فراز و فرود ملی شدن نفت ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۷۶۳۶۲
کرمان - ایرنا - نهضت و مبارزات مردم ایران برای ملی شدن صنعت نفت با حمایت جناح های ملی و مذهبی سرانجام در روز 29 اسفندماه 29 به بار نشست و در این تاریخ قانون ملی شدن نفت به تصویب رسید و دست بیگانگان از منافع ملی کشور کوتاه شد.
به گزارش ایرنا، مظفرالدینشاه قاجار در سال 1280 هجری شمسی قراردادی با شخصی بریتانیایی به نام ویلیام ناکس دارسی منعقد کرد که به قرارداد دارسی معروف شد و بر اساس این قرارداد، ویلیام دارسی امتیاز انحصاری اکتشاف و استخراج نفت در جنوب ایران را به دست آورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این فرد با حفاری در مسجد سلیمان پس از هفت سال به نفت رسید و برای استخراج نخستین چاه نفت ایران را در این منطقه احداث کرد.
دولت انگلستان نیز با خرید سهام نفت دارسی و سود سرشار از منابع نفتی ایران به یکی از قدرت های بی رقیب در حوزه برداشت از منابع نفتی کشور تبدیل شد و برای سود بیشتر از ورود دیگر کشورها به این منطقه جلوگیری می کرد.
همین امر به سرعت موجب شد که بر مردم و مسئولان آن روزگار روشن شود که قرارداد دارسی به گونه ای غارت ملت محسوب می شود و نمی تواند منافع ملی ایران را تامین کند.
در سال 1312 شمسی تصمیم به پایان دادن بر قرارداد دارسی گرفته شد و رضاشاه با مذاکره با سر جان کدمن، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس، و رجینالد هوار سفیر بریتانیا در ایران تصمیم به انعقاد قرارداد 1933 گرفت و دولت و مجلس شورای ملی هم آن را تصویب کردند که بر اساس این قرارداد به مدت 60 سال شرکت نفت ایران و انگلستان فعالیت های اکتشافی، استخراجی و فروش منابع نفتی ایران را بدون هیچ منعی به ارائه عملکرد به دولت ایران، ادامه می دادند.
پس از استعفای رضاشاه در 20 شهریور و ورود نیروهای متفقین به خاک ایران، نخستین انتقادها توسط محمد مصدق و مجلس شورای ملی چهاردهم بر قرارداد 1933 وارد شد.
پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، توسط انگلستان و شوروی سابق و پس از آن کشور آمریکا، رقابت استعمارگران بر سر غارت منافع و منابع نفتی ایران افزایش یافت.
قوام نخست وزیر وقت ایران با عقد قراردادی بین دولت ایران و سفیر شوروی، نیروهای شوروی را ظرف یک ماه و نیم موظف به ترک خاک ایران کرد و بر این اساس بنا شد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی ایجاد شود.
در روز 30 مهرماه سال 26 شمسی، نمایندگان مجلس شورای ملی ماده ای را با هدف منتفی شدن قرارداد نفت ایران و شوروی تصویب کردند که در آن دادن هرگونه امتیازی به خارجی ها ممنوع شد و دولت را برای احقاق حقوق ملت ایران از نفت جنوب مکلف می کرد که این ماده موجب نارضایتی دولت های شوروی و انگلستان شد.
در شهریور 1320 کارگران نفت جنوب ایران به مبارزه در راستای کوتاه شدن دست استعمارگران از منابع نفتی کشورمان پرداختند و اعتصاب عمومی کردند و در 23 تیرماه سال 1325 تعداد زیادی از این کارگران جان خود را از دست دادند اما خللی در اراده مردم برای ملی شدن صنعت نفت به وجود نیامد.
همزمان با این اعتراضات گسترده بخشی از نمایندگان مجلس شورای ملی، فعالان ملی گرا، مذهبیون و مردم ایران نیز دست به اعتراض زدند و انگلیسی ها برای حفظ امتیازات انحصاری خود در نفت مجبور به اقداماتی شدند که مهمترین آن قرارداد گس گلشائیان بود که مجلس شورای ملی آن را رد کرد.
پس از آن کمیسیون نفت مجلس شورای ملی طرح ملی شدن صنعت نفت ایران را پیشنهاد کرد که مورد توجه نمایندگان قرار گرفت.
فعالیت های سیاسی پس از شهریور 1320 و توجه عمومی به ملی شدن نفت با هدایت محمد مصدق به نهضت ملی شدن نفت معروف شد و در این شرایط فشارها از سوی محافل داخلی و دولت انگلستان افزایش یافت و با استقرار ناوهای این کشور در خلیج فارس شکل نظامی به خود گرفت اما در چنین شرایطی کارگران نفت با اعتصاب های خود از مصدق حمایت کردند.
اقلیت مجلس شورای ملی و مصدق در سال 1329 به رویارویی با نخست وزیر وقت رزم آرا که قصد صلح با انگلستان در جریان نفت را داشت، پرداختند و در روز 16 اسفند رزم آرا به قتل رسید که در مورد قتل وی روایت های مختلفی وجود دارد.
