شيوههای اجرايی و عملی تحقق عدالت از نگاه نهجالبلاغه
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۷۳۱۲۱
به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ ، روحاله اسلامی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد و وحید بهرامی عینالقاصی، کارشناسیارشد علوم سیاسی فردوسی در مقالهای تحت عنوان «پدیدارشناسی راهبردهای امام علی(ع) برای تحقق عدالت در جامعه(مطالعه موردی نهج البلاغه)» به بررسی شاخصههای عدالت سیاسی در گفتمان سیاسی شیعه پرداختهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«عدالت مفهومی آرمانی است که يکی از غايات علم سياست بهشمار میرود. خارج ساختن اين مفهوم از حالت ذهنی و تحقق آن در واقعيت عينی، اجتماعی و سياسی، نيازمند روش است. امام علی(ع) در نامههايش به ياران و کارگزاران خود، شيوههای اجرايی و عملی رسيدن به عدالت را ترسيم میکند. در اين پژوهش با مطالعه موردی نهجالبلاغه، با استفاده از تحليل محتوای آثار با روش پديدارشناسی به نقد و ارزيابی انديشه آن بزرگوار در مورد عدالت میپردازيم.
چارچوب نظری به کار گرفته شده در اين پژوهش، تکنيکهای قدرت برگرفته از آثار مارتين هايدگر، ميشل فوکو و جورجو آگامبن است که در مورد اخلاق جايگاهی اندرزنامهنويسی اسلامی بهکار گرفته شده است. بر اين اساس، چهار اصل راهبردی مستخرج از متن نهجالبلاغه بررسی میشوند که عبارتند از: 1- اصل شايستهسالاری 2- اصل انصاف؛ 3- اصل استحقاق و نفی تبعيض 4- اصل اعتدال و ميانهروی
1. اصل شايستهسالاری:
خلاصه تعريف افلاطون از عدالت، قرار دادن هر شیء در جايگاه طبيعی آن است. بر اين اساس، هر انسانی بايد به کار مناسب خود بپردازد؛ در غير اين صورت شهر و جامعه به تباهی کشيده خواهد شد. امام علی(ع) نيز با رويکرد جايگاهی نسبت به عدالت، در يکی از تعبيرهايش آن را قرار گرفتن هر چيز در جای بايستهاش میخواند: «الْعَدْلُ يضَعُ الاُمُورَ مَوَاضِعَهَا؛ عدالت کارها را بدانجا مینهد که بايد»(نهجالبلاغه: حکمت 437). اين تعريف از عدالت در مبحث حکومت، به معنای قرار گرفتن افراد شايسته و لايق در مسند امور سياسی و اداری جامعه است. در زمانه اميرالمؤمنين(ع) بسياری از کارگزاران و سپاهيان حکومت، به تبعيت از دوران عرب جاهلی با رشوه، نسب قومی، ستيزهجويی و مانند آنها به مناصب حکومتی نزديک شده و به کسب قدرت و ثروت میپرداختند تا در اطراف خود زمينهای امن برای زندگی فراهم کنند.
بنابراين عقلانيت در آن فرهنگ، در شکل تلاش و مجادله با قصد نزديکی به قدرت صورت میگرفت و گوشهنشينی شايستگان و ظلم به رعيت را در پی داشت. به همين سبب بود که اميرالمؤمنين(ع) ضرورت انجام اعمال بر پايه عقلانيت و عدالت و دور بودن از خواهشهای دل و پيوندهای خويشی و ارتباط ناسالم را مورد تأکيد قرار میداد. البته امام بيشتر به کاربرد عملی و شيوههای اجتماعی اين اعمال نظر داشت. امام در اين عرصههای سترگ که نسب قومی براي انتخاب کارگزاران حکومت مهم تلقی میشد، سعی میکرد نشان دهد که بیعدالتی و به يغما رفتن اموال مردم نتيجه چيزی جز قرار نگرفتن شايستگان در جايگاه مناسب خودشان نيست: «فَلَيْسَتْ تَصْلُحُ اَلرََّعِيََّةُ إِلاََّ بِصَلاَحِ اَلْوُلاَةِ؛ کار مردم جز به شايستگی زمامداران سامان نمیيابد»(نهجالبلاغه: خطبه 216).
