Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بسیج نیوز»
2024-04-23@18:13:41 GMT

گفت و گوی خواندنی با یک روحانی معمار

تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۱۷۹۵۶

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین عمران و معماری ، یکی از دوستان رشته مطالعات معماری خبری دادند درباره یک عالم دینی و امام جماعت روستایی در بیرجند که معمار نیز هست و بناهای سنتی را با همان سنجه‌های اصیل ایرانی می‌ساخته است.

این معمار سنتی حرفه‌ای نود و یکساله، معمارزاده‌ای است به نام حاج آقا محمد فولادی، متولد سال ۱۳۰۷ هجری شمسی که در حال حاضر در روستای خور واقع در ۸۰ کیلومتری جاده بیرجند به طبس زندگی می‌کند و امام جماعت این روستا را نیز برعهده دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روستایی که حمام زیبا و مسجد جامع و حسینیه و تقریباً نیمی از خانه‌های روستا را خود این عالم ده ساخته است. این روستا یکی از روستاهای هدف گردشگری نیز است که به همت سازمان میراث فرهنگی، نمای برخی کوچه‌های این روستا زیباسازی شده است. البته بهتر آن بود که به جای زیباسازی و بزک کردن ظاهری بدنبال راهکارهای احیای واقعی زندگی در این روستای زیبا می‌بودند.

جهت آشنایی با این معمار سنتی و عالم خوش‌اخلاق و خوش‌بیان و شاعر و نیز برخی از روشهای ساخت و ساز اصیل ایرانی و قواعد طراحی معماری اسلامی، مصاحبه ای با ایشان صورت گرفت که متن تصحیح شده‌ی آن در ذیل می آید.

 

    سلام علیکم حاج اقا!

و علیک السلام

حاج آقا! یک مشکلی که امروز دردانشگاه های ما وجود دارد در بحث معماری، این است که نوع معماری ای که در دانشگاه های ما آموزش داده می شود، از معماری سنتی بصورت کامل منقطع و بریده شده است. یعنی در دانشگاه های ما گفته می شود، یک معماری مرده ای وجود دارد به نام معماری سنتی و از این معماری سنتی هم عموما یک سری موارد سطحی و ظاهری اش توضیح داده میشود و نتیجه این نوع برخورد با داشته های بومی این می شود که معماری بدردبخور و زنده در امروز دنیا معماری غربی است و طبیعتا در اینچنین فضایی اکثر دانشجویان، غربزده و واداده تربیت می شوند، یعنی تربیت استعماری. درنتیجه در طراحی شهری و طراحی معماری به همان سبک و سیاق غربی طراحی می کنیم و در مرحله ساخت هم نیمی از آن را با عدم دقت و کم گذاشتن ها خراب می سازیم و درنهایت بهترین و بروزترین شهر ما که می شود تهران، از لحاظ معماری یک معماری وحشی، بی نظم و مضطرب از آب درمی‌آید. حتی برخی از مساجد ما را هم طراحی های عجیب و غریب یا شبیه هتلها از آن اصالت سبک معماری خودشان خارج کرده اند.

ما خدمت شما رسیده ایم که بواسطه شما که سابقه زیادی در طراحی و ساخت بناهای متعدد سنتی داشته اید، آشنایی پیدا کنیم اول با شیوه تربیت و آموزش معماری سنتی در گذشته که برای یک معمار حرفه ای شدن چه قواعدی مهم بود؟ و در ساخت ابنیه چه چیزهایی را رعایت می کردید؟

پدر بنده معمار بود، جد بنده هم معمار بودند البته معمارهای قدیمی. در ساخت منازل قدیمی، چند چیز را مورد نظر قرار می دادیم؛ اولاً محیطی که می خواستیم بسازیم در نظر می گرفتیم –البته بنده بیشتر در روستاها می ساختم- ثانیا سرمایه‌ی صاحب ساختمان را در نظر می گرفتیم، مردم محل ما سه طبقه بودند: یک طبقه، طبقه بکاکین و اعیان بودند که آنها هرجور که ما طرح را در نظر می گرفتیم قادر بودند که بسازند، یک طبقه، طبقه کشاورز متوسط بودند که خُب منزلهای معمولی برایشان می ساختیم، یک طبقه هم مردمان ضعیفی بودند که باید یه خانهای می ساختیم که آبرومند باشد.