در روز 17 اسفندماه سال 1329 با امضای تمامی اعضای کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت به تصویب رسید و در روز 24 اسفندماه سال 1329 در مجلس شورای ملی نیز تصویب شد.
مجلس سنا هم در روز 29 اسفندماه سال 1329 پیشنهاد ملی شدن نفت ایران را تصویب کرد که به قانون تبدیل شد و این روز به عنوان روز ملی شدن صنعت نفت ایران در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت شد.
پاییز و زمستان 1329 اوج نهضت ملی شدن نفت ایران بود که با دیدار آیت الله کاشانی و محمد مصدق در آبان ماه توافقی اصولی برای تشدید جنبش ملی شدن نفت شکل گرفت که با همکاری و هماهنگی جناح های ملی و مذهبی هدایت می شد.
این جنبش به جایی رسید که آیت الله کاشانی با ایراد سخنانی در جمع مردم از مطبوعات مبارز و مبارزه طلبی در راستای ملی شدن نفت ایران را واجب شرعی اعلام کرد و از مردم خواست تا پیروزی نهایی ایستادگی کنند.
گرچه در کودتای سیاه محمد مصدق رهبر جنبش و نضهت ملی شدن نفت خانه نشین و تبعید شد ولی ملی شدن نفت ایران نمونه ای از همکاری و هم افزایی بین مردم، نمایندگان مجلس شورای ملی و مذهبیون کشور بود که در راس آنان با حمایت همه جانبه محمد مصدق(رهبر جنبش) و آیت الله کاشانی و به نفع ملت ایران به سرانجام رسید و برکات و نفع آن تا به امروز نصیب ملت ایران شده است.
در تقویم رسمی کشور 29اسفندماه بنام این رویداد ملی یعنی ملی شدن صنعت نفت نامگذاری شده است.
7420/ 5054
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي ملي شدن نفت محمد مصدق ايران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۷۶۳۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ لیستها در مرحله دوم انتخابات مجلس دوازدهم
چیدمان سیاسی مجلس دوازدهم در تعریف اینکه ذائقه این مجلس به کدام جریان سیاسی نزدیک است، اگر نگوییم پیش از انتخابات (به دلیل ردصلاحیت گسترده و نبود کاندیداهای اصلاحطلب در عرصه رقابت) مشخص شده بود با اعلام نتایج آرا و مشخص شدن ۲۴۵ رایآورنده دوراول آن و سنگینی وزنه اصولگرایان، آن هم از طیف تندرو عیان شد.
به گزارش هم میهن، با توجه به میزان پایین حضور میانه روها و اصلاحطلبان در این انتخابات و کاهش مشارکت مردم که راز موفقیت اصلاحطلبان در ادوار مختلف بود، رقابت درونجریانی منجر به آن شده که اگر بحثی در محافل سیاسی حول این مجلس شکل بگیرد، در راستای آن باشد که کدام لیست بیشترین آرا را داشتهاند و بر همین اساس دور دوم انتخابات برای به دست آوردن اکثریت مجلس آینده و دست برتری جریانهای درون اصولگرایی حائز اهمیت است.
بر همین اساس در کنار آماری که از نتایج لیستهای مختلف اصولگرایی مطرح است، آنها که در دور دوم رقابت میکنند نیز حائز اهمیت است (مرحله دوم انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در ۲۲ حوزه با رقابت برای ۴۵ کرسی از ۲۹۰ کرسی مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد.)
براساس نتایج اعلامشده در سراسر کشور ۹۳ نفر از لیست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) و پایداری در دور اول انتخابات به مجلس راه یافتند که از این تعداد ۴۴ نفر گزینههای اختصاصی شانا بودند. شورای وحدت هم در بیانیهای اعلام کرد ۹۰ نفر از نامزدهای مورد حمایت این شورا در سراسر کشور به مجلس راه پیدا کردهاند که ۶۰ نفر از آنها نامزد اختصاصی این جریان بودند.
جبهه شریان (شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی) نیز اعلام کرده است که در استانها موفق شده ۷۳ نفر از گزینههای خود را به مجلس بفرستد و «ائتلاف نیروهای مردمی انقلاب اسلامی» موسوم به (اُمنا) نیز با توجه به اینکه اعلام کرده بود غیر از تهران در هیچیک از حوزههای انتخابیه لیست ندارد، در دور اول انتخابات در تهران توانسته است که هفت نفر از لیستش را به مجلس بفرستد.
کاندیداهای میانهرو و اصلاحطلبانی که به نوعی مورد حمایت تعداد اندکی از احزاب میانهرو از جمله کارگزاران، ندای ایرانیان، اعتماد ملی و اعتدال و توسعه و البته در برخی حوزههای انتخابیه لیست «ائتلاف بزرگ فرهنگیان» یا با عنوان «مستقل» وارد رقابت شده بودند، در مجموع ۴۰ کرسی را به خود اختصاص دادند.
