Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - اروميه - ايرنا - فرمانده سپاه شهداي آذربايجان غربي گفت: جوانان در «گام دوم انقلاب» نقش اساسي و سرنوشت سازي را بر عهده دارند.

سردار سرتيپ دوم حبيب شهسواري روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا با اشاره به اينکه بيانيه امام خامنه اي در مورد « گام دوم انقلاب» راهگشاي مسير آينده انقلاب خواهد بود، افزود: انقلاب اسلامي به اندازه بعثت اوليه اسلام اهميت دارد چون انقلاب فرهنگي بزرگي را در جهان برپا کرد که منشا ديگر انقلاب هاي تاريخ در 40 سال گذشته شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


وي با اشاره به اينکه عظمت پيشرفت هاي اسلام آن موقع مشخص مي شود که با انقلاب کشورهاي ديگر مقايسه شود، اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب اسلامي در حضور مردم تبريز در (29بهمن) فرمودند که شبيه ترين معجزه به معجزات انبياء همين انقلاب اسلامي ايران بود.
وي ادامه داد: مقام معظم رهبري بازيگران نقش دوم انقلاب را جوانان عنوان کردند و ما امروز سرافرازانه با سربلندي کلام رهبر انقلاب را در کنار کلام امام خميني(ره) تبيين مي کنيم.
فرمانده سپاه شهداي آذربايجان غربي گفت: نقش ولايت فقيه در انقلاب بي بديل است و اهل نظر و رسانه ها بايد بدان بپردازند.
سردار شهسواري با اشاره به اينکه به شهادت تاريخ تمام قيام ها و جنبش هايي که در دنياي اسلام اتفاق افتاده هميشه يک يا چند روحاني در اين انقلاب ها نقش داشتند، افزود: اوج اين تاريخ سازي ها و عينيت يافته ترين انقلاب ها همين انقلاب اسلامي ايران است.
وي اضافه کرد: روحانيان متعهد اسلام هميشه سپر بلاي مردم بودند و تمام مشکلات را به جان خريده اند و براي عظمت و کرامت مردم تلاش کرده اند.
به گزارش ايرنا به نقل از سايت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمي خامنه اي، بيانيه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ايران در 22 بهمن سال جاري به شرح ذيل منتشر شد:
«انقلاب کبير اسلامي ايران در حالي چهلمين سالگرد پيروزي خود را پشت سر گذاشت و قدم به دهه‌ي پنجم حيات خود نهاد که اگرچه دشمنان مستکبرش گمان‌هاي باطلي در سر داشتند اما دوستانش در سراسر جهان، اميدوارانه آن را در گذر از چالش‌ها و به دست آوردن پيشرفت‌هاي خيره‌کننده، همواره سربلند ديده‌اند.
در چنين نقطه‌ي عطفي، رهبر حکيم انقلاب اسلامي با صدور «بيانيه‌ي گام دوم انقلاب» و براي ادامه‌ي اين راه روشن، به تبيين دستاوردهاي شگرف چهار دهه‌ي گذشته پرداخته و توصيه‌هايي اساسي به‌منظور «جهاد بزرگ براي ساختن ايران اسلامي بزرگ» ارائه فرموده‌اند.
بيانيه‌ي «گام دوم انقلاب» تجديد مطلعي است خطاب به ملت ايران و به‌ويژه جوانان که به‌مثابه منشوري براي «دومين مرحله‌ي خودسازي، جامعه‌پردازي و تمدن‌سازي» خواهد بود و «فصل جديد زندگي جمهوري اسلامي» را رقم خواهد زد.
اين گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ايجاد تمدن نوين اسلامي و آمادگي براي طلوع خورشيد ولايت عظميٰ (ارواحنافداه) هست» نزديک خواهد کرد.
متن کامل اين بيانيه به شرح زير است.
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام علي سيّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرين و صحبه المنتجبين و من تبعهم باحسان الي يوم الدّين.
ورود انقلاب اسلامي به دومين مرحله‌‌ي خودسازي، جامعه‌پردازي و تمدن‌سازي
از ميان همه‌ي ملّتهاي زير ستم، کمتر ملّتي به انقلاب همّت ميگمارد؛ و در ميان ملّتهايي که به‌پاخاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر ديده شده که توانسته باشند کار را به نهايت رسانده و به‌جز تغيير حکومتها، آرمانهاي انقلابي را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ايران که بزرگ‌ترين و مردمي‌ترين انقلاب عصر جديد است، تنها انقلابي است که يک چلّه‌ي پُرافتخار را بدون خيانت به آرمانهايش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ي وسوسه‌هايي که غير قابل مقاومت به نظر ميرسيدند، از کرامت خود و اصالت شعارهايش صيانت کرده و اينک وارد دوّمين مرحله‌ي خودسازي و جامعه‌پردازي و تمدّن‌سازي شده ‌است. درودي از اعماق دل بر اين ملّت؛ بر نسلي که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلي که اينک وارد فرايند بزرگ و جهانيِ چهل سال دوّم ميشود.
پيروزي انقلاب اسلامي؛ آغازگر عصر جديد عالم
آن روز که جهان ميان شرق و غرب مادّي تقسيم شده بود و کسي گمان يک نهضت بزرگ ديني را نميبُرد، انقلاب اسلامي ايران، با قدرت و شکوه پا به ميدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگي کليشه‌ها را به رخ دنيا کشيد؛ دين و دنيا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جديدي را اعلام نمود. طبيعي بود که سردمداران گمراهي و ستم واکنش نشان دهند، امّا اين واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنيته، از تظاهر به نشنيدن اين صداي جديد و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونه‌گون براي خفه کردن آن، هرچه کردند به اجلِ محتوم خود نزديک‌تر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانه‌ي انقلاب و چهل دهه‌ي فجر، يکي از آن دو کانون دشمني نابود شده و ديگري با مشکلاتي که خبر از نزديکي احتضار ميدهند، دست‌وپنجه نرم ميکند! و انقلاب اسلامي با حفظ و پايبندي به شعارهاي خود همچنان به پيش ميرود.
شعارهاي جهاني، فطري، درخشان و هميشه‌زنده‌ي انقلاب اسلامي
براي همه‌چيز ميتوان طول عمر مفيد و تاريخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهاي جهاني اين انقلاب ديني از اين قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بي‌مصرف و بي‌فايده نخواهند شد، زيرا فطرت بشر در همه‌ي عصرها با آن سرشته است. آزادي، اخلاق، معنويّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانيّت، برادري، هيچ يک به يک نسل و يک جامعه مربوط نيست تا در دوره‌اي بدرخشد و در دوره‌اي ديگر افول کند. هرگز نميتوان مردمي را تصوّر کرد که از اين چشم‌اندازهاي مبارک دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگي پيش آمده، از روي‌گرداني مسئولان از اين ارزشهاي ديني بوده است و نه از پايبندي به آنها و کوشش براي تحقّق آنها.
دفاع ابدي از نظريه‌ي نظام انقلابي
انقلاب اسلامي همچون پديده‌اي زنده و بااراده، همواره داراي انعطاف و آماده‌ي تصحيح خطاهاي خويش است، امّا تجديدنظرپذير و اهل انفعال نيست. به نقدها حسّاسيّت مثبت نشان ميدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهاي بي‌عمل ميشمارد، امّا به هيچ بهانه‌اي از ارزشهايش که بحمدالله با ايمان ديني مردم آميخته است، فاصله نميگيرد. انقلاب اسلامي پس از نظام‌سازي، به رکود و خموشي دچار نشده و نميشود و ميان جوشش انقلابي و نظم سياسي و اجتماعي تضاد و ناسازگاري نميبيند، بلکه از نظريّه‌ي نظام انقلابي تا ابد دفاع ميکند.
جمهوري اسلامي و فاصله‌ي ميان بايدها و واقعيتها
جمهوري اسلامي، متحجّر و در برابر پديده‌ها و موقعيّتهاي نو به نو، فاقد احساس و ادراک نيست، امّا به اصول خود بشدّت پايبند و به مرزبندي‌هاي خود با رقيبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلي خود هرگز بي‌مبالاتي نميکند و برايش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بي‌شک فاصله‌ي ميان بايدها و واقعيّتها، همواره وجدانهاي آرمان‌خواه را عذاب داده و ميدهد، امّا اين، فاصله‌اي طي‌شدني است و در چهل سال گذشته در مواردي بارها طي شده است و بي‌شک در آينده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگيزه، با قدرت بيشتر طي خواهد شد.
