22 بهمن تماشایی هم اصلاحطلبان را بیدار نکرد/ ریشهی ارزانفروشی «انقلاب» توسط اصلاحطلبان چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۶۳۸۶۴
انقلابی بودن در چشم اصلاح طبان تنها تا زمانی صرفه دارد که از آن میز و منصب و شهرت به دست بیاید، اما هر زمانی که پای هزینه دادن در میان باشد، «انقلاب» بیصرفهتر از آن است که پای آن ایستادگی شود.
سرویس سیاست مشرق- درست مقارن با روزی که ملت بصیر، بیدار و وفادار ایران در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب، بار دیگر جهانیان را حیرتزده کردند و با حضور پرشور خود در راهپیمایی ۲۲ بهمن ۹۷، آب سردی بر پیکر ترامپ و بولتون پمپئو و اعوان و انصار خارجی و داخلی آنها ریختند، بار دیگر بغض و عداوت چهرههای «اصلاحطلب» نسبت به انقلاب متجلی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سعید حجاریان در مصاحبه با یک وبسایت (که تریبون جدید اصلاح طلبان رادیکال شده است) با عنوان «انقلاب زودرس، جمهوری نارس» باز همان دعاوی همیشگی «فرهیختهنما» و «آکادمیک نمون» خود را تکرار کرد. حجاریان در این گفتگو چنین گفت:
" مشکل ما سرعت انقلاب بود. ای کاش انقلاب چند سال طول میکشید. در این صورت تشکلهایی شکل میگرفتند و دموکراسی تمرین و نهادینه میشد و درباره نظام جدید گفتوگو میگرفت. وضعیت انقلاب ما، مانند بیماری بود که از آی. سی.یو به خانه منتقل شده است. درحالی که میدانیم، بیمار باید ابتدا به بخش منتقل شود، دوران نقاهت را بگذارند و بعد به خانه برود. لذا معتقدم، انقلاب راحت و زود به دست ما رسید. از این جهت باید گفت، فرزند انقلاب نارس به دنیا آمد."
او سپس تلویحاً مدعی شد که اصولاً انقلاب اسلامی، «انقلاب» نبود، بلکه نوعی اصلاحات رادیکال بود!
" بهنظرم میان انقلاب و اصلاح مرز دقیقی نیست. آیا انقلاب اسلامی حقیقتاً انقلاب بود؟ انقلاب اسلامی، میل به اصلاح داشت و چنانکه گفتم در بسیاری موارد مشخصههای یک انقلاب نرم را دارد و بعد از کشتار شاه، سویه کلاسیک به خود گرفت. وضعیت کنونی ونزوئلا مثال خوب و عینی است. اگر مادورو کشور را اداره کند، انتخابات آزاد برگزار و قدرت را به گوایدو واگذار کند، باید بگوییم در ونزوئلا انقلابی رخ داده است؟ پاسخ منفی است. شاید بتوان گفت اصلاح رادیکال صورت گرفته است."
و باز قریحه «واژهسازی» حجاریان که ظاهراً نوعی وسواس فکری برای این به اصطلاح تئوریسین اصلاحات است، در این مصاحبه گل میکند و یک اصطلاح جدید به کار می برد:
" شاید بهتر باشد، مرز میان انقلاب و اصلاح را کمرنگ در نظر بگیریم و بجای آن از کلمه اصقلاب استفاده کنیم. اصقلاب انواع مختلفی دارد و اگر بهخوبی انجام بگیرد، تحولخواهان میتوانند از انقلاب اجتناب کنند. ولی فارغ از این هر تحولی باید نیم نگاهی به جامعه جهانی داشته باشد. مثلاً میبینیم درباره استقلال کاتالونیا و یا کردستان عراق همهپرسی صورت میگیرد اما نتیجه آن تعلیق میشود زیرا جامعه جهانی همراهی نکرده و تغییر را به رسمیت نشناخته است. این مقوله در گذارها و تغییرات بنیادین بسیار جدیتر است. اما ناظر به وضعیت امروز و درباره امکان یا امتناع باید بگویم، در شرایط فعلی انقلاب ناممکن است. مردم اهل انقلاب و دگرگونی بزرگ نیستند." [۱]
عباس عبدی، دیگر عنصر رادیکال اصلاحطلب، از طیف اصلاحطلبان مشارکتی از سنخ حجاریان که دقیقاً مانند او دارای سوابق اطلاعاتی و امنیتی است، در نتیجهگیری خود در مقالهای که با عنوان «انقلاب؛ بروز ظرفیتهای غفلت شده» برای بخش فارسی «دویچه وله» نگاشته، چنین گفته است:
" بنابراین اگر بخواهم به این پرسش پاسخ دهم که آیا انقلاب ۱۳۵۷ را رویدادی مثبت میدانم، باید بگویم که براساس دستاوردهای کوتاهمدت و میانمدت آن تردید دارم ولی از آنجا که انقلاب را امری ارادی و محصول برنامهریزی این و آن نمیدانم، باید بگویم که به لحاظ اجتماعی و کلان واقعهای مثبت بود که ظرفیتهای مغفول مانده و حبس شدهای را آزاد کرد و معلوم نبود اگر به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیداد با سرنوشت بدتری مواجه نبودیم.
