ظریف: نتانیاهو رئیس همه چوپانهای دروغگو در کنار کارخانه بمب هستهای،کشور من را تهدید کرد
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۷۹۴۶۰
خبرگزاری میزان- وزیر امور خارجه، گفت: آیا این ایران است که تهدید به نابودی دیگران میکند و یا نتانیاهو رئیس همه چوپانهای دروغگو است که آشکارا تهدید به کشور من را نموده است، آن هم زمانی که در کنار کارخانه ساخت بمبهای هستهای اش ایستاده است؟ اینجا هیچ تئاتری – از جمله آنچه نمایش پنس معاون رئیس جمهور آمریکا بازی کرده است – نمیتواند حقیقت را مشوه کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گروه سیاسی خبرگزاری میزان؛ محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، امرو در پنجاه و پنجمین کنفرانس امنیتی مونیخ، سخنرانی کرد.
متن سخنان ظریف در کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۱۹ به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
متن سخنرانی جناب آقای دکتر ظریف وزیرمحترم امورخارجه
در کنفرانس امنیتی مونیخ
۲۷ بهمن ماه ۱۳۹۷
خانمها و آقایان
دوشنبه گذشته میلیونها ایرانی با شرکت در راهپیماییهای گسترده چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را جشن گرفتند که چنان زلزلهای ستون سلطه آمریکا در غرب آسیا را نابود کرد.
البته ایالات متحده هرگز با این واقعیت که ایران از حق ابتدایی تعیین سرنوشت برای خود استفاده نمود، کنار نیامده است. به همین دلیل برای مدت طولانی است که به طرز بیمار گونهای بر روی ایران متمرکز شده و یک اشتغال ذهنی وسواس گونه نسبت به ایران پیدا کرده است که تاکنون نیز ادامه یافته است.
مشوه کردن چهره کشور من سیاست در دسترسی بوده که توسط ۷ رئیس جمهور قبلی آمریکا مورد بهره برداری قرار گرفته است؛ سیاستی که در دولتهای اقماری آمریکا خود را در پشت آن مخفی نموده اند. آمریکا بسیار پیشتر از این میبایست این بیماری بدخیم خود را مداوا میکرد، چرا که امروز تبدیل به یکی از بزرگترین خطرات حتی برای منافع خودش و البته صلح و امنیت بین المللی شده است.
طی دو سال گذشته ایالات متحده دشمنی خود بر ضد ایران را به یک سطح افراطی جدید رسانده است که بهترین مثال آن نقض یک جانبه و غیرقانونی تعهداتش در ذیل برجامی که به سختی مذاکره شده و با اجماع به تایید شورای امنیت رسید. ایالات متحده اکنون در تلاش برای وادار کردن بقیه به نقض قطعنامه شورای امنیت است که به صورت آشکارا خواستار عادی سازی روابط اقتصادی با ایران شده است.
در نشست اخیر " افراد بی علاقه " و " آشکارا مجبور شده" در ورشو، معاون رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا هر دو اروپا را حتی برای تلاش در جهت عمل به تعهداتش ذیل برجام و قعطنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت – بدون آنکه موفقیت عملی زیادی را بدست آورده باشد – مورد سرزنش قرار دادند. دیروز در همین مونیخ، پنس معاون رئیس جمهور آمریکا این مضحکه را مجددا تکرار کرد و گردن کشانه عنوان نمود که اروپا میبایست به آمریکا پیوسته و بدون در نظر گرفتن امنیت خود را تعهدات برجامی اش را نقض کند. اتهامات نفرت آمیز وی به ایران، بویژه اتهام جاهلانه وی در نسبت دادن یهودی ستیزی به وارثان مردمی که در تورات به پاس نجات دادن یهودیان، مسیح خوانده شده، مضحک و در عین حال خطرناک است.
این تمرکز بیمار گونه و وسواس فکری بدخیم نسبت به ایران هزینههای زیادی را بر بقیه و بویژه منطقه، که برای ۴۰ سال از پیامدهای ناشی از اصرار آمریکا بر انتخاباتهای غلط آن آسیب دیده، تحمیل کرده است.
