گزارش تسنیم|۶۷ سالگی ترکیه در ناتو و تغییر موقعیت متقابل
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۸۹۷۵۱
بیاعتنایی دولت فعلی آمریکا به اهمیت ناتو٬ تحولات جدید نظام بینالملل و نزدیک شدن ترکیه به روسیه٬ همگی شواهدی هستند که تغییر موقعیت متقابل ترکیه و ناتو را به عنوان یک واقعیت جدید برجسته میکند. ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۶ بین الملل اروپا ترکیه و اوراسیا نظرات - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، هفتاد سال از تاسیس ناتو میگذرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید این مهمترین عامل برای تقویت گفتمان جهان دوقطبی بود. پس از چند سال٬ موسسین ناتو به این نتیجه رسیدند که یکی از کشورهایی که میتواند در ناتو نقش مهمی ایفا کند٬ ترکیه است. چرا که جغرافیای ترکیه از سویی امکان اعمال کنترل بیشتر بر روسیه و دریای سیاه را در اختیار ناتو مینهاد و از دیگر سو٬ قرار گرفتن این کشور دریاپایه به عنوان نقطه تلاقی شرق و غرب٬ میتوانست بر آینده جهان اسلام نیز تاثیر بگذارد.
به ویژه با توجه به این که ترکیه در جنگ کُره قابلیتهای خود را نشان داده و به عضویت رسمی سازمان ملل هم درآمده بود. چنین شد که ترکیه در سال 1952 به عنوان سیزدهمین عضو ناتو انتخاب شد. جالب اینجاست که یونان هم در همین سال به عنوان عضو در ناتو قرار گرفته و با توجه به همسایگی ترکیه و یونان و ذهنیت تاریخی این دو کشور نسبت به همدیگر٬ پیداست که سیاستگذاران ناتو٬ خواهان آن بودهاند که این دو کشور را در یک جبهه قرار دهند.
پایگاه فرماندهی نیروی زمینی ناتو در شهر دریایی و استراتژیک ازمیر٬ پایگاه موشکی بالستیکی ناتو در کورهجیک ملاتیا و همچنین استفاده نیروهای ناتو از پایگاه هوایی انجرلیک در استان آدانا٬ مجموعهای از استعدادهای نظامی ناتو در ترکیه است که به طور همزمان از توان مداخله زودهنگام در بسیاری از حوزههای جغرافیایی پیرامون ترکیه برخوردار است.
ارتش ترکیه٬ پس از آمریکا٬ پرجمعیتترین ارتش کشورهای عضو ناتو است و تاکنون در پروندههایی نظیر افغانستان٬ عراق و کوزوو٬ ترکیه با اعزام نیرو٬ نقش خود را در ناتو ایفا کرده است.
از این گذشته٬ بسیاری از ژنرالها و دیگر مقامات نظامی و امنیتی ارتش و سرویس اطلاعاتی میت ترکیه در دورههای آموزشی واکنش سریع و آموزش فرماندهی ناتو در آلمان و بلژیک٬ شرکت کردهاند. برخی از تحلیلگران سیاسی و امنیتی ترکیه بر این باورند که این مساله – یعنی اعزام مقامات نظامی و امنیتی ترکیه به قرارگاههای ناتو- موجب آن شده که یک نیروی پنهان سیاسی – اقتصادی موسوم به گلادیوهای ناتو٬ راههایی برای نفوذ در ساختار امنیتی و اطلاعتی ترکیه پیدا کنند.
ناتو و سنت سیاسی ترکیه
اگر چه جمهوری ترکیه در همان سالیان آغازین عمر خود٬ نزدیک شدن به غرب به ویژه اروپا و تبعیت از ناسیونالیسم افراطی آلمانی و ایتالیایی و مبارزه جدی با کمونیسم را در دستور کار خود قرار داد، اما پس از جنگ جهانی دوم٬ ترکیه در موقعیتی قرار گرفت که عملاً به یکی از اصلیترین ابزارهای کنترل غرب بر قدرت اتحاد جماهیر شوروی به کار گرفته شد و در دوران جنگ سرد٬ ناتو به خوبی توانست از این ابزار بهره بگیرد.
