Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-25@00:38:43 GMT

چرا اسد درگیر جنگ داخلی شد؟

تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۸۲۶۶۸۱

چرا اسد درگیر جنگ داخلی شد؟

تهران- ایرناپلاس- بحران هشت سال گذشته سوریه، از جمله پیچیده‌ترین پرونده‌های سیاسی- امنیتی در روابط بین‌الملل به‌شمار می‌رود. زمینه‌های بروز بحران، علل به‌وجود آورنده آن، کرونولوژی وقایع مرتبط، جریان‌شناسی گروه‌های سیاسی و آینده احتمالی این بحران از جمله مسائلی است که ایرناپلاس با

بهار دمشق

ایرناپلاس: در سال 2005 واقعه­‌ای داریم در سوریه تحت عنوان بهار دمشق.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعضی از تحلیلگران این واقعه را یک نقطه عطف در مناسبات ایران، محور مقاومت و سوریه می­‌دانند. مسائلی که در سال 2005 به‌عنوان بهار دمشق در سوریه رخ داد، چه نسبتی با مسائلی که امروز در سوریه مشاهده می­‌کنیم، پیدا می‌کند؟ به‌خصوص بحران امروز سوریه و مسأله محور مقاومت.



مجیدی: دو مقطع داریم که معروف به بهار دمشق هستند؛ مقطع اول زمانی است که حافظ اسد کنار رفت، یعنی جولای 2000 و اوایل 2001 که حدوداً هشت ماه طول کشید. در آن مقطع رئیس‌جمهوری جدید سوریه بنا بر نظری که در آن ایام داشت، یک مقدار به توسعه‌گرایی تمایل داشت. هدفش این بود که فضای سیاسی را مقداری باز کند تا سرمایه جذب کند. اما به‌سرعت این موضوع سرکوب شد، وقتی سرکوب شد یک اصطلاحی که در سوریه از قبل مطرح بود، آن زمان وارد بحث­ اندیشکده­‌ها شد. منظورم اندیشکده‌­هایی مثل هاپکینز است. اصطلاحی دارند به نام «حرس القدیم» یعنی سپاه محافظ قدیم. «محافظه‌کاران»، ترجمه‌ای با تسامح از این عبارت است. این‌ها سران دوران حافظ اسد بودند و یک نگاه کلاسیک بعثی داشتند.

در مورد مقاومت پرسیدید. یک نکته‌­ای را عرض کنم. این حرس‌القدیم که هنوز هم در دمشق هستند و قدرت دارند، خیلی هم با محور مقاومت هم­دل نیستند. یعنی از ابتدای تأسیس حزب‌الله همچنان که در برخی تاریخ‌نگاری­‌ها گفته شده است، مثلاً نماینده فعلی حزب‌الله در پارلمان لبنان که تاریخچه لبنان را کتاب کرده است، در آن تصریح کرده است که آن بخش از نظام سوریه که اتفاقاً همان بخشی بودند که مسئولیت مرتبط با لبنان را هم برعهده داشتند، از کسانی بودند که به حزب‌الله بدبین بودند. این­ها قائل بودند که ما با تعامل از یک طرف با فرانسه و از یک طرف با عربستان سعودی می‌­توانیم مسأله را به طریقی حل کنیم. چه مسئله‌‍­ای؟ مسئله‌­ای که هم اسرائیل را به رسمیت نشناسند و هم در قدرت بمانند.

