مهمترین معروف، شفافیت است
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۷۰۴۳۰
دبیر ستاد احیای امر به معروف گفت: من چون دنبال معروفِ شفافیت هستم، دنبال این هستم که پلیس ما مقتدر باشد و این اتفاق مجدد بیفتد. دنبال این هستم که مردم بدانند، شفافیت در جامعه ما یکی از نسخههای بیرون رفتن از مرحله فساد جامعه است. ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۶ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام محبی، دبیر ستاد احیای امر به معروف در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان به موضوعات مختلفی مانند انتقاد مردم از حاکمان، شائبه تبلیغاتی کار کردن در ستاد امر به معروف، کلیپ جنجالی فرهاد مجیدی، خودروی ضدگلوله برخی مسئولان و اشتیاق اسرائیل برای ترور قاسم سلیمانی پرداخت که در ادامه مشروح این مصاحبه از نظر می گذرد:
شما کمپینی به نام «از ما شروع کنید» را برای پذیرش امر به معروف و نهی از منکر راه انداختید که در فضای مجازی خیلی سر و صدا کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجتالاسلام محبی:من آمدم که از من شروع کنید.
چقدر انتقاد پذیر هستید؟
حجتالاسلام محبی:سعی میکنم زیاد باشم.
تا به حال پیش آمده که کسی شما را امر به معروف یا نهی از منکر کند، شما بپذیرید و واکنش تند نداشته باشید؟
حجتالاسلام محبی: بله اتفاق افتاده است.
خیلیها میگویند که تو آدم متکبری هستی
آن شخص امر به معروف کرده بود شما را یا نهی از منکر؟
حجتالاسلام محبی:معمولاً آدمها را نهی از منکر میکنند. علت این است که امر به معروف فعلی است که تو انجام نمیدهی. نهی از منکر فعلی است که تو انجام میدهی؛ چون فعلی که انجام میدهی دیده میشود، به تو تذکر میدهند و همه میگویند انجام نده؛ اما فعلی که تو انجام نمیدهی کسی نمیبیند که آن را قضاوت کند. در این شرایط کسی نمیگوید که این کار را بکن. معمولاً در فضای مجازی من را امر به معروف و نهی از منکر میکنند. خیلیها به دایرکت میآیند و میگویند که تو آدم متکبری هستی و پیامهای ما را جواب نمیدهی و وقتی که ما مطلبی را ارسال میکنیم چرا اینها را بی پاسخ میگذاری.
دقیقاً. چرا پیامها را بی پاسخ میگذارید؟
حجتالاسلام محبی:چون خیلی تعدادش زیاد است.
آدم معروفی نیستم
یعنی می خواهید بگویید، خیلی آدم معروفی هستید و فرصت پاسخ دادن ندارید؟
حجتالاسلام محبی: نه آدم معروفی نیستم؛ اما طلبهها فضای فعالیت هایشان به گونهای است که مردم دوست دارند، یک چیزی به آنها بگویند. یکی از خواستههای متداولی که به امثال ما میگویند این است که برای ما کار پیدا کنید. در پایان روز متوجه میشویم که حدود 50 نفر به ما پیام دادند و اگر بخواهیم به همه آنها جواب بدهیم، خب وقت گرفته میشود. به بعضیها قلب یا بوس میفرستیم و از کنار بعضیها هم که نمیشناسیم، میگذریم و بیجواب میگذاریم. در نتیجه جواب که نمیدهیم میگویند که تو متکبری و جواب ما را نمی دهی؛ این جور وقتها دیگر من سعی می کنم تا جایی که وقت دارم و در توانم هست، جوابشان را بدهم.
واقعاً سرتان شلوغ بوده که جواب ندادید؟
حجتالاسلام محبی:بله.
چند سالتان است؟
حجتالاسلام محبی:قمری چهل سالم است، اما شمسی در آستانه چهل سالگی هستم.
فکر میکنید بتوانید از پس مسئولیتی که بر عهده گرفتید، بر بیایید؟
حجتالاسلام محبی:توکل به خدا میکنیم.
چون میگویند اگر کسی بداند که نمیتواند کاری را انجام دهد، خود این موضوع ضمیر امر به معروف و نهی از منکر است.
حجتالاسلام محبی:بله؛ من فکر کردم که این کار جرأت و جسارت میخواهد؛ شجاعت برای مطرح کردن میخواهد و آن کسانی که من را میشناسند و با شناختی که من از خودم دارم، فکر میکنم انسان جسوری هستم که بتوانم این مسئله را مطرح و پیش ببرم. به دلیل درکی که از خودم داشتم و دوستانم به من اینگونه میگویند که در مواجهه با مسائل بی پروا هستی و نمیترسی، فکر میکردم این مسئله را میتوانم در جامعه جا بیندازم.
برای ما که فضای مجازی را خوب رصد میکنیم، فعالیتهای شما تبلیغاتی به نظر میرسد. مثلا شما از فرهاد مجیدی دفاع میکنید؟
حجتالاسلام محبی:من از فرهاد مجیدی دفاع نکردم.
میگویند دنبال چهره کردن خودت هستی!
میگویم خدمتتان؛ شما نسبت به فیلم رقص بچههای سربازی هم که در فضای مجازی پخش شد، ابراز خوشحالی میکنید. در کل نسبت به هر موضوعی اظهار نظر میکنید.
حجتالاسلام محبی:اتفاقاً یکی از امر به معروفها و نهی از منکرهایی که به من شد، این است که تو دنبال امر به معروف نیستی و دنبال چهره کردن خودت هستی!
ستاد باید کنار مردم و رو به حاکمیت بایستد
آیا این اتفاق افتاده است؟ فکر میکنید با این نوع موضع گیریها موضوع امر به معروف و نهی از منکر در ریل خودش قرار میگیرد؟
حجتالاسلام محبی:من برنامهای دارم که مطابق آن پیش میروم؛ یکی از برنامههای من موضع گیری در برابر موضوعات اجتماعی است که مردم در مقابل منکر یا معروف بودن آن اختلاف نظر دارند. من آنجا عمداً اظهار نظر میکنم که موضع دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر معلوم شود. پیش از این سابقه ستاد امر به معروف و نهی از منکر یک سابقه حاکمیتی بالا به پایین بوده است و من در طول سالیان مختلف این موضع را نمیپسندیدم. میگفتم ستاد نباید سمت حاکمیت بایستد و باید کنار مردم و رو به حاکمیت بایستد. اگر ستاد این کار را بکند، امر به معروف و نهی از منکر زنده میشود.
الان دو موضوع پیش آمد؛ اول اینکه شما خودتان را یک شاخص امر به معروف و نهی از منکر قرار میدهید. دوم اینکه فکر میکنید تمام امر به معروف و نهی از منکر باید به سمت حاکمیت باشد.
حجتالاسلام محبی:من نمیخواهم خودم را شاخص امر به معروف قرار دهم؛ من میخواهم یکی از اتفاقاتی که در جامعه میافتد این باشد که دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر درباره موضوعات معروف و منکر بر اساس شناختش، نظر بدهد. با این کار مردم این شائبه از ذهنشان میرود که مثلاً اگر سربازان در یک فضای فان (سرگرمی) غیر رسمی با هم شوخی کردند، این منکر محسوب میشود؛ این میشود موضع ستاد. معلوم میشود که شادی کردن در حالی که مرزهای شرعی و قانونی رعایت شود، مشکل ندارد.
