Web Analytics Made Easy - Statcounter

صبح نو: ابتدا باید بگویم این گزارشی که می‌خوانید حاصل تصمیم و همفکری تحریریه فرهنگی روزنامه «صبح‌نو» است، ضمن اینکه از نظرات چند نفر از اهالی کتاب نیز بهره‌گیری کرده‌ایم و تنها نگارش آن برعهده صاحب قلم بوده است. این گزارش قرار است کتاب‌هایی را معرفی کند که ما را به هیجان آورده‌اند؛ اعم از هیجان شخصی و هیجان رسانه‌ای.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همچنین اهمیت انتشار یک کتاب برای‌مان مهم بوده است. مثلا انتشار کتاب غزل‌های یوسفعلی میرشکاک حتماً برای ما مهم بوده و در این لیست آمده است. می‌توانستیم در این لیست آثار دیگری را هم بیاوریم؛ اما بالاخره ظرفیت صفحه است و مسائل دیگر. این کتاب‌ها را همچنین می‌توانید به‌عنوان یک بسته معرفی کتاب نوروزی هم در نظر بگیرید؛ چراکه هم در آن خاطره‌نگاری هست و هم داستان و هم روایت. حتی چند کتاب ترجمه هم در این بسته هست. ان‌شاءالله بخوانید و لذت ببرید.

اکنون «آن‌جا که نامی نیست»
امسال دو کتاب شعر منتشر شد که از نظر ما هم هیجان‌انگیز بود هم مهم. هیجان‌انگیز از بابت انتشار اشعاری عاشقانه از یوسفعلی میرشکاک بود. این شاعر که سال‌ها بود دفتر شعری منتشر نکرده بود بالاخره با همت موسسه شهرستان ادب تن به انتشار این اشعار داد تا هیجان را به بازار نشر و معرکه شعر تزریق کند. میرشکاک سال‌هاست در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌هایش حرف‌های جالبی می‌زند؛ اما این کجا و انتشار ۵۲ شعر عاشقانه کجا. آن‌هم از سوی کسی که سال‌هاست مرام و مشی شوریدگی دارد. دست مریزاد استاد. غزل ابتدایی کتاب هم در ستایش و توصیف دقایق عشق با ردیف عشق است. «گفتی از اتفاقی که تازه‌ست، از کهن داستان جهان؛ عشق/ اتفاقی که همواره بوده‌است، باستانی‌ترین داستان؛ عشق/ جز همین داستان هرچه خواندم، رنگ نیرنگ و بیهودگی داشت/ رنگ‌ها را گرفت و به من داد، رنج بیرنگی جاودان؛ عشق»،
اما «اکنون» اتفاق دیگری در شعر ایران بود. فاضل نظری سال‌هاست مخاطبانی دارد که او را پیگیری می‌کنند؛ اما در سال‌های اخیر بعد از دو دفتر شعر «ضد» و «کتاب» کمی سرخوردگی میان‌شان ایجاد شده بود، اما فاضل نظری نشان داد که مرد بازگشت به اوج است و «اکنون» بهترین بازگشت وی است، مخصوصاً که بعد از رفتن او به کانون و تصدی کاری پرمشغله کسی انتظار نداشت او به این زودی به میادین بازگردد، آن‌هم با این همه شعر‌های خواندنی. مخصوصاً این بیت که می‌گوید: «گرچه مسجد را گروهی با تجمل ساختند/ اهل دل میخانه را هم با توکل ساختند» در شماره‌های ۶۶۹ و ۶۳۹ درباره این کتاب گزارش‌هایی منتشر کردیم.

نقاشی قهوه‌خانه و پرکردن ربع قرن خلأ رسانه‌ای
۲۶ سال بعد از ماجرای میکونوس و ۱۱ سال بعد از وعده کاظم دارابی، متهم ایرانی این حادثه پس از آزادی مبنی بر نگارش خاطراتش بالاخره کتاب «نقاشی قهوه‌خانه» درآمد. این کتاب هم مثل دو اثر بالا هم هیجان‌انگیز بود هم مهم. سال‌ها بود که ما عادت داشتیم روایت‌های بیرونی از حوادثی را که به ما مربوط است بخوانیم و عموماً در موضع انفعال بودیم و حالا این ماجرا معکوس شده بود.
متهم اصلی ماجرای میکونوس که کاظم دارابی باشد با محسن کاظمی، نویسنده سرشناس ایرانی دست‌به‌دست هم دادند و در سکوت کامل خبری یک کتاب نوشتند از ماجرای آن اتفاقات و حوادث و در اواخر سال هم رونمایی‌اش کردند، البته با سروصدا و به محض انتشار هم سایت‌های فارسی‌زبان ضدانقلاب بدون اینکه کتاب را دیده باشند، زبان به هتاکی و فحاشی گشودند. شماره‌۶۴۹ روزنامه را ببینید؛ درباره این اثر مفصل نوشته‌ایم.

