Web Analytics Made Easy - Statcounter

بخش عمده ارتباطات میان اسرائیل و کشورهای عربی منطقه پنهانی و پشت پرده است. نتانیاهو اما با افشای یک ویدئو از بخشی از جلسه نشان داد که چگونه مقام‌های عربی منطقه علیه ایران صحبت می‌کنند. این نشست به طور قابل توجهی نشان داد که اسرائیل همان‌گونه که نتانیاهو مایل به تبلیغ آن بود از سوی ثروتمندترین کشورهای جهان برسمیت شناخته شده و پذیرفته شده است و اکنون مسئله فلسطین کم‌رنگ‌تر از هر زمان دیگری در رابطه دو کشور نقش دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آفتاب‌‌نیوز : سرویس بین الملل- پس از دهه ها خصومت اکنون به نظر می‌رسد اسرائیل و دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس بیش از هر زمانی به یکیدیگر نزدیک می‌شوند. نقطه اشتراک آنان اکنون دشمنی با ایران و تمایل متقابل برای همکاری با ترامپ است. در نتیجه، ارتباطات مخفیانه و اطلاعاتی اسرائیل با پادشاهی‌های خلیج فارس افزایش یافته است. 
به گزارش آفتاب‎نیوز؛ روزنامه "گاردین" با اشاره به سوابق حرکت تدریجی و آرام دولت‌های عربی منطقه و اسرائیل برای نزدیکی به یکدیگر می‌نویسد: "در اواسط فوریه 2019 میلادی، بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل به کنفرانسی بسیار غیرمعمول یعنی نشست ورشو رفت جایی که وزرای امور خارجه عربستان سعودی و امارات متحده عربی و دو کشور دیگر خلیج فارس که روابط دیپلماتیک با اسرائیل ندارند نیز حضور داشتند. موضوع مشترکی که آنان را به این نشست کشانده بود صحبت علیه ایران و اتخاذ دستورالعملی برای مهار آن کشور در منطقه بود. هیچ فلسطینی‌ای در آن نشست حضور نداشت. بخش عمده ارتباطات میان اسرائیل و کشورهای عربی منطقه پنهانی و پشت پرده است. نتانیاهو اما با افشای یک ویدئو از بخشی از جلسه نشان داد که چگونه مقام‌های عربی منطقه علیه ایران صحبت می‌کنند. این نشست به طور قابل توجهی نشان داد که اسرائیل همان‌گونه که نتانیاهو مایل به تبلیغ آن بود از سوی ثروتمندترین کشورهای جهان برسمیت شناخته شده و پذیرفته شده است و اکنون مسئله فلسطین کم‌رنگ‌تر از هر زمان دیگری در رابطه دو کشور نقش دارد. 

