بی توجهی به ذائقه مخاطب دلیل کاهش استقبال از تلویزیون است
تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۲۰۸۴۹۱
تهران- ایرنا- «امیرعبدالرضا سپنچی» کارشناس رسانه و علوم ارتباطات اعتقاد دارد که بی توجهی به ذائقه مخاطب سبب رویگردانی آنها از رسانه تلویزیون ملی و توجه به دیگر رسانه ها شده است و به منظور بازسازی اعتماد دوباره می بایست به مخاطب شناسی، نیازسنجی و نظرسنجی های دقیق از نیاز و دغدغه های مخاطبان پرداخت.
به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ تلویزیون همواره یکی از سرگرمی های همیشگی خانواده ها بوده است و عملکرد صدا وسیما در ساخت برنامه های پربیننده نقش زیادی در جذب مخاطبان دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تعطیلات نوروز و فرصت فراغت خانواده ها سبب می شود تا آنها از برنامه های جذاب نوروزی استقبال بیشتری به عمل آورند در این میان پخش برخی برنامه های کم محتوا با هزینه های بسیار، انتقاد شماری از کارشناسان رسانه را به همراه داشته است.
همزمان با فرارسیدن ایام نوروز، پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به آسیب شناسی برنامه های تلویزیونی در این روزها پرداخت و در این ارتباط نظر «امیر عبدالرضا سپنچی» متخصص رسانه و علوم ارتباطات را جویا شد. در ادامه متن این گفت وگو آمده است:
**ایرنا: از نظر شما مهم ترین ویژگی برنامههای نوروزی تلویزیون چیست و اصلی ترین برنامه های این ایام شامل چه مواردی است؟
***سپنچی: به طور کلی برنامه های نوروزی به 2 قسمت تقسیم می شود. دسته نخست برنامه های مناسبتی مانند ویژه برنامه های سال تحویل، چهارشنبه سوری و بخش دیگر برنامه های روتین همچون سریال ها را در بر میگیرد. در طول این سال ها شاهدیم که گاهی تلویزیون موفق شده است تا با بهره گیری از هنرمندانی چون رضا عطاران، سعید آقاخانی و سیروس مقدم مخاطب قابل توجهی را جذب کند و بدین ترتیب فضایی شاد و پرنشاط که هدف اصلی برنامه سازی در عید نوروز به شمار می رود به ثمر برساند. در ارتباط با برنامه های مناسبتی که به طور عمده از چهارشنبه سوری آغاز می شود و تا روز سال تحویل ادامه دارد، باید به حضور ورزشکاران، هنرمندان، ستاره های سینما و فوتبال اشاره کرد که باعث جذاب تر شدن و پربیننده شدن این برنامهها در روزهای ابتدایی سال نو می شود.
در این میان باید به فعالیت شبکه های ماهواره ای فارسی زبان نیز اشاره کرد که اگرچه ظرفیت توانایی ساخت سریالهای مناسبتی عید را در اختیار ندارند اما با تهیه و تولید ویژه برنامه های سال تحویل درصدی از مخاطبان داخل و خارج از کشور را به خود جلب می کنند.
** ایرنا: در سال های گذشته شاهد توجه ویژه رسانه ملی به برنامه های مناسبتی به خصوص برنامه های عید نوروز بوده ایم. از این رو بودجه های زیادی نیز برای این قسم برنامه ها تخصیص داده شده است. نظر شما در ارتباط با این بودجه ها و میزان بازخوردهای مخاطبان چیست؟
*** سپنچی: یکی از موارد بسیار مهم در ارتباط با بودجه صدا و سیما ارتباط، هزینه های انجام شده و جذب مخاطب است. در سالهای گذشته مخاطبان تلویزیون ریزش بسیاری داشته اند و بحران مخاطب اصطلاحی است که می توان به ارتباط تلویزیون و مخاطبانش نسبت داد. دریافت بودجه های حداکثری و جذب مخاطب حداقلی مساله ای محسوب می شود که سیاستگذاران صدا و سیما در قبال آن مسوول هستند.
در این سال ها به جز برنامه های سرگرم کننده ای مانند خندوانه و 90 شاهد نوعی کاهش 70 درصدی مخاطبان تلویزیون هستیم که این ریزش مخاطب به نگاه خاص سیاسی تلویزیون در برنامه های سیاست محور خود بازمی گردد و به نوعی می توان گفت رویکرد سیاسی تلویزیون در این برنامه ها در بی توجهی مخاطبان به دیگر برنامه ها نیز تاثیر زیادی گذاشته است. یکی از مهمترین مسایل در زمینه ارزیابی مباحث رسانه ای بحث بازخورد مخاطب است به عبارتی باید ارزیابی دقیق شود که چرا با وجود چنین هزینههایی مخاطبان اقبال زیادی به تماشای برنامههای تلویزیونی نشان نمیدهند.
