رد پای مقامات غربی در حمله تروریستی نیوزیلند +عکس
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۷۶۶۵۴
اگر رد حملات متعصبانه علیه مسلمانان در سراسر جهان را بگیریم، به گروهها و احزاب راستگرای اروپایی میرسیم که مانیفست نژاپرستانه آنها توسط سردمداران و مقامات دولتی این کشورها تبلیغ و ترویج شده است.
به گزارش مشرق، «علت واقعی خونریزی در خیابانهای نیوزیلند برنامه مهاجرتی است که به مسلمانان دیوانه اجازه میدهد به نیوزیلند مهاجرت کنند».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بامداد جمعه ۲۴ اسفند به وقت تهران (ظهر جمعه به وقت محلی) بود که رسانههای نیوزیلندی از حمله یک استرالیایی تا دندان مسلح به نمازگزاران جمعه در مسجد «النور» در شهر «کرایستچرچ» خبر دادند. درپی این حمله تروریستی حداقل ۵۰ مسلمان به شهادت رسیده و حدود ۳۰ نفر نیز مجروح شدند که حال بعضی از آنها در حال حاضر وخیم گزارش میشود.
بیشتر بخوانید:
یادداشتی اردوغان درباره حمله تروریستی نیوزیلند صهیونیستها در حادثه تروریستی نیوزیلند دست داشتندبعد از بررسیهای اولیه مشخص شد که تروریستِ مهاجم به مسجد، «برنتون تارانت» نام داشته و از قضا یک سفیدپوست نژادپرست نیز هست. تارانت که در مانیفِست ۷۳ صفحهایاش، هدف خود از کشتار مسلمانان بیگناه را «ممانعت از افزایش مهاجرتها به اروپا!» اعلام کرده، از لحظه تیراندازی به نمازگزاران فیلمبرداری و بهصورت زنده در رسانههای جمعی پخش کرد. وی حتی روی تسلیحات (شامل دو قبضه مسلسل نیمه اتوماتیک، یک قبضه شاتگان، یک نارنجک) و خشابهای خود با قلم سفید، نام فرماندهان ارتشهای مختلف اروپایی که همگی در جنگهای تاریخی با مسلمانان شرکت داشتهاند را نوشته بود.
فریزر آنینگ اما با حمایت تلویحی از بیانیه نژادپرستانه تروریست هموطن خود، مدعی شد: «بگذارید شفاف باشیم، درحالیکه مسلمانها امروز قربانی شدند، اما معمولا آنها خودشان مجرم هستند. در سراسر جهان مسلمانان به اسم اعتقاداتشان مردم را میکشند. واقعیت این است که اسلام مانند ادیان دیگر نیست؛ این مذهبی است که هم ردیف فاشیسم است. آنها مردم را میکشند و به خاطر اعتقاداتشان خودشان را سرزنش نمیکنند».
این اولین باری نیست که سیاسیون و دولتمردان غربی ضمن حمایت از تفکرات اسلامهراسانه و نفرتپراکنی علیه پیروان یک آیین توحیدی الهی، بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم حملات و جرائم متعصبانه علیه مسلمانان را تشویق کردهاند. در این گزارش به پیشینه و ارتباط مواضع احزاب و سیاستمداران راستگرا در آمریکا و اروپا با افزایش اسلامستیزی در این کشورها میپردازیم.
*******
اسلامهراسی را میتوان مؤلفه اساسی و مشترک راستگرایان اروپایی و آمریکایی در نظر گرفت، اما این تفکر، کارکرد ثانویهای نیز برای این دسته از سیاسیون داشته است؛ سکوی پرش افرادی مانند «دونالد ترامپ»، «سباستین کورتس»، «ویکتور اُربان» و دیگران به بالاترین جایگاه اجرایی. آنها همچنین از مفاهیم مخفی درپس این واژه استفاده کردهاند تا خود را از راستگرایان تندرو که با برچسبهایی مانند «نژادپرست» یا «ضد یهودی» شناخته میشوند، فاصله دهند. احزاب راستگرای غربی، با سرهمکردن تهدیدات خیالی از دین اسلام، سعی میکنند حمایت گروهی از جامعه را بهدست آورند که گمان میکنند درپی جهانیشدن و افزایش مهاجرتها، هویت ملیشان به خطر افتاده است.
این حزبها در کشورهای مختلف اروپایی همچنین با قرار دادن مقابله با گسترش اسلام در اروپا در جمع برنامهها و دستورکار خود، مفهومی تحت نام «دشمن مشترک» ایجاد کرده تا بتوانند با یکدیگر متحد شده و ایدئولوژیهای ملیگرایانه را ترویج کنند. البته اقدامات گروههای تروریستی مختلف مانند داعش، القاعده، بوکوحرام و ... (که همگی ساخته سیاستهای سلطهجویانه و هژمونیطلبانه ایالات متحده هستند) از جمله اجرای عملیاتهای کشتار در شهرهایی مانند برلین، پاریس و استانبول، بهانه مضاعفی به سران راستگرایان در اروپا داد تا بر فشار اظهارات ضد اسلامی خود بیافزایند.
