مردانی که از سلامت خود غافل هستند
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۹۰۷۷۵۶
تهران- ایرنا- مردان نسبت به زنان بیشتر در معرض فاکتورهای خطر محیطی و شغلی هستند و عادات غلطی مانند مصرف سیگار، الکل، اعتیاد و استرس شغلی در آنان بیشتر است از سوی دیگر مردان کمتر به پزشک مراجعه میکنند و مراجعه به مراکز درمانی را به دلایل مختلف از جمله موانع فرهنگی تا بروز مراحل پیشرفته و خطرناک بیماری به تأخیر میاندازند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر سال با فرا رسیدن اول اسفند ماه هفته سلامت مردان در کشور با هدف حساس سازی مردان جامعه ایرانی برای توجه بیشتر به جنبههای مختلف پیشگیری از مخاطرات برگزار میشود. این در حالی است که سلامت مردان موجب استحکام و ارتقای سلامت نیروی کار در جامعه میشود.
بررسیهای انجام شده حاکی از این است که مردان نسبت به زنان بیشتر در معرض فاکتورهای خطر محیطی و شغلی هستند و عادات غلطی مانند مصرف سیگار، الکل، اعتیاد و استرس شغلی در آنان بیشتر است از سوی دیگر مردان کمتر به پزشک مراجعه میکنند و مراجعه به مراکز درمانی را به دلایل مختلف از جمله موانع فرهنگی تا بروز مراحل پیشرفته و خطرناک بیماری به تأخیر میاندازند.
کارشناسان معتقدند، بار بیماریها و آسیب در کشور در جنس مذکر برای همه سنین نشان میدهد تعداد سالهای از دست رفته به علت مرگ زودرس و همچنین سالهای سپری شده توام با ناتوانی به ترتیب عوامل زیر بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است که عبارتند از: حوادث ترافیکی، و حوادث غیرمترقبه، بیماریهای ایسکمیک قلب (آنژین صدری و سکته قلبی)، سقوط از ارتفاع یا در سطح، حوادث ناشی از تاثیرنیروهای مکانیکی بیجان و جاندار و…. برگزاری سومین کنگره سلامت مردان ما را بر آن داشت تا گفتوگویی داشته باشیم با پزشکان و دستاندرکاران که در پی میآید.
**عدم مشارکت مردان در سلامت
دکترعلی رضا رئیسی ـ معاون بهداشت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی در همایش سلامت مردان میگوید: در نظام سلامت از نظر زیرساخت و طراحی دست پری داریم و طراحی نظام شبکه قدرت زیادی به ما داد تا بتوانیم همه گروههای سنی را حمایت کنیم. در حوزه سلامت بنابه دلایلی که صحبت شد آقایان کمتر به مراکز بهداشت مراجعه میکنند و خانمها مشارکت بیشتری دارند.
وی میافزاید: در سال 2007 در دفتر جمعیت سلامت خانواده برای گروههای سنی مختلف برنامه خاصی تدارک دیده شد به ویژه در سنین سی تا 59 سال که روی سلامت مردان تمرکز دارد، از سال 84 به طور ویژه به بحث سلامت مردان توجه کردیم. این در حالی است که سطح سواد در کل کشور بین آقایان و خانمها حدود هشت کلاس سواد است، در آقایان حدود 9 کلاس سواد و خانمها حدود 8ر7 دهم است.
معاون بهداشت وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی یاد آوری میکند: بیش از 93 درصد خانمها در سطح کشور بیمه هستند و این رقم در آقایان به 91 درصد میرسد، در بیمه مکمل نیز به همین صورت است.
وی با اشاره به این مطلب که چاقی شکمی در آقایان بیشتر از بانوان است و سبک زندگی سالم و مصرف دخانیات نیز در خانمها وضعیت بهتری دارد میگوید: بیش از 24 درصد آقایان اقدام به مصرف تنباکو میکنند که این رقم در خانمها به 4 درصد رسیده است. بررسیها همچنین حاکی از این است که حدود 16 درصد مردان فستفود مصرف میکنند و 14 درصد خانمها روی به مصرف فستفود آوردهاند.
رئیسی با بیان اینکه بیماری قلبی و عروقی در صدر علل مرگ و میر است و حوادث ترافیکی و سرطانها از دیگر موارد مرگ و میر هستند میافزاید: آمار خودکشی موفق در مردان بیشتر از زنان است ازاینرو باید به بحث خودمراقبتی توجه ویژهای داشته باشیم، هدف ما این است که گروههایی که در اختیار مراقبین قرار میگیرند مشخص هستند تا مراقبت مناسبی از آنان صورت گیرد.
وی خاطر نشان میکند: در خصوص مراقبت یا افراد به سراغ ما بیایند یا ما به سراغ آنان برویم اما بهترین روش استفاده از مدیا برای بحث خودمراقبتی است. با استفاده از نرمافزارهای خودمراقبتی که به جامعه و حوزه سلامت متصل هستند میتوانیم آگاهی بیشتری در این زمینه ایجاد کنیم.
طرح پایلوتی در شهرهای قم، سلماس و کردکوی گلستان انجام شد و بر این اساس تمرکز وزارت بهداشت بر روی سلامت مردان قرار گرفت که در شش ماهه ابتدایی سال آینده امیدواریم نرمافزاری راه اندازی شود که افراد اطلاعات خود را وارد کنند و روند سلامتی خود را داشته باشد، این نرم افزار به دفاتر سلامت وزارت بهداشت متصل است و با اجازه فرد پزشک میتواند به پرونده بیمار دسترسی کامل داشته باشد.