آمریکا مبتنی بر این تمرکز بیمارگونه و وسواس روان پریشانه خودش، برای مدت طولانی مشوق ماجراجویی مخرب و یاغی گری دولتهای اغماری خودش بوده است: از تسلیح صدام حسین بر جنگ بر ضد ایران تا حمایت از افراط گری؛ از کمک و معاونت در جرم ویران کردن سوریه و بمباران بی گناهان در یمن تا سرپوش گذاشتن بر حبس یک نخست وزیر و مسلح کردن یک خبرنگار. همزمان، ایالات متحده به صورت سیستماتیک تجاوزهای دائمی و شرم آور اسرائیل بر ضد فلسطینیها را موجه جلوه داده و بر نقض جدی حاکمیت لبنان و سوریه سرپوش گذاشته است؛ و همه به بهانه " مهار ایران " انجام شده است.
خانمها و آقایان
ایالات متحده ادعا میکند و برخی نیز طوطی وار و چشم بسته و طوطی وار اتهامات مطروحه را تکرار میکنند، که ایران در منطقه دخالت میکند. اما هیچکس تاکنون از آنکه کشور پرسیده است که منطقه چه کسی؟ و فقط یک نگاه کوتاه به نقشه بیندازید. ارتش ایالات متحده ده هزار کیلومتر راه طی کرده تا پایگاههای خود را در مرزهای ما برپا کند. در عین حال، منابع منطقه را از طریق معادلات تسلیحاتی دوشیده است. بر اساس برآورد محافظه کارانه، هزینههای نظامی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به تنهایی در سال جاری بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد شد که ۷ برابر ایران است؛ بنابراین، چه کسی واقعا ناامنی را به منطقه صادر میکند؟
و چه چیزی منطقه را بیشتر تهدید میکند؟
موشکهای بیشماری که برای وحشت یمن بکار رفته اند؟ و یا موشکیهای دفاعی ایران که تنها و صرفا بر ضد داعش در دفاع مشروع از خود استفاده شده اند؟
آیا این ایران است که تهدید به نابودی به دیگران میکند و یا نتانیاهو رئیس همه چوپانهای دروغگو است که آشکارا تهدید به کشور من را نموده است، آن هم زمانی که در کنار کارخانه ساخت بمبهای هستهای اش ایستاده است؟ اینجا هیچ تئاتری – از جمله آنچه نمایش پنس معاون رئیس جمهور آمریکا بازی کرده است – نمیتواند حقیقت را مشوه کند.
در واقع هر روز ملتهای بیشتری مواضع صریح خود در خصوص این واقعیت را آشکار میکنند که ایالات متحده اکنون به تنهایی بزرگترین منبع بی ثبات کننده در منطقه ما است. در حالی که ما در اینجا جمع شده ایم قانون گذاری عراقی خروج نیروهای آمریکایی را مطرح کرده اند و پس از بیش از ۱۷ سال شکست در افغانستان، ایالات متحده اکنون در حال مذاکره با طالبان است تا عقب نشینی کند.
در مقابل، ایستادگی ما در کنار مردم عراق و سوریه برای مقابله با تروریستها را داعش را در مرز کامل محو قرار داده است و این در حالی است که این دو کشور برخوردار از سطحی از صلح و ثبات شده اند که طی سالهای اخیر شاهد آن نبوده ایم.
من پس از مذاکرات سوچی وارد مونیخ شده ام، شهری که در آن جناب آقای رئیس جمهور روحانی گفتگوهای خود را با همتاهای روسی و ترک را برای ارتقا صلح در سوریه ادامه داد. پیش از آن نیز طی دیدار از عراق و لبنان به مدت ۷ روز با مقامات دولتی، رهبران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشوها برای کار مشترک به منظور تقویت ثبات وارتقا فرصتهای اقتصادی دو جانبه در منطقه ما گفتگو داشته ایم.
اما اشتغال ذهنی و تمرکز بیمارگونه و سرکشانه آمریکا بر علیه ایران، این پیروزیهایی که به سختی به دست آمده است را به خطر انداخته اند.
در جبهه دیگر نیز اجرای کامل برجام از سوی ایران که به رغم خروج آمریکا ادامه یافته است، نقش اصلی در کاهش تنش و افزایش ثبات منطقهای و جهانی ایفا کرده است. اما ایران نمیتواند به تنهایی هزینههای دستاوردهای جهانی را بپردازد؛ چه توافق هستهای باشد و یا مبارزه با قاچاق مواد مخدر و یا قاچاق انسان. اروپا نیز لازم است سرمایه گذاری کند. بسیاری در دنیا و بویژه در این قاره به گونهای زیبا در مورد چند جانبه گرایی صحبت میکند. اما اکنون لازم است در مسیری دیگر قدم بگذارند. برای مثال، ایجاد INTEX بسیار کمتر از تعهدات سه کشور اروپایی که برای نجات برجام داده بودند، انجام گرفته است.
