Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رویداد24»
2024-04-24@22:29:27 GMT

انحصار دست‌های نامرئی در سینمای ایران!

تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۶۷۵۹۱

انحصار دست‌های نامرئی در سینمای ایران!

رویداد۲۴ به سیاق سال‌های گذشته، امسال هم اکثر فیلم‌های آماده اکران تمام سعی‌شان را کردند تا در نوروز به اکران برسند. دلیلش این است که به طور سنتی فصل اکران نوروز، زمان طلایی سینمای ایران است که بیشترین رقم فروش فیلم‌ها در یک سال، متعلق به آن مقطع است. درایام گیرودار شروع جشنواره فیلم فجر، آقای داروغه‌زاده، دبیر این رویداد که هم‌زمان معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی هم است، گفته بود فیلم‌هایی که فرم جشنواره را پر نکنند باید قید حضور در اکران نوروز را بزنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بالاخره فیلم‌های اکران نوروز مشخص شدند. چند نکته در این زمینه قابل توجه بود. اولاً چند فیلم که فرم جشنواره را پر نکرده بودند در این لیست حضور داشتند. ثانیاً طبق معمول وزن کمدی‌ها در این بین بیش از بقیه ژانرها بود و در آخر این‌که صاحبان یکی دوتا از فیلم‌ها، خودشان به طور هم‌زمان پخش‌کننده و سینمادار هم بودند! اتفاقی که چند روزی باعث جنجال و اعتراض رقبا شد.

اما اتفاق مهم دیگری که در اکران امسال به چشم آمد، بالارفتن قیمت بلیت سینماها نسبت‌به سال قبل بود. در شرایط فشار اقتصادی به مخاطبان، حالا بلیت سینما هم گران شده بود و طبیعتاً بسیاری از مردم مجبور به کاهش سهم سینما در سبد فرهنگی‌شان شدند. البته طبق آمار سامانه‌های رسمی فروش سینمای ایران، میزان فروش فروردین امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل با افزایش چند میلیارد تومانی همراه شده؛ اما در مقابل ریزش قابل توجه مخاطب هم رخ داده است.

شاید برای برخی از صاحبان قدرت در سینما صرفاً و مطلقاً سود بیشتر مطرح باشد؛ اما اگر به سینما نگاهی فرامادی داشته باشیم و آن را یک پدیده مهم فرهنگی بدانیم؛ قطعاً مخاطب در جایگاه نخست اهمیت قرار خواهد گرفت. جالب است که همین فروش بالا و مخاطب کم هم مصادف شده با فروش صرفاً دو فیلم و فیلمی مانند «تختی» با ارزش‌های ملی و البته تکنیکی دستش خالی مانده است.

«رحمان1400» به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه‌کنندگی علی سرتیپی تا به این لحظه حدود 14میلیارد تومان فروخته و در صدر جدول است. برای بررسی بیشتر این وضعیت عجیب و غریب(!) با دکتر شهاب اسفندیاری، عضو هیات علمی دانشگاه هنر گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

اکران نوروز امسال به لحاظ فروش و تعداد مخاطب وضعیت متناقضی را دارد. این شرایط را چگونه بررسی می‌کنید؟
مثل شرایط سال‌1948 آمریکاست. در آن سال دولت آمریکا علیه کمپانی پارامونت به دیوان عالی آمریکا شکایت کرد و این دیوان حکمی علیه کمپانی پارامونت صادر کرد. البته این حکم شامل هر هفت استودیوی بزرگ فیلمسازی آمریکا می‌شد. جرم آن‌ها نقض قوانین ضد تراست و ضد انحصار بود. آن‌ها همزمان هم تولیدکننده، هم پخش‌کننده و هم سینمادار بودند. از نظر دیوان عالی آمریکا، این وضعیت مغایر با فضای رقابت در بازار آزاد بود.

این استودیوها نهایتاً مجبور به واگذاری سالن‌های سینمایی شدند که مالک‌شان بودند. آن‌ها تا قبل از این اتفاق، سانس‌های سینماها را به صورت بلوکی برای فیلم‌های خودشان از پیش اشغال می‌کردند! در این وضعیت امکان رقابت برای دیگران وجود نداشت.

