از اجرای مرد بدون استخوان تا تماشای نمایش کنار بخاری در تئاترشهر!
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۸۱۸۱۱۳
به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، نهمین روز از سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر با اجرای ده نمایش صحنه ای و شش نمایش خیابانی به پایان رسید.
تجلیل از هنرمندان عرصه تئاترنهمین روز از جشنواره تئاتر فجر با تقدیر از ده هنرمند در عرصه تئاتر همراه بود. کریم اکبری مبارکه، اعظم بروجردی، ندا ثابتی، سعید اسماعیلی، مرتضی شاه کرم، امیر حسین شفیعی، حسین عالم بخش، محمود فرهنگ، نصرالله قادری و مریم معترف از جمله هنرمندان فعال در عرصه تئاتر هستند که در روزهای پایانی جشنواره مورد تجلیل قرار گرفتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قرار بود که تئاترشهر در نهمین روز از جشنواره میزبان دو نمایش در بخش تئاتر ملل از کشورهای فنلاند و سوئد باشد که شکستگی پای بازیگر اصلی نمایش «ترحم: بخش اول» از کشور سوئد سبب لغو این اجرا در تالار قشقایی شد. با این حال نمایش «فقط استخوانها» در تالار چهارسو با سیل عظیم مخاطبان مواجه شد.
مسئولان حراست این روزها در تئاترشهر تمامی تلاش خود را برای هدایت منظم و با احترام تماشاگران به کار میبرند، اما تعداد بسیار زیادی از تماشاگران برای تماشای اجرای فنلاندیها پشت در صف بسته بودند که البته برخی از آنها توجهی به صحبتهای مسئولان حراست نداشته و فقط میخواستند وارد سالن شوند که این خود سبب برهم ریختن نظم هنگام ورود به سالن و بی احترامی و البته اذیت شدن برخی از تماشاگران هنگام ورود به سالن نمایش شد. با این حال بعد از نشستن مخاطبان در جایگاههای خود مسئولان حراست تئاترشهر از میهمانان پوزش خواستند و برخی نکات را به تماشاگران خاطی گوشزد کردند.
استقبال از مرد بدون استخوان در تئاترشهرنمایش «فقط استخوان ها» از جمله نمایشهایی بود که بسیاری از تماشاگران برای تماشای آن بر روی زمین نشسته بودند و البته برخی از تماشاگران در سالن جایی برای نشستن نیافته و تا پایان نمایش سر پا ایستادند. نمایش «فقط استخوان ها» به نویسندگی و کارگردانی توماس مونکتون به مدت ۴۵ دقیقه مخاطبان را محو خود ساخت.
در نمایش «فقط استخوان ها» یک بازیگر مرد با انجام حرکاتی خاص که گویی استخوان در بدن ندارد، در ابتدای نمایش دستان خود را به اشکال مختلف ماهی در آب حرکت میداد و سپس با پاهای خود نمایشی را اجرا کرد. گویی هر بخش از نمایش مختص یک قسمت از بدن او بود. در میانه اجرا او از صداهای متفاوت استفاده میکرد، به این شکل که صدای دو حیوان را با هم ادغام میکرد و از تماشاگران هم خواست تا او را در این مورد کمک کنند که این موضوع سبب خندیدن و تشویق تماشاگران شد.
تماشای نمایش در کنار بخاریبا وجود سردی هوا بسیاری از تماشاگران برای تماشای نمایشهای بخش خیابانی در محوطه تئاترشهر به تماشا میایستند که برخی از تماشاگران با خود پتو و البته برخی بخاری میآورند و در کنار بخاری به تماشا مینشینند! البته این موضوع نشان از استقبال بسیار خوب مخاطبان از نمایشهای خیابانی دارد.
هرچند نمایشهای بخش خیابانی مخاطبان خود را دارند، اما مخاطبان موسیقی هم کم نیستند. در گوشههای پارک دانشجو به خصوص نزدیکی مترو تئاترشهر برخی از افراد به نواختن موسیقیهای سنتی میپردازند که آوازهای ترکی آنها سبب به تماشا ایستادن توریستهای خارجی میشود.
گفتنی است سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر به دبیری نادر مرهانی مرند از ۲۲ بهمن تا ۴ اسفند ادامه دارد.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تئاتر هنرهای نمایشی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۱۸۱۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به تئاتر شاماران/ردپای افسانه جاماسب در زندگی سیاه باز
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ ونوس بهنود: نمایش شاماران به کارگردانی ساسان شکوریان ترکیب هنرمندانهای از هنر پیشینهدار سیاهبازی و افسانهای کهن از داستانهای هزار و یک شب را بازگو میکند.
تماشاخانه سنگلج، یکی از قدیمیترین سالنهای نمایش تهران است که این روزها ضرورت تعمیر، نگهداری و توسعه آن سوژه اخبار شده، این بار نیز با نمایش شاماران، هنرمندان و هنردوستان را میزبانی کرد.