**ایرنا: یکی از انتقاداتی که به عملکرد اقتصادی صداوسیما وجود دارد، همین برنامه ریزی برای تخصیص بودجه ها در طول سال است. به طوری که در برنامه های نوروز و ماه رمضان شاهد برنامه های ویژه و پرخرج هستیم و در دیگر روزهای سال این کیفیت و کمیت افت محسوسی می یابد. به نظر شما اختصاص بودجه برنامه های ویژه نوروزی و تقسیم آن در تمام سال راهکار بهتری نیست؟
***سپنچی: به طور قطع اگر بودجه مناسبتی این ایام در طول سال توزیع شود، نتیجه و برآیند بهتری حاصل خواهد شد چرا که خیلی از خانواده ها در این ایام به سفر می روند و در بهترین حالت مخاطب سریال ها و برنامه های مناسبتی نوروز حدود 30 تا 40 درصد است بنابراین اگر این بودجه با مدیریت و کنترل بیشتری به نسبت یک دوازدهم در طول سال تقسیم شود هم مخاطبان بیشتری فرصت تماشای آن را خواهند داشت، هم هزینه ها با بازدهی بیشتری همراه خواهد بود.
مساله مهم دیگر مربوط به زمان محدود ساخت این برنامه ها است به طوری که شاهد این هستیم که 2 تا 3 ماه پیش از فرا رسیدن نوروز سازندگان به تلاش برای ساخت چنین سریال هایی می افتند و به طور معمول به دلیل این شتابزدگی و کیفیت پایین نگارش فیلمنامه ها در مدت محدود با نتیجه خوبی مواجه نخواهیم بود و سریال های ضعیف و حتی مبتذل سال های گذشته نتیجه همین شتابزدگی برای رساندن برنامه ها و مجموعه های تلویزیونی به آنتن شبکه در ایام نوروز است.
**ایرنا: با توجه به برنامه های ویژه تلویزیون در ایام عید نوروز، تقابل رسانه ملی با شبکه های ماهواره ای و میزان علاقه مخاطب را به تماشای برنامه از تلویزیون داخلی چه طور ارزیابی می شود؟
***سپنچی: در صورتی که مخاطب شناسی، نیاز سنجی، پژوهش ها و نظرسنجی های درستی از نیاز و دغدغه های مخاطبان صورت بگیرد، مخاطبان نیز از چنین برنامههایی که حرف دل آنها را می زند، استقبال خوبی به عمل خواهند آورد اما در سال های گذشته شاهد چنین رویکردی نبودهایم و ساخت برنامه ها بیشتر با هدف پر کردن زمان شبکه ها، دریافت و مصرف بودجه بوده است. همین بی توجهی به ذائقه مخاطب سبب رویگردانی آنها از رسانه تلویزیون ملی و توجه به دیگر رسانه های آنلاین یا آفلاین موجود خواهد بود. ماهواره های فارسی زبان نیز یکی از در دسترس ترین رسانههای حال حاضر برای سرگرم کردن مخاطب ناراضی از رسانه ملی است.
**ایرنا: حالا که بحث نیازسنجی و بازخورد مخاطب پیش آمد به نظر شما مهمترین دلایل کاهش مخاطبان تلویزیونی در این سال ها چه مواردی بوده است؟
***سپنچی: از نظر من رویکرد خاص سیاسی تلویزیون، مهمترین دلیل کاهش مخاطب این رسانه تاثیر گذار است، اگرچه این رویکرد سیاسی در برنامه های اجتماعی و سرگرمی کمتر دیده می شود اما مخاطب باهوش تلویزیون به دلیل همان نگاه خاص سیاسی ترجیح می دهد دیگر برنامههای غیرسیاسی را نیز تماشا نکند به عبارت روشن تر عدم توجه تلویزیون به رای مردم تاثیر زیادی در بحران مخاطب این رسانه دارد، وقتی مردم شاهد این هستند که فرد منتخب آنها به وسیله رسانه ملی آن طور که باید و شاید حمایت نمی شود و نقدهای نادرستی به تیم دولت انجام می شود به نوعی تصویر بدی نسبت به کلیت تلویزیون پدید می آید.