انقلاب اسلامي؛ مايه‌ي سربلندي ايران و ايراني
انقلاب اسلامي ملّت ايران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّي مظلوم بوده است. مرتکب افراط‌ها و چپ‌روي‌هايي که مايه‌ي ننگ بسياري از قيامها و جنبشها است، نشده است. در هيچ معرکه‌اي حتّي با آمريکا و صدّام، گلوله‌ي اوّل را شلّيک نکرده و در همه‌ي موارد، پس ‌از حمله‌ي دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. اين انقلاب از آغاز تا امروز نه بي‌رحم و خون‌ريز بوده و نه منفعل و مردّد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگويان و گردنکشان ايستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. اين جوانمردي و مروّت انقلابي، اين صداقت و صراحت و اقتدار، اين دامنه‌ي عمل جهاني و منطقه‌اي در کنار مظلومان جهان، مايه‌ي سربلندي ايران و ايراني است، و همواره چنين باد.
براي برداشتن گامهاي استوار در آينده، بايد گذشته را درست شناخت
اينک در آغاز فصل جديدي از زندگي جمهوري اسلامي، اين بنده‌ي ناچيز مايلم با جوانان عزيزم، نسلي که پا به ميدان عمل ميگذارد تا بخش ديگري از جهاد بزرگ براي ساختن ايران اسلامي بزرگ را آغاز کند، سخن بگويم. سخن اوّل درباره‌ي گذشته است.
عزيزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه‌ي خود يا گوش سپردن به تجربه‌ي ديگران نميتوان دانست. بسياري از آنچه را ما ديده و آزموده‌ايم، نسل شما هنوز نيازموده و نديده است. ما ديده‌ايم و شما خواهيد ديد. دهه‌هاي آينده دهه‌هاي شما است و شماييد که بايد کارآزموده و پُرانگيزه از انقلاب خود حراست کنيد و آن را هرچه بيشتر به آرمان بزرگش که ايجاد تمدّن نوين اسلامي و آمادگي براي طلوع خورشيد ولايت عظميٰ (ارواحنافداه) است، نزديک کنيد. براي برداشتن گامهاي استوار در آينده، بايد گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از اين راهبرد غفلت شود، دروغها به جاي حقيقت خواهند نشست و آينده مورد تهديدهاي ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگيزه‌اي قوي، تحريف و دروغ‌پردازي درباره‌ي گذشته و حتّي زمان حال را دنبال ميکنند و از پول و همه‌ي ابزارها براي آن بهره ميگيرند. رهزنان فکر و عقيده و آگاهي بسيارند؛ حقيقت را از دشمن و پياده‌نظامش نميتوان شنيد.
آغاز انقلاب و نظام اسلامي از نقطه‌ي صفر
انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن، از نقطه‌ي صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه‌چيز عليه ما بود، چه رژيم فاسد طاغوت که علاوه ‌بر وابستگي و فساد و استبداد و کودتايي بودن، اوّلين رژيم سلطنتي در ايران بود که به دست بيگانه -و نه به زور شمشير خود- بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمريکا و برخي ديگر از دولتهاي غربي، و چه وضع بشدّت نابسامان داخلي و عقب‌افتادگي شرم‌آور در علم و فنّاوري و سياست و معنويّت و هر فضيلت ديگر.
ثانياً: هيچ تجربه‌ي پيشيني و راه طي‌شده‌اي در برابر ما وجود نداشت. بديهي است که قيامهاي مارکسيستي و امثال آن نميتوانست براي انقلابي که از متن ايمان و معرفت اسلامي پديد آمده است، الگو محسوب شود. انقلابيون اسلامي بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکيب جمهوريّت و اسلاميّت و ابزارهاي تشکيل و پيشرفت آن، جز با هدايت الهي و قلب نوراني و انديشه‌ي بزرگ امام خميني، به دست نيامد. و اين نخستين درخشش انقلاب بود.
تقابل دوگانه‌ي جديد «اسلام و استکبار»؛ پديده‌ي برجسته‌ي جهان معاصر
پس آ‌نگاه انقلاب ملّت ايران، جهان دوقطبي آن روز را به جهان سه‌قطبي تبديل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروي و اقمارش و پديد آمدن قطبهاي جديد قدرت، تقابل دوگانه‌ي جديد «اسلام و استکبار» پديده‌ي برجسته‌ي جهان معاصر و کانون توجّه جهانيان شد. از سويي نگاه اميدوارانه‌ي ملّتهاي زير ستم و جريانهاي آزادي‌خواه جهان و برخي دولتهاي مايل به استقلال، و از سويي نگاه کينه‌ورزانه و بدخواهانه‌ي رژيم‌هاي زورگو و قلدرهاي باج‌طلب عالم، بدان دوخته شد. بدين‌گونه مسير جهان تغيير يافت و زلزله‌ي انقلاب، فرعونهاي در بسترِ راحت آرميده را بيدار کرد؛ دشمني‌ها با همه‌ي شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظيم ايمان و انگيزه‌ي اين ملّت و رهبري آسماني و تأييدشده‌ي امام عظيم‌الشّأن ما، تاب آوردن در برابر آن‌همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکان‌پذير نميشد.
مديريت جهادي و اعتقاد به اصل «ما ميتوانيم»؛ عامل عزت و پيشرفت ايران در همه‌ي عرصه‌ها
به‌رغم همه‌ي اين مشکلات طاقت‌فرسا، جمهوري اسلامي روزبه‌روز گامهاي بلندتر و استوارتري به جلو برداشت. اين چهل سال، شاهد جهادهاي بزرگ و افتخارات درخشان و پيشرفتهاي شگفت‌آور در ايران اسلامي است. عظمت پيشرفتهاي چهل‌ساله‌ي ملّت ايران آنگاه بدرستي ديده ميشود که اين مدّت، با مدّتهاي مشابه در انقلابهاي بزرگي همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروي و انقلاب هند مقايسه شود. مديريّتهاي جهادي الهام‌گرفته از ايمان اسلامي و اعتقاد به اصل «ما ميتوانيم» که امام بزرگوار به همه‌ي ما آموخت، ايران را به عزّت و پيشرفت در همه‌ي عرصه‌ها رسانيد.
* برکات بزرگ انقلاب اسلامي:
انقلاب به يک انحطاط تاريخي طولاني پايان داد و کشور که در دوران پهلوي و قاجار بشدّت تحقير شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسير پيشرفت سريع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژيم ننگين سلطنت استبدادي را به حکومت مردمي و مردم‌سالاري تبديل کرد و عنصر اراده‌ي ملّي را که جان‌مايه‌‌ي پيشرفت همه‌جانبه و حقيقي است در کانون مديريّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را ميدان‌دار اصلي حوادث و وارد عرصه‌ي مديريّت کرد؛ روحيه‌ و باور «ما ميتوانيم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحريم دشمنان،‌ اتّکاء به توانايي داخلي را به همه آموخت و اين منشأ برکات بزرگ شد:
يک) ثبات و امنيت و حفظ تماميت ارضي ايران
اوّلاً: ثبات و امنيّت کشور و تماميّت ارضي و حفاظت از مرزها را که آماج تهديد جدّي دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزه‌ي پيروزي در جنگ هشت‌ساله و شکست رژيم بعثي و پشتيبانان آمريکايي و اروپايي و شرقي‌اش را پديد ‌آورد.
دو) موتور پيشران کشور در عرصه‌ي علم و فنّاوري و ايجاد زيرساخت‌هاي حياتي و اقتصادي و عمراني
ثانياً: موتور پيشران کشور در عرصه‌ي علم و فنّاوري و ايجاد زيرساخت‌هاي حياتي و اقتصادي و عمراني شد که تا اکنون ثمرات بالنده‌ي آن روزبه‌روز فراگيرتر ميشود. هزاران شرکت دانش‌بنيان، هزاران طرح زيرساختي و ضروري براي کشور در حوزه‌هاي عمران و حمل‌ونقل و صنعت و نيرو و معدن و سلامت و کشاورزي و آب و غيره، ميليون‌ها تحصيل‌کرده‌ي دانشگاهي يا در حال تحصيل، هزاران واحد دانشگاهي در سراسر کشور، ده‌ها طرح بزرگ از قبيل چرخه‌ي سوخت هسته‌اي، سلّول‌هاي بنيادي، فنّاوري نانو، زيست‌فنّاوري و غيره با رتبه‌هاي نخستين در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غيرنفتي، نزديک به ده برابر شدن واحدهاي صنعتي، ده‌ها برابر شدن صنايع از نظر کيفي، تبديل صنعت مونتاژ به فنّاوري بومي، برجستگي محسوس در رشته‌هاي گوناگون مهندسي از جمله در صنايع دفاعي، درخشش در رشته‌هاي مهم و حسّاس پزشکي و جايگاه مرجعيّت در آن و ده‌ها نمونه‌ي ديگر از پيشرفت، محصول آن روحيه و آن حضور و آن احساس جمعي است که انقلاب براي کشور به ارمغان آورد. ايرانِ پيش ‌از انقلاب، در توليد علم و فنّاوري صفر بود، در صنعت به‌جز مونتاژ و در علم به‌جز ترجمه هنري نداشت.
