برنامه گام به گام آمریکا برای مداخله در امور ونزوئلا
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۸۰۸۰۹۳
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل ـ حشمتالله رهنما: بعد از انتخاب نیکلاس مادورو به سِمَت ریاست جمهوری ونزوئلا در سال ۲۰۱۳ میلادی، تحریمهای مالی علیه این کشور اعمال شد. طبق مطالعات انجام شده از سوی مرکز مطالعات راهبردی و ژئوپلیتیک آمریکای لاتین (CELAG)، محاصره مالی بین المللی علیه ونزوئلا عامل بحران اقتصادی این کشور و موجب از دست رفتن ۳۵۰ میلیارد دلار کالا و خدمات بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از سپری شدن این دوره ۵ ساله، اولین استارت دولت موازی در سال ۲۰۱۷ و با همت دادستان کل فراری رقم خورد. وی که به خارج از کشور گریخته بود مجلس را تنها قدرت قانونی کشور خواند.
این در حالی است که بعد از غصب قدرت از سوی خوان گوایدو در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۹ و رسمیت بخشیدن به دولت مجازی با کارگردانی ایالات متحده و همکاری کشورهای همسو، نوبت به معرفی نمایندگان دیپلماتیک و انتخاب مدیران شرکت Citgo رسید که در ایالات متحده واقع است و اکثریت سهام آن به شرکت ملی نفت ونزوئلا تعلق دارد.
قاعدتا این دولت مجازی نمی تواند در شبکه های اجتماعی حکومت کند و باید به دنبال قلمرو حکومتی در خاک ونزوئلا باشد و بدون شک ارتش ایالات متحده با تجارب به دست آمده در سوریه، عراق و لیبی سناریوی ویژهای برای ونزوئلا در سر دارد. در این میان، ایالت فالکن Falcon)) به خاطر ارتباط دریایی ۲۰ مایلی با جزیره آروبا و دارا بودن پالایشگاه آموای (Amuay)، ایالت آنزوآتگی (Anzoátegui) به دلیل داشتن بندر، فرودگاه و مجتمع پتروشیمی که ۴۰ درصد نفت نوار اورینوکو (Orinoco) را تصفیه میکند و ایالت تاچیرا (Táchira) به دلیل هم مرزی با کلمبیا میتوانند ایالت های مورد نظر برای مانور ارتش آمریکا باشند.
ایالت تاچیرا به خاطر هم مرزی با کلمبیا که میزبان پایگاههای نظامی آمریکا است، حضور نیرو های شبه نظامی و شرایط جغرافیایی-سیاسی خاص بهترین گزینه برای آمریکا است. تمرکز کمکهای بشردوستانه در شهر کوکوتا (Cúcuta) کلمبیا نیز به دلیل همجواری با این ایالت است. ناگفته نماند که قرار است در ۲۳ فوریه سال جاری میلادی، سناریوی ارائه کمکهای بشردوستانه آمریکا به گوایدو، از همین شهر مرزی عملی شود.
اگر این بحران به جنگ منتهی شود، ویژگیهای ساختار دفاعی-نظامی ونزوئلا، یک نبرد رعدآسا را غیر ممکن میسازد. به همین دلیل، جنگ احتمالی چند متغیره و نامتقارن خواهد بود و به تهدیدی بزرگ برای منطقه تبدیل خواهد شد. از طرفی، مداخله نظامی طولانی مدت موجب مهاجرت جمعی مردم ونزوئلا به کشورهای منطقه میشود که شرایط پذیرایی از مهاجران را ندارند. باید در نظر داشت که تثبیت نفوذ و رهبری واشنگتن در آمریکای لاتین نه تنها به تغییر دولت ونزوئلا بلکه به سرعت تغییر آن هم بستگی دارد.