ولی درسی که خودم از این رویداد و اتفاقات بعد از آن گرفتهام این است که دیگر تن به تغییرات پرهزینه و با ریسک بالا ندهم و در برابر آن مقاومت کنم. در حالی که متأسفانه برخی از مخالفان آن رویداد کماکان بر شیوههای مشابه گذشته تأکید میکنند و گمان دارند که با تکرار آن شیوهها در محتوای جدید میتوانند برای جامعه موفقیتی کسب کنند."
به عبارت دیگر، او به صراحت انقلاب اسلامی ایران را در سال ۵۷، تحولی پرهزینه و پرریسک و بدون دستاورد کوتاه مدت و میانمدت میداند که صرفاً برخی ظرفیتهای مغفولمانده را آزاد کرد!
وبسایت «تاریخ ایرانی»، متعلق به صادق خرازی، یکی از اصلاحطلبان متموّل که حزبی را هم به نام «ندای ایرانیان» راهاندازی کرده، مدتهاست که خط تجدیدنظرطلبی در تاریخ انقلاب را در پیش گرفته است.
این خط، ذیل پروژهای به نام «جنگ روایتها» کلید خورده است که در آن تلاش میشود با ارائه روایتهای بدیل در روندی خزنده و مستمر و پیگیرانه، چشمانداز نسلهای جدید انقلاب از نقاط عطف تاریخ تغییر کند و نقش پایوران اصلی انقلاب و کسانی که در پیروزی و تثبیت آن نقش اساسی داشتند، به عنوان کسانی که دچار تندروی و افراط و دگماتیسم بودند، تخطئه شود، و در عوض چهرههایی چون مهندس بازرگان به عنوان اسطورههای «فرزانگی» و «عقلانیت» برجسته گردند.
صادق خرازیاز این رو، وبسایت تاریخ ایرانی، بدون مناسبت و بامناسبت، به بهانه یا بی بهانه، شرح حال و گزارشی درباره بازرگان و تفکر او (که قطعاً در تقابل با «اسلام سیاسی» حضرت امام (ره) بود) منتشر میکند، یا تلاش میکند با بازنشر گزارش مجلاتی چون اشپیگل و سایر نشریات غربی از مقطع انقلاب، انقلابیون را عناصری تندرو، بیمنطق و افراطی تصویر کند که اجازه کار به دولت «معقول» و «منطقی» بازرگان ندادند.
در این میان، «تاریخ ایرانی»، هر از چندی با انتشار «پروندههای ویژه»، درصدد احیا و تطهیر چهرههای وابسته به جبهه ملی و نهضت آزادی است که یکی از آخرین نمونههای آن، پرونده ویژهای در مدح و ثنای «عباس امیرانتظام»، سخنگوی دولت موقت بود که به جرم جاسوسی توسط دادگاه انقلاب به زندان ابد محکوم شده بود (گرچه عملاً بیش از ده سال در زندان نبود).
تلاش آشکار سایت وابسته به صادق خرازی برای تبلیغ مشی بازرگان القای خزندهی تغییرات مثبت شاه و غیرضروری بودن انقلاب «فرشته» نمایی از عباس امیرانتظامالبته بیش از یک دهه است که نشریات و مطبوعاتی که با پول و حمایت جریان کارگزاران منتشر میشوند، خط تبلیغ و ترویج بازرگان و نهضت آزادی را به پیش میبرند. گرچه برای حزب سیاسی که با سرفرازی و افتخار خود را «لیبرالیست اسلامی» میداند، اصلاً عجیب نیست که به دنبال احیای چهرههای لیبرال تاریخ معاصر و ترویج لیبرالیسم به عنوان جریان موازی «اسلام سیاسی» باشد.
