قطعنامه ۵۹۸ و عملیات مرصاد را در کتب درسی نمیآورند چون میخواهند برجامهای بعدی را تحمیل کنند/ حسن نصرالله به من گفت حاج احمد زنده است
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۴۶۸۸۳
هشتمین قسمت از فصل دوم برنامه اینترنتی «رو در رو» با حضور سردار سعید قاسمی از فرماندهان دفاع مقدس منتشر شد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در ابتدای برنامه سعید قاسمی با بیان برخی از خاطرات قبل از انقلاب گفت: قبل انقلاب قرار بود برای ادامه تحصیل به لیون فرانسه بروم، اما با اینکه تمام شرایط برایم مهیا بود و در آستانه سفر بودم، حوادث انقلاب نظرم را عوض کرد و در ایران ماندم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه علی شریعتی و کتابهایش مرا وارد فضای انقلاب کرد، افزود: فضای انقلاب اجازه نمیداد از ایران دل بکنم و راهی فرانسه بشوم و دوست داشتم از نزدیک آن تحولات را دنبال کنم و در تظاهراتها شرکت کنم؛ لذا در ایران ماندم و در بسیاری از حوادث قبل از انقلاب نیز مثل تسخیر برخی پادگانها و ... نقش فعالی داشتم. بعد از انقلاب هم میخواستم برای ادامه تحصیل به فرانسه بروم که آشنایی با محمد بروجردی در کردستان مسیر زندگی ام را عوض کرد و برای همیشه قید رفتن از ایران را زدم.
قاسمی ادامه داد: شروع جنگ و آشنایی با محمد بروجردی نگاهم را به خیلی مسایل تغییر داد. او مصداق آیهی «اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» بود و یک شخصیت چند بعدی داشت که کاملا جذبش شدم و برای همین تصمیم گرفتم در ایران بمانم و در جنگ شرکت داشته باشم، برای همین نیز وارد سپاه پاسداران شدم.
این فرمانده دفاع مقدس در ادامه با بیان خاطراتی از جنگ و آشنایی اش با احمد متوسلیان نیز گفت: حاج احمد یک شخصیت ویژه و جذابی داشت، شاید شبیه او را در برخی فیلمها دیده باشید، اما او یک شخصیت واقعی بود، یک مبارز واقعی که نگاه کردنش هم لذت داشت.
وی همچنین با بیان برخی خاطراتش از حاج احمد متوسلیان برای اولین بار، به سرنوشت وی اشاره کرد و گفت: خیلیها اصرار دارند از کلمه «شهید» برای احمد متوسلیان استفاده کننند تا زودتر پرونده او را مختومه کنند.
قاسمی افزود: چند سال قبل سید حسن نصرالله در دیداری خصوصی به من گفت: در مسئولین شما این اشتیاق را نمیبینم که برای برگرداندن احمد متوسلیان پای کار بیایند، سید حسن معتقد بود احمد متوسلیان زنده است.
وی افزود: شاید خیلیها از این سخن من ناراحت شوند، اما آنهایی که نظامی هستند به خوبی میدانند که بعد از فتح خرمشهر که احمد متوسلیان را از دست دادیم، دیگر فتوحات نظامی نداشتیم.
این فرمانده دوران دفاع مقدس در ادامه با اشاره به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ (جام زهر) نیز گفت: این مساله کار مشترک هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و میرحسین موسوی بود و محسن رضایی در این ماجرا از سوی هاشمی فریب خورد و از نامه اش به هاشمی به شکل دیگری استفاده شد.
قاسمی افزود: تا قبل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ایران ۱۲ هزار اسیر دست عراقیها داشت، اما بعد از پذیرش قطعنامه در عرض چند روز ۱۲ هزار اسیر دیگر دست دشمن افتاد. بعد از قطعنامه ۵۹۸ دشمن بخشهایی از خاک ما را تصرف کرد که تا ۸ سال قبل از آن نتوانسته بود آن شهرها را بگیرد.
وی تاکید کرد: ماجرای پایان جنگ، قطعنامه ۵۹۸، جام زهر و عملیات مرصاد را در کتابهای درسی نمیآورند، چون میخواهند کسی از آنها عبرت نگیرد و برجامهای بعدی را بر کشور تحمیل کنند.
قاسمی گفت: در دهه ۶۰ به مسافرانی که میخواستند برای تفریح به کشورهای خارجی بروند دولت ایران دلار میداد، اما همان دولت (دولت موسوی) میگفت برای ادامه جنگ بودجه نداریم!
وی با بیان خاطرهای از حاج همت گفت: این شهید عزیز میگفت: بچهها بجنگید که اگر نجنگید دشمن در خاک خودمان عنان کارمان را دست میگیرد، این حرف را وقتی فهمیدم که نیروهای سازمان ملل بعد از پذیرش قطعنامه به تهران آمدند، به ناموس ما تجاوز کردند و و در همان خاکی که پیکر شهدا را جمع میکردیم قوطیهای مشروبشان را پرت میکردند و ما مجبور به پاسداری از آنها بودیم! همین مساله باعث دوری من از عرصه و چند سال انزوایم شده بود.
قاسمی با تاکید بر اینکه پاسخ به شبهات جنگ باید در کتب درسی منتشر شود، اما درس حسین فهمیده را هم حذف کردند، گفت: به جایش همچنان افسانه پتروس فداکار را برای بچهها درس میدهند!
این فرمانده دفاع مقدس در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از رویکرد دولت در قبال موضوع سوریه و مدافعان حرم نیز گفت: آقای روحانی در چند سال گذشته حتی به تایلند سفر کرد، اما چرا حاضر نشد بعد از شکست داعش در سوریه، به این کشور سفر کند؟ مگر این اتفاق یک دستاورد تاریخی برای جبهه اسلام در برابر ائمه کفر نبود؟
قاسمی در پایان نیز با بیان خاطراتی از سید مرتضی آوینی و چگونگی شروع تفحص پیکرهای شهدا بعد از پایان جنگ گفت: شبی که سید مرتضی آوینی گفت: میخواهم از شهدای فکه، یک کربلا بسازم فردایش شهید شد.
برای مشاهده کامل این گفتگو اینجا کلیک کنید
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: سعید قاسمی برنامه رو در رو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۴۶۸۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میخواهند همان بلایی که سر تلویزیون آورند را، سر پلتفرمها هم بیاورند/ آیینه شبکه نمایش خانگی را نشکنید
پرداختن به موضوعات و معضلات اجتماعی در تولیدات تصویری از مقولههای پراهمیت و البته حساسیتبرانگیزی است که همیشه با نقد و اعمال نظرهای مختلفی روبهرو میشود. جریانی که البته گریزی از آن نیست و یکی از ملزومات خلق داستانی واقعگرایانه و برگرفته از دل جامعه محسوب میشود. با این حال هنوز که هنوز است برخی گسترش آمار این معضلات، مانند استعمال دخانیات یا موارد دیگر را بر گردن همین انعکاسها انداخته و در آمار ارائه شده از فضایی مثل شبکه نمایش خانگی نام میبرند.
در این بین شکی در پرداخت عریانتر نمایش خانگی به موضوعات مختلف وجود ندارد اما نقش این جریان در تشدید معضلات اجتماعی و اینکه آیا واقعاً چنین جریانی وجود دارد از مواردی است که کم و کیف آن را از محمدعلی الستی، استاد دانشگاه و جامعهشناس ارتباطات جویا شدیم.
الستی، در خصوص شیوه پرداختن به معضلات و انعکاس آن در تولیدات تصویری بیان کرد: در تولیدات مختلف رسانهای دو مسئله و یک مرز وجود دارد که باید آنها را روشن نمود. از آنجایی که خیلی از موضوعات مطرح و نمایش دادهشده، بخشی از واقعیتهای اجتماعی هستند، باید در رسانه منعکس شوند و مورد بحث و پردازش قرار بگیرند، در حالی که همواره این خطر مطرح است و وجود دارد که نحوه پرداختن به بعضی از آسیبها و مسائل اجتماعی، خود میتواند ضمن از بین بردن قبح موضوع، سبب الگو سازی و تشدید معضل در سطح اجتماع شود. در سوی دیگر اما این مسئله، به قوت خود باقیست که اگر به بهانه تشدید یک معضل به آن نپردازیم، با خطر از دست دادن واقعگرایی مواجه میشویم. این همان مرزی است که در صورت زیادهروی در آن خطر ترویج وجود دارد و در نبود و سانسورش، بحث دوری از واقعیت مطرح میشود. بنابر این همانقدر که نگرانی دلسوزان از ترویج فساد به جا است، دغدغه مصلحان نسبت به تهدید پوشانده شدن و مخفی ماندن و نتیجتاً باقی ماندن انبوه مشکلات و مسائل اجتماعی، بر حق است.
او با تأکید به لزوم در نظر گرفتن مرز این دو امر، افزود: در مسیر تولید یک اثر و انعکاس موضوعات گوناگون باید دید که درجه واقعگرایی در نهاد تولیدکننده آن چقدر است؟ با نگاهی اجمالی به شبکه نمایش خانگی نیز میتوان گفت که این فضا اتفاقاً واقعگراست و افراطی که گاه برخی به آن اشاره میکنند، در آن وجود ندارد. بنابراین نباید با زدن برچسب سیاهنمایی، این رسانه را هم از واقعنمایی دور کرد و آن را به سمت قالب تلویزیونی سوق داد که خیلی وقتها با فرم کلیشهای سراغ موضوعات مختلف میرود. در واقع باید مرز بین نمایش واقعیتها و ترویج و تشدید معضلات را در این برآوردها در نظر گرفت تا بتوان درست در مورد آن قضاوت کرد.
حضور عدهای غیرمتخصص در ارائه آمار و اظهارنظر در خصوص جریان موجود در فضاهای مختلف مثل شبکه نمایش خانگی هم از موضوعاتی بود که این جامعهشناس با اشاره به آن تصریح کرد: همانطور که گفته شد، به عقیده من جریانی که شبکه نمایش خانگی در انعکاس معضلات پیش گرفته، عموماً و عمدتاً واقعگرا و نزدیک به جامعهای است که در آن زندگی میکنیم.
او ادامه داد: در این میان عدهای هستند که صلاحیت و تخصص ندارند ولی خود را به کارشان متعهد میدانند، در صورتی که آن تعهد با تخصص معنا پیدا میکند و تا وقتی که شما در کاری متخصص نباشید، نمیتوانید خود را به آن متعهد بدانید و یا به آن بپردازید. اساساً نخستین شرط و نشانه تعهد این است که اگر در کاری تخصص نداریم، آن را بر عهده نگیریم، در دنیای رسانه و تولیدات آن نیز همین قواعد حکمفرماست. گاهی افرادی خارج از این فضا اظهارنظرهای غیراصولی میکنند و با تلاش برای عدم انعکاس واقعیت به دنبال آن هستند تا همان بلایی را که سر تلویزیون آوردند، برسر دیگر رسانهها هم بیاورند.
الستی ادامه داد: دوری از حقیقت و ارائه تصویر غیر واقعی از یک جامعه که میخواهیم آن را در ساحت نمایش، به صورت آرمانی نزدیک و منعکس کنیم (که انصافاً شعبهای از شعبات کفر به معنای پوشاندن حق و حقیقت است)، همان بلایی است که تلویزیون را درگیر کرده و به گمانم همانگونه که در میان موحدان و یکتاپرستان، آفت و انحراف «شرک خفی» در برابر «شرک جلی» مشرکان مطرح است، بدین گونه میتوان از عارضه «کفر خفی» در اجتماعات و جوامع مسلمان سخن گفت که با گسترش روزافزون بساط انکیزیسیون و تفتیش عقاید قرون وسطایی، به نام ترویج دین، روز بهروز از محبوبیت و اقبال آن میکاهند؛ چرا که اگر امر مقدس را امر بیعیب و بدون نقص یا به عبارتی نقدناپذیر بدانیم، اعتقاد توحیدی ما ایجاب میکند که فقط ذات اقدس الهی را مقدس بدانیم و هرگاه هرکس یا هرچیز غیر از خدا را مقدس یعنی مصون از نقد به شمار آوریم، برای خداوند، شریک قائل شده و در عین ادعای توحید، مرتکب شرک خفی شدهایم.
هر نظامی برای استمرار حیات، نیازمند نقد مستمر و اصلاحات دائم است، در حالی که ما نظام خود را نظام مقدس میخوانیم و مینامیم، نتیجه آن است که نمیخواهیم و پس از مدتی اصلاً نمیتوانیم آن را نقد و اصلاح کنیم. پس به ناچار مرتکب کفر خفی میشویم و واقعیات منعکس شده دررسانهها، از عوارض، آسیبها و بحرانها را، نشر اکاذیب، سیاهنمایی و تشویش افکار عمومی مینامیم.
این جامعهشناس در پایان با یادآوری اینکه نباید از انعکاس حقایق هراس داشت، خاطرنشان کرد: خلاصه عرض کنم، از انعکاس واقعیتها در رسانهها نهراسیم، اخلاقیات و نظام اخلاقی بسیار عزیز و مهم است و باید جلوی ترویج فساد و فحشا را از هر دست که باشد گرفت ولی اشاره به گسترش سرسامآور استعمال دخانیات در سطح جامعه و یا فساد بعضی از مدیران و مسئولان، نه دروغ و نشر اکاذیب است، نه بدآموزی محسوب میشود.
وی افزود: اما در مورد اصطلاح «تشویش اذهان عمومی»، باید گفت، ذرهای تشویش برای بیداری وجدانها و بیداری افکار عمومی، نه تنها بد نیست که بسیار هم لازم و ضروری است. راضی نباشیم تا گردانندگان رسانهها با لالایی «شهر در امن و امان است»، مردم را به خواب خرگوشی فرو ببرند و در آن نگاه دارند. «آینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن، آیینه شکستن خطاست»، اگر آنچه امروز در شبکه نمایش خانگی میبینیم به واقعیتی که آن را زندگی میکنیم، نزدیکتر است، به خود بیاییم و با هم در اصلاح واقعیتهای تلخ بکوشیم. آیینه شبکه نمایش خانگی را نشکنیم، پاک کردن صورت مسئله و ندیدن آن، فقط حل آن را به تعویق و ما را از چاله به چاه خواهد انداخت.