Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش حوزه سینما  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، هر هفته گزارشی از پرفروش‌ترین فیلم‌های اکران شده در سطح جهان منتشر می‌شود که از فروش، اکران فیلم‌ها و انیمیشن‌های بزرگ در سطح جهان خبر می‌دهد.

در زیر به آخرین وضعیت فروش فیلم ها، در هفته جاری اشاره شده است:

  ۵) روز مرگت مبارک۲ Happy Death Day ۲U

فصل اول فیلم روز مرگت مبارک که با بودجه‌ای معادل ۴.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

۸ میلیون دلار تولید شده بود، سال گذشته به روی پرده‌های سینما رفت و موفق شد حدود ۱۲۳ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کند. کریستوفر لندن که کارگردانی قسمت اول فیلم را بر عهده داشته، کارگردانی و نوشتن فیلمنامه در فصل دوم را نیز بر عهده داشته است.

این موفقیت باعث شد تا کمپانی یونیورسال پیکچرز و بلوم هاوس دستور ساخت دنباله این فیلم را خیلی زود صادر کنند و امیدوار باشند که دنباله این فیلم موفقیت قسمت اول را تکرار کند.

جسیکا راث در نقش تری گلبمن، ایزرائیل بروسارد در نقش کارتر دیویس، روبی مدین در نقش لوری اسپنگلر، سورج شارما در نقش سامار گوش، سارا یارکین در نقش دری مورگن وریچل متیوز در نقش دنیل باسمن، از جمله بازیگرانی هستند که در فیلم روز مرگت مبارک حضور دارند و به ایفای نقش پرداخته‌اند.

این فیلم داستان تری گلبمن را روایت می‌کند که در روز تولدش کشته می‌شود؛ اما او در همان روز دوباره از خواب بیدار می‌شود و باید این روز را هر بار سپری و تکرار کند و در پایان کشته شود تا کشف کند که چه کسی او را کشته و چرا این کار را کرده است. حال در این قسمت تری متوجه می‌شود که مرگ به طرز شگفت انگیزی از هر خطری که در اطرافش است، به او نزدیک‌تر است.

این فیلم در افتتاحیه خود در آمریکای شمالی توانست با در اختیار داشتن ۳۲۰۷ سالن سینما به فروشی معادل ۹/۸ میلیون دلار دست پیدا کند و در رتبه پنجم جدول فروش هفتگی قرار گیرد.

۴) آنچه مردان می‌خواهند What Men Want

کارگردان این فیلم آدام شنکمن است که به سراغ یک فیلم کمدی دسته چندم رفته است.

آنچه مردان می‌خواهند» یک اقتباس از فیلم «آنچه زنان می‌خواهند» است. فیلمی که مربوط به گذشته است و در دورانی ساخته شد که همه عاشق مل گیبسون بودند. اما اینجا جنسیت فرق کرده و مانند فیلم‌های «شکارچیان روح» و «هشت یار اوشن» مردان از زنان پیروی می‌کنند.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: این قصه داستان زنی به نام الی را روایت می‌کند که یک ناظر ورزشی موفق است و همکاران مرد او دائما در تلاش هستند او را بیرون کنند. زمانی که او یک ترفیع بزرگ که بسیار لایق آن بود را از دست می‌دهد، به طور مداوم از خود می‌پرسد که چه چیز دیگری برای موفق شدن در یک دنیای مردانه نیاز دارد. این موضوع ادامه پیدا می‌کند تا زمانی که بعد از یک حادثه توانایی شنیدن افکار مرد‌ها را به دست می‌آورد.

در این فیلم بازیگرانی همچون جاش برنر، کریستن لیدلو و تاراجی پی هانسون به ایفای نقش پرداخته اند.

این فیلم کمدی در هفته دوم نمایش خود توانست ۱۰/۹ میلیون دلار فروش کند و در جایگاه چهارم جدول فروش هفتگی قرار گیرد.

۳) آیا این رمانتیک نیست Isn't It Romantic

فیلم سینمایی آیا این رمانتیک نیست یک فیلم کمدی آمریکایی به کارگردانی تاد استراوس-شولسون است و توسط ارین کاردیلو، دانا فاکس، کتی سیلبرمن و پائولا پهل به نگارش درآمده است. از بازیگران این فیلم می‌توان به آدام دواین، پرینکا چوپارا، لیام همسورث اشاره کرد.

داستان این فیلم درباره زن جوانی است که علاقه زیادی به عاشق شدن دارد، حالا او خود را گرفتار یک کمدی عاشقانه می‌یابد.