«جبهه صبح ایران» که چندی قبل از انتخابات ۱۱ اسفند با رهبری رائفیپور و سعید محمد شکل گرفت نیز اعلام کرده ۳۵ نفر از کاندیداهایشان وارد مجلس شدهاند.
بر این اساس ۱۸ درصد ورودیها اختصاصی شانا، ۱۵/۱ درصد اختصاصی مستقل و بیش از ۱۱ درصد اصلاحطلب و میانهرو، ۱۱ درصد اصولگرایان بدون لیست، ۶/۱ درصد اختصاصی اُمنا و شریان، ۴/۵ درصد اختصاصی صبح ایران، ۰/۸ درصد اختصاصی شورای وحدت و در نهایت مشترک اصولگرایان بین سه لیست ۳/۲۶ درصد است.
تحلیل محتوای جدولعملاً جریانهای حاضر در مجلس اصولگرا برای دستیابی به اکثریت مطلق باید منتظر نتایج انتخابات دور دوم باشند. مثلاً از ۲۳ گزینه لیست صبح ایران که در دور دوم حضور دارند فقط ۵ کاندیدایشان اختصاصی است و در این بین ۴ گزینه با لیست شورای وحدت، دو گزینه با شورای ۲ ائتلاف و ۱۵ گزینه با لیست امنا و شریان مشترک است.
از ۳۹ گزینه لیست شورای ائتلاف، ۱۹ گزینه اختصاصی و بقیه با سایر لیستها مشترک است.
در این بین شریان از میان ۱۶ کاندیدای حاضر در دور دوم ۳ کاندیدای اختصاصی، شورای وحدت هم از ۱۸ کاندیدا ۵ کاندیدای اختصاصی و اُمنا هم با ۱۵ کاندیدای حاضر فقط ۵ کاندیدای اختصاصی دارد و در اغلب موارد گزینههای آن با لیست «صبح ایران» یکی است.
بر این اساس آنچه از این جدول به دست میآید این است که دست بالا بیشتر در اختیار شورای ائتلاف و البته در اشتراک با سایر لیستهای اصولگرا است.
در این فهرست چهرههای باسابقهای حضور دارند؛ عبدالرضا مصری با سابقه نایب رئیسی مجلس، محمدحسین فرهنگی با سابقه نایبرئیسی کمیسیونهای قضایی و برنامه و بودجه، علیرضا منادی با سابقه ریاست کمیسیون آموزش و تحقیقات، محمدرضا میرتاجالدینی با سابقه عضویت در هیئترئیسه مجلس هشتم و ابراهیم عزیزی با سابقه نایب رئیسی کمیسیون امنیت ملی از جمله چهرههایی هستند که نتوانستهاند در دور اول حضور خود در مجلس را قطعی کنند و حالا باید برای تعیین تکلیف وضعیت خود چشم انتظار آمدن دوباره مردم پای صندوقهای رای بنشینند.
به این لیست میتوان چهرههایی همچون رضا صدیقی، سیدمرتضی حسینی و احمد بیگدلی را نیز افزود. چهرههایی که پیش از این توانسته بودند نظر مردم را برای حضور در مجلس جلب کنند، اما وضعیتشان برای حضور در مجلس دوازدهم هنوز مشخص نشده است.
مجلس دوازدهم و آینده موقعیت مجلسبا توجه به این چهرهها و این افراد احتمالاً آنچه در مجلس دوازدهم در قبال فراکسیونها اتفاق بیفتد همان سخنان سیدحسین نقویحسینی است که «پشم» یعنی پایداری، شریان، مصاف با توجه به ائتلاف شانا و پایداری شکل میگیرد و عملاً دست بالا را سه جریان تندرو زیرمجموعه پایداری اولیه (پایداری فعلی و شریان) و مصاف هم که به رهبری رائفیپور و با عنوان لیست «صبح ایران» در انتخابات حضور داشتند.
البته این لیست اطلاعات دیگری را هم به ما میدهد؛ اگرچه اطلاعی از واجدین شرایط رایدهی به تفکیک شهرستانها وجود ندارد، اما نسبت آرای آنها که به دور دوم رفتهاند، نسبت به شرکتکنندگان در انتخابات در حوزه انتخابیه هم رقمی است که موجب نگرانی نسبت به آینده ایران میشود.
آماری که بیانگر آن است که دیگر مردم حساسیت لازم را به انتخابات ندارند و در کنار کاهش چشمگیر مشارکت چنان آرای پراکندهای را به صندوق ریختهاند که رقبای دور دوم در جایگاه حداقلی نمایندگی قرار دارند و مهمتر آن است که در این انتخابات براساس قانون تفاوت آرا حتی به میزان یک رای هم برنده را مشخص میکند و کاهش مشارکت و عدم حضور حتی به اندازه دوره اول که میتواند انتخابات را به دور دوم بکشد هم جایگاهی ندارد.
ما در مجلس دوازدهم با نمایندگان اقلیت مردم روبهرو خواهیم بود و همین ضربه ای بر شأن و موقعیت مجلس خواهد بود.