دکتر رئیسی میگوید: حدود 59 درصد آقایان ترجیح میدهند مراقبان سلامت مرد از آنان مراقبت کند و 42 درصد مردان پزشکان عمومی را بر متخصص ترجیح دادهاند و 18 درصد ترجیح دادند خدمات را در محل کار دریافت کنند. این در حالی است که مراجعه مردان به مراکز بهداشتی کمتر است و باید دسترسی به خدمات افزایش پیدا کند و ما در محیط کار این کارها را انجام دهیم.
**عدم توجه به سلامت
دکتر سید جلیل حسینی ـ رئیس مرکز تحقیقات سلامت مردان و استاد جراحی کلیه دانشگاه شهید بهشتی به گزارشگر روز نامه اطلاعات میگوید: متأسفانه آقایان به اکثر بیماریهای شایع مبتلا میشوند زیرا که به سلامت خودشان توجه نمیکنند و احساس روئین تنی دارند مردان برخلاف خانمها استمداد طلبی ندارند و برای بیماریهای خودشان به مراکز بهداشتی و به پزشکان مراجعه نمیکنند از اینرو در معرض بیماریهای زیادی قرار میگیرند.
وی در مورد مهمترین بیماریهایی که مردان به آن مبتلا میشوند میافزاید: بسیاری از مردان به علت استعمال زیاد دخانیات در معرض انوع سرطانها بخصوص سرطان پروستات، مثانه، ریه و انواع بیماریهای ریوی هستند و این در حالی است که تصادفات رانندگی هم سلامت آنان را تهدید میکند. آنان معمولا موارد ایمنی را رعایت نمیکنند از اینرو حدود 95 درصد دچارسوانح میشوند.
وی خاطر نشان میکند: حدود 14 سال قبل بحث سلامت مردان را در کشور شروع کردیم. در آن زمان فقط 5 کشور به این موضوع پرداخته بودند ولی امروزه همه کشورها بحث سلامت مردان را در دستور کار خود دارند.اخیرا هم کنگرههای سلامت مردان را برگزار میکنیم. زیرا که سلامت مردان در دنیا بسیارمهم است و متأسفانه آنان به سلامتی خودشان نمیرسند.
**انسان چند وجهی است
دکتر جلیل عرب خردمند ـ فوق تخصص مغز و اعصاب و رئیس پانل سلامت جنسی مردان در مورد جایگاه بهداشت جنسی به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: مدتها قبل دانشمندان فکر میکردند انسان فقط در بیولوژی خلاصه میشود تا اینکه به مرور زمان دریافتند که انسان چند وجهی است و به جز مسائل زیستی، روانی و اجتماعی هم هست.
آنان بعد از حادثه 11 سپتامبر مسائل معنوی را هم مورد پذیرش قرار دادند به طوری که امروز به عنوان معنویت با خدا مطرح میشود. وی با بیان این مطلب که انسان دارای ابعداد مختلف زیستی روانی اجتماعی و معنوی است میافزاید: همه این پارامترها در سلامت انسانها دخالت دارند و این در حالی است که بخش مهمی از بحثهای روانی مربوط به مسائل جنسی است که نقش مهمی را در سلامت افراد ایفا میکند. بسیاری از بیماریهایی که امروز ما به عنوان بیماریهای روان تنی میشناسیم ریشه در اختلالات جنسی دارند.
خوشبختانه امروزه در این زمینه کارهای زیادی انجام شده است. بهطوری که وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی فلوشیپ مسائل جنسی را در روانشناسی دایر کرده است و دانشگاه تهران هم از متخصصین روانپزشکی برای دورههای تکمیلی فلوشیپ مسائل جنسی دعوت به همکاری کرده است.
این فوق تخصص مغز و اعصاب یادآوری میکند: آموزش جنسی در سلامت مردان بسیار تأثیرگذار است و این در حالی است که در همه ابعاد سلامت پیشگیری بهتر از درمان است از اینرو در بحثهای سلامت جنسی هم پیشگیری مقدم بر درمان است به طوری که اگر بتوانیم از اختلالات جنسی پیشگیری کنیم قطعا راحتتر میتوانیم آن را درمان کنیم. در بحث پیشگیری آموزش یکی از مهمترین مولفههای قدرتمند است
اما مسأله مهم این است که این آموزش چگونه باید انجام شود. آموزشها باید بر اساس سنین مختلف به شکلی مطرح شود که اثر گذار باشد. به طور کلی بسیاری از این آموزشها مستقیم نیست و ضرورت ندارد که روی مسائل جنسی تاکید شود. اگر بتوانیم اعتقادات مذهبی افراد جامعه را تقویت کنیم. جلوی بسیاری از گرایشهای ناروا را براحتی میتوانیم بگیریم.
