نامادری با زبان مادری - عبدالله رحمانی**
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۸۲۹۷۲۶
مهاباد - ایرنا - زبان مادری به عنوان مهمترین ابزاری ارتباطی، نقش مهمی در فرآیند شکل گیری هویت فردی و جمعی افراد ایفا می کند، اما در برخی از موارد با این عامل مهم شخصیتی با نامهربانی و نامادرانه برخورد می شود.
زبان از گذشته دور تاکنون مهمترین ابزار ارتباطی بوده و انسان ها نخستین واژه ها و نیازهای زندگی را با زبان مادری بیان می کنند؛ زبانی که راحت ترین شیوه برای بیان احساس ها، یادگیری و آموزش افراد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما در بسیاری از مناطق جهان با وجود تنوع فرهنگی به سبب توجه بیشتر به زبان های ملی و بین المللی، زبان مادری فراموش شده و در برخی موارد به این سرمایه گرانبها نه به عنوان یک فرصت بلکه به عنوان یک تهدید نگاه می شود.
هر چند در ماده 101 منشور حقوق شهروندی به صراحت به این موضوع اشاره شده و طبق آن «شهروندان از حق یادگیری و استفاده و تدریس زبان و گویش محلی خود برخوردار می شوند» اما این اصل هنوز در سیستم آموزش رسمی کشور جایگاه خود را پیدا نکرده است.
تاکید این منشور بر زبان مادری، برای اقوام ایرانی از جمله تُرک، کُرد، لُر، بلوچ، لک، گیلکی و مازنی...نویدی بود که بعد از آن توجه بیشتری به زبان های مادری در این مناطق صورت گیرد.
حال که انقلاب اسلامی در طلیعه دهه پنجم قرار دارد، انتظارها برای اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی و اجازه تدریس ادبیات محلی و قومی(زبان مادری) در مدارس، در کنار زبان فارسی طبق این اصل در بین اقوام مختلف ایران بیشتر شده است.
انتظار مردم محلی فراگیری زبان مادری همزمان با زبان ملی در مقاطع ابتدایی است تا زمینه شناسایی استعدادهای برتر و شکوفایی بیشتر نخبگان جامعه در حوزه های مختلف فراهم شود.
از سوی دیگر برای داشتن آموزش و پرورش پویا با رویکرد مشارکت پذیری بیشتر دانش آموزان و جذابیت بخشیدن به فضای علم و دانش، توجه به زبان مادری نه تنها لازم به نظر می رسد بلکه اکنون به یک ضرورت تبدیل شده است.
برای مقابله با هجمه های فرهنگ بیگانه و غربی با اجرای اصل 15 قانون اساسی و ماده 101 منشور حقوق شهروندی، ضمن توجه به هویت و اصالت اقوام مختلف زمینه ها برای احیا و توجه بیشتر به زبان مادری در مناطق مختلف کشور در دستور کار دستگاه های مرتبط از جمله آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و ... قرار گیرد.
روز پنجشنبه/2 اسفند سال 1397/ مصادف با 21 فوریه و سالروز زبان مادری است؛ حدود 64 سال قبل و همزمان با سال 1952 میلادی دانشجویان شهر «داکا» پایتخت امروز کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستان شرقی نامیده می شد، برای ملی کردن زبان بنگالی به عنوان زبان دوم پاکستان آن زمان تظاهرات کردند اما پلیس داکا به سوی آنان شلیک کرد و شماری کشته شدند و به همین علت این روز به عنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری شد.
*خبرنگار ایرنا
3020/6185/3072
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي زبان مادري آموزش منشور حقوق شهروندي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۲۹۷۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاد اما خسته
زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند.
به گزارش ایسنا، جام جم نوشت: حرفهایش را به نتیجه تازهترین تحقیقات علمی ارجاع میدهد که کسی، اما و اگری برایش نیاورد؛ برای همین هم سفت و محکم ادامه میدهد و از پژوهشهایی علمی میگوید که زنانی که فرزندی ندارند، زندگی شادتر و سالمتری نسبت به زنانی که مادر شدن را تجربه کردهاند، دارند.
این بخش کوتاهی از یکی از برنامههای شبکهای فارسیزبان است که بهتازگی تعطیل شده است، اما فارغ از همه پیشزمینهها و قصاوتهایمان نسبت به اهداف این شبکه و زیرسؤال بردن نهاد خانواده، واقعا تحقیقات علمی چنین نظری دارند؟ زنان بدون فرزند، زندگی شادتری نسبت به مادران دارند؟ این سؤالی است که مرور برخی از پژوهشهای علمی و گفتگو با کارشناسان این حوزه، میتواند به آن پاسخ بدهد! «این نتایج علمی، از کدام دادههای بهدست آمده حرف میزنند؟ کدام مادران؟ در کدام مناطق؟ با کدام ساختار شخصیتی؟» این را فیروزه روستا، متخصص و مشاور سلامت مادران میگوید که تحقیقاتی اینچنینی را رد میکند و معتقد است که بدون شک، تعریف شادی در آدمهای مختلف، متفاوت است: «برخی افراد، ساختار شخصیتیشان بهگونهای است که انرژی بالایی دارند و بهطور کلی شخصیتی برای مادری کردن دارند؛ این افراد اگر مادر نباشند و مادری نکنند، غمگین خواهند بود. اما از طرف دیگر، برخی افراد استقلال بیشتری دارند، انرژیشان را از تنهایی و سکوت میگیرند و ممکن است با مادری کردن، آنچنان که باید، ارتباط برقرار نکنند.» در واقع خانم روستا میگوید که نمیتوان خوشحالی از مادر بودن یا نبودن را به همه آدمها و همه زنان ارتباط داد؛ بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی به ویژگیهای شخصیتی آن زن دارد. پس تحقیقاتی که همه زنها یا قریب بهاتفاق آنها را در یک دسته جای میدهد و راضی یا ناراضی از مادری خود میداند، تحقیقات جامع و کاملی نیستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.