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکانطقهای آتشین و نژادپرستانه ترامپ (چه در زمان کارزار انتخابات و چه در زمان حضور در کاخ سفید) علیه مسلمانان، پیشرانه جدیدی به اسلامستیزان در ایالات متحده ارائه کرد تا به جرائم متعصبانه و نفرتپراکنی بپردازند. بعد از اینکه ترامپ ماجرای اعدام نیروهای مقاومت فیلیپینی مسلمان بهدست نظامیان ایالات متحده توسط گلولههای آغشته به خون خوک را مجددا به یاد افکار عمومی آورد، خلافکاران و اراذل و اوباش آمریکایی با استفاده از لاشه و جمجمههای خوک به مساجد این کشور در ایالتهای مختلف از جمله فیلادلفیا و اوکلاهوما حمله کردند.
روزنامه «واشنگتنپست» سال گذشته در گزارشی لیستی از اظهارات ضد اسلامی ترامپ در زمان کارزارهای انتخاباتی او تهیه کرد که بخشی از آن بدین شرح است:
۳۰ سپتامبر ۲۰۱۵/ ترامپب متعهد شد که آوارگان مسلمان را از آمریکا بیرون خواهد راند. ۲۱ اکتبر ۲۰۱۵/ وی اعلام کرد که به بستن مساجد در آمریکا فکر میکند. ۳۰ نوامبر ۲۰۱۵/ ترامپ گفت که مسلمانان آمریکا را دوست ندارند. ۶ دسامبر ۲۰۱۵/ ترامپ: زمانی که میبینی افرادی از مساجد خارج میشوند و در چشمانشان کینه و مرگ دیده میشود، باید کاری کرد. ۱۳ دسامبر ۲۰۱۵/ ترامپ در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز گفت که مسلمانان بیمار هستند. ۲۲ مارس ۲۰۱۶/ پس از انفجارهای بروکسل، ترامپ اعلام کرد که با مسلمانان مشکل دارد و خواستار نظارت بر مساجد شد. ۲۳ مارس ۲۰۱۶/ ترامپ: مسلمانان به آنان احترام نمیگذارند و باید بیش از این احترام بگذارند.ترامپ بعد از به دست گرفتن زمامداری کاخ سفید، با حرکت در بستر سیاستهای اسلامستیزانه، در فرمانی جنجالبرانگیز ورود اتباع چندین کشور مسلمان را ممنوع اعلام کرد و همچنین به بهانه نظارت داخلی، مسلمانانی که در آمریکا زندگی میکنند را مجبور کرد که خودشان را برای ثبت اطلاعات، به مراجع ذیربط معرفی کنند.
سباستین کورتس، صدراعظم اتریشاین سیاستمدار کم سنوسال اروپایی که علاوه بر رهبری حزب راستگرای خلق اتریش، تصدی وزارت امور خارجه این کشور را نیز برعهده داشته، در بروز دادن تفکرات ضد اسلامی از خود هیچ احتیاطی بهخرج نداده و حتی با سواری روی موج اسلامستیزی توانسته به صدارتاعظمی اتریش برسد. کورتس زمانی که وزیر خارجه اتریش بود طی سخنرانی در همایش روزنامه «کوریر» (۱ تیر ۹۶) با حمایت از برچیدن مهدکودکهای مخصوص مسلمانان در این کشور، گفته بود: «ما به آنها نیازی نداریم. هیچ مهدکودک اسلامی نباید (در اتریش) وجود داشته باشد».
کورتس بعد از اینکه ضدراعظم اتریش شد، رویکرد افراطی و اسلامستیزانه خود را ادامه داد و به بهانه مقابله با آنچه که «اسلام سیاسی و رادیکال» نامیده و همچنین ممانعت از تزریق منابع مالی خارجی به گروههای مسلمان در این کشور، دستور داد که هفت مسجد در اتریش تعطیل شده و حدود 60 روحانی مسلمان نیز اخراج شوند. گفته میشود وی این تصمیم را بعد از دیدن تصاویری از مراسم یادبود یکی از جنگهای صلیبی که در آن امپراطوری عثمانی شکست سختی را به ارتشهای متحد اروپاییها تحمیل کرد، گرفته است.
صدراعظم راستگرای اتریش همچنین طی همایشی در حمایت از صهیونیستها در وین به تاریخ ۳۰ آبان، با متهم کردن مهاجران مسلمان در اروپا به ترویج تفکرات ضد یهودی، ادعا کرده بود: «یک موج بزرگ مهاجران از کشورهای مسلمان میتواند مشکلات عدیدهای را مانند سوءتفاهم درباره اسرائیل یا عقاید ضد یهودی ایجاد کند، چیزی که ما اصلا نمیخواهیم در جوامع خود شاهد آن باشیم».
مارین لوپن، رهبر حزب جبهه ملی فرانسهلوپن که دارای یکی از عیانترین مواضع ضد اسلامی در جمع سیاسیون فرانسوی است، در زمان انتخابات ریاست جمهوری فرانسه (۲۰۱۷) به دور پایانی رقابت با «امانوئل ماکرون» کاندیدای مستقل میانهرو رسیده بود و همین مسئله نگرانیها از روی کارآمدن دولت راستگرا و نژادپرست در این کشور را افزایش داده بود. وی کسی است که در سال ۲۰۱۵ بهدلیل مقایسه کردن اقامه نماز مسلمانان در خیابانهای پاریس با اشغالگری نازیها، به اتهام نفرتپراکنی مذهبی دادگاهی شده بود.