اما سال 2005 مقطعی است که یکی از سران حرس‌القدیم رسماً از نظام جدا شده است و نیز پرونده ترور رفیق حریری مطرح می‌شود. آنچه را در مورد حرس القدیم در پرانتز گفتم با یک نکته تکمیل کنم: فعالان حزب‌الله می‌­گویند در آن زمان ما در حکومت سوریه دو لایه داشتیم که یک لایه حرس‌القدیم بود و آن توصیفاتی که عرض شد و یک لایه دفتر ریاست جمهوری بود که قائل به موازنه­ بین ایران و عربستان سعودی بود. از باب عمل‌گرایی و از آن منظر با حزب‌الله همکاری می­‌کرد. همان­طور که با جناح المستقبل در لبنان همکاری می­‌کرد. سال 2005 حرس القدیم تضعیف شد. چراکه دو تن از چهره­‌های اصلی آن از بین رفتند: یکی از آن­ها رسماً از نظام سوریه جدا شد و یکی دیگر در پرونده رفیق حریری به حاشیه رفت. در نتیجه رئیس‌جمهور سوریه تصمیم گرفت مقداری فضای سیاسی سوریه را باز کند. این دفعه­ دوم شاید هدفش این بود که با استفاده از اندکی گشایش در فضای سیاسی بتواند حرس‌القدیم را تضعیف کند. نه اینکه واقعاً به دنبال توسعه سیاسی باشد.

در این مقطع ایران هم مشاوره‌­هایی داد و افرادی هستند که می‌­توانند بگویند در آن موقع چه توصیه‌­هایی داشتند. نهایتاً اتفاقی که افتاد این بود آن موضوع هم سریعاً جمع شد. علتش هم این بود که حکومت وقت سوریه ظرفیت کافی برای پذیرش تکثر نداشت. در نتیجه یک مقدار که فعالیت سیاسی شروع شد، سریع موضوع با بازداشت و فرار کردن و این­ جور مسائل جمع و جور شد تا جنگ 2006 اتفاق افتاد. سوریه شاهراه تأمین لجستیک حزب‌الله بوده و هست. دقت کنید که حرس القدیم در این دوره تضعیف شده و از اینجا حزب‌الله راحت‌تر از طریق دمشق تأمین می‌شود. جمله‌­ای از سید حسن نصرالله در این مقطع وجود دارد که می‌­گوید ما نگران بودیم وقتی بشار اسد بیاید شرایط ما سخت­‌تر شود. اما می­‌بینیم نسبت به سابق راحت‌­تر شد. موضوع هم ناشی از اختلافی است که بشار با حرس القدیم در این مقطع داشت. تأمین لجستیک حزب‌الله عاملی بود تا در جنگ 33 روزه، حزب‌الله در برابر اسرائیل به‌خوبی مقاومت کند.

اوج اقبال به حزب‌الله چه زمینه‌ای داشت؟

همان ایام صحبتش بود که اسرائیل در ادامه­ عملیات در جنوب لبنان وارد سوریه هم بشود. در اخبار آن زمان داریم که رئیس‌جمهور وقت ایران با رئیس‌جمهور وقت سوریه تماس داشت و در آن تماس گفت که خط قرمز ما این است که عملیاتی در سوریه رخ دهد.

به تعبیر بنده معنایش این بود که ایران هم وارد جنگ می‌­شود. به هر ترتیب جنگ 33 روزه خاتمه یافت. در این مقطع تا 2008 در جهان عرب به‌صورت عام و در سوریه به‌صورت خاص شاهد اوج اقبال به حزب‌الله هستیم. در نتیجه حزب‌الله در سوریه پایگاه‌های اختصاصی خود را دایر کرد. البته منظور از پایگاه، پادگان نظامی نیست. منظور این است که جمعی از هواداران حزب‌الله در فلان منطقه سوریه حضور یافتند و دفتری تحت عنوان هواداران حزب‌الله تأسیس کردند. به این ترتیب حزب‌الله در سوریه حضور پیدا کرد. حماس هم از قبل در سوریه بود. از 2008 مذاکراتی شد از طرف جریانات ضد مقاومت که در ازای خروج کامل حماس و حزب‌الله از سوریه امتیازاتی داده شود. این مذاکرات ادامه پیدا کرد که موضوع بحث ما هم نیست.