به نظر می‌رسد خصومت طولانی‌مدت طرفین به دلیل دشمنی مشترک کنونی با ایران و سیاست‌های تازه ترامپ کم‌رنگ‌تر شده است. به نظر می‌رسد علیرغم عدم وجود روابط رسمی دیپلماتیک میان اعراب و اسرائیل، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس دستکم اعضای اصلی ان با اسرائیل روابط رو به گسترشی دارند. ترامپ نیز در سفر خود به ریاض و تل آویو آن هم با فاصله اندک زمانی این موضوع را برجسته ساخت. هر دو طرف اعراب و اسرائیل در دوره ریاست جمهوری اوباما از سیاست آمریکا ناراضی بودند. در سال های ابتدایی پس از بهار عربی، امارات و عربستان سعودی از دست اوباما عصبانی بودند. "حسنی مبارک" رییس جمهوری مصر متحد آنان از قدرت برکنار شد اما امریکا کار خاصی انجام نداد. در سال 2015 میلادی، توافق هسته‌ای میان ایران و کشورهای مختلف از جمله امریکا امضا شد در حالی که اسرائیل و اکثر دولت های عربی حاشیه خلیج فارس با این موضوع مخالفت کردند. مداخله نظامی روسیه در سوریه برای حفظ اسد در قدرت و کمک حزب الله و ایران به محور مقاومت نیز با خشم در اورشلیم (بیت المقدس)، ریاض و ابوظبی مواجه شد. یک سناتور امریکایی به خبرنگار "گاردین" گفته بود:"عربستان سعودی و اسرائیل هر دو از اوباما متنفر بودند". یکی از مقام‌های اسرائیلی نیز با تایید این موضوع می‌گوید: "در آن زمان احساس ما (اسرائیلی‌ها) این بود که امریکا به دوستان و متحدان سنتی خود بی‌اعتنا شده است. ما ناامیدانه به عملکرد دولت اوباما نگاه می‌کردیم". 
این روزنامه در ادامه می‌نویسد: "طرح بازی نتانیاهو گسترش روابط با کشورهای عربی است تا فلسطینی‌ها و مسئله فلسطین به حاشیه رانده شود. اولویت عربستان سعودی و  متحدان آن نیز اقدام علیه است کشوری که در چند سال گذشته بر موضع خود در مورد عراق، سوریه، لبنان و یمن پافشاری کرده است. "محمد بن سلمان" مقام‌های ایران را با رهبران نازی مقایسه می‌کند و نتانیاهو توافق هسته‌ای دوره اوباما را با توافق مونیخ در سال 1938 با آلمان نازی مقایسه کرده است و ترامپ نیز در تابستان گذشته برجام را ترک کرد."
گاردین اما در ادامه می‌افزاید: "هیچ یک از این‌ها بدان معنا نیست که مسئله فلسطین حل شده است. واژه "عادی‌سازی" (روابط با اسرائیل) یک واژه کثیف برای میلیون اعراب باقی خواهد ماند به همین دلیل است که رهبران حاکم بر کشورهای حاشیه خلیج فارس از ابراز همکاری و روابط علنی با نتانیاهو اجتناب می‌ورزند.
ملاقات نتانیاهو با مقام‌های سعودی و اماراتی اما تنها نشانه تلاش او برای گسترش روابط با اعراب نیست. او در ماه اکتبر گذشته به مسقط پایتخت عمان سفر کرد و با سلطان قابوس حاکم عمان دیدار داشت. در روزهای پس از آن همکاران او از حزب لیکود از جمله "میری رگو" وزیر فرهنگ و ورزش از ابوظبی بازدید کردند و در همان زمان ورزشکاران اسرائیلی در دوحه قطر در حال رقابت‌های ورزشی بودند. در سفر نتانیاهو به مسقط سارا همسر او و "یوزی کوهن" رییس موساد نیز او را همراهی کردند. آنسوتر، در ابوظبی تیم جودوی اسرائیل در مسابقات شرکت کرده بود و سرود ملی اسرائیل با واژگان عبری پخش شد. جالب‌تر آنکه وزیر اسرائیلی به مسجد بزرگ شیخ زاید رفت؛ جایی که بنیانگذار امارات متحده عربی و حامی وفادار فلسطینی‌ها آن را ساخته بود. این دیدارها باعث تغییرات عمده در اتحادهای منطقه‌ای می‌شوند. همزمان با دیدارها، درون اسرائیل در مرز غزه، شش فلسطینی بر اثر تیراندازی سربازان اسرائیلی جان باختند و 180 تن زخمی شدند. البته نتانیاهو نخستین رهبر اسرائیلی نبود که به عمان سفر می‌کرد، پیش از از او "اسحاق رابین" نخست‌وزیر سابق اسرائیل در سال 1994 میلادی به مسقط سفر کرده بود و "شیمون پرز" جانشین او نیز همین کار را انجام داد. با این حال، به نظر می‌رسد طرفین اسرائیلی و دولت‌های عربی کماکان به روابط پنهانی ادامه دهند و برقراری روابط باز، علنی و دیپلماتیک زمان بر باشد. برخی از اسناد منتشر شده "ویکی لیکس" نشان می‌دهند که ارتباطات مخفیانه میان مقام‌های عربی و اسرائیلی از اواسط دهه 90 میلادی در جریان بوده‌اند. یک دیپلمات اسرائیلی با اشاره به دیدار نتانیاهو با رهبران اماراتی در سال 2015 در قبرس که گفته می‌شود درباره چگونگی مقابله با ایران بوده است، اشاره می کند که رهبران عربی در مجموع احساس می کنند که اسرائیل می تواند در برابر ایران بایستد و فکر می کنند که اسرائیل توان انجام معجزه را دارد". 