نمونهای از نشریات کارگزارانی در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامیدر اوایل شهریور ۹۷، مصاحبهای از محسن صفایی فراهانی، از عناصر شورای مرکزی حزب منحله مشارکت با حسین دهباشی منتشر شد که در ان رسماً، فاجعه سینما رکس آبادان در مرداد ۵۷ را به گردن انقلابیون انداخت. البته در مطرح شدن این ادعا، نحوه سوال و القا مشهود مصاحبهگر، حسین دهباشی، هم نقش اساسی دارد، در واقع دهباشی این مدعا را مطرح میکند و با تاکید، به دنبال گرفتن تأیید از اوست که این تأیید را هم میگیرد.
محسن صفایی فراهانی بیشتر بخوانید:طراحی «جریان خاص» برای راهپیمایی ۲۲ بهمن / دستاوردهای اقتصادی انقلاب که نمیگویند!
لجبازی با راهپیمایی ۲۲ بهمن مردم / «اصقلاب و حق عزل» آنچه حجاریان برای ولنتاین میخواهد
برائت اصلاحطلبان از هاشمی و روحانی جدیتر شد / پروژه جدید تندروها برای تبدیل «اصلاحات» به «چپ عدالتخواه»
مصطفی تاجزاده، دیگر عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت و البته عضو شورای مرکزی سازمان منحله مجاهدین انقلاب و از افراطیترین چهرههای اردوگاه اصلاحات، در اسفند ۹۶، در مصاحبه با یک برنامه اینترنتی به نام «رادیکال اعتماد» (متعلق به روزنامه اعتماد)، رسماً و علناً انقلاب اسلامی را یک «اشتباه» خواند و اذعان کرد که دیگر نه او و نه همفکرانش به جمهوری اسلامی «اعتقادی» ندارند.
او در همین برنامه، قرار گرفتن مفهوم بلند و والای «ولایت فقیه» در قانون اساسی را که حتی وجود موجودیتی به نام ایران با این هیأت و مشخصات فعلی مدیون آن است، «بزرگترین اشتباه» خواند و ادامه سنت «مشروطه» را به عنوان الگوی ایدهآل خود مطرح کرد.
مصطفی تاجزادهاینها تنها مصادیقی از دهها مورد و مصداق در خصوص مواضع و رویکردهای وابستگان جریان موسوم به اصلاحات در قبال انقلاب اسلامی ایران است.
جدای از اینکه در رجعت به گذشته و بازنگری در مواضع این چهرهها و همفکران آنان در قبال مسائلی چون ولایت فقیه، مبانی دینی انقلاب، صدور انقلاب، ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر، مساله قائم مقام رهبری، باند مهدی هاشمی و مسائل مهم و تعیینکنده دیگر در تاریخ انقلاب، از همان دهه ۶۰ هم میشد اعوجاج و التقاط و انحراف را در تفکر ایشان تشخیص داد، لیکن همه این چهرهها در یک مورد مهم دیگر هم اشتراک دارند. موردی که ربطی وثیق با «بی غیرتی سیاسی» کنونی آنها در قبال انقلاب و در واقع «انقلابفروشی» امروز آنان دارد.
نکته آنجاست که هیچکدام از این چهرهها، چه پیش از انقلاب و چه بعد از آن، هیچ هزینه ملموسی بابت پیروزی انقلاب، استقرار، تثبیت و تداوم آن ندادهاند. پیش از انقلاب، تقریباً همه آنها زمانی در سال ۵۵ یا ۵۶ به جرگه انقلابیون پیوستند (باز هم به ادعای خودشان) که یا در خارج از کشور، دور از داغ و درفش و سرکوب وحشتناک دستگاه امنیتی شاه، در حال تحصیل بودند، یا اگر هم در داخل کشور بودند، زمانی به فعالیت انقلابی پرداختند که امواج انقلاب برخاسته بود و تحت تأثیر آن، رژیم شاه دچار اغتشاش و آشفتگی شده بود و دستگاه سرکوب آن، دیگر آن کارایی نیمه نخست دهه ۵۰ را نداشت.
