دخترها پدر را بالای چوبه دار فرستادند
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۷۵۱۱۶
ساعت ۸:۳۰ صبح ۲۱ آبان سال ۹۳ جنایتی خانوادگی به پلیس اعلام شد.
به دنبال این تماس تیم تحقیق راهی محل شده و با جسد خونین زن ۳۲ سالهای مواجه شدند.
یکی از همسایهها در تحقیقات گفت: ساعت ۸ صبح بود که با صدای داد و فریاد همسایهمان از خواب بیدار شدم. در خانه را که باز کردم شوهر سابق یکی از همسایهها را دیدم که به شدت عصبانی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درحالی که بررسیها برای دستگیری مرد فراری ادامه داشت ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه همان روز و تنها ۳ ساعت پس از جنایت مرد جوان به کلانتری رفت و به قتل همسرش اعتراف کرد.
او در تحقیقات گفت: «سه سال پیش از همسرم جدا شدم و این درحالی بود که او را هنوز دوست داشتم. در این مدت تلاش زیادی کردم تا همسرم دوباره به زندگیام برگردد، اما او هربار شرایطی جدید پیش پایم میگذاشت.
روز حادثه ساعت ۸ صبح به بهانه گردش به در خانه او رفتم تا با هم بیرون برویم، اما گفت: قصد دارد با گروهی از دوستانش به مسافرت برود.
همین موضوع مرا عصبانی کرد وقتی اعتراض کردم، گفت: از من متنفر است و نمیخواهد دوباره با من زندگی کند؛ همین باعث شد کنترلم را از دست بدهم، درحالی که از دستش بسیار عصبانی شده بودم به داخل آشپزخانه رفته و با برداشتن چاقویی به همسرم حمله کردم، حالا هم از این کارم پشیمانم؛ من او را خیلی دوست داشتم.
با اعتراف متهم به جنایت او به بازسازی صحنه قتل پرداخت و با تکمیل تحقیقات پرونده مرد همسرکش برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
وی درحالی پای میز محاکمه رفت که دخترانش خواهان قصاص وی بودند.
بدین ترتیب قضات دادگاه حکم قصاص متهم را صادر کردند و با تأیید این حکم از سوی دیوانعالی کشور مرد همسرکش چهارشنبه گذشته پای چوبه دار رفت و به مجازات رسید.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: خواب قتل دادگاه کیفری استان تهران دادگاه کیفری استان تهران طلاق قتل قصاص حکم اعدام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۷۵۱۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز به اعدام محکوم شدند
به گزارش تابناک، روزنامه ایران نوشت: یک سال قبل دختر ۱۷ سالهای به نام مهتاب به همراه مادرش با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد از سوی 4 پسر مورد تعرض قرار گرفته است.وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: دو هفته قبل در مسیر مدرسه با پسری به نام نیما آشنا شدم و چند روز باهم مکالمه تلفنی داشتیم و او به من ابراز علاقه کرد، بعد از یک هفته هم با هم قرار گذاشتیم تا همدیگر را ببینیم.
من هم برای اینکه تنها نباشم با دوستم نسرین به سر قرار رفتم. نیما هم با برادر، پسرعمو و یکی از دوستانش به نام شهرام سر قرار آمد، آنها ما را سوار خودرویشان کردند و به بهانه تفریح و گشت وگذار در خارج از شهر ما را به بیابانهای ورامین بردند. وقتی به آنجا رسیدیم ناگهان حس بدی پیدا کردم چون آنجا محلی برای تفریح نبود، از نیما خواستم تا برگردیم اما آنها بدون توجه به اعتراض من و دوستم به ما حمله کرده و به زور به ما تعرض کردند، بعد هم ما را در نزدیکی خانهمان از ماشین پیاده کردند. وقتی وارد خانه شدم آنقدر وضعیت پریشانی داشتم که مادرم خیلی سریع با دیدن من متوجه شد اتفاقی برایم افتاده است. من هم موضوع را برایش تعریف کردم و تصمیم گرفتیم از آنها شکایت کنیم. البته نسرین به خاطر ترس از اینکه خانوادهاش متوجه موضوع نشوند شکایت نکرد.
با ثبت این شکایت، مأموران 4 پسر جوان را ردیابی و بازداشت کردند.پس از بازداشت متهمان، نسرین هم با مراجعه به پلیس آگاهی از 4 متهم شکایت کرد.در ادامه دو شاکی پرونده با دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شدند و کارشناسان این سازمان پس از معاینه و بررسی آثار ضرب و شتم، تعرض به دو دختر جوان را تأیید کردند.با تکمیل تحقیقات برای 4 متهم پرونده کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه مهتاب به جایگاه رفت و گفت: اعتماد بیجای من باعث شد تا زندگی خودم و دوستم نابود شود. ما در آن بیابان التماس میکردیم و اشک میریختیم اما نیما و آن 3 نفر بدون توجه به التماس و گریههای ما به طرز وحشیانهای کتکمان زدند و تعرض کردند. از آن روز به بعد یک لحظه آرامش ندارم و به لحاظ روانی آسیب زیادی دیدهام. به همین خاطر حاضر نیستم آنها را ببخشم و برای آنها درخواست اشد مجازات دارم.
پس از آن نسرین به جایگاه رفت و درحالی که اشک میریخت، گفت: همه واقعیت را مهتاب گفت اما من فقط این را میگویم که این 4 نفر کاری کردند که از ترسم نمیخواستم به خانهمان برگردم و در نهایت هم به خاطر عواقب این موضوع واقعیت را به خانوادهام نگفتم. حتی از ترس اینکه آنها دوباره آزارم دهند یا خانوادهام پی به این ماجرا ببرند، تصمیم گرفتم شکایت نکنم تا اینکه متوجه شدم آنها دستگیر شدهاند و بعد شکایت کردم. حالا هم نه رضایت میدهم و نه میبخشم و درخواست حکم اعدام برای متهمان دارم.سپس 3 متهم یک به یک به جایگاه رفتند و اتهام تجاوز به عنف را نپذیرفتند و ادعا کردند که با 2 شاکی پرونده دوست بودند و رابطه با میل و خواسته دوطرف صورت گرفته بود.
شهرام ۱۷ ساله هم که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود، اتهامش را نپذیرفت و مدعی شد مهتاب و دوستش را آزار نداده است.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، گزارشهای کارشناسان پزشکی قانونی و پلیس، دو برادر و پسر عمویشان را به اعدام محکوم کردند و از آنجا که شهرام در زمان ارتکاب جرم زیر سن 18 سالگی بوده، به ۵ سال حبس محکوم شد.