این روزنامه اشاره می‌کند که روابط میان امارات و اسرائیل در سال 2010 میلادی به دلیل قتل یکی از اعضای حماس در هتلی در دبی توسط موساد تیره و تار شد. با این حال، از مدت‌ها قبل ارتباطات تجاری و دیپلماتیک میان دو طرف برقرار شده بود. در سال 2013 میلادی، "شیمون پرز" رییس جمهوری وقت اسرائیل از طریق ماهواره در کنفرانس ابوظبی دعوت شد و از بیت المقدس با رهبران کشورهای عربی و مسلمان سخن گفت. از سال 2016 میلادی اسرائیل بی سر و صدا همکاری‌های نظامی مشترکی را با نیروهای اماراتی در امریکا و یونان از جمله در قالب برگزاری مانور گسترش داد. گزارش‌ها نشان می دادند که جمعی از پرسنل نظامی امارات از پایگاه هوایی اسرائیل برای ارزیابی عملکرد جنگنده‌های اف-35 امریکایی بازدید کرده بودند؛ هر چند که این دیدار از سوی اسرائیل تکذیب شد. برخی باور دارند که همکاری های امارات و اسرائیل بر سر اقدامات جاسوسی و اطلاعاتی علیه ایران و همچنین فروش پهبادها از سوی اسرائیل به امارات برای استفاده در جنگ یمن است. شک و تردید اسرائیل و اعراب نسبت به تهران ریشه در انقلاب 1979 در ایران دارد اما این موضوع با تحولات دو دهه گذشته به خصوص پس از حمله امریکا علیه عراق در سال 2003 میلادی و افزایش نفوذ ایران در منطقه و حذف دشمن دیرینه از جمله صدام حسین تشدید شد. 
نقطه عطف در روابط عربستان سعودی و اسرائیل در سال 2006 میلادی و جنگ 34 روزه بود. عربستان سعودی اقدام حزب الله لبنان در ربودن سربازان اسرائیلی را محکوم کرد. در آن زمان، اسرائیل و عربستان سعودی علاقه زیادی به مقابله با حزب الله لبنان و ایران داشتند. دیپلماسی پنهانی میان دولت‌های عربی و اسرائیل از آن زمان به بعد تشدید شد. در اواسط سپتامبر 2006 میلادی، "ایهود اولمرت" نخست وزیر وقت اسرائیل با شاهزاده "بندر بن سلطان" سفیر سابق عربستان در واشنگتن دیدار کرد. بن سلطان به دلیل روابط صمیمی و خانوادگی با خانواده بوش به عنوان "بندر بوش" شناخته می‌شود. در آن زمان حتی اولمرت در خاطرات خود نیز به دیدرا با بندر اشاره نکرد. روابط اسرائیل با دولت‌های عربی هنوز هم یک مسئله مهم مرتبط با امنیت ملی قلمداد می‌شود و از سوی ارتش آن کشور و مقام‌های مختلف سیاسی سانسور می‌شود و کمیته‌ای برای انتشار مطالب مرتبط با  این موضوع در درون دولت اسرائیل تشکیل شده است. در این میان، "مئیر داگان" رییس سابق موساد استراتژی‌ای را برای اتحاد با عربستان و سایر شرکا در منطقه با هدف ترور دانشمندان ایرانی و خرابکاری در برنامه هسته‌ای ایران تدوین کرد. او گفته بود:"اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس در یک قایق هستند". 
یکی از مقام های اطلاعاتی اسرائیلی می‌گوید: "پس از آن، ناگهان کلاس آموزش زبان فارسی برای اعضای موساد برگزار شد. همچنین گزارش شد که در جزیره‌ای اردنی در مجاورت دریای سرخ دیدار میان "بندر" و "داگان" و سران اطلاعاتی اردن برگزار شده است تا به زعم خود برای مقابله با تهدید متوجه از جانب ایران برنامه‌ریزی کنند. حضور کوهن جانشین داگان در کنار نتانیاهو در دیدار اخیر از مسقط می تواند پیامی را به ایران به طور غیرمستقیم ارسال کند و آن اینکه نهادهای امنیتی اسرائیل به پایتخت‌های حوزه خلیج فارس دسترسی دارند". 