در حالی که ما علاقمندی خود را به تعامل نشان داده ایم، اما برای امنیت، ثبات، رشد و پیشرفت خود وابسته به دیگران نیستیم. ما تنها به ملت خود متکی هستیم. از این رو است که ۴۰ سال فشار حداکثری ادعایی آمریکا شامل مشوه کردن چهره ایران، جنگ، تحریمها و ترور - از جمله حمله وحشیانه تروریستی چهارشنبه در خاک کشور من که از خارج حمایت شد – هیچگاه نتوانسته است ملت ایران را به زانو درآورده و یا منطق تصمیم گیری ملت ایران را تحت تاثیر قرار دهند.
دوستان برجسته.
هدف سیاست خارجی ایران با هدف ایجاد و تقویت " منطقه قوی " است که مانع اصلی ظهور تمایلات سلطه جویانه از جانب هر قدرتی، چه منطقهای و یا جهانی، میگردد، طراحی شده است.
یک منطقه قوی در تعریف ساده به معنی اعتماد بیشتر، تجارت بیشتر و تعامل بیشتر مابین کشورهای منطقه در مقایسه با قدرتهای بیرون منطقه هست.
این امر نیازمند ثبات سیاسی و سرزمینی درون زا؛ اتکا بر مردم به عنوان منبع مشروعیت، امنیت و پیشرفت؛ هماهنگ سازی میان هویتهای ملی و منطقهای؛ مشارکت همگان در برقراری صلح؛ و در پیش گرفتن خویشتن داری راهبردی است.
خانمها و آقایان
برغم سخنرانی جاهلانه شنیده شده طی روزهای گذشته توسط مقامات آمریکا، من مایل هستم به شما یادآوری کنم که ما ایرانیها وارثان یک تمدن بزرگ باشیم. تمامیت بشریت امروزه بر یک قایق سوار است و یا ما با هم به ساحل امن میرسیم و یا با هم غرق میشویم. شاعر شناخته شده ما سعدی این حقیقت را ۹۰۰ سال قبل این گونه بیان نموده است:
بنی آدم اعضا یک ییکرند که در آفریشن ز. یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: ظریف کنفرانس مونیخ وزیر خارجه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۷۹۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دست برتر ایران و روایت وارونه غربگرایان
چرا افراطیون مدعی اصلاحات، اصرار دارند که نقش «بلندگوهای دشمن در ایران» را ایفا کنند و برای بهرهمندی آمریکا از امتیازات بیشتر، از یکدیگر سبقت میگیرند؟!
به گزارش مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: وقتی هر روز صبح نگاهی به صفحات اول روزنامههای مدعی اصلاحات میاندازیم و یا اظهارات برخی مدعیان اصلاحات را مرور میکنیم، به وضوح ردپای عملیات روانی دشمن را در برخی از این روزنامهها و اظهارنظرها میبینیم. به این نمونهها توجه کنید:
۱- روز گذشته روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «مدیریت تنشهای اخیر و چند پرسش» نوشت:«به نظر میرسد پس از تنش اخیر با اسرائیل و مخالفت آمریکا با افزایش تنش، بیش از چند سال اخیر زمان برای آغاز گفتوگوهای مستقیم میان ایران و آمریکا مساعد شده است.
هر دو کشور از تشدید تنشها در خاورمیانه راضی نیستند.همین کافی است تا پایهای برای آغاز دور تازهای از تعامل باشد. آیا میتوان امیدوار بود که در پس تنشهای اخیر شاهد نوعی تجدیدنظر در روشها بود و در نتیجه گفتوگوی غیرمستقیم و سپس مستقیم ایران و آمریکا وارد سرفصل تازهای شود؟»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«بنا بر برداشتی که از رویدادهای اخیر میتوان داشت، تنش بیشتر مضر است.کاهش تنش هم نیاز منطقه است، بنابراین در این شرایط برای پیشبرد اهداف بزرگتر به چیزی نیاز است؟ پاسخ مشخص است تقویت دیپلماسی برای آغاز گفتوگوی ایران با آمریکا.»