با حسن طهرانی‌مقدم تا «خط مقدم»
همه ما این روز‌ها وقتی می‌شنویم که مسوولان آمریکایی و اروپایی از توان موشکی‌مان اظهار نگرانی می‌کنند، حس غرور و افتخار بهمان دست می‌دهد، ولی خب خیلی از ما‌ها احتمالاً نمی‌دانیم چه شده که ایران اکنون یکی از قدرت‌های موشکی دنیاست. پس در این اوضاع و احوال انتشار کتابی که به ما بگوید چه اتفاقاتی افتاده تا ایران الان در این مرحله است قطعاً اتفاق مهمی است و البته هیجان‌انگیز. چه اینکه در این میان به زندگی شهید حسن طهرانی‌مقدم (البته آنجایی‌اش که به ماجرای موشکی مربوط است) هم سرکی می‌کشیم و البته درک می‌کنیم که وقتی نخستین موشک ایرانی به سمت بغداد شلیک شد چه طور معادلات جنگ تغییر کرد. البته کتاب «خط مقدم» یک‌بار چندسال قبل منتشر شده بود، اما آنقدر مهجور ماند که امسال انتشارات شهید کاظمی دوباره آستین همت را بالا زد و در این اوضاع و احوال عجیب کاغذ این کتاب را با شکلی مرتب وارد بازار کرد و الآن که شما این گزارش را می‌خوانید سه چاپ کتاب هم فروخته شده است.

«سربلند» با «قصه دلبری» و «یادت باشد»
چند سالی است که قصه مدافعان حرم مکشوف‌تر از همیشه روایت می‌شود. یادمان نمی‌رود روز‌هایی که این جان برکفان بی‌سروصدا از شام می‌آمدند و کسی هم خبردار نمی‌شد، اما از یکی دو سال قبل اوضاع عوض شد و این حضور‌ها عموماً پرسروصدا بوده و با واکنش مثبت مردم هم مواجه می‌شود. یکی از آن اتفاقات پرسروصدا شهادت محسن حججی در سوریه بود که غوغایی در ایران به پا کرد که تا روز تشییع وی هم ادامه داشت. محسن حججی هم عضو موسسه شهید کاظمی بود که در سطور قبل ذکر خیرش رفت و این مؤسسه در سالگرد این شهید دست به انتشار خاطراتی از همسر و اقوام و دوستان وی زد و این کتاب به سرعت تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین‌های بازار کتاب شد. شهیدکاظمی یک کتاب دیگر هم دارد با نام «یادت باشد» که زندگی شهید حمید سیاهکالی‌مرادی بود. اسم کتاب هم رمز زن و شوهر برای مکالمه‌های تلفنی بود برای ردوبدل کردن احوال عاشقانه‌شان. القصه این کتاب داشت راه خودش را می‌رفت و خوب هم می‌فروخت تا این که رهبر انقلاب در دیدار اعضای خبرگان رهبری یادی از این شهید کرد و از آن پس «یادت‌باشد» رفت در بالای لیست پرفروش‌ها. پس این دو کتاب تا به اینجا هیجان لازم را داشته‌اند تا در لیست ما باشند.
یک کتاب دیگر هم هست و آن «قصه دلبری» است و آن روایت عجیب از یک فرمانده عجیب در سوریه. شهید محمدحسن محمدخانی با آن مدل خواستگاری و البته آن شکل عجیب فرماندهی در سوریه به اندازه کافی در این کتاب هیجان به مخاطب تزریق می‌کند تا ما هم این کتاب را در لیست خودمان بگذاریم. گفتگو با نویسنده «سربلند» و «قصه دلبری» را در شماره ۶۳۵ بخوانید.

