Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-04-19@12:21:53 GMT

کافه های مقاصد محبوب برای مسافران و همچنین گردشگران

تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۶۶۳۳۴

رپورتاژ / ساختمان آن سابقاَ مدرسه بوده و در مجاورت مسجد Çorlulu Ali Paşa قرار دارد. بنای آن در سال ۱۷۰۹ احداث گردیده و به نام وزیر اعظم “علی پاشا” که اهل شهر Çorlu بود نامگذاری شده.

1-    بهترین کافه های استانبول

Çorlulu Ali Paşa

ساختمان آن سابقاَ مدرسه بوده و در مجاورت مسجد Çorlulu Ali Paşa قرار دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بنای آن در سال ۱۷۰۹ احداث گردیده و به نام وزیر اعظم “علی پاشا” که اهل شهر Çorlu بود نامگذاری شده. محیط تاریخی بنا، آرامشی شگفت انگیز به همراه دارد. هنگامی که وارد محل می شوید، دیگر خبری از سر و صدا و شلوغی شهر نیست. همچنین به اعتقاد بسیاری از توریست ها، اینجا یکی از بهترین مکان ها برای تجربه ی قلیان (nargile به زبان ترکی) در استانبول است. این اعتقاد وجود دارد که دوستی هایی که در این مکان شکل می گیرند، جاودانه و همیشگی هستند، به همین دلیل همواره با روی خوش و مهربانانه از شما استقبال می شود. Çorlulu Ali Paşa از ۷ صبح تا ۲ نیمه شب باز است.

آدرس: خیابان Yeniçeriler 28/36 – هنگامی که از Sultanahmet به سمت Beyazıt حرکت می کنید، در سمت راست قرار دارد. خواندنی های بیشتر در مورد تور استانبول در سایت سفر باتو موجود است.

Galata Konak Cafe

شیرینی فروشی Konak در سال ۱۹۷۵ در محله ی Nişantaşı توسط خانواده ی Aki تأسیس شد و به خاطر کیک های ترد و خوشمزه و شیرینی های ظریف و تازه اش شهرت دارد. نسل جدید خانواده تصمیم گرفتند حوزه ی کاری خود را تغییر داده و یک کافه/رستوران با منویی گسترده و بین المللی در سال ۲۰۰۶ افتتاح کنند.

این مکان رویایی با ظرفیت ۱۵۰ نفر در بخش تاریخی استانبول و بر روی یک تراس واقع شده است و تنها ۵ دقیقه با برج گالاتا فاصله دارد. Galata Konak Cafe ترکیب تأثیرگذاری از آرامش و نمای ۳۶۰ درجه ی باشکوه شامل برج گالاتا، تنگه ی بسفر و پل آن، شاخ طلایی، پل گالاتا، کاخ توپکاپی، Yeni Camii، ایاصوفیه و مسجد سلیمانیه را به شما ارائه می دهد.

بیشتر ببینید: خرید تور لحظه آخری گرجستان با آفر لحظه آخری و قیمت ارزان

این محل از ساعت ۸ صبح تا ۱۲ شب باز است و یکشنبه ها برانچ (صبحانه ی دیر وقت که جای صبحانه و نهار خورده می شود.) سرو می کند.

Address: Bereketzade Mah. Hacı Ali Sk. No:2 Kuledibi, Beyoğlu

Telephone: +90 212 252 53 46

www.galatakonakcafe.com

Kumpir در ساحل Ortaköy

اگر از افراد محلی بپرسید بهترین محل برای خوردن kumpir کجاست، پاسخ آنها Ortaköy خواهد بود. Ortaköy که در وسط تنگه ی بسفر واقع شده، به معنی دهکده ی میانی می باشد. این محله به خاطر گالری های هنری، کافه ها، رستوران ها، یکشنبه بازار و کومپیر (kumpir) معروف است. کومپیر سیب زمینی پخته شده با کره و پنیر چدار است. (پنیری نیمه سفت و به رنگ زردِ کم رنگ که از شیر پاستوریزه نشده تهیّه می شود.) چاشنی روی کومپیر بر اساس خواسته و ذائقه ی شما متفاوت است. بعضی از چاشنی ها عبارتند از: مایونز، سس گوجه فرنگی، ترشی، ذرت شیرین، تکه های سوسیس، قارچ، سالاد روسی و بسیاری موارد دیگر. تور لحظه آخری استانبول را از دست ندهید.