وی با اشاره به این مطلب که قرار نیست در مدارس و قبل از بلوغ آموزشهای مسائل جنسی به جوانان داده شود میگوید: باید به گونهای جوانان را تربیت کنیم که گرایشهای آنان به انحرافات جنسی کمتر شود و به سراغ زمینههای که انحرافات جنسی را بوجود میآورند نروند.ما در جامعهای زندگی میکنیم که همه ابعاد جامعه با اجزای آن در ارتباط هستند به طوری که سلامت نوزاد، کودک، جوان، زن و مرد همه در هم تنیده شده است به طوری سلامت هر کدامشان که به خطر بیفتد سلامت بقیه اعضای خانواده هم در معرض خطر قرار میگیرد.
دکتر عرب خردمند میافزاید: مسائل جنسی در چهار چوب خانواده مطرح میشود و تفاوتهای بین زنان و مردان وجود دارد که باید با شناخت تفاوتها از بروز مشکلات پیشگیری کنیم تا کانون خانواده دچار مشکل نشود.
وی در مورد نقش رسانهها میگوید: رسانهها در این مسأله نقش بسیار بزرگی دارند بخصوص در آگاهسازی مردم وجلوگیری از سوء استفادهها بسیار مثمر ثمر هستند. متأسفانه امروزه در دنیا به دلیل نگاه مادی به سرمایه داری همه قسمتهای مختلف برای پول در آوردن دست به هر کار ناروایی میزنند از اینرو انحرافات جنسی بوجود میآید. متأسفانه بی در و پیکر بودن شبکههای اجتماعی و عدم کنترل آنها مشکلات زیادی را در جامعه بوجود میآورد واین در حالی است که رسانههای دیداری و شنیداری با برنامه ریزیهای صحیح میتوانند جلوی باورهای غلط و انحرافات را بگیرند.
**اهمیت آموزشهای سلامت جنسی
دکتر سید کاظم فروتن ـ رئیس کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد در مورد سلامت مردان به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: سلامت جنسی در مردان از اهمیت زیادی برخوردار است از اینرو باید برای آن آموزش، مشاوره و برنامهریزی داشت.
وی با بیان این مطلب که ما سلامت جنسی را در کانون خانواده مطرح میکنیم زیرا که باعث گرمی و استحکام کانون خانواده میشود میافزاید: سلامت مردان و زنان وابسته به هم هستند به طوری که اگر مردی بخواهد سلامت جنسی داشته باشد باید به سلامت جنسی همسرش نیز توجه کند. سلامت جنسی در مردان کاملاً مربوط به نیازهای جسمانی است ولی در زنان سلامت جنسی عمدتاً مربوط به عواطف است و اگر مردی بخواهد همسرش دارای سلامت باشد باید به مسائل عاطفی همسرش نیز به طور خاص توجه کند.
رئیس کلینیک سلامت خانواده یاد آوری میکند: سلامت جنسی در مردان هر چند ممکن است تظاهراتش به صورت جسمانی باشد ولی درجاتی از مسائل روانی و رفتاری درآن نقش دارد از اینرو درمانگرهای ما در حوزه سلامت باید به سلامت جسمی و روانی مردان هم توجه کنند و به این مسأله یک بعدی نگاه نکنند زیرا که فقط با تجویز قرص و دارو مشکلات بر طرف نمیشود.
برای سلامت مردان باید بهطور صحیح و علمی تلاش کرد و توجه داشت که درمانهای غلط و اشتباه میتواند سلامت جنسی بیماران را دچار مخاطره کند. وی با اشاره به این مطلب که خیلی از اوقات درماهواره و موبایلها و فضاهای مجازی تبلیغات عجیب و غریبی در مورد استفاده از فلان ابزار، دارو و یا… پخش میشود که نه تنها سلامت مردان را تضمین نمیکند بلکه مشکلات زیادی را هم برایشان بوجود میآورد میگوید: همان طوری که وسیله نقلیه خودمان را برای تعمیر دست هر مکانیکی نمیدهیم نباید سلامت خودمان را هم دست چنین تبلیغاتی بدهیم. اینگونه تبلیغات بسیار فریبنده است. اگر جای نام دارویی در کتابهای رسمی و علمی خالی است و در تبلیغات به آن اشاره میشود قطعاً آن دارو زیر سؤال است.
دکتر فروتن خاطر نشان میکند: بیماران باید برای سلامت خودشان به یک فرد صاحب نظر و متخصص مراجعه کنند درمانگران نیز نباید تنها به دارو و مسائل پزشکی توجه کنند بلکه تمام جوانب از جمله توجه به مسائل روانی و رفتاری در مرد و همسرش را نیز در نظر بگیرند. اگر مردی بخواهد سالم باشد باید زن سالمی داشته باشند و بالعکس زنان اگر بخواهند مردان سالم و قابل اتکا برای خود داشته باشند باید به مردانشان توجه کنند.
مسألهای که متأسفانه امروز در جامعه ما بشدت کم رنگ شده است. زنان ما برای آراستگی و پوشش جذاب خود در بیرون از خانواده خیلی گرایش دارند در حالی که در خانواده به شوهر خود در این زمینه کمتر توجه میکنند و از این نظر مردان دچار آسیبهای زیادی میشوند و گاهی متأسفانه به رفتارهای خارج از خانواده روی میآورند.