یکی از مهمترین تاثیرات عضویت ترکیه در ناتو بر سنت سیاسی این کشور٬ برجسته شدن قشر نظامیان غرب گرا در شکل دهی سنت سیاسی و اجرایی و تحولات اجتماعی ترکیه بود. ژنرالهای مقتدر ناتو از آبشخور همین احساس قدرتی که از ناتو میگرفتند٬ در سال 1960 با یک کودتای نظامی قاطع٬ عدنان مندرس را از نخست وزیری کنار زده و او را در جزیره ایمرالی اعدام کردند و در سال 1980 میلادی نیز یک بار دیگر این تجربه را تکرار کرده و سنت اقتدار نظامیان و کوچک شمردن اراده مردم٬ مجلس و دولت بروکرات و اراده احزاب را در ذهن ترکیه جا انداختند.
بنابراین بدون تردید٬ عضویت ترکیه در ناتو بر روند قدرت گرفتن ژنرالها در این کشور تاثیر گذاشته و مردم را با مشکلات بزرگی روبرو کرد.
اسلامگرایان٬ کردها٬ چپها٬ علویان و هر طیفی که خارج از دایره تنگ و محدود تفکر کمالیستی قرار گرفت٬ از ضربات ژنرالها در امان نماندند، اما این همه ماجرا نبود و تاثیر منفی عضویت ترکیه در ناتو تنها بر معادلات سیاسی و داخلی تاثیر نگذاشت. بلکه موجب آن شد که عملاً ترکیه را در شرایطی قرار دهد که نقش این کشور در معادلات خاورمیانه و جهان اسلام زدوده شده و به طور کامل در اردوگاه غرب قرار بگیرد.
یعنی با وجود آن که ترکیه در جغرافیای جهان اسلام قرار داشت، اما عملاً کاری به مسائل منطقه نداشت و سیاستهای خود را بر اساس خواستههای آمریکا و ناتو تنظیم میکرد. این روند حتی تا دوران نجمالدین اربکان نیز ادامه داشت و نخستین اقدامات عملی جریان محافظهکاران اسلامگرای ترکیه در سپهر سیاسی این کشور برای بازگشت به متن تحولات مرتبط با بلوک شرق و جهان اسلام٬ همان اقداماتی است که در دوران اربکان صورت گرفت.
او اندیشه تقویت روابط ترکیه با ایران٬ پاکستان و چند کشور اسلامی دیگر را به عنوان یک تفکر مبنایی مطرح کرد و در برخی از محافل رسمی و غیررسمی نیز در مورد آمریکا و ناتو سخنانی بر زبان آورد که به مذاق ژرنالها خوش نیامد و به همین خاطر٬ ژنرالها در سال 1997 میلادی٬ او را نیز کنار زدند.
ناتو و آکپارتی
از سال 2002 میلادی به این سو و پس از تثبیت قدرت حزب عدالت و توسعه (آکپارتی) در ترکیه٬ دولتمردان آنکارا به این باور رسیدند که نباید همچون اربکان٬ در برابر ناتو گارد بسته بگیرند.
احمد داوود اوغلو رهبر سابق حزب عدالت و توسعه و نخست وزیر اسبق ترکیه از نظریهپردازانی بود که به برجسته سازی نقش ترکیه در ناتو اعتقداد داشت و بر این باور بود که عضویت در ناتو نه تنها برای ترکیه سپر دفاعی میآفریند٬ در عین حال میتواند به ابزار و شتابدهندهای برای تقویت روابط آمریکا و اروپا تبدیل شود.
اما حالا و پس از چندین سال تجربه آکپارتی و به ویژه پس از بحران سوریه٬ آنکارا رفته رفته به این نتیجه رسیده که عضویت در ناتو نمیتواند الزاماً برای ترکیه همچون یک ابزار فشار عمل کند.
بیاعتنایی دولت فعلی آمریکا به اهمیت ناتو٬ تحولات جدید نظام بینالملل و نزدیک شدن ترکیه به روسیه٬ همگی شواهدی هستند که تغییر موقعیت متقابل ترکیه و ناتو را به عنوان یک واقعیت جدید برجسته میکند.
تاکید صدر اعظم آلمان بر ادامه حضور آمریکا و ناتو در افغانستاناوکراین خواستار حضور گستردهتر ناتو در دریای سیاه استاردوغان و اعضای اتاق فکر حزب عدالت و توسعه پس از کودتای نافرجام سال 2016 میلادی و همچنین پس از بحران سوریه٬ تا حد زیادی به عملکرد ناتو بدبین شدهاند و نمیخواهند همچون گذشته بر روی ناتو حساب باز کنند.