برای اینکه از “سلطان احمد” به Ortakaöy برسید، ابتدا با تراموآ به Kabataş بروید و از آنجا سوار تاکسی شوید. اگر مبدأ شما “میدان تکسیم” است می توانید از همانجا سوار تاکسی شوید و با گذر از مسیری ۴ کیلومتری در کنار مسجد دلمباغچه، کاخ دلمباغچه، موزه و گالری هنری Maritime، اسکله ی بشیکتاش و کاخ Çırağan (قابل بازدید نیست ولی چشم انداز زیبایی دارد.) که همگی در سمت راست جاده قرار دارند (سمت دریا) به Ortakaöy برسید. گزینه های زیادی در مجاورت پارک Yıldız برای خوردن کومپیر وجود دارند. از طرف دیگر اگر از نظر زمانی تحت فشار نیستید و و آمادگی پیاده روی طولانی را دارید، می توانید با انتخاب این مسیر بسیاری از نقاط دیدنی استانبول را ببینید.

Çengelköy Çınaraltı

سکونت اوّلیه در منطقه ی Çengelköy به قرن پنجم میلادی باز میگردد. این محله همچنان برخی ویژگی های سنتی و قدیمی ساکنین اطراف تنگه ی بسفر را حفظ کرده است. برای مردم محلی Çengelköy بابت حضور Çınaraltı مشهور است. (ترجمه ی آن “زیر درخت چنار” می شود.) یکی از مجموعه های تلویزیونی پرطرفدار ترکیه در دهه ی ۹۰ میلادی به نام Süper Baba در یک باغ چای در این ناحیه فیلم برداری شد. درخت چناری که سایه و محیطی منحصر به فرد را در این محل به وجود می آورد، قدمتی در حدود ۹۰۰ سال دارد.

شما آزاد هستید که هر نوع غذایی را همراه خود بیاورید، ولی آوردن نوشیدنی ممنوع می باشد. خرید börek از مغازه های اطراف و گرفتن چای در محل، کاری است که افراد محلی به ویژه صبح زود برای یک صبحانه ی دلچسب قبل از رفتن به مدرسه یا کار انجام می دهند. چشم انداز تنگه و پل بسفر هم از این مکان بسیار زیباست.

این محل همه روزه باز است. برای رسیدن به اینجا می توان از بعضی مناطق مانند Eminönü قایق های به سمت Çengelköy را سوار شد. راه دیگر این است که خود را به Üsküdar در ۶ کیلومتری Çengelköy رسانده و از آنجا سوار تاکسی شوید و از جاده ی ساحلی در قسمت آسیایی استانبول لذت ببرید. در صورتی که در Kadıköy اقامت داشته باشید می توانید اتوبوس های شهری ۱۴M یا ۱۵F را سوار شوید.

Address: Çengelköy Cad. Çınarlı Camii Sok. No:4, Üsküdar

Telephone: +90 216 422 1036

2-   بهترین کافه های گرجستان

کافه «لین ویل»