وی میافزاید: یکی از مسائلی که باید در سلامت زوجین به آن توجه شود این است که خانوادهها باید بدانند که پیامدهای مسائل جنسی در کوتاه مدت بوجود نمیآید معمولاً اختلالات جنسی و بیماریها در مرد و زن به صورت خزنده زندگی را دچار بحران میکند و این مسائل بهتدریج مشکلات رفتاری بوجود میآورد و گاهی هم مشکلات رفتاری چنان پر رنگ میشود که مسائل دیگر در حاشیه قرار میگیرد. برای حل مشکلات مردان هرچه سریعتر باید اقدام کنند و نگذارند این مسائل کهنه شود وزندگیشان را دچار آسیب و بحران کند.
اگر زوجین دچار بهانهگیریهای بیدلیل، سردی،افسردگی و مشکلات خانوادگی شدند ممکن است ریشهها به اختلالات و کمبودهای جنسی و عاطفی برگردد لذا باید به درمانگرانی مراجعه کنند که بتواند مسائل رفتاری آنان را حل و فصل کند.
**مهمترین بیماریهای مردان
دکتر عباس بصری ـ جراح کلیه و استاد دانشگاه شهید بهشتی نیز در رابطه با مهمترین بیماریهای مردان به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: مهمترین سرطان درجهان پروستات و در ایران در بین مردان سرطان مثانه است که دارای شیوع زیادی هم است که علاوه بر شایع بودن بیماری خطرناک هست و هزینه زیادی را برای بیمار در بر دارد. علت این بیماری مصرف دخانیات و کار با مواد شیمیایی است.
وی با بیان این مطلب که سرطان پروستات در ایران روبه افزایش است به طوری که در دو دهه گذشته 2 برابر شده است ولی به اندازه سرطان مثانه خطر ناک نیست میافزاید: مهمترین مسأله بهداشتی ما در زمینه مردان بیماری سنگهای دستگاه ادراری است که بیماریهای زیادی را به جامعه تحمیل میکند. میزان بروز شیوع سنگ در مردم 5 تا 8 درصد و بروز سالیانه هم 105 هزار مورد جدید سنگ در ایران است.
این جراح کلیه در پاسخ به این پرسش که مهمترین عوامل ابتلا به سنگ چیست یاد آوری میکند: عوامل خانوادگی، ژنتیک، تغذیه، آب و هوا، مواد موجود در آب شرب از مهمترین علل ابتلا به سنگ کلیه است و مهمترین راه پیشگیری هم مصرف مایعات، حذف کامل نمک، و گوشت است کسانی هم که سابقه خانوادگی سنگ دارند حتماً از نظر آزمایشات بررسی شوند.
منبع: روزنامه اطلاعات ؛1397.12.08
گروه اطلاع رسانی **9280**9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: علمي آموزشي روزنامه اطلاعات آموزش و پيشگيري هفته سلامت مردان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۹۰۷۷۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حـذف کودکان مهاجر از سلامت
حتی وقتی پانزدهم اسفندماه سال گذشته، سخنگوی وزارت بهداشت خبر داد که خدمات درمانی برای کودکان زیر ۷ سال در مراکز درمانی دولتی رایگان شده، باز هم این کودکان مهاجرند که نادیده گرفته و حذف شدند.
به گزارش هممیهن، سل میگیرند، بیماریهای عفونی و پوستی به جانشان میافتد، سرماخوردگی و بیماریهای فصلی همراه همیشگیشان است، دچار سوختگی میشوند و عفونتها رهایشان نمیکند. بیماریهای تالاسمی، هموفیلی و سرطانها هم در میانشان دیده میشود. کودکان مهاجر، افغانستانیهایی فراری از جنگ، طالبان، فقر و تنگدستی، با وسایلشان بغچه شدند و با خانوادههای آشفته و سرگردانشان راهی ایران. گروهی سر از خیابانها درآوردند، گروهی از کارگاههای زیرزمینی و در کشور غریبه، نه در مدارس صندلی دارند، نه در مراکز درمانی، تختی برایشان خالی شده. آنها شهروندان غیرقانونی هستند که حتی به وقت بیماری، اگر پولی نداشته باشند که اغلب هم کارگرند و ندار، چارهای جز رنجوری ندارند.
فعالان حقوق کودک و آنها که در زمینه آموزش و درمان کودکان مهاجر بهویژه افغانستانیها فعالیت میکنند، میگویند که وزارت بهداشت در یک دوره، بخش قابلتوجهی از هزینههای درمان این کودکان و بهطور کلی بیماران افغانستانی و مهاجر را پرداخت میکرد، اما حالا که اوضاع اقتصادی به هم ریخته و بیمارستانها فقیرند، حمایتها هم قطرهچکانی شده و بخش مددکاری بیمارستانها خدمتی برای این گروه ندارد. حتی وقتی پانزدهم اسفندماه سال گذشته، سخنگوی وزارت بهداشت خبر داد که خدمات درمانی برای کودکان زیر ۷ سال در مراکز درمانی دولتی رایگان شده، باز هم این کودکان مهاجرند که نادیده گرفته و حذف شدند.
رایگانشدن خدمات درمانی برای کودکان زیر ۷ سال از مهرماه سال گذشته مطرح شد. آن زمان وزیر بهداشت اعلام کرد، کودکان در این گروه سنی، در بیمارستانهای دولتی خدمات رایگانی دریافت میکنند. بهرام عیناللهی، این کودکان را آیندهسازان کشور خوانده و گفته بود که این طرح، به اجرای بهتر قانون جوانی جمعیت کمک میکند. چراکه به گفته سخنگوی این وزارتخانه در نیمه اسفندماه، موضوع رایگانشدن همه خدمات سرپایی و بستری کودکان زیر ۷ سال در راستای اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، در هیئتدولت تصویب شده است.