به همین خاطر در معادلات دفاعی و امنیتی ترکیه٬ به شکل همزمان٬ توجه به تامین تجهیزات نظامی و موشکی از روسیه و چین و همچنین تلاش برای رسیدن به خودکفایی در ساخت تسلیحات و ادوات نظامی٬ در استراتژی آکپارتی٬ جای گرفته است.
انتهای پیام/
R7650/P/S8,89,1414/CT4 واژه های کاربردی مرتبط اخبار "ترکیه"منبع: تسنیم
کلیدواژه: اخبار ترکیه اخبار ترکیه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۸۹۷۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تغییر محسوس سیاست خارجی عربستان
به گزارش جام جم آنلاین، تعامل سازنده با قدرتهای منطقهای به جای وضعیت تقابلی و مداخهجویانه به عربستان اجازه میدهد تمرکز خود را بر روی برنامه تحول اقتصادی و سند چشم انداز ۲۰۳۰ بگذارد و نفوذ خود را در جهان تقویت کند، اما درگیریهای منطقهای محدودیتها و موانعی را که دیپلماسی سعودی با آن مواجه میباشد، آشکار کرد.
ترکیبی از متغیرها نظیر کاهش اعتماد به تضمینهای امنیتی آمریکا، ضرورت اجرای اصلاحات اقتصادی و نیز هزینههای مادی و غیرمادی مداخله نظامی در یمن به تغییر سیاست خارجی عربستان سعودی منجر شد. با وجود این، عامل کلیدی که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان را تکان اساسی داد و متوجه اشتباه بودن سیاست خود کرد، حادثه سپتامبر ۲۰۱۹ بود که پالایشگاه نفتی بقیق و میدان نفتی خریص با موشکهای کروز و پهپاد هدف حمله قرار گرفتند و بیش از نیمی از تولید نفت عربستان سعودی مختل شد. در واکنش به این حمله و با توجه به تصمیم ایالات متحده آمریکا برای خودداری از اقدام متقابل علیه ایران، ریاض تلاشهای خود را برای گفت وگوی غیرمستقیم با ایران و تنشزدایی با تهران آغاز کرد.
عربستان سعودی پس از کنار گذاشتن سیاست تقابلی، در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس که ژانویه ۲۰۲۱ در العلا برگزار شد، به محاصره چهار ساله قطر پایان داد. دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز از این روند پیروی کردند و به این ترتیب اختلافات درون کشورهای خلیج فارس پایان یافت. سپس دیپلماتهای سعودی آوریل ۲۰۲۲ با میانجیگری سازمان ملل متحد با آتشبس با حوثیهای یمن موافقت کردند. سیاستگذاران سعودی گفتمان خود را درباره ترکیه تغییر دادند. در نشستی که ژوئن ۲۰۲۲ میان محمد بن سلمان و رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در آنکارا برگزار شد، دو طرف بر آغاز دور جدیدی از همکاری در روابط دوجانبه متعهد شدند.
به تبع آن، ریاض از تلاش نافرجام خود برای سرنگونی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه عقب نشینی کرد. شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان در سخنانی که فوریه ۲۰۲۳ در کنفرانس امنیتی مونیخ ایراد کرد، گفت: انزوای بشار اسد روبه پایان است و ادامه وضعیت موجود امکانپذیر نیست. هیچ راهی برای دستیابی به اهداف حداکثری وجود ندارد.
سه ماه بعد عربستان میزبان نشست اتحادیه عرب بود؛ در آن نشست اسد پس از ۱۲ سال مورد استقبال قرار گرفت و کار نمایندگیهای دیپلماتیک دو کشور از سرگرفته شد. همچنین مذاکراتی که در دورههای مختلف به وسیله عمان و عراق در دوره دو ساله تسهیل شده بود، سرانجام در مارس ۲۰۲۳ نتیجه داد و عربستان سعودی با میانجیگری چین بر سر احیای روابط دیپلماتیک با ایران به توافق دست یافت.
بن سلمان بر روی آماده کردن عربستان برای آینده پس از نفت و تنوع بخشی به اقتصاد متمرکز شده و دیپلماسی سعودی را در راستای ایفای نقش مستقل و تأثیرگذار در صحنه جهانی و حفظ منافع عربستان قرار داده است. بر این اساس، عربستان تعامل دیپلماتیک خود را افزایش داده و تلاش کرده است وجهه این کشور و شخص بن سلمان را بازسازی کند.
