روایتی از تحقیرآمیزترین شکست صدام / فتح المبین،روزی سرنوشت ساز برای تغییر مسیرجنگ+تصاویر
تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۲۲۲۱۸۶
سردار ارشادی:صبح عملیات فتح المبین درگیری ها شدت پیدا کرد و در یکی از پاتک های دشمن حدود۲۰نفربودیم که به محاصره دشمن درآمدیم و تاحدود ساعت ۳بعدازظهرمقاومت کردیم ودر این مقاومت نفس گیر فرمانده گردان "خدامراد مرادی" به شهادت رسیدند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آفتاب جنوب،ایام نوروز ،یادآور حماسه ای به یادماندنی و جاویدان مردان بی ادعایی است که برای دفاع از سرزمین خود در برابر تجاوز دشمن ایستادگی کردند و مجال بودن به آنها ندادند و پیروز میدان شدند،این روزها مصادف با افتخارات بزرگی برای ایران اسلامی است ایامی که وطن بر فرزندان خود می بالد که این چنین بی ادعا جان در راه میهن باختند و حماسه ساز تاریخ شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولین روزهای فروردین ماه 1361 در حالی که رزمندگان اسلام برای حمله آماده و بی صبرانه در انتظار شنیدن رمز عملیات بودند روزی سرنوشت ساز برای تغییر مسیر جنگ بود، سلحشوران اسلام شجاعانه و استوار منتظر دستور برای شروع عملیات بودند.
پیام رمز شروع عملیات "فتح المبین" از سوی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وقت" محسن رضایی"ˈ و فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران " شهید صیاد شیرازی"ˈ صادر و عملیات با رمز یا زهرا سلام الله علیها در منطقه عملیاتی غرب کرخه شوش و دزفول آغاز شد.
آزادسازی بخش های وسیعی از خاک میهن اسلامی بویژه ارتفاعات و مناطق جنوب از اشغال ارتش بعثی عراق از جمله جاده دهلران، دشت عباس، عین خوش و مناطق دشت چنانه و زمین های سرخه؛ مناطق شمال غربی خوزستان و خارج کردن شهرهای دزفول، شوش، اندیمشک، پایگاه چهارم هوایی، جاده سراسری اندیمشک- اهواز و صدها روستا ازتیر رس آتش دشمن، دستیابی به چاههای نفت ابوغریب در ارتفاعات تینه و دیگر مناطق استراتژیک از اهداف اجرای این عملیات غرور آفرین بود.
در عملیات غرور آفرین فتح المبین؛ 18 فروند هواپیما،3 فروند هلیکوپتر، 361دستگاه تانک و نفربر، صدها دستگاه خودرو نظامی و مقدار قابل توجهی از انواع سلام سبک و سنگین توسط رزمندگان اسلامی منهدم ضمن اینکه 150 دستگاه تانک، 170 دستگاه نفربر، 500 دستگاه خودرو، 165 قبضه توپ 182، 130 و 152 میلیمتری، مقدار زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین، یک عدد کامل موشک سام 6به همراه 3 فروند موشک توسط رزمندگان اسلام به غنیمت گرفته شد.
سردار محمد ارشادی از فرماندهان دوران دفاع مقدس در گفت و گو با این پایگاه خبری تحلیلی در خصوص رشادت های رزمندگان کهگیلویه وبویراحمد دراین عملیات ،گفت: قبل از عملیات فتح المبین تیپ المهدی (عج) بافرماندهی "حاج علی فضلی" تشکیل شد واکثر نیروهای سپاه گچساران جهت خدمت درتیپ به جبهه اعزام شدند.
وی افزود:قبل از عید بود وهمه داشتندبرای این عملیات بزرگ آماده می شدند،بسیجیان زیادی از گچساران اعزام شده بودندودر منطقه شوش و روستاهای ابوذر و خلخال وملحه مستقر ودرحال آموزش و تمرین برای عملیات بودند.