این سیاستمدار راستگرای فرانسوی که به بهانه حمله تروریستی داعش به پاریس، «بنیادگرایی اسلامی» را خطری مرگبار برای این کشور توصیف کرد، در گفتمان سیاسی که برای ریاستجمهوری بر فرانسه ارائه کرده بود مواردی چون ممنوعیت نمایش عمومی نمادهای مذهبی مانند روسری و جرم اعلام کردن ذبح حلال دام را گنجانده بود.
لوپن همچنین عقیده داشت که برای مبارزه موثر با تروریسم، نه تنها باید از ترویج روش زندگی اسلامی توسط جوامع مسلمان در فرانسه جلوگیری کرد بلکه باید در این راه از روشهای سرکوبگرانه نیز بهره جست. وی در مصاحبهای با شبکه «بیبیسی» زمانی که از سوالهای ریزبینانه مجری عصبانی و کلافه شده بود گفت اعتقادات اسلامی ضدهویت فرانسوی است و باعث تولید هرچه بیشتر تروریسم در جهان میشود.
وی طی سخنرانیهای تبلیغاتی در جمع هوادارانش برای انتخابات ریاستجمهوری فرانسه، ضمن «اقلیت افراطی و تندرو» توصیف کردن مسلمانان این کشور، حتی با نحوه پوشش اسلامی هم مخالفت کرده و خواستار تقبیح حضور عمومی مسلمانان توسط دولتهای اروپایی شد. لوپن حتی پایش را فراتر از دیگر اسلامستیزان اروپایی گذاشته و تاکید کرد که باید تمام فرانسویهای مسلمان را سلب تابعیت کرده و از این کشور اخراج کنند.
نایجل فاراژ، رهبر پیشین و موسس حزب مستقل بریتانیافاراژ که از عاملان اصلی پیشبرد طرح برگزیت و خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بود، در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که به دلیل همراه شدن رهبر جدید حزب مستقل بریتانیا با اسلام، بعد از بیست سال از این حزب جدا میشود. وی از جمله سیاسیون انگلیسی است که برای مدتها اعتقاد داشته که اروپا باید قوانین و احکام اسلامی را برنتابد.
فاراژ همچنین به بهانه حمله تروریستی داعش در لندن، از آمریکاییها خواست تا از طرح منع مهاجرتی ترامپ حمایت کنند که شاید این مسئله مانع وقوع حملات مشابهی توسط اسلامگرایان در شهرهای بزرگ شود.
وی در مصاحبهای با روزنامه «لسآنجلس تایمز» درباره اسلامگرایی در اروپا اینگونه میگوید: «نگرانی من از اسلامگرایی این است که افرادی که در بریتانیا به آن دامن میزنند، فرهنگ و قوانین این کشور را نمیپذیرند. آنها میخواهند نسخه قوانین خودشان را بر کشور میزبان تحمیل کنند و این مسئله ما را به سمت فاجعه میبرد». فاراژ، اسلام را دینی توصیف کرد که توسط عدهای از رهبران فعلی آن، به انحراف کشیده شده. وی افزود: «در آمریکا و هر جای دیگری، عده زیادی هستند که میگویند هر نوع پایبندی به اسلام، بد بوده و (این دین) مکان خطرناکی است. ما نمیخواهیم آنجا باشیم».
این سیاستمدار راستگرای بریتانیایی با درخواست اعمال ممنوعیت مهاجرتی و مسافرتی علیه مسلمانان کشورهای دیگر (مشابه طرح ترامپ) ادعا کرد که جریان اصلی اسلامی و مسلمانان متولد انگلیس از این گفته وی ناخشنود نخواهند شد و حتی کشورهایی مانند عربستان سعودی، قطر و بحرین این مسئله را محکوم نکردهاند.
حزب «آلترناتیو برای آلمان»این حزب تازه تاسیس و فاشیست که سابقه طولانی در اسلامهراسی در آلمان دارد، طی کنگرهای به تاریخ ۱ می ۲۰۱۶، مانیفست جدیدی حول رویکرد خود در قبال اسلام ارائه کرد و مدعی شد که این دین الهی «متعلق به آلمان نیست». در این بیانیه ضد اسلامی همچنین از دولت آلمان خواسته شده که ساخت مناره برای مساجد، پخش صدای اذان و برگزاری نماز جماعت و همچنین حجاب اسلامی در مدارس و مکانهای عمومی را ممنوع اعلام کند.
تندرویهای این حزب به قدری است که «یورگ مویتن» رئیس مشترک و سخنگوی این حزب میگوید علیرغم آزادی مذهبی که اروپا همواره منادی آن بوده و مؤلفه اساسی فرهنگ آلمان نیز هست، اما اسلام را نخواهند پذیرفت و صدای اذان مساجد نباید مانند صدای زنگ کلیساها نواخته شود.
مانیفست نژادپرستانه جدید این حزب بیان میکند: «شکل معمول اسلام، که به سیستم قانونی ما احترام نگذاشته یا حتی در برابر آن مقاومت میکند و ادعا میکند که تنها دین معتبر است، قابلیت تلفیق با سیستم و فرهنگ ما را ندارد».