 

شیوه ساخت خانه

شیوه ساخت خانه های اعیانی

ابتدا خانه های اعیانی را توضیح می دهم که صاحب ثروت بودند. در این خانه ها ما یک زمین ۴۵ در ۲۵ متر را درنظر می گرفتیم و آن را گونیا می کردیم نه مثل حالا بلکه گوشه های آن را با آجر مشخص می کردیم و پهنه های آن را درست گونیا درمی آوردیم.

نقشه های منزلی که پیاده می کردیم برخی ۶ دهلیز داشت برخی ۴ دهلیز بسته به توان مالی صاحب خانه و دو ایوان داشت. البته قبل از دوره ما چهارایوانی هم می ساختند و لی آن ساختمان ها را زمان ما نمی ساختند. دو تا ایوان می ساختیم و دو پهلوی ایوان هم دوتا دهلیز.

 

اتاق ها (البته بیان استاد معمار، بجای کلمه ی اتاق کلمه خانه بود یعنی ایشان به هر اتاق یک خانه می گویند و به کل اینها همانطور که نوشته شده منزل می گویند) متناسب با شرایط اقلیمی بودند. یعنی یک اتاق باید روبه آفتاب و آفتابگیر باشد یعنی یا طرف شمال غربی باشد یا طرف شمال شرقی (م:که در اینصورت رو به جنوب شرقی یا جنوب غربی می شد). اتاقهای تابستانی را هم رو به طرفی می گرفتیم که رو به طرف قطب باشد یعنی رو به طرف شمال باشد. البته این محل بیشتر قبله را در نظر می گرفتند و تمام این روستا رو به طرف قبله است. البته زمستان نشین و تابستان نشینش را در نظر می گرفتیم.

اتاق طَنَبی

این خانه هایی که ما می ساختیم برای اعیان، در طرف رو به قبله یک ایوان در نظر می گرفتیم و دو تا دهلیز در دو پهلویش. منتها الیه ایوان هم یک اتاق بزرگ به نام طَنَبی تابستانی در نظر می گرفتیم.

 

اتاق طنبی تابستانی را ۳ در ۷ متر می گرفتیم. باز طرف منتها الیه اش هم که به طرف شمال باید باشد، دو تا دربند و یک شاه نشین و سه تا شَرَفه (بادگیر). از بالا شرفه می خورد، باد بیاید. اینها خیلی مفصله.

داخل اتاق سه تا ایوان قرار می دادیم که ایوان وسطی را می گفتند شاه نشین. برای این اتاق سه تا شَرَفه (بادگیر) درست می کردند که تابستان سرد باشد و این ایوان منتها الیه اتاق بود که کاملا سایه باشد و آفتاب اصلا نگیرد.

این خانه ها دو تا ایوان داشت. یکی ایوان تابستانی طرف پایین با همان طَنَبی تابستانی بود و ایوان دیگر ایوان زمستانی طرف بالا بود که باید آفتاب می گرفت.

شغل افراد و کارشان را هم درنظر می گرفتیم. در زمان قدیم پنبه می چیدند، چرخ می گذاشتند، تور می بافتند، کُرک ها رو درست می کردند و ...... می بافتند. در این پهنه به غیر از ما کسی دیگر اینکار را بلد نبود. هنوز آثار این کرک ها هست و خانه ها رو هم اقلیمی می ساختیم. (۷:۰۰)

برای خانه ی اعیان دو تا سه تا اتاق در ضلع دیگر حیاط که شمال غربی می شود می ساختیم رو به آفتاب، که اینها هم زمستانی بودند. یعنی ضلع شمال شرقی و شمال غربی که رو به آفتاب بودند زمستان نشین بودند و آن طرف که پشت به آفتاب بودند تابستان نشین بودند. برای اتاق‌های اصلی که از بیرون ایوان می زدیم، ایوان را طاق جناغی می زدیم و داخلش را گره‌بندی می کردیم.