۲- در روزهای گذشته روزنامه هم میهن در مطلبی با عنوان «زمان چیدن میوه پاسخ نظامی ایران» نوشت:«جنگ هیچگاه هدف و غایت نیست. وقت آن رسیده است که ایران میوه اقدام نظامی و دفاع مشروع خود را بچیند. تنها راه رسیدن به این منافع، از طریق مذاکره است. ایران باید نشان بدهد که بعد از اقدام به دفاع مشروع، آماده مذاکره با کشورهای حامی اسرائیل و به ویژه آمریکا است. اگر ما از حجم ادبیات گزنده و بیاثر خود نسبت به آمریکا و غرب کاهش دهیم و به سمت مذاکره برویم، آمریکاییها هم مشتاق مذاکره هستند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«ما باید بتوانیم از یک اقدام نظامی مشروع، یک دستاورد سیاسی ایجاد کنیم. اگر ما مدعی هستیم که غربیها فهمیدهاند قدرت ما چه اندازه است، آمادگی ما در چه حدی است، تا چه حد توان آتش و پاسخگویی و بازدارندگی داریم، بهجای اینکه به سمتی برویم که باعث جنگ شود تا توانمندیهای ما مصروف شود، باید از شمشیر در نیام برای گرفتن امتیاز از غربیها استفاده کنیم.»
۳- سخنگوی دولت اصلاحات چندی پیش در توئیتی نوشت:«حالا که مجامع حقوقی و سازمانهای بینالمللی اسرائیل را به خاطر حمله به کنسولگری ایران تحت فشار قرار دادهاند و آمریکا ایران را به خویشتنداری دعوت کرده، مذاکره مستقیم با آمریکا را شروع کرده و ما به ازای خویشتنداری را طلب کنید. فرصتها چون ابر بهاری در گذر هستند.»
۴- روزنامه شرق اخیرا در مطلبی با عنوان« احیای برجام در میانه بحران؟» نوشت:«در حالی که با توجه به تحولات منطقهای و جهانی، احتمال احیای برجام کمرنگتر از هر زمان دیگری است، اخیرا نشریه انگلیسی آی خبر داد که کاخ سفید در حال بررسی توافق هستهای جدید با ایران در ازای لغو برخی تحریمهای اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمام عیار در منطقه جلوگیری کند. این منبع بدون ذکر نامش، فاش کرد که یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیسجمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای ایران میبیند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه مدعی شد:«گفت وگوهایی هم درباره احیای برجام با جانشین رابرت مالی صورت گرفته است که نشان میدهد اکنون مذاکرات برجامی... در حال پیگیری است.»
اکنون تحولات به گونهای رقم خورده است که ایران و محور مقاومت، در مقابل آمریکا و متحدانش، دست برتر را دارند. در این شرایط آمریکا به شدت نیازمند روکردن یک برگ برنده برای خود است و «مذاکره با ایران» دقیقا همان چیزی است که برای واشنگتن حکم «امتیاز ویژه و طلایی» را دارد.
یک سؤال؛ آیا مذاکره با آمریکا، برای ایران نیز حکم «امتیاز» و «برگ برنده» را دارد؟ پاسخ قطعا منفی است. تجربه ثابت کرده است که آمریکا در مذاکره، به دنبال نتیجهای است که از طریق «جنگ» یا «تحریم» به دنبال آن بوده و چون نتوانسته از آن طرق، به نتیجه مطلوب خود دست یابد، راه سوم که همان مذاکره است را انتخاب کرده است.
نشان به آن نشان که در دولت قبل، به واسطه مذاکرات هستهای و امضای برجام، همزمان هم در قلب رآکتور هستهای بتن ریخته شد و هم تحریمها دو برابر شد.
«وندی شرمن» دیپلمات ارشد آمریکایی و از اعضای تیم مذاکرهکننده آمریکا- مرداد ۱۳۹۷- در مقالهای در نشریه فارن افرز نوشت:«کاری که برجام با برنامه هستهای ایران کرد، جنگ هم نمیتوانست انجام دهد.»
شرمن در بخش دیگری از این مقاله نوشته بود:«زمانی که گفتوگوهای چندجانبه سال ۲۰۱۳ از سر گرفته شد، چندین سال از وضع تحریمهای شدید علیه تهران میگذشت؛ اما با وجود همه این تحریمها، ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را به ۱۹ هزار رسانده بود. تحریمها ممکن است به اقتصاد ایران آسیب رسانده باشد، اما آنچنان تاثیری در برنامه هستهای این کشور نداشت.»
پیش از آن نیز مقامات آمریکایی از جمله «باراک اوباما» رئیسجمهور اسبق این کشور صراحتاً گفته بود که با غلاف اسلحه و بدون شلیک حتی یک گلوله، صنعت هستهای ایران را از کار انداختیم.