در طی ۵ سال اخیر، طراحی کافه‌هایی با سبک «وینتیج» و کلاسیک بسیار باب شده است و کافه‌های زیادی با این سبک را می‌توانید در تفلیس پیدا کنید. یکی از این کافه‌ها «لین ویل» نام دارد که یکی از محبوب‌ترین کافه‌های وینتیج در تفلیس است. این کافه پیش از این یک منزل مسکونی بوده بنابراین پیدا کردن محل دقیق آن کمی مشکل است. از خیابان «کوته آبخازی» بعد از میدان آزادی کمی پایین‌تر رفته و به دنبال یک در فلزی در دومین پیچ در سمت راست خیابان بگردید. پس از اینکه از پله‌های چوبی بالا بروید به این کافه می‌رسید. این کافه‌ی دنج و زیبا دارای اتمسفر فوق‌العاده‌ای است و مکان ایده‌آلی برای استراحت و نوشیدن یک فنجان قهوهیا خوردن غذا و دسر  است. در تور گرجستان عصرها می‌توانید از موسیقی زنده‌ی پیانو هم لذت ببرید.

کافه گابریادزه

این کافه‌ی زیبا که در کنار سالن تئاتر «گابریادزه ماریونت» و برج ساعت قرار گرفته، بخشی از مجتمع گابریادزه است. «ریزو گابریادزه»، مجسمه‌ساز، نمایشنامه‌نویس، کارگردان سینما، نویسنده و نقاشی است که برج ساعت، عروسک‌های نمایش و این کافه را طراحی کرده است. کافه گابریادزه دارای سه اتاق و یک تراس تابستانه است که از آنجا می‌توان شاهد منظره‌ی زیبایی از «آنچیسخاتی» قدیمی و برج بود. این منطقه نشان‌دهنده‌ی هنر ریزو گابریادزه است و شما می‌توانید چندین نقاشی و پوستر از این هنرمند بر روی دیوار ببینید. در کافه نیز از مجسمه‌ها و طرح‌های سرامیکی گابریادزه و پرده‌هایی که او برای پنجره‌های این کافه طراحی کرد چندین نمونه یافت می‌شود.

کافه بوک کرنر (Book Corner)

یک کافه‌ی هنری کوچک با یک باغ جذاب و دوست‌داشتنی مکانی عالی برای دورهمی‌های دوستانه و گشت و گذار کوتاه خانوادگی است. غذاهای خوب و سرویس‌دهی عالی از ویژگی‌های این کافه است. محیط دنج و دوست داشتنی این کافه، با وجود بهترین غذاهای اروپایی و غذاهای محلی گرجستان کامل می‌شود و هر سلیقه‌ای را راضی می‌کند. منوی این رستوران شامل غذاهایی چون سالمون و سوپ قارچ، سالادهای مختلف، نان‌های محلی، پنیرهای خاص و نوعی شیرینی یونانی است. در این کافه حتما دامپلینگ پنیر را که varenyky نام دارد امتحان کنید؛ یک غذای محبوب گرجستان که در بسیاری از کشورهای اروپای شرقی رواج دارد که توصیه می شود در سفر با تور های لحظه آخری سفر باتو تجریه کنید.

کافه فکتوری ۲۷

این کافه یکی از بهترین کافه‌های تفلیس برای کسانی است که به هنر خیابانی علاقه دارند و می‌خواهند ساعاتی از هیاهوی شهری دور باشند و به استراحت بپردازند. هم بیرون و هم داخل این کافه بسیار راحت است و نقاشی‌های خیابانی هنرمند گرجستانی به نام «تام اونز» را می‌توان در همه‌جا مشاهده کرد. منوی این کافه یک منوی بین‌المللی بوده و شامل برگرهای خوشمزه، سوپ، سالاد، ساندویچ و فلافل است.