حالا اگر برای همان سربازان، فرمانده با توجه به مقتضیات تنبیهی در نظر گرفت، چه؟
حجتالاسلام محبی:عرض من در آن کلیپ همین بود؛ یک موقع شما چارچوبهای نظامی را زیر سوال میبرید، وقتی چارچوبهای نظامی زیر سوال میرود، آنجا باید تنبیه و موضوعات این چنینی در نظر گرفته شود؛ اما وقتی میبینیم فرد ارشد با لباس پاسداری در آن موقعیت حضور دارد و او هم با این سربازان میخندند و با آنها شوخی میکند، نشان میدهد که در آن فضا افسر از این کار راضی است.
حالا چه شده؟ این فیلم فقط پخش شده است و پخش شدن این فیلم در جامعه، نباید منجر شود که ما چارچوبها را عوض کنیم. اگر پخش نمیشد، ما با آنها شوخی میکنیم اما حالا که پخش شده آنها را تنبیه کنیم تا اقتدار نظامی پایین نیاید! اصلاً این اتفاق نمیافتد. شوخی کردن با حفظ موازین شرعی و قانونی امری پسندیده است. ما میخواهیم بگوییم که این عملی معروف است و منکر نیست. بله؛ اگر در مراسم صبحگاه بچهها با هم شوخی کنند و نظم مراسم را به هم بزنند، آن زمان منکر میشود؛ آنجا که مراسم صبحگاه نبود و یک جمع غیر رسمی و بگو بخند است؛ بنابراین چنین کاری هیچ اشکالی ندارد.
درباره موضوع فرهاد مجیدی هم صحبت کنیم. ببینید حاج آقا من استقلالیام. فکر میکنم شما هم استقلالی باشید چون آبی پوشیدید.
حجتالاسلام محبی:نخیر؛ من پرسپولیسی هستم. من عبای قرمز که نمیتوانم بپوشم!
اینکه استقلالیها میتوانند پیراهن آبی تن یک پرسپولیسی کنند، خیلی خوب است. حداقل می توانستید سفید بپوشید (خنده)
حجتالاسلام محبی: (خنده) پرسپولیسیها نمیتوانند لباس قرمزشان تن من کنند، چون عرف نیست. اما لباس سورمهای را همه می توانیم بپوشیم.
بگذریم؛ من به عنوان یک استقلالی این را می گویم که کاری که فرهاد مجیدی انجام داد و آن برخورد با پلیس درست نبود. بارها شده خود ما با این مسائل مواجه شدیم که مامور راهنمایی و رانندگی خودروی ما را متوقف کرده است و مدارک ما را مطالبه کرده است.
حجتالاسلام محبی:شما منظورتان این است که فرهاد مجیدی کار اشتباهی کرده است؟
من میخواهم این سوال را از شما بپرسم.
حجتالاسلام محبی:من از شما الان می پرسم؛ شما گفتی که من قضاوت دارم و به نظر من فرهاد مجیدی کار درستی نکرده است.
من میخواهم قضاوت و آنچه که در شبکههای اجتماعی درباره این عمل اتفاق افتاده است را بگویم.
حجتالاسلام محبی: آفرین؛ شما می گویی که این کار عمل تقبیح شدهای بود و مردم آن را نپسندیدند. کامنتهایی که در فضای مجازی میدیدیم علیه فرهاد مجیدی بود. شما به عنوان یک استقلالی هم این عمل را قبول نداری؛ شما از کجا فهمیدی این را که کار اشتباهی بوده است؟
اقتدار پلیس را می آورد پایین.
حجتالاسلام محبی:شما چه دیدی مگر؟
همین کلیپی که در فضای مجازی پخش شد.
حجتالاسلام محبی:من هم همین را میگویم؛ اگر کلیپی وجود نداشت، شما به عنوان یک هوادار استقلال از فرهاد مجیدی دفاع میکردی. حالا که کلیپ وجود دارد از آن کسی که فالوورش بودی و طرفدارش بودی، انتقاد میکنی. چرا چون کلیپ موجود است. کل حرف من این است؛ اگر کلیپ باشد، شما از پلیس حمایت میکنید. همین الان تصور کنید فرهاد مجیدی با پلیس درگیر شده و فیلمی موجود نیست. جامعه دو تکه میشود؛ برخی مقصر را فرهاد مجیدی و برخی مقصر را پلیس میدانند اما الان همه حق را به پلیس میدهند. در ارزیابی امروز ما از رفتار فرهاد مجیدی، مردم حق را به پلیس مظلوم ما میدهند و میگویند حق با پلیس بود و حق با مجیدی نبوده است؛ چون ما تصویر را دیدیم.
من میگویم باید تصویر وجود داشته باشد که شما ارزیابی کنید؛ ارزیابی حق مردم است. من میگویم امروز پلیس مقتدر است؛ چراکه دیدیم چگونه با فرهاد مجیدی برخورد کرد و فرهاد مجیدی اشتباه کرده چون فیلمی وجود دارد که ارزیابیاش کنیم. شما انگار فیلم صحبتهای من را ندیدید گویا؟ من میگویم فرهاد مجیدی اشتباه کرد، اما یک کار خوبی کرد و ما را با این کلیپ در معرض ارزیابی خودش قرار داد.
حاج آقا؛ بارها در فضای مجازی کلیپهایی دیدهایم که بخشی از آن در معرض دید دیگران قرار داده شده است. اگر مجیدی بخشی از فیلم برخوردش با پلیس را در فضای مجازی قرار داده بود، چه؟
حجتالاسلام محبی:به نظر من همین الان هم مجیدی کل فیلم را نگذاشته است؛ با این حال ما باز هم حق را به پلیس میدهیم. یعنی در هر صورت وقتی که سند وجود داشته باشد، بهتر از موقعی که هیچ سندی وجود ندارد، شما اظهار نظر میکنید.
شما گفتید آن چیزی که فرمانده ناجا گفته مبنی بر اینکه کسی حق ندارد از پلیس فیلمبرداری کند؛ درست نیست و این کار جرم نیست.
حجتالاسلام محبی:نه، نه؛ سردار اشتری بزرگوار گفتند فیلمبرداری و تهدید جرم است. طبق ماده 610 قانون تعزیرات تهدید کردن، افترا زدن و نشر اکاذیب جرم است. اما فیلم گرفتن تنها برای مستندسازی، جرم نیست و در قانون هم نیامده است. سردار اشتری هم درست گفتند و من هم اینکه تهدید کردن و فیلم گرفتن از پلیس جرم است را تایید می کنم. اما اینکه ما جامعه را در معرض ارزیابی قرار دهیم، حرف درستی است.
حالا اگر شما درباره این موضوع، موضعگیری نمیکردید؛ چه اتفاقی میافتاد؟
حجتالاسلام محبی:من چون دنبال معروفِ شفافیت هستم، دنبال این هستم که پلیس ما مقتدر باشد و این اتفاق مجدد بیفتد. دنبال این هستم که مردم بدانند، شفافیت در جامعه ما یکی از نسخههای بیرون رفتن از مرحله فساد جامعه است.