می‌­رسیم به سال 2011، من اشاره کردم که نظام سوریه ظرفیت فضای باز سیاسی را نداشت. فکر می‌کنم در 2011 شروع اعتراضات واقعاً غافلگیرانه بود. نه‌فقط برای نظام سوریه بلکه برای همه. علتش را هم باید در فضای آن روز‌های جهان عرب دید.

ریشه اختلاف اسد با حرس‌القدیم

ایرناپلاس: قبل از اینکه به بحران سوریه برسیم، اشاره کردید که بشار اسد با حرس القدیم مشکل داشته است. این تنازع که بین اینها وجود داشت از چه ریشه فکری برمی‌­آمد؟ جنگ قدرت بود؟ افتراق ایدئولوژیک بود؟ یا مسائل دیگری بوده است؟

مجیدی: در سه لایه می‌شود مطرح کرد؛ اول نگرش کلی یا افتراق ایدئولوژیک را با تسامح بگوییم. یک نگرش، نگرش الگوی حکومت‌­داری حافظ اسد بود. یعنی همانی که اجرا شد که یک نگاه بعثی کلاسیک است. یک نگاه، نگاهی بود که قائل به توسعه بود. البته منظور توسعه­ سیاسی نیست بلکه توسعه اقتصادی و فربه شدن طبقه­ متوسط است. اتفاقی که باعث شد بشار بماند. حالا این خودش بحثی است که باید در جای خود بررسی شود. بالاخره اقتصاد سوریه از سال 2001 تفاوت محسوسی پیدا کرد که آمارها و شاخص‌­ها این را نشان می‌دهد. این از نگاه حرس القدیم خطرناک بود. منظورشان هم خطر نفوذ بود. یعنی ادبیاتی که گاهی در جاهای دیگر هم می‌شنویم و مقصودش استحاله و نفوذ به‌واسطه‌ توسعه­ اقتصادی است. این ادبیات، ادبیاتی است که حرس‌القدیم هم دارد. دومین تفاوت این­ها خاستگاه اجتماعی است. خاستگاه اجتماعی را این‌طور باید فهمید: خاستگاه سران بعث به‌طور خاص از دوره­ حافظ اسد افرادی هستند که در ادبیات جامعه‌شناسی عرب به ایشان می‌گویند «ریفی». یعنی از حاشیه­ شهرها برآمده­‌اند. روستایی و حاشیه شهری بودند. در حالی که بشار تحصیلکرده فرانسه بود و خاستگاهش، خاستگاهی بود که اصطلاحاً به آن می‌­گویند تکنوکراسی. این هم موضوع مهمی است. تکنوکرات­ به معنای مدافع توسعه­ سیاسی منظورم نیست. شاید با فرهنگ سیاسی داخل بخواهیم بگوییم لازم باشد به 20 سال قبل برگردیم تا اصطلاح تکنوکرات را کمی فهم کنیم. نکته سوم هم این است که بشار بالاخره جوانی بود که در رأس قرار گرفت و قابل‌مقایسه با نسل قبل خودش نیست. سابقه­‌اش با چهره‌­هایی که مدعی‌­اند 40 سال نظامی هستم و سابقه حضور در جنگ با اسرائیل را دارم، کاملاً متفاوت است. این خیلی برای آدم­‌هایی که ده‌­ها سال در قدرت بودند سخت می‌­آمد. پذیرش یک آدم جدید که آمده تا مناسبات مخصوصاً اقتصادی را به هم بزند سخت است.

بحران 2011 سوریه همه را غافلگیر کرد

ایرناپلاس: به نظر شما، این افتراقی که بین به اصطلاح گارد قدیم و گارد جدید در سوریه مورد اشاره قرار دادید، در بحران 2011 چقدر مؤثر بود؟ بحران 2011 را فارغ از آن مسائلی که در خصوص کلیت جهان عرب وجود داشته است می‌دانید؟ شروع بحران سوریه، آیا ناشی از شکاف گارد قدیم و گارد جدید بوده است؟