آنتی کافه کورنر

آنچه این کافه را از دیگر کافه‌ها متمایز می‌سازد این است که نیازی نیست بابت آنچه می‌خورید پولی پرداخت کنید. شما برای زمانی که در این کافه سپری می‌کنید هزینه می‌پردازید. پولی که برای این بابت پرداخت می‌کنید اصا زیاد نیست و پس از گذراندن دو ساعت در این کافه، این هزینه هم کاهش می‌یابد. به علاوه اگر بیشتر از سه ساعت در این کافه بمانید هیچ هزینه‌ای از شما گرفته نخواهد شد. ایده‌ی اصلی راه‌اندازی چنین کافه‌ای ایجاد یک فضا مانند خانه بود تا مردم بتوانند مانند خانه‌ی خودشان بدون مزاحمت کارهایشان را انجام دهند. شاید این کافه یکی از متفاوت‌ترین کافه های تفلیس باشد. در این کافه می‌توانید انواع بازی‌های فکری و کتاب را که از طرف خود کافه ارائه می‌شود، در اختیار داشته باشید، بر روی صفحه‌ی نمایش فیلم ببینید و هرچقدر می‌خواهید چای یا قهوه‌ی رایگان سفارش دهید. حتی می‌توانید خوراکی مورد علاقه‌تان را در تور گرجستان ارزان با خود به کافه ببرید

کافه میزوری

کافه «میزوری» که در یکی از پارک‌های تفریحی تفلیس واقع شده است،‌ به عنوان یکی از کافه‌های دنج و زیبای این شهر شناخته می‌شود. در این کافه سیگار ممنوع است و محیطی آرامش‌بخش و اجتماعی را فراهم می‌کند. فضای نشستن هم در داخل و هم در بیرون کافه وجود دارد. در کنار طراحی ساده و رنگارنگ،  این کافه یکی از اولین کافه های تفلیس است که مناسب افرادی دارای معلولیت جسمی است.  در ورودی، سرویس بهداشتی و منوی دارای خط بریل از نمونه‌های این خدمات هستند. در هوای گرم بهار و تابستان، این کافه در فضای باز به نمایش فیلم برای مشتریان خود می‌پردازد. البته این فیلم‌ها به زبان گرجی دوبله شده و زیرنویس انگلیسی هم ندارند. به علاوه، این کافه رویدادهای فرهنگی و اجتماعی نیز برگزار می‌کند.

 بازار های استانبول در تور استانبول

 هتل های تایلند

منبع: ساعت24

کلیدواژه: لینک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۶۶۳۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سیاره‌ای به نام کافه

  به عقل ناقصت سزار سفارش می‌دهی که یک مشت کاهو با چند تکه مرغ بخوری که یک وقت چیزی نخوری که اضافه وزن پیدا کنی و به قول یکی از اینفلوئنسرهای ایرانی در عین ناباوری محتویات سالاد را توی بیل برایت می‌آورند. مطلب این شماره درباره کافه‌هاست. جایی دور و در عین حال نزدیک به جامعه واقعی. روزی روزگاری کافه
کسی نمی‌داند این یکجا‌نشینی با هدف حرافی درباره شیر مرغ و جان آدمیزاد از کجا شکل گرفته بود اما با یک جست‌وجو درباره تاریخچه این مسأله به چند گذار تاریخی می‌رسیم. از دهه ۱۹۶۰ به بعد، جنبش کافه‌نشینی همراه با مفهوم روشنفکری و دیگر شیوه‌ها به کشورهای جهان سرایت کرد. کافه‌ها مکان‌هایی برای معاشرت، مطالعه و تبادل نظر درباره موضوعات روز بودند. این جنبش یک پدیده اجتماعی جالب است که در قرن بیستم تا دهه ۱۹۸۰ به شدت رشد کرد و به معنایی فراتر از رفتن به کافه، قهوه‌خانه، چایخانه یا کافی‌شاپ است. اصطلاحا به یک کنش اجتماعی اشاره دارد که ریشه‌های آن به سده‌های هجدهم و نوزدهم اروپا، به‌خصوص دوران انقلاب فرانسه و انقلاب‌های سیاسی بازمی‌گردد. در ابتدا، کافه‌نشینی عمدتا در اقامتگاه‌های افراد نیکوکار و فرهنگی برگزار می‌شد. این مکان‌ها معمولا توسط هنرمندان، نویسندگان، روشنفکران و افراد مشهور پشتیبانی می‌شدند. در انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه هم، کلوب‌های انقلابی را می‌توان نوعی آغاز کافه‌نشینی احتمالا سیاسی دانست. در این کنش، مردم در یک محیط بیرونی گرد هم می‌آمدند تا همزمان سرگرمی داشته باشند و بحث و گفت‌وگو کنند.فرهنگ کافه نشینی در ایران و سایر مناطق جهان، یک موضوع جالب و پر اهمیت است. این فرهنگ از قهوه‌خانه‌های پرجنب‌وجوش استانبول در قرن هفدهم نشأت می‌گیرد که محل تجمع روشنفکران، شاعران و تجار بودند.