به اعتقاد امام، عدالت در حکومت تنها با انتخاب رهبران و کارگزاران باصلاحيت از حيث تواناترين، پرهيزکارترين و دانشمندترين افراد ايجاد میشود: «أَيَُّهَا النََّاسُ إِنََّ أَحَقََّ النََّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَأَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللََّهِ فِيهِ؛ اي مردم! تواناترين مردم به حکومت، و داناترين آنان به امر خدا در کار حکومت، از همه به حکومت شايستهتر است»(نهجالبلاغه: خطبه 172). اميرالمؤمنين(ع) بهگونهای کاربردی در قالب اندرزها و عدالتهای جايگاهی، روش رسيدن به عدالت در جوامع انسانی را گزينش و انتخاب کارگزاران باتقوا، دانشمند و با توانايی مديريت میداند؛ در غير اين صورت روابط انسانی مبتنی بر بیعدالتی، رانت و نسبتهای خويشی شده و جز بيآبرويی حکومت دين و به بردگی کشيدن مردم در جامعه نتيجهای ندارد.
یکی از اندرزهايی که امام علی(ع) در نامه خود به مالک اشتر- يکی از استاندارانش - مکرر يادآور میشود، بهصورت خلاصه اين است که: کارگزاران حکومتی خود را بهگونهای براساس عدالت گزينش کن که بهتر از آنان در آن سمت وجود نداشته باشد(نهجالبلاغه: نامه 53). امام حتی نحوه انتخاب شايستهترين افراد برای امور مملکتی را نيز يادآور میشود: لاَ يكُنِ اِخْتِ يارُكَ إِياهُمْ عَلَیفِرَاسَتِكَ وَ اِسْتِنَامَتِكَ وَ حُسْنِ اَلظَّنِّ مِنْكَ فَإِنَّ اَلرِّجَالَ يتَعَرَّضُونَ لِفِرَاسَاتِ اَلْوُلاَةِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَ حُسْنِ خِدْمَتِهِمْ وَ لَيسَ وَرَاءَ ذَلِكَ مِنَ اَلنَّصِيحَةِ وَ اَلْأَمَانَةِ شَیءٌ وَ لَكِنِ اِخْتَبِرْهُمْ بِمَا وُلُّوا لِلصَّالِحِ ينَ قَبْلَكَ فَاعْمِدْ لِأَحْسَنِهِمْ كَانَ فِیاَلْعَامَّةِ أَثَراً وَ أَعْرَفِهِمْ بِالْأَمَانَةِ؛ مباداکه در گزينش آنها بر فراست و اعتماد و حسنظن خود تکيه کنی؛ زيرا مردان با ظاهرآرايی و نيکوخدمتی، خويشتن را در چشم واليان عزيز میگردانند، ولی در پس اين ظاهر آراسته و خدمت نيکو، نه نشانی از نيکخواهی و نه امانت است، لکن دبيرانت را به کارهايی که برای حکام پيش از تو بر عهده داشتهاند، بيازمای و از آن ميان، بهترين آنها را که در ميان مردم اثری نيکوتر نهادهاند و به امانت چهرهای شناختهاند، اختيار کن(نهجالبلاغه، نامه 53). بدين ترتيب امام قصد دارد از طريق گزينش صحيح ياران در سيستم حکومتی، عدالت را در فرايندهای حکومتی جاری کند و امکان اشتباه کارگزاران در امور مردم را به صفر رساند.