این روزنامه در ادامه می نویسد: "علاوه بر خصومت اسرائیل و دولت‌های عربی منطقه علیه ایران، آنان خصومت مشترکی نسبت به احزاب و جریانات سیاسی اسلامگرا دارند. رسانه‌های عربی و انگلیسی‌زبان اسرائیلی و دولت‌های عربی در ارتباط با اخوان اخوان المسلمین، ترکیه و قطر به طور مرتب در حال انتشار اخبار منفی هستند. در این میا، آنان در رقابت با الجزیره قطر هستند که دقیقا موضعی نقطه مقابل آن‌ها را دارد. علاوه بر این، فراتر از همکاری‌های اطلاعاتی میان اسرائیل با کشورهای حوزه خلیج فارس علیه ایران روابط تجاری میان این کشورها به ارزش یک میلیارد دلار در سال تخمین زده شده است؛ هر چند که آمار رسمی‌ای در این باره وجود ندارد. با توجه به ارزیابی‌های تازه در زمینه فناوری به خصوص در حوزه امنیت سایبری، آبیاری، تجهیزات پزشکی و صنعتی همکاری‌ها می‌توانند تا میزان سالانه 25 میلیارد دلار نیز باشند. بازرگانان اسرائیلی که از پاسپورت‌های خارجی استفاده می‌کنند به طور منظم به امارات پرواز می‌کنند و معمولا در پروازهای تجاری از طریق عمان حضور دارند. آنان با گذرنامه‌های اروپایی به کشورهای مختلف سفر می‌کنند. اخیرا، شرکت بین‌المللی AGT که مالکیت آن متعلق به "ماتی کوچاوی" یک سرمایه‌دار اسرائیلی است، تجهیزات امنیت الکترونیکی را به ارزش 800 میلیون دلار برای محافظت از مرزها و میدان های نفتی به امارات فروخت. مقام‌های اماراتی اما این تصمیم را غیر سیاسی و صرفا با انگیزه و منافع حفظ امنیت ملی اعلام کردند. در سال 2014 میلادی نیز روزنامه "هاارتص" از ایجاد نخستین خط پرواز هوایی هفتگی پنهانی از تل آویو به دبی از طریق امان پایتخت اردن خبر داد. کسب و کارهای اسرائیلی در امارات به صورت پنهانی و یا از طریق شرکت‌های ثبت شده در اروپا فعالیت می‌کنند. به طور معمول، اردن و قبرس کشورهای واسطه در این زمینه هستند. سعودی‌ها نیز همکاری‌های مشابهی با شرکت‌های اسرائیلی در حوزه امنیت سایبری داشته‌اند از جمله در سال 2014 میلادی قراردادی برای تامین امنیت مرزی عربستان سعودی با عراق که در آن از تجهیزات اسرائیلی استفاده می‌شد. همچنین، گزارش‌هایی مبنی بر آن وجود دارند که اسرائیل پهپادهایی را از طریق آفریقای جنوبی به عربستان فروخته است. در سال 2018 میلادی نیز رسانه‌های اسرائیلی گزارش دادند که دیدارهایی میان مقام‌های سعودی و اسرائیلی در نشستی در واشنگتن انجام شده‌اند که سعودی‌ها این موضوع را تکذیب کردند. 
در اواخر سال 2017میلادی، یک مقام ارشد اسرائیلی پیشنهاد به اشتراک‌گذاری اطلاعات درباره ایران با عربستان را داده بود و گزارش‌هایی در این باره منتشر شد. موضوع تا جایی پیش رفت که "هیلاری کلینتون" وزیر خارجه دولت اوباما گفته بود که از دیدارهای پشت درهای بسته میان اماراتی‌ها و سعودی‌ها با مقام‌های موساد برای مقابله با نفوذ ایران آگاه است. ارتباطات در حال رشد میان اسرائیل و دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس با ورود ترامپ به کاخ سفید شدت گرفت. پس از قدرت‌گیری "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان نشانه‌های دیگری از انعطاف‌پذیری در سعودی‌ها دیده شد. برای مثال، در مارس سال 2018 میلادی اجازه عبور یک پرواز از دهلی نو به تل آویو از طریق حریم هوایی عربستان صادر شد. پس از آن به دنبال حادثه قتل "جمال خاشقجی" روزنامه‌نگار سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول در اکتبر 2018 میلادی، موضع نتانیاهو این بود که اولویت مهم حفظ ثبات عربستان است. منابع سعودی می‌گویند از موضع او در ریاض به شکل گسترده‌ای استقبال شد. این منبع اما می‌گوید که نهادهای امنیتی اسرائیل نسبت به بی‌پروایی محمد بن سلمان هشدار داده و نگران هستند". 
این رونامه اما اشاره می‌کند که رابطه عربستان با اسرائیل دستکم در ظاهر مبهم است. برخلاف امارات بحرین و قطر که اجازه حضور ورزشکاران اسرائیلی در رقابت‌ها را در خاک کشورهای‌شان می‌دهند، عربستان شرکت ورزشکاران اسرائیلی در مسابقات بین المللی در ریاض را ممنوع کرده است. عربستان خود را حافظ و نگهبان حرمین شریفین می‌داند و برای خود در جهان اسلام وزن قابل توجهی قائل است در نتیجه نمی‌تواند به صورت علنی با اسرائیل رابطه داشته باشد". 
"گاردین" در پایان می‌نویسد: "رویکرد دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس نسبت به اسرائیل کاملا تغییر کرده است اما واقعیت آن است که اسرائیل توانسته مشوق‌ها و انگیزه‌های لازم را برای سعودی‌ها و متحدان‌شان فراهم کنند تا بتوانند منطق ژئوپولیتیک برای آشتی منطقه‌ای را با احساسات مردم آن کشورها منطبق سازند چرا که هیچ راهی برای دستیابی به توافقی قابل قبول برای فلسطینی‌ها مطرح نشده است". 