یعنی معتقدید بخشی از شرایط امروز محصول انحصار آدم‌های خاص در سینماست؟
به نظرم مسوولان سینمایی کشورمان، باید این اتفاق تاریخی را مدنظر داشته باشند. انحصار فسادآور است و الآن شاهد تمرکز تولید، پخش و اکران در سینما هستیم. 
این شرایط حتی به لحاظ قواعد بازار آزاد هم منطقی نیست؛ چه برسد به ضرورت‌های فرهنگی.

مگر یک نفر چقدر امکان نفوذ و تأثیر دارد؟
الآن شرایطی داریم که یک نفر اراده کند می‌تواند سرنوشت هر فیلمی را نابود کند، و اگر همان یک نفر اراده کند می‌تواند هر فیلم مزخرفی را به قله فروش برساند. در لیبرال‌ترین اقتصادهای دنیا هم شاهد چنین بی‌بندوباری در بازار نیستیم. چون حتی همان قانون عرضه و تقاضایی که ادعا می‌شود باید در بازار آزاد وجود داشته باشد هم نقض می‌شود.

ورود دولت در این موضوع شائبه دخالت دولت در فرهنگ را به وجود نمی‌آورد؟
الآن وقتی در بازار محصولاتی مثل پیاز و گوجه فرنگی اختلال به وجود می‌آید و عده‌ای به دنبال سودجویی و انحصارطلبی می‌روند، دولت دخالت می‌کند؛ با همین استدلال که تعادل بازار را باید تنظیم کرد. وقتی دولت در چنین مسائلی ورود می‌کند تا تعادل ایجاد شود، طبیعتاً در حوزه فرهنگ اهمیت مضاعفی دارد. این به معنای تصدی‌گری در فرهنگ نیست. در همه‌جای دنیا، رگولاتوری یا تنظیم‌گری در اقتصاد فرهنگ برعهده دولت‌هاست. دولت باید دراین موضوع نقش‌آفرینی کند تا شرایط رقابت منصفانه به وجود بیاید.

این نوع تعاملات اقتصادی در سینمای ایران الگوبرداری شده از کشورهایی دیگر است یا یک حالت خاص؟!
به نظرم درحال حاضر وضع سینمای ما حتی از بسیاری از سینماهای غربی هم در قواعد اقتصاد بازار آزاد رهاتر است! اینطور که پیش می‌رویم آینده روشنی دیده نمی‌شود.در کجای دنیا 70 درصد فروش هفتگی سینما متعلق به یک شرکت پخش است؟

نوروز امسال شاهد افزایش قیمت بلیت سینماها بودیم. این افزایش باعث بالارفتن فروش نسبت به مدت مشابه سال قبل شد؛ اما منجر به کاهش قابل توجه مخاطب نیز شد. این کاهش مخاطب با بحث ما مرتبط است؟
بله؛ این هم یکی از عوارض همان انحصار است. وقتی انحصار باشد، قیمت را خودت و براساس سود بیشتر شخصی‌ات تعیین می‌کنی، نه منفعت مخاطبان یا حتی همه اهالی سینما. به نظر می‌رسد در حوزه نظارت و ارزیابی سازمان سینمایی با یک پوسیدگی ساختاری و ناکارآمدی و حالت منفعل و فشلی روبه‌رو هستیم. چون این ساختارها کهنه است و توانایی مواجهه با شرایط جدید سینمای ایران را ندارد. متأسفانه مدیران هم بعضاً ضعیف و منفعل هستند و تحت تأثیر جریانات و موج‌ها هستند. گاهی نقش مشاوران بازنشسته پشت پرده و روابط آن‌ها، بیشتر از شوراهای رسمی و قانونی در سرنوشت سینمای ایران تأثیرگذار است.

