Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، دو کتاب «اسطوره‌ها و زندگی ما» و «یادداشت‌هایی از خانه مردگان» به‌تازگی توسط نشر نو به چاپ دوم رسیده‌اند.

«اسطوره‌ها و زندگی ما» نوشته مری میجلی فیلسوف و استاد فلسفه است که در آن به اسطوره‌ها و ارتباط‌شان با زندگی امروز بشر، همچنین نقش اساسی نمادها در متن زندگی به‌ویژه علم و جهان‌بینی برآمده از آن پرداخته‌ است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ترجمه این کتاب توسط آرام قریب انجام شده است.

مولف این کتاب بر این باور است که اسطوره، داستانی است که در آن، نمادهای بسیاری وجود دارد و بر این نکته تاکید دارد که ما انسان‌ها گونه خاصی از موجودات هستیم که مسائل را اساساً در قالب نمادها درک می‌کنیم. اسطوره‌های زندگی مفاهیمی متافیزیکی‌اند که پیدا و پنهان وارد تصویر علمی ما از جهان می‌شوند و به‌مرور بخشی از علم تجربی به‌اصطلاح دقیق و آزمون‌پذیر را تشکیل می‌دهند؛ مفاهیمی چون ژن‌های خودخواه، ماده‌باوریی که ذهن را به ماده فرو می‌کاهد، و همین‌طور نگاه ملهم از بحث هوش مصنوعی که انسان را ماشینی باهوش و مجهز به نرم‌افزاری پیشرفته می‌بیند.

میجلی درباره علم موضعی میانه را در پیش گرفته و نه آن را کاملا نفی می‌کند نه کاملا تحت تاثیرش قرار گرفته است. او در متن کتاب پیش رو، این نکته را به مخاطبش یادآوری کرده که تخیل بشر، در قالب نماد نقش مهمی در تمام دیدگاه‌هایش درباره جهان، انسان و جایگاهش در جهان دارد.

نسخه‌های چاپ دوم این کتاب با ۳۷۶ صفحه، منتشر شده‌اند.

دومین کتابی که طی این روزها توسط این ناشر تجدیدچاپ شده، رمان «یادداشت‌هایی از خانه مردگان» نوشته فیودور داستایفسکی است. چاپ اول این کتاب هم در سال ۹۴ به بازار عرضه شد و ترجمه آن به‌صورت مستقیم از زبان روسی به فارسی انجام شده است.

داستایفسکی همان‌طور که می‌دانیم یکی از بزرگترین نویسندگان قرن نوزدهم روسیه است و با آثاری چون «جنایت و مکافات» یا «قمارباز» شناخته می‌شود. این نویسنده در پی اتهامی سیاسی، ۴  سال را در یک اردوگاه کار اجباری در سیبری گذراند و همین تجربه باعث نوشته‌شدن کتاب «یادداشت‌هایی از خانه مردگان» شد.

تجربه‌های وحشتناکی که داستایوفسکی از سر گذراند، باعث شد این کتاب یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک، شود. این رمان آمیزه‌ای از وقایع، بحث‌های فلسفی و تجربه رنج‌های روانی است که با ظرافت از چشم‌انداز یک زندانی محکوم به مرگ روایت شده‌اند.

چاپ دوم این کتاب با ۴۰۸ صفحه به‌تازگی چاپخانه را ترک کرده است.

کد خبر 4549603 صادق وفایی

منبع: مهر

کلیدواژه: تجدید چاپ ترجمه چاپ دوم نشر نو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۵۸۱۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازگشت به خانه در لنز دوربین عکاسان

به گزارش قدس آنلاین، ۴۹ عکس در ابعاد مختلف روی دیوار رفته که حال و هوای مردم سوریه را در روزهای پس از جنگ به تصویر می‌کشد؛ از بازی کودکان در بقایای خودرویی تخریب شده تا فوتبال بازی کردن جوانان و جریان زندگی زیر پوست شهری ویران که در حال ریشه دواندن است. 

امیر رستمی یکی از عکاسانی است که بیش از ۱۲ قطعه عکس از او در کنار چند عکاس دیگر همچون حامد سوداچی، سعید فرجی، صابر قاضی و میثم ملکی قزوینی بر دیوارهای این نمایشگاه آویخته شده است. او که برای عکاسی از این سوژه دو بار به سوریه سفر کرده و از نزدیک شاهد رنج‌های مردم جنگ‌زده این سرزمین بوده، درباره حضورش در این رویداد و تجربه‌ای که از عکاسی در شهرهای ویران شده داشته می‌گوید که در ادامه می‌خوانید.