منبع: آفتاب

کلیدواژه: کشورهای عربی اسرائیل خاورمیانه عربستان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۹۴۶۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جزائر الیاسات؛ چالش مرزی عربستان سعودی با امارات

جزائر الیاسات هر چند نمی تواند موجب بروز تنش میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی شود اما زمینه ساز شکاف های عمیق بین این دو رهبر شبه جزیره عربی خواهد شد. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عربستان سعودی یادداشت اعتراضی را علیه دولت امارات متحده عربی به سازمان ملل متحد ارسال کرد. ریاض در یادداشت اعتراضی خود اقدام دولت ابوظبی در اعلام منطقه الیاسات به عنوان منطقه حفاظت شده دریایی را غیرقانونی خوانده است.

عربستان سعودی معقتد است که بر اساس اسنادی که در سال 1974 طی معاهده ای که امارات متحده عربی را به رسمیت شناخته است این منطقه به عنوان منطقه‌ای که حاکمیت مشترک دارد پذیرفته شده است. عربستان نسبت به آن منطقه یک حق حاکمیت سرزمینی مشترک متصور است با آنکه امارات آن را صرفا اماراتی می داند.

درگیری های مرزی همه جانبه عربستان سعودی و امارات با همسایگانش

پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی کشورهای مختلفی در منطقه ی غرب آسیا به وجود آمدند که از پس این تحول کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس، اردن و عراق متولد شدند. به همین دلیل کشورهای این منطقه عموما با مشکلات مرزهای حاکمیتی مواجه هستند. عربستان و امارات متحده نیز مشکلات مرزی جدی با همسایگان خود دارند. پیش از پرداختن به مشکلات مرزی جزائر «الیاسات» به برخی از اختلافات مرزی این دو کشور با سایر همسایگانشان می پردازیم.

جزائر تیران و صنافیر:

ریاض در راستای اتصال به خلیج عقبه و پیدا کردن موقعیت ژئوپلتیک برتر جهت اتصال به رژیم صهیونیستی نیاز به جزائر تیران و صنافیر مصر داشت، همزمان با مشکلات اقتصادی مصر و دست برتر اقتصادی عربستان، در برهه‌ای تلاش کرد این دو جزیره را به نام خود کنند.

کابینه مصر در سال 1395  پس از تصویب توافقنامه واگذاری جزایر تیران و صنافیر که در دادگاه‌های مصر مورد مناقشه است، آن را برای تائید به پارلمان این کشور ارجاع داد.

این توافقنامه طی آخرین سفر «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان به قاهره و دیدار وی با «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهوری مصر از سوی ریاض ارائه شد. پس از این توافق عبدالعزیز قول میلیاردها دلار سرمایه گذاری در مصر را ارائه کرد.
اما پس از مدت زمانی دادگاه عالی اداری واگذاری جزایر تیران و صنافیر را به عربستان لغو کرد که باعث شد تنش‌های دو کشور بیش از گذشته شود.