حال پرسش این است که آیا ایالات متحده قصد ایجاد یک بحران منطقه ای را در آمریکای لاتین دارد؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که ونزوئلا یکی از کشورهایی است که بیشترین ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد و یکی از نزدیکترین صادرکنندگان نفت به ایالات متحده است. شاید به همین دلیل باشد که «مارکو روبیو» سناتور ایالت فلوریدای آمریکا و «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید نعره میزنند که گوایدو در مقام رئیس جمهور خودخوانده ونزوئلا پول بیشتری را برای شرکتهای نفتی ایالات متحده به ارمغان خواهد آورد. از سوی دیگر، همان گونه که «جان کری» وزیر خارجه اسبق آمریکا گفته بود؛ از نظر واشنگتن، تغییر دولت ونزوئلا به معنای به دست آوردن مجدد حیات خلوت این کشور و رهبری آن است.
به قدرت رسیدن چاوز درسال ۱۹۹۹ تاثیر فوق العادهای در تضعیف نفوذ ایالت متحده در منطقه داشت و کشورهای این حوزه ائتلافهای راهبردی را برای مقابله با نفوذ واشنگتن در آمریکای لاتین تشکیل دادند. همزمان، بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین روابط دیپلماتیک خود را با کشورهایی چون ایران، روسیه و چین تقویت کرده و سرمایهگذاریهای بزرگی را با چین و روسیه ترویج دادند. بنابراین، سرنگونی دولت ونزوئلا که از بسیاری جهات نقش مهمی را در منطقه ایفا میکند و از ۲ دهه پیش یکی از عاملین اصلی تغییرات منطقه و کاهش نفوذ آمریکا بوده است، پیروزی مهمی برای ایالات متحده به شمار خواهد رفت.
کد خبر 4546645منبع: مهر
کلیدواژه: ایالات متحده آمریکا خوان گوایدو نیروی نظامی نیکلاس مادورو ونزوئلا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۰۸۰۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آمریکا مجددا در خاورمیانه آتش به پا کرده است
استفان والت معتقد است که سیاست حمایتی بیقید و شرط بایدن باعث به خطر افتادن خاورمیانه شده است و مقصر خطر فعلی که رژیم صهیونیستی را تهدید میکند واشنگتن است نه تهران.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، استفان والت، تحلیلگر آمریکایی برجسته روابط بینالملل در یادداشتی برای نشریه فارن پالیسی نوشته است که تصمیم ایران برای انتقام از حمله اسرائیل به کنسولگری این کشور در سوریه با حملات پهپادی و موشکی نشان میدهد که دولت بایدن تا چه اندازه بد با خاورمیانه رفتار کرده است.
والت سیاست بایدن برای حمایت از رژیم صهیونیستی در جنگ آن علیه مردم غزه را ناموفق میداند زیرا اهداف آن با عملکرد آن از ابتدا متناقض بود. دولت بایدن با ارائه حمایت بیقید و شرط به رژیم اسرائیل توانایی تشویق آن برای خویشتنداری را از دست داد و این مسئله کمتر کسی را شگفتزده خواهد کرد. تاکنون حداقل ۳۳ هزار فلسطینی (بیش از ۱۲ هزار کودک) کشته شدهاند و سامانتا پاورز، مدیر نهاد امدادرسانی آمریکا به وقوع قحطی در غزه اعتراف کرده است. انصارالله یمن به هدف گرفتن کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی ادامه میدهد، درگیری شدت پایین میان حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی ادامه دارد، و موجهای خشونت توسط شهرکنشینان در کرانه باختری اشغالی افزایش یافته است. الان هم با حمله تلافیجویانه ایران برای هدف قرار گرفتن کنسولگری آن در ۱ آوریل، احتمال افزایش گستره جنگ بالاتر است.
فارن پالیسی همچنین تصریح کرده است که حمایت عمومی ایران از حماس بر اساس حقوق بینالملل مشروع است: «طبق کنوانسیون ژنو، جمعیتی که تحت «اشغال متخاصم» زندگی میکنند حق مقاومت در برابر نیروی اشغالگر را دارند. با توجه به اینکه اسرائیل کرانه باختری را کنترل کرده است. و اورشلیم شرقی از سال ۱۹۶۷، این سرزمینها را با بیش از ۷۰۰ هزار شهرکنشین غیرقانونی مستعمره کردند و هزاران فلسطینی را در این روند کشتند، شکی نیست که این یک «اشغال متخاصم» است.