شاه ماران یا شاماران اسطورهای از موجودی نیمهزن و نیمهمار است که در بین مردم کردنشین سمبل برکت، دانش و شفا است. اما چه شد که هنرمندان سرشناس متعددی به دیدن نمایش این داستان اسطورهای نشستند.
میتوان اسرار هویدا کرد و نجات یافت
تئاتر هنر نخبگان است، اما دروازه یادگیری آن برای عموم گشوده است. شاماران در تلفیق زیبایی از سیاهبازی هنر کهن و اصیل ایرانی با افسانهای جامانده از هزارهها به دنبال انتقال همان پیامهایی است که هر روز در زندگی به آن نیازمندیم.
بازی روان بازیگران و تسلط بر نقش، چهرهپردازی متناسب با نقش و همچنین سیالیت زمانی از گذشته به دوره معاصر و برعکس اجرایی روان را در اختیار بیننده قرار میدهد. هر چند کارگردان میتواند کمی از ابهام ماجراها کاسته و کلیدهای بیشتری در اختیار تماشاگر قرار دهد، اما سطح اجرای مقبول غیر قابل انکار است.
سیاهباز در نقش جاماسب ظاهر میشود. جوانی که در افسانهها برای پیدا کردن عسل در غاری حبس میشود و دوستانش تنهایش میگذارند. دراین نمایش گنجی که میتواند زندگی سیاهباز را دگرگون و او را از فقر و فلاکت برهاند جایگزین عسل شده است. سیاهباز در قبرستانها به دنبال گنج است و کیست که نداند بر روی هر گنجی ماری خفته است.
در افسانه جاماسب او به باغ مارها که در کنار شاه مار خود زندگی میکنند میرسد و به شرط آن که جایی ازاین مکان نامی نبرد، زندگی خود را با شاه مار آغاز میکند. شاه مار با چهرهای موحش تنها یک تمنا از او دارد و آن هم وفای به عهد است. اما جاماسب برای نجات خود بارها و بارها عهدشکنی میکند.
آنجا که دروغ است وقاحت موج میزند
شاماران یکی از سمبلهای مورد احترام مناطق کردنشین است که به عنوان نشانه برکت و دانش تصاویر آن در جای جای خانهها کشیده و از تصویر آن مجسمه و گلدوزیهایی در بین لوازم زندگی دیده میشود. آن چهره کریه زنی که نیمی از تنش یک مار است، بر خلاف آدمهای روی زمین به وفاداری و صداقت ارج مینهد.
اما هرجا دروغ باشد، وقاحت موج میزند و سیاهباز به همراه گروهی از بازیگران به مصداق توده مردم با لودگی و مسخرهگی به عهده خود پشت پا میزند.
اما داستان در همین جا خاتمه نیافته است. به جای سکه و زر گنج واقعی همان شاماران است که پادشاه برای بهبود خود از بیماری در به در به دنبال اوست. جادوگری که در بارگاه پادشاه است میگوید برای شفایش باید جغدی که در وجود خود دارد را بیرون بکشد. تمثالی از شومی و کراهت و خباثت.
سیاهباز که اسرار دیدن شاماران را بر ملا کرده توسط وزیر پادشاه اسیر میشود و با کمک او شاماران به نزد پادشاه آورده میشود. سیاهباز میگوید برای معیشت روی خود را سیاه کرده، اما دراین داستان به دلیل خیانت به گنجینه دانش و معرفت، روسیاه است. پرداختن به افسانههای بومی و طرح آموزههای آن، در وضعیتی که به اعتقاد نادر ابراهیمی نویسنده سرشناس، به یک رستاخیز اخلاقی نیازمندیم، همان چشمه آب روانی است که هر انسانی در عطش آن است.
نویسنده و کارگردان در نهایت شاماران را، چون افسانهاش به دست پادشاه میدهد و او تکه تکه میشود. اما پایان خوش آنجاست که به خاطر حماقت و حرص و ولع، هر که بدی کرده به سزای اعمالش میرسد. بر خلاف جاماسب که به دانش دنیا آگاه شده و حکیم بزرگی میشود، سیاهباز در قعر کردههای خود روسیاه باقی میماند. اما همیشه فرصتی برای بازگشت به سوی خیر هست. قلب پرمهر و سلامت سیاهباز به کمکش میآید تا بتواند تیرهروزی و تیرهرویی خود را به کنار بزند.
نمایش سیاهبازی شاماران در بیست و یکمین جشنواره بین الملی نمایشهای آیینی و سنتی ایران شرکت کرده تا آیینهای اصیل ایرانی را باردیگر نقل کند. اثری که هنرمندان و اهالی قلم بسیاری را به تماشای خود مهمان کرد.
این اثر نمایشی تا ۷ اردیبهشت در تماشاخانه سنگلج اجرا خواهد شد.
انتهای پیام/