سه) به اوج رسانيدن مشارکت مردمي و مسابقه‌ي خدمت‌رساني
ثالثاً: مشارکت مردمي را در مسائل سياسي مانند انتخابات، مقابله با فتنه‌هاي داخلي، حضور در صحنه‌هاي ملّي و استکبارستيزي به اوج رسانيد و در موضوعات اجتماعي مانند کمک‌رساني‌ها و فعّاليّتهاي نيکوکاري که از پيش ‌از انقلاب آغاز شده بود، افزايش چشمگير داد. پس ‌از انقلاب، مردم در مسابقه‌‌ي خدمت‌رساني در حوادث طبيعي و کمبودهاي اجتماعي مشتاقانه شرکت ميکنند.
چهار) ارتقاء شگفت‌آور بينش سياسي آحاد مردم
رابعاً: بينش سياسي آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بين‌المللي را به گونه‌ي شگفت‌آوري ارتقاء داد. تحليل سياسي و فهم مسائل بين‌المللي در موضوعاتي همچون جنايات غرب بخصوص آمريکا، مسئله‌ي فلسطين و ظلم تاريخي به ملّت آن، مسئله‌ي جنگ‌افروزي‌ها و رذالتها و دخالتهاي قدرتهاي قلدر در امور ملّتها و امثال آن را از انحصار طبقه‌ي محدود و عزلت‌‌گزيده‌اي به نام روشنفکر، بيرون آورد؛ اين‌گونه، روشنفکري ميان عموم مردم در همه‌ي کشور و همه‌ي ساحتهاي زندگي جاري شد و مسائلي از اين دست حتّي براي نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.
پنج) سنگين کردن کفه‌ي عدالت در تقسيم امکانات عمومي کشور
خامساً: کفّه‌ي عدالت را در تقسيم امکانات عمومي کشور سنگين کرد. نارضايتي اين حقير از کارکرد عدالت در کشور به دليل آنکه اين ارزش والا بايد گوهر بي‌همتا بر تارک نظام جمهوري اسلامي باشد و هنوز نيست، نبايد به اين معني گرفته شود که براي استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعيّت آن است که دستاوردهاي مبارزه با بي‌عدالتي در اين چهار دهه، با هيچ دوره‌ي ديگر گذشته قابل مقايسه نيست. در رژيم طاغوت بيشترين خدمات و درآمدهاي کشور در اختيار گروه کوچکي از پايتخت‌نشينان يا همسانان آنان در برخي ديگر از نقاط کشور بود. مردم بيشتر شهرها بويژه مناطق دوردست و روستاها در آخر فهرست و غالباً محروم از نيازهاي اوّليّه‌ي زيرساختي و خدمت‌رساني بودند. جمهوري اسلامي در شمار موفّق‌ترين حاکميّتهاي جهان در جابه‌جايي خدمت و ثروت از مرکز به همه‌جاي کشور، و از مناطق مرفّه‌نشين شهرها به مناطق پايين‌دست آن بوده است. آمار بزرگ راه‌سازي و خانه‌سازي و ايجاد مراکز صنعتي و اصلاح امور کشاورزي و رساندن برق و آب و مراکز درماني و واحدهاي دانشگاهي و سد و نيروگاه و امثال آن به دورترين مناطق کشور، حقيقتاً افتخارآفرين است؛ بي‌شک اين همه، نه در تبليغات نارساي مسئولان انعکاس يافته‌ و نه زبان بدخواهان خارجي و داخلي به آن اعتراف کرده است؛ ولي هست و حسنه‌اي براي مديران جهادي و بااخلاص نزد خدا و خلق است. البتّه عدالت مورد انتظار در جمهوري اسلامي که مايل است پيرو حکومت علوي شناخته شود، بسي برتر از اينها است و چشم اميد براي اجراي آن به شما جوانها است که در ادامه بدان خواهم پرداخت.
شش) افزايش چشمگير معنويت و اخلاق در فضاي عمومي جامعه
سادساً: عيار معنويّت و اخلاق را در فضاي عمومي جامعه بگونه‌اي چشمگير افزايش داد. اين پديده‌ي مبارک را رفتار و منش حضرت امام خميني در طول دوران مبارزه و پس ‌از پيروزي انقلاب، بيش ‌از هر چيز رواج داد؛ آن انسان معنوي و عارف و وارسته از پيرايه‌هاي مادّي، در رأس کشوري قرار گرفت که مايه‌هاي ايمان مردمش بسي ريشه‌دار و عميق بود. هرچند دست تطاول تبليغات مروّج فساد و بي‌بندوباري در طول دوران پهلوي‌ها به آن ضربه‌هاي سخت زده و لجنزاري از آلودگي اخلاقي غربي را به درون زندگي مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولي رويکرد ديني و اخلاقي در جمهوري اسلامي، دلهاي مستعد و نوراني بويژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دين و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهاي جوانان در ميدانهاي سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحيه‌ي برادري و ايثار همراه شد و ماجراهاي صدر اسلام را زنده و نمايان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظيفه‌ي ديني از عزيزان خود که به جبهه‌هاي گوناگون جهاد مي‌شتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پيکر خون‌آلود يا جسم آسيب‌ديده‌ي آنان روبه‌رو شدند، مصيبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهاي ديني رونقي بي‌سابقه گرفت. صف نوبت براي اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت براي اردوهاي جهادي و جهاد سازندگي و بسيج سازندگي از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزه‌داري و پياده‌روي زيارت و مراسم گوناگون ديني و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه‌جا بويژه ميان جوانان رونق يافت و تا امروز، روزبه‌روز بيشتر و باکيفيّت‌تر شده است. و اينها همه در دوراني اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقي روزافزون غرب و پيروانش و تبليغات پُرحجم آنان براي کشاندن مرد و زن به لجنزارهاي فساد، اخلاق و معنويّت را در بخشهاي عمده‌ي عالم منزوي کرده است؛ و اين معجزه‌اي ديگر از انقلاب و نظام اسلامي فعّال و پيشرو است.
هفت) ايستادگي روزافزون در برابر قلدران و زورگويان و مستکبران جهان
سابعاً: نماد پُرابّهت و باشکوه و افتخارآميز ايستادگي در برابر قلدران و زورگويان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمريکاي جهان‌خوار و جنايت‌کار، روزبه‌روز برجسته‌تر شد. در تمام اين چهل سال، تسليم‌ناپذيري و صيانت و پاسداري از انقلاب و عظمت و هيبت الهي آن و گردن برافراشته‌ي آن در مقابل دولتهاي متکبّر و مستکبر، خصوصيّت شناخته‌شده‌ي ايران و ايراني بويژه جوانان اين مرز و بوم به‌شمار ميرفته است. قدرتهاي انحصارگر جهان که همواره حيات خود را در دست‌اندازي به استقلال ديگر کشورها و پايمال کردن منافع حياتي آنها براي مقاصد شوم خود دانسته‌اند، در برابر ايران اسلامي و انقلابي، اعتراف به ناتواني کردند. ملّت ايران در فضاي حيات‌بخش انقلاب توانست نخست دست‌نشانده‌ي آمريکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از ‌آن هم تا امروز از سلطه‌ي دوباره‌ي قلدران جهاني بر کشور با قدرت و شدّت جلوگيري کند.
* انقلاب چهل‌ساله و گام بزرگ دوم
جوانان عزيز! اينها بخشي محدود از سرفصل‌هاي عمده در سرگذشت چهل‌ساله‌ي انقلاب اسلامي است؛ انقلاب عظيم و پايدار و درخشاني که شما به توفيق الهي بايد گام بزرگ دوّم را در پيشبرد آن برداريد.
محصول تلاش چهل‌ساله، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملّتي مستقل، آزاد، مقتدر، باعزّت، متديّن، پيشرفته در علم، انباشته از تجربه‌هايي گران‌بها، مطمئن و اميدوار، داراي تأثير اساسي در منطقه و داراي منطق قوي در مسائل جهاني، رکورددار در شتاب پيشرفتهاي علمي، ر کورددار در رسيدن به رتبه‌هاي بالا در دانشها و فنّاوري‌هاي مهم از قبيل هسته‌اي و سلّول‌هاي بنيادي و نانو و هوافضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعي، سرآمد در انگيزه‌هاي جهادي ميان جوانان، سرآمد در جمعيّت جوان کارآمد، و بسي ويژگي‌هاي افتخارآميز ديگر که همگي محصول انقلاب و نتيجه‌ي جهت‌گيري‌هاي انقلابي و جهادي است. و بدانيد که اگر بي‌توجّهي به شعارهاي انقلاب و غفلت از جريان انقلابي در برهه‌هايي از تاريخ چهل‌ساله نميبود -که متأسّفانه بود و خسارت‌بار هم بود- بي‌شک دستاوردهاي انقلاب از اين بسي بيشتر و کشور در مسير رسيدن به آرمانهاي بزرگ بسي جلوتر بود و بسياري از مشکلات کنوني وجود نميداشت.
