قولنج چیست و شکستن آن چه عوارضی دارد؟
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۴۸۹۴۸
شکستن قولنج جزو عادتهای غلطی محسوب میشود که بین مردم بسیار رایج است. قولنج شکستن آسیبهای جبران ناپذیری را به بدن وارد میکند. در ادامه به بررسی این موضوع میپردازیم که قولنج چیست و شکستن آن چه عوارضی دارد؟به گزارش بلاغ،بسیاری از مردم با فشار آوردن به اجزای بدن همچون گردن، انگشتان دست، کتف و ستون فقرات کمر، قولنج خود را میشکنند و از شکستن قولنج خود لذت میبرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قولنج چیست؟
در گذشته اگر هر قسمت از بدن با کشیدگی یا درد همراه میشد به آن قولنج میگفتند. امروزه از عبارت قولنج عضلانی برای اسپاسم یا گرفتگی ناگهانی قسمتی از عضلات بدن استفاده میکنند که بیشتر این گرفتگیها به ستون فقرات و عضلات گردن مرتبط است. به طور کلی شکستن قولنج زمانی اتفاق میافتد که فرد با درد ناگهانی در عضلات خود مواجه میشود به آن فشار میآورد تا صدای شکستن به وجود آمده و سپس فرد از آن احساس راحتی میکند.
معمولا گرفتگی عضلانی برای هر شخصی در طول زندگی به وجود میآید که از علل آن میتوان به کم آبی پس از انجام ورزشهای سنگین، استفاده زیاد و طولانیمدت از عضلات، آسیبهای جسمی و کمبود مواد معدنی مانند منیزیم و کلسیم اشاره کرد. برخی از پزشکان بر این باورند که اسپاسم عضلانی میتواند به عنوان یک نشانه از بیماری اعصاب و روان محسوب شود و اگر گرفتگی عضلات مداوم باشد ممکن است آسیبهای مغزی، فشار روی نخاع در ستون فقرات و حتی بیماری هایی، چون ام اس را به دنبال داشته باشد.
علت ایجاد صدا پس از شکستن قولنج
برای بسیاری از مردم سوال است که چرا پس از شکستن قولنج صدا ایجاد میشود؟ در پاسخ به این سوال باید گفت: نخستین بار دو دانشمند آلمانی در سال ۱۹۷۱ با انجام بررسیهای متعددی توانستهاند تشکیل حبابهای گازی در مفاصل انگشت و کف دست را اثبات کنند. در واقع یک بافت پوششی سطح مفاصل بدن ما را احاطه کرده است که در اصطلاح آن را با نام کپسول مفصلی میشناسند.
کپسول مفصلی حاوی مایعی لغزنده، مواد معدنی و گازهای مختلفی است که به کمک آنها استخوانهای بدن با حالت نرمتری در کنار هم حرکت میکنند. زمانی که بدن انسان فعالیتهای معمولی را انجام میدهد، مایع مفصلی در بدن کاهش یافته و از طرفی حجم مفصل نیز افزایش مییابد که در اثر این اتفاق، کاهش فشار مایع مفصلی موجب مکیدن فضای بین مفصل شده و در نتیجه، گازهای مفصل به حباب تبدیل میشوند. سپس حبابهای تشکیل شده عصبهای گیرنده بدن را تحریک میکنند و شما به کمک مغزتان از این اتفاق باخبر میشوید.
تا الان متوجه شدید که چرا پس از انجام فعالیتهای بدنی و خستگی در عضلات مایل به شکستن قولنج خود هستید. این عمل زمانی رخ میدهد که مغزتان پیامی مبنی بر خستگی، درد یا حالت ناراحتی از سوی عضلات شما دریافت میکند و شما با شکستن قولنج یا کشش مفاصل خود به ترکاندن حبابهای مفصلی اقدام میکنید. باید توجه داشته باشید که برای تشکیل مجدد حبابهای مفصلی مدتی باید سپری شود، اما برای برخی از افراد شکستن قولنج به یک عادت بد و یک حرکت لذتبخش تبدیل شده و تا زمانی که صدایی از مفاصل خود ایجاد نکنند از این کار دست بر نمیدارند.
