Web Analytics Made Easy - Statcounter

با آن که شب وحشتناکی را سپری کردم و از شدت سرما تا صبح درون پارک گلشور به خود لرزیدم ولی باز هم دوست ندارم به خانه پدرم بازگردم چرا که ...

پسر 17 ساله ای که از منزل فرار کرده و حیران و سرگردان در یکی از پارک های مشهد مخفی شده بود قبل از آن که در دام گروه های خلافکار گرفتار شود توسط نیروهای گشت کلانتری میرزاکوچک خان مشهد شناسایی شد و به مقر انتظامی انتقال یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این نوجوان در حالی که بیان می کرد شرایط سختی را در کنار خانواده اش می گذراند و دیگر حاضر نیست به آن خانه بازگردد درباره ماجرای زندگی اش به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: 12 ساله بودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند آن ها با هم تفاهم نداشتند و همواره به مشاجره و درگیری می پرداختند شاید جدایی آن ها تنها راه ممکن بود اما در این میان من و برادر هشت ساله ام ضربه روحی شدیدی را تحمل کردیم. خلاصه پدرم حضانت ما را به عهده گرفت و زندگی دیگری را نزد پدرم آغاز کردیم مدتی بعد از این ماجرا مادرم با مرد دیگری ازدواج کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت. پدرم نیز که در یکی از نهادهای نظامی خدمت می کرد تصمیم به ازدواج مجدد گرفت و با زن دیگری ازدواج کرد از سوی دیگر قرار بود من و برادرم هفته ای یک بار به ملاقات مادرم برویم اما همسر او چشم دیدن ما را نداشت و اجازه نمی داد وارد منزلش شویم. به همین خاطر دیدارهای ما و مادرم در منزل مادربزرگم صورت می گرفت با وجود این من هیچ گاه نتوانستم رابطه خوبی با نامادری ام داشته باشم چرا که او ما را مزاحمی می دانست که آسایش و آرامش او را سلب کرده ایم. به همین خاطر انجام بسیاری از امور منزل را به من می سپرد و بعد از آن هم نزد پدرم از رفتارهای من ایراد می گرفت پدرم نیز بدون توجه به حرف ها و خواسته هایم مدام مرا دعوا می کرد تا این که سال گذشته دیگر اجازه نداد به مدرسه بروم و به ناچار ترک تحصیل کردم چرا که معدل درسی من 17 شده بود! و او با این بهانه که معدل پسر درس خوان باید فقط 20 باشد مرا از درس خواندن محروم کرد و به یک استاد مکانیکی سپرد تا نزد او تعمیر خودروهای سواری را آموزش ببینم. اما آن جا نیز رفتار خوبی با من نمی شد و گاهی کلمات رکیکی به کار می بردند که نمی توانستم این جملات را تحمل کنم. از سوی دیگر علاقه ای به مکانیکی نداشتم و می خواستم به درسم ادامه دهم با وجود این، آن قدر در خانه احساس کمبود محبت و عاطفه داشتم که آرزو می کردم کاش می شد یک بار دیگر در آغوش پدر و مادرم قرار بگیرم و آن ها به زندگی گذشته خودشان بازگردند اما همه این ها جز خیال و آرزو نبود و نامادری ام هر روز بیشتر مرا تحت فشار می گذاشت و از نظر روحی و روانی آزارم می داد من هم وقتی با او لجبازی می کردم به شدت توسط پدرم سرزنش می شدم این بود که تصمیم به فرار از خانه گرفتم اما جایی را نداشتم تا شب را به صبح برسانم در حالی که از شدت سرما به خود می لرزیدم وارد پارک گلشور شدم تا جای گرمی برای استراحت پیدا کنم هنوز چند ساعت بیشتر از حضورم در این پارک نگذشته بود که نیروهای انتظامی سراغم آمدند و مرا به کلانتری آوردند و ... شایان ذکر است به دستور سرهنگ حمیدرضا علایی (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان مشهد) پدر و مادر این نوجوان 17 ساله به دایره مددکاری کلانتری دعوت شدند و بعد از برگزاری چندین جلسه مشاوره فردی و خانوادگی توسط کارشناسان اجتماعی کلانتری در نهایت پدر این نوجوان پذیرفت در سال تحصیلی جدید او را در دبیرستان ثبت نام کند و ارتباط خوبی با فرزندانش داشته باشد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:

منبع: رکنا

کلیدواژه: اخبار حوادث سرما مردان پسر شوم فرار از خانه عکس فیلم عجیب درگذشت زاهدان اتوبوس تصاویر سرقت حادثه تروریستی مادر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۳۰۱۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قتل هولناک پدر به دست دختر جوان | همکاری ۲ پسر در اجرای نقشه قتل | متهم: پدرم با زندگی من در خانه مجردی مخالف بود!

به گزارش همشهری آنلاین، عقربه‌ها ساعت ۹:۳۵ صبح دوازدهم اسفندماه سال گذشته را نشان می‌داد که فردی با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و هراسان به اپراتور گفت: با خودرو در جاده قدیم تهران ـ قم در حال رانندگی بودم که جسد مردی را در بیابان‌ها مشاهده کردم؛ برای کمک‌رسانی اقدام کنید.

با اعلام این خبر، ماموران کلانتری ۱۷۸ شمس‌آباد، متخصصان پزشکی قانونی، تیم تشخیص هویت و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به همراه بازپرس جنایی دادسرای فشافویه راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.

