Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «احضار کطولحو» نوشته هاروارد فیلیپس لاوکرفت به‌تازگی با ترجمه پیمان اسماعیلیان توسط نشر پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد. این کتاب که در مجموعه «کلاسیک‌های خواندنی» این ناشر چاپ شده، گزیده‌داستان‌هایی از این نویسنده را با انتخاب و بازگردانی اسماعیلیان در بر می‌گیرد.

نشان بارز نوشته‌ها و داستان‌های هاروارد فیلیپس لاوکرفت، وحشت کیهانی است؛ این احساس که حیات روزمره چیزی جز پوسته‌ای نازک و پوشاننده واقعیتی چنان بیگانه و هولناک و مطلق است که در مقایسه موجب هلاک یا ویرانی عقل هر فرد عادی خواهد شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مضامین اصلی در قصه‌های این نویسنده را می‌توان در این عناوین خلاصه کرد: - ضد انسان‌مرکزانگاری و انسان‌گریزی عام - مجذوبیت تام به امعا و احشا و گرایش خاص به توصیف مواد نیمه‌ژلاتینی و لیزابه‌ای - سبک نگارش قدیمی - درماندگی و ناامیدی قهرمانان داستان و در صورت پیروزی، تنها دادن تلفات و هزینه‌های سنگین و به طور موقت - پرسش‌های بی‌پاسخ و عدم درک واقعیت - شکنندگی و آسیب‌پذیری عقلی قهرمانان در قبال پدیده‌ها.

این نویسنده در سال ۱۸۹۰ در پراویدنس رود آیلند متولد شد و همواره حس می‌کرد فرزند زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کند، نیست. او در سال ۱۹۳۷ در سن ۴۶ سالگی درگذشت. لاوکرفت به شدت تحت تأثیر داستان‌های ادگار آلن‌پو بود که سبکش در بسیاری از داستان‌های لاوکرفت دیده می‌شود.

هرکدام از داستان‌های کتاب «احضار کطولحو»، پیش از متن‌شان یک مقدمه کوتاه دارند که درباره تاریخچه پیدایش آن‌هاست. عناوین داستان‌های چاپ‌شده در این کتاب به این ترتیب است: دعجون، وحشت در کمین، رنگی از فضا، سلفیس، خرموش‌های دیوار، نیارلات‌هوتپ، ظلمت‌نشین، احضار کطولحو، موسیقی اریک‌زان، غریبه، موجود پشت درگاه.

داستان‌های این کتاب و آثاری که این نویسنده نوشته، به‌عنوان اسرارآمیزترین و مخوف‌ترین جهان‌ها شناخته می‌شوند.

در قسمتی از داستان «احضار کطولحو» از این کتاب می‌خوانیم:

بالای تمام این حروف هیروگلیفی، تصویری آشکارا با نیت نگاره‌ای قرار داشت، هرچند که اجرای امپرسیونیستی آن نگاره اجازه درک روشنی از ماهیتش را از بیننده سلب می‌کرد. به نظر می‌رسید تصویر نوعی هیولا باشد، یا شاید نمادی از یک هیولا که تصورش تنها از پنداره‌های ذهنی بیمار برمی‌آمد. اگر بگویم از دید قوه تخیل به نسبت سرشارم تصویری همزمان از یک اختاپوس، یک اژدها و یک کاریکاتور از انسان بود، در حق آن موجود خیانتی روا نکرده‌ام. سری گوشتی و شاخک‌دار بنشسته بر بدنی غریب و فلس‌دار با بال‌هایی ابتدایی؛ اما آنچه ترسناکش می‌ساخت نمای کلی تصویر بود. در پس‌زمینه هیولا نیز نوعی بنای غول‌آسا به چشم می‌خورد.

نوشته‌های همراه این شیء غریب، صرف‌نظر از بریده‌های جراید، مربوط به آخرین و جدیدترین مکتوبات پروفسور می‌شد؛ و فاقد هرگونه تظاهر و خودنمایی در سبک ادبی بود. آنچه به عنوان سند اصلی قابل شناسایی بود عنوان «کیش کطولحو» داشت و حروفش را با دقت و تفکیک کامل یادداشت کرده بود که موجب خطای قرائتی در چنان واژه ناشناخته‌ای نشود. دست‌نوشته به دو بخش مجزا تقسیم شده بود، عنوان بخش اول این بود: «۱۹۲۵ - رویاسازی‌های اچ. اِی. ویلکاکس، شماره ۷ خیابان تامس، پراویدنس، ر.آ» و بخش دوم: «روایت بازرس جان آر. لگراس به نشانی شماره ۱۲۱ خیابان باین‌ویل، نیو اورلینز، لوئیزیانا در سال ۱۹۰۸ ای. ای. س. ملاقات - یادداشت‌های مربوطه و حساب پروفسور وب». باقی دست‌نوشته‌ها همگی یادداشت‌هایی مختصر بودند، برخی روایت رویاهای غریب افراد مختلف، و برخی نقل‌قول‌هایی از کتب عرفانی و مجلات (به ویژه اثر اسکالت - الیوت، آتلانتیس و لموریای گمشده)، و باقی اظهاراتی در باب انجمن‌های سرّی بسیار دیرپا و کیش‌های پنهانی با ارجاعاتی به متون مرجع اسطوره‌شناسی مانند ترکه زرین اثر فریبزر و کیش ساحرگان در اروپای غربی اثر دوشیزه ماری. بریده‌های جراید نیز مختص بیماری‌های روانی حاد و ضلالت‌ها و شیدایی‌های دسته‌جمعی در بهار ۱۹۲۵ بود.