این فیلم کمدی در هفته نخست خود توانست با در اختیار داشتن ۳۴۴۴ سالن سینما در آمریکای شمالی به فروشی معادل ۱۴/۲ میلیون دلار برسد و در جایگاه سوم جدول فروش جای گیرد.

۲) فیلم لگو ۲: قسمت دوم The LEGO Movie ۲: The Second Part

کمپانی برادران وارنر در تازه‌ترین انیمیشن داستانی خود به سراغ فصل دوم لگو رفته که مایک میچل آن را کارگردانی کرده است.
کریس پرت، الیزابت بنکس، ویل آرنت، تیفانی هدیش، استفانی بیاتریز، چنینگ تیتوم، جونا هیل، نیک آفرمن، چارلی دی و آرتورو کاسترو، از جمله بازیگرانی هستند که به‌عنوان صداپیشه در انیمیشن لگو حضور دارند و صداپیشگی شخصیت‌های این انیمیشن را بر عهده دارند. مایک میچل، کارگردان این انیمشن، کارگردانی کارتون محبوب ترول‌ها را نیز در کارنامه دارد. فیل لرد، کریستوفر میلر، جرد استرن، میشل مورگان و رافائل باب واکسبرگ، وظیفه نوشتن فیلمنامه دنباله انیمیشن لگو را بر عهده داشته‌اند.

فصل اول انیمیشن The Lego Movie در سال ۲۰۱۴ به‌روی پرده‌های سینما رفت و موفقیت این انیمیشن باعث ایجاد دنیای سینمایی انیمیشن‌های لگویی شد. این انیمیشن علاوه بر دریافت نقد‌های بسیار مثبت، موفق شد بیش از ۴۶۹ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کند. با این حال، این انیمیشن یکی از غایبان اسکار سال ۲۰۱۵ در بخش بهترین انیمیشن سال بود.

این فیلم انیمیشن در هفته دوم نمایش خود توانست به فروش ۲۱/۲ میلیون دلاری دست پیدا کند و در رتبه دوم جدول فروش هفتگی قرار گیرد.

۱) آلیتا؛ فرشته جنگ Alita: Battle Angel

فیلم سینمایی آلیتا یکی از جدیدترین آثار اکشن و ماجراجویی تخیلی کمپانی فاکس قرن بیستم است که به‌دست رابرت رودریگز کارگردانی شده است. در فیلم آلیتا: فرشته جنگ، بازیگران و هنرمندانی همچون رزا سلزار در نقش آلیتا، کریستف والتس در نقش دکتر دایسون ایدو، جنیفر کانلی در نقش چیرن، ماهرشالا علی در نقش وکتور و چند تن دیگر حضور داشته و به ایفای نقش پرداخته‌اند.

داستان این فیلم براساس سری رمان‌های گرافیکی به نام آلیتا فرشته جنگ (Battle Angel Alita) است. این سری رمان توسط یوکیتو کیشیرو نوشته شده است. داستان و اتفاقات این فیلم در قرن ۲۶ جریان دارد و حول محور یک دختر سایبورگی می‌چرخد که دچار فراموشی شده است. او توسط یک دکتر از یک آشغال‌دانی و اوراقی نجات پیدا کرد. آلیتا توسط همین دکتر بازسازی شد و در مسیری قرار گرفت که در طی آن به شکار جنایتکاران فاسد و شرور می‌رفت.

در خلاصه قصه این فیلم آمده است: زمانی که آلیتا (با بازی رزا سلزار) به هوش می‌آید و متوجه می‌شود که در آن آینده‌ای که هیچ شناختی از آن ندارد، خودش را هم به یاد نمی‌آورد و خاطراتش را از دست داده، توسط فردی به نام ایدو (کریستوفر والتز) تحت حمایت و پشتیبانی قرار گرفت. ایدو یک دکتر با محبت و خوش قلب به حساب می‌آید که متوجه شد درون این پوسته سایبورگی رها شده و قلب و روح یک زن جوان با یک گذشته‌ فوق‌العاده قرار دارد. همانطور که آلیتا یاد می‌گرفت که چگونه زندگی جدید خود را سپری کند و در خیابان‌های ترسناک شهر آیرون سیتی نجات یابد، ایدو هم تلاش می‌کرد تا او را از تاریخ اسرار‌آمیزش حفظ کند. با این حال، دوست خیابانی و باهوش آلیتا به نام هیوگو (با بازی کین جانسون) به جای کمک کردن، تصمیم گرفت که دلیلی برای بازگرداندن خاطرات او باشد. تنها همین زمان بود که نیرو‌های فاسد و مرگباری که شهر را اداره می‌کردند به وجود آلیتا پی بردند و به سراغ او رفتند. همینجا بود که آلیتا، سرنخی مرتبط با گذشته‌اش پیدا کرد؛ او توانایی‌های مبارزه‌ای منحصر به فردی داشت که حتی قدرتمندترین افراد هم نمی‌توانستند او را متوقف یا کنترل کنند. اگر او بتواند از چنگ آن‌ها در امان بماند، می‌تواند کلیدی برای نجات دادن دوستان، خانواده و دنیایی که عاشق آن شد، باشد.