عوارض شکستن قولنج
در برخی از کتابهای پزشکی از عواض شکستن قولنج به حتمی بودن آرتروز، کاهش فشار عضلانی و لرزش دست و پا در سنین بالا، لرزش اندام به دلیل اختلال در ارتباط گیرندهها و عضلات، کاهش تمرکز و کنترل حرکت دقیق و کاهش ثبات مفصلی اشاره شده است. برخی از پزشکان بر این باورند که در صورت تکرار بیش از حد کشیدن مفاصل بدن، برخی از بافتهای اطراف مفاصل نظیر عضلات، رباطها و تاندونها با آسیبهای جبرانناپذیری، چون عدم تمرکز روی حرکات ظریف و دررفتگی عضلات مواجه خواهند شد.
یکی از خطرناکترین عوارضی که از شکستن قولنج اشاره میشود، آسیب به شریانهای تغذیهکننده مغز و سایش تدریجی مهرهها است؛ چرا که با تکرار شکستن قولنج عضلات حمایتکننده مفاصل ضعیف شده و اختلالاتی در سیستم هوشمند حمایتی مفاصل به خصوص در ارسال پیامها و واکنش سریع آن به وجود میآورد؛ بنابراین برای شنیدن صدا از گردن و ستون فقرات، از حرکت دادن ناگهانی آنها جدا خودداری کنید.
برای شکستن قولنج خود از فرد دیگری کمک نگیرید!
بسیاری از افراد برای شکستن قولنج مهرهها و گردن خود از دیگران کمک میگیرند که متاسفانه با انجام این کار آسیبهای شدیدی به مهرههای گردن وارد میشود. اگر در گذشته از کسی برای شکستن قولنج عضلات کمر و ستون فقرات خود کمک گرفتهاید و اکنون به خوبی راه میروید و از این قسمتها آسیب جدی ندیداهاید، بدون شک خوششانس هستید.
درمان قولنج بدن
قولنج در بدن بر اثر دلایل مختلفی ایجاد میشود و بدون شک برای درمان و پیشگیری از قولنج عضلانی روشهای متعددی وجود دارد. اگر گرفتگی یا اسپاسم عضلانی بدن شما درد و مشکلات زیادی را برایتان به همراه دارد میبایست برای درمان آن به پزشک مراجعه کنید. از طرفی مصرف برخی از داروها مانند کلسترول خون، داروهای فشار خون بالا، داروهای ضد آلزایمر و ضد پارکینسون گرفتگی و اسپاسم عضلانی را به دنبال دارد که برای پیشگیری و شناخت دقیق آن به پزشک خود مراجعه کنید.
روشهای ترک عادت قولنج شکستن
اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که شکستن قولنج به یک عادت بد برایتان تبدیل شده، در گام نخست سعی کنید فکر خودتان را مشغول کرده و در زمان شکستن قولنج به عوارض بد آن فکر کنید. در گام دوم برای رفع گرفتگی عضلات خود به انجام ورزشهای کششی بپردازید و با یک برنامهریزی منظم عضلات خود را تقویت کرده و میزان انعطافپذیری آن را افزایش دهید. از طرفی احتمال دارد پس از فعالیتهای کششی همچنان احساس شکستن قولنج داشته باشید که دلیل آن به خاطر این است که حرکات ورزشی خود را به درستی انجام ندادهاید.
فعالیتهای ورزشی، موثرترین راه برای ترک عادت شکستن قولنج محسوب میشود؛ چرا که اغلب گرفتگیهای عضلانی با انجام حرکات کششی برطرف خواهد شد و به مصرف داروهای خاص نیازی نیست. برای انجام فعالیتهای ورزشی به نکات زیر توجه کنید:
۱. قبل از شروع ورزشهای سنگین، ابتدا با حرکات سبک بدنتان را گرم کنید.
۲. قبل از به پایان رساندن ورزش، با حرکات کششی بدنتان را سرد نمایید.
۳. با مصرف آب در حین ورزش از خشک شدن بدن جلوگیری کنید.
۴. برای رفع اختلال الکترولیتی بدن، مایعات مقوی بنوشید.
۵. بر اساس نوع فعالیت ورزشی، کالری مورد نیاز مصرف کنید.