2 .اصل انصاف
جان رالز در نظريه عدالت خود هيچ تلقی و تصور پيشينی از عدالت عرضه نمیدارد و محتوای اصول عدالت را به توافق حاصلشده ميان افراد در «وضع نخستين» موکول میکند. در وضع نخستين که موقعيتی فرضی است، افراد در مورد موقعيت اجتماعی و توانايیهای خود در پرده غفلت و ناآگاهی قرار دارند و سعی میکنند به روش منصفانه درباره محتوای عدالت اجتماعی به توافق برسند. آنها به اين نتيجه دست میيابند که آنچه را برای خود نمیپسندند، برای ديگران نيز نپسندند و بهعکس؛ زيرا امکان دارد خود يکی از اقشار محروم و پايين جامعه باشند. انصاف در اين وادی بدين معناست که هرکس حقوق ديگران را رعايت کند و آن را چون حقوق خود بداند و برای ديگران حقوقی برابر خود قائل باشد و آنچه برای خود میخواهد، برای ديگران نيز بخواهد و مزايا و بهرههای زندگی را ميان خود و مردم منصفانه تقسيم کند(مهدویکنی،1388:571).
حضرت علی(ع) در قسمتی از ديدگاه پديداری خود نسبت به عدالت، عدل را بهمعنای انصاف دانسته و میفرمايد: «العدل الانصاف»(نهجالبلاغه: حکمت 231). امام برای روشن شدن مفهوم انصاف میفرمايد «انصاف زداينده اختلافات و پراکندگیها و موجب همبستگی است»(تميمي آمدي 1366:82). همچنين میتوان معنای انصاف بهعنوان يک اصل برخوردار از قابليت اجرايی در جامعه را در سفارش اميرالمؤمنين(ع) به فرزندش دريافت کرد، آنجا که میفرمايد:
«يابُنَی اِجْعَلْ نَفْسَكَ مِيزَاناً فِيمَا بَينَكَ وَ بَينَ غَيرِكَ فَأَحْبِبْ لِغَيرِكَ مَاتُحِبُ لِنَفْسِكَ وَاِكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا؛ ای پسرم! درآنچه بين تو و ديگری است، خود را ترازو قرار بده؛ پس برای ديگری بپسند آنچه برای خود میپسندی(نهجالبلاغه، نامه 31).
به اين ترتيب اين تعريف از عدالت از ديدگاه امام در مبحث حکومت، به معنای آن است که کارگزاران در رفتار و مناسبات خود و انجام وظايف و مأموريتهای خويش، از روی عدالت و داد رفتار کنند، هيچ حقی را زير پا نگذارند و حقوق مردم را بهدرستی، همچون حقوق خود پاس دارند. در اين راستا حضرت به يکی از سرداران خود در نامه 59 نهجالبلاغه چنين فرموده است: «فَلْيَكُنْ اَمْرُ الناسِ عِنْدَكَ فِی الْحَقِّ سَواءً، فَاِنَّهُ لَيْسَ فِی الْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ الْعَدْلِ. فَاجْتَنِبْ ما تُنْكِرُ اَمْثالَهُ، وَابْتَذِلْ نَفْسَكَ فيمَا افْتَرَضَ اللهُ عَلَيْكَ، راجِياً ثوابَهُ، وَ مُتَخَوِّفاً عِقابَهُ؛ پس بايد امور مردم پيش تو يکسان باشد؛ چرا که در ستم عوضی از عدل نيست. پس خود را از آنچه مانند آن را برای خود نمیپسندی دورساز، و نفس خود را به آنچه خداوند بر تو واجب نموده به اميد ثوابش و ترس از عذابش به کار گير(نهجالبلاغه: نامه 59).
در واقع در اينجا امام علی(ع) با نگاهی همدلانه در متن جامعه انسانی، خويشتن انسانی را سنجه و ترازوی انصاف و رعايت آن میداند، که نشان میدهد نهاد انسانی همه انسانها میتواند به داوری در امر عدالت پردازد.
