حمله تروریستی نیوزیلند؛ تحولی دردناک در فرهنگ روابط بین الملل
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۵۰۸۳۹
تهران- ایرنا- حادثه تروریستی نیوزیلند یک اتفاق تروریستی محدود و مجزا در یک کشور دورافتاده اقیانوس آرام نیست، بلکه نشانه ایست از اینکه فرهنگ افراط گرایی، مهاجر ستیزی و اسلام هراسی که با برنامهریزی سیاستمداران و احزاب غربی در برخی کشورهای غربی بازتولید شده و پرورش یافته، بیش از پیش درحال نهادینه شدن و گسترش یافتن است و در عصر گستردگی ارتباطات و فضای مجازی هیچ یک از قارههای جهان از آن در امان نیستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی به قلم محمدمهدی مظاهری استاد دانشگاه، آورده است: روز جمعه - 24 اسفند - چند جوان ملیگرای سفیدپوست و افراطی در یک اقدام تروریستی آشکار، به دو مسجد در «کریست چرچ» نیوزیلند رفتند و نمازگزاران بیگناه را به رگبار بستند. آنچه ابعاد این حادثه تلخ تروریستی را وحشتناکتر از گذشته میکند، این است که مهاجمان برخلاف رویه معمول سعی در پنهان ساختن هویت خود نداشتند؛ بلکه با افتخار آن را فریاد میکشیدند. در این حملات یکی از تروریستها با استفاده از دوربینی که به لباس خود متصل کرده بود، تمامی مراحل حمله به مسجدالنور که طبق آخرین گزارشها 49 کشته برجا گذاشته را در شبکه اجتماعی فیسبوک منتشر میکرده است.
او با انتشار این ویدئو انگیزه خود را از این حمله مسلحانه «مقابله با مهاجرت مسلمانان» اعلام کرد. این فرد در این ویدئو خود را «برنتون تارانت» 28 ساله، اصالتاً اهل استرالیا و یک «سفید پوست معمولی» معرفی و اعلام کرد: «میخواستم به مهاجمان (مهاجران مسلمان) بگویم که سرزمین ما هرگز سرزمین شما نخواهد شد؛ زمین ما متعلق به خود ماست؛ تازمانی که یک سفید پوست زنده باشد، هرگز نمیتوانید به سرزمینهای ما هجوم بیاورید و هرگز جایگزین مردم ما نخواهید شد».
اگر از تلاش مذبوحانه برخی رسانههای غربی برای کمرنگ جلوه دادن این حادثه، مطرح کردن مجدد بحث افزایش گرایشات افراطگرایی اسلامی در کشورهای مختلف برای تبرئه تلویحی مهاجمان تروریست و نیز اختصاص زمانی کوتاه از اخبار و تحلیلهایشان به این فاجعه تلخ تروریستی بگذریم، به نظر میرسد ابعاد و زوایای این حمله تروریستی بسیار وسیعتر از ابعاد معمولی و رایج حملات تروریستی است و خبر از تحولی عمیق در فرهنگ روابط بینالملل میدهد.
در واقع برای تحلیل چرایی وقوع چنین حادثهای باید به ریشه یابی عمیق آن بپردازیم و ببینیم چه میشود که افرادی حاضر میشوند سلاح به دست بگیرند، به مکانی مذهبی بروند، افرادی را که نمیشناسند به رگبار ببندند، مجروحان را هم با تیر خلاص به شهادت برسانند و مهمتر از همه با افتخار از همه این رذالتها فیلمبرداری کرده و آن را در فضای مجازی منتشر کنند؟!
به نظر میرسد آنچه به مهاجمان چنین قدرت و جسارتی داده، صحیح و برحق دانستن موضع خود و رسیدن به این جمع بندی است که چنین رویکردی در قبال مهاجران مسلمان درحال حاضر طرفداران زیادی دارد و به نحوی مورد حمایت قرار خواهد گرفت. بنابراین هر چند بیرحمی، قساوت و دگم اندیشی شخصی عاملان این حمله تروریستی بر کسی پوشیده نیست، اما ریشه و جرقه چنین اقداماتی ماهها و یا شاید سالها پیش زمانی زده شد که سیاستمداران راست گرای افراطی از آمریکا تا اروپا روی کار آمدند، پروژه دیرینه اسلام هراسی را رنگ و لعابی تازه دادند و تحت لوای «ملیگرایی» و «حمایت از اشتغال و منافع ملی» بر طبل دشمنی با مهاجران بهویژه مهاجران مسلمان کوبیدند.