اگر حتی به اسپاسم و گرفتگی عضلات دچار هم نیستید، حرکات کششی را به خوبی یاد بگیرید تا در زمانی که دچار چنین مشکلاتی شدید، در زمان کوتاهی درمان شوید. احتمال دارد زمانی که حرکات ورزشی سنگین را تجربه میکنید با گرفتگی عضلات مواجهشوید که این مشکل به دلیل کمبود آب و املاح بدن ایجاد میشود و بهترین راه مقابله با آن مصرف زیاد مایعات است. از طرفی بعضا از ماساژ نیز برای رفع گرفتگی عضلات استفاده کنید. اگر همواره با مشکل گرفتگی عضلات روبرو میشوید و با بررسیهای لازم دلایل خطرناکی برای آن پیدا نکردید، بهتر است از یک کارشناس فیزیوتراپی مشورت بگیرید
آخرین راه برای درمان گرفتگی عضلات استفاده از داروهای ضد التهاب و شل کنندههای موضعی عضلانی است که برای پیشگیری از عوارض گوناگون باید با توصیه پزشک از چنین داروهایی استفاده کنید. حتی میتوانید از پمادهای موضعی سالسیلات و پیروکسیکام کمک بگیرید. در مجموع برای رفع گرفتگی عضلات خود از شکستن قولنج خودداری کنید و با استفاده از برنامه ورزشی منظم، اسپاسم عضلات خود را کاهش دهید.
آیا قولنج آدم را میکشد؟
در گذشته به هر دردی که در قسمتهای مختلف بدن ایجاد میشد، قولنج میگفتند و در همین رابطه، ابوعلی سینا و زکریای رازی کتابهایی مختص به مفاصل و قولنج نوشتهاند. تاریخچه کلمه قولنج به کلمه یونانی قولون (Colon) برمیگردد که برای دردهای پیچشی و ناراحتکننده شکم و اعضای مجاورش به کار میبردند. در گذشته در کنار هر درد بدن کلمه قولنج استفاده میشد برای مثال از دردهایی نظیر قولنج کلیه، قولنج کبد، قولنج روده، قولنج نوزادی برای هر دردی که علتش را نمیدانستند، استفاده میکردند.
قولنج نوزادان یا انقباض عضلات صاف بر اثر پاسخ نارس مغز نوزاد به فرآیندهای گوارشی به وجود میآید و فرمان اشتباه مغز دردهای زیادی را در قسمت شکم نوزاد ایجاد میکند که دلیل آن هم انقباض زیاد عضلات شکم بوده و موجب گریه بدون وقفه نوزاد خواهد شد. یکی دیگر از قولنجهای قدیمی با نام قولنج روده معروف است که در این بیماری عضلات روده گهگاهی با گرفتگی مواجه شده و درد شدیدی را ایجاد میکرد. در دنیای امروزی بسیاری از بیماریهای قولنجی گذشته با نامهای دیگری شناخته میشوند و تنها قولنج عضلانی باقی مانده است.
منبع: بلاغ مازندران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۴۸۹۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موسوی لاری: ممکن است دولت و مجلس در مقابل همدیگر قرار گیرند/ تفرقهافکنان تغییر مشی دهند تا فضای وحدت ملی فراهم باشد/ شورای نگهبان بپذیرد که یکی از عوامل شکستن وحدت ملی نوع رفتار این شورا است
پایگاه خبری جماران: وزیر کشور دوره اصلاحات با تأکید بر اینکه کسانی که درطول مدت چند دهه تفرقهافکنی کرده وجامعه را تجزیه کرده اند باید تغییر مشی بدهند یا از سمت هایی دارند منفک شوند تا فضای وحدت ملی فراهم باشد، گفت: من معتقدم باید منتظر بود که عوامل اصلی ایجاد تفرقه که برای همه هم شناخته شده هستند، با این پیام رهبری چطوری برخورد میکنند. اگر اینها تغییر کردند یا تغییر جهت دادند، معنایش این است که فرمایش رهبری ان شاء الله زمینه تحقق پیدا می کند و ما شاهد نوعی همدلی میان همه اقشار ملت و همه کنشگران سیاسی و اجتماعی خواهیم بود.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با حجتالاسلام و المسلمین سید عبدالواحد موسوی لاری را در ادامه میخوانید:
مقام معظم رهبری اول فروردین امسال چند نکته را مورد اشاره قرار دادند از جمله اینکه «به دست خودمان وحدت ملی و همدلی اجتماعی را مخدوش کردهایم. همه هم در این غفلت شریکیم و همه نیز وظیفه داریم وحدت ملی و اتحاد مردم و مسئولان را حفظ و روز به روز تقویت کنیم». از نظر شما مخاطب این بخش از فرمایشات رهبری چه اشخاص یا گروههایی هستند و راه حل عبور از این مسأله چیست؟
ایشان در سخنرانی قبل هم از نوع برخوردهای ناصحیحی که افراد دارند گلایه داشته و گفته بودند که افراد همدیگر را تخریب و فضای شیرین انتخابات را تلخ نکنند؛ و معلوم بود که مخاطب ایشان جناحهای حاضر در صحنه انتخابات؛ یعنی شانا و غیر شانا بود، اما از صحبتی که اخیرا کردهاند میشود دو تفسیر داشت. یک تفسیر این است که در ادامه همان تذکر است. یعنی جریاناتی که در صحنه حضور دارند، از مجلس و دولت و جاهای دیگر، با همدیگر صحبت صمیمانه و کریمانهای داشته باشند. شرایط به سمتی میرود که ممکن است دولت و مجلس در مقابل همدیگر قرار بگیرند. احتمالا جریان محدود اقلیتی که الآن در صحنه هستند، این تفسیر را از فرمایشات ایشان داشته باشند.
ولی چیزی که از ظاهر فرمایشات ایشان فهمیده میشود، به خصوص فرمودهاند که همه در این زمینه کوتاهی کردهایم و باید اصلاح کنیم، نشان میدهد که توجه ایشان به کل کشور، کل مردم و همه کنشگران هست؛ و حتی خودشان را هم استثناء نکرده اند. ایشان میخواهند این حرکت را مدیریت کنند که ما برگردیم به مسیری که مسیر وحدت، همدلی و هماهنگی بین همه اقشار بوده است. این برداشت ما است.
من فکر میکنم وقتی که ایشان پذیرفته همه ما در این زمینه کوتاهی کردهایم معنایش این است که آنچه تا حالا اتفاق افتاده مطلوب نبوده، ما هم آن را قبول نداریم و باید برگردیم. اگر این تفسیر باشد، که ما این تفسیر را قبول داریم، قاعدتا یک سری کارها باید صورت بگیرد. تا به نقطه مورد نظر ایشان برسیم اول بایدعواملی که در به هم زدن وحدت ملی نقش داشته ودارند شناسایی و لیست شوند بی تعارف کسانی که همیشه بر طبل تفرقه میکوبیدند، باید حضورشان کمرنگ و یا در چهارچوب راهبرد جدید حرکت کنند.
مثلا شورای نگهبان در جایگاه خود قرار بگیرد بپذیرد که یکی از عوامل شکستن وحدت ملی نوع رفتار این شورا در سه دهه اخیر است، «کیهان»ِ حسین شریعتمداری دیگر نمیتواند کیهان گذشته باشد؛ با آن ادبیاتی که همیشه تفرقه و تشتت از آن میبارید؛ یا باید حسین شریعتمداری کنار برود و یا نگاه او تغییر اساسی کند. یا بعضی از ائمه جمعه که میشود گفت همیشه پایه ثابت تفرقه و تشتت بودهاند، باید یا تغییر مشی بدهند و یا جا به جا شوند.
معنای حرف من این است که این نگاه دومی که من دوست دارم همین باشد، باید علامتهایی داشته باشد. اولین علامتش این است که در نگاه وحدت گرایانه، در اداره کشور توجه کامل به نظر اکثریت ملت باشد البته با حفظ حقوق اقلیت؛ آن نگاهی که می گوید منظور از اکثریت اکثریت مؤمنان است و لابد مؤمن و غیرمؤمن هم خود او تعیین می کند، نمی تواند در حرکت به سمت وحدت ملی جایی داشته باشد.