«خون دلی که لعل شد»
روایت اول شخص از زندگی رهبر انقلاب
در بهمن‌ماه بود که سیدحسن نصرالله، دبیرکل حز‌ب‌الله لبنان در سخنرانی خود به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی خبر از انتشار کتاب زندگینامه رهبر انقلاب به زبان عربی داد. اهمیت این کتاب از این جهت بود که رهبر انقلاب خود شخصاً به روایت زندگی خود در دوران مبارزه پرداخته بود و البته انتشار کتاب به زبان عربی نشان از اهمیت و خاص بودن کتاب داشت. دکتر محمدعلی آذرشب، از اساتید زبان عربی در ایران طی چند سال همت به تدوین این کتاب گذاشته بود. این کتاب به فاصله یک ماه در روز‌های پایانی اسفندماه به زبان فارسی نیز منتشر شد و در طی روز‌های اندکی به چاپ‌های متعددی رسید. این کتاب با عنوان «خون دلی که لعل شد» از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شد. در شماره‌۶۵۳ روزنامه درباره این کتاب نوشته‌ایم.

«نخل و نارنج» یک مرجع تقلید
وقتی شخصیت‌های سیاسی دست به قلم می‌شوند و به‌اصطلاح رمان می‌نویسند، نخستین چیزی که به ذهن می‌رسد این است که برای گذر و تفریح به این وادی آمده‌اند و حضورشان بیشتر به نمایش شبیه است تا اقدامی از سر دغدغه فرهنگی. حال ما هم در مواجهه با خبر رمان نوشتن جناب وحید یامین‌پور این گونه بود تا اینکه دیدیم ظاهراً آن‌گونه نیست که قضاوت کردیم و مجری این روز‌های تلویزیون در نگارش اثر داستانی خود درباره شیخ انصاری به اندازه کافی قوت و همت گذاشته و خروجی اثرش نیز قابل دفاع است، هرچندفروش فوق‌العاده این روز‌های کتاب را باید بیشتر به حساب شهرت وحید یامین‌پور بگذاریم تا اثر داستانی وی.

دعوت به بزرگ‌ترین تجمع انسانی دنیا با «احضاریه»
علی مؤذنی سال‌هاست که داستان می‌نویسد و مخاطبانی هم پیگیر آثارش هستند. دغدغه‌های او را می‌شناسند. نویسنده‌ای که در بند مفاهیم مذهبی است و این را در آثارش نمایان می‌کند.
شاید بعد از حواشی زیادی که بر سر رمان «دوازدهم» ایجاد شد فکر نمی‌کردیم علی مؤذنی باز هم سراغ مفاهیم مذهبی برود؛ اما گویا او ثابت‌قدم‌تر از این حرف‌هاست. در اثر جدیدش سراغ روایت زندگی حضرت زینب؟ عها؟ رفت و در روایتی موازی ماجرای پیاده‌روی اربعین را هم ذکر کرد. انتشار رمان احضاریه در ایام محرم و پیوند رمان با این واقعه مذهبی و استقبال مخاطب نشان داد که این موضع می‌تواند مورد توجه نویسندگان دیگر هم قرار بگیرد، هر چند آثاری با زمینه خاطرات تاکنون منتشر شده باشد. برای اطلاع بیشتر می‌توانید مصاحبه مفصل نویسنده با «صبح‌نو» را در شماره‌۵۷۹ بخوانید.

«وحشت» آمریکایی‌ها از ترامپ
دیگر انتخاب ما از کتاب‌های ترجمه شده اثری است درباره آمریکا و شخص رییس‌جمهوری آن کشور که تاکنون از رفتار‌ها و اعمال عجیب و غریب وی داستان‌های زیادی شنیده‌ایم.
در میانه امسال کتابی از باب وودوارد، خبرنگار معروف آمریکایی درباره رفتار‌های عجیب ترامپ منتشر شد و بلافاصله بعد از استقبال آمریکا از سوی ناشران ایرانی هم ترجمه شد تا خواننده ایرانی هم در اطلاع از رفتار‌های تاریخی ترامپ بی‌نصیب نماند. فی‌المجلس قبل از اینکه کتاب را بخوانید در جریان باشید که مشاوران ترامپ یکی از دستورات مهم و البته عجیب ترامپ را بعد از پانویسی بلافاصله آرشیو کردند و ترامپ هم ظاهراً تا ماه‌ها از آن ماجرا خبر نداشته است. این کتاب به لحاظ تازگی و محتوای آن جزو کتاب‌های مهم منتشر شده بازار ایران است.