نقش دیران سینمایی در کنترل این وضعیت نابسامان چیست؟
مسأله این است که شرایط فناوری، اقتصادی و فرهنگی متفاوتی را شاهدیم؛ اما همچنان به روش‌های کهنه دهه60 برای سیاست‌گذاری و مدیریت در سینما تلاش می‌کنیم. این جواب نمی‌دهد، البته با فرض این‌که اراده‌ای وجود داشته باشد؛ اصولاً گاهی اوقات احساس می‌شود که افراد اراده‌ای هم ندارند. انگار ترجیح می‌دهند که امور را کلاً رها کنند. ظاهراً می‌خواهند امور را به دست نامرئی بازار واگذار کنند، در حالی که این دست نامرئی، چیزی نیست جز منافع برخی افراد و جریانات خاص که قاعدتاً از موقعیت و جایگاهی که دارند برای منافع خودشان استفاده می‌کنند. اگر قرار باشد دولت‌ها مدافع منافع عموم مردم باشند، نه اشخاص و گروه‌های صاحب نفوذ طبعاً باید به شیوه دیگری عمل شود.

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 رحمان1400 منوچهر هادی سینمای ایران سینما فیلم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۶۷۵۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای ورورد فیلمساز مشهور آمریکایی به تهران

تا پیش از شیوع کرونا و تغییرات مدیریتی در سینما، چند سالی بود که جشنواره فیلم فجر نه فقط در بهمن‌ماه بلکه در اردیبهشت‌ با ساختار و شمایلی متفاوت برگزار می‌شد و میزبان سینماگران و فیلم‌هایی از کشورهای دیگر بود.

به گزارش ایسنا، جشنواره جهانی فجر با وجود برخی انتقادهایی که در داخل کشور نسبت به آن مطرح می‌شد، جایگاهی پیدا کرده بود که در همان چند دوره‌ی برگزاری چهره‌های بنامی از سینمای دنیا را به ایران کشاند از جمله پل ژوزف شریدر که درست در همین روز چهارم اردیبهشت‌ماه در نشستی خبری در پردیس سینمایی چارسو مقابل خبرنگاران ایرانی نشست.

نقش متفاوت لیلا حاتمی در یک فیلم آمریکایی

شریدر -فیلمنامه‌نویس و کارگردان مشهور امریکایی - که فیلمنامه‌های «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» ساخته مارتین اسکورسیزی را نوشته و در روزهای گذشته فیلم جدیدش با نام «اوه، کانادا» به بخش مسابقه اصلی جشنواره کن راه یافته است، اردیبهشت سال ۱۳۹۸ به جشنواره جهانی فجر در تهران آمد و پس از برگزاری یک کارگاه فیلمنامه نویسی، در یک نشست خبری پاسخگوی سوال‌ اهالی رسانه شد.

او در آن نشست با اشاره به اینکه «در دنیا چند فستیوال هستند که می‌توان جشنواره جهانی فجر را با آن‌ها مقایسه کرد مثل جشنواره تورنتو ولی از ابعاد این جشنواره و تعداد فیلم‌های حاضر در آن شگفت‌زده شدم» درباره آشنایی‌ خود با سینمای ایران گفته بود: «درباره جایگاه سینمای ایران که تردیدی نیست چون جایگاه ویژه‌ای دارد. در ۱۵ سال گذشته (تا سال ۱۳۹۸) سه نهضت ملی سینمای ایران، رومانی و آرژانتین شکل گرفته و همیشه این انتظار می‌رود که در هر جشنواره‌ای از سینمای ایران فیلمی حضور داشته باشد. برای بیشتر ما در غرب، سینمای ایران با کیارستمی شروع شد ولی بعد به فرهادی رسیدیم و حالا هم فیلم‌های دیگری هستند. یکی از دوستان من گادفری چیشایر (منتقد آمریکایی) است که فیلم‌های ایرانی زیادی دیده و کتابی درباره سینمای ایران می‌نویسد و به من فیلم‌های ایرانی پیشنهاد می‌دهد.»