کسانی که عمل، سخن و قلم آنها در خدمت تفرقه بود عوض شوند و یا خودشان تغییر جهت دهند تا فضای وحدت ملی فراهم باشد، وگرنه اگر آقای علمالهدی با همان مشخصات خطبه بخواند، آقای شریعتمداری با همان مشخصات قلم بزند و آقای انبارلویی و امثال او در روزنامه رسالت به همان شکل حرکت کنند، این فرمایش رهبری هم مثل خیلی از مسائل دیگری که قبلا مطرح کردهاند، بلا اثر و عقیم میماند و چیزی از آن بیرون نمیآید؛ فضای با نشاطی که مدنظر ایشان هست و فضای همدلی ملت از آن بیرون نمیآید.
به همین دلیل هم من معتقدم باید منتظر بود که با عوامل اصلی ایجاد تفرقه که برای همه هم شناخته شده هستند، چطوری برخورد میشود. اگر اینها تغییر کردند یا تغییر جهت دادند، معنایش این است که فرمایش رهبری ان شاء الله زمینه تحقق پیدا کند و ما شاهد نوعی همدلی میان همه اقشار ملت و همه کنشگران سیاسی و اجتماعی خواهیم بود.
ایشان در فرمایشات خودشان اشاره داشتند به اینکه همدلی و اتحاد دلها باعث ایجاد امید و شکوفایی میشود. از نظر شما اگر بتوانیم به وحدت ملی و اتحاد دلها برسیم، چه تأثیری در فضای کشور دارد؟
این مسأله یک امر بدیهی است. اگر یادتان باشد، چند سال پیش که آقای خاتمی همین بحث آشتی ملی و همدلی بین همه اقشار را مطرح کرد، پیرو آن همین بود که اگر فضایی به وجود بیاید که همه شهروند درجه یک باشند، نه اینکه ما شهروند درجه یک و درجه دو داشته باشیم. اگر این فضا به وجود بیاید یعنی یک نشاط بسیار خوبی در جامعه ایجاد میشود، امید به آینده تقویت میشود و فضای تعاملات اجتماعی مثبت میشود. از نظر اقتصادی هم وقتی جملهای که ایشان فرمودهاند مبنا قرار بگیرد، دیگر نهادهایی که از اول بر اساس رانت تعریف شدهاند باید جای خودشان را به فعالیتهای بخش خصوصی بدهند.
در دولت آقای رئیسی که پروژه مهم جدیدی نداریم و همان پروژههای قبلی است؛ ولی اگر بخواهند یک پروژهای شروع کنند، متاسفانه فقط نهادهای خاص مثل قرارگاههای ریز و درشت نهاد های امنیتی و نظامی یا بنیادهایی مثل بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی و اگر چیزی برای بخش خصوصی بماندیک عده خاص هستند که میتوانند پروژه بگیرند و عامه کنشگران اقتصادی از گرفتن این پروژهها محروم بوده و اگر بخواهند اندک حضوری داشته باشندمعمولا دست دوم ازان بالا دستیها میگیرند در مورد واگذاری ها که وضع اسفبارتر است، ولی وقتی فضا برای صاحبان حرفه وفن به وجود بیاید، خواه ناخواه هم شکوفایی و هم نشاط ایجاد میشود.
در هر حال به نظر من نکتهای که ایشان به آن پرداختهاند همان چیزی بوده که انتظار همه دلسوزان انقلاب و نظام است. اما اینکه با مخاطبان اصلی این مسأله چه رفتاری میشود، یعنی کسانی که بر طبل تفرقه و تشتت میکوبیدند، چیزی است که امیدواری یا ناامیدی را رقم میزند. یعنی اگر اینها تغییر کردند و یا مشی اینها عوض شد، امیدواری ایجاد میکند و اگر روال همان باشد و قطار روی همان ریل حرکت کند، شاید این عامل ناامیدی بیشتری هم بشود که رهبری در این زمینه صحبت کردند و مخاطب اصلی هیچ توجهی نکردند.
مثل داستان رد صلاحیت علی لاریجانی برای ریاست جمهوری که ایشان گفتند باید جبران شود و شورای محترم نگهبان اصلا به این مسأله توجه نکرد و به همان روال خودش ادامه داد.
لذا من فکر میکنم همه اینها منوط به تغییراتی است که در رابطه با عوامل اصلی تشتت صورت میگیرد، اگر در آنجا این تغییر مشی یا تغییر افراد صورت بگیرد، ان شاء الله باید به فال نیک گرفت و سال 1403 را باید سال امید و نشاط و همدلی ملی بدانیم.