3. اصل استحقاق و نفی تبعيض:
به اعتقاد نوزيک انديشمند ليبرال معاصر، برای ايجاد عدالت در هر نظام اجتماعي بايد سلطه و تبعيض دولت بر افراد اجتماع ممنوع شود تا با ايجاد شرايط آزاد براي کسب استحقاق در جامعه، افراد متناسب با توانايي و شايستگي از منافع برخوردار گردند(لسناف، 1385 :232ـ238). بنابراين ميتوان عدالت در انديشه نوزيک را برابر با ايجاد شرايط آزاد براي افراد دانست که متناسب با توانايی و شايستگی خويش از مواهب بهرهمند شوند. انسانها به احترام نياز دارند و هرگاه هويت آنها که در اثر پرتابشدگي در جهان(Heidegger, 2003:152)به صورت اکتسابي شکل گرفته است، مورد شناسايي واقع نشده و تحقير شود، تنش، جنجال و بيعدالتي بهوجود ميآيد. رخت بربستن عدالت بيشتر بهدليل تبعيضها و زورگويیهاست. احترام به شايستگیها و رواداری نسبت به عقلانيتها باعث میشود که متن زندگی اجتماعی و سياسی انسانها نوعی همزيستی عدالتمحور را تجربه کند. عدالت در اثر نفی تبعيض و فهم استحقاقهای افراد حاصل میشود.
علی(ع) بهعنوان شخص آگاه به زمان خود، همه توانايیها، شايستگیها و جهانزيستهای اطراف خود را بهدقت میديد و میشنيد. نامهها و خطبههای آن حضرت در نهجالبلاغه، با سبکی همدلانه و پديداری نسبت به مديريت رخدادهای سياسی نگاشته شده و يکی از کاربردیترين متون را بهلحاظ روايتهای متکثر پديد آورده است. امام بهلحاظ پديداری اقشار گوناگون اجتماعی همچون نظاميان، قضات، کارگزاران دولتی، مالياتدهندگان، نويسندگان و منشيان، بازرگانان و صاحبان صنايع، محرومان و مستضعفان را میشناسد و با توانايیهای آنها آشناست؛ منطق، مباني فکری، شيوههای استدلال بيشتر اقشار اجتماعی را میداند و بهخوبی با آنها همدلی میکند. به همين دليل آن حضرت با ديدگاهی همدلانه با اقشار جامعه، از عدالت با مفهوم «إعطاءُ کُلِّ ذیحَقٍّ حَقَّه»(غروي،1407 :19) ياد میکند که بهمعنای رعايت استحقاق و تساوی و عدم تبعيض در جامعه است. البته اين بهمعنای تساوی مطلق افراد نيست، بلکه در استحقاقهای متساوی، تساوی رعايت میشود و چون استحقاقهای افراد، متفاوت است، وجود تفاوت ميان افراد، واقعيتی مسلم و مايه قوام جامعه محسوب ميشود(سيدباقري ،1393 :88). تعبير امام از اين تفاوتها چنين است: «إذ خالفَ بحكمتِهِ بينَهِمَمِهم وإرادتهِمو سائرِ حالاتِه، وجعلَ ذلكَ قِواما لِمَعايِشِ الخَلْقِ؛ خداوند به حکمت خود بين همتها و خواستههاي مردم و ساير حالاتشان تفاوت ايجاد کرده و اين اختلافها را وسيله برپايي زندگاني مردم قرار داده است(حر عاملي،1391 ،ج13:224).
اين جمله در تفکر امام بدان معنا نيست که انسانها در قبال اصول و ضوابط حاکم بر يک جامعه سياسي با هم متفاوتند، بلکه همه آنها در برابر قانون يکسانند: «وَ عَلِمُواأَنََّ النََّاسَ عِنْدَنَا فِي الْحَقَِّ أُسْوَةٌ؛ بدانيد که مردم نزد ما در حق و عدالت برابرند»(نهجالبلاغه: نامه70). اميرالمؤمنين(ع) از ثمره اصل نفي تبعيض و ارج نهادن به شايستگيهاي اقشار مختلف اجتماعي آگاه است و بهخوبي با آنها همدلي ميکند و معتقد است براي کامل شدن عدالت، هر انساني ميبايد در نظام اجتماعي احساس کند که به اندازه استعداد و فعاليتهاي خود، حقوقش رعايت شده و بر او ستمي نرفته است. بدين جهت است که او بخشش بدون استحقاق را ظلم قلمداد کرده و آن را اسراف و تبذير میشمارد(نهجالبلاغه: خطبه 26).