امر به معروف کردن مسئولان، نسبت به مردم اولویت دارد
برخی از فعالان امر به معروف در ارگان های مختلف در جلسه شورای امر به معروف، این انتقاد را به شما مطرح کردند که آدم تندرویی هستید و تعریفتان از امر به معروف کردن، انتقاد همه جانبه و سرسختانه نسبت به مسئولان است. آیا نقد همصنف های خود را قبول دارید؟
حجتالاسلام محبی: در حال حاضر رویکرد بیرونی ما این است؛ ما در ستاد امر به معروف و نهی از منکر گفتیم که امر به معروف دو گونه است؛ امر به معروف مردم نسبت به مردم یا مردم نسبت به حاکمیت. سپس روایات و احادیث را نگاه کردیم و متوجه شدیم که بیشترین توصیه به امر به معروف حاکمان است. در احادیث گفته شده اگر حاکمیت درست شود، مردم خودشان درست میشوند. بعد که سیره علما را نگاه کردیم، متوجه شدیم که آقای جوادی آملی هم میگویند ظاهر مردم، باطن مسئولان است. اگر باطن مسئولان درست شود، ظاهر مردم هم درست میشود.
برای همین در چارچوب یک برنامه گفتیم، امر به معروف کردن مسئولان، نسبت به امر به معروف مردم اولویت دارد؛ کاری کنیم که فساد حاکمیت درست شود. به این ترتیب که خوبیهای حاکمیت توسعه پیدا کند و مردم درست شوند. شما وقتی جلوی آینه بایستید، زخمها و سلامت ظاهر بدنتان نشان داده میشود. اگر مثلاً موها شانه شده است، همان نشان داده میشود. آن کسی که جلوی آینه ایستاده حاکمیت است و مردم تصویر در آینه هستند. هر اتفاقی که در حاکمیت بیفتد، چه خوب و چه بد، در آینه جامعه قابل مشاهده است. ما اگر بخواهیم جامعه را درست کنیم، باید حاکمیت را درست کنیم. اینگونه مردم خود به خود درست میشوند.
آقا یک جمله خوبی فرمودند؛ الناس علی دین ما ها. این را مقام معظم رهبری به خودشان و بقیه مسئولان جمهوری اسلامی گفتند. همه خوبیهایی که در سیستم کشورمان میبینیم، به دلیل خوبیهایی است که در حاکمیت منعکس شده است. همه بدیهایی که در مردم میبینیم، به دلیل بدیهایی است که حاکمیت دارد. حاکمیت بدی هایش را کنار بگذارد، مردم خود به خود بدی هایشان از بین میرود.
به تعبیر امروزی برخورد کردن با بدیهای مردم برخورد با معلول است؛ البته بعضی وقتها باید با معلول برخورد کرد. مثلاً اگر دست زخم شد، باید بتادین هم به زخم زد اما باید ببینید چه شده که این دست زخم شده است. اگر یک عفونت درونی باشد، باید چرک خشک کن بخورید تا زخم خوب شود. همیشه مسیری که ریشهها را بخشکاند، اولویت دارد و مسیر دوم برخورد با معلول است؛ یعنی فساد را در بین مردم از بین بردن. ما البته نمیگوییم یکی را کنار بگذاریم و به دیگری توجه صرف کنیم، اما فساد در حاکمیت مقدم بر فساد بر مردم است.
شما خیلی دنبال این هستید که بگویید، مردم می توانند مسئولان را امر به معروف و نهی از منکر کنند. این یک موضوع شعاری است یا واقعاً قابل انجام هست؟
حجتالاسلام محبی:من نمیگویم مردم میتوانند؛ من میگویم مردم باید این کار را بکنند. چون امام باقر (ع) میفرمایند «اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنید، اشرار بر شما حاکم میشوند». دیگر چه چیز از این بالاتر است. وقتی که حاکمیت فاسد بشود، این فساد در جامعه سرریز میشود.
لطفا دو، سه مورد از امر به معروف و نهی از منکر خودتان نسبت به حاکمیت را مثال بزنید.
حجتالاسلام محبی:بالاترین کارم در این زمینه را مثال میزنم؛ با توجه به اینکه من کارشناس حقوقی هستم، موضوع FATF را کاملاً میدانستم. آن اتفاقی که در پس FATF رخ میداد را نوشتم، تحلیل کردم و به مسئولان ارشد نظام دادم. گفتم اینجا معروف و اینجا منکر است. اینها را رعایت کنید، به صلاح کشور خواهد بود.
با نقد شما چه اتفاقی افتاد؟
حجتالاسلام محبی: به نظرم بازخورد خوبی داشت و توجهات لازم جلب شد.
از این نقدها در رسانه خیلی زیاد است؟
حجتالاسلام محبی:بله زیاد است؛ مگر بد است که انتقادات زیادی مطرح میشود؟
پس چه چیزی را میخواهید گسترش دهید؟ شما گفتید که ما میخواهیم امر به معروف و نهی از منکر مسئولان گسترش پیدا کند. وقتی الان این انتقادت وجود دارد، چه نیازی به شما هست؟
حجتالاسلام محبی: بله هست؛ اما الان فقط انتقادات درباره مسائل سیاسی است. باید نسبت به کلیه گستره جامعه باشد. مثالی برای شما بزنم؛ آقای مسئولی جایی میرود که کاری را در دستگاه حکومتی انجام دهد. کار زشتی میکند و تصویر آن منتشر میشود. همه مردم در شبکههای اجتماعی او را محکوم میکنند. میبینیم اتفاق خوبی در آن زمینه میافتد و کارمندی که آنجا نشسته شغلش را از دست نمیدهد؛ چراکه همه مردم نهی از منکر کردند. اما اگر یک بخش کوچکی در فضای مجازی این کار را انجام میداد و تلویزیون به آن نمیپرداخت، امکان داشت فرد شغلش را از دست بدهد. چرا ما میگوییم امر به معروف و نهی از منکر باید گسترده باشد؟ چون امر به معروف باید اثر بگذارد.
آقا در فتوایشان در موضوع امر به معروف و نهی از منکر میفرمایند که شرط تأثیر وجود ندارد؛ چراکه اگر شما بگویید و پس از شما نفرات بعدی بگویند، حتماً اثر میگذارد. ما آنجایی که میبینیم، امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مسئولان اثر نکرده است، به اندازه کافی آنها را نهی نکردیم یا بر کار خوب امر نکردیم که اتفاق نیفتاده است.
کارهای کسانی که ماشین ضد گلوله و محافظ دارند، اداست
جایی اظهار نظر کردید که چرا مسئولان ما با ماشین ضد گلوله و تیم محافظ در جامعه حاضر میشوند؛ اینها را کنار بگذارند و بیایند کنار مردم. فوقش اگر هم ترورشان کردند، شهید شدند و اتفاق بدی نمیافتد.
حجتالاسلام محبی: این بخش آخر را من نگفته بودم؛ آن جمله درباره اظهار نظر دیگری در یک جلسه بود و شما اینها را کنار هم گذاشتید.
آنجا گفتم که خیلی از اینهایی که با ماشین ضد گلوله و با محافظ این طرف و آن طرف میروند، کارشان اداست. من چند جا مسئولیت داشتم؛ به من راننده و ماشین دادند. گفتند که اینها محافظ هستند، شما را منتقل میکنند و نفرات قبلی هم این شرایط را داشتند. من همه را پس دادم و با ماشین خودم رفتم و آمدم. هیچکس هم ما را نکشت. دیدم آنها فیلم بازی میکردند که این اتفاق بین مسئولان ما رایج شده است!