والت اما معتقد است که اقدامات مقاومت علیه اشغالگر همچنان تابع قوانین جنگ است و حماس و سایر گروههای مقاومت فلسطینی هنگام حمله به غیرنظامیان اسرائیلی آنها را نقض میکنند. اما مقاومت در برابر اشغالگری مشروع است و کمک به مردم تحت محاصره در انجام این کار لزوماً اشتباه نیست.
والت پاسخ ایران به بمباران کنسولگری خود توسط رژیم صهیونیستی را منطقی میداند: «تصمیم ایران برای انتقام پس از بمباران کنسولگری توسط اسرائیل و کشته شدن دو سردار ایرانی را نمیتوان به عنوان اقدام تهاجمی در نظر گرفت، به ویژه با توجه به اینکه تهران بارها اعلام کرده است که هیچ انگیزهای برای جنگ گستردهتر ندارد. در واقع، حمله تلافیجویانه آن به گونهای انجام شد که به اسرائیل هشدار داد و به نظر میرسد که تهران نمیخواهد تنشها را تشدید کند بلکه صرفاً تلاش دارد بازدارندگی خود را بازیابی کند.»
نویسنده این یادداشت همچنین معتقد است که مسئولیت شرایط فعلی بیشتر بر عهده واشنگتن است تا تهران. چگونه؟ «فراموش نکنیم که ایالات متحده چندین دهه است که خاورمیانه را با تسلیحات پر کرده است. این کشور سالانه میلیاردها دلار تجهیزات نظامی پیشرفته را به اسرائیل ارائه میکند، علاوه بر آن مکرراً تضمین میکند که حمایت آمریکا بدون قید و شرط است.»
والت در ادامه تصریح کرده است که «کشورهای دارای قدرت کنترل نشده تمایل دارند از آن سو استفاده کنند، و اسرائیل نیز از این قاعده مستثنی نیست. زیرا اسرائیل بسیار قویتر از فلسطین است - و همچنین از ایران نیز توانمندتر است - میتواند بدون تنبیه و محکومیت علیه آنها عمل کند. ههها حمایت سخاوتمندانه و بیقید و شرط ایالات متحده به اسرائیل این امکان را داده است که هر کاری میخواهد انجام دهد، که در طول زمان به افراطی شدن سیاستها و همچنین رفتارش در قبال فلسطینیها کمک کرده است.»
فارن پالیسی خاطرنشان میکند که شرایطی ایجاد شده است که به موجب آن تنها مقاومت مسلحانه مؤثر بر اسرائیل تأثیر میگذارد: «فقط در موارد نادری که فلسطینیها توانستند مقاومت مؤثری را بسیج کنند - همانطور که در انتفاضه اول (۱۹۹۳-۱۹۸۷) انجام دادند- رهبران رژیم اسرائیل مانند نخست وزیر سابق اسحاق رابین مجبور به اذعان به نیاز به سازش و تلاش برای ایجاد صلح شدند. متأسفانه، زیرا اسرائیل بسیار قوی، فلسطینیان بسیار ضعیف، میانجیهای یکطرفه ایالات متحده به نفع اسرائیل بودند. هیچیک از جانشینان رابین حاضر نبودند به فلسطینیها معاملهای را پیشنهاد دهند که بپذیرند.»
استفان والت در پایان نوشته است که یک طنز آیرونیک در شرایط فعلی وجود دارد زیرا «افراد و سازمانهایی در ایالات متحده که در محافظت از اسرائیل در برابر انتقاد و تحت فشار قرار دادن دولتهای آمریکا یکی پس از دیگری برای حمایت از اسرائیل، صرف نظر از آنچه که انجام میدهد، در واقع خسارات عظیمی به آن وارد کردند.»
والت وضعیت کنونی را این گونه توصیف میکند که ۱) راه حل دو دولتی شکست خورده است، ۲) اسرائیل به یک کشور یاغی تبدیل شده است، ۳) حمایت از رژیم صهیونیستی در میان جوانان آمریکایی - از جمله بسیاری از یهودیان - شدیداً کاهش یافته است. و ۴) ایران به داشتن سلاح هستهای نزدیک است و تلاشهای ایالات متحده برای منزوی کردنش را خنثی کرده است.
کد خبر 745109