«روز‌های انقلاب» به روایت یک محقق آمریکایی
در روز‌هایی که همگان چشم‌انتظار انتشار آثار مهم درباره انقلاب اسلامی بودند کتابی منتشر شد که کمی تعجب ما را برانگیخت؛ اما بعد از این که کتاب را دیدیم و خواندیم متوجه شدیم که چه کتاب مهمی در بازار نشر ایران به واسطه انتشات ترجمان متولد شده است. کتاب «روز‌های انقلاب» به دلایل زیادی مهم است. شاید مهم‌ترین دلیل اهمیتش هم نوشته شدن توسط یک انسان‌شناس آمریکایی، آن‌هم دقیقاً در بحبوحه لحظه‌های انقلاب باشد. البته کتاب نخستین‌بار در اکتبر سال ۲۰۱۳ توسط انتشارات دانشگاه استنفورد منتشر شده است؛ این کتاب حاصل حضور هگلند بین سال‌های‌۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸ در روستای علی‌آباد استان فارس و مشاهدات میدانی او در همان زمان است. هگلند در این کتاب بیشتر تمرکزش روی زنان و نقش آن‌ها در انقلاب است. او روابط قدرت در روستا و نقش مردان و نیرو‌های مختلف حکومتی و مردمی را توضیح می‌دهد. این اثر به‌صورت مفصل در شماره‌۶۶۸ روزنامه معرفی شده است و مفصل درباره این کتاب نوشته‌ایم.

پس از بیست سال با قبرستان عمودی
امسال در بازار کتاب ایران و در عرصه رمان دو کتاب مهم منتشر شد؛ یکی از یک نویسنده باسابقه و خوش‌نام و دیگری از یک نویسنده جوان و تازه‌کار. اهل کتاب حمیدرضا شاه‌آبادی را با حال خوش خواندن «کافه خیابان گوته» و «دیلماج» و «اعترافات غلامان» به یاد دارند و حالا این نویسنده اولین سه‌گانه‌اش را در سال‌۹۷ با نام «دروازه مردگان» منتشر کرد و جلد دوم هم در ایام نمایشگاه سال بعد خواهد آمد. اجمالاً بدانید این کتاب در ژانر وحشت و ویژه نوجوانان نوشته شده است. وقایع اصلی داستان‌ها در دوره قاجار می‌گذرد و طی آن‌ها جزئیاتی از تاریخ تهران قدیم و آدم‌های آن دوران برای خوانندگان روایت می‌شود. دیگر کتاب مهمی که تقریباً در روز‌های پایانی سال منتشر شد، کتابی قطور درباره تاریخ اسلام به نام «پس از بیست سال» است از سلمان کدیور، نویسنده جوان. این کتاب از خروجی‌های مدرسه رمان شهرستان ادب است که در سال‌های اخیر دست به تربیت نویسنده در حوزه رمان زده است. این رمان روایتی است تاریخی در صدر اسلام که از دوران امام علی؟ ع؟ آغاز و به پس از حادثه عاشورا می‌رسد و در آنجا ختم می‌شود.

منبع: فردا

کلیدواژه: تعطیلات نوروزی کتاب میرشکاک نقاشی قهوه خانه خون دلی که لعل شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۵۲۷۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تعطیلی دو روزه آخر هفته، رونق سفر و مصیبت حمل و نقل

تین نیوز سعید قصابیان* :

مردم در تعطیلات نوروز برای مسافرت دچار گرفتاری می شوند. جاده ها قفل می شوند و آمار تصادفات بالا می گیرد و عِده زیادی جان می بازند. در این ایام تراکم سفر بسیار زیاد است و در بقیه ایام رقیق. در ایام پر تراکم، مراکز توریستی و اقامتی و سیستم های حمل و نقل عمومی فوق اشباع می شوند و نمی توانند جوابگوی همه متقاضیان باشند و در ایام رقیق، این مراکز و وسائط حمل و نقل بی کار هستند و چشم به راه مسافر و طبعا کاسبی شان کساد است. این اتفاقات و مشکلات گاهی در ایام تعطیلات موردی چند روزه وسط هفته هم رخ می دهند. توزیع بسیار نامتقارن سفر در طول سال یکی از مشکلات بزرگ صنعت گردشگری داخلی ست.    