این چهرهها اگر مثل حجاریان، از همان ابتدا وارد تشکیلات امنیتی-اطلاعاتی نظام انقلابی نوپا شدند، از اول پشتمیزنشین و نیروی ستادی بودند و هیچگاه اسلحه دست نگرفتند و وارد عملیات میدانی علیه گروهکهای مسلح و محارب نشدند. بگذریم از اینکه حجاریان پیش از انقلاب هم سابقه یک روز بازداشت ساواک یا شهربانی را ندارد.
مصطفی تاجزاده که در دو سال مانده به پیروزی انقلاب دانشجوی فنی در آمریکا بود، تازه از سال ۵۶ با تشکیل گروهی به اسم «فلق» در آمریکا با فعالیت انقلابی پیوند خورد. او در اواخر مهر ۵۷ وارد ایران شد که عملاً شیرازه دستگاه امنیتی شاه از هم پاشیده بود و از این رو، او هم پیش از انقلاب، هزینهای برای پیروزی انقلاب نداد. پس از انقلاب هم به گفته خودش، با وجود اینکه زیردست بهزاد نبوی در سازمان شبهنظامی مجاهدین انقلاب بود، وارد کارهای اطلاعاتی، نظامی یا امنیتی نشد و تمام وقتش به امور اداری سازمان میگذشت.
صادق خرازی هم که در مقطع پیروزی انقلاب نوجوانی ۱۵ ساله بود، سن و سالش به مبارزه قد نمیداد. بعد از انقلاب هم در اواخر جنگ، در مقطعی معاون ستاد تبلیغات جنگ شد، که هیچ ارتباطی به حضور در میدان نبرد نداشت و شغلی ستادی در تهران بود.
عباس عبدی هم باز به سان دیگر همفکرانش، نه یک روز سابقه ثبتشده انقلابیگری داشت و نه بعد از انقلاب در جریان مبارزه با گروهکها یا جنگ نقش مستقیمی ایفا کرد و اسلحه به دست گرفت.
بنابر این بدیهی است که امثال این افراد که اصطلاحاً بدون چک و چانه، بدون هزینه جانی و مالی، بعد از انقلاب بلافاصله در مصادر حساس حکومتی از قبیل اداره دوم ارتش، اطلاعات نخست وزیری، وزارت صنایع، ستاد تبلیغات جنگ و وزارت ارشاد اسلامی قرار گرفتند و شهد قدرت را چشیدند، امروز چندان علقهای میان خود و انقلاب احساس نمیکنند و به راحتی نسخه «عبور از انقلاب» یا حتی «برائت از انقلاب» را میپیچند. بگذریم از اینکه، مواضع رادیکال امروز آنها در تقابل با انقلاب و تلاش برای تحریف تاریخ آن، نشان میدهد که از ابتدا هم درست انقلاب را نشناختند و به آن باورمند نبودند و علقه و پیوند سالهای نخست پیروزی انقلاب هم بیشتر برای آنها یک «اتحاد تاکتیکی» محسوب میشد. وگرنه همین امروز در جریان اصلاحطلب هستند کسانی که گرچه زاویهدار با نظام و ولایت محسوب میشوند، لیکن به واسطه اینکه جزو سابقون انقلاب بودند و برای آرمان خود زمانی هزینه دادند، طعم زندان و شکنجه ساواک را چشیدند و سابقه حضور در عملیات در دفاع مقدس را دارند، به راحتی حاضر نیستند در اصل انقلاب تشکیک کنند یا جریانهایی چون نهضت آزادی یا جبهه ملی را بر «خط امام» و «اسلام سیاسی» حضرت امام (ره) ترجیح دهند. چه بسا که تندروی و و رادیکالیسم ایشان در مقاطعی هم تحت تأثیر و القائات امثال تاجزاده و حجاریان و عباس عبدی بوده باشد.
[۱] https://etemadonline.com/content/۲۶۹۹۳۹
منبع: مشرق
کلیدواژه: بودجه 98 تحولات ونزوئلا حمله تروریستی زاهدان اردوگاه اصلاحات اصلاح طلبان جنگ روایت ها حسین دهباشی دفاع مقدس سایت تاریخ ایرانی سعید حجاریان صادق خرازی عباس امیرانتظام عباس عبدی عقلانیت کارگزاران لیبرالیسم محسن صفایی فراهانی مصطفی تاجزاده نهضت آزادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۶۳۸۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناکامی آملی لاریجانی و قالیباف در سال ۱۴۰۲ /دولتِ رئیسی «نمره تجدیدی» گرفت /زلزله یا انتخابات ۱۱ اسفند؟!