«الکساندر گالند» از رهبران حزب آلترناتیو برای آلمان، طی کنفرانس مطبوعاتی در برلین (۱۸ سپتامبر ۲۰۱۷) ضمن درخواست تدابیر امنیتی شدیدتر علیه مسلمانان در این کشور، مدعی شد: «بهدلیل اینکه اسلام، یک دکترین سیاسی است، پس نمیتوان فقط از زاویه آزادی مذهب به آن نگریست. اسلام به عنوان یک دکترین سیاسی، با نظم آزاد دموکراتیک همخوان نیست. پس به همین دلیل، به آلمان تعلق ندارد».
ویکتور اُربان، نخستوزیر مجارستاناربان ۵۴ ساله که در آوریل ۲۰۱۸ برای سومین بار پیاپی به نخستوزیری مجارستان برگزیده شد، در مبارزات انتخاباتی خود حمله به دین اسلام و پناهندگان مسلمانان را در دستورکار خود قرار داده و گفته بود: «ابرهای سیاه (مهاجران مسلمان) در حال نزدیک شدن هستند. مجارستان، آخرین سنگر مبارزه با اسلامی کردن اروپا است... برخی کشورهای غربی، راه را برای نزول فرهنگ مسیحیت و گسترش اسلام باز کردهاند».
وی که در سالهای گذشته و با افزایش روند مهاجرت آوارگان سوری به اروپا، دستور داده بود مرزهای مجارستان به روی پناهندگان بسته شده و نیروهای امنیتی نیز با نهایت خشونت با آنها برخورد کنند، در انتقادی به آلمان بهدلیل پذیرش مهاجران گفت: «این در حالی است که دولت من از هجوم جهان اسلام به ما از سمت جنوب ممانعت میکند... اگر این روند (پذیرش مهاجران مسلمان در کشورهای اروپایی) ادامه یابد، در آینده نزدیک شاهد اکثریت مسلمان در شهرهای بزرگ اروپایی خواهیم بود».
نخستوزیر راستگرای مجارستان در مصاحبه با روزنامه «بیلد» آلمان به تاریخ ۱۸ ژانویه ۲۰۱۸، با «مهاجم» خواندن مسلمانان، مدعی شد که پناهندگان مسلمان برای سوءاستفاده از منابع اروپا به این منطقه مهاجرت میکنند و نه برای گریز از خطراتی که در کشورشان هست؛ پس نباید آنها را پناهنده یا آواره دانست.
اربان همچنین طی سخنرانی در همایش «گفتوهای بوداپست-اروپا» با هشدار درباره اسلامیزه شدن اروپا، گفته بود: «به تمام کسانی که معتقدند اسلام بخشی از کشورهای اروپایی است، هشدار میدهم. باید حقایق را درباره اسلام بدانیم. و ما مجارستانیها میدانیم. مثلا، اگر بگوییم اسلام بخشی از آلمان است، از نظر اسلام یعنی که آلمان بخشی از آنهاست!»
خیرت ویلدرز، رهبر حزب آزادی هلند«من از مسلمانان متنفر نیستم، من از اسلام متنفر هستم». این جمله را خیرت ویلدرز، رهبر حزب آزادی هلند در سال ۲۰۰۸ برای توصیف میزان نژادپرستی خود به زبان آورده است. این سیاستمدار تندروی هلندی، که گویا خصومت شخصی با اسلام دارد، آثار متعدد تصویری و مکتوب علیه این دین الهی منتشر کرده و حتی در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که میخواهد نمایشگاه کاریکاتور علیه پیامبر خاتم حضرت «محمد» (ص) به راه بیاندازد.
ویلدرز در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۸ به همراه یکی از نمایندگان پارلمان هلند، طرحی را برای ممنوع اعلام شدن نمادهای اسلامی در اماکن عمومی این کشور ارائه کردند. او با توهین مستقیم به اسلام و مسلمانان، در این طرح قانونی نوشت: «اسلام، یک دین یا فلسفه یا زندگی نیست، بلکه یک ایدئولوژی خشن و استبدادی است... نمادهای اسلامی مانند مسجد، مکاتب، قرآن و برقع باید ممنوع شوند».
وقاحت این سیاستمدار راستگرای هلندی تمامی نداشته و در موارد مختلفی، قرآن را با کتاب «نبرد من» نوشته آدولف هیتلر دیکتاتور آلمان نازی مقایسه کرده، خواستار نپذیرفتن مهاجران و مسافران مسلمان شده و حتی در سال ۲۰۰۸ فیلمی موهن و مبتذل به نام «فتنه» علیه دین مبین اسلام ساخته است. ویلدرز در این فیلم ۱۷ دقیقهای، ادعا میکند که قرآن به مسلمانان میآموزد که از همه متنفر باشند و اقدامات خشونتآمیز انجام دهند.
*******
روشن است که سیاستمداران راستگرای اروپایی بهطور مداوم در حال خط دهی به اسلامستیزان هستند و جای تعجب ندارد که سالانه چند هزار مورد جرائم متعصبانه و حملات تروریستی علیه مسلمانان، آنهم در قارهای که ادعای تولید اعلامیه حقوق بشر و آزادی بیان و مذهب را دارد، انجام شود.