بله؛ یک نفر است که کشتن او برای دشمن آورده دارد؛ مثلا میآیند و دانشمندان بزرگ ما را میکشند. شهید شهریاری اینگونه به شهادت رسیدند. مثلاً فکر میکنید اسرائیل دوست ندارد قاسم سلیمانی را بکشد؟ دوست دارد، اما قاسم سلیمانی از وی آی پی فرودگاه استفاده نمیکند و بین مردم میرود. مردم از ایشان عکس میگیرند و آن را در فضای مجازی میگذارند. به شهادت رساندن قاسم سلیمانی برای اسرائیل ارزش دارد یا مثلاً مدیر درجه چندم فلان اداره دست پایین ما؟
ما برای خودمان شأن الکی درست میکنیم. اینگونه ادابازی کردیم و با ادابازی کشور را اداره میکنیم. آقای مسئول با ماشین خودت بیا و با ماشین خودت برو. فوقش یک در هزار تو را کشتند، آن زمان شهید میشوی؛ ولی هیچکس تو را نمیکشد، چون عددی نیستی که کسی تو را بکشد.
میگویند ستاد امر به معروف و نهی از منکر که تغییر کرد، شما خواستید این را به جامعه تلقین کنید که رویکرد ستاد عوض شده و قرار است اتفاق جدیدی رخ دهد. رویکرد جدید ستاد دقیقاً چیست؟
حجتالاسلام محبی:همه شهروندان نسبت به سرنوشتشان مسئول هستند؛ اگر اتفاق بدی در اجتماع و حاکمیت رخ میدهد به دلیل این است که ما وظیفه گفتن، امر کردن به خوبی و نهی کردن از بدی را فراموش کردیم و آن اتفاق بد رقم خورده است. ما مسئولیت داریم و ستاد امر به معروف و نهی از منکر یک ستاد مسئولیت اجتماعی است. ما باید تشریح کنیم تا مردم بفهمند که یک جامعه خوب ساختنی است، خریدنی نیست. اگر میخواهید یک جامعه خوب داشته باشید باید همه دست به دست هم دهید.
هیچ کس را امر به معروف و نهی از منکر نمیکنیم
حاج آقا الان سوال این است که شما در ستاد چگونه این کار را انجام میدهید؟ یعنی ستاد شما میخواهد همه را امر به معروف و نهی از منکر کند؟
حجتالاسلام محبی:ما هیچ کس را امر به معروف و نهی از منکر نمیکنیم. ما با ساختن کلیپ و آموزش مردم را ترغیب میکنیم که هر گونه صلاح میدانند حاکمشان را امر به معروف و نهی از منکر کنند. هرطور که سازمان تبلیغات، وزارت ارشاد و صدا و سیما خوبیها را ترویج میکند. ما فقط مسئول مسئولیت اجتماعی مردم هستیم که مردم نسبت به حاکمیت و رفتارهای اجتماعی بیتفاوت نباشند. هرگاه این بیتفاوتی نسبت به حاکمیت از بین رفت، فسادهای حاکمیت و آسیبهای اجتماعی از بین میرود.
شما در یک آپارتمان زندگی میکنید که 4 واحد در آن ساکن هستند. اگر یک نفر در آن ساختمان کار خطایی کرد و 3 نفر دیگر با آرامش کار خطایش را به او گوشزد کردند، او کارش را ترک میکند. اما اگر هیچ کس چیزی نگفت یکی از آن سه نفر هم با بی تفاوتی دیگران، این کار را ادامه میدهد و آن وقت این موضوع توسعه پیدا میکند. مسئولیت اجتماعی یعنی اینکه اگر من از فساد نگویم، این فساد گسترش پیدا میکند، چه در میان مردم (گران فروشی)، چه در حاکمیت (اختلاس) و ...
اینکه میگویید به مردم میخواهید یاد دهید، آیا واقعا راه عملیاتی وجود دارد؟
حجتالاسلام محبی:ما هیچ راهی جز اینکه فرهنگ سازی کنیم، نداریم.
با کلیپ و آموزش؟
حجت الاسلام محبی:بله. همانند حرف زدن من و شما. من به عنوان دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر، مردم را با زبان خوش و از روی تحکم ترغیب میکنم نه خشونت تا حاکمانشان را امر به معروف و نهی از منکر کنند؛ حضوری یا در فضای مجازی.
برخی اوقات چیزهایی به وجود میآید و خط قرمزهایی ایجاد میشود که باید آنها را رعایت کنیم. به طور مثال شما در خیابان در حال قدم زدن هستید، تا اینکه یکی از حاکمان خودتان را میبینید و به او نهی میکنید که آقای فلانی چرا چنین کاری را انجام دادید، نباید انجام میدادید. این واکنش، کار خوبی است. اما حضرت آقا فرمودند در راهپیمایی 22 بهمن این کار را نکنید، چراکه راهپیمایی 22 بهمن یک جشن است و این میشود یک محدوده؛ پس من وارد محدود نمیشوم و در آن چند ساعتی که در راهپیمایی هستم، مسئولان را نهی از منکر نمیکنم. در غیر این صورت در فضای مجازی یا واقعی اگر ببینم مسئولی خطا کرده به او تذکر خواهم داد. این تذکر سه ضلع خط قرمز دارد؛ دروغ نگویم، توهین نکنم و افترا نزنم. این سه مولفه را باید رعایت کنم، چراکه انجام هرکدام از آن نشر اکاذیب، توهین و افترا طبق ماده 609، 697 و 397 جرم است.
این سه ضلع خط قرمز است. ببینم چه کسی در جمهوری اسلامی ایران است که مسئولان را امر به معروف و نهی از منکر بکند، ولی دروغ نگوید، افترا نزد، توهین نکند و کسی باهاش کاری داشته باشد. شما این سه ضلع را رعایت کن! با تحکم هم بگویید! هیچ کس با شما کاری ندارد.
این همه امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی کردم، چرا کسی به من گیر نداده است. پاسخ واضح و مبرهن است، چون من این سه ضلع را رعایت میکنم. دیگران حرفی را در این فضا میزنند که سندی برای آن ندارند، بنابراین گرفتار میشوند و طرف مقابل از آنها شکایت میکند. شما این سه اصل را رعایت بکنید، هیچ کسی در جمهوری اسلامی با شما کاری ندارد.
امروز مسائلی را در کشور داریم که دشمن از آن با خبر است اما مردم نمیدانند
حاج آقا الان شما مهمترین معروف جامعه را چه میدانید؟
حجت الاسلام محبی:به نظرم مهمترین معروف جامعه در قسمت حاکمیت و در قسمت حاکمیت بحث شفافیت است. ما اگر بحث شفافیت را در جامعه توسعه دهیم، حاکمانمان پشت شیشه بایستند خیلی از فسادهایی که در حاکمیت وجود دارد از بین میرود.
مهمترین منکر چیست؟
حجت الاسلام محبی:مخالف معروف میشود یعنی نبود آزادی اطلاعات در اختیار شما رسانهها. ما الان قانون آزادی اطلاعات داریم که شما میتوانید به دستگاههای حکومتی نامه بزنید و از آنها اطلاعات غیرمحرمانه هایشان را بگیرید و این درصورتی است که آنها اطلاعاتشان را نمیدهند. مثلا خیلی از این اتفاقاتی که در کشور مثل رانتخواری میشود اگر شما خبرنگار اطلاع داشتید که فلان کس چنین رانتی به خانوادهاش یا شریکش میدهد یا خبر ویژهای میدهد که آهن بگیر و دپو کنید یا الان وضعیت روغن چنین و چنان میشود، نمیگذاشتید این همه فساد رقم بخورد. عدم آزادی اطلاعات از حاکمیت موجب چنین اتفاقاتی میشود. البته این یک محدودهای نیز دارد مثلا امور نظامی، امنیتی، وزارت اطلاعات، سپاه، ارتش و آن جاییهایی که ممکن دشمن از آنها سوءاستفاده کند، مدنظر نیست.