چیزی شبیه گرسنگی
آنچیزی که نمیتوان آن را پنهان و کتمان کرد، غریزه مادری است که نهفقط در وجود انسانها، بلکه در وجود حیوانها هم به شکلی ویژه وجود دارد. موضوعی که فیروزه روستا آن را به گرسنگی و نیاز به غذا خوردن تشبیه میکند: «خب بر کسی پوشیده نیست که اگر انسان از نیازهایش عبور کند و به آنها پاسخ بدهد، حالش بهتر و انسان شادتری خواهد بود.» به نظر میرسد که اگر از منظر علمی و پژوهشی هم بخواهیم تبعات خوشحالی یا ناراحتی مادر بودن را بررسی کنیم، پاسخ دادن به نیاز و غریزه مادری، باعث میشود که آن زن، فردی شادتر از کسی باشد که این غریزه را نادیده گرفته استکلیشهای است، اما واقعیت دارد؛ اینکه دختران از همان دوران کودکی و در بازیهایشان هم همیشه نقش مادر را دارند؛ آنها برای بچههای کوچکتر از خودشان یا عروسکهایشان نقش مادر را ایفا میکنند. اتفاقی که البته صرفا مختص به کشور ما نیست که آن را محصول سنت و فرهنگ ایران بدانیم بلکه عروسکبازی و مادری کردن، یک بازی بینالمللی برای دخترانی در هرکجای این جهان است.
موضوعی که نشاندهنده ریشه ذاتی دختران به مادر بودن و فرزند داشتن است. این ماجرا تا آنجا پیش رفته است که حتی بهزیستی هم یکی از بندهای قوانینش را به دختران مجردی اختصاص داده است که تمایل به فرزندخواندگی دارند؛ دخترانی که نیاز به مادری کردن در وجودشان ریشه دارد و حالا بههر دلیلی، شرایط ازدواج و فرزنددار شدن برایشان مهیا نشدهاست! حالا چه میشود کرد؟ بهزیستی دومین اولویت درخواستهای فرزندخواندگیاش بعد از زن و شوهری که هیچوقت صاحب بچه نشدهاند را به این دختران مجرد و سپس به زن و شوهری که بچهای دارند و تمایل دارند فرزند بعدیشان، فرزند خونی خودشان نباشد اختصاص داده است. در واقع این نیاز آنقدر جدی است که در اولویت دوم قرار گرفته است و اتفاقا خبرها و آمارهای بهدست آمده نشان میدهد که استقبال و تقاضای دختران جوان از این قانون، بیشتر از آن چیزی که پیش از این تصور میشد؛ انگار که حالشان با داشتن بچه، بهتر است!
این ظاهر نهچندان شاد!
اما چرا آنچه ما در جامعه از یک مادر میبینیم، چندان شاد و خوشحال به نظر نمیرسد؟: «واقعیت این است که انتظاری که جامعه امروز از زنان و مادران دارد، با ۴۰سال پیش فرقهایی جدی و اساسی دارد. زنان در چنین جامعهای باید زیبا و خوشاندام باشند، از منظر علمی و اجتماعی، حرفی برای گفتن داشته باشند، مادری ایدهآل باشند، از همسرشان حمایت کنند، حواسشان به پدر و مادرشان باشند، اوضاع خانه را همیشه در بهترین حالت خود نگه دارد و... خب همه اینها باعث میشود که زن، انرژی زیادی صرف کند، خسته شود و نتواند از مادری کردن که حالا به همه مسئولیتهای قبلیاش اضافه شده، آنطور که باید لذت ببرد و شاد و خوشحال به نظر برسد.» خانم روستا میگوید که زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند: «آنوقت است که میتوانیم بگوییم مادران، به سبب پاسخ به غریزهشان و از طرف دیگر بهدلیل حمایتهایی که از آنها میشود، افراد شادتری نسبت به کسانی هستند که فرزندی ندارند.»، اما این حمایت چقدر عملی میشود؟ به نظر میرسد که در روزگاری که همه دولتها به سمت افزایش جمعیت میروند، لازم است که فکری به حال ارتباط عاطفی و پیوند عمیق و امنیتی که فرزند از مادرش میگیرد، بکنند. آنوقت است که اگر مادری بداند بعد از بچهدار شدن و استراحت لازم، سرکارش برمیگردد و صندلیاش برای او حفظ خواهد شد، خوشحال خواهد بود. در غیر این صورت، از مادری که همه مسئولیتها بر دوش اوست، شغلش را از دست داده، بیخوابی میکشد، خسته است و... چه انتظاری برای شاد بودن داریم؟: «در این میان فراموش نکنید که بخش قابلتوجهی از این حمایتهای لازم، از سمت پدران و همسران است که تامین میشود و زمینه را برای حال خوب مادر فراهم میکند.»
انتهای پیام