اندیشکده «رونیمِید تراست» که در زمینه برابریهای نژادی فعالیت میکند، بیست سال بعد از انتشار گزارش اولیه خود در سال ۱۹۹۷، ضمن هشدار دادن درباره افزایش اسلامهراسی و اسلامسیزی در اروپا، در گزارش دیگری (۲۰۱۷) نوشت: «بعد از حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ و هفتم جولای ۲۰۰۵، سیاستگذاران در بریتانیا و دیگر کشورهای جهان بیش از پیش روی مسلمانان تمرکز کرده و اکثرا آنها را با مفاهیم تروریسم یا تهدیدی برای تمدن معرفی کردند. این بدنامسازی مسلمانان البته قدمتی چند صد ساله (از زمان جنگهای صلیبی) دارد اما طی بیست سال گذشته، این مسئله به شکلهای جدید و البته زهرآگینتری مجددا ظهور کرده است».
در گزارش جدید این اندیشکده، با بیان اینکه در حال حاضر مسلمانان در سراسر جهان به «جرم مسلمان بودن از تبعیضهای مختلف» مانند بیکاری و فقر رنج میبرند، آمده است: «کریس آلن، جامعهشناس و متخصص اسلامهراسی در دانشگاه بیرمنگام در سال ۲۰۱۴ از یک کارگروه دولت بریتانیا که مامور مقابله با اسلامهراسی بود، استعفا داد و دلیل آن را انفعال این کارگروه و نگاه دولت به مسلمانان بهعنوان جامعهای بیثمر و ناتوان اعلام کرد. آلن میگوید که دولت بریتانیا هماکنون مشغول تقسیمبندی مسلمانان به خوب و بد است».
گزارش ۷۲۹ صفحهای بنیاد تحقیقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی (SETA) از «اسلامهراسی در اروپا» نشان میدهد که فقط در سال ۲۰۱۷، بیش از ۴۷۰۰ مورد حمله و جرائم متعصبانه علیه مسلمانان در کشورهای اروپایی انجام شده که آمار تفکیکی هرکدام در زیر آمده است:
در ایالات متحده نیز اداره تحقیقات فدرال (FBI) مسئول جمعآوری اطلاعات درباره جرائم متعصبانه علیه اقلیتهای مذهبی از جمله مسلمانان است که از سال ۱۹۹۲ این کار را انجام داده است. دادههای مجتمع افبیآی نشان میدهد که حملات علیه مسلمانان در سال ۲۰۰۱ و به دلیل وقوع حادثه یازده سپتامبر، جهش بزرگی داشته و حدود ۵۴۶ مورد ثبت شده است. گزارشهای سالانه افبیآی نیز نشان میدهد که بهطور متوسط از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، هر سال ۳۱ حمله و از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۳، هر سال ۱۵۹ مورد جرم متعصبانه رخ داده است.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: عید کجا برویم گام دوم انقلاب وعده های روحانی آمریکا اروپا اسلام اسلام هراسی ترامپ حمله تروریستی دونالد ترامپ فرانسه مسلمانان نیوزیلند هلند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۷۶۶۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا مقامات غربی نسبت به ماجراجویی رژیمصهیونیستی نگرانند؟
عملیات «وعده صادق» ایران در پاسخ به جنایت رژیمصهیونیستی در حمله به کنسولگری ایران در دمشق، بزرگتر از آن چیزی بود که صهیونیستها تصور میکردند. اگرچه دستگاه سانسور رژیم، سختترین تدابیر را برای عدم انتشار این عملیات به کار گرفته و تلاش کرده تا ابعاد و خسارات این عملیات تنبیهی را کوچک نشان دهد اما واقعیتهای میدان آنها را ناچار کرد تا پس از وقفهای کوتاه، اعلام کنند که به این عملیات پاسخ خواهند داد.
با این حال اما حامیان غربی رژیم به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی نسبت به خباثتهایی که در سر دارد، هشدار دادند. آنطور که در گزارش رسانههای غربی آمده جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در گفتوگوها و تماسهای تلفنی از نتانیاهو خواسته پاسخی به حمله ایران ندهد. آمریکا البته تنها کشوری نبود که به دلیل نگرانی از پاسخ دوم ایران، تلآویو را به خویشتنداری دعوت کرد. روزنامه صهیونیستی آحارونوت در جریان سفر وزرای خارجه انگلیس و آلمان به سرزمینهای اشغالی، هدف این سفر را «تحت فشار قرار دادن اسرائیل برای عدم پاسخ به اقدام ایران» عنوان کرد. با این حال اما نتانیاهو اگر بخواهد همچنان در قدرت بماند، چارهای جز جنگافروزی ندارد اما با توجه به شرایط فعلی منطقه و درگیریهای رژیم در شمال با حزبالله و در جنوب با حماس، گستردهترشدن جبهههای درگیری، نهتنها نتانیاهو که میتواند صهیونیستها را به پایان نزدیکتر کند.