اقتدار انقلاب اسلامي و تغيير چالشها و شکست مستکبران
ايران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهاي مستکبران روبه‌رو است امّا با تفاوتي کاملاً معني‌دار. اگر آن روز چالش با آمريکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بيگانه يا تعطيلي سفارت رژيم صهيونيستي در تهران يا رسوا کردن لانه‌ي جاسوسي بود، امروز چالش بر سرِ حضور ايران مقتدر در مرزهاي رژيم صهيونيستي و برچيدن بساط نفوذ نامشروع آمريکا از منطقه‌ي غرب آسيا و حمايت جمهوري اسلامي از مبارزات مجاهدان فلسطيني در قلب سرزمين‌هاي اشغالي و دفاع از پرچم برافراشته‌ي حزب‌الله و مقاومت در سراسر اين منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگيري از خريد تسليحات ابتدايي براي ايران بود،‌ امروز مشکل او جلوگيري از انتقال سلاحهاي پيشرفته‌ي ايراني به نيروهاي مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمريکا آن بود که با چند ايراني خودفروخته يا با چند هواپيما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامي و ملّت ايران فائق آيد، امروز براي مقابله‌ي سياسي و امنيّتي با جمهوري اسلامي، خود را محتاج به يک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند يا مرعوب ميبيند و البتّه باز هم در رويارويي، شکست ميخورد. ايران به برکت انقلاب، اکنون در جايگاهي متعالي و شايسته‌ي ملّت ايران در چشم جهانيان و عبورکرده از بسي گردنه‌هاي دشوار در مسائل اساسي خويش است.
جوانان؛ محور تحقق نظام پيشرفته‌ي اسلامي
امّا راه طي‌شده فقط قطعه‌اي از مسير افتخارآميز به سوي آرمانهاي بلند نظام جمهوري اسلامي است. دنباله‌ي اين مسير که به گمان زياد، به دشواريِ گذشته‌ها نيست، بايد با همّت و هشياري و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طي شود. مديران جوان، کارگزاران جوان، انديشمندان جوان، فعّالان جوان، در همه‌ي ميدانهاي سياسي و اقتصادي و فرهنگي و بين‌المللي و نيز در عرصه‌هاي دين و اخلاق و معنويّت و عدالت، بايد شانه‌هاي خود را به زير بار مسئوليّت دهند، از تجربه‌ها و عبرتهاي گذشته بهره گيرند، نگاه انقلابي و روحيه‌ي انقلابي و عمل جهادي را به کار بندند و ايران عزيز را الگوي کامل نظام پيشرفته‌ي اسلامي بسازند.
نيروي انساني مستعد و کارآمد با زيربناي عميق و اصيل ايماني و ديني؛ مهم‌ترين ظرفيت اميدبخش کشور
نکته‌ي مهمّي که بايد آينده‌سازان در نظر داشته باشند، اين است که در کشوري زندگي ميکنند که از نظر ظرفيّتهاي طبيعي و انساني، کم‌نظير است و بسياري از اين ظرفيّتها با غفلت دست‌اندرکاران تاکنون بي‌استفاده يا کم‌استفاده مانده است. همّتهاي بلند و انگيزه‌هاي جوان و انقلابي، خواهند توانست آنها را فعّال و در پيشرفت مادّي و معنوي کشور به معني واقعي جهش ايجاد کنند.
مهم‌ترين ظرفيّت اميدبخش کشور، نيروي انساني مستعد و کارآمد با زيربناي عميق و اصيل ايماني و ديني است. جمعيّت جوان زير 40 ‌سال که بخش مهمّي از آن نتيجه‌ي موج جمعيّتي ايجادشده در دهه‌ي 60 است، فرصت ارزشمندي براي کشور است. 36 ميليون نفر در سنين ميانه‌ي 15 و 40 سالگي، نزديک به 14 ميليون نفر داراي تحصيلات عالي، رتبه‌ي دوّم جهان در دانش‌آموختگان علوم و مهندسي، انبوه جواناني که با روحيه‌ي انقلابي رشد کرده و آماده‌ي تلاش جهادي براي کشورند، و جمع چشمگير جوانان محقّق و انديشمندي که به آفرينشهاي علمي و فرهنگي و صنعتي و غيره اشتغال دارند؛ اينها ثروت عظيمي براي کشور است که هيچ اندوخته‌ي مادّي با آن مقايسه نميتواند شد.
فهرست طولاني فرصتهاي مادي کشور
به‌جز اينها، فرصتهاي مادّي کشور نيز فهرستي طولاني را تشکيل ميدهد که مديران کارآمد و پُرانگيزه و خردمند ميتوانند با فعّال کردن و بهره‌گيري از آن، درآمدهاي ملّي را با جهشي نمايان افزايش داده و کشور را ثروتمند و بي‌نياز و به معني واقعي داراي اعتمادبه‌نفس کنند و مشکلات کنوني را برطرف نمايند. ايران با دارا بودن يک درصد جمعيّت جهان، داراي 7 درصد ذخاير معدني جهان است: منابع عظيم زيرزميني، موقعيت استثنائي جغرافيايي ميان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّي، بازار بزرگ منطقه‌اي با داشتن 15 همسايه با 600 ميليون جمعيّت، سواحل دريايي طولاني، حاصلخيزي زمين با محصولات متنوّع کشاورزي و باغي، اقتصاد بزرگ و متنوّع، بخشهايي از ظرفيّتهاي کشور است؛ بسياري از ظرفيّتها دست‌نخورده مانده است. گفته شده‌ است که ايران از نظر ظرفيّتهاي استفاده‌نشده‌ي طبيعي و انساني در رتبه‌ي اوّل جهان است. بي‌شک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهيد توانست اين عيب بزرگ را برطرف کنيد. دهه‌ي دوّم چشم‌انداز، بايد زمان تمرکز بر بهره‌برداري از دستاوردهاي گذشته و نيز ظرفيّتهاي استفاده‌نشده باشد و پيشرفت کشور از جمله در بخش توليد و اقتصاد ملّي ارتقاء يابد.
* گام دوم و سرفصلها و توصيه‌هاي اساسي در پرتو اميد و نگاه خوش‌بينانه به آينده
اکنون به شما فرزندان عزيزم در مورد چند سرفصل اساسي توصيه‌هايي ميکنم. اين سرفصل‌ها عبارتند از: علم و پژوهش، معنويّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادي، عزّت ملّي و روابط خارجي و مرزبندي با دشمن، سبک زندگي.
امّا پيش از همه‌چيز، نخستين توصيه‌ي من اميد و نگاه خوش‌بينانه به آينده است. بدون اين کليد اساسيِ همه‌ي قفلها، هيچ گامي نميتوان برداشت. آنچه ميگويم يک اميد صادق و متّکي به واقعيّتهاي عيني است. اينجانب همواره از اميد کاذب و فريبنده‌ دوري جسته‌ام، امّا خود و همه را از نوميدي بيجا و ترس کاذب نيز برحذر داشته‌‌ام و برحذر ميدارم. در طول اين چهل سال -و اکنون مانند هميشه- سياست تبليغي و رسانه‌اي دشمن و فعّال‌ترين برنامه‌هاي آن، مأيوس‌سازي مردم و حتّي مسئولان و مديران ما از آينده است. خبرهاي دروغ، تحليل‌هاي مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعيّتها، پنهان کردن جلوه‌هاي اميدبخش، بزرگ کردن عيوب کوچک و کوچک نشان دادن يا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ي هميشگي هزاران رسانه‌ي صوتي و تصويري و اينترنتي دشمنان ملّت ايران است؛ و البتّه دنباله‌هاي آنان در داخل کشور نيز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادي‌ها در خدمت دشمن حرکت ميکنند. شما جوانان بايد پيش‌گام در شکستن اين محاصره‌ي تبليغاتي باشيد. در خود و ديگران نهال اميد به آينده را پرورش دهيد. ترس و نوميدي را از خود و ديگران برانيد. اين نخستين و ريشه‌اي‌ترين جهاد شما است. نشانه‌هاي اميدبخش -که به برخي از آنها اشاره شد- در برابر چشم شما است. رويشهاي انقلاب بسي فراتر از ريزشها است و دست‌ودلهاي امين و خدمتگزار، بمراتب بيشتر از مفسدان و خائنان و کيسه‌دوختگان است. دنيا به جوان ايراني و پايداري ايراني و ابتکارهاي ايراني، در بسياري از عرصه‌ها با چشم تکريم و احترام مينگرد. قدر خود را بدانيد و با قوّت خداداد، به سوي ‌آينده خيز برداريد و حماسه بيافرينيد.
و امّا توصيه‌ها:
يک) علم و پژوهش