ازاين رو به مالک اشتر تأکيد میکند: «إِياکَ وَاَلاِسْتِئْثَارَ بِمَا اَلنََّاسُ فِيهِ أُسْوَة؛ از انحصارطلبي و به خود دادن آنچه که همه مردم در آن برابرند، بپرهيز»(نهجالبلاغه: نامه 53).معناي اين سخن امام آن است که اموريکه همه مردم در آن يکسانند و حقوقي برابر دارند، نبايد توسط حاکمان به خود منحصر گردد؛ زيرا نزد امام هر انساني در آفرينش مانند ديگري است، و فارغ از هر شرط و قيدي انسانها در حقوق با هم يکسانند. ازاين روست که حضرت اجراي حق را بر افراد دور و نزديک يکسان دانسته و ميفرمايد: «وَاَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَريبِ وَ الْبَعيدِ؛ حق را براي آنکه شايسته است از نزديک و دور(خويش و بيگانه) اجرا کن»(نهجالبلاغه: نامه 53).
بنابراين در نظام انديشه اميرالمؤمنين(ع)، مفهوم عدالت و استحقاق کاملاً در هم تنيده است و با هم معنادار میشود و يکی از اصلیترين وجوه آن، احقاق انسانها و نفی تبعيض بين آنها در آنچه که مساوی هستند، است.
4. اصل اعتدال و ميانهروی
به اعتقاد ارسطو عدالت همسان با حد وسط است؛ زيرا هر فضيلتی حد ميانه دو رذيلت است، که يکی افراط و ديگری تفريط است. به عبارتی در همه مصاديق عدالت با پديده رعايت حد وسط روبهرو هستيم، و شخص عادل در واقع ميانه دو حد رذيلت را رعايت کرده است(واعظي ،1388 :118).
علی(ع) نيز با توجه به رويکرد پديدارشناسانهای که دارد و عمل را بر انديشه تقدم ميدهد، افراط و تفريط را نفی میکند. يکی از عوامليی که در طول تاريخ باعث نابودي عدالت در جامعه اعراب ميشد، افراط و تفريط در عمل و اعتقادات بوده است. همچنين در زمانه اميرالمؤمنين(ع) بسياري از کارگزاران و سپاهيان به تبعيت از دوران عرب جاهلي با افراط و تفريط سعي در پيشبرد اهداف خود داشتند. بنابراين عدالت به مفهوم اعتدال و ميانهروی، با نگاهی همدلانه و پديداری در آموزههای امام علی(ع) در روابط و مناسبات شخصی، اجتماعی، مديريتی، سياسی و اقتصادی مورد توجه و تأکيد ويژه قرار میگيرد؛ چنانکه در سخنان آن حضرت آمده است: «عَليكَ بِالْقَصدِ فِيالاُموُرِ فَمَنْ عَدَلَ عَنِ الْقَصدِ جارَوَ مَنْ اَخَذَ بِهِ عَدَلَ؛ بر تو باد به ميانه روی در کارها؛ زيرا هرکه از ميانهروی روی برگرداند، ستم کند، و هرکه بدان پايبند گردد، به عدالت رفتار کند»(تميمي آمدی، 1366:20).
اما مفهوم ميانهروی در اينجا هرگز بهمعنای حرکت ميان حق و باطل که جنبهای ذهنی و نسبی نيز دارد، نيست، بلکه به معنای پرهيز از افراط و تفريط و حرکت در خط مستقيم اعتدال است. ايشان در اين مورد میفرمايد: «الْيمينُ وَ الشَّمالُ مَضَلَّهٌ وَ الطَّريقُ الْوُسطي هِي الجادَّهُ؛ راستروی و چپروی گمراهی است و راه ميانه، جاده زندگی است»(نهجالبلاغه: خطبه 16). بنابراين در کلام امام عدالت به معنای اعتدال و دوری از افراط و تفريط است؛ زيرا هرگونه گرايشي به هر طرف موجب خروج از ميزان عدالت و ورود به مرزهای ظلم و انحراف خواهد بود. امام در بحث اعتدال در مناصب حکومتی نيز کارگزار خود را به رفتاری بهدور از افراط و تفريط در رفتار با شهروندان جامعه فرا میخواند: فَالْبَسْ لَهُمْ جِلْباباً مِنَ اللِّينِ تَشُوبُهُ بِطَرَف مِنَ الشِّدَّةِ، وَ داوِلْ لَهُمْ بَيْنَ الْقَسْوَةِ وَالرَّأْفَةِ، وَ امْزُجْ لَهُمْ بَيْنَ التَّقْريبِ وَالاِدْناءِ، وَ الاِبْعادِ وَ الاِقْصاءِ، اِنْ شاءَ اللهُ؛ پس در کار آنان درشتي و نرمي را به هم آميز و رفتاري مخلوط از نرمي و شدت با آنان داشته باش، نه آنان را بسيار قريب و نزديک آر و نه بسيار بعيد و دور گردان. ان شاءالله(نهجالبلاغه:نامه 19).