کودک ۵ ساله خرم‌آبادی خاله‌ ۱۴ ساله‌اش را کشت!

تیم جنایی جسد مرد حدوداً ۵۲ ساله را مشاهده کردند که بر اثر خفگی قربانی جنایت شده بود. گزارش پزشک صحنه نیز حکایت از آن داشت قتل در مکان دیگری رخ داده و جسد برای آتش‌افروزی به این بیابان‌ها منتقل شده است. در نخستین‌ گام کارشناسان تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی با دستور بازپرس جنایی اقدام به انگشت‌نگاری از روی جسد کردند که هویت مرد میانسال فاش شد.

کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات متوجه شدند مقتول که شغل آزاد داشته، ساکن غرب استان تهران بوده و ۲ دختر جوان نیز دارد که اعضای این خانواده خیلی زود هدف بازجویی قرار گرفتند.

۲ دختر مقتول با اظهارات ضد و نقیضی در جریان تحقیقات مدعی شدند با پدر خود هیچگونه مشکلی نداشتند و آخرین‌ روزی که او را دیدند ۲۴ ساعت قبل از کشف جسد بوده است، همچنین به دلیل اینکه مقتول در گذشته سابقه ترک خانه را به مدت چندین روز داشته، فقدانی او را به پلیس اعلام نکرده‌اند.

تحقیقات محلی تیم جنایی از همسایه‌ها حکایت از آن داشت، این ۲ خواهر به شدت با پدر خود اختلاف داشتند و مقتول در گذشته چندین‌بار فرزندان خود را به قتل تهدید کرده بود که همین سرنخ شک کارآگاهان را برانگیخت!

تجزیه و تحلیل‌های اطلاعاتی ادامه داشت تا اینکه لاشه سوخته خودروی پژو پارس مقتول داخل یک دره واقع در شهرستان دورود توسط ماموران پاسگاه حشمت‌آباد کشف شد و در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ۲ دختر جوان مقتول را دستگیر کردند.

یکی از خواهران که در جریان تحقیقات منکر هرگونه درگیری با پدر خود بود پس از مواجه با شواهد و مدارک موجود چاره‌ای جز بیان حقیقت را نداشت و از یک جنایت هولناک رازگشایی کردند.

یکی از متهمان ماجرای جنایت را اینطور توضیح داد: من و خواهرم قصد داشتیم تا در یک خانه مجردی زندگی کنیم اما پدرمان مخالف بود و همین موضوع اختلاف خانوادگی گسترده‌ای آفرید و تا حدی پیشرفت که پدرم ما را تهدید به قتل کرد.

زن جوان ادامه داد: در جریان این درگیری‌ها به تنهایی تصمیم گرفتم که پدرم را به قتل برسانم به‌خاطر همین از ۲ مرد جوان که از گذشته با آنها دوست بودیم، کمک گرفتم. روز حادثه پدرم در اتاق خوابش به خواب عصرگاهی فرو رفته بود که من درب ورودی خانه را مخفیانه برای متهمان باز کردم، دقایقی بعد آنها از پله‌ها بالا آمدند و با طنابی که در اختیارشان گذاشتم پدرم را با همکاری یکدیگر به قتل رساندیم.

متهم گفت: پس از ارتکاب جنایت، جسد را با خودروی پژو ۲۰۶ من به بیابان‌های اطراف تهران ـ قم بردیم و در آنجا با بنزین جسد را به آتش کشیدیم در ادامه هم ۲ مرد جوان خودروی پژو پارس پدرم را از پارکینگ خانه برداشتند و برای معدوم کردن آن جهت گمراه کردن مسیر پرونده به شهرستان دورود بردند. خواهرم در این جنایت نقشی نداشته است.

کارآگاهان به دنبال دریافت این اعترافات، خیلی زود اقدامات اطلاعاتی را کلید زدند و مخفیگاه ۲ مرد جوان را در غرب استان تهران شناسایی و آنها را در یک عملیات ضربتی به دام انداختند.

متهمان پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی خیلی زود هدف بازجویی قرار گرفتند و به قتل مرد جوان با همدستی یکی از دختران مقتول اعتراف کردند.

با صدور قرار عدم صلاحیت از سوی دادرس شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی بخش فشافویه، پرونده به دادسرای مربوط ارجاع داده شد و تحقیقات همچنان ادامه دارد.

کد خبر 846751 منبع: تسنیم برچسب‌ها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • ربودن کودک چهار ساله با خودرو مادرش
  • اخاذی با مهریه سنگین!
  • قتل هولناک پدر به دست دختر جوان | همکاری ۲ پسر در اجرای نقشه قتل | متهم: پدرم با زندگی من در خانه مجردی مخالف بود!
  • متهم به ۲۰۰ فقره موبایل قاپی در مشهد دستگیر شد
  • دستگیری متهم به ۲۰۰ فقره موبایل قاپی در مشهد
  • درگیری شدید و عجیب زن رسمی و زن صیغه‌ای در کلانتری
  • درگیری شدید زن رسمی و زن صیغه‌ای در کلانتری | شوهرم دیپلمه بود، من او را آقای دکتر کردم!
  • فروش مواد مخدر با پابند الکترونیکی!
  • ماجرای قتل ۳۰ هزار تومانی در کبابی!
  • سبک زندگی دکتر مرندی به روایت دخترش | ساده‌زیستی را از پدر و مادر یاد گرفتیم