Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-23@19:41:16 GMT

ماجرای مرده‌ای که از خارج کشور پیامک می‌فرستاد

تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۴۵۸۹۵

خراسان نوشت: هفتم فروردین امسال، پیرمردی با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان رضوی، پیگیری ماجرای گم شدن پسر ۴۰ ساله اش را درخواست کرد.

این مرد که به مفقود شدن ناگهانی فرزندش مشکوک شده بود در اظهارات خود به کارآگاهان دایره مفقودی‌های اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی گفت: پسرم از اواخر شهریور ۹۷ به طور ناگهانی گم شد و من دیگر او را ندیدم، اما همسرش همچنان مدعی است که پسرم در آلمان زندگی می‌کند و گاهی پیامک‌هایی نیز مبنی بر این که مواظب فرزندانم باش! برای او می‌فرستد! ولی من به این ماجرا مشکوک هستم و احتمال می‌دهم اتفاقی برای پسرم افتاده است چرا که او هیچ وقت با من تماس نمی‌گیرد!

در پی اظهارات این مرد مسن و با صدور دستوری از سوی سرهنگ کارآگاه حسین بیات مختاری (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) پرونده‌ای در اداره جنایی زیرنظر مستقیم سرهنگ غلامی ثانی تشکیل شد و مورد بررسی‌های دقیق اطلاعاتی قرار گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کارآگاهان که از میان سخنان شاکی پرونده به ماجرایی مشکوک رسیده بودند، این پرونده را برای کسب تکلیف قضایی به شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد (شعبه ویژه جنایی) ارسال کردند.

در همین حال قاضی کاظم میرزایی که روی خطوط اوراق پرونده و اظهارات مخمصه گونه پیرمرد متمرکز شده بود، ناگهان قطعات پازل معمای ارسال پیامک‌ها از خارج کشور را کنار یکدیگر گذاشت و پشت آخرین برگ پرونده دستور بررسی نامحسوس گوشی تلفن مرد گم شده را درحالی صادر کرد که وقوع جنایتی هولناک در لابه لای دست نوشته‌های این پرونده سوسو می‌زد!

این گونه بود که گروهی از کارآگاهان زبده دایره مفقودی‌ها به سرپرستی سرهنگ رضوی، عملیات تخصصی و اطلاعاتی خود را درباره ماجرای گم شدن ناگهانی «مهدی-ح» آغاز کردند.

بررسی شماره تلفن مهدی از طریق راه دور و با شیوه‌های فنی- پلیسی حکایت از آن داشت که پیامک‌های مذکور از مشهد به تلفن عروس ۳۰ ساله پیرمرد ارسال شده است!

به همین دلیل «قاضی میرزایی» دستور احضار زن جوان را صادر کرد و خود نیز به بازجویی تخصصی از وی پرداخت. «کلثوم» مانند همیشه، پیامک‌های ارسالی را به قاضی ویژه قتل عمد نیز نشان داد و گفت: همسرم به دنبال گنج بود! او تعدادی عتیقه داشت، اما هنگام خرید و فروش اشیای عتیقه، کلاه دو نفر را برداشت و برای فرار از چنگ آن‌ها به خارج از کشور گریخت! این زن در پاسخ به سوال مقام قضایی که چرا شما را با خودش نبرد؟ نیز گفت: بعد از فرار همسرم قرار شد که خودش به دنبال ما بیاید، یا افرادی که او را به خارج از کشور بردند من وفرزندم را نیز مدتی بعد نزد همسرم ببرند!

زن جوان در ادامه اظهاراتش و در حالی که پیامکی را به قاضی میرزایی نشان می‌داد، اضافه کرد: حدود دو هفته بعد از این ماجرا همسرم پیامکی از آلمان برایم فرستاد که در آن نوشته بود، من آلمان هستم مواظب فرزندانم باش!

به دنبال اظهارات این زن جوان که در تضاد با گزارش‌های نامحسوس و اطلاعاتی پلیس بود، قاضی ویژه قتل عمد، دستورات فوق سرّی دیگری را نیز صادر کرد تا کارآگاهان، تحقیقات خود را به موضوعات اجتماعی و اخلاقی زن در محل سکونتش گره بزنند، بدین ترتیب بررسی‌های پلیس به موضوعات پنهانی کشیده و مشخص شد که زن جوان قصد انتقال اسناد ملکی همسرش را به نام خود یا فرزندش داشته که در این زمینه موفق نشده است! از سوی دیگر نیز ردیابی‌های تخصصی شماره تلفن مرد گم شده، حاکی از آن بود که مرد جوانی به نام مجید به ندرت از این شماره تلفن استفاده می‌کند و در بیشتر اوقات نیز این گوشی تلفن خاموش است!

با گزارش تحقیقات سری به قاضی ویژه قتل عمد، روند رسیدگی این پرونده با احتمال قوی وقوع جنایت تغییر کرد و این گونه بود که قاضی میرزایی به سرنخ‌های مهمی دست یافت که نشان از ارتباط عاطفی بین مجید و کلثوم داشت. به همین دلیل بلافاصله دستور دستگیری مرد مرموز ۳۹ ساله این پرونده حساس صادر شد و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در یک عملیات هماهنگ و ضربتی، مجید را دستگیر و به مقر انتظامی هدایت کردند.

کلثوم که با دیدن مجید در پلیس آگاهی شوکه شده بود خیلی تلاش کرد تا همچنان راز گم شدن همسرش را پنهان نگاه دارد، اما ساعتی بعد وقتی در برابر شواهد و مدارک انکار ناپذیر قرار گرفت در حضور قاضی میرزایی لب به اعتراف گشود و اشک ریزان پرده از راز یک جنایت وحشتناک، اما بی صدا برداشت!

او گفت: از حدود یک سال قبل با مجید آشنا شدم چرا که اختلافات شدیدی با همسرم داشتم! در اثنای این آشنایی تصمیم به قتل همسرم گرفتم تا او را از میان بردارم به همین دلیل شب بیست و چهارم شهریور ۹۷ تعداد زیادی قرص‌های اعصاب و روان را به او خوراندم و زمانی که بیهوش شد با مجید تماس گرفتم که به منزل ما بیاید! مجید هم با خودرو آمد و پیکر همسرم را به منطقه‌ای کوهستانی در اطراف مشهد برد! مرد مرموز هم که دیگر همه آمال و آرزوهایش را بر باد رفته می‌دید در اعترافاتی تکان دهنده گفت: پیکر مرد ۴۰ ساله را که پسرخاله کلثوم بود با خودرو به منطقه‌ای کوهستانی بردم و درون چاه آبی انداختم که آن جا وجود داشت.

در پی اعترافات متهمان این پرونده جنایی، روز گذشته با حضور قاضی کاظم میرزایی و گروه کارآگاهان، مجید به سمت کوهستان هدایت شد و بعد از چند ساعت جست وجو، بالاخره چاه مخوف را نشان داد. دقایقی بعد با دستور قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد، امدادگران آتش نشانی با تجهیزات کامل کف کشی عازم محل وقوع جنایت بی صدا در کوهستان شدند و بقایای جسد مرد ۴۰ ساله را از عمق چاه بیرون کشیدند! تحقیقات بیشتر در این باره همچنان ادامه دارد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: پیامک مرده پلیس خراسان رضوی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۴۵۸۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عروس فراری، پدرشوهر را ویلچرنشین کرد

  به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از پانزدهم بهمن سال گذشته با شکایت مردی در دادسرای تهران آغاز شد. مرد ۴۲ساله در شکایت خود گفت: من و همسرم به‌تازگی ازدواج کردیم اما از دوران عقد با هم اختلاف داشتیم. همسرم چند روز قبل قهر‌ کرد و به خانه پدرش رفت. تلفنی صحبت کردیم که دوباره دعوای‌مان شد و گوشی را قطع کردم. چند ساعت بعد همسرم همراه برادرش و دو نفر از دوستان آنها به خانه پدری‌ام حمله‌ور شده و پدر و مادرم را کتک زدند. وقتی مادرم زنگ زد، سریع خود را به خانه رساندم اما آنها فرار کرده بودند. با چاقو به سر پدرم ضربه زده بودند که او را به بیمارستان رساندم. پدرم در بخش مراقبت‌های ویژه بستری است و از همسرم و سه نفری که همراهش بودند، شکایت‌دارم .
پس از این شکایت ماموران تحقیقات خود را آغاز کرده و دریافتند تازه‌عروس بعد از این حمله گریخته است‌. به این ترتیب برادر ۳۹ساله او به نام ساسان و دو همدستش، منصور‌ و ‌شایان را دستگیر کردند. متهمان در تحقیقات به کتک‌زدن پیرمرد اعتراف کرده اما منکر ضربه چاقو به او شدند.با شکایت مرد مصدوم به نام مرتضی، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک پای میز محاکمه قرار گرفت.در نخستین جلسه دادگاه که بدون حضور عروس فراری تشکیل شد، مرتضی روی ویلچر به جلسه محاکمه منتقل شد اما قادر به صحبت نبود. پسر شاکی در جریان تحقیقات گفت: همسرم به خاطر اختلافاتش با من، برادرش و دو دوست او را با خود همراه کرد. ساسان و دو ‌دوستش پدرم را به‌شدت کتک زدند و پدرم قادر به حرکت و تکلم نیست. به همین خاطر برای همسرم به اتهام معاونت در جرح عمدی و ورود به عنف به خانه پدرم شکایت دارم. برای برادرش و دو دوستش به خاطر ورود به عنف و ضرب و جرح پدرم تقاضای اشد مجازات دارم.
رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به ساسان از او خواست از خود دفاع کند که او اظهار کرد: خواهرم بعد از عروسی مدام با همسرش درگیری داشت و یک روز خوش هم ندید. دخالت‌های خانواده شوهرش این درگیری را شدیدتر کرده بود. به خواست خواهرم و همراه دو نفر از دوستانم به خانه پدر و مادر دامادمان رفتیم تا با میانجی‌گری به مشکلات آنها پایان دهیم. آنها شروع به داد و فریاد کرده و ما آنجا را ترک کردیم. نمی‌دانم چطور این اتفاق رخ داد و از آن بی‌خبرم. خواهرم هم همان شب خانه را ترک کرد و از محل آن اطلاعی‌ندارم.
جلسه دادگاه برای رسیدگی به اتهامات منصور و شایان تجدید شد و در جلسه دوم دادگاه، مرتضی که به‌سختی حرف می‌زد، به قاضی گفت: سه متهم پرونده بر سرم ریخته و مرا کتک زدند. یکی از آنها با چاقو به سرم زد که باعث شد مغزم آسیب ببیند. 
ساسان هم در این جلسه گفت: من برای ترساندن دامادمان به آن خانه رفتم و قرار نبود کسی را با چاقو بزنیم. نمی‌دانم کدام‌یک از دوستان با چاقو او را زدند.
سپس منصور در دفاع از خود گفت: به خاطر ساسان با او همراه شدم اما در این درگیری چاقو نداشتم. شایان هم منکر حضور در محل درگیری شد که ساسان در واکنش به دفاعیات او گفت: شایان در آن محل بود و حالا برای فرار از مجازات دروغ می‌گوید.
با توجه به تناقض‌گویی‌های متهمان رسیدگی به این پرونده به ایستگاه سوم رسید. در این جلسه شکات دوباره درخواست اشد مجازات برای متهمان را مطرح کردند. ساسان این بار ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: وقتی ما به مقابل خانه شاکی رسیدیم، دامادمان در ماشین نشسته و شاهد ماجرا بود. او به خاطر اعتیادش از ماشین پیاده نشد. او می‌داند که ضربه چاقو را من نزدم و فقط برای حل‌وفصل ماجرا به آنجا رفته بودم. 
منصور هم در این جلسه با تکرار دفاعیات قبلی خود گفت: من چاقویی همراه نداشتم.
با توجه به طرح ادعای جدید از سوی ساسان، قضات پرونده را به دادسرا فرستادند تا با ردزنی موبایل، حضور پسر شاکی در محل درگیری را بررسی کنند.  پس از بررسی این موضوع، رسیدگی به پرونده ادامه پیدا می‌کند.

دیگر خبرها

  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به‌ مدت ۲ شبانه‌ روز در تهران!
  • مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند
  • ماجرای خودروی شراکتی دکتر معتمدی و دکتر مرندی و خرید بلیت قسطی هواپیما
  • ماجرای گروگانگیری خونبار در خراسان
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به مدت ۲ شبانه‌روز در تهران/ قاتل: جسد را زیر تختخواب داخل اتاق گذاشتم        
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به مدت ۲ شبانه‌روز!
  • مرد میانسال با دیدن مرد غریبه در منزلش مرتکب قتل شد
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به مدت ۲ شبانه‌روز در تهران!
  • ماجرای کشف ۳۰ هزار دلار از دو مسافر آمریکا
  • عروس فراری، پدرشوهر را ویلچرنشین کرد