دلیل دیگر در ارتباط با بی میلی مخاطب به برنامههای تلویزیونی به عدم حضور چهرههای محبوب تلویزیونی مربوط می شود. مهران مدیری و رضا عطاران از جمله این هنرمندان به شمار می روند که سال ها به دلایل نامعلوم موفق به ساخت سریال های طنز نمی شوند و این امر باعث شده تا مخاطبان این چهره ها به دیگر مدیوم های تصویری از جمله سینما و شبکه نمایش خانگی روی آورند تا آنها را در قالب آنها تماشا کنند. استاد شجریان نیز که از مفاخر بزرگ ادب و فرهنگ این سرزمین و از سرمایه های تلویزیون ایران محسوب می شود، مورد بی مهری قرار گرفته است.
از این رو تلویزیون مرجعیت سرگرمی خود را نزد افکار عمومی به دلیل عدم توجه به خواسته مخاطبین و جذب چهره های پرطرفدار از دست داده است همانند مشکلی که به دلیل رویکرد خاص سیاسی در مرجعیت خبری از دست داده بود. مشکل دیگر ریزش مخاطب برنامه های تلویزیونی تعدد شبکه های تلویزیونی و اضافه شدن شبکه های استانی پر تعداد است به طوری که اکنون شاهد حدود 10 تا 15 شبکه تلویزیونی و چندین شبکه رادیویی در تهران هستیم که در کنار آن اگر شبکه های استانی را نیز بیافزاییم با حجم زیادی از شبکه های تلویزیونی و رادیویی مواجه خواهیم شد که به طور عملی و واقعی برنامه ریزی صحیح و دقیقی برای برنامه سازی در آنها صورت نمی گیرد و به نظر می رسد به صلاح کشور و رسانه ملی نیست که این حجم از گستردگی و انبوهی را مدیریت و اداره نماید که به طور قطع هزینه های زیادی را نیز به کشور و مردم تحمیل می کند.
**ایرنا: شبکه های اجتماعی و فضای سایبری نقش غیرقابل انکاری در پرکردن اوقات فراغت جوانان و خانواده ها داشته است. نظر شما درباره رویکرد صدا و سیما درباره این رسانه های نوظهور و پرمخاطب چیست؟
***سپنچی: پژوهش های جدید نشان می دهد که در میان رسانه های دیداری و شنیداری رادیو فاصله زیادی از نظر جذب مخاطب در این گروه رسانه ها دارد و تلویزیون شانه به شانه رسانه های سایبری از نظر توجه و جلب رضایت مخاطبان حرکت می کند. به نظر میرسد در سالهای آتی فضای سایبری تلویزیون را نیز در این رقابت نفس گیر جا بگذارد و پیروز بلامنازع این رقابت های رسانه ای باشد. بنابراین شبکه های تلویزیونی و رادیویی اگر بخواهند در این رقابت با شبکه های مجازی شکست نخورند باید فرمت های لازم و مورد نیاز همچون تمهیدات پخش آنلاین و ارتباط گسترده تر و نامحدودتر با مخاطب را در برنامههای خود لحاظ کند در غیر این صورت همانگونه که گفته شد شبکه های مجازی و فضای سایبری پیروز این رقابت خواهند بود.
**ایرنا: یکی از پرمخاطب ترین سریال های نوروزی این سال ها مجموعه پایتخت بوده است که گامی مهم در جذب مخاطب و فرهنگ سازی خانواده ها دارد. درباره ویژگی های این مجموعه و راهکارهای کلی ساخت سریال های پرمخاطب در تلویزیون توضیح دهید؟
***سپنچی: نشان دادن زندگی روزمره مردم، توجه به دغدغه ها و نزدیک شدن به فضای بومی اقوام مختلف را می توان به عنوان مهمترین دلایل موفقیت سریال پایتخت نام برد که توانسته فضای شاد و جذاب در ایام نوروز برای مخاطبان خود فراهم آورد باید ظرفیتی را در خود ایجاد کند تا از هنرمندان مختلف و متعدد برای ساخت سریال برنامه های مناسبتی استفاده نماید و به عبارتی به جذب بیشتر سرمایههای فرهنگی و هنری کشور بپردازد.