هشتی

برای ورود به منزل اعیان یه هشتی می ساختیم. برای چه هشتی هست؟ هفتی نیست؟ ششی نیست؟ نهی نیست؟ هشتی به حساب جمله‌های حروف ابجد است: اَبجَد، هَوِّز، حُطّی، کلِمَن، سَعِفَض، قَرَشَت، ثَخِّذ، ضَظَغ می شود هشت تا. برای حام ها هشتی می ساختیم. برای سایر ساختمان ها هم که آثارش هست، هشتی می ساختیم.

مهمانخانه و رعایت حریم محرم و نامحرم

از این هشتی یک مهمانخانه می ساختیم که درش از این هشتی باز میشد. میهمانی که از بیرون می آید برودتو آن اتاق و داخل منزل نرود مگر اینکه محرم باشد.

قضیه محرم و نامحرم را خیلی رعایت می کردند. محل ورودی (م: برای خانه هایی که هشتی ندارند) یک پیچی می خورد که کسی که دو در ایستاده است، داخل خانه را نبیند و اگر کاری دارد صدا کند. درب مهمانخانه که از هشتی باز می شد سبب می گردید که زن و بچه ی داخل خانه در آرامش باشند.

انتهای پیام

منبع: بسیج نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۱۷۹۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گفت‌وگو با چهره ماندگار معماری ایران به بهانه روز معماری/ حیاط‌های خالی از حیات

دیگر در ساخت‌وسازهای چندین دهه اخیر اثری از معماری فاخر و بلندآوازه ایرانی به چشم نمی‌خورد و ساختمان‌های قدیمیِ باصفا جای خود را به ساختمان‌های بلندمرتبه بی‌روح داده‌اند.

روز معمار را بهانه‌ای برای گفت‌وگو با دکتر محمدمنصور فلامکی، معمار و شهرساز ایرانی و چهره ماندگار معماری ایران قرار دادیم تا به چرایی این موضوع و بیان راه‌حل‌هایی برای آن بپردازیم.

سال‌هاست خانه‌های ما آن حس نوستالوژی و صفای گذشته را ندارد، به نظر شما دلیل این حس چیست؟

این موضوع در سال‌های اخیر از سوی بسیاری مورد بی‌توجهی قرار گرفته و چندان شنیده نمی‌شود، با این حال، معماری ایرانی دارای ویژگی‌هایی است که نمی‌توان به آن توجه نکرد. به‌ویژه اینکه در معماری ایرانی، خانه به عنوان یکی از مهم‌ترین بناها، دارای شاخص‌هایی است که باید بیشترین رفاه را برای خانواده‌ فراهم ‌کند نه الزاماً مکانی که از تجهیزات مدرن برخوردار باشد.

دکتر محمدمنصور فلامکی، معمار و شهرساز ایرانی و چهره ماندگار معماری ایران

از چند دهه پیش در مناطق مختلف کشور شاهد تخریب خانه‌های قدیمی و تبدیل ‌آن‌ها به سازه‌‎های آپارتمانی چندطبقه هستیم که ایرادهای فراوانی بر این بناها وارد است و این مسئله از هم‌اکنون به عنوان مقوله‌ای حل‌نشدنی تلقی می‌شود، زیرا معماران ما نمی‌دانند نارسایی در ساخت این به‌اصطلاح خانه‌های نوساز از کجا نشأت می‌گیرد. آنچه مسلم است اینکه هیچ‌یک از معلمان دانشگاهی این رشته از وضعیت موجود رضایت ندارند، چراکه ساخت‌وسازهای جدیدی که با عنوان ساختمان‌های مدرن از آن‌ها نام برده می‌شود، با فرهنگ خانه‌سازی و فرهنگ‌محله‌ای مناطق مختلف کشور بیگانه است و در واقع مشخص نیست این بناها توسط چه افرادی و برای چه کسانی در شهرهای کوچک، بزرگ و حتی شهرهای قدیمی به‌طور یکسان ساخته می‌شود.