پروژه‌ای که کلیدش را مؤسسه بیان زد
رستمی درباره چگونگی ورودش به این پروژه و عکاسی از سوریه می‌گوید: پس از جنگی که در سوریه شکل گرفت، مؤسسه بیان در نظر داشت درباره اتفاق‌هایی که در سوریه رخ داده تولیدات تصویری داشته باشد، البته در زمینه مستندسازی بسیار فعال بودند اما در حیطه تصویر و عکس کاری انجام نشده بود. پس از پایان جنگ و چند ماه پس از پیروزی رسمی دولت بشار اسد در سوریه، با تعدادی از دوستان عکاس از جمله بنده صحبت کردند و این پروژه را در سال ۹۷ کلید زدند؛ هدف این پروژه هم این بود که می‌خواستیم فضای زندگی در سوریه و احوالات مردم پس از جنگ و اینکه چطور به خانه‌هایشان بازمی‌گردند و زندگی را با کمبود امکانات شکل می‌دهند به تصویر بکشیم.
وی در ادامه درباره سفرش به سوریه یادآور می‌شود: دو مرتبه در سال‌های ۹۷ و ۹۸ به سوریه سفر کردم که در نخستین بازدیدم حدود ۴۸ روز آنجا حضور داشتم و در مجموع برای عکاسی سه ماه در شهرهای مختلف سوریه بودم.

باقیمانده‌های جنگی ویران‌کننده در لنز دوربین عکاسان
رستمی در پاسخ به اینکه نخستین برخورد، تجربه و مواجهه شخصی‌اش با شهرهای جنگ‌زده چطور بوده، می‌گوید: با وجود اینکه برخی از دوستان عکاسی که در این پروژه بودند تجربه‌های جدی داشتند و تازه‌کار هم نبودند اما روبه‌رو شدن با یک کشور جنگ‌زده برای ما تازگی داشت. من اوایل دهه ۸۰ و زمانی که طالبان سقوط کرد برای عکاسی در افغانستان حضور داشتم، اما آنجا فضای جدی جنگی شکل نگرفته بود و بیشتر شاهد چرخشی میان گروهک‌ها و طالبان بودیم و تخریب‌ زیادی هم وجود نداشت اما جنگ سوریه شرایط ویژه و بسیار خاصی داشت و به نظرم یکی از پیچیده‌ترین جنگ‌هایی است که تاکنون اتفاق افتاده زیرا در دنیا اساساً جنگ داخلی بسیار کم است و در اغلب جنگ‌ها مانند روسیه و اوکراین یا ایران و عراق مواضع مشخصی وجود دارد اما در نظر بگیرید در جنگی مانند سوریه ارتش، نیروهای جبهه‌النصره را می‌زند و نیروهای مسلح دیگری هم در بخش‌هایی مستقر هستند و این طرف اتوبان تا آن طرفش جنگ پارتیزانی برقرار است و از خانه‌ای به خانه دیگر مخالفان جدی وجود دارد. به گفته وی؛ براساس اسناد موجود جنگ داخلی سوریه جنگ میان مسلحان و افراد اسلحه به دستی بود که در شهرهای مختلفی مثل حمص و... شکل گرفت اما از یک جایی به بعد به مخالفان بزرگ‌تری مانند آمریکا تبدیل شد که در این آتش می‌دمیدند و شروع به جنگ عقیدتی میان شیعیان، اهل تسنن و... ‌کردند. در این میان نخستین چیزی که برای خودم عجیب بود این مسئله بود که اهل تشیع حدود ۲۰۰ تا ۲۲۰ هزار نفر از جمعیت سوریه را تشکیل می‌دهند و باقی جمعیت اهل تسنن و... هستند و اینجا یک جنگ داخلی شکل گرفته که پایانش مشخص نیست.