**ایرنا: به عنوان سوال آخر جای چه برنامه های در ایام نوروز خالی است؟
***سپنچی: توجه ویژه به برنامه های شاد و مفرح می بایست در اولویت ساخت برنامه های تلویزیونی قرار گیرد با توجه به جامعه جوان کنونی ما و نیاز این افراد به برنامههای مفرح و سرگرم کننده این گونه برنامه ها بیش از هر چیز توصیه می شود. تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی باید بتوانند تمام ظرفیتهای هنری و خلاق کشور را برای رسیدن به این مهم یعنی بسترسازی برای اوقات خوش و با نشاط را فراهم آورد و نباید برنامه سازی در تلویزیون به یک گروه یا فرد خاصی محدود شود. طنزهای سیاسی از دیگر برنامههایی است که کمبود آن در برنامه های صدا و سیما احساس می شود، برنامه هایی که ضمن گشودن دریچه ای برای بیان مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه به ایجاد فضای شاد و جذاب برای مخاطب و سرگرم کردن آنان می پردازد.
پژوهشم**9280**2059**9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي مناسبت ها برنامه هاي نوروز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۲۰۸۴۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میخواهند همان بلایی که سر تلویزیون آورند را، سر پلتفرمها هم بیاورند/ آیینه شبکه نمایش خانگی را نشکنید
پرداختن به موضوعات و معضلات اجتماعی در تولیدات تصویری از مقولههای پراهمیت و البته حساسیتبرانگیزی است که همیشه با نقد و اعمال نظرهای مختلفی روبهرو میشود. جریانی که البته گریزی از آن نیست و یکی از ملزومات خلق داستانی واقعگرایانه و برگرفته از دل جامعه محسوب میشود. با این حال هنوز که هنوز است برخی گسترش آمار این معضلات، مانند استعمال دخانیات یا موارد دیگر را بر گردن همین انعکاسها انداخته و در آمار ارائه شده از فضایی مثل شبکه نمایش خانگی نام میبرند.
در این بین شکی در پرداخت عریانتر نمایش خانگی به موضوعات مختلف وجود ندارد اما نقش این جریان در تشدید معضلات اجتماعی و اینکه آیا واقعاً چنین جریانی وجود دارد از مواردی است که کم و کیف آن را از محمدعلی الستی، استاد دانشگاه و جامعهشناس ارتباطات جویا شدیم.
الستی، در خصوص شیوه پرداختن به معضلات و انعکاس آن در تولیدات تصویری بیان کرد: در تولیدات مختلف رسانهای دو مسئله و یک مرز وجود دارد که باید آنها را روشن نمود. از آنجایی که خیلی از موضوعات مطرح و نمایش دادهشده، بخشی از واقعیتهای اجتماعی هستند، باید در رسانه منعکس شوند و مورد بحث و پردازش قرار بگیرند، در حالی که همواره این خطر مطرح است و وجود دارد که نحوه پرداختن به بعضی از آسیبها و مسائل اجتماعی، خود میتواند ضمن از بین بردن قبح موضوع، سبب الگو سازی و تشدید معضل در سطح اجتماع شود. در سوی دیگر اما این مسئله، به قوت خود باقیست که اگر به بهانه تشدید یک معضل به آن نپردازیم، با خطر از دست دادن واقعگرایی مواجه میشویم. این همان مرزی است که در صورت زیادهروی در آن خطر ترویج وجود دارد و در نبود و سانسورش، بحث دوری از واقعیت مطرح میشود. بنابر این همانقدر که نگرانی دلسوزان از ترویج فساد به جا است، دغدغه مصلحان نسبت به تهدید پوشانده شدن و مخفی ماندن و نتیجتاً باقی ماندن انبوه مشکلات و مسائل اجتماعی، بر حق است.
او با تأکید به لزوم در نظر گرفتن مرز این دو امر، افزود: در مسیر تولید یک اثر و انعکاس موضوعات گوناگون باید دید که درجه واقعگرایی در نهاد تولیدکننده آن چقدر است؟ با نگاهی اجمالی به شبکه نمایش خانگی نیز میتوان گفت که این فضا اتفاقاً واقعگراست و افراطی که گاه برخی به آن اشاره میکنند، در آن وجود ندارد. بنابراین نباید با زدن برچسب سیاهنمایی، این رسانه را هم از واقعنمایی دور کرد و آن را به سمت قالب تلویزیونی سوق داد که خیلی وقتها با فرم کلیشهای سراغ موضوعات مختلف میرود. در واقع باید مرز بین نمایش واقعیتها و ترویج و تشدید معضلات را در این برآوردها در نظر گرفت تا بتوان درست در مورد آن قضاوت کرد.
