هفسنگ، شیرازیها را به خاطرات دهه 60 دعوت کرد
تاریخ انتشار: ۲ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۸۳۱۱۳۶
شیراز- ایرنا- 'هفسنگ' عنوان جشنوارهای است که این روزها در شیراز با قراری بر مدار خاطرات دهه 60 بازیهای محلهای، سرگرمیها و جذابیتهای آن دهه را برای خانوادهها و کودکان بازسازی میکند.
قدیم ترها، کودکی رنگ دیگری داشت. بازیها رنگارنگ و متنوع بود. بچهها توی کوچه، روی خاک، با گلها و درختها و سنگها، روی مرز خط خطیهای چهارخانه کف حیاط مدرسه و یا صفحههای کاغذی منچ و مارپله شان بازی میکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بازیها دسته جمعی بود و حتی تماشای تلویزیون با آنکه رنگی در کار نبود، با آنکه تنها به دقایقی کوتاه محدود بود، با آنکه همه تلویزیون نداشتند در خانهها با شور و نشاطی خاص همراه بود.
بچهها بهار که با خانواده مسافرت میرفتند، لابهلای برگها و چمنها دنبال سنگهای صاف یک دست میگشتند تا تابستانشان را با هم محلیها، فامیل و خانواده هفتسنگ بازی کنند.
سنگ ها یا ریگ ها برای بازی یک قل ، دوقل هم کاربردی می شد و نشاط نگه داشتن همه سنگ ها پشت دست، در رگ و پوست می رفت.
جمع کردن کلسکسیون کارتهای بازی افتخاری بود که هیچ کودکی از آن نمی گذشت، هر بسته کارت در گرانترین زمانش 50 تومان بود، آنها که کارتهای بیشتری داشتند، به بقیه فخر میفروختند و دیگر بچهها هم سعی میکردند در بازی برنده شوند تا کارتهای بیشتری به دست آورند.
پیشرفته ترین تکنولوژی دهه شصتیها، آتاری بود که گرافیکش مادر بزرگ نسل جدید بازیهای رایانهای محسوب میشود. دستههایی بزرگ، تلویزیونهایی که حالا کمکم رنگی شده بودند و دکمههای قرمز روی دسته بازی همه آنچه بود که برای راندن هواپیمای معروف آتاری لازم بود.
رسیدن به دنیایی پیشرفته تر همه این شوق و شورها را منسوخ کرد و سر به فلک کشیدن آپارتمانها لذت بازی در حیاط را از بچهها گرفت. همسایهها دیگر همدیگر را نمیشناسند تا اجازه دهند بچهها توی کوچهها با هم بازی کنند و تمیزی محله با کشیده شدن خط های شش خانه روی زمین، از بین رفت؛ البته اگر پارک ماشینها توی کوچه اجازه می داد کمی جا برای بازی روی زمین بازی بماند.
این احساسات ماندگار نوستالژیک 'هفسنگ' را در شیراز رقم زد. 'هفسنگ' جشنواره ای است با قراری بر مدار خاطرات دهه 60 است. جایی که این روزها خانوادهها، بزرگترها و کوچکتر ها را با شور و هیجان در کنار یکدیگر قرار میدهد.
بازیهای کوچه و محله در اینجا رنگ و بوی دوباره یافته است. یک سو هشتخانه است و دیگر سو فوتبال دستی. یک جا بچهها با دمپایی پلاستیکی کارتبازی میکنند و یک سمت دیگر بزرگتر برای بازی با آتاری صف بستهاند، تا آنجا که به سختی نوبت به بچهها میرسد.
فیلمهای دهه شصت روی پرده سینما نمایش داده میشود و دم در نوشابه شیشهای با ساندویچ کالباس پیچیده شده در کاغذ کاهی ارائه میشود. خیلیها می گویند به خاطر همین ساندویچها آمدهاند سینما!
خانوادههای غریبه هنگام بازی مارپله و منچ با هم آشنا میشوند، یک پیکان آبی رنگ با اتاق چرمی، یک فولکس، یک موتور سیکلت هم در مجموعه قرار دارد که هم بچهها را با دنیای گذشته آشناتر میکند و هم بزرگترها را به یادآوری خاطراتشان وا میدارد.