1) علم و پژوهش: دانش،‌ آشکارترين وسيله‌ي عزّت و قدرت يک کشور است. روي ديگر دانايي، توانايي است. دنياي غرب به برکت دانش خود بود که توانست براي خود ثروت و نفوذ و قدرت دويست‌ساله فراهم کند و با وجود تهيدستي در بنيانهاي اخلاقي و اعتقادي، با تحميل سبک زندگي غربي به جوامع عقب‌مانده از کاروان علم، اختيار سياست و اقتصاد آنها را به دست گيرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصيه نميکنيم، امّا مؤکّداً به نياز کشور به جوشاندن چشمه‌ي دانش در ميان خود اصرار مي‌ورزيم. بحمدالله استعداد علم و تحقيق در ملّت ما از متوسّط جهان بالاتر است. اکنون نزديک به دو دهه است که رستاخيز علمي در کشور آغاز شده و با سرعتي که براي ناظران جهاني غافلگيرکننده بود -يعني يازده برابر شتاب رشد متوسّط علم در جهان- به پيش رفته است. دستاوردهاي دانش و فنّاوري ما در اين مدّت که ما را به رتبه‌ي شانزدهم در ميان بيش از دويست کشور جهان رسانيد و مايه‌ي شگفتي ناظران جهاني شد و در برخي از رشته‌هاي حسّاس و نوپديد به رتبه‌هاي نخستين ارتقاء داد، همه‌وهمه در حالي اتّفاق افتاده که کشور دچار تحريم مالي و تحريم علمي بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جريان دشمن‌ساز، به رکوردهاي بزرگ دست يافته‌ايم و اين نعمت بزرگي است که به‌خاطر آن بايد روز و شب خدا را سپاس گفت.
امّا آنچه من ميخواهم بگويم اين است که اين راه طي‌شده، با همه‌ي اهمّيّتش فقط يک آغاز بوده است و نه بيشتر. ما هنوز از قلّه‌هاي دانش جهان بسيار عقبيم؛ بايد به قلّه‌ها دست يابيم. بايد از مرزهاي کنوني دانش در مهم‌ترين رشته‌ها عبور کنيم. ما از اين مرحله هنوز بسيار عقبيم؛ ما از صفر شروع کرده‌ايم. عقب‌ماندگي شرم‌آور علمي در دوران پهلوي‌ها و قاجارها در هنگامي که مسابقه‌ي علمي دنيا تازه شروع شده بود، ضربه‌ي سختي بر ما وارد کرده و ما را از اين کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود. ما اکنون حرکت را ‌آغاز کرده و با شتاب پيش ميرويم ولي اين شتاب بايد سالها با شدّت بالا ادامه يابد تا آن عقب‌افتادگي جبران شود. اينجانب همواره به دانشگاه‌ها و دانشگاهيان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدّي دراين‌باره تذکّر و هشدار و فراخوان داده‌ام، ولي اينک مطالبه‌ي عمومي من از شما جوانان آن است که اين راه را با احساس مسئوليّت بيشتر و همچون يک جهاد در پيش گيريد. سنگ بناي يک انقلاب علمي در کشور گذاشته شده و اين انقلاب، شهيداني از قبيل شهداي هسته‌اي نيز داده است. به‌پاخيزيد و دشمن بدخواه و کينه‌توز را که از جهاد علمي شما بشدّت بيمناک است ناکام سازيد.
دو) معنويّت و اخلاق
2) معنويّت و اخلاق: معنويّت به معني برجسته کردن ارزشهاي معنوي از قبيل: اخلاص، ايثار، توکّل، ايمان در خود و در جامعه است، و اخلاق به معني رعايت فضيلت‌هايي چون خيرخواهي، گذشت، کمک به نيازمند، راستگويي، شجاعت، تواضع، اعتمادبه‌نفس و ديگر خلقيّات نيکو است. معنويّت و اخلاق، جهت‌دهنده‌ي همه‌ي حرکتها و فعّاليّتهاي فردي و اجتماعي و نياز اصلي جامعه است؛ بودن آنها، محيط زندگي را حتّي با کمبودهاي مادّي، بهشت ميسازد و نبودن آن حتّي با برخورداري مادّي، جهنّم مي‌آفريند.
شعور معنوي و وجدان اخلاقي در جامعه هرچه بيشتر رشد کند برکات بيشتري به بار مي‌آورد؛ اين، بي‌گمان محتاج جهاد و تلاش است و اين تلاش و جهاد، بدون همراهي حکومتها توفيق چنداني نخواهد يافت. اخلاق و معنويّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمي‌آيد، پس حکومتها نميتوانند آن را با قدرت قاهره ايجاد کنند، امّا اوّلاً خود بايد منش و رفتار اخلاقي و معنوي داشته باشند، و ثانياً زمينه‌ را براي رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهاي اجتماعي دراين‌باره ميدان دهند و کمک برسانند؛ با کانونهاي ضدّ معنويّت و اخلاق، به شيوه‌ي معقول بستيزند و خلاصه اجازه ندهند که جهنّمي‌ها مردم را با زور و فريب، جهنّمي کنند.
ابزارهاي رسانه‌اي پيشرفته و فراگير، امکان بسيار خطرناکي در اختيار کانونهاي ضدّ معنويّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هم‌اکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهاي پاک جوانان و نوجوانان و حتّي نونهالان با بهره‌گيري از اين ابزارها را به چشم خود مي‌بينيم. دستگاه‌هاي مسئول حکومتي دراين‌باره وظايفي سنگين بر عهده دارند که بايد هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گيرد. و اين البتّه به معني رفع مسئوليّت از اشخاص و نهادهاي غيرحکومتي نيست. در دوره‌ي پيش‌ِرو بايد دراين‌باره‌ها برنامه‌هاي کوتاه‌مدّت و ميان‌مدّت جامعي تنظيم و اجرا شود؛ ان‌شاء‌الله.
سه) اقتصاد
3) اقتصاد: اقتصاد يک نقطه‌ي کليديِ تعيين‌کننده است. اقتصاد قوي، نقطه‌ي قوّت و عامل مهمّ سلطه‌ناپذيري و نفوذناپذيري کشور است و اقتصاد ضعيف، نقطه‌ي ضعف و زمينه‌‌ساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادّيّات و معنويّات بشر، اثر ميگذارد. اقتصاد البتّه هدف جامعه‌ي اسلامي نيست، امّا وسيله‌اي است که بدون آن نميتوان به هدفها رسيد. تأکيد بر تقويت اقتصاد مستقلّ کشور که مبتني‌ بر توليد انبوه و باکيفيّت، و توزيع عدالت‌محور، و مصرف به‌اندازه و بي‌اسراف، و مناسبات مديريّتي خردمندانه است و در سالهاي اخير از سوي اينجانب بارها تکرار و بر آن تأکيد شده، به‌خاطر همين تأثير شگرفي است که اقتصاد ميتواند بر زندگي امروز و فرداي جامعه بگذارد.
انقلاب اسلامي راه نجات از اقتصاد ضعيف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولي عملکردهاي ضعيف، اقتصاد کشور را از بيرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بيروني تحريم و وسوسه‌ها‌ي دشمن است که در صورت اصلاح مشکل دروني، کم‌اثر و حتّي بي‌اثر خواهد شد. چالش دروني عبارت از عيوب ساختاري و ضعفهاي مديريّتي است.
مهم‌ترين عيوب، وابستگي اقتصاد به نفت، دولتي بودن بخشهايي از اقتصاد که در حيطه‌ي وظايف دولت نيست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفيّت داخلي، استفاده‌ي اندک از ظرفيّت نيروي انساني کشور، بودجه‌بندي معيوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سياستهاي اجرائي اقتصاد و عدم رعايت اولويّتها و وجود هزينه‌هاي زائد و حتّي مسرفانه در بخشهايي از دستگاه‌هاي حکومتي است. نتيجه‌ي اينها مشکلات زندگي مردم از قبيل بيکاري جوانها، فقر درآمدي در طبقه‌ي ضعيف و امثال آن است.
راه‌حلّ اين مشکلات، سياستهاي اقتصاد مقاومتي است که بايد برنامه‌هاي اجرائي براي همه‌ي بخشهاي آن تهيّه و با قدرت و نشاط کاري و احساس مسئوليّت، در دولتها پيگيري و اقدام شود. درون‌زايي اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانش‌بنيان شدن آن، مردمي کردن اقتصاد و تصدّيگري نکردن دولت، برون‌گرايي با استفاده از ظرفيّتهايي که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهاي مهمّ اين راه‌حل‌ها است. بي‌گمان يک مجموعه‌ي جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانسته‌هاي اقتصادي در درون دولت خواهند توانست به اين مقاصد برسند. دوران پيشِ‌رو بايد ميدان فعّاليّت چنين مجموعه‌اي باشد.
جوانان عزيز در سراسر کشور بدانند که همه‌ي راه‌حل‌ها در داخل کشور است. اينکه کسي گمان کند که «مشکلات اقتصادي صرفاً ناشي از تحريم است و علّت تحريم هم مقاومت ضدّ استکباري و تسليم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه‌حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه‌ي گرگ است» خطايي نابخشودني است. اين تحليل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخي غفلت‌زدگان داخلي صادر ميشود، امّا منشأ آن، کانونهاي فکر و توطئه‌ي خارجي است که با صد زبان به تصميم‌سازان و تصميم‌گيران و افکار عمومي داخلي القاء ميشود.