پدرام پاکآیین گفته بود: «با ابلاغ مصوبه خدمات درمانی رایگان کودکان، همه بیمههای پایه، مکلف به پرداخت ۱۰۰ درصد تعرفه دولتی برای همه خدمات درمانی، سرپایی و بستری کودکان زیر ۷ سال هستند.» خدماتی مانند معاینه، آزمایشگاه، تصویربرداری، توانبخشی، همچنین استفاده از کیت غربالگری نوزادان در مراکز دولتی دانشگاهی کشور، تحت پوشش این طرح قرار دارد.
این مسئول در وزارت بهداشت این را هم گفته بود که: «آن بخش از خدماتی که ممکن است تحت پوشش بیمههای پایه نباشد، تا سقف تعهد سازمانهای بیمهگر از محل دیگری تأمین خواهد شد.»
چند روز پیش هم سعید کریمی، معاون درمان وزارت بهداشت تاکید کرد که هرگونه درمان سرپایی و بستری بدون پرداخت هزینه از جیب بیمار انجام میشود. همه بیمارستانها ملزم به رعایت آن هستند و اگر کودکی را پذیرش نکنند، با آنها برخورد میشود. مردم تخلفات را به سامانه ۱۹۰ اطلاع دهند. او این را هم اضافه کرد که دارو، تحت پوشش این برنامه نیست.
این برنامه وزارت بهداشت از اسفندماه سال گذشته کلید خورد، اما آنطور که برخی منابع میگویند، بودجهای برای آن در نظر گرفته نشده و عملاً اجرا نمیشود. اینها را یونس عرب، مدیرعامل انجمن تالاسمی ایران میگوید. به گفته او، از سال ۷۶ تا دو سال پیش، درمان بیماران تالاسمی رایگان بود، اما حالا سالانه نزدیک به ۱۰ میلیون تومان هزینهشان میشود که باید از جیب پرداخت کنند، درمان رایگان بیماران زیر ۷ سال شعار است و در این مدت گزارشی مبنی بر رایگان بودن آن اعلام نشده است.
تاخیر برای دیالیز به دلیل فقرشرط دیگر این طرح، اما پوشش بیمهای است، با همین شرط بسیاری از مهاجران خط میخورند؛ کودکان مهاجری که بهدلیل ورود غیرقانونی به ایران، توانایی استفاده از خدمات درمانی رایگان ندارند و در ادامه روندی که پیشازاین هم وجود داشت، پروسه درمانشان، کامل نمیشود. همه اینها در شرایطی است که بهگفته مدیرعامل انجمن بیماران تالاسمی، بیشتر مبتلایان به تالاسمی در میان مهاجران غیرایرانی کودک هستند؛ از نوزاد تا نهایت ۱۵-۱۴ ساله. آنها برای هربار دیالیز، باید دو میلیون تومان و برای استفاده از داروی خوراکی آهنزدا، دو میلیون تومان دیگر هزینه کنند. ۵۰۰ هزار تومان هم پول ویزیت و داروهای دیگر میشود.
عرب میگوید که گاهی میتوان برای این بیماران از بیمارستانهای دولتی تخفیف گرفت و داروهای اهدایی را در اختیارشان قرار داد. این موضوع شامل بیماران فاقد هویت هم میشود: «ما نمیگذاریم این بیماران اذیت شوند.»
انجمن بیماران تالاسمی به آنها کارت اختصاصی داده و از طریق همین کارت، به عدد ۱۵۰۰ مهاجر افغانستانی مبتلا به تالاسمی رسیدهاند؛ افرادی که اغلب سنشان کم است. درمان آنها در کشور مبدأ نامناسب بوده و این موضوع روی حالشان در ایران تاثیر گذاشته. بیشترشان ساکن تهران، گلستان و سیستان و بلوچستاناند. او میگوید که در بسیاری از موارد این بیماران توانایی مراجعه ندارند، مثلاً باید ۲۰ روز یکبار تزریق انجام دهند، اما گاهی به ۴۰ روز میرسد که فشار زیادی به بیمار وارد میشود.
البته این موضوع هم تنها شامل بیماران غیرایرانی نمیشود، بیماران ایرانی بهویژه در جنوب کشور هم گاهی بهدلیل هزینههای بالا، جلسههای تزریقشان با تاخیر انجام میشود، چون با پول یارانهای که میگیرند، زندگی میکنند. او در ادامه صحبتهایش به کمکهای بینالمللی برای درمان بیماران غیرایرانی در ایران اشاره و انتقاد میکند که این نهادها، صلاحیت شناسایی این بیماران را ندارند: «شورای مهاجرت نروژ ـ سازمان امور پناهندگی نروژی - یا همان انآرسی، بودجه سالانهای از کمیسیون اروپا برای کمک به این بیماران دریافت میکند، اما عملاً این اتفاق نمیافتد. ما با اداره کل مهاجران وزارت کشور، کمیساریای عالی پناهندگان و... صحبت کردهایم که این شورا صلاحیت لازم برای تشخیص موارد حیاتی کمکدرمانی را ندارد و این کار باید از سوی نهادهای مدنی انجام شود، آنها برای این بیماران هزینه چندانی نمیکنند، هرچند تحت نظر وزارت کشور فعالیت میکنند.»