ارشادی تصریح کرد:شب عیدسال۶۱ همه آماده انجام عملیات شدندولی بنا به دلایلی انجام نگرفت و یک شب بعد دردوم فروردین عملیات شروع شدمنطقه کاملا سرسبزشده بودواین پوشش بسیارخوبی برای استتارنیروها بودکه ازموانع وسیم خاردارها و کانالهای دشمن گذشته وبا شکستن خطوط اولیه دشمن وارد مواضع آنها شدند.
وی درادامه تصریح کرد:صدای الله اکبر رزمندگان سکوت شب را شکسته ورعب و وحشت به دل دشمن بعثی انداخته بود و سنگرهای مستحکم آنها یکی پس از دیگری سقوط می کرد به همراه پاسداران سپاه گچساران؛"عزیزالله زارعی"،"علیرضانظرپور"،"جلال محمدپور"،"احمدتاجگردون" ،"باقررضایی" و"جانی پور"در گردان خط شکن به فرماندهی "خدامراد مرادی" بودیم .
این فرمانده دوران دفاع مقدس افزود:صبح عملیات درگیری ها شدت پیدا کرد و در یکی از پاتک های دشمن حدود۲۰نفربودیم که به محاصره دشمن درآمدیم و تاحدود ساعت ۳بعدازظهرمقاومت کردیم ودر این مقاومت نفس گیر فرمانده گردان "خدامراد مرادی" به شهادت رسیدند.
ارشادی درادامه بیان کرد:در روز دوم فروردین وایام عیدهرچندشهدای گرانقدری تقدیم کردیم ولی فتح بزرگی نصیب ما شد وحضرت امام دراین عملیات خطاب به رزمندگان فرمودند:"من دست وبازوی قدرتمند شما را که دست خدابالای آن است می بوسم وبراین بوسه افتخارمی کنم".
این فرمانده دوران دفاع مقدس در ادامه گفت:روح همه شهدای عملیات غرورآفرین فتح المبین که درایام نوروزبه شهادت رسیدند،شادویادشان گرامی باد.
این درحالی است که نوروز و فروردین 61 با این پیروزیها به کام ملت ایران شیرین شد و از همه بیشتر مردم شهرهای اندیمشک، دزفول و شوش دانیال خوشحال بودند،عملیات فتحالمبین تحقیرآمیزترین شکست برای صدام تا آن روز بود و تقریبا سه لشکر خود را در جریان آن از دست داد.
اجرای عملیات فتح المبین 7 روز به طول انجامید که در این عملیات حدود 25 هزار نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی و 15 هزار نفر از آنان بدست نیروهای سلحشور اسلام به اسرات گرفته شد و 650 کیلومتر مربع از خاک ایران اسلامی آزاد شد.
23 فروردین هم سوریه با ایران توافق کرد تا لولههای صادرات نفت عراق را ببندد،با این آزادسازیها، فقط خرمشهر اشغال شده در اوج مظلومیت، تشنه شنیدن نوای هموطنان ایرانی بود.
در پی این شکست و ترس آمریکا از موفقیتهای ایران، در اولین اقدام، در فروردین 61، عراق را از فهرست کشورهای مظنون به حمایت از تروریسم خارج کردند تا راحت تر به آن کمک کنند.
انتهای پیام
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۲۲۲۱۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام از حرف محسن رضایی ناراحت شدند و گفتند بروید کارتان را بکنید!