اجازه بدهید کمی به عقب بر گردیم و تقاضای سفر را بررسی کنیم. پروژه های صنعتی سازی کشور در دهه های چهل و پنجاه به جذب نیروی کار زیادی از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و به خصوص تهران و حومه آن منجر شد. در دهه 40 شهرنشینان کمتر از یک چهارم جمعیت کشور را تشکیل می دادند و پروژه صنعتی سازی این نسبت را با سرعت زیادی به نفع شهرنشینی تغییر داد و به پیامد های اجتماعی و اقتصادی زیادی منجر شد که در اینجا به آنها نمی پردازیم.

طبیعی ست که این مهاجران شغلی، تهران و شهرهای بزرگ را وطن نشمارند و دل در گرو موطن مبدا داشته باشند. این مهمترین انگیزه است که این مهاجران از هر فرصتی برای بازگشت به قبیله و ایل و شهر و روستای آباء و اجدادی استفاده کنند. این یکی از عوامل اصلی برای ایجاد تقاضای مسافرت بین مراکز اشتغال و موطن این مهاجران است؛ به ویژه در ایام تعطیل و به ویژه تر در ایام تعطیلات نوروز. تقاضای سفر در تابستان به دلیل تعطیلی مدارس بیش از نیمه دوم سال است. با توجه به ادامه روند مهاجرت به تهران و دیگر قطب های اشتغال، این مسافرت ها همچنان ادامه دارد و این تقاضای سفر به قوت خود باقی ست. از نمد این نوع سفر اما کلاه مهمی نصیب گردشگری داخلی نمی شود چرا که مهاجران در موقع رجعت به موطن خود، جا و مکان دارند و نیازی به مراکز اقامتی و شرکت های خدمات مسافرتی ندارند. هر چند تقاضای زیادی برای سیستم های حمل نقل عمومی بین شهری ایجاد می شود. با توجه به وسعت ایران و فاصله زیاد بین شهرها، رجوع به شهر اجدادی به زمان تقریبی یک هفته یا بیشتر نیاز دارد و لذا ایام نوروز و فصل تعطیلی مدارس ( اگر بشود از محل کار مرخصی گرفت) تنها زمان مناسب برای انجام این مهم است. تعطیلی دو روزه آخر هفته اما کمک زیادی به رونق سفر این مهاجران نمی کند و باعث نمی شود که فشار سفر از ایام نوروز برداشته شود. بدیهی ست که از تعطیلات دو روزه آخر هفته نمی توان برای سفر از تهران به بهبهان و سر زدن به اقوام استفاده کرد. فراموش نکنیم که این مهاجران علاقه و گاهی اصرار دارند که در جمع خانواده و ایل و قبیله خود مراسم دینی و آئینی و مراسم جشن و عید و ختم و عزا را انجام بدهند. چه بسا وصیّت می کنند که پس از مرگ در خاک آباء و اجدادی دفن شوند. مگر می شود مراسم نخل گردانی عاشورا در یزد و مراسم قالیشویی در مشهد اردهال و مراسم سینه زنی در بوشهر و گلاب گیری در قَمصر را در تهران تصور کرد؟

انگیزه دوم و سوم برای سفر در ایران سفرهای زیارتی و سیاحتی هستند که چشم امید صنعت گردشگری داخلی به آنها است. بیشترین سفرهای زیارتی در کشور به مقاصد مشهد و قم انجام می شوند. با توجه به وسعت کشور و فاصله زیاد بین شهرهای ایران با این دو شهر اصلی، زیارت به زمان تقریبی یک هفته یا بیشتر نیاز دارد و لذا ایام نوروز و فصل تعطیلی مدارس ( اگر بشود از محل کار مرخصی گرفت) تنها زمان مناسب برای انجام این مهم است. تعطیلی دو روزه آخر هفته اما کمک زیادی به رونق سفر زیارتی و کاسبی شرکت های خدمات مسافرتی نمی کند و باعث نمی شود که فشار سفر از ایام نوروز برداشته شود ، مگر در معدود شهرهای نزدیک به این زیارتگاه ها. بدیهی ست که از تعطیلات دو روزه آخر هفته نمیتوان برای سفر از خرم آباد به قصد زیارت مشهد الرضا استفاده کرد.