البته مشابه این خانه‌ها در دهلی‌نو، شهرهای دسته سه جزیره سیسیل و برخی از شهرهای اروپایِ شمالی از ۷۰ سال پیش ساخته شده است. اما شهرهای ما ویژگی‌های متفاوتی با شهرهای اروپایِ شمالی دارند و آپارتمان‌هایی که از آن‌ها به عنوان خانه‌های مدرن نام برده می‌شود، حریمی برای خانواده‌ها در زندگی قائل نیست که این ویژگی متناسب با فرهنگ ایرانی ما نیست و این‌گونه سنجش‌ها به‌درستی در ایران صورت ‌نگرفته‌است.

 اگر بخواهم به تاریخچه آپارتمان‌سازی در ایران اشاره کنم، باید بگویم قدمتی مشابه با آپارتمان‌سازی در کشورهای اروپای شمالی دارد. با این تفاوت که در ایران آپارتمان در گذار از سال‌های پهلوی اول به دوم به عنوان خانه یعنی محل سکونت دائمی افراد خانواده ساخته نمی‌شد، بلکه به عنوان واحدهای سازمانی برای سکونت موقت خانواده کارکنانی که حداکثر برای چهار سال از شهری به شهر دیگر مأمور به خدمت می‌شدند، ساخته شده بود، به این ترتیب در جامعه ایرانی مفهوم خانه و آپارتمان متفاوت بود و آپارتمان خانه محسوب نمی‌شد.

آیا ما معماری علمی که الهام گرفته از دین و مذهبمان باشد، داریم؟

ایران پیش از اسلام نیز در حوزه معماری صاحب سبک بوده که این ویژگی در سطح جهانی بسیار ارزشمند است. با پذیرفتن دین اسلام، ارزش‌ها و بینش‌های اسلامی به آن افزوده شد؛ به‌طوری که از سال‌های پس از ورود اسلام به ایران، تا ۹۰ سال پیش، معمارانِ خانه‌هایِ شهرهای بزرگ تا جایی که می‌توانستند از اندیشه‌های متکی بر مذهب تشیع پیروی کرده‌اند، اما از آنجا که نتوانستند این اندیشه‌ها را با شاخص‌های فنی‌-ساختاری معماری هماهنگ کنند، به مرور زمان به فراموشی سپرده شد و تاکنون این نگرش درخصوص معماری و گرایش‌های جدید آن در دانشگاه‌های ما به‌درستی و به کمال دیده نشده‌است.

 ارزش‌ها و راه و رسم‌های جدید که به موازات گسترش شهرها به میدان روزمره آورده می‌شوند چنان‌که باید ارزیابی علمی و مردمی نمی‌شوند و در خانه‌سازی‌های مورد نیاز مردمان شهرنشین و روستاییان که شکل‌گیری آن‌ها هر روز جامع‌تر و پذیرای نوسازی معماری می‌شود همدلی و همسویی معنویِ متکی بر آداب و رسوم کهن در نظر گرفته ‌نمی‌شود.