هستی خالدی و پژمان طرفه نژاد، از اعضای تیم ایدهپردازی و اجرایی رویداد 'هفسنگ' هستند. آنها تصمیم گرفتند با همکاری دیگر مجموعههای فعال در این رویداد، مرور خاطرات دهه 60 را از دنیای مجازی به دنیای واقعیت وارد کنند و بازیهای کوچه و خیابان را برای بچههای نسل نو بازسازی کنند.
طرفه نژاد درباره چگونگی ایده پردازی این رویداد به ایرنا گفت:براساس بازخوردهایی که مرور نوستالژیهای دهه 60در فضای مجازی دارد، پیش از آنکه کار را آغاز کنیم میدانستیم که مردم از این ایده استقبال میکنند.
او ادامه داد: از سه ماه پیش با برگزاری جلسات متعدد همفکری و نیز براساس پرسشنامهای که تهیه شد، مطالعهای درباره میزان علاقه مندی خانوادهها برای برگزاری این رویداد انجام دادیم و دریافتیم اگر بتوانیم فضایی مهیا کنیم که مردم بتوانند در عین آرامش و امنیت در کنار هم راحت باشند، با کوچکترین امکانات، شاد و بانشاط میشوند و هیچ نیازی به ورود اسباب بازیهای مصنوعی و پلاستیکی نیست.
طرفه نژاد افزود: جای چنین رویدادی در مدارس خالی است. میتوان در زنگهای ورزش یا زمان استراحت بچهها به سادگی شرایطی را فراهم کرد که با انجام بازیهای کودکانه هیجان را به آنان بخشید؛ حتی می توان با برگزاری مسابقات و لیگها آنها را از دنیای مجازی و بازیهای بیتحرک دور کرد و راه و رسم کار گروهی را به آنان یاد داد.
او با بیان اینکه باید به کودکان آموخت لازم نیست به دنبال چیزهای خیلی بزرگ و هیجان انگیز باشند، ادامه میدهد: بچهها با بازیهای قدیمی و محلهای همچون هفت سنگ و هشت خانه یا کارت بازی یاد میگیرند که جز فوتبال بازی گروهی دیگری نیز وجود دارد و با سادگی ساز و کار این بازیها در مییابند که قرار نیست همیشه با چیزهای عجیب و نو و لوکس سرگرم شوند.
عضو تیم اجرایی رویداد هفسنگ معتقد است که باید این نکته را همواره در یاد داشت که در سختترین شرایط آدمی میتواند با سادهترین چیزها خوشحال شود و با چیزهای کوچک میتوان شادی، آشنایی و صمیمیت آفرید؛ لزوماً مهمانیها و چشم هم چشمیها یا خریدن یک وسیله بازی لوکس راهکاری برای تغییر روحیه بهشمار نمیرود.
دیگر عضو تیم ایده پردازی هفسنگ نیز درباره چگونگی جمعآوری وسایل قدیمی و اتومبیلهای این مجموعه گفت: این لوازم مربوط به مجموعههای شخصی بوده است که برخی دوستان براساس آشنایی هایی که داشتیم آنها را به ما امانت دادند. اتومبیلهای این مجموعه امروز درزمره ماشینهای لوکس بهشمار میروند و ارزش ریالی دارند و نگهداری از آنها دشوار است.
خالدی که بازی آتاری در این مجموعه جزو موردعلاقهترین بازیهای دوران کودکیاش است، بیان کرد: آتاری با وجود جذابیتهای وسایل بازی همچون پلی استیشن های مدرن هنوز برای خانوادهها جذاب است و بچهها و بزرگترها از این وسیله بازی بیش از دیگر بازیها استقبال کردهاند و با رغبت خاصی به سراغ آن میآیند.
او افزود: امیدوارم توانسته باشیم در این تنگنا که آدمها داشتههای گذشته را فراموش کردهاند، به یادشان بیاوریم که چهچیزهایی داشتیم و امروز چه چیزهایی داریم؛ همانگونه که بخشی از این مجموعه با نمادهای جنگ تحمیلی به یاد شهدایی طراحی شده است که کمتر شناخته شدهاند.