وضعیت شیوع بیماریها در افغانستان نامناسب است، هرچند وقت یکبار خبری از شیوع یک بیماری در این کشور منتشر میشود و از آنجایی که این افراد در رفتوآمد همیشگیاند، خطر انتقال این بیماریها به داخل کشور هم وجود دارد. مثل خبری که سهروز پیش منتشر شد و نشان دادکه سه بیماری از داخل افغانستان وارد کشور شده است؛ آبله مرغان، سرخک و آنفلوآنزا که در سطح مناطق تحت پوشش دانشگاه علومپزشکی مشهد دیده شده است.
مددکاری بیمارستانها جمع شدهعلیاکبر اسماعیلپور، یکی از فعالان مدنی و مدیر یکی از مؤسسههای مردمنهاد در مناطق آسیبدیده است که در زمینه مهاجران افغانستانی و حمایت از کودکانشان فعالیت میکند. او میگوید، تاکنون خبری درباره رایگانشدن درمان کودکان زیر ۷ سال نشنیده، اما بهطور کلی اگر هم چنین اتفاقی بیفتد، قطعاً کودکان افغانستانی را شامل نمیشود: «ما همیشه هزینههای زیادی برای درمان این کودکان پرداخت میکنیم و دراینزمینه انجمن پویش همیاری با کودکان فعالیت زیادی کرده و هزینههای درمان این کودکان را پرداخت میکند.»
به گفته او، بخش مددکاری بیمارستانها جمع شده و کاری برای مهاجران نمیکند وقتی هم بخواهند با آنها حساب کتاب کنند، بهعنوان یک خارجی قیمتها را اعلام میکنند. او درباره اینکه اگر مورد حادی به آنها گزارش شود چه اقدامی انجام میدهند، توضیح میدهد که از ارتباطها و انجیاوهای دیگر کمک میگیرند. بیمارستانها بهندرت تخفیف میدهند.
کمک مالی سازمانهای بینالمللی در دولت قبلپیمان حقیقت طلب، مدیر پژوهش انجمن دیاران است؛ انجمنی که در زمینه پیگیریهای حقوقی مهاجران فعالیت میکند. او میگوید که آنها بهطور مستقیم با این مسائل در ارتباط نیستند، اما در دولت قبلی اقدامی که صورت گرفت این بود که با همکاری وزارت رفاه، وزارت کشور و وزارت بهداشت، بخش زیادی از هزینههای درمان این افراد ازسوی سازمانهای بینالمللی پرداخت میشود؛ هم برای کودکان، هم برای بزرگسالان، اما کودکان در اولویت بودند. حالا، اما مشخص نیست که این هزینهها پرداخت میشود یا خیر: «نمیتوانستند این هزینهها را در بخش آموزش، از این سازمانها بگیرند، اما در بخش درمان میگرفتند. آن سازمانها هم هماهنگ بودند. مثل انآرسی، یو ان و... حالا نمیدانیم این اقدامات انجام میشود یا خیر.»
بااینهمه او تاکید میکند که نباید تفکیکی در گرفتن خدمات درمانی وجود داشته باشد: «در پیماننامه جهانی حقوق کودک و حتی در قوانین داخلی مثل قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، تابعیت را بهرسمت نشناختهاند یعنی کودک مهاجر هم حق بهرهمندی از تمام این تسهیلات را دارد: «شرایط بیمارستانها بهدلایل اقتصادی خوب نیست و ضعیفتر از گذشته شدهاند و نمیتوانند از این کودکان حمایت کنند. ازسویدیگر این کودکان مهاجر بهویژه افعانستانیها، از یک شرایط جنگی و از یک کشور فقیر آمدهاند، طبیعتاً بیماریهای زمینهایشان نسبت به کودکان ایرانی بیشتر است؛ مخصوصاً در زمینه تغذیه.»
فقط بیمهشدههابااینهمه، اما محمدمهدی ناصحی، مدیرعامل سازمان بیمه سلامت تاکید میکند که تنها کودکانی که تحتپوشش بیمه هستند، میتوانند از این طرح استفاده کنند. او میگوید: «برای بهرهمندی از این خدمات، مهاجران باید بیمه شوند که شرایط آن هم فراهم شده است. دراینزمینه تفاهمنامهای با سازمان ملی مهاجرت انجام شده که این افراد میتوانند با پرداخت حق بیمه، یکسال بیمه شوند، تعرفهها هم نسبت به هزینه درمان، بالا نیست.» براساس اعلام او، این افراد، در صورت داشتن کد یکتا، به مراکز پیشخوان دولت مراجعه میکنند و خودشان را بیمه میکنند. با آنها هم همکاری خوبی صورت میگیرد.
با اینکه فعالان مدنی حوزه کودک میگویند که بیمارستانها بهدلیل شرایط اقتصادی، معمولاً کمکی به این افراد و خانوادههایشان نمیکنند، اما ناصحی تاکید میکند که همکاری خوبی در بیمارستانها با این افراد صورت میگیرد و حتی گاهی خود بیمارستان هزینه را پرداخت میکند.