چهار) عدالت و مبارزه با فساد
4) عدالت و مبارزه با فساد: اين دو لازم و ملزوم يکديگرند. فساد اقتصادي و اخلاقي و سياسي، توده‌ي چرکين کشورها و نظامها و اگر در بدنه‌ي حکومتها عارض شود، زلزله‌ي ويرانگر و ضربه‌زننده به مشروعيّت آنها است؛ و اين براي نظامي چون جمهوري اسلامي که نيازمند مشروعيّتي فراتر از مشروعيّتهاي مرسوم و مبنائي‌تر از مقبوليّت اجتماعي است، بسيار جدّي‌تر و بنياني‌تر از ديگر نظامها است. وسوسه‌ي مال و مقام و رياست، حتّي در عَلَوي‌ترين حکومت تاريخ يعني حکومت خود حضرت امير‌‌المؤمنين (عليه‌السّلام) کساني را لغزاند، پس خطر بُروز اين تهديد در جمهوري اسلامي هم که روزي مديران و مسئولانش مسابقه‌ي زهد انقلابي و ساده‌زيستي ميدادند، هرگز بعيد نبوده و نيست؛ و اين ايجاب ميکند که دستگاهي کارآمد با نگاهي تيزبين و رفتاري قاطع در قواي سه‌گانه حضور دائم داشته باشد و به‌معناي واقعي با فساد مبارزه کند، بويژه در درون دستگاه‌هاي حکومتي.
البتّه نسبت فساد در ميان کارگزاران حکومت جمهوري اسلامي در مقايسه با بسياري از کشورهاي ديگر و بخصوص با رژيم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود، بسي کمتر است و بحمدالله مأموران اين نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشته‌اند، ولي حتّي آنچه هست غير قابل قبول است. همه بايد بدانند که طهارت اقتصادي شرط مشروعيّت همه‌ي مقامات حکومت جمهوري اسلامي است. همه بايد از شيطانِ حرص برحذر باشند و از لقمه‌ي حرام بگريزند و از خداوند دراين‌باره کمک بخواهند و دستگاه‌هاي نظارتي و دولتي بايد با قاطعيّت و حسّاسيّت، از تشکيل نطفه‌ي فساد پيشگيري و با رشد آن مبارزه کنند. اين مبارزه نيازمند انسانهايي باايمان و جهادگر، و منيع‌الطّبع با دستاني پاک و دلهايي نوراني است. اين مبارزه بخش اثرگذاري است از تلاش همه‌جانبه‌اي که نظام جمهوري اسلامي بايد در راه استقرار عدالت به کار برد.
عدالت در صدر هدفهاي اوّليّه‌ي همه‌‌ي بعثتهاي الهي است و در جمهوري اسلامي نيز داراي همان شأن و جايگاه است؛ اين، کلمه‌اي مقدّس در همه‌ي زمانها و سرزمين‌ها است و به‌صورت کامل، جز در حکومت حضرت وليّ‌عصر (ارواحنافداه) ميسّر نخواهد شد ولي به‌صورت نسبي، همه جا و همه وقت ممکن و فريضه‌اي بر عهده‌ي همه بويژه حاکمان و قدرتمندان است. جمهوري اسلامي ايران در اين راه گامهاي بلندي برداشته است که قبلاً بدان اشاره‌اي کوتاه رفت؛ و البتّه در توضيح و تشريح آن بايد کارهاي بيشتري صورت گيرد و توطئه‌ي واژگونه‌نمايي و لااقل سکوت و پنهان‌سازي که اکنون برنامه‌ي جدّي دشمنان انقلاب است، خنثي گردد.
با اين همه، اينجانب به جوانان عزيزي که آينده‌ي کشور، چشم‌انتظار آنها است صريحاً ميگويم آنچه تاکنون شده با آنچه بايد ميشده و بشود، داراي فاصله‌‌اي ژرف است. در جمهوري اسلامي، دلهاي مسئولان به‌طور دائم بايد براي رفع محروميّتها بتپد و از شکافهاي عميق طبقاتي بشدّت بيمناک باشد. در جمهوري اسلامي کسب ثروت نه‌تنها جرم نيست که مورد تشويق نيز هست، امّا تبعيض در توزيع منابع عمومي و ميدان دادن به ويژه‌خواري و مدارا با فريبگران اقتصادي که همه به بي‌عدالتي مي‌انجامد، بشدّت ممنوع است؛ همچنين غفلت از قشرهاي نيازمند حمايت، به‌هيچ‌رو مورد قبول نيست. اين سخنان در قالب سياستها و قوانين، بارها تکرار شده است ولي براي اجراي شايسته‌ي آن، چشم اميد به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره‌ي بخشهاي گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابي و دانا و کاردان -که بحمدالله کم نيستند- سپرده شود، اين اميد برآورده خواهد شد؛ ان‌شاءالله.
پنج) استقلال و آزادي
5) استقلال و آزادي: استقلال ملّي به معني آزادي ملّت و حکومت از تحميل و زورگويي قدرتهاي سلطه‌گر جهان است. و آزادي اجتماعي به‌معناي حقّ تصميم‌گيري و عمل کردن و انديشيدن براي همه‌ي افراد جامعه است؛ و اين هر دو از جمله‌ي ارزشهاي اسلامي‌اند و اين هر دو عطيّه‌ي الهي به انسانها‌يند و هيچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نيستند. حکومتها موظّف به تأمين اين دو اند. منزلت آزادي و استقلال را کساني بيشتر ميدانند که براي آن جنگيده‌اند. ملّت ايران با جهاد چهل‌ساله‌ي خود از جمله‌ي آنها است. استقلال و آزادي کنوني ايران اسلامي، دستاورد، بلکه خون‌آوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولي همه در رتبه‌هاي رفيع انسانيّت. اين ثمر شجره‌ي طيّبه‌ي انقلاب را با تأويل و توجيه‌هاي ساده‌لوحانه و بعضاً مغرضانه، نميتوان در خطر قرار داد. همه -مخصوصاً دولت جمهوري اسلامي‌- موظّف به حراست از آن با همه‌ي وجودند. بديهي است که «استقلال» نبايد به معني زنداني کردن سياست و اقتصاد کشور در ميان مرزهاي خود، و «آزادي» نبايد در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهاي الهي و حقوق عمومي تعريف شود.
شش) عزت ملي، روابط خارجي، مرزبندي با دشمن
6) عزّت ملّي، روابط خارجي، مرزبندي با دشمن: اين هر سه، شاخه‌هايي از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بين‌المللي‌اند. صحنه‌ي جهاني، امروز شاهد پديده‌هايي است که تحقّق يافته يا در آستانه‌‌ي ظهورند: تحرّک جديد نهضت بيداري اسلامي بر اساس الگوي مقاومت در برابر سلطه‌ي آمريکا و صهيونيسم؛ شکست سياست‌هاي آمريکا در منطقه‌ي غرب آسيا و زمين‌گير شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانه‌ي سياسي جمهوري اسلامي در غرب آسيا و بازتاب وسيع آن در سراسر جهان سلطه.
اينها بخشي از مظاهر عزّت جمهوري اسلامي است که جز با شجاعت و حکمت مديران جهادي به دست نمي‌آمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پيشنهادهاي آنها عموماً شامل فريب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ايران علاوه‌ بر آمريکاي جنايت‌کار، تعدادي از دولتهاي اروپايي را نيز خدعه‌گر و غير قابل اعتماد ميداند. دولت جمهوري اسلامي بايد مرزبندي خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهاي انقلابي و ملّي خود، يک گام هم عقب‌نشيني نکند؛ از تهديدهاي پوچ آنان نهراسد؛ و در همه‌حال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکيمانه و مصلحت‌جويانه و البتّه از موضع انقلابي، مشکلات قابل حلّ خود را با آنان حل کند. در مورد آمريکا حلّ هيچ مشکلي متصوّر نيست و مذاکره با آن جز زيان مادّي و معنوي محصولي نخواهد داشت.
هفت) سبک زندگي
7) سبک زندگي: سخن لازم دراين‌باره بسيار است. آن را به فرصتي ديگر واميگذارم و به همين جمله اکتفا ميکنم که تلاش غرب در ترويج سبک زندگي غربي در ايران، زيانهاي بي‌جبران اخلاقي و اقتصادي و ديني و سياسي به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادي همه‌جانبه و هوشمندانه ميطلبد که باز چشم اميد در آن به شما جوانها است.
در پايان از حضور سرافرازانه و افتخارانگيز و دشمن‌شکن ملّت عزيز در بيست‌ودوّم بهمن و چهلمين سالگرد انقلاب عظيم اسلامي تشکّر ميکنم و پيشاني سپاس بر درگاه حضرت حق ميسايم. سلام بر حضرت بقيّة‌الله (ارواحنافداه)؛ سلام بر ارواح طيّبه‌ي شهيدان والامقام و روح مطهّر امام بزرگوار؛ و سلام بر همه‌ي ملّت عزيز ايران و سلام ويژه به جوانان.(دعاگوي شما / سيّدعلي خامنه‌اي)».
6009/3072
انتهاي پيام /*

