین مصطفی جهانشاهی صبح امروز سه شنبه در دیدار رئیس دانشگاه پیام نور سیستان و بلوچستان و هیأت همراه، بیان کرد: دانشگاه‌ها رسالت بسیار مهمی بر عهده دارند، امروز مساله اصلی استان عقلانیت حکمرانی است باید دانشگاه در این زمینه مؤثر باشد.

وی افزود: دانشگاه‌ها همیشه چشمه جوشان عقلانیت بوده و باید رسالت واقعی خود را دنبال کنند.

مدیرکل تبلیغات اسلامی سیستان و بلوچستان ادامه داد: در حوزه فرهنگی به عنوان سرباز این حوزه در حال فعالیت هستیم و خوشحال از اینکه دانشگاه در جنگ رسانه‌ای در حوزه فرهنگی ورود کرده، ما به دنبال استفاده از دانش تخصصی در این زمینه هستیم تا با کمک علم روز در این عرصه گام برداریم.

وی اظهار کرد: در سطوح مختلف اداره کل تبلیغات اسلامی سیستان و بلوچستان در کنار دانشگاه بوده و خواهیم بود و برای پیشبرد اهداف فرهنگی و اجتماعی کمک کار خواهد بود.

جهانشاهی گفت: دانشگاه باید همچون گذشنه منشأ معنویت، آغاز جهان بینی، شناخت سیاست و فرهنگ و اجتماع باشد اینها باید برای دانشجویان تبیین شود تا در این زمینه گام بردارند.

وی تاکید کرد: یکی از شکاف‌های اختلاف در سیستان و بلوچستان، مسائل قومی مذهبی است، پیام نور، به عنوان دانشگاهی که بیشتر دانشجویان آن بومی هست باید در زمینه هم صدایی و پیشرفت استان ورود کند.

اجرای برنامه‌های اجتماعی و فرهنگی در اولویت امورات قرار دارند

رئیس دانشگاه پیام نور سیستان و بلوچستان نیز در این دیدار بیان کرد: این دانشگاه مولود انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۷ با شعار «آموزش برای همه، همه جا و همه» در راستای توسعه عدالت آموزشی بویژه سیستان و بلوچستان است که بیش از ۱۰ هزار دانشجو در ۱۰ مرکز و واحد آموزشی آن مشغول به تحصیل هستند.

ابوالفضل توسلی با بیان اینکه اجرای برنامه‌های اجتماعی و فرهنگی در اولویت امورات قرار دارند، گفت: دانشگاه پیام نور به عنوان یک بازو در کشور و استان خواهد بود و این مهم را در عملکرد خود نشان می‌دهیم.

وی ادامه داد: این دانشگاه به علت سطح گستردگی این استان یکی از دانشگاه‌های مؤثر در بحث جذب اشتغال است و بیش از ۶۰ درصد محصلان این دانشگاه، در ادارات دولتی جذب شده‌اند.

رئیس دانشگاه پیام نور سیستان و بلوچستان اظهار کرد: از ۲۰ اسفند ماه ۱۴۰۲ یک سری اهداف را برنامه‌ریزی و برای رسیدن به آنها تلاش کردیم، بنابراین در فرصت یک ساله زحمات زیادی کشیده شد تا پیام نور سیستان و بلوچستان را به عنوان یک دانشگاه مؤثر در سطح استان معرفی کنیم.

وی تاکید کرد: نگاه توحیدی به مسائل و کار برای رضای خدا و تسهیل کار دانشجویان با تفکر انقلابی به صورت جهادی، مدیریت میدانی و مدیریت بدون مرز سه استراتژی در دستورکار است؛ یعنی خود را معطل اجرای دستورالعمل‌ها و آئین نامه‌ها قرار نداده‌ایم و به صورت آتش به اختیار در چارچوب قوانین گام برمی‌داریم.

توسلی در ادامه به ارائه گزارشی از اقدامات و برنامه‌ریزی‌های فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه پیام نور سیستان و بلوچستان اشاره کرد و گفت: حضور پرشور در راهپیمایی ۲۲ بهمن، برگزاری میزگردهایی با حضور اساتید و نخبگان و دانشجویان رأی اولی مبنی بر حضور حداکثری در انتخابات، اعزام دانشجویان به اردوهای راهیان نور، برپایی نمایشگاه به مناسبت دهه فجر، برگزاری جشن و جُنگ شادی به مناسبت اعیاد مذهبی و ملی، برپایی موکب‌های پذیرایی از زائران اربعین حسینی و برگزاری نخستین همایش ملی کارآفرینی و توسعه پایدار با تاکید بر نقش آب در زابل از جمله اقدامات انجام شده و در دستور کار توسط این دانشگاه است.

وی افزود: دانشگاه پیام نور مفتخر به داشتن ۱۵ شهید در حوادث تروریستی استان است که در زمینه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت نیز گام‌های مؤثری برداشته است.

رئیس دانشگاه پیام نور سیستان و بلوچستان گفت: در دهه دوم اردیبهشت ماه جاری یادواره شهدای شاخص دانشگاه پیام نور برگزار خواهد شد که نیاز به همکاری در این زمینه از سوی تبلیغات اسلامی داریم، همچنین در هفته جاری ساختمانی در مرکز دانشگاهی تهران به نام یکی از شهدای دانشگاه پیام نور استان نامگذاری می‌شود که این مهم در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است.

کد خبر 6086199

دیگر خبرها

  • دیدار فرمانده سپاه شهدای آذربایجان غربی با مادر و خانواده طلبه مجاهد مرحوم حاجی حسینلو در خوی 
  • سر فصل انقلاب اسلامی به معنویت و انسانیت اختصاص یابد
  • نامه رسمی فدراسیون فوتبال به AFC برای تغییر مالکیت پرسپولیس و استقلال
  • عقلانیت، معنویت و عدالت، سه ضلع تفکر شیعی هستند
  • عقلانیت، معنویت و عدالت، سه ضلع تفکر شیعی هستند که برخاسته از معارف اهل‌بیت(ع) است
  • روحانیت باید توجه به آخرت را به جامعه تزریق کند
  • عقلانیت انقلابی اهل دوقطبی‌های کاذب نیست
  • دانشگاه برای ارتقای عقلانیت در حکمرانی استان مؤثر باشد
  • رونق کنسرت‌ها تهدید یا فرصت؟
  • دستیار ویژه فرماندار شهرستان نیکشهر منصوب شد