امام علی (ع) هم به صراحت این موضوع را بیان میکنند، اما امروز مسائلی را در کشور داریم که دشمن از آن با خبر است و به ما نامه نوشته است و دولت ما آن نامه را محرمانه کرده است و این درحالی است که هم دشمن اطلاع دارد و هم دولت آگاه است، ولی مردم نمیدانند.
حالا من نمیخواهم نام ببرم. بعد از این مصاحبه در فضای مجازی میگویم منظورم چیست.
اینجا بگوئید؟
حجت الاسلام محبی:چون موضوع امر به معروف و نهی از منکر است نمیخواهم بحث به جاهای دیگر کشیده شود.
به طور مثال الان ستاد با توجه به موضوعی که شما میگویید چه واکنشی نسبت به دولت و یا حاکمیت میتواند نشان دهد؟ یا اگر بخواهم دقیقتر بگویم به حاکمیت میتواند نشان دهد؟ براساس همین منکری که شما گفتید، چه برنامهای دراین رابطه دارید تا حاکمیت را مجاب کنید؟
حجت الاسلام محبی:من میخواهم کاری کنم که خبرنگاران ما جرات و جسارت این را داشته باشند که به سراغ دولت مردان بروند و مطابق قانون آزادی اطلاعات که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده است و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام آن را تایید کردند، اطلاعات بگیرند. حاکمیت را پشت شیشه بیاورند و حاکمیتی که برگرفته از دولت، مجلس، قوه قضائیه و نهادهای زیر مجموعه رهبری و همه آنجاهایی که دشمن سوءاستفاده نمیکنند، پاسخگو باشند. اینها پشت شیشه قرار بگیرند و مردم ببینند و بتوانند مطالبهگری کنند.
اگر این اتفاق در کشور ما رخ دهد، همه فسادها در جامعه ما جمع خواهد شد. راز برطرف شدن کثیفیها در جامعه ما این است که در وهله اول بتوانیم این کثیفیها را با میکروسکوپ ببینیم. تا شما میکروب را نبینی چگونه میتوانی آن را پاک کنی! ما میکروبها را به دلیل عدم شفافیت نمیبینیم.
ما ستاد امر به معروف نیستیم، ما ستاد احیای امر به معروف هستیم
خبرنگار و رسانه باید این شفافیت را داشته باشد؟ خود شما در ستاد چگونه این کار را انجام میدهید؟ من برداشتم فقط این است که شما میخواهید بچههای خبرنگار را شیر کنید که شما جلو روید و ما پشت شما هستیم؟!
حجت الاسلام محبی:بله! ما دقیقا همین کار را میکنیم. ما ستاد امر به معروف نیستیم، ما ستاد احیای امر به معروف هستیم. قانون هم وظایفی که برعهده ما گذاشته ترویج فرهنگ امر به معروف بین مردم است نه اینکه خودمان امر به معروف کنیم. من اگر بخواهم خودم امر به معروف کنم پس نهادهایی مانند ناجا و قوه قضائیه چه کاره هستند؟ ناجا و قوه قضائیه وظایف ذاتی دارند، سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات چه کاره هستند، اینها وظایف ذاتی دارند؛ اصلا حکومت برای همین است.
پس حمایتها چیست؟
حجت الاسلام محبی:این درست است؛ این قانون، اسمش قانون حمایت از آمرین امر به معروف و نهی از منکر است. اگر یک نفر مانند شما وحید ایمانی به دولت امر به معروف و نهی از منکر میکند، دولت از او شکایت واهی میکند و شما وحید ایمانی به من میگویید نه توهین کردم، نه افترا زدم و نه نشر اکاذیب کردم. اولا من به وحید آموزش میدهم که این سه ضلع را شما باید رعایت کنید. بعد از اینکه تو این کار را کردی، او (دولت) از تو شکایت واهی میکند. من به تو وکیل معرفی میکنم و به خاطر شکایت واهی، از تو حمایت قضایی میکنم. این میشود حمایت از آمران به معروف و نهی از منکر.
حرکت شهید خلیلی امر به معروف و نهی از منکر نبود
زمانی است که شخصی در جامعه امر به معروف و نهی از منکر میکند، خوب است که در این ایام یادی از شهید خلیلی کنیم، او را با شمشیر میزنند.
حجت الاسلام محبی:شهید خلیلی شب از هیئت به سمت خانه برمیگردد و میبیند دو پسر جوان به زور دو خانم را سوار ماشین خود میکنند، این میرود که جلوی آنها را بگیرد. درگیر میشوند و به خاطر دفاع از این خانم چاقو میخورد و بعد از چند مدتی فوت میکند و به شهادت میرسد.
اینکه اصلا امر به معروف و نهی از منکر نیست. این مطابق ماده 156 و 155 قانون مجازات اسلامی این دفاع مشروع از دیگری است و چه ربطی به امر به معروف و نهی از منکر دارد؟! امر به معروف و نهی از منکر زبانی، ذهنی و دلی است. آن فعلی که شما انجام میدهی، اگر وظیفهای داشته باشید در دایره امر به معروف نمیآید، آن فعل در دایره دفاع است.
حاج آقا مگر شما آنجا بودید شاید آن شهید اول امر به معروف و نهی از منکر کرده است؟
حجت الاسلام محبی:خب؛ شما حرف خود را زدید و تمام میشود، اما وقتی مشکل فیزیکی پیش میآید، یا از دیگری دفاع میکنید یا در امور پلیس دخالت میکنید. دفاع زمانی است که پلیس نیست. قانون ما گفته است زمانی میتوانید دفاع کنید که پلیس نمیآید، ولی اگر زمان برای آمدن پلیس کافی باشد شما نمیتوانید کار یدی انجام دهید. وقتی پلیس نمیآید و زمان وجود ندارد و اینکه ممکن است به این خانم تعرض، تعدی و ربوده شود، شما برای نجات دیگری دست به کار میشوید. اینجا دیگر اسمش امر به معروف و نهی از منکر نیست و مطابق با قانون ما تحت عنوان دفاع مشروع است.
پس ما تعریفی از شهید امر به معروف و نهی از منکر نداریم؟
حجت الاسلام محبی:تعریف امر به معروف و نهی از منکر یک تعریف شرعی است، در شرع ما آمده که امر به معروف و نهی از منکر چند مرحله دارد. یک مرتبهاش، مرحله دستی و عملی است. آقا فتوا دادند که امر به معروف و نهی از منکر عملی کار حکومت است، قانون ما هم به گونهای در دفاع نوشته شده است که وقتی شما به مرحله امر به معروف عملی میرسید در واقع از دیگران دفاع میکنید. قانون یک شرط برای آن گذاشته که پلیس، نیروهای انتظامی و نظامی نرسیده باشند.
پس اگر شما با فرا خواندن پلیس این اطلاع را بدهید که نیروی انتظامی وارد شود، شما وظیفهای ندارید. این وظیفه اوست که این کار را انجام دهد. شهید خلیلی شهادتش به عنوان شهید امر به معروف و نهی از منکر مصداق شرعی است و از نظر قانون ما او از دیگری دفاع میکند. هرچند دفاع از دیگری و کشته شدن در راه آن شهادت است. به طور مثال چند نفر همزمان شما را میزنند و من از تو دفاع میکنم، من کشته میشوم و شهید میشوم؛ در نتیجه شهید دفاع مشروع هستم. اصلا باب فقهی در این زمینه، دفاع و امر به معروف و نهی از منکر یکجا آمده است. ما به شهید خلیلی نپرداختهایم. این شهید اگر در آمریکا بود الان مجسمه او را به عنوان مجسمه هیرو میساختند و در میدان اصلی شهر میگذاشتند و او را قهرمان ملی میکردند.