تارا مهدویان: سالی که گذشت؛ گرچه بدون اتفاقات شیرین سپری نشد اما اتفاقات تلخ آن نیز کم نبود، مهمترین آن را باید وضعیت سخت معیشتی مردم در پی تورم و گرانی های بی رویه دانست.
در سیاست داخلی نیز سال ۱۴۰۲، بسترساز انتخابات همزمان مجلس دوازدهم شورای اسلامی و مجلس ششم خبرگان رهبری بود. انتخاباتی که فراز و نشیب هایی زیادی داشت و با تکرار ردصلاحیت هایی مشابه آنچه در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ رخ داد، در نهایت با مشارکت پایین (۴۱ درصدی) نسبت به دوره های پیشین به پایان رسید.
اما بهترین و بدترین اتفاق سیاسی سال ۱۴۰۲ چه بود؟ کدام سیاستمداران موفق ظاهر شدند و کدامیک ناموفق؟ نمره دولت و مجلس در سال ۱۴۰۲ چند است؟ برخی از چهره های سیاسی در گپ و گفت با خبرگزاری خبرآنلاین، به این سوالات پاسخ داده اند.
زلزله یا انتخابات ۱۱ اسفند؟!در این میان، شخصیت هایی چون رسول منتجب نیا، غلامعلی رجایی و غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی انتخابات مجلس دوازدهم و رد صلاحیت های گسترده را بدترین اتفاق سال دانسته اند.
رجایی، وقوع زلزله را بهتر از این انتخابات دانسته و گفته است: « اگر جایی زلزله می آمد به مراتب بهتر بود. چون آن زلزله قابل جبران هست و بازسازی می شود و شاید عده ای هم از دنیا می روند که طبیعی است، اما اینکه یک نظام اعتبار سیاسی و اجتماعی خود را در نزد مردم از دست دهد، به مراتب آسیب ها و تبعات منفی بیشتری دارد، به خصوص در چانه زنی خارج از کشور دستش را خالی می کند».
وی همچنین ادامه داد: «در انتخابات اخیر به کلی جمهوریت رأی نیاورد و روی کار آمدن برخی افراطی هایی که تفکرشان تفکر مطرود بود، به ویژه بحث هایی که امثال رسایی در صدا و سیما مطرح کردند، یا حرف هایی که امثال ثابتی زد و با سعید جلیلی دستورالعمل آینده کارشان را مشخص کردند، به نظر من حضور خوبی را در مجلس آینده نداریم.»
جعفرزاده زاده ایمن آبادی نیز رد صلاحیت افراد اثرگذار در انتخابات را بدترین اتفاق سال ذکر کرده است.
در این میان مصطفی هاشمی طبا عدم توجه به مسائل محیط زیستی و آینده ایران را بدترین اتفاق می داند و می گوید: «کشور ما از لحاظ مسائل آب و انرژی و نشست زمین در حال پس روی است و هیچ فکر اساسی برای آنها نمی کنند.»
چهره هایی چون حمیدرضا ترقی و محمد هاشمی و سلیمی نمین نیز در این گپ و گفت تلخ ترین اتفاق را معرفی کردند.
بهترین اتفاق سال ۱۴۰۲ از نگاه چپ و راستاما بهترین اتفاق سیاسی سال ۱۴۰۲ چه بود؟ چهره هایی چون مصطفی هاشمی طبا و جعفرزاده ایمن آبادی معتقدند که اتفاق خوبی در سال گذشته رخ نداده است . اما برخی سیاسیون همچون سلیمی نمین و حمیدرضا ترقی، پرتاب ماهواره به مدار زمین را از جمله اتفاقات خوب در سال ۱۴۰۲ برشمرده اند و غلامعلی رجایی اهدای جایزه به نرگس محمدی را نقطه عطف خوانده است.
هم صادق لاریجانی ناکام ماند هم حدادعادل«کدام شخصیت های سیاسی،موفق یا ناموفق ظاهر شدند؟ سوال دیگری بود که از این چهره های سیاسی پرسیدیم که نظرات متفاوتی بیان شد.
منتجب نیا و حسین کنعانی مقدم دو چهره سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا هم نظر هستند و سیاستمدارانی که در سال اخیر، از صحنه سیاسی کناره گیری کرده و فعالیتی به خصوص در انتخابات ۱۱ اسفند ماه نداشته اند را موفق می دانند.