نزاع با ایران؛ کابوسی مرگبار
ایران عملیات روز یکشنبه خود را تنها یک «سیلی» برای «تنبیه رژیمصهیونیستی» خوانده است. از همین رو نیز صراحتا اعلام کرد اقدامی که در سرزمینهای اشغالی انجام داد، ناظر به حمله اسرائیل به کنسولگری و براساس اصل دفاع مشروع بود و قصدی برای اقدام دیگر ندارد. اما با این وجود اعلام کرد که اگر خباثتی از سوی رژیمصهیونیستی صورت بگیرد، اسرائیل پاسخی بسیار بزرگتر، دریافت خواهد کرد.
شورای عالی امنیت ملی در بخشی از اطلاعیه خود درباره اقدام ایران علیه اسرائیل اعلام کرد:«چنانچه رژیمصهیونیستی بخواهد به اقدامات شرارتبار خود علیه ایران با هر ابزار، روش و در هر سطحی ادامه دهد، پاسخ حداقل ۱۰ برابر از همان نوع دریافت خواهد کرد.» ایران و رژیمصهیونیستی در چند دهه اخیر، تنشهایی تا بالاترین سطح را تجربه کردهاند. در سالهای اخیر اسرائیل بارها مدعی آمادگی برای حمله پیشدستانه به تاسیسات هستهای ایران شده و در این زمینه نیز رزمایشهایی انجام داده بود. در کنار این چنگ و دندان نشان دادنها، رژیم دست به اقداماتی نظیر ترور دانشمندان هستهای، اقدامات تروریستی با استفاده ازگروههای تروریستی در ایران و ایجاد ناامنی و ترور فرماندهان ایران در کشورهای ثالث به اقدام علیه ایران پرداخته است. با این حال اما این ایران بود که برای نخستین بار در واکنش به حمله به کنسولگریاش در دمشق، از خاک خودش پایگاه نظامی رژیم را هدف قرار داد.
اگرچه نتانیاهو برای باقی ماندن در قدرت، به دنبال گستردهتر کردن جنگ برای نجات از باتلاق غزه و حزبالله لبنان است اما اگر پاسخی به اقدام ایران بدهد چالشها وارد مرحله تازهای میشود؛ مرحلهای که قطعا اسرائیل نمیتواند به تنهایی از پس آن بربیاید. اسرائیل تا الان نیز نتوانسته بدون کمک آمریکا و دیگر متحدان غربی خود، جنگ را ادامه بدهد و حالا برای گستردهتر شدن درگیریها قطعا به کمک آمریکا نیاز دارد؛ کمکی که آمریکا به دلیل بحران دیگری که در اوکراین به پا کرده و شرایط پیش رو، چندان مایل به آن نیست و از همین رو نیز به رژیم گفته که در اقدام علیه ایران، خواهان ورود به نزاع نیست.
آمریکا حوصله بحران تازه ندارد
حمایت یا عدم حمایت آمریکا یکی از اضلاع مهمی است که میتواند نقش موثری در تصمیم رژیم برای خباثت علیه ایران داشته باشد. رژیم به خوبی میداند که بدون حمایت مستقیم آمریکا، توان جنگ با ایران را ندارد. در شب عملیات وعده صادق نیز اگر مشارکت برخی کشورهای منطقه و قدرتهای برتر ناتو (آمریکا، انگلیس و فرانسه) نبود، معلوم نبود به جای چندین موشک، چند ده موشک و پهپاد سامانههای دفاعی را سوراخ و سرزمینهای اشغالی را به آتش میکشیدند؟ آمریکاییها در حال حاضر به جز سرزمینهای اشغالی، در اوکراین هم درگیر جنگ هستند. تا همین لحظه نیز جنگ رژیم با غزه، آمریکا را ناچار کرده تا نتواند از اوکراین همچون سابق پشتیبانی کند. این وضعیت به نحوی است که روز گذشته «دیمیتری کولبا» وزیر خارجه اوکراین در سخنانی از بیاعتنایی غرب به این کشور در مقابل روسیه بهشدت انتقاد کرد و گفت: «احساس میکنیم که غرب دستانش را پشت کمرش گره کرده و ما را در جنگ تنها گذاشته است.»
علاوهبراین، آمریکا در سال انتخاباتی قرار دارد. ادامهدار شدن جنگ غزه و حمایت آمریکا از جنایات رژیم در غزه، اعتراضات زیادی در آمریکا به همراه داشته است. برخی تحلیلگران احتمال میدهند با تداوم این وضعیت و با نزدیکتر شدن به انتخابات آمریکا، این درگیریها شدت پیدا کند و این وضعیت روی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اثر بگذارد و منجر به اخراج بایدن از کاخ سفید شود. این اعتراضات حتی در میان دموکراتها یعنی حامیان اصلی بایدن نیز وجود دارد و آنها معتقدند آمریکا باید سیاست خود را در قبال رژیم تغییر دهد. برمبنای نظرسنجی پولتیکو، ۴۱ درصد از دموکراتها معتقدند آمریکا باید کمکهای خود به اسرائیل را قطع کند. در چنین شرایطی ورود آمریکا به درگیری اسرائیل و ایران، میزان این نارضایتیها را افزایش میدهد و از طرفی نیز زیانهای مالی دوچندانی برای آمریکا به همراه خواهد داشت. براین اساس بایدن صراحتا اعلام کرده که به حمله مستقیم اسرائیل علیه ایران نخواهد پیوست.