نصف شب یک خانم به آن تعدی شده بود و شهید خلیلی رفت که از آن خانم دفاع کند. اما در اینجا روشنفکران وارد شدند و با گفتن امر به معروف و نهی از منکر میگویند که این شهید در کار دیگران دخالت کرده است، اما او داشت جلوی تعرض به یک زن را در نیمههای شب میگرفت. ما توجه به این ریزهکاریها نمیکنیم.
آخرین موضوعی که میخواهیم در برنامه امشب به آن اشاره کنیم، یکسری از دغدغههاست که در حوزه فرهنگ وجود دارد، شما نسبت به این موضوعات برنامهای ندارید؟
برنامه ما مسئولیت اجتماعی و بیتفاوت نبودن در جامعه نسبت به آسیبهای میان مردم و حاکمیت است. ما اگر بتوانیم این مسئولیت اجتماعی را در میان شهروندان جا بیاندازیم، آن موقع نوبت دستگاههای فرهنگی برای جا انداختن معروفها و منکرها میشود. یکی از این معروفها و منکرها، موضوعات فرهنگی است. مثالی که میتوانم بزنم همین جشنوارههایی است که برگزار میشود.
همین جشنواره فجر را شما بگوئید؟ چرا که یکسری اتفاقات خارج از عرف را شاهد هستیم، اتفاقاتی مانند فرش قرمز یا فیلمهایی که منتشر میشود. البته در تئاتر هم که الاماشاالله شاهد هستیم.
حجتالاسلام محبی:آفرین! ببینید چه اتفاقی در این مجموعهها رخ میدهد، یک مجموعه یا فردی یک فیلم میسازد، یا یک حرکت و کنشی روی صحنه، فرش قرمز یا تئاتر انجام میدهد. من از شما سوال میکنم و شما کلاهت را به عنوان قاضی بگذار، در این اتفاقی که رخ میدهد، اولا آن بازیگر، کارگردان یا هرکسی از عوامل هنری مسئول است یا آن مسئولی که این را صحنهگردانی میکند؟ کدام یک اگر درست شود صحنه عرفی میشود و کارهای نامتعارف به اتمام میرسد؟
من این سوال را از مسئول برگزاری جشنواره فجر پرسیدم. او میگوید ما به بازیگر تذکر میدهیم.
حجت الاسلام محبی:نه! شما تذکر نمیدهید، چراکه به دنبال رای هستید. چون رای میخواهی، کاری میکنید که فردا به تو رای دهند. آن کسی در جمهوری اسلامی دغدغه فرهنگ دارد که به دنبال رای نیست و کاری را به مصلحت کشور انجام میدهد. دعوای رای، پدر مردم را در این کشور درآورده است. در یک جلسه رسمی یک حرف درست میزند، اما پشت پرده کاری را میکند که آن فرد با شکستن عرف جامعه کارش را انجام دهد. من میگویم امر به معروف و نهی از منکر باید به مسئول باشد و پس از آن به بازیگر و فرد هنری که ساختارشکنی کرده. ما میگوییم مقصر نه آن بازیگر است و نه آن مسئول، بلکه مسئولیت ما ایجاد فرهنگ عدم بیتفاوتی و مسئولیت اجتماعی در بین مردم است. من آدم سختگیری نیستم، اما واقعا برخی از کارهایی که من در شبکههای اجتماعی دیدم، زشت بود و همه از آن رفتار مشمئز شدند.
مثلا؟
حجت الاسلام محبی:نمیتوانم نام ببرم.
ترویج بیحجابی توسط بازیگری که توئیت گذاشت، جرم است
کمی از بحث پرت شدیم و میخواهیم منسجمتر عمل کنیم. بالاخره آن سلبریتی که مدنظر شما و ماست و خیلی از سلبریتیها که نمیخواهیم اینجا نام ببریم، آنها خیلی از منکرها را جای معروف جار میزنند. یک مثال بزنم، همین دو روز پیش یکی از سلبریتیهای بازیگر به مناسبت هشت مارس روز جهانی زن، به یاد دختران خیابان انقلاب عکسی منتشر میکند و زیر آن مینویسد «به امید روزی که هر کس هرجوری که دوست دارد، زندگی کند». یک زمانی این فرد در فضای کاری خود اثر میگذارد یا با استفاده از فضای مجازی. اینجا من نمیتوانم یقه مسئول را بگیرم.
حجت الاسلام محبی:باید یقه مسئول را بگیریم. این صفحه شخصی نیست. ترویج این مسئله توسط آن خانمی که شما میگویید، مطابق قانون ما جرم است و وقتی جرم مشهود اتفاق میافتد ناجا، دادستانی تهران و قوه قضائیه مسئول است. او وظیفهاش را انجام نمیدهد که این خانم جری شده و بیدینی را ترویج میکند. زمانی که یک نفر روسریاش میافتد، این یک گناه است، اما زمانی که یکنفر بی حجابی و برداشتن روسری را ترویج میکند، این نابخشودنی است؛ ولی نابخشودنیتر از این، آن مسئولی است که جلوی این هنجار را نمیگیرد.
مثلا ما اگر بخواهیم فلان بازیگر را نقد کنیم که چنین توییتی زده و همچین چیزی را رواج میدهد، باید برویم یقه دادستان را بگیریم؟
حجت الاسلام محبی:بله. آن بازیگر رواج بیقانونی میکند. به فرض آن بازیگر در تهران زندگی میکند و توییتش را در تهران زده است. چون این رفتار جرم عمومی است دادستان تهران قانونا وظیفه دارد واکنش نشان دهد، اما این کار را نمیکند. جرم مشهودی اتفاق افتاده و دادستان تهران باید پیگیری کند. چرا پیگیری نمیکند؟ پیگیری نکردیم که این شکلی شده است. در این زمینه ناجا خیلی خوب عمل کرد. او بیانیه داد و گفت روسری سر چوب کردن خلاف قانون است و مطابق این مواد ناجا ورود پیدا میکند و به دادسرا معرفی میکند.
چون میخواهم هر سوالی که در جامعه به وجود میآید را بداهه بپرسم، الان موضوعی پیش میآید که این برخورد آزادی را زیر سوال نمیبرد؟
حجت الاسلام محبی:آزادی یعنی قانون، ماده 638 قانون مجازات اسلامی، حجاب را در جمهوری اسلامی الزامی کرده است. زنان نمیتوانند لخت بیرون بیایند. این قانون است. هر وقت قانون عوض شد، لخت بیرون بیایند.
اولویت ما آموزش مردم در امر به معروف و نهی از منکر مسئولان است
منظور من توییت است؟
حجت الاسلام محبی:آن توییت وقتی بیقانونی را ترویج میکند، جرم است و حداقلش این است که معاونت در ماده 638 که موجود است، مواد و امور شرعی دیگر هم شاملش میشود. هر وقت شما قانون جمهوری اسلامی را عوض کردید میتوانید آزادانه این حرف را بزنید.
مگر میشود در کشوری قانون وجود داشته باشد و ما بیقانونی را ترویج دهیم و مسئول کسی که باید با بیقانونی مقابله کند، واکنشی نشان ندهد.