بابت همین شک و تردید بود که فرماندهان تصمیم گرفتند تا به سراغ امام بروند و از او کسب تکلیف کنند. بنا شد تا محسن رضایی به جماران برود و با امام ملاقاتی داشته باشد. وقت هم به شدت تنگ بود؛ هر دقیقه میتوانست تاثیر گذار باشد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، نوروز سال ۱۳۶۱ و ماههای قبل از آن در سال ۱۳۶۰ روزهایی بود که جبهههای نبرد برای ایران در شرایطی عالی به سر میبردند؛ نیروهای ایرانی روی دور پیروزی بودند؛ مهر ماه ۱۳۶۰ با عملیات ثامنالائمه حصر آبادان را شکستند؛ آذر ماه ۱۳۶۰ هم با عملیات طریقالقدس توانستند بیش از ۶۵۰ کیلومتر مربع از سرزمینهای اشغالی از جمله شهر بستان را آزاد کنند. فرماندهان نظامی و سیاسی جنگ برای هتتریک پیروزیها نوروز ۱۳۶۱ را مناسب دیدند؛ عملیاتی به نام «فتح المبین» هدف از انجام این عملیات آزادسازی اراضی اشغال شده ایران توسط عراق بود که نیروهای ایرانی در این عملیات آزادی سرزمینهای شمال خوزستان و غرب کرخه را در نظر داشتند. این سومین عملیات گسترده ایرانیان بود تا خاک خود را از لوث وجود دشمن عراقی پاک کنند. این عملیات ایمنسازی شوش، دزفول و اندیمشک برابر حملات آتی دشمنان را هم در نظر گرفته بود.
از این رو از اواسط پاییز که طرحریزی این عملیات آغاز شده بود، اقدامات اطلاعاتی لازم برای شناسایی مناطق توسط بومیان و ساکنان محلی جریان داشت. طراحان و برنامهریزهای عملیات سه منبع دیگر نیز برای کسب اطلاعات از منطقه داشتند؛ عکسهای هوایی، شنود مکالمات نیروهای عراقی و بازجویی از اسرایی که در جریان طریقالقدس در اختیار ایرانیان قرار گرفته بودند.
اما از آن سو نیروهای عراق نیز بیکار ننشسته بودند. آنها نیز با هر ابزاری که داشتند اقدام به شناسایی میکردند و تا حدودی در جریان عملیات آتی ایران قرار گرفته بودند. حمله عراق در بهمن ماه ۱۳۶۰ به منطقه چذابه یکی از نشانههای هوشیاری آنها نسبت به عملیات جدید ایران بود؛ عملیاتی که قرار بود کربلای ۲ نامیده شود که شب عملیات نامش تغییر کرد و شد «فتح المبین».
عراق با طرح و اجرای یک عملیات آفندی یا تهاجمی به تنگه چذابه در تاریخ ۱۷ بهمن ماه ۱۳۶۰، پیشگیری یا تاخیر در اجرای عملیات سراسری و بزرگ ایران را پیگیری میکرد. در این عملیات آتش سنگینی بر منطقه کوچک تنگه چذابه ریخته شد و پس از کم شدن آتش، یگان زرهی عراق به سمت شهر تازه آزاد شده بستان روانه شد؛ البته که با سرعتی آهسته و چنان که تمایلی به پیشروی نیست.
با رصد وضعیت، فرماندهان ایران کم کم به این نتیجه رسیدند که قصد عراق پیشروی نیست و اخلال و تاخیر انداختن در عملیات آینده است. سردار غلامعلی رشید درباره حمله عراق در آن برهه زمانی گفته ما نسبت به اهداف دشمن ابهام داشتیم؛ زیرا عراقیها در عین حالی که حملات سنگینی را انجام میدادند ولی کلا به سمت بستان پیشروی نمیکردند. در این شرایط فرماندهی کل سپاه طی تحلیل اظهار داشت هدف دشمن تاخیر در عملیات بعدی است و باید سریعا منطقه عملیات را فعال کنیم.
ارتش و سپاه برای این عملیات اختلاف نظر داشتند؛ سپاه معتقد بود که باید از چهار محور «عین خوش»، «پل نادری»، «شوش» و «رقابیه» به صورت همزمان حمله آغاز شود؛ اما ارتش که نگاهی کلاسیک داشت، تاکید داشت که به علت محدودیت در نیروی انسانی، باید از دو محور عمل شود. نهایتا با توافق محسن رضایی و علی صیاد شیرازی بنا بر این شد که از همان چهار محور اقدام شود. مشکل نیروی انسانی هم با توجه به روحیه بالایی که ناشی از دو عملیات پیروزمندانه در جامعه جاری بود محل نگرانی نبود و بنا به روایتها، تا سه برابر مورد نیاز راهی جبههها شدند.