رونق سفرهای سیاحتی و زیارتی اما قبل از هر چیز به قدرت اقتصادی مردم بستگی دارند. تا وقتی حوائج اولیه خانوار اعم از مسکن و خوراک و پوشاک و سلامتی و امنیت و تحصیل تامین نشود مجال زیادی برای تفریح و سفر و زیارت نیست. ایران مکان سیاحتی کم ندارد از تهران و دماوند و برج طغرل و شیراز و تخت جمشید و حافظ و سعدی و فلک الافلاک و کلیسیای سن استپانوس و سلطانیه گرفته تا اصفهان و رامسر و خزر و جاده چالوس و همدان و مشهد و طرقبه و شاندیز و فردوسی و خیام و ماسوله و ابیانه و چغازنبیل و شوش و بیستون و کنگاور و کرمان و کویر. با توجه به وسعت ایران و فاصله زیاد بین مبادی و شهرهای سیاحتی که در همه جای کشور پراکنده شده اند سفر سیاحتی به زمان تقریبی یک هفته یا بیشتر نیاز دارد و لذا ایام نوروز و فصل تابستان ( اگر بشود از محل کار مرخصی گرفت) تنها زمان مناسب برای انجام این مهم است. تعطیلی دو روزه آخر هفته اما کمک زیادی به رونق سفر سیاحتی و کاسبی شرکت های خدمات مسافرتی نمی کند و باعث نمی شود که فشار سفر از ایام نوروز برداشته شود مگر در سفر های خیلی نزدیک که بشود امروز رفت و فردا برگشت. بدیهی ست که از تعطیلات دو روزه آخر هفته نمی توان برای سفر از خرمشهر به قصد بازدید از اصفهان و شیراز استفاده کرد.

دسته دیگری از سفرها، سفرهای دانشجویی هستند که فرد دانشجو به هدف تحصیل، در طول سال تحصیلی چند بار به دانشگاهش رفت و برگشت می کند. طبعا از نمد سفر دانشجویی هم کلاه مهمی نصیب گردشگری داخلی نمی شود چرا که دانشجویان هم در مبدا و هم در مقصد جا و مکان دارند. حجم سفرهای دانشجویی آنقدر زیاد نیست که تقاضای زیادی برای سیستم حمل و نقل دست و پا کند. حتی اگر مسافرت اساتید پروازی را هم در نظر بگیریم. تعطیلی دو روزه آخر هفته اما کمک زیادی به رونق سفر دانشجویی و کاسبی شرکت های خدمات مسافرتی نمی کند. بدیهی ست که دانشجوی دانشگاه تهران نمی تواند از تعطیلات دو روزه آخر برای سر زدن به خانواده خود در بندر عباس استفاده کند. دانشجویان اتفاقا مسافران همیشگی ایام نوروز به سمت خانواده های خود هستند.

دسته دیگری از سفرها، مسافرت های شغلی هستند. تعداد این نوع سفر آنقدر زیاد نیست که جاده ها را بند بیاورند و هتل ها را اشباع کند. این مسافرت ها در طول سال پخش هستند و در ایام پیک انجام نمی شوند و لذا نعمتی هستند برای مراکز اقامتی و سیستم حمل و نقل در ایام رکود؛ هر چند ناچیز. تعطیلی دو روزه آخر هفته اما هیچ کمکی به رونق سفرهای شغلی نمی کند.

تعطیلات دو روزه آخر هفته آثار و تبعات دیگری از جمله بر عملکرد کارکنان دارد که در اینجا به آنها نمی پردازیم.

یکی از مصیبت های گردشگری داخلی وضعیت اسف بار حمل و نقل عمومی بین شهری اعم از راه آهن و اتوبوسرانی و هواپیمایی و سواری بین شهری ست که در ایام پیک جوابگوی مسافران نیستند. خودروی شخصی بر همه اینها ترجیح داده می شود. اقتصاد مسافرکشی بیمار است و قیمت کرایه ها سرکوب می شود. اختلاف بین قیمت دستوری دولتی و قیمت بازار ( که از موازنه عرضه و تقاضا حاصل می شود ) باعث می شود که فعال اقتصادی به سود مورد انتظارش نرسد و بازار را ترک کند اولا و سرمایه جدید وارد این کاسبی نشود دوما خروج سرمایه از این بخش باعث کاهش عرضه خدمات شده و کمبود، باعث گرانی و کاهش کیفیت خدمات می شود. لذا این استدلال دولتی ها که با پایین کشیدن دستوری کرایه ها به نفع مسافر کار می کنند کاملا نادرست است و نتیجه عکس می دهد. بازار سیاه بلیت پیامد حتمی قیمت گذاری دستوری است که دولتی ها بعد از هر بار قیمت گذاری جدید به عینه مشاهده می کنند و عبرت نمی گیرند. دولت اگر قصد پایین آوردن قیمت بلیت را دارد باید سرمایه گذاری در حمل و نقل را تشویق کند. هر چه صندلی بیشتری عرضه شود، عرضه و تقاضا در قیمت پایین تری به تعادل می رسند.