جنگ با رژیمی در وسعت نصف آذربایجان شرقی
برخلاف ایران که وسعت قابل توجهی دارد، رژیمصهیونیستی یک کشور کوچک با ضربهپذیری بسیار بالاست. مساحت خاک سرزمینهای اشغالی، تقریبا نصف استان آذربایجان شرقی است. این وسعت ناچیز، رژیم را در هر ماجراجویی بسیار آسیبپذیر میکند. این تفاوت معنادار وسعت سرزمینی، باعث شده تا حتی کارشناسان شبکه صهیونیستی اینترنشنال به صراحت به این مساله اشاره کنند و بگویند که مساحت ایران ۸۰ برابر سرزمینهای اشغالی است و تا اسرائیل بخواهد نقاطی را در ایران مورد هدف قرار دهد، ایران زیرساختهای آنها را مورد هدف قرار میدهد.
ترس از پاسخ
حمله به ایران و نابودی آن، یکی از آرزوهای سران رژیمصهیونیستی در چند دهه اخیر بوده است. اما اینکه چرا آنها نتوانستهاند به این آرزو دست پیدا کنند، بیدلیل نیست. جدا از وسعت سرزمینی، رژیم با ظرفیت استراتژیک محدودی برای اقدام علیه ایران مواجه است. ایران از نظر جغرافیایی از اسرائیل دور است و این میتواند چالشهای لجستیکی برای عملیات نظامی پایدار ایجاد کند. تواناییهای نظامی اسرائیل شاید پیشرفته باشد اما این تسلیحات، تعیینکننده در هیچ جنگی نبودهاند که اگر چنین میبود، در سال ۲۰۲۴ نامی از حماس و حزبالله و جهاد اسلامی در هیچ رسانهای شنیده نمیشد.
موضوع مهمتر از ظرفیت محدود استراتژیک رژیم، هراس سردمداران آن از اقدام تلافیجویانه ایران است. صهیونیستها بهخوبی میدانند هرگونه اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران میتواند نهتنها از سوی ایران، بلکه از سوی متحدان ایران در منطقه، مانند حزبالله لبنان یا حماس در غزه همراه شود و یک درگیری گستردهتر با پیامدهای بسیار خطرناک برای رژیم به همراه داشته باشد. تلآویو همین الان نیز در محاصره نیروهای مقاومت است. این موضوعی است که نماینده رژیم در جلسه شورای امنیت هم به آن اشاره کرد. در نبرد طوفان الاقصی تقریبا تمام نیروهای مقاومت از جمله مقاومت عراق، حزبالله و انصارالله یمن نقشآفرینی داشتند، درحالیکه ایران وارد جنگ با اسرائیل شود، بهطور حتم دیگر جبهههای مقاومت نیز به درگیری با اسرائیل وارد خواهند شد و این کار را برای صهیونیستها بسیار دشوار خواهد کرد.
اسرائیلیها نهتنها از توان نظامی ایران که حتی از درک توان عملیاتی نیروهای مقاومت هم اطلاعاتی ندارند و از این رو نیز مدام در صحنه جنگ با رونمایی از تسلیحات جدید غافلگیر میشوند. برای مثال اخیرا حزبالله در عملیات خود در سرزمینهای اشغالی از پهپادهای نسل سوم استفاده کرد که گنبدآهنین و پدافندهای دیگر نتوانستند آن را رهگیری کنند. حال در چنین شرایطی اگر همه گروهها برای پاسخ به حمله احتمالی اسرائیل متحد شوند، بهنظر نمیرسد که اسرائیل بتواند سالم از این جنگ خارج شود.
شروع جنگ با ایران، اسرائیل را منزویتر خواهد کرد
درحالحاضر رژیمصهیونیستی چه در میان افکار عمومی جهان و چه در مجامع بینالمللی با فشارهای بینالمللی مواجه است. رژیمصهیونیستی برای اولینبار بهخاطر کشتارها و جنایاتی که در غزه مرتکب شده در دادگاه لاهه حضور پیدا کرده است. در طول ماههای گذشته سطح اقدامات و جنایتهای رژیم آنقدر بالا رفته که حتی مقامات کشورهای اروپایی مجبور شدند، حداقل در لفظ اقدامات آنها را محکوم کنند. اگرچه آمریکا جلوی تصویب قطعنامهها برای محکومیت اسرائیل را گرفته است اما درصورتیکه اسرائیل بخواهد اقدامی علیه ایران انجام دهد، بهدلیل تبعات این ماجراجویی با محکومیت جامعه بینالمللی مواجه خواهد شد. این میتواند منجر به انزوای دیپلماتیک، تحریمهای اقتصادی یا سایر عواقبی شود که اسرائیل ممکن است بخواهد از آنها اجتناب کند. علاوه بر این شرایط فعلی منطقه، اقدامات نیروهای مقاومت معادلات منطقهای را پیچیده کرده و باعث شده حتی اگر اسرائیل بخواهد مرتکب حماقتی شود، گزینههای او برای این کار محدود خواهد بود؛ چراکه هر اشتباه کوچکی برای پاسخ به اقدام ایران میتواند شرایط را برای اسرائیل دشوارتر کند. ممکن است به علت بالا بودن هزینه اقدام مستقیم، اسرائیلیها از روشهای غیرمستقیم برای دادن پاسخ استفاده کنند که هم بهنوعی نسبت به اقدام ایران بیپاسخ نباشند هم هزینه قابلتوجهی نیز متحمل نشوند.