اميرمؤمنان(ع) حتي اعتدال و ميانهروی را نسبت به دشمن نيز مورد توجه و تأکيد قرار میدهد. بهعنوان نمونه، حضرت در شرايطی که در بستر شهادت بود، نسبت به قاتل خود ابن ملجم، سفارش به عدالت و اعتدال میکند و میفرمايد: يا بَنی عَبْدِالْمُطَّلِبِ، لا اُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِماءَالْمُسْلِمينَ خَوْضاً تَقُولُونَ: قُتِلَ اَميرُ الْمُؤْمِنينَ! قُتِلَ اَميرُ الْمُؤْمِنينَ! اَلا، لايُقْتَلَنَّ بی اِلا قاتِلی .اُنْظُرُوا اِذا اَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَة، وَ لاتُمَثِّلُوا بِالرَّجُل؛ ای فرزندان عبدالمطلب! مبادا بعد از شهادت من، در خون مسلمانان غوطهور شويد و بگوييد: عليک شته شد و به بهانه آن، خونهايي را بريزيد. آگاه باشيد! تنها قاتل من کشته خواهد شد. هنگامی که من از اين ضربهاي که بر من زده است، شهيد شدم، تنها يک ضربه کاري بر او بزنيد و پس از کشتن، بدن او را مثله نکنيد(همان: نامه 47). بنابر آنچه گفته شد، اميرالمؤمنين(ع) کارگزار خود و شهروندان را به رفتاری بهدور از افراط و تفريط فراميخواند؛ چراکه عدالت در اعتدال و ميانهروی تحقق میيابد.
نتيجه:
در اين بررسی کوتاه، نامهها و خطبههای امام علی(ع) در نهجالبلاغه، از منظر پديداری اصول عدالت مورد بررسی واقع شد. امام بسيار تلاش دارد تا عدالت و آرامش را به جامعه روزگار خود برگرداند. ايشان برای ايجاد عدالت از روشهای جزئی، جايگاهی و بسيار عملی استفاده میکند و به خواننده و مخاطب خود اين اختيار را میدهد که از آن حادثه در زمان و مکان خودش روشآموزی نمايد، اما اينکه کدام جايگاهها با کدام روشها تطابق پيدا میکند، برعهده کنشگران و متفکران عرصه سياسی است. بنابراين میتوان چنين تفسير کرد که امام علی(ع) گزارههای انديشهای متصلب و از پيش تعيين شدهای جهت عدالت صادر نمیکند، بلکه با استفاده از روايتسازی تفهمی و پديداری جهت استقرار عدالت، مخاطب را فرامیخواند تا به متن وجود و هستی احترام بگذارد، از افراط و تفريط در اعمال و کردار خودداری کند، انصاف را در جامعه رعايت کند، شايستهسالاری را در تمامی ارکان جامعه پياده کند، استحقاق افراد را فراموش نکند و از تبعيض دوری گزيند. مجموعه حداقلی و بسيار عملی و جايگاهی اندرزهای علی(ع) روشهايی را مطرح کرده است که میتواند سبب به ثمر نشستن عدالت شود. همه اين گزارهها با شرايط عملی و صورتهای واقعی زندگی قابل کاربست میباشند و روشهای کلی و مبهم بهشمار نمیآيند. اين رويکرد به عدالت نشان میدهد که کليشه آرمانی، حاشيهای و گريزان از قدرت منتسب به تشيع، حقيقت ندارد و انديشه سياسی شيعيان بهگونهای روشمند دارای فرمولهای حکومتمندی است».