همچنین غلامعلی رجایی، از حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی به عنوان چهره موفق سال نام برده و گفته است:« آقای خاتمی با عدم حضور در انتخابات، این پیام را داد که هر حضوری می تواند مفید نباشد و برخی عدم حضورها پیامش موثرتر از حضور است.»
در این میان جعفرزاده ایمن آبادی از حسن روحانی به عنوان فرد موفق سال یاد کرده است: « سال ۱۴۰۲ برای آقای روحانی خیلی خوب بود. چون خیلی از سیاه نمایی ها درباره ایشان با عملکرد بسیار ضعیف آقای رئیسی نتیجه معکوس داد و مردم متوجه شدند که سیاه نمایی و در حقش جفا شده است.»
صادق لاریجانی به علت اینکه نتوانست در انتخابات مجلس ششم خبرگان از حوزه انتخابیه مازندران رأی آورد، به عنوان چهره سیاسی ناکام از نگاه غلامعلی رجایی و رسول منتجب نیا انتخاب شده است.
کنعانی مقدم نیز غلامعلی حدادعادل را به عنوان چهره ناکام سیاسی در سال ۱۴۰۲ معرفی کرده است.
نمره تجدیدی در کارنامه دولتِ رئیسی و مجلسِ قالیبافنمره ها به دولت سیزدهم و مجلس یازدهم نیز چنگی به دل نمی زند. برخی چهره های سیاسی به عملکرد مجلس و دولت سیزدهم در سال گذشته نمره تجدیدی (یعنی زیر ۱۰) داده اند. به طوریکه محمد هاشمی معتقد است مجلس یازدهم با ارفاق شاید نمره ۴ یا ۵ بگیرد.
در این میان، حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و محمود عباس زاده مشکینی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس تنها کسانی بودند که به عملکرد دولت سیزدهم نمره ای بالای ۱۷ داده اند. در این باره ترقی گفته است :« دولت سیزدهم در سال گذشته بسیاری از مشکلات و بدهی های گذشته دولت را توانست تامین کرده و بدهی های خارجی را به حداقل رساند. همچنین در جهت رونق تولید تواسنت گام های خوبی را بردارد. در بحث سیاست خارجی نیز از نظر بستن قراردادهای مهم با قدرت های جهان توفقیات خوبی داشت.»
درباره مجلس یازدهم هم بیان کرده است:« مجلس یازدهم گام های خوبی را در زمینه کسب و کار، حل مشکلات مربوط به فرهنگیان و بازنشستگان و اصلاح نظام بودجه در کشور و مسائلی چون خنثی کردن تحریم های آمریکا برداشته است.»
* در جدول زیر نظر چهره های سیاسی درباره بدترین ها و بهترین های سال ۱۴۰۲ را می خوانید؛
ردیف | اسامی/ سمت | بهترین اتفاق سال ۱۴۰۲ | بدترین اتفاق سال ۱۴۰۲ | موفق ترین سیاستمدار سال ۱۴۰۲ | ناکام ترین سیاستمدار سال ۱۴۰۲ | نمره به دولت در سال ۱۴۰۲ | نمره به مجلس در سال ۱۴۰۲ |
۱ | غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی/ نماینده ادوار مجلس | * برای مردم اتفاق خوبی رخ نداد . | *رد صلاحیت افراد اثرگذار در انتخابات | * حسن روحانی | *ابراهیم رئیسی * محمدباقر قالیباف | *زیر ۷ | *زیر ۱۰ |
۲ | حسین کنعانی مقدم/ فعال سیاسی اصولگرا | *انتخابات مجلس دوازدهم | *کاهش ارزش پول ملی | *کسانی که از سیاست کناره گیری کردند. | * غلامعلی حدادعادل | *نمره ۱۲ | *زیر ۱۰ |
۳ | سیدمصطفی هاشمی طبا/ فعال سیاسی اصلاح طلب | *بهترین اتفاقی نداشتیم. | *عدم توجه به مسائل محیط زیستی و آینده ایران | *هیچ کس | *هیچکدام شان موفق نبودند که بخواهم ناکام ترین را نام ببرم. | *هیچ نمره ای نمی گیرند. | *هیچ نمره ای نمی گیرند. |