این فیلم در هفته اول اکران خود با در اختیار داشتن ۳۷۹۰ سالن سینما توانست ۲۷/۸ میلیون دلار فروش کند و به تنهایی در صدر جدول فروش هفتگی قرار گیرد.

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: فیلم سینمایی سینمای جهان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۸۸۰۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وظیفه فراموش‌شده سینمای کمدی

  استاندارهای کمدی‌فانتزی
قبل از پرداختن به این‌که سال گربه چطور فیلمی است، لازم است درباره ژانر کمدی فانتزی گفت؛ این ژانر همان‌طور که از نامش بر می‌آید، باید دربرگیرنده المان‌های هر دو ژانر کمدی و فانتزی باشد و حداقل باید چهار اصل را رعایت کند تا بتواند یک اثر استاندارد نام بگیرد. اولین اصل این است که داستان بایدهمذات‌پنداری را درمخاطب خود برانگیزد تا مخاطب بتواند وارد دنیای فیلم شود.دومین اصل ایجاد یک پایان خوش وعاری ازخشونت واقعی است؛ زیرا اگر فیلم غیر ازاین باشد، دیگر یک کمدی فانتزی نیست.اصل سوم توجیه وجود قدرت(بخش فانتزی فیلم)وچگونگی دست یافتن کاراکترهای فیلم به قدرت وتعامل شخصیت‌ها باقدرت فراطبیعی درون فیلم است(بخش کمدی داستان) ودر نهایت به وقوع پیوستن اتفاقات فیلم در جهت شخصیت‌های خوب داستان است. حال با این تعاریف به بررسی فیلم سال گربه خواهیم پرداخت که آیا توانسته در درجه اول یک فیلم استاندارد باشد یا خیر. 
   
نحسی در فیلمی شلخته
فیلم سال گربه، داستان پسربچه‌ای به نام جهانگیر غزنوی با بازی بهرام افشاری است که در سالی خاص براساس طالع‌بینی چینی به دنیا آمده است؛ سال گربه. همان‌گونه که در فیلم نیز به آن اشاره می‌شود، سال گربه یک ویژگی خاص دارد و آن این است که سال گربه، سال نحسی است و هر ۱۲ سال هر کس در نزدیکی جهانگیر باشد، می‌میرد در حالی که خود جهانگیر همیشه به گونه‌ای از مرگ فرار می‌کند.در کنار این موضوع، هسته اصلی داستان را علاقه زیاد جهانگیر به مشهور شدن شکل می‌دهد و قرار است این دو موضوع دو بخش اصلی ژانر فانتزی کمدی فیلم سال گربه را تشکیل دهد.همواره اولین اصل در داستان‌نویسی، ایجاد دنیا یا فضایی است که مخاطب را به درون خود بکشد و اصطلاحا مخاطب بتواند با شخصیت‌های داستان همذات‌پنداری بکند. نکته‌ای که در سال گربه شاهد آن نیستیم، درواقع این فیلم اصلا به سمت ساختن یک فضا نمی‌رود و صرفا توجیهی می‌آورد تا بتواند سرسری از وجه فانتزی خود عبور کند. همان‌طور که پیش از این گفته شد، بخش فانتزی داستان صرفا همان توضیحی است که در ابتدای داستان می‌شنویم، توضیحی که حتی در عالم واقع و در طالع‌بینی چینی گزاره‌ای نیست که بتوان به آن استناد کرد و در کل ما با فیلمی شلخته و دم‌دستی مواجه هستیم. 
   
شوخی‌های بی‌مایه گربه‌ای
در بخش دیگر ماجرا یعنی بخش کمدی فیلم سال گربه هم اوضاع بهتر از بخش فانتزی آن نیست؛ بدیهی‌ترین اصل برای ساختن یک شوخی، مقدمه‌چینی و ساختن فضا و اصطلاحا آماده کردن مخاطب برای خنده گرفتن است. این اصل آن‌قدر بدیهی است که اگر خودتان نیز بخواهید در جمعی لطیفه‌ای تعریف کنید، ناخودآگاه مقدمه‌چینی می‌کنید و سپس به خود شوخی می‌رسید اما در فیلم سال گربه اصلا شاهد چنین مقدمه‌چینی‌هایی نیستیم. سراسر فیلم پر شده از شوخی‌های بی‌مزه‌ای که شاید در نزدیک به دو ساعت فیلم، نهایتا دو شوخی باشد که بتواند به معنای واقعی از مخاطب خود لبخند بگیرد. تا اینجای کار سال گربه نتوانسته از اولین اصل و مهم‌ترین آنکه همه گونه‌های داستان را دربر می‌گیرد را رعایت کند و به همین خاطر مخاطب هنگام تماشای فیلم با داستانی شلخته و شوخی‌هایی بی‌مایه روبه‌رو است. 
   
از شوخی‌های رکیک تا رابطه‌های خارج از عرف
سال گربه از همان ابتدای فیلم شوخی‌های خود را شروع می‌کند با خورده شدن قابله جهانگیر توسط گرگ، مردن پیرترین فرد روستا به خاطر نحسی جهانگیر و همین‌طور این شوخی‌های بی‌مزه تا آخر فیلم ادامه پیدا کرده، فرصتی برای به‌اصطلاح جا افتادن شوخی‌ها نمی‌دهد و این مساله، بزرگ‌ترین ضربه را به فیلم زده است. دیگر نکته مهم درباره شوخی‌های فیلم سال گربه، جنس شوخی‌های این فیلم است؛ جنس شوخی‌های این فیلم به گونه‌ای است که سال گربه را ابدا نمی‌توان یک کمدی خانوادگی دانست؛  بخش اعظمی از شوخی‌های این فیلم مملو از حرف‌های رکیک، نشان دادن و استعمال مواد مخدر و حتی رابطه‌های خارج از عرف است. اگر سینمای ایران مبتنی بر یک نظام رده‌بندی سنی بود و سفت و سخت بر این نظام تاکید و آن را اجرا می‌کرد، حتما کمتر شاهد این بودیم که خانواده‌ها با ناآگاهی مطلق به تماشای این دست از فیلم‌ها بنشینند.‌
   
طالع‌بینی بدون هیچ قلاب ذهنی
سال گربه همان‌طور که پیش از این بررسی شد ازنظرکمدیف نه اثر موفقی است و نه اثری استاندارد اماهمان‌طور که سازندگان آن باور دارند سال گربه نه یک اثرصرفا کمدی که اثری فانتزی نیز به شمارمی‌آید.البته این نکته درستی است که هراثری دارای حقه‌های سینمایی باشد یا المانی غیرواقعی درداستان خود داشته باشد، می‌تواند وارد ژانر فانتزی شود اما نکته مهم‌تر این است که بخش فانتزی را فارغ از این‌که دنیایی وسیع باشد یا نقطه‌ای کوچک،چگونه به مخاطب ارائه می‌شود ومخاطب آیا می‌تواند آن را بپذیرد یا خیر؟ گفتن این نکته البته الزامی است اگر داستانی فانتزی بخواهد همراهی مخاطب را به دست بیاورد باید در پس مفهوم فانتزی که معرفی می‌کند قلابی برای وصل کردن ذهن مخاطب درواقعیت وجود داشته باشد.مانند آنچه در فرانچایز مردان سیاه‌پوش شاهد آن بودیم یا در فیلم من زمین رادوست دارم.به عنوان مثال درفیلم سال گربه که نام خودراازیکی ازسال‌های طالع‌بینی چینی برداشته است، شخصیت جهانگیرهشدارمی‌دهد که دراین سال کسی نزدیک من نیاید؛ اما برای این ویژگی هیچ قلاب ذهنی محکمی برای مخاطب ارائه نمی‌شود ومخاطب با این‌که فیلم گاه وبیگاه روی این‌عنصر فانتزی تاکیدمی‌کنداما نمی‌تواند آن را بپذیرد.‌
   