عضو تیم اجرایی رویداد هفسنگ اضافه کرد: یکی از خواستههای مهم ما این بود که در روزگاری که همسایهها حتی همدیگر را نمیشناسند، به آنها یادآوری کنیم با بازیهای محلهای میتوان صمیمت و دوستی را معنا کرد و این، کار چندان سختی نیست.
او ادامه داد: این رویداد به صورت فصلی با عنوان های مختلف برگزار خواهد شد و در هر بار اجرا، نمادها و بازیهای جدیدی تدارک دیده میشود.
خالدی بیان کرد: باید داشتههایمان را قدر بدانیم و آنچه با ارزش بوده است را حفظ کنیم، زندگی در گذشته درست نیست؛ اما تعلق خاطر به آن، باعث زنده شدن نشاط و شادی میشود و به ما یاد میدهد که خیلی چیزها متعلق به این سرزمین است و باید حفظ شود.
جشنواره هفسنگ که توسط مجموعههای فعال در هنرشهر آفتاب به صورت گروهی برگزار شده است، از 27 بهمن ماه در لابی مجموعه فرهنگی هنر شهر آفتاب در ابتدای جاده صدرای شیراز برقرار است و تا سوم اسفندماه ادامه دارد.
7375 /1876
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۳۱۱۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لزوم نگاه منصفانه به شکستها و پیروزیها در جنگ
درباره تاریخ شفاهی زیاد گفتند و نوشتند که تکرار دوباره آن ملالآور است. ازجمله فعالترین بخشها در زمینه انتشار آثار تاریخ شفاهی، نهادهای دولتی و غیردولتی حوزه دفاع مقدس است. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس (زیر نظر سپاه) نیز یکی از مراکزی است که در سالهای اخیر آثار قابلتوجهی را در زمینه تاریخ شفاهی فرماندهان جنگ منتشر کرده است که ازجمله آنها میتوان به «تاریخ شفاهی محسن رضایی (فعلا ۲ جلد)»، «تاریخ شفاهی حسین علایی»، «تاریخ شفاهی سیدیحیی صفوی» و ... اشاره کرد. بهدلیل جایگاه بالای این فرماندهان که مسئولیتهای اصلی را در دوران دفاع مقدس بهعهده داشتند و بهنوعی مدیریت جنگ در دست آنان بوده است، تاریخ شفاهی آنها بسیار پراهمیت است. از همین منظر برای علاقهمندان به تاریخ دفاع مقدس، مطالعه خاطرات این فرماندهان همیشه مورد توجه بوده است. آخرین کتابی که از این مجموعه مطالعه کردم، «تاریخ شفاهی حسین علایی» و «تاریخ شفاهی سیدیحیی صفوی» است که تاکنون دو جلد از آن منتشر شده است. هر کدام از آثار تاریخ شفاهی منتشر شده این مرکز را میشود به صورت جداگانه بررسی و نقد کرد که مجال دیگری میطلبد و خود مرکز میتواند پیشقدم باشد و جلساتی با حضور نویسندگان و کارشناسان در این زمینه برگزار کند. از این که بگذریم، اگر کتابهای تاریخ شفاهی منتشر شده این مرکز با دقت بیشتر مطالعه شود، چند نکته مهم در این آثار دیده میشود که تذکر آنها برای ادامه مسیر تاریخنگاری صحیح دفاع مقدس خالی از لطف نیست. البته نکاتی که اشاره میشود در همه آثار یکسان نیست اما کم و بیش در همه آنها وجود دارد. همچنین این اشکالات و نکات، منحصر در کتابهای منتشر شده مرکز اسناد و تحقیقات دقاع مقدس نیست بلکه در دیگر آثار تاریخ شفاهی هم دیده میشود.۱- تحلیلهای بعد از جنگی