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۵۹۸۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خون شهدا ضامن بقای انقلاب اسلامی است

به گزارش خبرنگار مهر، سرتیپ دوم آزاده جانباز داود نظام اسلامی شامگاه چهارشنبه در مراسم گرامیداشت خادم الشهدا شهید محمد سلیمانی با اشاره به اینکه دشمن امکان آسیب رساندن به این انقلاب و نظام را ندارد، اظهار کرد: چرا که خون شهدا ضامن بقای انقلاب اسلامی ایران است.

وی با بیان اینکه شهید محمد سلیمانی یکی از جوانان فعال در عرصه انقلاب بود، افزود: افرادی چون شهید سلیمانی ضمن جانفشانی با خدا معامله کردند و چراغ راه شدند لذا آرامش امروزمان را از برکت خون شهدا داریم.

امیر اسلامی پیشرفت‌های دفاعی و نظامی کشور را مدیون رشادت و دلیرمردی شهدا و جانبازانی دانست که آینده کشور را به نفع شخصی خود ترجیح دادند، ادامه داد: عزت و سربلندی ایران در زمان دفاع مقدس با حداقل امکانات نظامی به دست آمد.

وی با اشاره به اینکه ابرقدرت‌ها گفته‌اند شما دست از سیستم دفاعی موشکی تان بردارید تا با شما مذاکره کنیم، گفت: اگر ما از نظر تسلیحات نظامی قوی نبودیم امروز چگونه می‌توانستیم جواب گستاخی اسرائیل و ابرقدرت‌ها را بدهیم.