شریدر که سال گذشته در جشنواره فیلم ونیز با دریافت جایزه یک عمر دستاورد هنری تقدر شد، درباره آینده سینما با وجود شبکه‌های مختلف و کمپانی‌هایی مثل نتفلیکس بیان کرده بود: «من فکر می‌کنم در این صد سال هرچه آموختیم خیلی به کارمان نیاید چون همه چیز تغییر کرده، مدت زمان فیلم‌ها عوض شده و اینکه کجا فیلم ببینیم و چگونگی پخش و عرضه، همگی تغییر کرده است. قبلاً فکر می‌کردم در یک مقطع گذار هستیم ولی الان فکر می‌کنم در یک مقطع گذار دائم هستیم. الان دیگر بازار هدف، آمریکایی‌ها نیستند بلکه برای چینی‌ها می‌سازیم.»

وی همچنین با اشاره به رشد روزافزون تکنولوژی گفته بود: «در حالی‌که فیلم‌ها منحصر به کلاس خاصی از فیلم‌سازان بودند، تکنولوژی این مرزها را شکسته و هر کسی می‌تواند فیلم بسازد. پس خبر خوب برای آینده سینما این است که هر کسی می‌تواند فیلم بسازد ولی خبر بد این است که دیگر نمی‌شود امرار معاش کرد.»

شریدر در بخشی دیگر از آن نشست درباره اینکه به نظر می‌رسد شناختش از سینمای ایران بیشتر با فیلمسازانی باشد که به نوعی سیاسی شناخته شده‌اند، بیان کرده بود: «تا جایی که من می‌دانم دو نوع سینما در ایران وجود دارد؛ یکی برای مجامع عمومی است و یکی هم داخلی و من بیشتر فیلم‌هایی را دیده‌ام که بیرون نمایش داشته‌اند، اما فیلم‌هایی را که درباره جنگ بوده چون خارج از کشور چندان نمایشی نداشته مسلماً ندیده‌ام. شما مثل فیلیپین دو سینمای داخلی و خارجی دارید و به همین دلیل دو جشنواره فجر هم دارید. با این حال من هیچ‌کدام از کارگردان‌ها مثل کیارستمی، فرهادی و پناهی را سیاسی نمی‌دانم ولی می‌دانم فیلم‌های سیاسی جذابی می‌شود اینجا ساخت.

این فیلمساز امریکایی در آن مقطع در واکنش به تحریم‌های رییس جمهور وقت ایالات متحده (دونالد ترامپ) علیه ایران و آسیب‌های آن به هنرمندان و سینما با ابراز تأسف از تحریم‌ها اظهار کرده بود: «الان دورانی است که نمی‌شود به امریکایی بودن افتخار کرد، در حالی که من همیشه و حتی زمان جنگ ویتنام به آمریکایی بودنم افتخار می‌کردم. در حال حاضر آنچه پیش آمده به بهانه تغییر رژیم ایران و در واقع برای دستیابی به نفت و منابع طبیعی شما است و این چیزی است که در ۱۰۰ سال گذشته وجود داشته و تأثیر یک هنرمند در مقایسه با ماشین پروپاگاندا خیلی اندک است. به همین دلیل به نظرم این وضعیت بسیار عذاب‌آور است.»

 

دیگر خبرها

  • ماجرای ورورد فیلمساز مشهور آمریکایی به تهران
  • پرفروش‌ترین سینما‌های کشور در فروردین اعلام شد
  • پرفروش‌ترین سینما‌های کشور در فروردین اعلام شد/ جمع کل؛ بیش از ۱۴۶ میلیارد و ۸۵۱ میلیون تومان
  • روزی که پل شریدر فیلمساز معروف آمریکایی به تهران آمد
  • پیش‌فروش شنل نامرئی‌کننده آغاز شد: فول‌سایز ۶۰ میلیون تومان / فیلم
  • افزایش ۹ درصدی مخاطبان سینما‌های خراسان رضوی در فروردین ۱۴۰۳
  • جنجالی که «نماوا» به پا کرد
  • ماجرای جنجالی که «نماوا» به پا کرد
  • سوپرایز میلاد کی مرام در اکران عمومی آسمان غرب + عکس و فیلم
  • فیلم سینمایی آپاراتچی ،روایتی از سینما برای سینما