مشکلات اقتصادی گریبانگیر جامعه تجسمی شد
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۰۶۴۵۳
یک مجسمهساز معتقد است که سال گذشته وضعیت بد اقتصاد کشور، جامعه تجسمی را بینصیب نگذاشت و باعث شد که حوزه تجسمی نیز آسیب ببیند.
عباس مجیدی _ رئیس انجمن مجسمه سازان ایران _ در گفتوگو با ایسنا درباره فعالیتهای انجمن مجسمهسازان ایران در سال ۹۷ و برنامههای این انجمن برای امسال میگوید: در سال گذشته کارهای مربوط به بینال مجسمهسازی را تا حدی پیش بردیم و فراخوان آن امسال اعلام خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه میدهد: در حال طراحی یک رویداد برای کرمان هستیم که فراخوان آن نیز اوایل امسال اعلام خواهد شد. در ارتباط با رویداد درخت سال نیز کارهایی انجام دادهایم که فراخوان آن هم امسال خواهد آمد.
مجیدی بیان میکند که در سال گذشته جشن بیست سالگی انجمن مجسمهسازان ایران و آخرین رویداد که برگزاری بزرگداشت لیلیت تریان (مادر مجسمهسازی ایران) بود را به خوبی به انجام رساندند.
او همچنین در پاسخ به اینکه به نظر او چه رویدادهای مهمی در سال ۹۷ برگزار شد، اظهار میکند: نمیتوان گفت که رویدادهای تجسمی سال گذشته از نظر جنبههای مختلف خوب بودهاند. متأسفانه وقتی وضعیت اقتصادی یک جامعه بد باشد طبیعی است روند خوبی که برای حوزه تجسمی انتظار میرود، رخ ندهد؛ البته اتفاقاتی که در جشنواره تجسمی فجر افتاد بد نبود ولی وقایع حاشیهای اقتصاد هنر باعث شد لطمههای زیادی به نحوه برگزاری این جشنواره وارد شود؛ همچنین مسئله حضور گالریها در جشنواره تجسمی فجر به خوبی انجام نشد.
مجیدی ادامه میدهد: در حوزه مجسمهسازی نیز سازمان زیباسازی فعالیتهایی را انجام داده که تا حدی به صورت نمایشی یا یک رویداد فصلی بد نبودهاند ولی به طور جدی شاهد اتفاق خاصی نبودهایم. ولی انتظار میرود که در حوزههای تجسمی اتفاقات بهتری رخ دهد امیدوارم با حمایتهای دولت و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه بتوانیم به یک جمعبندی خوب برسیم.
این هنرمند از آرزوی خود برای مردم در سالی که پیشروست و حوزههای تجسمی، میگوید: وقتی که جریانات اجتماعی و اقتصاد برای مردم خوب شود طبیعی است که تأثیر خود را به روی هنر هم میگذارد. آنچه که آرزوی همه ماست این است که اتفاقات بدی که در سال گذشته افتاد امسال برای مردم کم شود و مردم بتوانند با آرامش بیشتری به زندگی خود ادامه دهند. طبیعی است که حوزه تجسمی نیز در کنار این مسائل میتواند مسیر خود را طی کند. امیدوارم روند به گونهای باشد که مسائل هنری دیده شود، دولت بیشتر به هنر توجه کند و هنرمندان بتوانند آزادانهتر فعالیت کنند و تجربههای زیستی خود را به عرصه ظهور برسانند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: وضعیت بد اقتصادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۰۶۴۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توصیه محسن هاشمی به زاکانی به جای ساخت مسجد
محسن هاشمی در اعتماد نوشت: زمانی که ناوگان حملونقل عمومی تهران، به شدت با کمبود و فرسودگی مواجه است، سنگینی بار ترافیک کمر تهرانیها را شکسته، آلودگی هوا از بزرگترین عوامل مرگومیر در تهران به شمار میآید، چه اصراری بر ورود به ساخت مسجد وجود دارد؟!
«مردم و مثلث قات» عنوان یادداشت محسن هاشمیرفسنجانی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: در یک ماه گذشته موضوعاتی که در کنار خطر جنگ با اسراییل موجب بیشترین توجه افکارعمومی و واکنش گسترده در شبکههای مجازی شد، میتوان با سه کلید واژه «قیطریه، ازگل و تلخ گوشت» نام برد که بهطور خلاصه «قات» نام مینهیم. به عبارت دیگر افکارعمومی با سه چالش دوقطبی ایجاد شده از سوی مسوولان و چهرههای سیاسی مواجه شدند و به آن واکنش قابل تامل نشان دادند که ناشی از عدم اقناع بود.
در موضوع نخست، شهرداری تهران تصمیم گرفت در بخشی از پارک قیطریه، مسجدی احداث کند که با موج منفی اهالی منطقه، نخبگان و افکار عمومی مواجه شد و کارزاری با حدود دویست هزار امضا تاکنون برای جلوگیری از آن توسط شهروندان آماده شده است. ساخت مسجد در تهران امری طبیعی است به خصوص در دو دهه اخیر، صدها مسجد در تهران ساخته شده و تاکنون کسی با آنها مخالفت نکرده است، پس دلایل این واکنش افکار عمومی چیست؟
نخستین دلیل، انتظار از مدیریت شهری برای رسیدگی به اولویتهای شهروندان است، زمانی که ناوگان حملونقل عمومی تهران، به شدت با کمبود و فرسودگی مواجه است، سنگینی بار ترافیک کمر تهرانیها را شکسته، آلودگی هوا از بزرگترین عوامل مرگومیر در تهران به شمار میآید و اینها همه از وظایف بر زمین مانده مدیریت شهری است، چه اصراری بر ورود به ساخت مسجد در زمینی که گویا واقف آن اجازه نداده و در منطقهای برخوردار که گویا با وصیت خیر مسجدساز نیز سازگار نیست؟ و در محوطهای که گویا درختان با بن بالا وجود دارد؟!
