کتابهایی که دیدنشان تأسفآور است!
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۹۲۸۹۹
شاید یکی از تفریحهای دوستداران کتاب گشتن در میان کتابها، توقف کردن در مقابل عنوانها و به دست گرفتن کتابها و تورق آنها باشد، اما اینبار به دیدن کتابهایی رفتیم که دیدنشان ذوقآور نبود.
به گزارش ایسنا، پدیده چاپ غیرقانونی کتابها، پدیده جدیدی در صنعت نشر کشور ما نیست. در ابتدا کتابهایی که عنوان «ممنوع» به خود میگرفتند چاپ و عرضه میشدند اما بعد از مدتی متخلفان کتابهای پرفروش ناشران را هدف قرار دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنابراین گروهی از ناشران متضرر دور هم گرد آمدند و کارگروهی را با هزینه شخصی خودشان تشکیل دادند. اما این کارگروه بیشتر درگیر بروکراسی و برگزاری جلسه بود و اقدام عملیاتی نداشت. در پنجمین جلسه کارگروه، نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم دعوت شدند و در سال ۹۵ تفاهمنامهای بین اتحادیه و مقامهای فرهنگی وزارت ارشاد در این زمینه امضا شد.
در ادامه فعالیتهای کارگروه صیانت در سالهای اخیر، اقدامهای این کارگروه امسال با همکاری نهادهای قضایی و انتظامی شکل عملیاتی به خود گرفت. انبارهای متعددی در محدوده خیابانهای انقلاب، شریعتی و فاطمی کشف شدند که کمترین آنها یک وانت نیسان کتاب و بیشترین آنها ۹۰ وانت نیسان کتاب را در برمیگرفتند. طبق اعلام دبیر کارگروه صیانت، حدود هشت انبار از این کتابها متعلق به یک خانواده بوده که چند پروانه نشر داشتهاند و حالا یکی از آنها با قرار وثیقه هشتاد میلیون تومانی آزاد است.
مجموع کتابهای کشفشده از این انبارها در یک سوله در یکی از شهرستانهای اطراف تهران نگهداری میشوند. بعد از اینکه کتابها دستهبندی و شمارش شدهاند، فرصتی فراهم آمد تا خبرنگاران حوزه کتاب از این انبار دیدن کنند. به گفته دبیر کارگروه صیانت، بیش از ۵۰۰ هزار جلد کتاب قاچاق در این مکان نگهداری میشوند که با توجه به اینکه قیمتهای برخی از آنها درج نشده است یا قیمت به دلار است برآورد اولیه از هزینههای این کتابها حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیارد تومان است.
کتابها در گوشه گوشه انبار روی هم تلنبار شدهاند. با گشتی میان کتابهایی که تفاوتی با کتابهای ناشران اصلی ندارد و با همان شکل و شمایل کتابهای ناشران؛ عنوان، رنگ کتاب، نام نویسنده و مترجم و شابک منتشر شدهاند و با توجه به آمارهایی که هرچند دقیق نیست میتوان عمق فاجعه و ضربه به پیکره نحیف نشر را دید؛ کتابهایی که اگر در کتابفروشیها بودند شاید گشتن در میانشان ذوقآور بود، اما حالا به صورت قاچاقی چاپ شدنشان و تضعیف صنعت نشر کشور، تأسفآور است. برخی از بازدیدکنندگان با گرفتن ویدئوهای کوتاه از کتابهای قاچاق نسبت به این پدیده به دوستان خود در شبکههای اجتماعی هشدار میدهند. برخی کتابها را به دست میگیرند و تورقی میکنند، یا میان کتابها با تعجب گشت میزنند و با دیدن برخی از عنوانها توقف میکنند. با دیدن این کتابها سوالهای بسیاری درباره سرنوشت آنها، اینکه از کجا آمدهاند، کاغذهایی که برای چاپشان هدر رفته و این که چه کسانی آنها را چاپ کردهاند ذهنها را قلقلک میدهد.
بخشی از این کتابها، کتابهای بدون مجوز و ممنوع هستند و بخش عمدهای کتابها پرفروش ناشران. کیفیت چاپ این کتابها بعضا خیلی بالا است و تشخیص را حتی برای ناشران مشکل کرده است.