وقتی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای تحقق شعار«اول آمریکا»، مهاجران را «حیوان» خواند و در تصمیمی کاملا نژاد پرستانه و اسلام ستیزانه، شهروندان هفت کشور اسلامی را از ورود به آمریکا منع کرد، فرهنگ افراطگرایی و نژادپرستی یک بار دیگر متولد شد و هر چه ترامپ بر ساخت دیوار برای جلوگیری از ورود مهاجران تاکید کرد و آنها را عامل فقر و بیکاری در آمریکا دانست، این فرهنگ مهاجر ستیزی نیز بیشتر جان گرفت و نهادینه شد.
زمانی که شاهد روی کار آمدن احزاب راست افراطی در کشورهای مختلف اروپایی مانند مجارستان، لهستان، چک، اتریش، اسپانیا و هلند بودیم و در تبلیغات انتخاباتی کشورهایی که خود را مهد آزادی، تمدن و دموکراسی میدانند، شعاری جز ضدیت با مهاجران و لزوم برخورد با آنها مطرح نمیشد، زنگ خطر علیه مهاجران و به ویژه مسلمانان به صدا درآمد و سیاستمداران و مقامات جهان باید میفهمیدند که چگونه فرهنگ روابط بین الملل درحال دگردیسی به سمت رویکردهای غیر انسانی و نژاد پرستانه است و جامعه بشری را تهدید میکند. فرهنگی که تنها در محدوده روابط اروپا و آمریکا نماند، بلکه حتی به آمریکای لاتین نیز سرایت کرد و موج فاشیسم، برزیل، شیلی و کلمبیا را هم درنوردید.
بنابراین حادثه تروریستی نیوزیلند یک اتفاق تروریستی محدود و مجزا در یک کشور دورافتاده اقیانوس آرام نیست، بلکه نشانه ایست از اینکه فرهنگ افراط گرایی، مهاجر ستیزی و اسلام هراسی که با برنامهریزی سیاستمداران و احزاب غربی در برخی کشورهای غربی بازتولید شده و پرورش یافته، بیش از پیش درحال نهادینه شدن و گسترش یافتن است و در عصر گستردگی ارتباطات و فضای مجازی هیچ یک از قارههای جهان از آن در امان نیستند. حال هر چند جامعه جهانی منتظر صدور حکم متناسب برای عاملان این حمله وحشیانه است، اما باید دید عاملان ترویج این فرهنگ و تفکر و حامیان آنها چه رویکردی خواهند داشت و آیا مجازاتی برای آنها درکار خواهد بود یا خیر؟!
*منبع: روزنامه جمهوری اسلامی،1397،12،27
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي جمهوري اسلامي حادثه تروريستي نيوزيلند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۵۰۸۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسکو: چرا داعش فقط به دشمنان آمریکا حمله میکند؟
سخنگوی وزارت خارجه روسیه نوشت «پروپاگانداهای آمریکایی با این ادعا که حمله تروریستی جمعه مسکو توسط داعش انجام شده، خودشان را به تله انداختهاند. همینطور مشخص است که چرا آنها این کار را انجام می دهند. مشخص است؛ چون آنها راه دیگری ندارند».
به گزارش ایسنا، «ماریا زاخارووا» سخنگوی وزارت خارجه روسیه میگوید شواهد مستقیم و غیر مستقیم زیادی از دخالت دولت کنونی آمریکا در حمایت مالی از «تروریسم اوکراینی» وجود دارد.
دیپلمات ارشد روسیه میگوید «این حمایتها شامل مواردی چون میلیاردها دلار و حجم وسیعی از تسلیحاتی است که به رژیم کییف داده شده، استفاده از زبان تهاجمی علیه روسیه و ملیگرایی خشن، ممنوعیت مذاکرات صلح درباره اوکراین و درخواست های مکرر برای ادامه درگیری، امتناع از گفتوگو درباره حملات تروریستی کییف و حمایت گسترده سیاسی و رسانهای از جنایات ارتکابی وحشتناک از سوی ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین میشود».