کودکان درگیر بیماریهای عفونی، پوستی و تغذیهاییکی از فعالان کودک که نزدیک ۱۰ سال سابقه فعالیت در زمینه درمان کودکان را داشته هم تایید میکند که اغلب هزینههای درمان کودکان مهاجر را خیران پرداخت میکردند. او که نخواست نامش در گزارش بیاید، میگوید که حجم مراجعههای بیمارستانهای دولتی بسیار بالاست و اولین قدمی که برای پرداخت هزینه بیماران نیازمند انجام میشود، مراجعه به بخش مددکاری بیمارستانهاست، اما این بخش هم در سالهای اخیر بهدلیل بالا رفتن میزان مراجعهها، همچنین سیاست وزارت بهداشت در ارتباط با مهاجران، کارایی چندانی ندارد.
وزارت بهداشت به این بیماران در پرداخت هزینههایشان، نه اینکه تخفیف ندهد، بلکه تخفیفها بسیار ناچیز است و اگر هم مورد حادی بوده و پولی جور نشده، کودک بیمار هم از درمان بازمانده است. به گفته او، این موضوع برای کودکان ایرانی بدون شناسنامه هم صادق است: «خانوادههای ایرانی برای دولتی حسابشدن هزینههای درمان خود و فرزندانشان، باید استشهاد محلی جمع کرده و یک فرآیند قانونی طی کنند که باتوجه به شرایط و فقر فرهنگی این خانوادهها، عملاً اینکار انجام نمیشود.»
به گفته این فعال مدنی، نهادهای مردمی همواره کمک میکنند تا هزینههای درمان این کودکان تامین شود: «کودکان در مناطق حاشیهای، با انواع بیماریها ازجمله بیماریهای عفونی مواجهاند، دلیل آن هم فقر و سوءتغذیه آنهاست. آنها درگیر سرماخوردگی، آنفلوآنزا و سویههای مختلف کرونا هستند و بهدلیل شرایط خاصی که دارند، بدن ضعیفتری نسبت به سایر کودکان دارند و مستعد ابتلا به انواع بیماریها هستند. بیماریهای پوستی را هم باید به این دایره اضافه کرد. برخی از این کودکان در زمینهای کشاورزی کار میکنند، گروهی زبالهگرد هستند و بیشازهمه در معرض ابتلا به بیماریهای پوستی قرار دارند.»
مراجعه دیرهنگام درماناو براساس تجربه ۱۰ ساله فعالیت در این حوزه تاکید میکند که درصد تخفیف بیمارستانها پایین است، مثلاً اگر ۱۵-۱۰ میلیون تومان هزینه درمان شود، آنها یک تا دو میلیون تومان تخفیف میدهند و مابقی را خانوادهها باید تامین کنند. وقتی این هزینهها بالا میرود، خانوادهها هم دیرتر مراجعه میکنند و کودک درگیر وضعیت اورژانسیتری میشود: «ما شاهد بودیم در خانوادههای درگیر اعتیاد، زمانیکه کودک دنداندرد میگرفت، روی دندان کمی مواد میگذاشتند تا آرام بگیرد، چون توانایی مراجعه به مرکز درمانی ندارند.»
براساس اعلام او، گاهی ایرانیانی که شناسنامه دارند، بهدلیل اینکه باید سهمی از پرداختیها را داشته باشند، باز هم نمیتوانند برای درمان مراجعه کنند: «بیمه سلامت حتی برای خود ایرانیان هم پوشش وسیعی ندارد. یادم است که ما کودکان مبتلا به سرطان، پیوند مغز و استخوان و درگیر مشکل قلبی داشتیم که خیلی هم بیماریشان حاد بود، آنها توانایی درمان در مراکز درمانی را نداشتند.»
او ادامه میدهد: «ما در دورهای که در قالب یک نهاد رسمی فعالیت میکردیم، بارها با مسئولان جلساتی برگزار کردیم و حتی به تفاهمنامهای رسیده بودیم که یک کُد شناسایی برای این کودکان بدون شناسنامه داده شود تا آنها از طریق همین کُدها بتوانند یکسری موارد درمانی یا درمان اورژانسی داشته باشند. این تفاهمنامه تا جایی پیش رفت، اما بهمحض تغییر دولت، برنامهها متوقف شد.» این فعال مدنی، درباره وضعیت درمان کودکانی که بیماریهای خاصتری مانند سرطان، تالاسمی، هموفیلی و... دارند، توضیح میدهد که این کودکان از سوی برخی نهادهای تخصصی مورد حمایت قرار دارند.
به گفته این فعال مدنی، تعداد ورودی کودکان بیمار به بیمارستانهایی مانند امامخمینی، مرکز طبی کودکان، بیمارستان مفید و... آنقدر بالاست که قشر متوسط ایرانی بهدلیل گرانی درمان، مدتها در صف انتظار باقی میمانند، چون توانایی پرداخت در بیمارستانهای خصوصی را ندارند. میزان مراجعه به بیمارستانهای دولتی، روزانه ۶۰-۵۰ نفر است. حتی وقتی برخی از نهادهای مردمی دراینزمینه اقدامی انجام میدهند، بخش مددکاری بیمارستانها آنقدر سرشان شلوغ است که دیگر حواسشان به معرفی این افراد به نهادهای مربوطه نیست.