دلیل دوم، خدشهدار شدن اعتماد عمومی به مدیریت بهینه است، بعضا دیده شده که با سوءاستفاده از تشکلهای عامالمنفعه یا خیریه، ساخت مساجد و حسینیهها، مراسم مذهبی و القاب معصومین تخلفات و رانتخواری انجام میشود و طبیعتا ذهنیت عمومی به استفاده دستگاههای حاکمیتی از این عناوین حساسیت پیدا کرده است.
دلیل سوم، کاهش حضور و تقاضای متدینین برای عبادات واجب در مساجد است، به نظر نسل جوان با دینزدگی دستوپنجه نرم میکند و طبق نظرسنجیها، آمار حضور جوانان و نوجوانان و حتی میانسالان در مساجد کاهشی است هر چند در مراسمهای جنبی و هیاتها افزایشی است.
در حالی که در شرایط فعلی همین پارک نمازخانه مناسب و البته بی رونقی دارد، باید نسل اهل مسجد بسازیم نه صرفا ساختمان مسجد.
در موضوع دوم، انتقال زمین حوزه علمیه ازگل به یکی از ائمه جمعه موقت تهران که اتفاقا بعد از رحلت آیتالله هاشمیرفسنجانی و به صورتی به جای ایشان منصوب شدند، مورد توجه و اعتراض افکار عمومی قرار گرفت، اینکه زمینی که برای استفاده عمومی وقف شده و بخشی از اراضی شهرداری، برای ساخت حوزه علمیه در منطقهای برخوردار واگذار شود، جای بررسی و تأمل دارد.
انتقال زمین به موسسهای خصوصی و خانوادگی نیز موجب اعتراض شهروندان شد، به خصوص که سوءتفاهمات برطرف نشد، چرا که ابتدا موضوع تکذیب و ادعای جعل امضا شد و سپس حضور و اثر انگشت و امضا پذیرفته شد، اما بعد افکارعمومی، رسانهها وخبرنگاران متهم شدند!
شهید مطهری در دهه چهل در مقالات و سخنرانیهای خود با موضوع سازمان روحانیت، نسبت به خطرات و پیامدهای دولتی شدن حوزههای علمیه و وابستگی آنها به حکومت، در کنار شهید بهشتی هشدار داده بودند و در دوره فعلی نیز اکثر مراجع زنده و در گذشته نظیر آیات صافیگلپایگانی، شبیریزنجانی، وحید خراسانی، علویبروجردی و... با رویکرد دولتی شدن حوزههای علمیه مخالف هستند که در مورد صرف بودجه عمومی کشور در حوزههاست، چه رسد به سوءاستفاده احتمالی از بیتالمال با نام مراکز دینی.
این رویکرد دقیقا ستون فقرات نهاد روحانیت در جامعه که استقلال و سلامت حوزه و مراکز دینی است را هدف قرار میدهد و به چالش کاهش مرجعیت اجتماعی نهاد روحانیت دامن میزند، بنابراین واکنش گسترده افکار عمومی نه فقط به تخلف در این موضوع، بلکه به رانتخواری احتمالی گذشته از بیتالمال به نام دین و حوزه باز میگشت.
در موضوع سوم، اظهارات یک منبری سیاسی دیگر در شبهای قدر در صداوسیما، موجب واکنش گسترده متدینین و افکار عمومی شد، این چهره رسول اکرم و امیرمومنان علیهما السلام را با صفت تلخ گوشت توصیف کرده بود و توضیحات مکرر وی نیز از تغییر نظر وی حکایت نمیکرد.
پیامبری متهم شد که به فرمان وحی، هدایایی برای نرمی دل مشرکان به عنوان مولفه قلوبهم، برای جذب آنان به اسلام میداد و با مومنین و اصحاب خود نیز با نهایت مهر و مدارا رفتار میکرد.
اصولا اظهاراتی از این طرز تفکر را میتوان در قالب گفتمان اسلام قدرت محور توصیف کرد، در برابر اسلام قدرت محور، اسلام اخلاق محور قرار دارد که اخلاق را مهمتر از قدرت و حتی به عنوان هدف بعثت پیامبر میداند.
نقش مردم در اسلام قدرت محور با اسلام اخلاق محور متفاوت است، در اسلام اخلاق محور، نظر برای مردم ملاک است، تحمیل و اجباری در دین نیست، نظر مردم در سرنوشت جامعه تعیینکننده است، اما در اسلام قدرت محور، نظر و برداشت و فتوای حاکم سرنوشت را تعیین میکند و مردم به جای حق انتخاب، تکلیف اطاعت دارند.
به نظر میرسد این دوگرایش، پایگاههای جدی در جامعه دارند، انتخابات گذشته که هواداران تفسیر قدرت محور از اسلام در تهران ۶ درصد واجدین شرایط و در کشور شاید ۱۰ درصد جامعه را تشکیل دادند، نشان میدهد این برداشت افراطی از اسلام، چگونه پایگاه اجتماعی انقلاب که در دهههای گذشته بالاتر از دوسوم جامعه را تشکیل میداد، کوچک کرده و بزرگترین تهدید برای آینده انقلاب است، حتی تهدیدی بزرگتر از اسراییل.