حضور عدهای غیرمتخصص در ارائه آمار و اظهارنظر در خصوص جریان موجود در فضاهای مختلف مثل شبکه نمایش خانگی هم از موضوعاتی بود که این جامعهشناس با اشاره به آن تصریح کرد: همانطور که گفته شد، به عقیده من جریانی که شبکه نمایش خانگی در انعکاس معضلات پیش گرفته، عموماً و عمدتاً واقعگرا و نزدیک به جامعهای است که در آن زندگی میکنیم.
او ادامه داد: در این میان عدهای هستند که صلاحیت و تخصص ندارند ولی خود را به کارشان متعهد میدانند، در صورتی که آن تعهد با تخصص معنا پیدا میکند و تا وقتی که شما در کاری متخصص نباشید، نمیتوانید خود را به آن متعهد بدانید و یا به آن بپردازید. اساساً نخستین شرط و نشانه تعهد این است که اگر در کاری تخصص نداریم، آن را بر عهده نگیریم، در دنیای رسانه و تولیدات آن نیز همین قواعد حکمفرماست. گاهی افرادی خارج از این فضا اظهارنظرهای غیراصولی میکنند و با تلاش برای عدم انعکاس واقعیت به دنبال آن هستند تا همان بلایی را که سر تلویزیون آوردند، برسر دیگر رسانهها هم بیاورند.
الستی ادامه داد: دوری از حقیقت و ارائه تصویر غیر واقعی از یک جامعه که میخواهیم آن را در ساحت نمایش، به صورت آرمانی نزدیک و منعکس کنیم (که انصافاً شعبهای از شعبات کفر به معنای پوشاندن حق و حقیقت است)، همان بلایی است که تلویزیون را درگیر کرده و به گمانم همانگونه که در میان موحدان و یکتاپرستان، آفت و انحراف «شرک خفی» در برابر «شرک جلی» مشرکان مطرح است، بدین گونه میتوان از عارضه «کفر خفی» در اجتماعات و جوامع مسلمان سخن گفت که با گسترش روزافزون بساط انکیزیسیون و تفتیش عقاید قرون وسطایی، به نام ترویج دین، روز بهروز از محبوبیت و اقبال آن میکاهند؛ چرا که اگر امر مقدس را امر بیعیب و بدون نقص یا به عبارتی نقدناپذیر بدانیم، اعتقاد توحیدی ما ایجاب میکند که فقط ذات اقدس الهی را مقدس بدانیم و هرگاه هرکس یا هرچیز غیر از خدا را مقدس یعنی مصون از نقد به شمار آوریم، برای خداوند، شریک قائل شده و در عین ادعای توحید، مرتکب شرک خفی شدهایم.
هر نظامی برای استمرار حیات، نیازمند نقد مستمر و اصلاحات دائم است، در حالی که ما نظام خود را نظام مقدس میخوانیم و مینامیم، نتیجه آن است که نمیخواهیم و پس از مدتی اصلاً نمیتوانیم آن را نقد و اصلاح کنیم. پس به ناچار مرتکب کفر خفی میشویم و واقعیات منعکس شده دررسانهها، از عوارض، آسیبها و بحرانها را، نشر اکاذیب، سیاهنمایی و تشویش افکار عمومی مینامیم.
این جامعهشناس در پایان با یادآوری اینکه نباید از انعکاس حقایق هراس داشت، خاطرنشان کرد: خلاصه عرض کنم، از انعکاس واقعیتها در رسانهها نهراسیم، اخلاقیات و نظام اخلاقی بسیار عزیز و مهم است و باید جلوی ترویج فساد و فحشا را از هر دست که باشد گرفت ولی اشاره به گسترش سرسامآور استعمال دخانیات در سطح جامعه و یا فساد بعضی از مدیران و مسئولان، نه دروغ و نشر اکاذیب است، نه بدآموزی محسوب میشود.
وی افزود: اما در مورد اصطلاح «تشویش اذهان عمومی»، باید گفت، ذرهای تشویش برای بیداری وجدانها و بیداری افکار عمومی، نه تنها بد نیست که بسیار هم لازم و ضروری است. راضی نباشیم تا گردانندگان رسانهها با لالایی «شهر در امن و امان است»، مردم را به خواب خرگوشی فرو ببرند و در آن نگاه دارند. «آینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن، آیینه شکستن خطاست»، اگر آنچه امروز در شبکه نمایش خانگی میبینیم به واقعیتی که آن را زندگی میکنیم، نزدیکتر است، به خود بیاییم و با هم در اصلاح واقعیتهای تلخ بکوشیم. آیینه شبکه نمایش خانگی را نشکنیم، پاک کردن صورت مسئله و ندیدن آن، فقط حل آن را به تعویق و ما را از چاله به چاه خواهد انداخت.