علی فواکه - وکیل پرونده کتابهای قاچاق - با بیان اینکه شش تا هشت پرونده در دادسرای فرهنگ و رسانه در زمینه قاچاق کتاب باز است، میگوید: اولین پرونده قاچاق کتاب برای دو سال پیش است اما متأسفانه به دلایلی مانند تغییر و تحولات شعب منجر به صدور قرار نشده است. اما مهمترین پرونده ما از اردیبهشت ۹۷ شروع شده که مربوط به یکی از قاچاقچیان کتاب است که تا پایان سال پرونده آمادگی ارسال به دادگاه دارد. تعداد شاکیان پرونده اخیر ۲۲ شاکی از ناشران است. البته تعداد زیادی از ناشران شکایت نکردهاند؛ مثلاً یکی از مهمترین ناشران که نشر امیرکبیر است شکایت نکرده که برای من عجیب است که چرا وارد نمیشود.
وکیل پرونده قاچاق کتاب درباره اینکه آیا جنبه عمومی برای جرم قاچاق کتاب درنظر گرفته میشود، اظهار میکند: درباره کتابهای غیرمجاز جنبه عمومی وجود دارد و دادستانی وارد این مسئله میشود. اما درباره کتابهای قانونی که ناشر آن را پیگیری میکند جنبه عمومی جرم وجود ندارد و با گذشت شاکی خصوصی، پرونده بسته میشود.
با توجه به تعداد زیاد کتابها قاچاق اولین چیزی که به ذهن میرسد سرنوشت این کتابهاست. پیشتر محمود آموزگار - رئیس پیشین اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران - گفته بود: نظرات متفاوتی درباره سرنوشت این کتابها وجود دارد. ما جلسات مختلفی در این زمینه داشتیم اما این پروژه که کتابها به چرخه فروش برگردند به صورت کامل منتفی است، زیرا حق مؤلف در این کتابها رعایت نشده و اگر بخواهیم این کتابها را دوباره به چرخه فروش برگردانیم همان مشکل قبل را داریم. از طرفی هم تشخیص دادن کتابهای قاچاق و غیرقاچاق دشوار میشود. برخی از این کتابها هم که مجوز ندارند به صورت یقین خمیر میشوند که حدود ۴۰ یا ۵۰ درصد کتابها را تشکیل میدهند. نظری هم بین دوستان وجود دارد که این کتابها به مناطق محروم و کتابخانهها برود که در این زمینه مقام قضایی تصمیم خواهد گرفت.
همچنین میرجلالی - دبیر کارگروه صیانت از حقوق ناشران، مؤلفان و مترجمان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران - درباره سرنوشت این کتابها میگوید: سرنوشت کتابها منوط به دستور قضایی است، اما نگاه کارگروه صیانت نابودی این کتابها است و اینکه نباید به چرخه بازار برگردند، زیرا این موضوع به بدنه نشر صدمه وارد میکند. این کتابها باید خمیر شود. حتی اهدای آنها به مناطق محروم باعث فساد میشود. اگر کتابی هم به مناطق محروم برود باید از چرخه سالم باشد.
او خاطرنشان میکند: فکر میکنم مبارزه با کتابهای قاچاق سالها ادامه داشته باشد زیرا این موضوع به اجتماع بازمیگردد. این ماجرا از بین نمیرود، اما میتوانیم آن را تضعیف کنیم.
محمدتقی عرفانپور - از اعضای اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران - نیز درباره سرنوشت کتابهای این انبار بیان میکند: کتابهایی که مشاهده میکنید حاصل تلاش هشتساله کارگروه صیانت است که تازه به ثمر نشسته است. این کتابها طبیعتاً مطابق با استانداردهای چاپ ناشران چاپ نشده است، بنابر این ما تأکید داریم این کتابها معدوم شوند.