میدان گازی آرش

میدان گازی آرش، جزء مناطق ژئواکونومی بود که پس از توافق میان ایران و عربستان میان طرفین برجسته شد. پس از برقراری روابط ریاض و تهران، میدان گازی آرش با فشار طرف‌های غربی به سرخط خبرها تبدیل شد. برخی از کشورها تلاش کردند که میدان گازی آرش را دوباره تبدیل به اختلافی میان ایران، کویت و عربستان کنند.

با توجه به اختلافی که در خصوص مرزهای دریایی میان کویت و ایران با توجه به سهم هر کدام از آنها وجود دارد ورود عربستان سعودی به این مسئله مناقشه‌ای جدید در روابط عربستان با همسایگانش تلقی می‌شود.

مناقشه مرزی امارات متحده با عمان

بارزترین اختلاف مرزی بین سلطنت عمان و امارات متحده عربی مربوط به منطقه البریمی بود که در نهایت بر اساس توافق حاصل شده بین سه کشور عربستان سعودی و سلطنت عمان و امارات متحده عربی حل و فصل شد. بر اساس این توافق مقرر گردید در قبال چشم پوشی عربستان سعودی از این منطقه قسمتی از اراضی غرب امارات به نام صبخه مطی به آن کشور واگذار گردد و لذا منطقه البریمی بین سلطنت عمان و امارات متحده عربی تقسیم گردید که بر اساس آن از 9 واحه موجود در منطقه البریمی 6 واحه آن در اختیار امارات متحده عربی و سه واحه دیگر نیز در اختیار سلطنت عمان قرار گرفت.( کتاب توسعه روابط جمهوری اسلامی ایران و سلطنت عمان و نقش آن در صلح و ثبات منطقه،آسایش زارچی)

سوء تفاهمات امارات با جمهوری اسلامی ایران در خصوص جزائر سه‌گانه

سوءتفاهم ابوظبی در خصوص جزائر سه گانه ایران نیز هر از چند گاهی باعث داغ شدن این مسئله در افکار عمومی کشورهای منطقه می شود، امارات تلاش می‌کند با استفاده از بیانیه‌های مکرر در خصوص جزائر سه گانه فشارهایی را به ایران وارد کند. امارات متحده سعی دارد با توجه به فضای به وجود آمده در التهابات منطقه‌ای فشار خود را به عربستان و ایران برای به دست آوردن دستاوردهای سرزمینی دنبال کند.

دلائل اختلاف میان ابوظبی و ریاض در خصوص جزائر الیاسات

دلائل تاریخی: نگاهی تاریخی به منطقه دریایی که امروز بین مرزهای امارات، عربستان سعودی و قطر قرار دارد که از نظر تاریخی به آن نهرهای بنی یاس نیز گفته می‌شود. این شهر در ساحل امارت ابوظبی واقع شده است و نام آن از قبیله بنی یاس گرفته شده است. از دو جزیره تشکیل شده است، یاسات علیا در شمال و یاسات پایین در جنوب؛ این جزیره در گذشته محل استراحت غواصان ابوظبی (از قبیله بنی یاس) بوده است.


این منطقه که بر اساس قرارداد 1974 میان عربستان و امارات ، حین پذیرش حق حاکمیت سرزمینی امارات توسط پادشاه عربستان به نگارش درآمده تاکید شده که جزائر  ما بین ابوظبی و عربستان به صورت حاکمیت مشترک درآید. اما امارات متحده عربی از سال 2000 به این سو با افزایش فعالیت خود در این جزائر و در نهایت با اعمال محدودیت حفاظت دریایی این جزیره را به حق اختصاصی خود تبدیل کرده است.

ژئوپلتیک: این جزیره با توجه به نزدیکی به میدان نفتی الشیبه و نزدیک بودن به امارت ابوظبی نقشی اقتصادی و ژئواکونومیک در منطقه ی خلیج فارس ایفاء می کند. امارات متحده تلاش می‌کند با اعمال فشار بر عربستان دست برتر اقتصادی و سرزمینی خود را نشان دهد.