در ایران نیز فرهنگ کافه‌نشینی در دوره‌های مختلف تاریخی تجربه شده است:

۱. دوره صفوی: در دوره حکومت صفوی، قهوه‌خانه‌ها به مکان‌هایی برای تبادل نظرات اجتماعی و بحث‌های فکری تبدیل شدند. شاعران، صاحب‌نظران، نویسندگان و افراد روشنفکر در قهوه‌خانه‌ها جمع می‌شدند. 

۲. دوره قاجار: دراین دوره،قهوه‌خانه‌ها همچنان به عنوان مکان‌هایی برای بحث‌های اجتماعی‌وفرهنگی‌مورداستفاده قرار می‌گرفتند.

۳. دوره پهلوی: در دوره پهلوی،قهوه‌خانه‌ها به شکل‌های مختلفی تغییر کردند.هنوز هم بقایای این نوع قهوه‌خانه‌ها در گوشه وکنار کشور، به خصوص در تهران مشاهده می‌شود. 

۴. دوره امروزی: امروزه کافه‌نشینی به معنایی فراتر از رفتن به کافه، چایخانه یا کافی‌شاپ دارد. این فرهنگ به یک کنش اجتماعی اشاره می‌کند که ریشه‌اش به قرون هجدهم و نوزدهم اروپا، به‌خصوص انقلاب فرانسه بازمی‌گردد. 

به طور کلی، کافه‌ها برای قرن‌ها محل تجمع مردم بوده و در تسهیل تعاملات اجتماعی، بحث‌های فکری و جنبش‌های سیاسی نقش مؤثری داشته‌اند. 

شغل شما چیه؟
احتمالا در چند سال آینده نسبت به سال‌های گذشته بیشتر آقا داماد‌هایی را می‌بینیم که باریستا هستند. باریستا به زبان ایتالیایی یعنی قهوه‌چی و حالا چند سالی است خصوصا در بین نوجوان‌ها شغلی محبوب محسوب می‌شود. اینجا چند دلیل برای محبوبیت باریستا شدن در ایران را بررسی می‌کنیم:

۱-رشد فرهنگ قهوه‌خوری: در سال‌های اخیر، فرهنگ قهوه‌خوری در ایران به شدت رشد کرده است. مردم بیشتر به مصرف قهوه علاقه دارند و به دنبال تجربه‌های متنوع در مورد نوشیدنی‌های قهوه‌ای هستند.

۲-تنوع نوشیدنی‌ها: باریستا‌ها نه تنها قهوه‌های سنتی مانند اسپرسو و کاپوچینو را تهیه می‌کنند، بلکه نوشیدنی‌های متنوع دیگری نیز مثل لاته، موکا و آمریکانو را در اختیار مشتریان قرار می‌دهند.

۳-مهارت‌های آموزش‌دیده: باریستا‌ها معمولا دوره‌های آموزشی در زمینه قهوه‌سازی و تهیه نوشیدنی‌های قهوه‌ای را گذرانده‌اند. این مهارت‌ها به آنها امکان می‌دهد نوشیدنی‌های با کیفیت و مطابق با استانداردهای جهانی تهیه کنند.

۴-محبوبیت کافی‌شاپ‌ها: کافی‌شاپ‌ها به عنوان مکان‌هایی برای دیدار با دوستان، کار با لپ‌تاپ و تفریح محبوبیت دارند. باریستا‌ها در این مکان‌ها نقش مهمی در ایجاد تجربه خوب برای مشتریان دارند.