بخش قابل توجهی از کتابهای تاریخ شفاهی، خاطرات شخص مصاحبهشونده نیست بلکه تحلیلها و نظرات او درباره اتفاقات و حوادث جنگ است. به عبارت دیگر راوی، خاطرات شخصی خود را از آن روزها و اتفاقات نمیگوید بلکه تحلیلهایش را که بعد از جنگ با مطالعه کتابها و از جای دیگر به دست آورده، بیان کرده است. یعنی اتفاقات، عملیاتها و صحنههای جنگ را با نگاه و تحلیل بعد از جنگی که همه چیز مشخص و معلوم شده است، تعریف میکند. خاطرات به گونهای بیان میشود که انگار همه اتفاقات و حوادث را از قبل میدانسته است. مثلامیگوید:«به نظرمن اگر اینطورمیکردیم، بهتر بود.»،«من میدانستم این اشکالات به عملیات وارد است.»، «ما نباید این کار را میکردیم.»،«من گفته بودم که این عملیات، شکست میخورد.» و از اینگونه عبارات. خلاصه این که مصاحبهشونده در جایگاه «دانای کل» نشسته و بهگونهای، حوادث و اتفاقات را روایت میکند که انگار از پیش، همه چیز را میدانسته و پیشبینی میکرده است.این دوستان نباید فراموش کنند که آن روزها در جایگاهی نبودند که همه این چیزها را بدانند. اگر این کتابها با دقت مطالعه شود، خواننده متوجه میشود هر جا که خود راوی در متن حوادث حضور داشته است، خاطرات تازه و نابی بیان میکند اما در صحنهها و جاهایی که حضور نداشته یا دستی از دور بر آتش داشته به کلیگویی و تحلیلهای بعد از جنگی روی میآورد. مثلا بخشهایی از کتاب «تاریخ شفاهی حسین علایی» خاطرات شخصی او نیست، بلکه تحلیلهای او بعد از جنگ و بعد از حادثه است که با مطالعه اسناد و آثار دیگر کسب کرده است. نه این که تحلیل وقایع گذشته فینفسه اشکالی داشته باشد،بلکه غرض تذکراین نکته است که اینها خاطرات شخصی مصاحبهشونده و راوی نیست.در بخشهایی از کتاب دو جلدی «تاریخ شفاهی سیدیحیی صفوی»هم عینا همین مسأله دیده میشودوهمچنین دیگرآثار تاریخ شفاهی. بههرحال یکی ازآسیبهای آثارتاریخ شفاهی این است که حوادث واتفاقات جنگ بانگاه وتحلیل امروزی روایت میشود.روایت تاریخ دفاعمقدس با نگاه و تحلیل امروزی نهفقط تحریف تاریخ جنگ رادرپی دارد،بلکه خودآثارراهم ازاستنادواعتبار ساقط میکند.
۲- سیاستزدگی آثار تاریخ شفاهی
«سیاستزدگی» یکی از آسیبهای جدی کتابهای تاریخ شفاهی و بهطور کلی آثار دفاعمقدس در سالهای اخیر است. متأسفانه در یک دهه گذشته هرچه جلوتر میآییم این مورد در آثار بیشتر و شدیدتر میشود. سیاستزدگی، یعنی آن که راویان، خاطرات خود و مسائل جنگ را با توجه به نگاه سیاسی و جناحی امروز خود بیان میکنند. جالبتر این که حتی به مواردی برمیخوریم که چون دیدگاهها و نظرات سیاسی راوی در دههها و سالهای مختلف تغییر کرده، خاطرات و تحلیلهای او از حوادث و اتفاقات جنگ نیز عوض شده است. بهگونهای که او یک خاطره یا یک حادثه را در دو دوره مختلف به دو گونه روایت کرده که گاهی این دو روایت با همدیگر متناقض است. سیاستزدگی، موجب حذف و اضافه، کمرنگ و پررنگ شدن یا بالا و پایین کردن بسیاری از حوادث و خاطرات جنگ میشود.