مجیدی: خیر. معتقدم در شروع بحران همه غافلگیر شدند. می­‌دانید در بحران سوریه چگونه تظاهرات فراگیر شد! در فضای بهار عربی و بیداری اسلامی آن سال‌­ها، تمام کشورهای عربی خیزش داشتند. به امید اینکه دیکتاتوری‌­هایشان سقوط کند. توصیف آن فضا شاید الان سخت باشد. باید آن را در همان زمان درک کرد. واقعاً این امید در همه ایجاد شده بود. در آن فضا بچه­ مدرسه­‌ای‌­ها در یکی از شهرهای جنوب سوریه یعنی «درعا»، بر دیوار یک سری شعارهایی نوشتند که در پاسخ به این دیوارنوشته‌­ها، ارتش ریخت و همه آن­ها را بازداشت کرد. «وجها» یعنی بزرگان و شخصیت­‌های موجه شهر می‌­روند سراغ آن نهاد مربوطه و آن چفیه‌­ای که روی سرشان است را می‌گذارند روی زمین. برای تقریب ذهن ما، مثل این است که بگوییم طرف خم شود مقابل مقام مسئول. یا بنشیند در برابرش و زانو بزند و با آن حال التماس کند که بچه­‌های مدرسه را آزاد کنید. جواب‌هایی که شنیدند طغیان‌­های اولیه را کلید زد.

واقعیت این است که از آدم‌های دخیل بارها شنیدم. اتفاق‌نظر وجود دارد که معترضان و دولت با هم غافلگیر شدند و با یک صحنه­‌ای مواجه شدند که بخشی از اهالی جنوب سوریه خشمشان را بیرون ریختند. شعار «الموت و لامذله» را دادند. یعنی می‌میریم ولی این ذلت را تحمل نمی‌­کنیم. قبلش زمینه‌­های بحران در سوریه هم از لحاظ سیاسی وجود داشت هم از لحاظ اقتصادی و هم از طرف دیگر در فضای سال­‌های بهار عربی اعتراضات پراکنده­‌ای حتی در شهر دمشق صورت گرفته بود. ولی یک دفعه جمعیتی بیرون ریختند و خیزشی شد و تبدیل به یک شورش تمام‌عیار شد. البته این بسته به نظر ما هم هست که بگوییم شورش یا قیام. به هر ترتیب یک خیزش خیابانی شروع شد. تمام رفتارهای بعدی چه از جانب دمشق و چه از جانب کشورهای خارجی به بعد از این اتفاق بازمی‌­گردد. یعنی دیدند سوریه شلوغ شد پس باید کاری کرد.

زمینه‌های بحران سوریه

ایرناپلاس: در صحبت­‌های‌تان به زمینه‌­های بحران که اشاره کردید، کدام یک از این زمینه­‌ها را مؤثرتر در شروع و تشدید بحران می‌­دانید؟

مجیدی: شروع بحران زمینه سیاسی داشته است. واقعاً هم زمینه سیاسی بود. علتش هم این بود که مشارکت سیاسی در سوریه فارغ از آمارهای انتخاباتی که شاید چندان قابل‌اعتنا هم نباشد بالا نبود. آنچه در سطح جامعه وجود داشته است یک نظام تک‌حزبی بوده است. در فرهنگ سیاسی فارسی اصطلاحی به نام «همسان‌گرایی» داریم که دقیقاً بر ایدئولوژی بعثی سوریه قابل تطبیق است. این همسان­‌گرایی ابزارش هم در دوره قدیم به‌وجود آمد نه در دوره بشار. البته در دوره­ بشار هم تداوم نسبی داشته است و ابزارش هم سرکوب بوده است. طبعاً وقتی خیزش رخ می‌­دهد مهارش هم سخت است. مثل آتشفشانی که اول جمع می‌­شود و بعد بیرون می‌­ریزد. فاکتور سیاسی در شروع بحران خیلی مهم بود، اما این نیست که به سیاست محدود شود. فاکتور فرهنگی بوده و فاکتور اقتصادی هم بوده است. اولین شهرهایی که در آن اعتراض شد شهرهایی هستند که از قافله­ توسعه­ اقتصادی در دوره­ بشار اسد عقب ماندند.