وقتی درک دقیقی از نبود آسایش نداریم
این عکاس در واکنش به وقایع متأثرکننده‌ای که در شهرهای جنگ‌زده سوریه مشاهده کرده، اظهار می‌کند: ما وقتی امنیت داریم درک چندان دقیقی از مقوله امنیت یا آسایش نداریم. خیلی از کشورها به دلیل وضعیت سرزمین ما در منطقه، آن را رصد می‌کنند تا بتوانند از منابعش بهره‌مند شوند و طبیعتاً کشوری مانند ایران با این توسعه اراضی، منابع وسیع و موقعیت راهبردی که از شمال تا جنوب دارد، مورد توجه خیلی‌هاست. به نظرم در سال‌هایی که ناآرامی‌هایی در داخل کشور شکل گرفت اگر قرار بود از بطن این نارضایتی‌ها اتفاقی بیفتد مطمئن باشید خیلی از کشورها از آن استقبال می‌کردند. شاید نارضایتی‌هایی هم نسبت به برخی مسائل وجود داشته باشد اما واقعیت این است که دامن زدن به این اتفاق‌ها امنیت ما را نشانه می‌گیرد و ما در واقع داریم امنیت خودمان را به مخاطره می‌اندازیم و اینکه دچار انفکاک شویم مدنظر بسیاری از قدرت‌ها در جهان است، اما با وجود اینکه همه رسانه‌ها علیه حاکمیت ایران بودند خوشبختانه ما از این مسائل در چند سال گذشته عبور کردیم.
وی که تجربه عکاسی مستند از بحران‌های داخلی، خارجی و وقایعی همچون زلزله بم و... را دارد، متذکر می‌شود: زمان‌هایی که درگیر بحران هستیم همیشه می‌گویم ای کاش شرایطی به وجود می‌آمد که ارگان‌های فرهنگی می‌توانستند بخشی از مخالفان را به یک تور در کشورهایی مانند سوریه و نقاطی ببرند که در نتیجه اعتراضات یک کشور به جنگ کشیده شده و از دست رفته است. در واقع از مجموع این اتفاق‌ها نکته مهم برای من این بود که اگر اتفاقی شکل بگیرد و با عقلانیت درستی هدایت نشود می‌تواند به جایی بینجامد که نتیجه‌اش سوریه یا عراق باشد.

پیرمردی در میان ویرانه‌ها؛ قابی از سوریه جنگ‌زده
رستمی با نقل خاطره‌ای از ایام عکاسی در سوریه ادامه می‌دهد: اطراف دمشق در محله‌ای که به ویرانه تبدیل شده بود، پیرمردی را دیدیم که به ما قهوه تعارف می‌کرد. یک جنبه ظاهری‌ ماجرا این است که یک ارتباط کلامی بین ما و او شکل بگیرد اما با دیدن این وضعیت از یک زاویه دیگر غمی مرا در بر می‌گرفت؛ وقتی از کنار پیرمرد رد می‌شدیم و به انتهای خیابان ‌رسیدیم آنچه دیده می‌شد پیرمردی بود که در ویرانه‌ها نشسته است و این برایم بسیار ناراحت‌کننده بود و آن چیزی که عمیقاً ذهن من را به خودش مشغول کرد این بود که چه زندگی‌هایی از بین رفته و نسل‌های متمادی که دیگر هرگز روی خوش زندگی را نخواهند دید.
رستمی درباره آثارش در نمایشگاه «بازگشت» می‌گوید: عکس‌هایی که در این مجموعه به نمایش درآمده طبیعتاً همه عکس‌های من نیست و به زودی قرار است کتابی کامل درباره عکس‌های این نمایشگاه منتشر کنم.

ظرفیت‌های نمایشگاه‌های شهری در جذب مخاطبان بیشتر
او در واکنش به خروج نمایشگاه‌های هنری از گالری‌ها به سطح شهر برای ارتباط بیشتر با مخاطب تصریح می‌کند: طبیعتاً در فضای گالری محدودیت‌هایی وجود دارد اما به نظرم فضای شهری و به طور مثال بیلبوردها هم نمی‌توانند بار همه تصویر را به دوش بکشند و این مدل عکس‌ها را مناسب آن فضا نمی‌دانم اما گالری‌هایی که از مسقف بودن خارج می‌شوند و در گذر و معبرها هستند می‌توانند متفاوت و مؤثر باشند. معمولاً افراد خاص و علاقه‌مندان به گالری‌ها می‌آیند اما برپایی نمایشگاه در معبرها سبب می‌شود وقتی مردم آثار را می‌بینند جرقه‌ای در ذهنشان ایجاد شود و این اتفاق بین آدم‌های مختلف به وجود می‌آید و تأثیرات مهمی هم می‌گذارد.

صبا کریمی

دیگر خبرها

  • کتاب آینه‌ دلیل من در کرمانشاه منتشر شد
  • درس اخلاق طلاب مدرسه علمیه زینب کبری (س) ارومیه
  • حجت‌الاسلام حاج علی اکبری خطیب این هفته نماز جمعه تهران
  • حجت‌الاسلام والمسلمین حاج علی اکبری خطیب این هفته نماز جمعه تهران
  • برپایی هفت میز خدمت در نماز جمعه این هفته تهران
  • بازگشت به خانه در لنز دوربین عکاسان
  • ۸ شهید از جمله ۵ کودک در حمله به آوارگان غزه
  • ساره خسروی؛ مترجم: روانشناسان خواندن «سلام زیبا» را به مراجعین خود پیشنهاد می‌کنند
  • کتابی که با آن تنها گریه کردم
  • چهار روایت معتبر از سبک زندگی با آموزه های قرآنی