به طور کلی، محبوبیت باریستا شدن در ایران به دلیل رشد فرهنگ قهوه‌خوری، تنوع نوشیدنی‌ها، مهارت‌های آموزش دیده و محبوبیت کافی‌شاپ‌هاست. این شغل برای علاقه‌مندان به قهوه و تجربه‌ کار با نوشیدنی‌های متنوع، جذابیت دارد.

بازی دسته‌جمعی
از یک جایی بشر فهمید حوصله‌اش سر می‌رود اگر بنشیند یک‌جا و فقط حرف بزند و نظر بدهد؛ بنابراین کافه‌ها از یک مقطعی به بعد پاتوق بازی‌های رومیزی هم بودند. یکی از علت‌های مهم بازی در کافه‌ها جدای از کیف دسته‌جمعی بودنش گرانی بازی‌ها خصوصا از نوع خارجی و تنوع بازی‌های داخل کافه است که آدم را وسوسه می‌کند از هرکدام یک دست بازی کند. بماند که در برهه‌هایی هم بویش در می‌آمد که کافه‌هایی لیگ مافیا دارند یا پوکر بازی می‌کنند و قمار می‌کنند اما این اتفاقات عموما نمی‌افتد. بعد‌ها در کشور ما کافه بازی هم راه افتاد که اساسا به این نیت می‌روی که بازی کنی و کنارش یک چیزی هم به بدن بزنی.

قرار مهم دارم
نمی‌دانم بگویم کلاس دارد یا فشار اقتصادی بعضی‌ها را وادار می‌کند به این‌که یک لپ‌تاپ آخرین مدل بردارند بروند بنشینند گوشه کافه و همان جا کارهای‌شان را انجام بدهند، به جای این‌که بتوانند یک دفتر ۳ در ۴ اجاره کنند ولی مصرف بعضی‌ها دقیقا همین است. کم‌کم کافه‌ها و فضاهای کار اشتراکی با هم قاطی شدند یعنی از صبح تا شب می‌توانی بنشینی کار کنی، قرارکاری بگذاری و کسی هم نگوید زمان استفاده شما از میز تمام شده است. البته این اتفاق مزایا و معایبی هم دارد. صرفه‌جویی در هزینه مثل آب و برق، احساس تعلق به جامعه و در اجتماع کار کردن از مزایا و عدم تطابق با کار چارچوب‌مند در جای مشخص و البته طاقت‌فرسا بودن دفتر‌ها و پشت میزنشینی جزو معایب کار در کافه‌هاست.

کافه با اشک و لبخند
کافه‌ها خیلی وقت است که پایشان به هنر هم باز شده است. جدای از این‌که برخی کافه ها جایی برای حضور هنرمندان شده است، می شود رد پای جدی آن را در هنرهای مختلف به‌ویژه شعر و داستان و سینما دید. مثلا در سینمای ایران فیلم های زیادی هستند که محوریت‌شان کافه بوده است مثل «کافه ترانزیت». اما در تعداد بیشتری از فیلم ها هم یک کافه به طور جدی در پیشبرد داستان نقش داشته است. جالب اینکه لوکیشن خیلی از این کافه ها قبل یا بعد از آن دقیقا شبیه به همان چیز ی بوده که در فیلم ارائه شده. مثلا در فیلم «پل چوبی»، کافه ای وجود دارد که صاحب آن فردی است معروف به دایی ناصر که اتفاقا امین بچه های محل است. کافه ای که کتلت هایش معروف است و حتی شعارش هم به نوعی در فیلم ذکر می شود:«عشق یعنی حالت خوب باشه!». در فیلم‌های دیگری مثل «صورتی»، «بیست»، «سن پطرزبورگ» و «اعتراض» هم از این دست کافه ها می بینیم.در شعر ما نیز کافه از زمان پیدایش جایگاه خاصی داشته است. و کافی است خودتان یک جستجوی ساده کنید تا به انبوهی از آنها برسید ولی اینجا برای‌تان یک دوبیتی از شاعر جوان کشورمان آرمین طاهری می‌آورم که می‌گوید:«چای گیجی وسط کافه دنیا بودم/ قند لبخند تو پیش همه محبوبم کرد/ دور کردند تو را تا که مرا سرد کنند/ تلخی بی‌کسی‌ام قهوه مرغوبم کرد».اما جدیدترین هنری که زلفش با کافه ها گره خورده است استنداپ کمدی است. قبل از اینکه ذهن‌تان برود سمت تلاش های جوکر برای خنداندن مخاطبینش در آن کافه ترسناک؛ توضیح بدهم که خیلی از جوان های طناز کشورمان هم این روزها در کافه های مختلف هنرشان را ارائه می‌دهند.