ابتذال ژانر کمدی
درمواجهه با فیلم‌های کمدی همواره این سؤال پیش می‌آید که هدف ازساختن یک فیلم کمدی چیست؟ آیا فیلمی که صرفا بتواند مخاطب خود را بخنداند، فیلم موفقی است؟ جواب این سوالات تا حد زیادی در نوع جهان‌بینی کارگردان و صاحب اثر قرار دارد؛ اما ایده‌آل ژانر کمدی آن است که پیش از آن که بخنداند، یک فیلم دغدغه‌مند باشد. البته باید گفت که این ایده‌آل چیز جدیدی نیست؛ اگر کمی آشنایی با سینمای کلاسیک و دنیای ادبیات داشته باشید، متوجه می‌شوید که آثار کلاسیک ژانر کمدی سینما همواره با نگاه به جامعه و نقد‌های اجتماعی و سیاسی ساخته می‌شوند. در دنیای ادبیات نیز به همین ترتیب است. گویی این یک اصل در پدید آوردن آثار طنز یا کمدی بوده؛ به عنوان مثال در ادبیات ایران نیز شاهد مثال‌هایی هستیم مانند آثار عبید زاکانی که مملو از نقدهای اجتماعی زمانه خود است یا تلخک‌ها در دربار شاهان که همان‌طور که از اسم‌شان بر‌می‌آید یکی از وظایف‌شان گرفتن زهر انتقادهای اجتماعی بود تا بتوانند برای شاهان کاستی‌های اجتماعی را بازگو کنند.‌  امروزه اما آثار کمدی‌ای را می‌بینیم که وظیفه اصلی خود را فراموش کرده‌اند و روی جنبه خنداندن مخاطب تکیه کرده‌اند که البته نتیجه این کار شده است مجموعه‌ای از شوخی‌های مبتذل. در سینمای ایران اما متاسفانه بیشتر شاهد ابتذال ژانر کمدی هستیم و یکی از نمونه‌های این ابتذال را می‌توان در فیلم سال گربه دید که درون آن همه جور شوخی بی‌مایه و ممنوع برای کودکان وجود دارد.

نزدیک «سال گربه» نشوید
درسینما هیچ وقت فروش بالا یا اقبال عمومی دلیلی بر کیفیت فیلم نیست؛همان‌طور که در این چند ماه اخیر شاهد بودیم که فیلمی مانند هاوایی یا همین سال گربه فروش بالایی داشته اما از کیفیتی حداقلی برخوردار هستند.دلیل این امر نیز یا به حجم گسترده تبلیغات این فیلم‌ها برمی‌گردد یا به خاطر ستاره‌ای که در این فیلم‌ها بازی می‌کند، مانند بازی بهرام افشاری در فیلم سال گربه که یادآور فیلم فسیل‌ است.‌ نکته دیگر این‌که اگر به دنبال فیلمی خانوادگی می‌گردید تا ساعاتی مفرح را برای خانواده خود بسازید ابدا نزدیک فیلم سال گربه نشوید؛ مگر این‌که با فروش و استعمال مواد مخدر و مسکرات، شوخی‌های سخیف یا حتی روابط خارج از عرف مشکلی نداشته باشید!‌ خلاصه اینکه‌ فیلم سال گربه اگر در این مدت توانسته به موفقیت‌هایی در فروش دست پیدا کند تمام، مدیون شهرت شخص بهرام افشاری است که این روزها در اوج فعالیت حرفه‌ای خود به سر می‌برد‌ وگرنه این فیلم از نظر داستان که مهم‌ترین بخشی از هر فیلمی است، نقطه قوتی ندارد.

دیگر خبرها

  • افزایش ۹ درصدی مخاطبان سینما‌های خراسان رضوی در فروردین ۱۴۰۳
  • تیم هورسان رامسر انصراف داد/ سایپا به لیگ برتر والیبال بازگشت
  • انتقادها به «گناه فرشته» و ماجرای سخنان جنجالی یک مدیر!
  • اقتباس بهترین راه ارتباط کودکان با سینما
  • درگیر شدن با «عروس خیابان فرشته»/ فیلمنامه‌ از بازیگر مهم‌تر است
  • خروج هفته‌ای ۵ تا ۱۵ هزار دلار سرمایه از کشور برای تبلیغات ماهواره‌ای/ به تبلیغات ماهواره‌ای وابسته شدیم
  • باز هم سال سینمای کمدی؟
  • وظیفه فراموش‌شده سینمای کمدی
  • روز‌های پرفروش و پرمخاطب سینما در فروردین‌ماه
  • اعلام روزهای پرفروش و پرمخاطب سینما در فروردین‌ ماه