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: امام علی عدالت صلح نهج البلاغه ایکنا نبأ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۷۳۱۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تلاش دوباره مخالفان ترکیه برای شکست اردوغان
به گزارش جماران به نقل از یورونیوز، اپوزیسیون ترکیه که در انتخابات عمومی سال ۲۰۲۳ میلادی مقابل رجب طیب اردوغان شکست خورد، اکنون قصد دارد در انتخابات محلی این کشور که روز یکشنبه برگزار میشود، تا حدودی این شکست را جبران کند و برای این کار نیز بزرگترین امیدش کسی نیست جز اکرم اماماوغلو، شهردار استانبول.
انتخابات سراسری شهرداریها که روز یکشنبه ۳۱ مارس برگزار میشود میتواند یا بار دیگر کنترل اردوغان را بر سراسر ترکیه تقویت کند و یا نشاندهنده تغییری در چشمانداز سیاسی ترکیه باشد که در حال حاضر عمیقاً دوپاره شده است.
انتظار میرود که نتایج این انتخابات، بطور جدی تحت تاثیر مشکلات اقتصادی ناشی از تورم افسارگسیخته در این کشور همچنین نظر رای دهندگان کُرد از یکسو و اسلام گراها از سوی دیگر قرار گیرد.
پیش از این نیز اپوزیسیون دولت اردوغان توانسته بود در انتخابات محلی سال ۲۰۱۹ میلادی، از کنترل دولت دستکم در دو شهر بزرگ این کشور بکاهد. یعنی زمانی که نامزدهای حزب حاکم «عدالت و توسعه» در دو شهر اصلی استانبول و آنکارا (که به مدت ۲۵ سال توسط این حزب و اسلاف اسلامگرای آن اداره میشد) شکست خوردند.
با این وجود اردوغان سال گذشته با پیروزی دوباره در انتخابات ریاست جمهوری و به دست آوردن اکثریت پارلمانی به کمک متحدان ملیگرا، توانست قدرت خود را در کشور تحکیم ببخشد.
آخرین نظرسنجیها حاکی از آن است که اکرم اماماوغلو و رقیب اصلیاش یعنی مراد کوروم از حزب «عدالت و توسعه» رقابت تنگاتنگی در شهر ۱۶ میلیون نفری استانبول دارند.
در این میان رجب طیب اردوغان نیز سکوت نکرده و در سخنرانیهایش تاکید میکند که ترکها برای دفاع از خود در برابر دشمنان، باید به حزب «عدالت و توسعه» رأی دهند.
او روز دوشنبه در جریان نشستی در استان توقات واقع در شمال این کشور نیز گفت: «کسانی که نمیتوانند قدرت فزاینده ترکیه در منطقه و جهان یا موضع اصولی و منصفانه آن را درک کنند، در حال حاضر در کمین نشستند».
مورات یتکین، تحلیلگر سیاسی، با اشاره به پیروزی اپوزیسیون در انتخابات محلی سال ۲۰۱۹ استانبول، به رویترز میگوید: «شکست اردوغان و حزب عدالت و توسعه در انتخابات ۲۰۱۹ استانبول، ضربهای بزرگ و خدشهای برای اعتبار اردوغان بود. زیرا تا آن زمان او خود را شکستناپذیر میدانست. بویژه آنکه پیروزی او در این انتخابات به آن معنی است که اردوغان میتواند قدرت خود را به ادارات محلی نیز گسترش دهد.»
امیدی برای احیای مخالفان؟
برک اسن، تحلیلگر سیاسی از دانشگاه سابانچی نیز معتقد است که پیروزی دوباره اکرم اماماوغلو در انتخابات پیشرو باعث احیای مخالفان خواهد شد.
او میگوید: «اگر نامزد مخالف دولت بتواند در استانبول پیروز شود، دستکم حزب اصلی مخالف اردوغان میتواند قدرت کافی برای را به چالش کشیدن او در سالهای آینده به دست آورد.»