بافرهنگ باشیم
مادرگرامی همیشه می گوید هر چیزی شورش که دربیاید دیگر خوبی‌هایش هم دیده نمی‌شود. کافه‌نشینی هم با این‌که یک اجتماع محسوب می‌شود معایبی دارد:

۱.وقت تلف کردن توی کافه‌ها و مخدر بودن این دورهمی‌ها در درازمدت باعث می‌شود چشم باز کنید و ببینید وقت گذشته و عمرتان در کافه‌ها به باد رفته است.

۲. وقت از یک طرف و از طرف دیگر جیب بیچاره پدر که پای خورد و خوراک گران کافه‌ها به باد می‌رود.

حالا اگر قرار است در این مکان عمومی آدم مبادی آدابی باشیم لازم است برخی نکات را دقت کنیم. مثلا بعضی نکته‌ها اگرچه کوچک به نظر می‌رسند اما نباید آنها را در هر محیطی به ویژه کافی شاپ انجام دهید.

۱. هیچ وقت با صدای بلند خدمه کافه را صدا نزنید.

۲. اگر نوشیدنی‌تان تمام شده به مدت طولانی آن را مقابل‌تان نگذارید. از گارسن بخواهید فنجان یا لیوان را برداشته و در صورت تمایل نوشیدنی جدیدی برای‌تان بیاورد. اشغال کردن فنجان‌ها یا ظرف‌ها رفتار درستی نیست.

۳. از هدفون برای هر نوع شنیدن یا انتقال صدا در فضای کافی شاپ کمک بگیرید.

۴. اگر امکان استفاده از دو پریز برق را داشتید، فقط از یکی از آنها برای وسیله‌ای که ضرورتی برای استفاده از آن دارید استفاده کنید و پریز دیگر را حتما آزاد بگذارید.

۵. مثل هر مکان عمومی دیگری با صدای بلند صحبت نکنیم. چه با دوستانمان چه با تلفن همراه.