چه باید کرد؟ عده ای به درستی بر توزیع زمان سفر در طول سال اصرار دارند تا اولا تراکم جاده ها و سوانح رانندگی کاهش یابند و دوما مراکز اقامتی و توریستی و وسائط حمل و نقل عمومی علاوه بر نوروز در ایام دیگر هم رونق داشته باشند. دو پیشنهاد در این مورد وجود دارد:  

اول) تعطیلات آخر هفته به دو روز افزایش یابد. این طرح در مجلس در حال بحث و در آستانه تصویب است. اما به نظر نمی رسد این طرح بتواند کمکی به حل دو مشکل فوق الذکر بکند چرا که تعطیلات دو روزه با توجه به وسعت کشور نمی تواند فرصت لازم و کافی برای انجام سفر چه از نوع قبیلگی و چه از نوع زیارتی و سیاحتی و چه از نوع دانشجوئی را فراهم کند.

این طرح شاید فقط به کار تهرانی ها بیاید که بتوانند دو روزه به صفحات شمال کشور سفر کنند و برگردند و الا همانطور که در بالا آمد، برای ساکنین اکثر دیگر شهرهای کشور فرصت مسافرت فراهم نمی کند. تهرانی ها کمتر از ده درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و قرار نیست قانون در مورد نیازها و منافع و حقوق آن 90 درصد بقیه ساکت باشد.

درآمد اهالی شمال از میزبانی تهرانی ها قابل چشم پوشی نیست اما فراموش نکنیم که هجوم تهرانی ها به شمال در تعطیلات، آسیب های زیادی به طبیعت و محیط زیست این استان ها وارد می کند. تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی و بحران زباله و فاضلاب و آسیب جدی به اکوسیستم تالاب انزلی تنها چند تا از پیامد های این هجوم هستند.

لذا توزیع سفر در کشور نه تنها از نظر زمانی عدم تقارن زیادی دارد، بلکه از نظر مکانی هم نامتقارن است. دولت با ساخت اتوبان های جدید بین تهران و استان های خزری، آن هجوم را تشویق می کند و این عدم تقارن را تشدید می کند.

دوم) یک یا دو دوره تعطیلات یک هفته ای عمومی در میانه سال تصویب شود تا فرصت کافی برای مسافرت های قبیلگی و سیاحتی و زیارتی و دانشجویی فراهم شود و فشار مسافرت از ایام نوروز برداشته شود.

به نظر می رسد پیشنهاد اخیر اثر بخش تر باشد.       

سعید قصابیان وبلاگ‌نویس آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • آخرین آمار فوتی‌ تصادفات در تعطیلات نوروزی
  • «نقاشی قشنگ» با حدیثی از امام رضا(ع) برای بچه‌ها
  • آخرین آمار فوتی‌های ناشی از تصادفات در تعطیلات نوروز اعلام شد
  • فوت هزار و ۶۵ نفر بر اثر تصادفات رانندگی در تعطیلات
  • فوت هزار و ۶۵ نفر بر اثر تصادفات رانندگی در تعطیلات نوروز
  • در تعطیلات نوروزی یک هزار و ۶۵ نفر بر اثر تصادفات جان باختند
  • جان باختن هزار و ۶۵ نفر بر اثر تصادفات در تعطیلات نوروز
  •  اجرای طرح «کوله پشتی کتاب» در چهارمحال و بختیاری
  • تعطیلی دو روزه آخر هفته، رونق سفر و مصیبت حمل و نقل
  • انتشار رباعی‌های حمید رضا شکارسری پس از ۷ سال