قرار بود روز نخست تعطیلات نوروز ۱۳۶۱ عملیات فتح المبین آغاز شود؛ اما عراق که از ماجرا بو برده بود یا بنا به روایتهایی در جریان قرار گرفته بود دو روز پایان سال از دو محور به مواضع ایران حمله کرد؛ ۲۸ اسفند ماه عراق باز هم به سمت سرزمین ایران از دو محور شوش و تنگه رقابیه هجوم آورد؛ این دو محور از جمله محورهایی بودند که بنا بود ایران از طریق آنها برای آزادی سرزمینهای اشغالیاش اقدام کند. در واقع به جای اینکه عراق از سوی نیروهای ایرانی غافلگیر شود، این ایرانیها بودند که با حمله عراقیها غافلگیر شدند. فردای آن روز یعنی بیست و نهم اسفند ماه نیز ارتش عراق از بامداد باز هم دست به حمله زد و تا عصر هنگام همچنان تاخت و تاز میکرد. از سوی دیگر دو قرارگاه از چهار قرارگاه نیروهای رزمی ایران با جنگنده بمبافکنهای دشمن عراقی بمباران شد که تلفات چشمگیری بر جا گذاشت.
علی صیاد شیرازی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش در این باره گفته به جای آنکه ما عملیات را شروع کنیم چند روز قبل از آغاز عملیات دشمن شروع کرد. فشار عجیبی به نیروهای ما آورد. این فشار برای ما غیر قابل تحمل بود؛ چون پشت نیروهای ما آب بود؛ رودخانه کرخه. او اضافه میکند تا آمدیم بجنبیم دشمن از محور دوم عملیات را شروع کرد عراق در محور رقابیه دو تا چهار کیلومتر پیشروی کرد و خود به خود محور به هم خورد شاید دشمن، یکی دو روز بیشتر وقت نمیخواست تا دو محور را به هم متصل کند. معلوم بود دارد حساب شده کار میکند و میخواهد ما را به موضع انفعال بکشاند و ابتکار عمل را بگیرد. بیشتر حالمان گرفته شد. بدبختانه با طرحی که مصوبه همه ما بود از چهار محوری که میخواستیم حمله کنیم، فقط دو محور باقی ماند. این دو محور هم به هیچ ترتیب با محاسبات و برآوردهای عملیاتی و معیارهای تخصصی نمیخورد. دو محوری که طرف شرق بود دو محور باقی مانده یکی از طرف عین خوش بود و یکی هم طرفی که ارتفاعات جلوی آن را گرفته و دشمن فکر میکرد همان ارتفاعات برای پدافند کافی است و خودش را محکم میدانست.
با این حملات غافلگیرکننده عراق سازمان رزم دو محور که دو قرارگاه را هم شامل میشد از هم پاشیده شد؛ فرماندهان را شک و تردید فرا گرفت؛ نمیدانستند با این وضعیت حملات پیشدستانه عراق، طبق برنامه عمل کنند یا عملیات را به تعویق بیندازند؛ آنها دو به شک مانده بودند و فضا به تعبیری معلق بود.