 به نظر شما خانه‌ای که مطابق معیارها و ارزش‌های ملی و مذهبی ماست باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

در ساخت خانه‌های قدیمی معماران ایرانی ۶ جهت - شمال، جنوب، شرق، غرب، توجه به آسمان و اهمیت زیرِ سطح زمین- را می‌شناختند. ازاین‌رو، عمق زمین نه تنها دور انداختنی نبود، بلکه مکان مقدسی محسوب می‌شد که آب‌انبارِ خانه و سرداب -آب پاکیزه و محل نگهداری مواد غذایی در فصل‌های گرم سال- در آن قرار داشت، اما اکنون در معماری مدرن زیر زمینِ خانه‌ها به انباری و یا پارکینگ خانه‌ها تبدیل شده است.

در خانه‌های قدیمی پنجره‌ها از مصالح بومی ساخته می‌شد و شکل و اندازه آن‌ها متناسب با حیاط خانه بود و به‌گونه‌ای ساخته می‌شد که اگر ساکنان خانه، کف اتاق می‌نشستند، می‌توانستند گل‌های باغچه و حوض داخل حیاط را هم ببینند، اما اکنون در معماری به اصطلاح مدرن، این امکان وجود ندارد.

اگر بخواهیم حسِ‌خوب معماری ایرانی اسلامی را دوباره زنده کنیم، باید در سایه پژوهش‌های علمی و دست در دستِ هنر، روان‌شناسی، تاریخ ملی و مذهبی، جغرافی‌ و اقلیم‌شناسی ‌شهری، اقتصادِ فضای‌شهری و جمعیت‌شناسی به این مهم دست یابیم.مسجد جامع نمونه بارز یک معماری اسلامی ایرانی است. این بنا علاوه بر زیبایی و رو به قبله بودن، دیگر شاخص‌های معماری اسلامی ایرانی مانند دسترسی به آب از ابتدای ورود، نگاه کردن به آب با احساس احترام، دیدن گل و سبزه و دور شدن از آب با احترام و همچنین قرار گرفتن در صحن محل نماز خواندن و سایر ویژگی‌هایی که بر عمق اندیشه معمار آن تأکید دارد را داراست و برای بسیاری از شهرهای اسلامی دیگر کشورها مثل «فاس» در مراکش الگو شده است. یعنی معماری اسلامی که سه قرن پس از ظهور اسلام در شهرهای ما به‌تدریج شکل گرفته، متکی بر احساس، اندیشه و سنت‌های بومی با محوریت عقایدی که در شهرها جاری بوده به دست بومیان ساخته شده است، مگر آنکه پدیده‌های محلی مثل شیب تند دره‌ها و یا تندبادهای کویری مانع ایجاد و ترویج معماری‌های متعارف و مقبول شده‌ باشد؛ با این‌حال زندگی درون اتاق‌ها همیشه با آفتابی که آن را گرم نگه می‌داشته و با تهویه‌ مناسب همراه بوده و این مهم استمرار سنت‌های زیستی را تضمین می‌کرده‌ است.

آیا می‌شود با محدودیت‌ها و موضوعات اجتناب‌ناپذیری همچون افزایش تراکم جمعیتی، دوباره حس معماری ایرانی و اسلامی را زنده کرد؟

دانش معماری جدید نمی‌تواند متکی بر خود و سنت‌های قدیمی محض پیشرفت کند. این مهم، نیازمند پژوهش‌های گسترده‌ای است که باید دست در دستِ سایر رشته‌های علمی و هنری در فضاهای علمی جدید، کاوشگر و ابداع‌کننده در سایه همکاری معماران با دانشمندان حوزه‌های مختلف پرورش یابد و به کمال برسد. همان‌طور که معماران کشورهای توسعه‌یافته از سال ۱۹۵۰ این پژوهش‌ها را آغاز کردند و سراغ دانشمندان سایر رشته‌ها از جمله اقتصاددانان، هنرمندان، تاریخ ‌و جغرافیدانان و حتی روان‌شناسان رفتند و نخستین کتاب‌های علمی این رشته از همان زمان متولد شد.