۴ | حمیدرضا ترقی/ عضو حزب مؤتلفه اسلامی | *رشد مشارکت سیاسی مردم در صحنه های مختلف کشور *پرتاپ ماهواره برای چندمین بار | *حادثه تروریستی کرمان و شاهچراغ شیراز | *مقام معظم رهبری | *مصطفی تاج زاده | *بین ۱۷ و ۱۸ است | *بین ۱۷ و ۱۸ است |
۵ | غلامعلی رجایی / فعال سیاسی اعتدال گرا | * اعطای جایزه به نرگس محمدی | * انتخابات اخیر | * سیدمحمد خاتمی *مهدی کروبی * میرحسین موسوی | *صادق لاریجانی | *نمره قابل قبول نمی دهم. | *نمره ۱۲ |
۶ | عباس سلیمی نمین/ فعال سیاسی اصولگرا | * فرستادن ماهواره به مدار زمین *موفقیت های علمی | *جنایت غزه | *محمد اسلامی رئیس انرژی اتمی | * محمدحسین حسینی معاون پارلمانی رئیس جمهور | *باید ارزیابی شود، نمی توانم به راحتی نمره دهم. | *باید ارزیابی شود، نمی توانم به راحتی نمره دهم |
۷ | رسول منتجب نیا/ دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی | * عدم حضور مردم در انتخابات که نوعی مبارزه مدنی مردم در انتخابات ۱۴۰۲ بود. | *انتخابات مجلس دوازدهم | * آنهایی که چهره مثبت و موفق هستند آنهایی هستند در صحنه سیاسی حضور نداشتند مثل آقایان خاتمی، کروبی و موسوی | *صادق لاریجانی | *زیر ۱۰ | *ضعیف ترین مجلس تاریخ انقلاب اسلامی *نمره بسیار پایینی می گیرد |
۸ | محمد هاشمی/ رئیس اسبق صداوسیما | *اتفاقات را رصد نکردم. | *حادثه تروریستی کرمان | *ارزیابی دقیق ندارم | *نظری ندارم | *نمره ۱۰ | *بین ۴ تا ۵ |
۹ | حسین سبحانی نیا/ نماینده ادوار مجلس | *مشارکت مردم در انتخابات * حضور ۴۱ درصدی مردم تثبیت موضع قبلی جمهوری اسلامی بود که انشاءالله ما مواضع اصولی و ارزشی و اساسی انقلاب را تثبیت کنیم. | * حادثه تروریستی کرمان * جنایت غزه | * تلاش هایی که از ناحیه مسئولین حدمتگزار در سطوح مختلف کشور انجام گرفته چه در دولت و چه در مجلس و بخش های مختلف خصوصی، آنهایی که در چارچوب وظیفه محوله خوب عمل کردند و رضایت مردم را در پی داشتند، چهره های موفق انقلاب اسلامی بودند. | *چهره هایی که به وظایفشان عمل نکردند و موجبات ناراحتی مردم را فراهم کرده اند، اگرچه در ظاهر آدم موجهی باشند، ولی چهره موفقی نیستند. | * بین ۱۴ تا ۱۵ | * بین ۱۲ و ۱۳ و حداکثر ۱۴ |
۱۰ | محمود عباس زاده مشکینی/ عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس | *شکستن هیمنه رژیم صهیونیستی و عملیات طوفان الاقصی *نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در یک رویکرد کاملا مقتدرانه مقر تروریست ها را که در خاک برخی کشورهای همسایه سکنی گزیده بودند را با اقتدار مورد برخورد نظامی قرار دادند. | *عملیات تروریستی در شاهچراغ، سیستان و بلوچستان و علیه مردم بی گناه کشورمان به ویژه زنان و کودکان. | *حسین امیرعبداللهیان | * با توجه به ظرفیت های بسیار زیاد کشور و استحقاق مردم و آرمان بسیار بلند نظام و انقلاب اسلامی و انتظارات مقام رهبری از مدیران و چهره های سیاسی، در مقایسه با این طراز مدیریت به نظر من همه ما مدیران و فعالان سیاسی در مقابل این انتظارات و این استحقاق خدماتمان بسیار کم است و آن را ناکافی می دانم و کارهای بزرگی هم که شده است در استحقاق ملت ایران نمی دانم. | * بالای ۱۷-۱۸ | * از ۲۰ ماده درسی، در ۱۷-۱۸ مورد نمره خوبی گرفت اما در یکی دو سه مواد نمره خوبی نمی گیرد. |
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1884349