بابت همین شک و تردید بود که فرماندهان تصمیم گرفتند تا به سراغ امام بروند و از او کسب تکلیف کنند. بنا شد تا محسن رضایی به جماران برود و با امام ملاقاتی داشته باشد. وقت هم به شدت تنگ بود؛ هر دقیقه میتوانست تاثیر گذار باشد. از همین رو تصمیم بر آن شد تا محسن رضایی توسط یک هواپیمای جنگنده به تهران برده شود؛ بدین صورت که یک خلبان در کابین جلو و فرمانده کل سپاه هم در کابین عقب. به همین ترتیب رضایی به تهران منتقل شد؛ دیداری با امام کرد؛ رضایی رفته بود که از رهبر فقید انقلاب نه مشورت که کسب تکلیف کند؛ اما امام واگذار کرده بود به فرماندهان که هر چه صلاح میدانند انجام بدهند. محسن رضایی اصرار میکند که امام برای انجام عملیات استخاره کند که بنیانگذار انقلاب نیز امتناع میکند و میگوید بروید کارتان را بکنید.
سردار مرتضی صفار، فرمانده جبهه شوش در عملیات فتح المبین درباره این دیدار میگوید: امام در کل گفته بودند؛ بروید کارتان را انجام بدهید و نگران نباشید. آقا محسن به حضرت امام میگویند استخارهای هم بکنند. امام ناراحت میشوند و میگویند شرایط استخاره فراهم نیست؛ بروید کارتان را بکنید. در آخر هم امام گفته بودند؛ حالا اگر هم خواستید دلتان قرص شود در قرارگاه کربلا یک استخارهای هم بکنید. آقا محسن برگشتند و وقایع را گزارش دادند بماند که به دلیل فشار وارد شده در سوار شدن به جنگنده حالشان اصلا خوب نبود و زیر سرم رفتند.
پس از بازگشت رضایی در قرارگاه کربلا، تفالی به قرآن میزنند که سوره «فتح» میآید؛ آنجا تصمیم میگیرند که نام عملیات از کربلای ۲ به فتحالمبین تغییر کند. نهایتا بامداد دوم فروردین ماه ۱۳۶۱ با رمز «یا زهرا» عملیات آغاز شد؛ ۳۵ گردان ارتش و ۱۰۰ گردان سپاه در این عملیات حاضر بودند؛ صیاد شیرازی فرماندهی نیروهای ارتش و رضایی فرماندهی نیروهای سپاه را بر عهده داشتند عراق هم ۷ تیپ زرهی ۲۰ تیپ پیاده و ۱۰ گردان توپخانه را پای کار آورده بود.
به لطف زمینهای رملی در منطقه عملیات نیروهای ایرانی توانستند کانال حفر کنند و تونل بزنند و از این طریق لشکرهای ۱۰ زرهی و مکانیزه عراق تحت محاصره قرار گرفتند. طبق اسناد موجود این نقشه برای دور زدن نیروهای دشمن عراقی و محاصره آنها ابتکار احمد متوسلیان فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسولالله تهران بود.
این عملیات در چهار مرحله برق آسا صورت گرفت و هشتم فروردین ماه چهارمین و آخرین مرحله اقدام برگزار شد. در نتیجه این عملیات ۲هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع از سرزمینهای اشغال شده توسط عراقیها به خاک کشور بازگشت. اما نتیجه دیگری که این عملیات داشت آن بود که از طریق غنایمی که نیروهای ایرانی از دشمن عراقی به دست آوردند توانستند یگان توپخانه سپاه پاسداران را راهاندازی کنند. در سلسله عملیاتهای ثامن الائمه طریق القدس و فتح المبین بخشهای زیادی از مناطق اشغال شده توسط عراقیها آزاد شدند و این گونه پیش زمینه آزادسازی خرمشهر فراهم شد به عبارت دیگر، نتیجه اصلی این عملیات، فراتر از آزادسازی اراضی اشغالی و تاسیس یگان توپخانهای سپاه بود.
سایر اخبار (تصاویر) لئوپون، پادشاهِ پادشاهان؛ حیوان عجیب و غولپیکری که حاصل جفتگیری پلنگ و شیر است! (تصاویر) دانشمندان چهرۀ یک انسان اولیه را شناسایی کردند؛ انسان اولیه این شکلی بود! (تصاویر) چند سال پس از مردن انسانها زمین چه شکلی خواهد بود؟ انسانهایی که خوراکشان گوشت انسان است!