نیمه نخست سند اصلی داستانی بس غریب را بازگو می‌کرد. برحسب ظاهر در روز نخست مارس ۱۹۲۵ جوانی سیه‌چرده با ظاهری عصبی و هیجان‌زده همراه با همان کتیبه گِلی که در آن هنگام هنوز کاملاً خیس و تازه نشان می‌داد نزد پروفسور می‌آید...

این کتاب با ۳۸۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 4572250 صادق وفایی

منبع: مهر

کلیدواژه: نشر پیدایش ترجمه ادبیات جهان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۷۴۱۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان شغل ۵۰۰ ساله با ۳۳ چشمه مهارت

همشهری آنلاین- حمیدرضا رسولی:دلاکی را می‌توان در فهرست شغل‌هایی قرار داد که پیشینه چند صد ساله دارد. برخی پژوهشگران بر این باورند که دلاک‌ها از دوره صفویه که حمام‌های عمومی یکی پس از دیگری در جغرافیای آن زمان تهران ساخته شد کارشان را شروع کردند و آرام‌آرام دایره فعالیت‌شان گسترده‌تر شد و به خارج از حمام‌های عمومی رسید.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

نصرالله حدادی، پژوهشگر و تهران‌شناس، درباره پیشینه تاریخی دلاکی در تهران می‌گوید: «پیدایش حمام در ایران سابقه چندهزارساله دارد. ایرانیان باستان به این نتیجه رسیده بودند که پوست بدن انسان بعد از چند روز غشای مرده پیدا می‌کند و باید از بدن زدوده شود. ساخت حمام در تهران سابقه کمتری دارد و به عصر صفوی برمی‌گردد؛ کما اینکه حمام خانم یا حمام قبله در همان دوره تاریخی در تهران ساخته شده و شغل دلاکی پدید آمده است. بنابراین، می‌توانیم بگوییم دلاکی در تهران حدود ۵۰۰ سال قدمت دارد.»

دلاک‌ها از دوره صفویه تا چند دهه قبل که کسب و کارشان رونق نسبی داشت، افرادی همه‌فن‌حریف بودند که علاوه بر مشت و مال، گاهی کار شکسته‌بندی، کوتاه کردن مو، کشیدن دندان و حجامت را هم انجام می‌دادند و لابه‌لای کارشان مردم را از اخبار و وقایع روز هم آگاه می‌کردند. به عبارتی، دلاک‌ها افرادی بودند که کارشان به تخصص نیاز نداشت و با روش‌های کاملاً سنتی در این صنف فعالیت می‌کردند.

حدادی می‌گوید: «کتاب «فرهنگواره گرمابه»، نوشته علیرضا لطفی و حسین مسجدی مرجع مناسبی برای پی بردن به سابقه و فوت و فن کار دلاک‌ها در تهران قدیم است. این کتاب از دریچه نگاه سیاحان مشهور اروپایی این شغل را بررسی کرده که خواندن آن خالی از لطف نیست. ‌ هانری رنه دالمانی، سیاح معروف فرانسوی، که در دوره حکومت قاجار به تهران آمده بود در بخشی از سفرنامه‌اش به این نکته اشاره کرده که اصلی‌ترین کار دلاک‌ها، کیسه‌کشی و مشت و مال بوده اما کارهایی مثل حجامت، زالو انداختن، رگ‌زنی، سرتراشی و ریش‌تراشی، ختنه نوزادان پسر، مداوای شکستگی‌ها و دررفتگی‌های استخوان، دندان کشیدن و جا انداختن ناف را هم که برخی اطبا از انجام آن امتناع می‌کردند، برعهده می‌گرفتند.»

شغل دلاکی در انحصار مردان نبوده و زنان دلاک هم در حمام‌های زنانه گوش دختران را سوراخ می‌کردند. حدادی معتقد است دلاک‌ها بنا به دلایلی در فرهنگ عامه مردم افراد محترمی بودند: «آنطور که سیاحان اروپایی روایت کرده‌اند، دلاک‌های تهرانی مسئولیت‌های مهمی از جمله دلالت ازدواج هم داشته‌اند که از نگاه عموم مهم جلوه می‌کرد. آنها بین خودشان زبانی رمزگذاری‌شده داشتند و دو فرد دلاک، گاهی که می‌خواستند کسی متوجه گفت‌وگوهایشان نشود، به زبان مخصوص خودشان صحبت می‌کردند. این اطلاعاتی است که سیاحان مختلف به ما می‌دهند و در کتاب فرهنگواره گرمابه به آن اشاره شده است. جیمز موریه، دیپلمات و نویسنده بریتانیایی، در بخش دیگری از همین کتاب به نقل از حاجی‌بابا، یکی از مشهورترین دلاک‌های ایرانی، روایت کرده که در ۳۳ چشمه دلاکی استاد بود که منظور همان ۳۳ عملی است که دلاک‌ها در شهرهای مختلف انجام می‌دادند و آرام‌آرام به تهران هم رسیده بود.»

کد خبر 843763 برچسب‌ها تهران قدیم همشهری محله تهران

دیگر خبرها

  • «رئالیست‌ها» وارد بازار نشر شدند
  • انتشار شماره پنجم سمرقند با ویژه‌نامه تاریخ و فرهنگ «بخارا»
  • کتاب های عجیب و غول پیکر یک کشیش! (+عکس)
  • داستان شغل ۵۰۰ ساله دلاکی با ۳۳ مهارت؛ مشهورترین دلاک ایرانی که بود؟
  • آموزش نویسندگی خلاق با این کتاب
  • «تاریخ طب در ایران» بررسی می‌شود
  • «عالیجناب بو» اثر جدید محمدرضا یوسفی منتشر شد
  • کتاب «سه چهارده» رونمایی شد
  • داستان شغل ۵۰۰ ساله با ۳۳ چشمه مهارت
  • «تاریخ طب در ایران» معرفی و بررسی می‌شود