عربستان به این باور دست یافته است جهان امروز چندقطبی است؛ لذا در کنار حفظ اتحاد با آمریکا، کوشیده روابط خود را با مسکو و پکن تقویت کند. همچنین این کشور حضور خود را در مجامع بینالمللی مختلف افزایش داده و خود را به عنوان کشوری هوادار صلح و میانجی در اختلافات و تنشها معرفی کرده است.
جهت گیری عربستان به سمت آسیا و گسترش روابط با چین روبه افزایش است، اما رهبری عربستان میداند بعید است پکن در آینده نزدیک جانشین آمریکا به عنوان حافظ صلح و امنیت منطقه شود. با وجود این، ریاض کوشیده است به ایالات متحده نشان دهد حاضر به تن دادن به فشارهای این کشور نیست؛ از همین رو در برابر فشار واشنگتن و اروپا برای منزوی کردن روسیه مقاومت کرده و به همکاری با مسکو در زمینه سیاست نفتی در چارچوب اوپک پلاس ادامه داده است.
قدرت مالی عربستان سعودی این کشور را قادر میسازد نقش مهمی در چارچوب «گروه ۲۰» (بزرگترین بلوک اقتصادی جهان) ایفا کند. در جریان اجلاس سپتامبر ۲۰۲۳ مذاکره کنندگان سعودی توانستند طرح پیشنهادی «حذف سوختهای فسیلی» را اصلاح کنند. همچنین در حاشیه این نشست ایجاد گذرگاه هند-خاورمیانه-اروپا اعلام شد.
ریاض برای کشورهای جنوب جهانی (به ویژه در آفریقا) دیپلماسی خاصی دارد. نوامبر سال گذشته عربستان سعودی میزبان اجلاس سران عربستان و آفریقا بود؛ در این نشست رهبران ۵۰ کشور از سراسر آفریقا گردهم آمدند. بن سلمان متعهد شد به کشورهای آفریقایی بدهکار کمک کند؛ بر همین اساس وزارت دارایی عربستان سعودی از برنامه خود برای اختصاص ۵۳۳ میلیون دلار بودجه برای توسعه کشورهای آفریقایی خبر داد. بن سلمان همچنین از این اجلاس برای تضمین حمایت کشورهای آفریقایی از نامزدی سعودی برای میزبانی اکسپو ۲۰۳۰ و جام جهانی فوتبال ۲۰۳۴ استفاده کرد.
دیپلماسی چندجانبه عربستان سعودی به سمت شرق نیز گسترش یافته است. مارس ۲۰۲۳ کابینه عربستان پیوستن این کشور به سازمان همکاری شانگهای به سرکردگی پکن را تصویب کرد. چهار ماه بعد نشست افتتاحیه سران شورای همکاری خلیج فارس و پنج کشور آسیای مرکزی در جده برگزار شد.
همکاری سعودی با این پنج کشور میتواند راه را برای افزایش دسترسی عربستان به بازارهای این منطقه و سرمایهگذاری در این کشورها در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر و دیگر پروژهها هموار کند. عربستان همچنین درحال بررسی پذیرش دعوت این کشور به عضویت کامل گروه بریکس است.
میانجیگری در مناقشات موضوع جدیدی برای عربستان نیست؛ این کشور فعالانه در میانجیگری برخی مناقشات ازجمله مناقشه اعراب و اسرائیل و جنگ داخلی لبنان مشارکت داشته است. تمایل پادشاهی به میانجیگری نشان میدهد این کشور در پی آن است به عنوان قدرت، نفوذ خود را فراتر از کشورهای همسایه گسترش دهد.
سپتامبر ۲۰۲۲ عربستان و ترکیه برای تسهیل تبادل زندانی میان روسیه و اوکراین همکاری کردند. سه ماه بعد سعودیها به مبادله زندانی میان واشنگتن و مسکو کمک کردند. ماه می ۲۰۲۳ جده میزبان مذاکرات آتش بس میان ارتش سودان و نیروهای پشتیبانی سریع بود. اوت گذشته ریاض میزبان نشست دو روزه صلح درباره اوکراین بود که با حضور نمایندگانی از بیش از ۴۰ کشور برگزار شد.
این ابتکارات دیپلماتیک نشاندهنده گذار ریاض به سمت نقشی صلح محور و تغییر سیاست این کشور از تقابلی به تعاملی است. مذاکرات اوکراین در جده نه تنها عربستان سعودی را در کانون توجه قرار داد، بلکه این فرصت را برای بن سلمان فراهم کرد خود را به عنوان شخصیتی جهانی و بانفوذ معرفی کند.