لطفا سوال آخر در یک دقیقه به ما جواب دهید، اولویت شما برای سال 98 چیست؟
حجت الاسلام محبی:اولویت ما همین آموزش مردم در حوزه امر به معروف و نهی از منکر مسئولان و چارچوبهایی است که باید رعایت کنند تا گرفتار قانون و پلیس نشوند.
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۷۰۴۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا امر به معروف و نهی از منکر، توهین به کرامت طرف مقابل است و یا سوق دادن او به مرتبهای بالاتر از کرامت انسانی؟
حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا فاضل کاشانی، استاد دروس خارج حوزه علمیه قم و عضو مجمع عمومی جامعه محترم مدرسین، در واکنش به سخنان حجت الاسلام و المسلمین سید مصطفی محقق داماد در فضای مجازی در رابطه با کتاب بازخوانی امر به معروف و نهی از منکر، یادداشتی را منتشر کرد.
متن یادداشت به شرح ذیل است:
باسمه تعالی
«ربّ انطقنی بالهدی والهمنی التقوی»
قطعهای از سخنان جناب آقای دکتر سید مصطفی محقق داماد را در فضای مجازی دیدم که در رابطه با کتاب بازخوانی امر به معروف و نهی از منکر توضیحاتی را ارائه میدادند و برایم موجب تعجّب و تأسف شدید گردید.
ایشان میگوید:
«میدانید دو امر واجب در اسلام هست یکی امر به معروف و یکی نهی از منکر، در قرآن هم آمده و در روایات نیز آمده است این امر مسلّمی است من در این کتاب این را بازخوانی کردهام که این یعنی چه؟! الان در مردم اگر بپرسید که امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ چه جواب میدهند؟ مردم عامی. عامّه مردم افکار عمومی میگویند اینکه به این بگویند این کار را نکن و به آن یکی بگویند این کار را بکن، من این را بردهام زیر سؤال که آیا معنایش این است که من به این آقا بگویم من از تو بالاترم و من میفهمم و تو نمیفهمی؟! اینکه توهین به طرف مقابل است، توهین به کرامت طرف مقابل است، اینکه کار خوبی نیست یعنی فضولی کردن در زندگی مردم خوب است!؟ من این را بردهام زیر سؤال و برایش یک معنای دیگری ارائه دادهام. نوشتم بازخوانی و یک قرائت دیگری از این دو واژه ارائه دادهام.
یعنی اخلاق رقابتی یعنی چه؟ مراقبت عمومی است یعنی کاری کنیم که در جامعه کار خوب رائج بشود، رواج افکار خوب و زشتی افکار بد، معنای امر معروف این است و امر در اینجا به معنای فرمان نیست و به معنای (Advise) ادویس است؛ فرق است بین امر کردن و ادویس کردن؛ الان اگر بین افکار عمومی مردم بروید اینهائی که امر به معروف میکنند هِی چوب را دست میگیرند و فضولی در زندگی مردم میکنند این است معنایش؟! الان یکی بیاید به شما بگوید اینجوری لباس بپوش و اینجوری نپوش یعنی من از تو بهترم، من از تو بهتر میفهمم، تو نمیفهمی و من میخواهم شما را راهنمائی کنم؛ این یک توهین به شماست، به زبان بیزبانی توهین است. من در این کتاب این دو واژه را بازخوانی کردهام یعنی از نو (Rivithit) ریویزیت کردهام».
در پاسخ به این جملات توجه به چند نکته لازم است:
یک: آنچه به عنوان نقد در این نوشتار ملاحظه میفرمائید، صرفاً نقد بر جملاتی است که ایشان در معرّفی کتاب بازخوانی امر به معروف و نهی از منکر مطرح فرمودهاند و در فضای مجازی منتشر شده است و کتاب مذکور نیز نقدهایی بر آن وارد است که مجال واسعی را میطلبد. از خداوند متعال مسألت داریم که این توفیق را در آینده به این حقیر عطا فرماید.
دو: گوینده معترف است که امر به معروف و نهی از منکر از واجبات مسلّمه اسلامی است که آیات و روایات فراوانی نیز بر آن دلالت دارد، با توجّه به این نکته عرض میکنیم، علمای علم اصول اینهمه زحمت کشیده و به ما فهماندهاند که ظواهر آیات و روایات حجت است بنابراین نمیتوان از حجّت به غیر حجّت عدول کرد؛ اگر چه هر ظاهری با احتمال خلاف سازگاری دارد، امّا تا زمانی که احتمال خلاف، ظهور را خدشهدار نکند، آن ظهور حجّت است. بنابراین نمیتوان از تمام این ادلّه ای که در ذهن همه علماء فن و آشنای به ادبیات عرب، اصحاب، متقدمین و متأخرین و معاصرین، همه و همه ـ نه مردم عامی ـ ظهور در معنای خاصّی دارد، صرف نظر کرده و به معنای دیگری و جدیدی دل ببندیم که شواهد فراوانی بر خلاف آن قائم است. پس امر به معروف به معنای همان فرماندادن است نه به معنای اخلاق مراقبتی و شواهد فراوانی نیز در سیره معصومین و اصحاب و متون دینی بر آن دلالت دارد که از حدّ احصاء خارج است و در این مختصر مجالی برای پرداختن به آنها نیست.
سه: در قرآن کریم سوره توبه آیه 71 آمده است:
)وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ(.
در این آیه شریفه خداوند متعال این ولایت و برتری را به آمران به معروف و ناهیان از منکر به صورت مطلق، زن و مرد، جوان و پیر، حاکم و غیر حاکم و ... داده است که متخلفین را از دستورات الهی امر و نهی کنند.
حال سؤال این است که اگر ولیای که خداوند به او این ولایت را داده است به مولّی علیه خود امر کند این فضولی است؟! و یا آنکه باید گفت: او عمل به وظیفه کرده و اگر از آن سر باز زند قابل توبیخ و سرزنش و مستحقّ عقاب است، همانطوری که در آیات و روایات فراوانی به آن تصریح شده است.
چهار: آیا گوینده، این سخن را در مورد مقرّرات حکومتی نیز قائل است؟!
اگر نیروهای انتظامی و پلیس نتواند جلوی تخلّفات را به استناد به قانون بگیرند، مملکت دچار هرج و مرج میشود، در علم حقوق هر کسی را که در هر مملکتی به عنوان ساکن و یا مسافر حضور داشته باشد ملزم به عمل به مقرّرات آن مملکت میداند و عملاً در صورت تخلّف با شخص خاطی برخورد میشود، اگر ما برای قوانین بشری چنین حقّی را قائلیم و آن را تحسین میکنیم و جلوهای از قانونمداری تلقّی مینمائیم، چگونه جرأت به خود میدهیم که با تحریف معنوی، معنائی را که در قرون متمادی همه علماء اسلام در همه فِرَق از آیات و روایات امر به معروف فهمیدهاند، کنار زده و به عنوان بازخوانی، این فوج عظیم از ادلّه را تفسیر به رأی کنیم و رأی خود را به اسلام نسبت بدهیم و آیا در گروه «من فسّر القرآن برأیه» قرار نخواهیم گرفت؟! چرا قانون الهی چنین احترامی را نزد ما نباید داشته باشد. )مَا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا(. (نوح: 13)
پنج: گوینده در سخنان خود از مسیر علمی و برهانی خارج شده و به خطابه و جدل روی آورده است و متأسفانه شیوههای تبلیغاتی بیگانگان را پیش گرفته و در سخنان خود مقداری هم سیاهنمائی کردهاند. ما از ایشان میپرسیم آیا واقعاً همه آمران به معروف یک چوب دست گرفته و به همه میخواهند بگویند ما از شما بهتریم و شما نمیفهمید و من میفهمم و از تو بهترم؟! و اگر تعداد قلیلی ناشیانه چنین عمل کنند، ما باید اصل حکم الهی را دگرگون کنیم؟! و زیر سؤال ببریم؟! آیا این هنر است که با رسانههای مسموم دشمنان اسلام همنوا شویم و احکام مسلّم اسلام را زیر سؤال ببریم و خواسته آنان از زبان یک عالم دینی شنیده شود؟ یا آنکه وظیفه این است که از احکام الهی حراست کرده و آنها را آنگونه که هست درست بفهمیم و به صورت معقول تفسیر کنیم که موجب پذیرش همگان گردد و همانگونه که حضرت ثامن الحجج7 فرمود: «لو علم الناس محاسن کلا منا لا تّبعونا» بصیرتافزایی کرده و فوج عظیمی ازمردم را به پیرویِ با رغبت به احکام الهی سوق دهیم؟ که در این صورت است که مشمول رحمت الهی خواهیم شد.