ایرناپلاس: در این دوره، کردها وضعشان از همه بدتر نبوده است؟

مجیدی: کردها هم البته در اعتراضات بودند مثل اعتراضات استان قامشلی و حسکه. ولی اتفاقاً در آن ایام مطالبات کردی رنگی داشتند. شهری مثل بانیاس که اکثرشان سنی هستند و در غرب سوریه یعنی در استان لاذقیه، از آنجا هم تظاهرات وسیعی شروع شد. اعتراضات در دمشق در حاشیه شهر بود. در حلب اعتراضات از کجا شروع شد؟ از شمال استان. یک عد‌ه­ای از مارع آمدند، یک عده‌­ای هم از باب. اولین جاهایی که در حلب شروع به اعتراض کردند دقیقاً از مناطق حاشیه‌­نشین بود. می­‌خواهم بگویم که فاکتور اقتصادی هم بوده است؛ ولی عامل مؤثرتر، سیاسی بوده است. کما اینکه در ادامه هم کشورهای خارجی که وارد شدند از منظر سیاسی بود.

چرا بحران سوریه به سمت خشونت رفت؟

حالا برسیم به آنجایی که به اصطلاح می­‌گویند شروع بحران که در واقع به خشونت گرایید. دو ایده در خصوص تشدید خشونت وجود دارد؛ عده‌­ای می‌­گویند تسلیح خارجی باعث شد این خشونت به انقلاب سوریه تزریق شود و از فاز نافرمانی و زور خیابانی مردم به جنگ داخلی برسد. یک ایده این است که خود نظام سوریه استقبال کرد از اینکه بین معارضین مسلح یعنی معارضین میانه‌­رو و گروه­‌های سلفی یا تکفیری، در واقع دست بالا را گروه­‌های خشونت­‌گرای سلفی-تکفیری بگیرند تا سرکوبشان هم موجه­تر باشد. بین این دو ایده هیچ قیاس روشنی نمی‌­شود شکل داد.

ایرناپلاس: شما فکر می‌کنید کدام یک از این دو اتفاق باعث شد که انقلاب سوریه به سمت خشونت برود؟

مجیدی: من فکر می‌کنم هر دو عامل دخیل بوده است.



گفت‌وگو از سید محمدجواد حسینی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: سياسي سوريه بشاراسد بهار عربي

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۲۶۶۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سیل اخیر ۳۲۰ کیلومتر را درگیر کرد

استاندار سیستان و بلوچستان گفت: متاسفانه ما شاهد محدوده‌ای به وسعت حدود ۳۲۰ کیلومتر منطقه درگیر سیلاب بوده‌ایم و چون این مناطق به صورت دشت است؛ خسارت‌ها نیز کاهش یافت. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از زاهدان، محمد کرمی در جلسه ستاد پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات پاسخ به بحران استان که در فرمانداری شهرستان چابهار برگزار شد، اظهار داشت: به واسطه پیش بینی‌ها و اقدامات پیشگیرانه‌ای که پیش از وقوع سیلاب اخیر انجام شد، بحمدالله کمترین آسیب جانی را داشته‌ایم.

استاندار سیستان و بلوچستان افزود: در سیلاب اخیر حجم بسیار بالایی از آب در قسمت سرریز سد کهیر با ارتفاع 3 متر به وجود آمد که بحمدالله اکنون حجم ورودی آب بسیار کم شده است.

وی تصریح کرد: متاسفانه ما شاهد محدوده‌ای به وسعت حدود 320 کیلومتر منطقه درگیر سیلاب بوده‌ایم و چون این مناطق به صورت دشت است؛ خسارت‌ها نیز کاهش یافت. اما اگر این منطقه به صورتی بود که آب باید از یک محدوده خاص عبور کند یقیناً ویرانی‌های گسترده به بار می‌آمد.