بعد از بیرون آمدن از انبار، همه دیدهها و شنیدهها را کنار هم میگذاریم و سناریوهای مختلفی در ذهنها شکل میگیرد. چطور اقدامی برای جلوگیری این کار انجام دهیم و سهم ما از این موضوع چیست. به ۵۰۰ هزار نسخه کتاب قاچاق که اگر کشف نمیشدند و در گردش بودند فکر میکنیم. اما چیزی که هنوز مشخص نیست این است که تا چه زمان اعطای پروانه نشر به این شکل ادامه خواهد داشت، با توجه به اینکه برخی از دریافتکنندگان پروانه نشر صلاحیت لازم را ندارند. همچنین دستاندرکاران قاچاق کتاب از نظر قضایی با چه واکنشهایی مواجه خواهند شد و سوالهای دیگر.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: کتاب قاچاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۹۲۸۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازشدن «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» در بازار نشر
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب داستانی «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» نوشته پیام ابراهیمی بهتازگی با تصویرگری مهناز سلیماننژاد توسط انتشارات فاطمی برای کودکان منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابهای طوطی» (واحد کودک و نوجوان انتشارات فاطمی) است.
اینناشر پیشتر دو داستان پلیسی «دایناسور در مرغدانی» و «خانه سنگی» را هم از مجموعه «گورکن و راسو» منتشر کرده است.
کتاب پیشرو دربرگیرنده یکداستان پلیسی برای کودکان است که شخصیت اصلیاش یکجغد کارآگاه است. او از کودکی علاقه زیادی به سرنخها داشته و با دنبالکردنشان، به پاسخهای دلگرمکننده میرسیده است. همیشه هم دوست داشته همه جزییات را یادداشت کند. چون توجه به جزییات مهمترین ویژگی یککارآگاه است.
از دیگر شخصیتهای داستان «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» میتوان به «مقتول (ملقب به سون سوناریان)» اشاره کرد که یکخفاش نوجوان سربههوا و بازیگوش است. او هیچوقت نتوانست کارآگاه شود و از آنجا که نتوانست، تبدیل به مقتول شد. خانم همسایه که یککلاغ پیر و تنهاست هم در کنار جناب معلم که یکخفاش دیگر است، ازدیگر شخصیتهای اینداستان هستند. اما اینقصه یک «قاتل» هم دارد که ملقب به سونسَن سانسوناریان است و او هم یکخفاش است و نام سخت و پیچیدهاش باعث میشود حرفزدن از او سخت و پیگیری پروندهاش هم سختتر باشد.
کارآگاه قصه در حال روایت گذشته خود و پروندهای است که وقتی جوان بوده، باعث تغییر مسیر زندگیاش شده است؛ پرونده قتل مرموز یکخفاش جوان. او میگوید بهنظر میآمد پای یک قاتل زنجیرهای در میان باشد. در اینصورت جان هزاران خفاش در خطر بود اما سرنخها با هم جور در نمیآمدند. کارآگاه میگوید هرطور که بوده باید معمای پرونده را حل میکرد چون در غیراینصورت حیثیت خانوادگیاش به باد میرفت و لکه ننگی بر پیشانی شغل آباواجدادیاش باقی میماند...
«پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» در ۱۳ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
از خانه کلاغ که بیرون آمدم، دفترچهام را بیرون آوردم و یادداشتهایی را که نوشته بودم، مرور کردم. باید چندمتهم دیگر هم پیدا میکردم. ذهنم عجیب درگیر آن سرنخ بزرگ شد. همان سرنخ بزرگی که امواج صوتیِ زیرش به گوش خانم و آقای سوناریان میرسید. همان سرنخ بزرگی که احتمالا سون قرار بود خوراکیها را با او بخورد. سرنخ بزرگی که میتوانست من را به سون برساند.
تصمیم گرفتم در غارهای اطراف گشتی بزنم. چندغار را گشتم تا اینکه بالاخره توی یکی از غارها به سرنخ جدیدی رسیدم: بقایای آتشی که روی سقف به پا شده بود؛ چند سیخ آویزان و تهمانده غذاهایی که اینجا و آنجا روی زمین ریخته بود. میشد حدس زد در آناطراف خبرهایی بوده. و بعد در کنار همه آنها یک تصویر، یک عکس دونفره: دوخفاش در کنار هم. لبهای خفاش جوان سرخ بود. آیا او واقعا یک خفاش بود یا یکخونآشام؟ آیا رد خون متعلق به سون بود؟ آیا آنعکس لحظاتی پیش از مرگ سون گرفته شده بود؟ یا حتی بعد از مرگ او؟ چشمهای نیمهباز سون هر احتمالی را ممکن میساخت. پرونده داشت پیچیده میشد.
اینکتاب با ۸۰ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6086247 صادق وفایی