ریاض با وجود تلاش برای تغییر دیپلماسی خود، همیشه به نتیجهای که دنبال میکرده، نرسیده و موانع قابل توجهی پیشروی خود دیده است. در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس رقابت شدیدی حاکم شده است و عربستان سعودی و امارات متحده عربی بر سر نفوذ بر بازارهای جهانی نفت و سیاستهای مربوط به یمن، سودان و حوزه دریای سرخ با یکدیگر اختلاف نظر دارند. این دو کشور همچنین درحال رقابت برای تبدیل شدن به قطبهای تجاری و توریستی برتر در منطقه و جذب سرمایهگذاری خارجی میباشند.
درباره تنش زدایی با ایران، ریاض و تهران موفق شدهاند از مواجهه نظامی جلوگیری کنند و گرم شدن روابط دیپلماتیک به آنها امکان داده است تمرکز خود را روی برنامههای داخلی قرار دهند. با وجود این، دو کشور هنوز هیچ توافقنامه مهمی امضا نکردهاند.
دیپلماسی عربستان سعودی در قبال آفریقا ممکن است سبب تقویت روابط اقتصادی دو طرف شود، ولی برخی رفتارهای ریاض مانند ادامه همکاری با کودتاچیان در کشورهای گابن، نیجر و سودان میتواند روابط عربستان و اتحادیه آفریقا را تحت تأثیر قرار دهد.
وال استریت ژورنال درباره بریکس به تازگی در مقالهای ادعا کرد، این مجموعه به بلوک سیاسیای برای مقابله با نفوذ غرب تبدیل شده است. این مقاله نگرانیهای ایجاد شده در کشورهای غربی را نشان میداد و بن سلمان با بیان اینکه بریکس گروهی علیه آمریکا یا غرب نیست، سعی کرد تصور موجود را اصلاح کند.
جنگ اسرائیل و حماس ثبات منطقه را مختل و تحقق اهداف سعودی را با مشکل مواجه کرده است. ریاض بر محوریت حل و فصل جامع موضوع فلسطین تأکید میکند، ولی میانداری مذاکرات با آمریکا در زمینه جنگ غزه را نه عربستان، بلکه قطر و مصر برعهده دارند. اگر ریاض نتواند یا نخواهد پس از جنگ نیروهای خود را در غزه مستقر کند و در بازسازی این منطقه مشارکت مالی داشته باشد، تلاشهای دیپلماتیکش برای حل موضوع فلسطین میتواند بیهوده باشد.
علاوه بر این، دوام کریدور پیشنهادی هند – خاورمیانه - اروپا منوط به احیای مذاکرات عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل است، هرچند چشم انداز مذاکرات مناسب نیست. وزارت امور خارجه عربستان به تازگی موضع خود را تکرار کرد که «هیچ روابط دیپلماتیکی با اسرائیل وجود نخواهد داشت، مگر اینکه کشور مستقل فلسطینی در مرزهای سال ۱۹۶۷ به پایتختی قدس شرقی تشکیل شود».
عربستان در سالهای اخیر تلاش خود را بر کاهش تنش با کشورهای دیگر، ارتقای پایگاه پادشاهی به عنوان قدرت منطقهای و رشد اقتصادی معطوف کرده است. تلاشهای دیپلماتیک عربستان به احیای شهرت بینالمللی این کشور که در پی سالها مداخله بحث برانگیز در دیگر کشورها خدشهدار شده بود، کمک کرده؛ اما ریاض در این مسیر با موانعی همچون تنشهای فزاینده میان آمریکا و چین، پیامدهای فروپاشی روابط روسیه و غرب بر سر جنگ اوکراین و جنگ اسرائیل و حماس مواجه است.
جنگ سودان و حملات حوثیها به کشتیرانی بینالمللی برای عربستان مشکلآفرین خواهد بود، زیرا طرحهای اقتصادی ریاض و کاهش اتکا به سوخت فسیلی برای تنوع بخشی به اقتصاد، به شدت بر توسعه سواحل دریای سرخ متکی است. احیای درگیریها در منطقه خاورمیانه و فراتر از آن، محدودیتهای دیپلماسی سعودی را آشکار کرده و این واقعیت را نشان داده است دستیابی به اهداف عالی اقتصادی عربستان به ثبات کلی در منطقه خاورمیانه بستگی دارد.
منبع: راهبرد معاصر