 بنابراین اگر بخواهیم حسِ‌خوب معماری ایرانی اسلامی را دوباره زنده کنیم، باید در سایه پژوهش‌های علمی و دست در دستِ هنر، روان‌شناسی، تاریخ ملی و مذهبی، جغرافی‌ و اقلیم‌شناسی ‌شهری، اقتصادِ فضای‌شهری و جمعیت‌شناسی به این مهم دست یابیم.

شما چه عواملی را در آشفتگی‌های موجود در شهرسازی‌ها و خانه‌سازی‌های چند دهه اخیر تأثیرگذار می‌دانید و معماران ما در چه زمینه‌هایی کوتاهی کرده‌اند؟

من نقش معاملات‌ملکی‌ها را در این آشفتگی‌ها و حتی تغییر نگرش مردم به عنوان مالکان خانه‌های قدیمی و خریداران خانه‌های نوساز بسیار تأثیرگذار می‌دانم. با توجه به اینکه سود معاملات‌ملکی‌ها در تراکم بالا و افزایش تعداد اتاق‌ها تعریف می‌شود و توجه به کیفیتِ رفاه سکونتی خانه‌ها از سود آن‌ها می‌کاهد، در بسیاری از نوسازی‌های سال‌های اخیر با تمرکز بر ساخت واحدهایی با تعداد اتاق‌های بیشتر – دو، سه و چهار خوابه- معیارهای علمی معماری نادیده گرفته شده و معماری سکونتیِ فضاهای محلی و شهری ما را با تخریب خانه‌های قدیمی و تبدیل آن‌ها به ساختمان‌های بی‌کیفیت چند طبقه، به فضاهایی فقیر تبدیل کرده‌اند که هیچ‌ شباهتی با خانه‌سازی ایرانی که دنیا آن را به عنوان یکی ازانواعِ بهینه خانه‌سازی می‌شناسد، ندارد و به نظر من نمی‌توان این آپارتمان‌ها را خانه تلقی کرد.

در دانشگاه‌های معماری ما دو اندیشه رایج است. اندیشه نخست، اندیشه‌ای است که بر اساس شاخص‌های علمی شکل گرفته و ساختمان‌ها با توجه به نوع کاربری آن‌ها و خانه‌ها با در نظر گرفتن رفاه سکونتی اعضای خانواده ساخته می‌شود. اما اندیشه دوم بر محوریت مدرن‌سازی و تراکم سکونتی می‌چرخد که توجهی به شاخص‌های علمی معماری ندارد و براساس تعداد اتاق‌ها - نه کیفیت آن‌ها و میزان رفاهی که باید برای ساکنان آن فراهم باشد- تعریف می‌شود. بنابراین، حسابِ معمارانی که در حوزه خانه‌سازی طبق اصول علمی معماری فعالیت دارند و رفاهِ سکونتیِ خانه‌ها را قربانی تراکمِ سکونتی نمی‌کنند، از حسابِ معاملات‌ملکی‌ها و سرمایه‌گذاران عرصه و اعیان که تفاوتی میان ساختِ‌خانه و آغل قائل نیستند، جداست.

منبع: روزنامه قدس اعظم طیرانی

دیگر خبرها

  • یادمان و جایزه معماری میرمیران برگزار می‌شود
  • کاشان، عروس خانه‌های تاریخی ایران + فیلم
  • سخنگوی شورای شهر: باید به نمای خانه ها دقت بیشتری شود | معماری خیلی از ساختمان ها در شان شهر ایرانی اسلامی نیست
  • (تصاویر) خاص‌ترین خانه این روز‌های ژاپن!
  • پیام استاندار خراسان رضوی به مناسبت روز معمار
  • خاص ترین خانه این روزهای ژاپن! (+تصاویر)
  • تبریک روز معمار ۱۴۰۳ + متن ادبی و پیام
  • روزی به افتخار هنر چهارم
  • گفت‌وگو با چهره ماندگار معماری ایران به بهانه روز معماری/ حیاط‌های خالی از حیات
  • سبک زندگی خواندنی و عجیب مه لقا خانم!