به نظر میرسد که اماماوغلو نیز همین هدف را دنبال میکند. او در یکی از سخنرانیهایش خطاب به جوانان ترک در استانبول گفت: «سرنوشت ترکیه در دستان شماست. شما میتوانید با یک رای آنچه را که در ترکیه اشتباه است تغییر دهید.»
با این وجود این انتخابات در حالی برگزار میشود که به گفته منتقدان دولت، اردوغان مخالفتها را خفه کرده، حقوق بشر را از بین برده و قوه قضائیه و دیگر نهادهای دولتی را تحت سیطره خود قرار داده است.
رسانه های طرفدار دولت نیز بطور کامل به پوشش تجمعات روزانه اردوغان میپردازند و پوشش فعالیتهای تبلیغاتی مخالفان را بسیار محدود کردهاند.
به همین دلیل برک اسن معتقد است که در حال حاضر «زمین بازی به نفع اتحاد حاکم، کج شده است» و اینکه اماماوغلو اساساً بهتنهایی میجنگد.
دردسرهای حزب اسلامگرای «رفاه نوین»
اردوغان با یک چالش کوچک نیز روبروست و آنهم افزایش حمایتها از حزب تازه تاسیس و اسلامگرای «رفاه نوین» به دلیل موضع تند این حزب علیه اسرائیل در جریان جنگ غزه همچنین نارضایتی از مدیریت اقتصادی حزب عدالت و توسعه است.
اگرچه لفاظیهای اردوغان علیه اسرائیل تند بوده، اما آنکارا همچنان روابط تجاری خود را با اسرائیل حفظ کرده است که انتقاد حزب «رفاه نوین» را برانگیخته و باعث خشم ترکهایی شده که میخواهند دولت در حمایت از فلسطینیان فعالتر عمل کند.
مهمت آلتینوز، معاون این حزب نیز خواستار تحریم تجاری اسرائیل است و به رویترز میگوید: «اگر ما یعنی "حزب رفاه نوین" در قدرت بودیم، اسرائیل نمیتوانست به غزه حمله کند.»
نظرسنجیها نیز نشان میدهد که حمایت از حزب رفاه در آستانه این انتخابات ممکن است تا دو برابر افزایش یابد و به حدود ۵ درصد برسد؛ آرایی که میتوانست پیش از این به حزب «عدالت و توسعه» برسد.
مورات یتکین، تحلیلگر سیاسی، درباره این حزب نیز میگوید: «آنها موضعی رادیکالتر و کاملا ضد اسرائیلی دارند و این باعث محبوبیتشان در میان اسلام گرایان رادیکال شده است.»
نامزد جدیدی برای انتخابات ریاست جمهوری؟
بر اساس نظرسنجیها، توان اردوغان برای به دست آوردن کنترل مجدد بر استانبول به نظر رای دهندگان کُرد نیز بستگی دارد که انتظار میرود بسیاری از آنها وفاداری به حزب «عدالت و توسعه» را کنار بگذارند و از امام اوغلو حمایت کنند.
عملکرد اقتصادی دولت نیز بر این انتخابات تاثیرگذار است. ترکها سالهاست که با افزایش شدید قیمتها دست و پنجه نرم میکنند و تورم سالانه هنوز نزدیک به ۷۰ درصد است.
اما در کنار نگرانیهای اقتصادی که در سراسر ترکیه دیده میشود و احتمالا بر نتایج در تمام انتخابات محلی تاثیر خواهد گذاشت؛ توجهها بطور ویژه به سمت استانبول و سرنوشت سیاسی اکرم اماماوغلو است.
مهمت علی کولات، رئیس مرکز تحقیقات اجتماعی MAK میگوید: «اگر اماماوغلو در این انتخابات شکست بخورد، افسانه او نیز با مشکل بزرگی روبرو خواهد شد. اما پیروزی برای او احتمالا همه چیز را تغییر خواهد داد و اماماوغلو به بازیگر مهمی در سیاست ترکیه برای ۲۰ سال آینده تبدیل خواهد شد و به احتمال زیاد در انتخابات ریاست جمهوری آینده نیز نامزد میشود.»