شش: نوآوری در مطالب علمی بسیار پسندیده و مطلوب است امّا برای خود، قواعد و موازینی دارد و نباید به هدم دین منجر شود؛ شخص فکر کند آنچه تا به حال گفته شده متناسب با زمانهای پیشین بوده و اکنون تاریخ مصرف آن گذشته و مندرس شده است و با چهرهای شادمان، فهم پیشینیان و سلف صالح را زیر سؤال برده و به قول خودشان مطلبی را از نو ارائه دهند؛ اگر چنین باشد این خطر بزرگی است که دین را تهدید میکند؛ هر روز حکمی از احکام اسلام دستخوش تحریف معنوی شده و زیر سؤال میرود، یک روز نماز، روز دیگر صوم، روز دیگر جهاد و حج و حجاب و حدود و دیات و احکام ارث ... و کار به جایی میرسد که لم یبق من الإسلام إلّا إسمه.
هفت: آیا آمر به معروف میگوید هر چه من دستور میدهم عمل کن و یا میگوید: برادر و خواهر مسلمان این کار را بکن یا این کار را نکن چون دستور خداوند متعال است. آیا این توهین به کرامت طرف مقابل است و یا سوق دادن او به مرتبهای بالاتر از کرامت انسانی است؟!
هشت: در بحث امر به معروف و نهی از منکر فقهاء اسلام فرمودهاند اگر فاعل منکر و تارک معروف عالم به منکر و معروف نیست و مرتکب خطا شده، اگر جهل او جهل به موضوع است امر به معروف و نهی از منکر لازم نیست، مگر در امور مهمّه که شارع به هیچ وجه راضی به انجام آن نیست، مثل قتل نفس محترمه، امّا اگر ارتکاب جرم به جهت ندانستن خود حکم است از باب ارشاد جاهل باید حکم ا لهی را به او تعلیم داد و در هر تعلیم و تعلّمی معلّم به دلالت التزامی به شخصی که جاهل است میگوید: تو این مطلب را نمیدانی و چون نمیدانی مرتکب این خطا شدهای. حال آیا این توهین به کرامت انسانی طرف مقابل است و یا موجب کم کردن شرمندگی و برداشتن بار ملامت از دوش اوست؟! و اگر اصرار بر این معنا دارید، باید باب تعلیم و تعلّم را کلّا مسدود کرد.
حضرت خضر به حضرت موسی7 در داستانی که مستحضرید ـ نه با زبان بیزبانی بلکه ـ صریحاً میگوید: )إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِی صَبْرًا * وَکَیفَ تَصْبِرُ عَلَی مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا( (الکهف: 69) آیا این سخن توهین به حضرت موسی بود؟! و یا آنکه موجب رشد و بالا بردن مرتبه صبر او گردید.
نُه: اگر گوینده اصرار بر گفته خود دارد باید گفت شما نیز گرفتار همین مشکل شدهاید که از آن فرار میکنید و کرّ إلی ما فرّ شده است؛ زیرا در این اظهار نظر میخواهند بگویند همه علماء از صدر اسلام تاکنون در طول چهارده قرن این مطلب را نفهمیدهاند و من فهمیدهام، چگونه این جرأت را به خود میدهید و این توهین را به کرامت انسانهای فرهیختهای که همه سرمایه علمی خود را مدیون آن هستیم روا دارید؟!
ده: اینکه صورت مسئله را نباید فراموش کنیم، سخن درباره کسی است که معروف را عالمانه و عامدانه و با اصرار ترک میکند و منکر را با همین قیود مرتکب میشود، آیا ادلّهای که کرامت انسان را اثبات میکند در چنین شرائطی هم برای چنین شخصی که با علم و به عمد و اصرار و با لجاجت احکام الهی را هتک میکند کرامتی را قائل است؟!
آیا این مثل شخصی نیست که حرمت حرم را نگه نمیدارد و در حرم امن الهی جرمی را مرتکب میشود؟! همانگونه که ادلّه حرمت حرم، این موارد را شامل نمیشود، ادلّه کرامت انسان هم منصرف از این موارد ا ست، بلی، نمیتوان به او فحش داد و یا توهین کرد یا به او تهمت زد و ... .
یازده: اگر چه آیات و روایاتی داریم که ترغیب به رفتار نیک و پرهیز از محرمات میکنند مثل آیه شریفه 44 سوره بقره که میفرماید:
)أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ( و یا روایاتی که چنین مفادی را با تعابیر مختلف ترغیب میکنند مثل: «کونوا دعاة لنا [للناس] بغیر ألسنتکم [صامتین]». (کافی، ج2، ص78؛ دعائم الاسلام، ج1، ص56)
امّا این آیات و روایات نافی، امر به معروف به زبان و گفتار نیست و اثبات شئ نفی ماعدا نمیکند، بلکه میتوان گفت: این مورد از مقولۀ امر به معروف و نهی از منکر خارج است و اشعار به وظیفة دیگری که بر هر مسلمانی فی حدّ نفسه واجب دارد، چه با شخص متخلّفی مواجه باشد و یا نباشد، اگرچه میتوان آن را از شرائط تأثیر امر به معروف و نهی از منکر دانست، شخص وظیفة شرعی خود را انجام میدهد،. بلی این رفتار اثر امر به معروف و نهی از منکر را نیز همراه دارد. و چه بسا، ما را از امر به معروف و نهی از منکر بینیاز کند. همانگونه که گاه موعظه و نصیحت به صورت عمومی، بدون اینکه ظرف خاطی را مخاطب قرار دهیم، تأثیر ویژهای دارد و نوبت به امر به معروف و نهی از منکر نمیرسد، ولی هیچکدام از اینها با بقاء منکر و ترک معروف، نافی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر با وجود شرائط و رعایت مراتب آن نیست.
دوازده: گوینده به مراتب امر به معروف و نهی از منکر که در متون شرعی در کلمات فقهاء مطرح شده است قلبی و زبانی و یدی و مراتبی که برای هر یک از آنها نیز در نظر گرفته شده، هیچ توجّهی نکرده است؛ آیا تمام این مراحل با معنائی که ایشان ارائه دادهاند سازگار است؟!
ان أرید الّا الصلاح، ما استطعت وما توفیقی الّا بالله علیه توکّلت و الیه انیب
محمّدرضا فاضل کاشانی