همچنین با توجه به وجود ساحل‌های مرجانی و جنبه ی ماهی گیری صنعتی که این جزائر دارند می‌تواند زمینه ی محروم شدن عربستان از جنبه‌های گردشگری تجاری و ماهی را نیز شاهد بود.

رقابت منطقه‌ای: علاوه بر مزیت‌های اقتصادی که این منطقه دارد اصل اختلاف عربستان و امارات در زمینه ی رقابت‌های منطقه‌ای است، ریاض و ابوظبی در حال حاضر یک نبرد پنهان در حوزه‌های مختلفی است از جمله قرار گرفتن در مرکزیت کریدور آمریکایی آیمک، افزایش درآمد ناخالص ملی، اعمال مداخله و قدرت نمایی در کشورهای اسلامی و آفریقایی، نزدیکی به آمریکا و... این رقابت‌های پیدا و پنهان امارات و عربستان هر از گاهی نمایان می شود اما این بار در مسئله ی جزائر الیاسات خود را بروز داده است.

این جزائر که از سال 2009 در حال مذاکره میان دو طرف بوده است تاکنون به نتیجه نرسیده است و پس از 15 سال مذاکره به دادرسی بین المللی ارجاع پیدا می‌کند که نشان از اختلاف عمیق میان این دو رهبر جهان عرب است.

تجاوزات آمریکا و انگلیس و فرصت‌طلبی امارات برای دست‌اندازی بیش‌تر بر یمنعربستان و امارات پس از هفتم اکتبر؛ گریز از بحران منطقه‌ای، ایجاد وابستگی متقابل اقتصادی با رژیم صهیونیستی

 

در بیان جمع بندی می‌توان گفت: رقابت میان بن زاید و بن سلمان برای قرار گرفتن به عنوان قطب نمای مطلق شورای همکاری خلیج فارس به صورت جدی در جریان است؛ هر دو این رهبران تلاش می‌کنند فارغ از رقابت‌هایی که با ترکیه و ایران دارند سهم خود را در نزدیکی به آمریکا، توازن بخشی با ایران، توسعه ی صادرات، برداشت گاز و نفت از میادین و در نهایت حداکثری کردن حقوق سرزمینی خود افزایش دهند.

جزائر الیاسات هر چند نمی‌تواند موجب بروز تنش میان عربستان و امارات شود اما زمینه ساز شکاف‌های عمیق بین این دو رهبر شبه جزیره عربی خواهد شد.از طرفی روابط نزدیک ابوظبی و واشنگتن نیز این توهم را برای ابوظبی به وجود آورده که می تواند به خاک‌های همسایگانش تعدی کند چنانکه در خصوص جزائر سه‌گانه و منطقه الیاسات دچار سوء‌تفاهم شده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • رهبر انصارالله: عملیات ایران، معادلۀ جدیدی برای پاسخ به حملات اسرائیل ایجاد کرد/ برخی کشورهای عربی به بهانه جلوگیری از تشدید تنش، به دنبال ممانعت از واکنش ایران بودند/ عربستان و امارات خود را رهبر کشور‌های عربی معرفی می‌کنند، اما حمایتی از فلسطین نکردند
  • غرب واقعیت تعمیق دوستی باکو با مسکو و تهران را نمی بیند/ جمهوری آذربایجان هر روز به روسیه نزدیک تر می شود
  • استان بوشهر آماده توسعه روابط با تاجیکستان است
  • حمایتی که برای اسرائیلی‌ها هم قفل بود/ وقتی اردن برای دفاع از صهیونیست‌ها مردم خود را به خطر می‌اندازد!
  • نگاهی به نیم قرن سیاست اعراب درباره رژیم اسرائیل؛ از اکتبر 1973 تا اکتبر 2023، استحاله عربی چگونه رقم خورد؟ + اسناد
  • جزائر الیاسات؛ چالش مرزی عربستان سعودی با امارات
  • نگاهی به روابط رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی/ آنها چگونه حافظ منافع اسرائیل بودند؟ + عکس ها
  • اگر اسرائیل از پایگاه‌های کشور‌های حوزه خلیج فارس به ایران‌ حمله کند آن پایگاه‌ها را خواهیم زد
  • درخواست مقام ارشد اسرائیل برای عادی سازی روابط با عربستان
  • هشدار کارشناسان نظامی چین به خطرات افزایش تنش‌ها در خاورمیانه