او معتقد است «تلاشهای روزانه واشنگتن برای سرپوش گذاشتن بر اتهامات خود در کییف و تلاش برای منحرف کردن قصور از خود و رژیم زلنسکی که با استفاده از داعش پرورش داده، دیگر مواردی که آمریکا به آنها اهتمام ورزیده است اما اینجاست که آنها در تله خود گیر افتادهاند».
زاخارووا در مقالهای برای روزنامه Komsomolskaya Pravda با عنوان «بایدن داعش را دوست دارد، نه صلح را» نوشت: «در گذشته، واشنگتن فعالانه از مجاهدین در افغانستان به عنوان بخشی از تلاش خود برای مخالفت با اتحاد جماهیر شوروی حمایت کرد، به آنها سلاح داد و این گروه را کنترل میکرد. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه پیشین ایالات متحده به یاد آورد که چگونه آمریکا تصمیم گرفت مجاهدین را جذب کنند و نام وهابی، اسلام سنی را به افغانستان وارد کنند تا بر اتحاد جماهیر شوروی غلبه کنند. القاعده دقیقا از آن کمپین افغانستان بیرون آمد».
سخنگوی وزارت خارجه روسیه در ادامه مطلب خود و با اشاره به اینکه «آنها بعد از افغانستان به عراق رفتند»، نوشت: «در سال ۲۰۰۳، آمریکا با بهانهای واهی به عراق حمله کرد و به یکباره، تمامی اعضای حزب بعث این کشور که هسته اصلی ارتش، پلیس و نیروهای امنیتی بودند، خودشان را بیکار یافتند. آنها گروهی از متخصصان زبده و جوان بودند که بعدا کادر یک سازمان افراطی جدید را تاسیس کردند».
نیروهای امنیتی روسیه در محل حادثه تروریستی مسکواو در ادامه نوشت: «در آوریل ۲۰۰۶، واشنگتنپست یکسری اسناد محرمانه پنتاگون را یافت که نشان می داد از ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ پروپاگاندای نظامی آمریکا به عمد "ابومصعب الزرقاوی" نخستین رهبر القاعده را در عراق بال و پر داد».
زاخارووا با اشاره به اینکه «در اکتبر ۲۰۰۶ نشست مشورتی مجاهدین گروه جدیدی را ایجاد کرد که تروریستهای المصری و سایر گروهای افراطی را از داعش گردهم آورد»، نوشت: «آنها ابوعمر البغدادی را که آمریکاییها به هر دلیلی از زندانی در عراق آزاد کرده بودند، به عنوان رهبر جدید این گروه جدید افراطی منصوب کردند. او همکاری نزدیکی با اسلام گرایان سوریه برقرار کرد که علیه دولت قانونی بشار اسد میجنگیدند. در آوریل ۲۰۱۳، سازمان تروریستی گسترش یافته نام جدیدی به نام دولت اسلامی عراق و شام (داعش) داده شد. در سال ۲۰۱۴ این گروه قصد خود را برای ایجاد خلافت در عراق و سوریه اعلام کرد».
دیپلمات ارشد روسیه در ادامه نوشت: «آمریکاییها تصمیم گرفتند تا با تشکیل ائتلافی با داعش مبارزه کنند. بنابراین، معلوم میشود که پس از القاعده، آمریکاییها خواسته یا ناخواسته دستی در ایجاد یک هیولای دیگر به نام داعش داشتهاند که متعاقبا در قتلهای تروریستی وحشتناک در سراسر جهان افراط کرد. امروز کارشناسان و نیروهای امنیتی بازنشسته آمریکایی به نقش اصلی و تعیین کننده آمریکا در تولید و ایجاد داعش و طولانی کردن حیات آن اشاره میکنند».
او همچنین با اشاره به دخالت روسیه در بحران سوریه نوشت: «در ۲۰۱۵ و در واکنش به درخواست دولت مشروع سوریه، روسیه واحدی از نیروهای هوابرد خود را برای کمک به ارتش سوریه برای مقابله با تروریستها اعزام کرد. نیروهای روس در برنامههای داعش برای تحمیل کنترل خود بر مناطق وسیعی در عراق و سوریه از جمله حلب و دمشق دخالت کردند. تروریست بینالمللی شامل دهها هزار شبه نظامی از بیش از ۸۰ کشور برای رسیدن به این اهداف تلاش میکردند. مداخله روسیه بود که ارتش سوریه را قادر ساخت تا این تهدید را متوقف کند و بیشتر کشور را از چنگ تروریستها آزاد کند».