افراطیون مدعی اصلاحات در حالی پالس مذاکره مستقیم با آمریکا را ارسال میکنند که حتی متحدان آمریکا نیز به خسارت بار بودن نزدیکی با آمریکا اعتراف کردهاند. به عنوان نمونه چندی پیش «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه در مصاحبه با خبرنگاران گفته بود: « اروپا باید در برابر فشار برای تبدیل شدن به «دنبالهروهای آمریکا» مقاومت کند... اروپا باید وابستگی خود به آمریکا را کاهش دهد...اروپا باید وابستگی خود به «فراسرزمینی بودن دلار آمریکا» را نیز کاهش دهد.»
«جانت یلن» وزیر خزانهداری آمریکا چندی پیش در نشستی در کمیته امور مالی مجلس نمایندگان آمریکا اعتراف کرد که استفاده از دلار در دنیا رو به کاهش است و تحریمها علیه ایران، حتی متحدان آمریکا را به فکر استفاده از ارزهای جایگزین در مبادلات جهانی انداخته است.
روزنامه «فایننشال تایمز» نیز چندی پیش در مطلبی نوشت:«سیاستهای آمریکا برای مقابله با تهران شکست خورده است... تداوم پیشرفتهای هستهای ایران در کنار افزایش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی، از نشانههای شکست سیاستهای غرب در قبال ایران است.» هفتهنامه اکونومیست نیز پیش از این در تحلیلی با اشاره به رویارویی ایران و آمریکا نوشته بود: «در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران دست بالا را دارد.»
حال سؤال اینجاست که چرا افراطیون مدعی اصلاحات، اصرار دارند که نقش «بلندگوهای دشمن در ایران» را ایفا کنند و برای بهرهمندی آمریکا از امتیازات بیشتر، از یکدیگر سبقت میگیرند؟!
هر وقت از پادوها و دنبالههای دشمن در داخل کشور صحبت میشود، رسانهها و فعالین مدعی اصلاحات به خط شده و به گویندگان این واقعیت، برچسب «متوهم» و «خیالپرداز» میزنند. این فرافکنی و فرار به جلو در حالی است که در کارنامه طیف تندرو مدعی اصلاحات، مستندات متعددی در این خصوص وجود دارد.
از «علیاصغر رمضانپور» معاون فرهنگی وزیر ارشاد در دولت اصلاحات- و سردبیر فعلی شبکه تروریستی و ضدایرانی «اینترنشنال» تا «حسین باستانی» از نزدیکان خاتمی و خبرنگار فراری منتسب به طیف مدعی اصلاحات. وی هر روز صبح تا قبل از ساعت هفتونیم، بولتنی برای مطالعه رئیس دولت اصلاحات آماده میکرد. بولتنی که به مرور برای هیئت دولت، رئیسمجلس و سایر چهرههای کلیدی اصلاحات هم فرستاده میشد.
و از «مرجان شیخالاسلامی آل آقا» از فعالین رسانهای جریان مدعی اصلاحات و از متهمین اصلی پرونده ۶/۶ میلیارد یورویی پتروشیمی و متهم به مشارکت اخلال در نظام اقتصادی کشور و تحصیل مال نامشروع به مبلغ هفت میلیون دلار که سال ۹۶ از کشور متواری شد، تا کاملیا انتخابیفرد و مجتبی واحدی و فریبا داوودی مهاجر و رکسانا صابری و نفیسه کوهنورد و فرناز قاضیزاده و اکبر گنجی و ابراهیم نبوی و فرشته قاضی و رضا حقیقتنژاد و نیکآهنگ کوثر و مانا نیستانی و امید معماریان و هوشنگ اسدی و نوشابه امیری و محمد مساعد و جمشید برزگر و اردشیر امیرارجمند و نیما راشدان و...
اینها کسانی هستند که با قلمفروشی و وطنفروشی در خدمت سرویسهای جاسوسی غربی بودند و پس از آن نقاب از چهره برداشته و از کشور متواری شده و در دامان اربابان خود مشغول پادویی و مزدوری شدند.
ما در قریب به سه سال اخیر شاهد هستیم که «دیپلماسی پویا و فعال منطقهای و جهانی» جای «دیپلماسی انفعالی» را گرفته و این تغییر ریل گذاری، دستاوردهای بزرگی را در پی داشته است.
بهتر است افراطیون مدعی اصلاحات، این اظهارنظر وزیر امور خارجه دولت قبل را که در پایان کار دولت مدعی تدبیر و امید گفته بود، آویزه گوش خود کنند. وی گفته بود:«با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمیافتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان میکردند و نه با فشار حداکثری ترامپ مواجه میشدیم.»