۳- پیروزیها و شکستها در تاریخ جنگ
در برخی آثار تاریخ شفاهی شاهدیم فرماندهان و راویان تا مقطع فتح خرمشهر را که دور پیروزیهاست بسیار مفصل و به اصطلاح پر و پیمان تعریف و روایت میکنند. حتی لحن روایتهای این دوره متفاوت است. راویان در این دوره، خاطرات خود را با لحن محکم و پیروزمندانه تعریف میکنند اما از عملیات رمضان (تیر ۶۱) که دور شکستها و ناکامیها شروع میشود، محافظهکارانه برخورد میکنند. بسیاری از حقایق را نمیگویند یا اگر میگویند ناقص، کلی و مبهم بیان میکنند. اختصار، کلیگویی، مبهمگویی، اختلافات و گاه حتی تناقضگویی از جمله ویژگیهای روایتها و خاطرات در این مقطع از جنگ است. هر کس روایت خودش را بیان میکند و این روایتها با یکدیگر اختلافاتی دارد و حتی گاه متضاد هستند. تاکنون کمتر شاهد بودیم که کسی سه چهارماه آخر جنگ را تبیین و تحلیل کند. حتی فرماندهان اصلی جنگ نیز در خاطرات و تاریخ شفاهیهای خود کمتر به اتفاقات تلخ این دوره میپردازند. فراموش نکنیم که تاریخ جنگ، حاصل جمع همه پیروزیها و شکستهاست.
۴- یک افسوس...
گاهی با مطالعه برخی کتابهای تاریخ شفاهی یا آثار دفاع مقدس افسوس خوردم که کاش فرماندهان و مسئولان جنگ از جمله محسن رضایی، سیدیحیی صفوی،علی شمخانی و دیگران، بعد ازپذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان رسمی جنگ که اسلحه خود را زمین گذاشتند، بلافاصله قلم به دست میگرفتند و خاطرات خود را مینوشتند. کاش آنها پیش از آنکه پستهای اجرایی و مسئولیتهای سیاسی بعد از جنگ را بپذیرند خاطرات خود را صادقانه و صمیمانه مینوشتند و برای نسلهای آینده باقی میگذاشتند. کاش این کار را قبل از این که هیچ پست و مسئولیتی بپذیرند، انجام میدادند. خدمتی که آنها با نوشتن خاطرات خود میکردند کمتر از پستی نبود که قبول کرده بودند. نوشتن خاطرات یا انتشار آثار تاریخ شفاهی آن هم۴۰سال بعد ازجنگ هرچند بجا وضروری است اما آفاتی هم دارد ازجمله این که بسیاری ازجزئیات فراموش شده است و مهم این که حوادث ونگاههای بعد ازجنگ، قطعا در نحوه تعریف خاطرات راوی مؤثراست. این موارد ازجمله آسیبهای جدی تاریخ شفاهی استکه ازاعتبار آن تاحدود زیادی میکاهد.
۵- نگران مردم نباشید!
خوشبختانه بسیاری از شهدا نوشتهها و یادداشتهایی ازخود به جا گذاشتهاند. بسیاری از فرماندهان نیز دفترچه یادداشتهایی همراه داشتند و فعالیتهای خود را در جبهه مینوشتند.همچنین ازعملیات فتحالمبین به بعدراویان جنگ در کنار فرماندهان و در قرارگاهها حضور داشتند و همه چیز را ثبت و ضبط کردند. همه این یادداشتها، دفترچهها و نوشتهها حفظ شدند اما در بایگانیهای مراکز نظامی و متولی جنگ خاک میخوردند.به گفته محسن رضایی او درطول هشت سال جنگ۴۰۰ نامه به امام نوشته است. حدود ۴۰ سال از پایان جنگ گذشته است،چرا این نوشتهها ویادداشتها رامنتشرنمیکنند؟ این یادداشتها و نوشتهها قطعا مستندترین و بیواسطهترین اسناد و مدارک دفاع مقدس است چون آنها راکسانی نوشتهاندکه دروسط میدان جنگ وسرصحنه حوادث حضور داشتند. انتشار یادداشتها ودفترچههای شهدا و نوشتههای راویان جنگ باید از اولویتهای مراکز و نهادهای متولی دفاع مقدس باشد نه این آنها را در کمدها حبس کنند. شما منتشر کنید و نگران مردم نباشید، آنها میخوانند و خود قضاوت خواهند کرد.