تروریستهای النصره در سوریهزاخارووا همچنین اشاره کرد که «ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۵ سخنرانی و پیشنهاد کرد که یک جبهه متحد ضد داعش با الگوبرداری از ائتلاف ضد هیتلر ایجاد شود. واکنش غرب اما عدم پذیرش بود. آمریکا بهجای کمک به ما برای مقابله با داعش، هر کاری از دستش برآمد برای مداخله در تلاشهای ما انجام داد. جالب نیست، مگر نه؟».
او در ادامه نوشت: «اردوگاه آوارگان التنف که مامن افراط گرایی تحت کنترل آمریکا بود، به حیاتش در جنوب شرق سوریه ادامه میدهد. این اردوگاه به مامن و پناهگاهی برای تروریستها بدل شده که آنها پیش از آنکه به ماموریتهای خود بروند، آموزش میبینند. کاخ سفید کاملان واضح از خط سیری تاکتیکی در سوریه تبعیت میکند، جایی که به ظاهر خود را متعهد کرده که "مخالفان میانهرو" از تروریستهای داعش را به شیوه ای واضح و غیررسمی دستهبندی کند».
دیپلمات روس به عنوان مثال به «جبهه فتح الشام» یا همان النصره سابق و شاخهای از القاعده در سوریه اشاره کرد و نوشت، این گروه تروریستی و «سایر گروههای مسلح مشابه که در نهایت متحد شدند و "هیات تحریر الشام" را تشکیل دادند».
او در اینباره توضیح داد: «تغییر نام وجود دارد اما تاکنون جدایی صورت نگرفته است. بر اساس شواهد، واشنگتن کل ماجرا را اینگونه برنامه ریزی کرده است؛ میخواهد درگیری ادامه یابد و تعداد قربانیان چند برابر شود و در عین حال مانع از بین رفتن قطعی آن جایگاه تروریسم بینالمللی شود».
زاخارووا همچنین نوشت: «عجیبتر اینکه، داعش در سالهای اخیر برنامههایش را تنظیم کرد و اکنون به دشمنان آمریکا مانند طالبان در افغانستان، ایرانیها، مقامهای مشروع سوریه و روسیه حمله میکند. این تنها چیزی است که در ظاهر، نهفته است و میتوان از گزارشهای خبری جهان به دست آورد».
بازداشت عوامل حمله تروریستی در مسکوسخنگوی وزارت خارجه روسیه درباره مواضع آمریکا در قبال فلسطین هم نوشت: «در ۱۹۹۲، آمریکاییها روند انتخاباتی دموکراتیک را برای فلسطینیها تحمیل کردند. اختلافات بین آنها با ایجاد یک حزب سیاسی به نام حماس در نوار غزه از طریق انتخابات دموکراتیک به اوج خود رسید. از مکاتباتی که اخیرا از حالت محرمانه خارج شده و بین مقامات وزارت خارجه ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ است، مشخص شده بایدن پرداخت ۳۶۰ میلیون دلاری به حماس را که از طریق آژانس توسعه بینالملل آمریکا ارسال شده بود، لغو کرد».
او در ادامه نوشت: «دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، پرداختها را به حالت تعلیق درآورد، در حالی که بایدن دستور داده که این پرداختها از سر گرفته شود. نتیجه برای همه مشخص است. یکی از جزئیات این است که به نظر میرسد اسرائیل نزدیکترین متحد آمریکاست و با دیدن اقدامات حماس به شدت عصبانی است».
زاخارووا با طرح پرسشی درباره اینکه «آیا منطقی در اینها هست؟» جواب داد: «بله پول و قدرت. در وضعیتی اینچنینی که یک ممنوعیت حقوقی بینالمللی برای مداخلات مستقیم وجود دارد، انگیزه باطنی ایجاد "آشوب کنترلشده" و بازگرداندن نظم جهانی با کمک تروریستها وجود دارد».
او در پایان نوشت: «سوال من از کاخ سفید این است؛ داعش واقعا چیست؟ نمیخواهید نظرتان را تغییر دهید؟».
انتهای پیام