ساکنان سرزمینهای اشغالی توان شروع جنگ تازه را ندارند
اسرائیل درحالحاضر در دو جبهه در حال نبرد است، رژیمصهیونیستی در شمال سرزمینهای اشغالی با حزبالله و در جنوب نیز با نیروهای حماس درگیر است. این درگیریها منجر به آواره شدن چند صد هزار نفر از ساکنان این سرزمینها شده است. در چنین شرایطی آغاز درگیریها با ایران میتواند میزان آوارگان را به میلیون نفر برساند، درحالیکه حتی مشخص نیست با ادامه درگیریها، چیزی نیز از اسرائیل باقی بماند. بر همین اساس ساکنان سرزمینهای اشغالی نیز چندان مایل به باز شدن جبهه دیگری در جنگ نیستند. سربازان اسرائیلی همچنان در حال مبارزه در شمال و جنوب سرزمینهای اشغالی هستند، این موضوع تا حد زیادی ساکنان سرزمینهای اشغالی و خانوادههای نظامیان را دچار اضطراب کرده است، کمااینکه هنوز اتفاقی که در ۷ اکتبر رخ داد از خاطر ساکنان سرزمینهای اشغالی پاک نشده و آنها نمیخواهند دوباره اتفاقات اینچنینی را حتی گستردهتر از ۷ اکتبر تجربه کنند.
اسرائیل با کمبود مهمات مواجه است
نگاهی به رسانههای خارجی نیز نشان میدهد، اسرائیل بهلحاظ نظامی توانایی مقابله با ایران را ندارد. از همین رو هشدارهایی به رژیم برای راهکارهای دیگر به جز اقدام نظامی برای پاسخ به ایران داده شده است. پائول سلیم، مدیر «اندیشکده خاورمیانه» در یادداشت اخیر خود به این موضوع اشاره کرده که افزایش درگیری با ایران میتواند برای نتانیاهو مطلوب باشد؛ چراکه حداقل میتواند از این طریق و با راه انداختن یک جنگ دیگر، مدت زمان برکناری خود را عقبتر بیندازد و به این موضوع اشاره میکند که الان میبایست پیگیری دیپلماسی فوری برای جلوگیری از تشدید تنش بین ایران و اسرائیل در دستورکار قرار بگیرد و همزمان اقدام فوری برای برقراری آتشبس در غزه نیز مورد توجه قرار گیرد. این امر هم به پایان دادن رنج غزه کمک میکند و از لغزش منطقه بهسمت یک جنگ بزرگ که برای اکثر کشورها و همچنین برای اقتصاد جهانی فاجعهبار خواهد بود، جلوگیری میکند. گاردین نیز در بررسی این موضوع که اگر اسرائیل و ایران وارد جنگ با یکدیگر شوند، کدام پیروز میشود به این موضوع اشاره کرده که جنگ منطقهای به مقادیر زیادی تسلیحات، مهمات و موشک احتیاج دارد، درحالیکه برخی گزارشها از کمبود مهمات در جنگ غزه حکایت دارد و اگر برخلاف حمله اخیر که ایران آن را اطلاع داده بود، حملات بعدی بدون اطلاع اسرائیل صورت گیرد، احتمال اینکه سیستم دفاعی چندلایه اسرائیل در این حملات غرق شود بسیار بالا خواهد بود. گاردین همچنین در ادامه به این موضوع اشاره کرده درصورت درگرفتن یک جنگ، زیرساختهای اصلی سرزمینهای اشغالی مثل نیروگاهها، منابع آب و حملونقل آسیب خواهند دید و فشار زیادی به اقتصاد وارد خواهد شد. اندیشکده خاورمیانه نیز در یکی از مقالاتی که در مورد چگونگی پاسخ اسرائیل به ایران منتشر کرده به این موضوع اشاره میکند که چرخهای از اقدامات نظامی با ایران، اوضاع را برای اسرائیل و منطقه پیچیدهتر خواهد کرد، اسرائیل باید بهدنبال راهحلی خلاقانهتر و پیچیدهتر برای پاسخگویی باشد، شاید در مرحله بعدی و در راستای عملیاتهای مخفی قبلی.
درک همین شرایط است که باعث شده تا مقامات غربی هر یک به نحوی به رژیم درباره خباثتهایی که در سر نتانیاهو و کابینه جنگیاش میگذرد، هشدار دهند. روز گذشته فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن سردار حجایزاده، فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه مراسم رژه نیروهای مسلح به مناسبت روز ارتش، در پاسخ به سوال یک خبرنگار درباره واکنش اسرائیل به حمله سپاه و اینکه اگر تعرضی به خاک ایران داشته باشند، جمهوری اسلامی چه خواهد کرد؟ گفت: «صددرصد میزنیم، نگران نباشید. این پاسخ نشان میدهد عواقب ماجراجویی اینبار به مراتب بالاتر از عملیات تنبیهی خواهد بود و ایران آماده پاسخی سهمگین است.»
منبع: ایسنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی