Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- اگر سریال‌های خوب ساخته نشود که برای مردم مهم و دوست داشتنی است. آن وقت مردم و آنتن خالی می‌ماند و برنامه‌هایی را می‌بینیم که شاید خیلی نباید به آن‌ها جایگاه داد و در نهایت هم مخاطب را به سمتی می‌برد که خوب نیست. نوروز که می‌شود، غیر از دید و بازدید و دورهمی‌های خانوادگی، تلویزیون هم برایمان مهم است اینکه وقتی کنار خانواده هستیم بخش زیادی را هم به نگاه کردن برنامه‌هایی می‌گذرد که برایمان تدارک دیده اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امسال شبکه های سیما فیلم های خوبی را روی آنتن شبکه های خود برد . فیلم هایی که باید دید تا چه اندازه توانسته انددر دوست داشته شدن توسط مخاطب واحساس همزاد پنداری موفق باشند. در این گزارش مروری می کنیم بر سه فیلم پر مخاطب سیما.   شبکه یک و ماجرای «نون خ»
مطمئنا مخاطب تلویزیون با نقی معمولی و خانواده اش توانست با تلویزیون آشتی کند، خانواده‌ای که همه ماجرا‌هایی که برایشان اتفاق می‌افتد، باورپذیر و جذاب بود. حتی اگر تصادف می‌کردند و ماشین شان چند صدمتری پرواز می‌کرد، سوار بالن می‌شدند و از یک کشور به کشور دیگری می‌رفتند، باز هم مخاطب دلش برای آن‌ها تنگ می‌شد و دلش می‌خواست که ماجرای زندگی شان را دنبال کند و برایش تکراری نمی‌شد.   *ساخت قسمت دوم سریال در راه است  
امسال شبکه یک به سراغ شهر دیگر و یک اقلیم و لهجه متفاوت دیگری رفت، کرد‌های دوست داشتنی ماجرای سریال جدید سعید آقاخانی شدند، «نون، خ» داستان «نورالدین خانزاده» است که با صادرات تخمه به ترکیه کسب و کاری راه انداخته و محصول مردم منطقه را خریداری و از طریق رابطی در تهران دارد به ترکیه صادر می‌کند (آقای میرزایی)، با مرگ میرزایی تکلیف پول‌هایی که باید برای او فرستاده شود تا با صاحبان محصول تسویه کند، نامعلوم می‌شود و مجموعه اتفاقاتی رخ می‌دهد که ماجرای داستان سریال را پیش می‌برد.    *سریال های تهرانی تکراری شده اند، به خاطر همین به کردستان رفتم
سریال با مرگ میرزایی و از یک کارخانه و محل کار نورالدین شروع می‌شود. لهجه‌ها و بازی بازیگرانش خوب است، آقاخانی با توجه به کرد بودن خودش، خوب توانسته است این مورد را در سریال دربیاورد. اما خب به قولی گاهی هم نگاهی به سریال پایتخت داشته است و برای همین بعضی اتفاقات برای مخاطب تکراری است. حتی گاهی تکرار تکیه کلام‌ها و راه رفتن‌های بازیگران سریال انقدر زیاد می‌شود که مخاطب را خسته می‌کند مثل صحنه‌ای که نورالدین می‌خواهد خودش را زنده به گور کند و دیالوگ‌ها همین جور پشت سر هم تکرار می‌شود.
اما نکته مهم اینجاست که درست است که کارگردان می‌تواند داستانش را هر طور که می‌خواهد جلو ببرد، اما اغراق بیش از حد مطمئنا مخاطب را پس می‌زند. فکر کنید یک پیرزن از روستایی در کرمانشاه بتواند هواپیما را روشن کند و به پرواز کند بعد هم توجیه این باشد که دو تکنسین هواپیما را درست کرده اند، حالا اینکه مخاطب در سریال می‌بیند که هواپیما توسط کسی که هیچ آموزشی ندیده است پرواز می‌کند!
همه این‌ها را که کنار هم بگذاریم، می‌بینیم که سریالی اگر همه نکات را هم رعایت کرده باشد، اما باز هم بی توجهی نسبت به این موضوعات مهم می‌تواند مخاطب را پس بزند.
نکته مثبت سریال آقاخانی در کنار لهجه دوست داشتنی کردی و بازی خوب بازیگران، استفاده بجا از تم‌های موسیقی کردی در صحنه‌های متناسب با آن، است که باعث می‌شود مخاطب جذب فیلم شود. ودر برخی لحظات بخندد.
شبکه دو و داستانی خیالی
مطمئنا همه ما در ذهنمان به یک شبه پولدار شدن بدون زحمت فکر کردیم و کلی هم برایش برنامه ریزی می‌کنیم و می‌خواهیم که خدا با نگاهی به زندگی مان یک راهی جلوی پایمان بگذارد که بدون هیچ مشقتی پولدار شویم.
حالا فکر کنید که این موضوع که در ذهن همه ما است، سوژه یک سریال در شبکه دو می‌شود. کار جدید حامد عنقا و بهرنگ توفیقی نگاهی دارد به همین موضوعی که بالا گفتم. یعنی یک شبه پولدار شدن!
بر سر دو راهی، داستان عاشقانه زندگی پرفراز و نشیب پسری به نام حامد است که به واسطه عوض شدن دنیایش و تغییر مسائل مالی، همه چیزش تغییر می‌کند. این سریال بسیار پرقصه است و تلاش می‌کند داستانی از بالاترین تا پایین‌ترین طبقات اجتماعی را روایت کند.

‌قصه‌ای که به قول نویسنده اثر، وقتی روی کاغذ خوانده می‌شود، احساس می‌کنیم داریم قصه‌ای از مجلات کاهی قدیمی می‌خوانیم. قصه‌های عاشقانه با بیان مشکلات عشقی در ستون معروفی با نام بر سر دو راهی که در مجلات آن روزگار چاپ می‌شد.       نکته‌ای که باید در این سریال مورد توجه قرار بگیرد غیر واقعی بودن موضوع است، اینکه یک تصادف باعث شود تا پیرزنی به جوانی که نجاتش می‌دهد اعتماد کند و از او خوشش بیاید و به خواستگاریش برود و بعد ازجواب رد شدنیدن همه اموالش را به نام او کند، حالا فکر کنید به اوضاع جوانی که پای تلویزیون نشسته است و در این اوضاع اقتصادی به این فکر می‌کند که خب شاید این شانس هم به من رو کند، پس می‌روم به این سمت که حتما این کار را انجام بدهم شاید پیرزن و یا پیرمردی هم سر راه من قرار گرفت!
در کنار همه این‌ها فکر کنید که سریال به قسمت آخرش نزدیک می‌شود و فقط یک قسمت دیگر دارد، اما هنوز هیچ گره‌ای باز نشده و پشت سر هم گره‌ها اضافه می‌شود و ناگهان در قسمت آخر همه چیز خوب و خوش می‌شود و کارکتر اصلی روی خوش زندگی را می‌بیند و همه چیز خوب پیش می‌رود و گل و بلبل می‌شود. اما نکته دیگر در مورد این سریال این است که فارغ از قصه تخیلی و خیالی، پایان بندی هم مشخص است که بعد از پیغامی که در فضای مجازی منعکس شد، ساخته شده است. حامد بالاخره متنبه می‌شود در آن خانه بزرگی که به ارث برده است، پرورشگاه و جایی برای زنان سالمند بدون سرپرست راه اندازی کرده و در جواب اینکه چرا این کار را انجام داده می‌گوید، خب بالاخره وجود این دو (کودک و سالمند) کنار هم می‌تواند به هر دو کمک کند و آن‌ها را به زندگی امیدوار نگه دارد. دقیقا این دیالوگ، همان متنی است که در فضای مجازی از یک همچین مکانی در خارج از کشور منتشر شد و به ناگاه سر از فیلم عنقا درآورد! مطمئنا برای حامد عنقا و بهرنگ توفیقی این کار جدید، به سبت کار‌های قبلی شان یک عقبگرد به حساب بیاید.     شبکه سه و ماجرا‌های وزیر شدن   قصه «زوج یا فرد» درباره کمال شهری مدیر ارشد یک وزارتخانه است که به روز‌های بازنشستگی می‌رسد و به او می‌گویند که باید کنار برود. با برکناری او و به ریاست رسیدن معاون وی، ما مجموعه‌ای از رفتار‌ها را با این مدیر بازنشسته می‌بینیم که در جریان زندگی فردی و اجتماعی او تأثیر می‌گذارد و حتی کارمندان سابقش چقدر رابطه شان با او متفاوت می‌شود.  
شاید بتوان زوج یا فرد را یکی از سریال‌های موفق امسال دانست، مطمئنا انتخاب موضوعات سیاسی و بیان کردن آن در قالب سریال آن هم جوری که مخاطب آن را پس نزند کار سختی است، اما در سریال «زوج یا فرد» این اتفاق افتاده است و علیرضا نجف زاده با متن قوی دو نویسنده اش توانسته چند موضوع مهم مثل بازنشستگی و بحث آقازاده‌ها را در متن سریال بگنجاند و مخاطب را با خود همراه کند.   *مهران غفوریان: خبرنگارها حمله کردند/ یوسف تیموریان : مرد اقتصادی نیستم
یکی دیگر از نقاط قوت سریال زوج یا فرد بازی خوب مرجانه گلچین و هدایت هاشمی است که مثل بقیه کار‌هایی که تا به حال داشته اند توانسته اند از پس نقش بربیاند. اما خب نباید از این هم بگذریم که بازی‌های تکراری هم در سریال داشتیم، مثل مهران غفوریان که همان کاراکتر تکراری‌اش را باز هم در اینجا می‌بینیم.     نکته دیگر «زوج یا فرد» کارگردانی است، کارگردانی که جوان است و این سریال اولین کاری است که برای تلویزیون ساخته او تا پیش از این دستیار کارگردان بوده است او ،با این کار جدید ثابت کرد که باید کار را به جوانتر‌ها سپرد، چون حرف جدید و ایده جدید دارند حتی اگر موضوعی که برای سریال و داستان شان انتخاب می‌کنند تکراری باشد.   *کسی که حرام خورده آقازاده نیست
سریال خوب نباشد می‌رویم سراغ استعداد‌های قلابی
در پایان باید گفت، اگر سریال‌های خوب ساخته نشود که برای مردم مهم و دوست داشتنی است. آن وقت مردم و آنتن خالی می‌ماند و برنامه‌هایی را می‌بینیم که شاید خیلی نباید به آن‌ها جایگاه داد و در نهایت هم مخاطب را به سمتی می‌برد که خوب نیست.     عاطفه جعفری     انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: سریال نون خ سریال دو راهی زوج وفرد سریال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۴۹۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زشت و زیبای سریال افعی تهران | سحر دولتشاهی تراپیست است یا ...؟

آفتاب‌‌نیوز :

در حالی که سریال افعی تهران به کارگردانی سامان مقدم و نویسندگی پیمان معادی به نیمه‌های راه رسیده و با دنبال کردن سوژه جنجالی یک قاتل سریالی جایگاه ویژه‌ای میان مخاطبان شبکه نمایش خانگی پیدا کرده است به خلاصه‌ای از ویژگی‌های مثبت یا منفی که واکنش‌ها و بازتاب‌های فراوانی میان منتقدان و مخاطبان پر و پا قرص سریال‌های ایرانی شبکه نمایش خانگی داشته است، اشاره می‌کنیم:

یکی از نکاتی که همزمان با شروع این سریال میان نظر کاربران دیده شد؛ افتتاحیه سرد و معمولی سریال بود بسیاری از مخاطبان بر این باور بودند که با تماشای قسمت اول به سختی تصمیم گرفته‌اند تا انتها آن را دنبال کنند. داستان برایشان گنگ بود و به طور کلی انگار داستان برای آن‌ها جز یک پیمان معادی (آرمان بیانی) جدی، تلخ و عصبی و کلوزآپ‌هایی از سحر دولتشاهی چیز بیشتری نداشت. حتی برخی به سکانس‌های متروسواری و پیاده روی در خیابان و موسیقی گوش دادن معادی هم خرده گرفته بودند که چرا بخش زیادی از سریال باید صحنه‌هایی مشابه و از این دست را ببینیم. البته برخی منتقدان معتقدند افتتاحیه شورانگیز این روز‌ها تبدیل به یک شگرد تبلیغاتی و تکراری در سریال سازی شده و باید منتظر بود و دید این سریال در قسمت‌های بعدی دست پری برای جذب مخاطب دارد یا نه.

در ادامه و با پخش قسمت‌های بعدی کم کم تکلیف مخاطب با سبک و سیاق قصه پردازی در سریال مشخص شد و اینکه بیشتر از یک ماجراجویی جنایی قرار است لایه‌هایی از زندگی شخصی کاراکتر آرمان بیانی به عنوان یک منتقد، نویسنده و مدرس سینما که در تب و تب ساخت اولین فیلم زندگی‌اش است را ببینید. جدایی از همسر و زندگی جدید با پسر خردسالش، خانه نیمه تاریک و کتابخانه پر و پیمانش، موسیقی‌هایی که گوش می‌دهد و بخش مهم تر؛ کودکی گزنده و آزاردیده و رابطه‌های ناکام عاطفی اوست. اینکه بیانی در شمایل یک کارگردان روشنفکر کتاب خوان، فرهیخته و امروزی نگاه از بالا به پایینی که به همه اطرافیانش دارد با بازی درست پیمان معادی انگار برای مخاطب جا افتاده و باورپذیر شده است. ترند شدن سکانس‌هایی از سریال به خصوص سکانس مونولوگ پیمان معادی مقابل سحردولتشاهی در اتاق درمان، نشان دهنده مسیر درستی بود که سریال افعی تهران برای قصه گویی انتخاب کرده است.

هر چند همچنان یکی از نکات آزاردهنده که میان نظر منتقدان و مخاطبان به چشم می‌خورد نما‌های کلوزآپ (نمای نزدیک) از همه آدم‌ها و شخصیت‌های قصه افعی تهران است که در برخی قسمت‌ها به نظر می‌رسد کارکرد سینمایی و روایتی ندارد و بیشتر برای از دست ندادن مخاطب است.

نکنه دیگر، بلاتکلیفی مخاطبان با کاراکتر سحر دولتشاهی در نقش تراپیست پیمان معادی (آرمان بیانی) در این سریال است که اگرچه به لحاظ فیزیک، چهره و گریم، جذابیت تصویری دارد، اما کارکرد خود را روی صندلی یک تراپیست و روانکاو حرفه‌ای از دست داده است، اینکه آرمان بیانی مدام می‌خواهد با او وارد رابطه عاطفی شود، اما او گنگ و مبهم پاسخ می‌دهد نقد منفی مخاطبان را به دنبال داشته است. این نکته که چرا یک درمانگر گاهی به شدت به بیمار یا مراجعش نزدیک می‌شود گاهی همه جا برای او دیوار می‌کشد گاهی جواب نگاه‌های عشق خواهانه‌اش را می‌دهد گاهی نگاهش را می‌دزدد و بیشتر از حرفه درمانگرانه‌اش سعی می‌کند حواس مراجعش را پرت کند در میان نقد‌ها دیده می‌شود.

این نکته تا آنجا پیش رفت که سکانس وایرال شده اتاق درمان پیمان معادی و سحر دولتشاهی در کنار سکانس معروف اتاق درمان سریال مطرح خانواده سوپرانو (۱۹۹۹) The Sopranos مقایسه شد. باورپذیری تراپیست در این سریال خارجی حتی در نگاه کردن جدی و حرفه‌ای خانم تراپیست هم دیده می‌شود، اما در افعی تهران مخاطب نمی‌داند با یک مدل و ستاره سینما روبروست که به دنبال پرت کردن حواس مراجعش است یا گوش دادن به حرف‌های او به عنوان یک تراپیست.

این نقد با وجود انتشار تیزر قسمت هفتم که خبر از شروع یک رابطه عاشقانه میان این دو نفر می‌دهد هم همچنان در میان نظرات به قوت خود باقیست. برخی گفته‌اند که از ابتدا هم معلوم بود که تراپیست می‌خواهد با آرمان بیانی وارد رابطه شود پس دلیل رفتار‌ها و جواب‌های منفی و دوپهلوی او به پیمان معادی چه بود. در میان البته برخی منتقدان هم به این نکته اشاره و پیش‌بینی می‌کنند که احتمالا تراپیست هم کاراکتر متعادل و نرمالی ندارد و این نشانه‌ها به دلیل بروز اتفاقات دیگری در زندگی آرمان بیانیست.

منبع: خبرگزاری ایسنا

دیگر خبرها

  • بالاگرفتن نقدها به سریال‌های رمضانی/ هیس هیچی نیس!
  • پایان فصل پنجم نون خ مشخص شد
  • افزایش مخاطبان رسانه ملی
  • تسخیر «سینمای ایران» با کمدی اتفاق خوبی نیست
  • زشت و زیبای سریال افعی تهران | سحر دولتشاهی تراپیست است یا ...؟
  • فضای‌ مجازی در سیطره برنامه‌های رسانه‌ ملی
  • بازگشت «مجله هنری بوم» به آنتن تلویزیون
  • بازگشت مجله هنری بوم به آنتن شبکه دو سیما
  • فضای‌مجازی در سیطره برنامه‌های رسانه‌ملی
  • پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیون در ماه رمضان و نوروز