کافه آری یا نه!
اساسا یاد گرفته‌ایم هر پدیده‌ای را به آموخته‌های دینی‌مان عرضه کنیم و یک جتبه مراعات‌هایمان نگاه کردن به موضع دین در آن رابطه است. خب بد نیست بدانیم انجمن‌های گفت‌وگوی جمعی همواره در تاریخ بشر بوده‌اند و این انجمن‌ها در جامعه صدر اسلام هم وجود داشته است که به آن «نادی» می‌گفتند، البته چون این محل‌ها در زمان ظهور پیامبر اسلام(ص) محلی برای نقشه‌کشیدن علیه پیامبر شده بود، قرآن از نادی با بار معنایی منفی یاد می‌کند اما به هرحال چنین مکان‌هایی وجود داشته است. در ایران نیز از دوران صفویه قهوه‌خانه‌ها و چایخانه‌ها برای گفت‌وگوی جمعی شکل گرفتند، دکتر کاموس از تاریخ‌شناسان معاصر حتی معتقد است فرهنگ کافه‌نشینی از شرق به غرب رفته و دوباره به شکلی دیگر از غرب به شرق وارد شده است.اما اصلی‌ترین جایگاه این انجمن‌ها و تجمع‌ها بر می‌گردد به محتوای گفت‌وگویی که در آنها انجام می‌شده. به عبارتی خدا با تفریح و سرگرمی مشکل ندارد و اگر از جنس جمع شدن مومنان کنار هم باشد که توصیه‌اش هم می کند. منتها متاسفانه خیلی اوقات این کافه رفتن و آن تجمع، تبدیل می‌شود به فرصتی برای غیبت و صحبت‌های لغو که اینها ارزش آن موضوع را پایین می‌آورد. البته یک نکته دیگر هم بد نیست از ما بشنوید و خودتان درباره‌اش تصمیم بگیرید و آن هم این‌که اساسا خورد و خوراک یک مساله خیلی خیلی شخصی است. تصور این‌که تا دهان‌مان را باز می‌کنیم چندتا چشم غریبه ما را زیر نظر بگیرد از یک طرف و این‌که شاید خیلی‌ها در اطراف ما هزینه چیزی که ما برای خوردن تهیه کرده‌ایم ندارند و چه دل‌ها که از این طریق می‌شکند از سوی دیگر و خلاصه بردن یک امر به این میزان شخصی، در ملأ عام کلا جای فکر کردن دارد!

کافه، وسیله ا هدف؟!
اگر حوصله فکر کردن ندارید توصیه می‌کنم این بند آخر را نخوانید و بسپارید به اهلش. چون قرار است اینجا از یک حرف مهم رونمایی کنیم. در واقع قرار است اول از خودمان بپرسیم چرا می‌رویم کافه. و اگر هر جوابی مثل گذران وقت و سرگرم شدن و قرار کاری و هرچیزی که قبل از این هم به آن اشاره شد؛ در جواب این پرسش به ذهن‌مان رسید؛ باز این سوال ادامه دارد که هدف از آنها چیست. در واقع قرار است انبوهی از «چرا» ها جلوی روی‌مان تلمبار شود تا برسیم به آنچیزی که می‌شود اسمش را گذاشت هدف اصلی ما در زندگی.حالا فکرش را بکنید کسی را که هدف خاصی در زندگی‌اش ندارد. (دوستان اشاره می‌کنند که تصورش لازم نیست چون یکی در میان بین همین جوان‌ها و نوجوان‌های دور و برمان افرادی هستند که خیلی خودشان نمی‌دانند از این دنیا چه می‌خواهند!) کسی که هدف نداشته باشد وقتی چندتا چرا جلوی خودش ببیند تهش باید دست‌هایش را بالا بگیرد و بگوید مثلا کافه می‌روم که کافه رفته باشم. در حقیقت او ممکن است به این کافه رفتن جوری عادت کند که اصلا یادش برود کافه یک وسیله بود برای او که برسد به یک هدف. و اگر قرار باشد این رفتن به کافه او را از هدفش ذور کند؛ دیگر به آن ادامه نمی‌دهد. ولی متاسفانه خیلی از همین وسیله‌ها برای ما تبدیل شده‌اند به خود هدف. 

دیگر خبرها

  • بدحجابی در کافه‌ها و مطب‌های کهگیلویه و بویراحمد
  • کافه‌نشینی، از ازل تا ابد
  • مافیای شعرا
  • سیاره‌ای به نام کافه
  • دور دنیا به ‌صرف قهوه!
  • خدمت رسانی به گردشگران و مسافران بهاباد به نحو احسن
  • امکان پرواز به کشور‌های حاشیه خلیج فارس تا اطلاع ثانوی وجود ندارد
  • نظریه محبوب؛ چپ‌پا‌ها کاشته‌زن‌ های بهتری هستند! / فیلم
  • تیم گندمان قهرمان رقابت‌های جام رمضان
  • خدمات تشریفات فرودگاه در پرواز تهران به استانبول