امیر سلامی اضافه کرد: اسرائیل کودک کش آنقدر گستاخ شده که جوانان و دانشمندان هسته‌ای چون احمدی روشن، علی محمدی ما را چه در قلب تهران چه در سوریه به شهادت می‌رساند و با بی شرمی تمام مسؤولیت ترور آنان را بر عهده می‌گیرد.

رئیس شورای ایثارگران قرارگاه اجرایی گام دوم انقلاب اظهار کرد: اگر درایت و آینده نگری رهبر انقلاب نبود چگونه می‌توانستیم جواب ابرقدرت‌ها یی که برای حمله به کشور ما لحظه‌ای درنگ نداشتند می‌دادیم.

وی به شب عملیات غرورآفرین «وعده صادق» اشاره کرد و ادامه داد: این اقتدار و قدرت موشکی ایران یک هشدار به کشورهای ابر قدرت و یک نقطه امن برای جهان اسلام و کشورهای اطراف ایران ایجاد کرد.

امیر سلامی با بیان اینکه دنیا اعلام کرد که ایران سالگرد چهل سالگی خود را جشن نخواهد گرفت، تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب تیر خلاص بر پیکره استکبار وارد کرد و بیانیه گام دوم انقلاب را ابلاغ نمودند که همگان امروز دور اندیشی، هوش، جسارت حضرت آقا را مشاهده می‌کنیم.

گفتنی است، شهید محمد سلیمانی ۸/ ۱/ ۱۳۶۶ در شهرستان رودسر و در خانواده‌ای متدین و عاشق اهل بیت (ع) متولدشد و ۱۳۸۹/۱/۶ در سن ۲۳ سالگی در میشداغ به عنوان مسؤول تدارکات یگان اعزامی بسیج به شهادت رسید، محل دفن این شهید گرانقدر در گلزار شهدا رودسر می‌باشد.

کد خبر 6088230

دیگر خبرها

  • سردار فدوی: صهیونیست‌ها با حمله به کنسولگری حماقت کردند و باید تنبیه اساسی می‌شدند
  • خون شهدا ضامن بقای انقلاب اسلامی است
  • مقاومت، ایران را به ملت تعیین‌کننده برای بشریت تبدیل کرده است
  • خانواده اساسی‌ترین رکن جامعه و مدنیت اسلامی است
  • رهبر انقلاب: تحریم‌ها ملت ایران را از پا در نمی‌آورد
  • قهرمانان واقعی شهدا هستند
  • شن‌هایی که مامور خدا بودند
  • انقلاب اسلامی بر دنیا تاثیر گذاشته است
  • ایران اسلامی رسالت جهانی دارد/تربیت جوانان خداجوی آخر زمانی
  • اتفاقات تروریستی اخیر در سیستان و بلوچستان ایثارگری جوانان ما را به نمایش گذاشت