ازسویدیگر بهدلیل شرایط اقتصادی، آنها نمیتوانند تخفیفهای زیادی به این بیماران بدهند. البته دراینمیان هم وزارت بهداشت رویکرد انسانمحوری در زمینه درمان ندارد و به این بیماران بهعنوان توریست سلامت نگاه میکند، درحالیکه این کودکان از فقر و بدبختی وارد کشور شدهاند.» او درباره بیماریهایی که بین کودکان مهاجر شایع است هم توضیح میدهد و به یک غربالگری اشاره میکند که ۶-۵ سال پیش انجام شد و نشان داد که در کورههای محمودآباد، میزان ابتلا به سیل در میان کودکان جدی است که احتمالاً بهدلیل کار کردن آنها با آجر و خاک بود که این مسئله را تشدید میکرد.
به اعتقاد او، درمان کودکان، ایرانی و غیرایرانی ندارد. این کودکان در سالهای اول زندگیشان بهسر میبرند، آسیبپذیرترند و نمیتوانند از خود مراقبت کنند. در کنار کودکان، زنان هم نیاز به حمایت دارند؛ چراکه در مناطق حاشیهای و در خانوادههای درگیر اعتیاد، بارِ زندگی بر دوش زنان است و اگر آنها بیمار شوند، کل خانواده آسیب میبیند.
سلامت، ایرانی و خارجی نداردطاهره پژوهش، پیشازاین مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان بود و حالا عضو این انجمن است. او سابقه سالها فعالیت برای حوزه کودکان آسیبدیده دارد و حالا میگوید که از زمان دولت آقای خاتمی، بحث بر سر این بود که همه از طریق سازمان تامین اجتماعی بیمه شوند و دفترچه داشته باشند، تا دولت روحانی هم چندین دفترچه برای این کودکان و خانوادههای مهاجر صادر شد: «یکی از کودکان ما درحالحاضر بهدلیل ابتلا به سندروم گیلنباره ـ که یک بیماری نادر التهاب دستگاه عصبی محیطی است ـ مبتلا شده که هزینه بسیار زیادی دارد و یکی دیگر در پی انفجار نارنجک در چهارشنبهسوری سال گذشته، بستری است. آنقدر هزینه این بیماران بالاست که کارکنان بیمارستان پول جمع کردند تا توانستند هزینههای درمان را پرداخت کنند.»
او درباره خبر اخیر وزارت بهداشت درباره درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال تاکید میکند که چنین چیزی را شاهد نبودهاند: «تا جایی که ما با این موضوع درگیر بودهایم، ندیدم که هزینههای درمان برای کودکان زیر ۷ سال رایگان باشد.» او هم میگوید که معمولاً در مواجهه با کودکان مهاجر بیمار، سراغ خیران میروند: «بهدلیل گرانشدن دارو، شرایط این کودکان بسیار سخت است. آنها دچار مشکلات سوءتغذیه، بلوغ زودرس، مشکلات تنفسی، مشکلات دندانپزشکی و... هستند. آنها هم نسبت به درمان آگاهی ندارند، هم امکاناتی در اختیارشان قرار نگرفته. برخی از این بیماریها کهنه میشود و درنتیجه هزینه درمانشان هم بالا میرود.»
او به پیماننامه حقوق کودک که همه کودکان را در بهرهمندی از خدمات، یکسان در نظر گرفته، اشاره میکند: «طبق پیماننامه حقوق کودک، دولت متعهد شده که تمام امکانات پزشکی و بهداشتی را برای این کودکان فراهم کند، در عمل، اما چنین اتفاقی نیفتاده است. ما در جلسهای که با وزارت بهداشت درهمینزمینه داشتیم، با این پرسش نماینده وزارتخانه مواجه شدیم که شما هزینههای درمان را تامین میکنید؟ ما گفتیم که نهادهای مدنی توانایی پرداخت این هزینهها را ندارند.
آنها غیردولتی هستند و هیچ جایی در بودجهشان این هزینهها در نظر گرفته نشده است. وزارت بهداشت میگوید، پول ندارد و حالا که بحث درمان کودکان زیر ۷ سال است، آنها از چه کانالی میخواهند این بودجه را تامین کنند؟» براساس اعلام او، بنابر ماده ۲۸ پیماننامه حقوق کودک، امکانات پزشکی و درمانی باید برای تمام کودکان فراهم شود، این شامل تمام کودکانی میشود که در ایران زندگی میکنند. نمیتوان گفت که با شیوع یک ویروس، تنها کودکان ایرانی واکسینه شوند.
پژوهش میگوید که در دورهای سازمان ملل و سازمان امور پناهندگان، درصدی از هزینههای درمان را پرداخت میکرد؛ حدود ۷۰ درصد. اما باز هم این مسئله برای کودکان دارای کارت انجام میشد. بعد از حکومت طالبان، کودکانی که وارد کشور شدند، با معضلات زیادی مواجه بودند ازجمله بیماریهای درماننشده: «به نظر میسد یک سیاست مهاجرتی درست، میتواند بسیاری از این مشکلات را حل کند، یعنی کودکانی که وارد کشور میشوند در جایی ثبت شوند. وقتی کسی بهعنوان شهروند یا پناهنده در جایی زندگی میکند، باید از امکانات پزشکی هم بهرهمند شود. اگر سیاست مهاجرتی اصلاح شود، مردم هم خیالشان راحت میشود. سلامت، موضوعی نیست که بتوانیم ایرانی و خارجی کنیم. فاکتوری برای کل جامعه است و دولتها متعهد شدهاند، برای منافع کشور فعالیت کنند.»