کرمی ادامه داد: خوشبختانه کارهای بسیار خوبی طی این مدت در محدوده درگیر سیلاب در جنوب استان انجام شده اما باید کارهای باقیمانده نیز با سرعت مضاعف پیگیری و انجام شوند.

استاندار سیستان و بلوچستان بیان کرد: دو بالگرد جدید ارتش نیز در حال افزوده شدن به تیم‌های حاضر در منطقه است تا علاوه بر گروه‌های جهادی که در اختیار ستاد اجرایی هستند، با تلاش مضاعف هرچه زودتر از این بحران عبور کنیم.

وی افزود: باید مباحث آبرسانی با سرعت پیگیری شوند و تیم‌های موجود در منطقه نیز با تامین نیروی انسانی و امکانات از سایر استان‌ها تکمیل شوند تا روستاهای دارای تنش آبی مشکلاتشان کاسته شود. اعتبارات لازم برای افزودن دستگاه‌های راهسازی به راهداری داده شده است و این موضوع به اطلاع فرمانداران منطقه نیز قرار داده شده است.

کرمی ادامه داد: نکته بسیار حائز اهمیتی که در سیلاب گذشته هم بر آن تاکید شده است؛ آن است که باید از ‌آب‌های حاصل از باران‌های این چنینی استفاده مفیدی و لازم صورت گیرد.

استاندار سیستان و بلوچستان یادآور شد: ما دو اولویت مهم در امر سدسازی «سد کاجو» و «سد قصر قند» را در منطقه دنبال می‌کنیم چرا که با ساخت این سدها بخشی از آب حاصل از باران‌های سیلابی کنترل می‌شوند.

وی افزود: بر همین اساس بخش مطالعاتی سدهای حوزه جنوب انجام شده و به رئیس جمهور محترم ارائه شده است همچنین در بخش هوتگ ها به دنبال استفاده مفید از از آنها برای ذخیره و جلوگیری از خسارات ناشی از سیلابها هستیم.

استاندار سیستان و بلوچستان عنوان کرد: به هیچ وجه پذیرفتنی نیست که ما هر ساله در این منطقه شاهد توزیع پتو، سبد کالا و لوازم خانگی و مهمتر از آن ویرانی زیرساخت‌ها، کشاورزی و منازل مردم باشیم چراکه این واقعاً امری مشکل است.

کرمی با بیان اینکه باید تمام پروژه‌های سطح استان با دقت کافی و انجام مطالعات و پیش‌بینی‌های لازم انجام شوند، گفت: خوشبختانه بخش مطالعاتی سدهای حوزه جنوب استان انجام شده و به رئیس جمهور محترم نیز ارائه شده تا این موضوع به عنوان اولویت کاری منطقه قرار گیرد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • جنگ داخلی؛ فیلمی که آمریکا را به وحشت انداخت!
  • امدادرسانی آتش‌نشانان یزد به خودروهای درگیر در فرونشست زمین
  • رئیس جمهور ونزوئلا : دوستی ما با ایران واقعی و راهبردی است و نه سیاسی و موقت/ آیت‌الله خامنه‌ای تحلیل دقیق و عمیقی از تحولات دنیا دارند
  • نماز جمعه تهران به امامت آیت‌الله خاتمی اقامه می‌شود
  • اجرای ۷۰۰ برنامه توسط سپاه روح الله
  • شایع‌ترین اختلالات روانی کرونا و آمار آن
  • اسرائیل در کجا متوقف می شود؟
  • سیل اخیر ۳۲۰ کیلومتر مربع از بلوچستان را درگیر کرد
  • سیل اخیر ۳۲۰ کیلومتر را درگیر کرد
  • فوری؛ حزب‌الله عراق از آغاز مجدد حملات به نیروهای آمریکایی خبر داد + اولین تصاویر | حمله با ۵ موشک