برای جلوگیری از تکرار فاجعه سیل اخیر در آینده چه باید کرد؟
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۵۳۵۸۹
تهران- ایرناپلاس- غیر از حجم بالای آب، آنچه سیلهای غرب و جنوب غرب کشور را متمایز کرد، حجم زیادی از گلولای و رسوباتی بود که سیلاب با خود به همراه آورد و گاه ارتفاع آن به دو متر میرسید. رسوباتی که حالا بعد از فروکش کردن آب، خود به موضوعی اساسی و مهم برای مردم و مسئولان تبدیل شده که این حجم گلولای چگونه و از کجا آمده است؟
محمود عربخدری، معاون پژوهشی پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری و عضو هیأت مدیره انجمن آبخیزداری ایران در گفتوگو با ایرناپلاس درباره منشأ رسوبات و اینکه چرا میزان گلولای در سیل اخیر زیاد بوده است، توضیح میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او میگوید: اگرچه فرسایش خاک توسط باران و حمل آن توسط سیلاب، پدیدهای طبیعی است، اما با این حال دستکاریهایی که انسان از جمله مردم منطقه و البته دولت به معنای اعم آن در طبیعت انجام داده، باعث شده است تا حجم فرسایش خاک و در مرحله بعد، میزان گلولای و رسوبات ناشی از سیل بیشتر شود. او پیشنهادهایی هم برای ذخیره آب و کاهش میزان فرسایش خاک دارد، ولی میگوید با وجود آنکه ما وقوع چنین سیلابهایی را در مناطق سیلزده امسال در اطلسها و نقشهها مشخص کرده بودیم، مسئولان علاقهای به استفاده از نقشههای ما برای جلوگیری از چنین بحرانهایی ندارند. در ادامه مشروح مصاحبه با عربخدری را میخوانید.
ایرناپلاس: منشأ رسوبات و گلولایهایی که همراه سیل میآید از کجاست؟
عربخدری: فرسایش خاک یک پدیده طبیعی است، نوعی از فرسایش که به آن فرسایش آبی گفته میشود، توسط باران اتفاق میافتد. یعنی باران میبارد و قطرات باران به سطح خاک برخورد میکنند و ذرات را به اطراف میپاشند و آب جاری میشود. آب جاری این ذرات را حمل میکند و از دامنهها به رودخانهها منتقل میکند. به این ذرات، رسوب گفته میشود. در واقع به موادی که از سطح خاک فرسایش پیدا کرده و به داخل رودخانه منتقل شدند، رسوب گفته میشود.
بعضی از ذرات، ریز هستند و بهصورت معلق در آب حمل میشوند. بخشی از آنها هم در کف رودخانه حرکت میکند. آنهایی که به لحاظ اندازه درشتتر هستند، «بار کف» گفته میشود. علاوه بر این دو نوع، املاح نیز بهصورت محلول منتقل میشوند که مورد بحث ما نیست. آن چیزی که مورد بحث ماست عمدتاً بخش ریز این رسوبات است که بهصورت معلق حرکت میکند و به کف نمینشیند. اینها خاکها یا ذراتی هستند که در سطح زمین تشکیل شدهاند و بر اثر برخورد قطره باران و قدرت آب جاری روی دامنه حرکت میکنند. هرچه شدت باران بیشتر باشد، جابهجایی ذرات بیشتر میشود، چراکه شدت بیشتر باران یعنی قدرت برخورد بیشتر که ذرات خاک را از هم میپاشد و دوم اینکه شدت زیاد به جاری شدن بیشتر آب یا «روان آب» بیشتر منجر میشود و روان آب میتواند ذرات بیشتری را با خود حمل کند. ما برای اینکه بدانیم چه مقدار ذرات خاک توسط آب باران منتقل میشوند، باید آنها را اندازه بگیریم. این اندازهگیری در دامنه تپهها و کوهها انجام میشود. برای این کار ما قطعات کوچک زمین در اراضی شیبدار را بهصورت زمینی مستطیلی شکل دو متر در 20 متر محصور میکنیم. با این کار، همه خاکهایی که از بالا شسته میشود در یک مخزنی مثل بشکه در انتهای کرت جمع میشود. به این قطعه زمین کوچک، «کرت فرسایش» گفته میشود که از طریق آنها، میزان فرسایش خاک اندازهگیری میشود. همچنین آب رودخانهها نمونهگیری میشود و مقدار مواد معلق آن اندازهگیری میشود.
**افزایش شدت باران فرسایش را تصاعدی بالا میبرد
اندازهگیریهایی که تا الان وجود داشته به ما نشان داده است که با افزایش شدت باران و مقدار جریان، مقدار فرسایش و رسوب بهصورت تصاعدی بالا میرود. یعنی وقتی شدت و میزان باران کم است، رسوب معلق ناچیز در حد صفر است. ولی وقتی شدت باران و دبی جریان رودخانه بالا میرود، این مقدار بهصورت تصاعدی بالا میرود.
اندازهگیری روزانه میزان رسوب در سطح کشور بسیار کم است، چون هزینهبر است، ولی بعضی جاها بهصورت پژوهشی و کارهای اجرایی ویژه، اندازهگیریهایی بهصورت روزانه انجام شده است. از جمله در گرگانرود که جاری شدن سیل در آققلا و گمیشان مربوط به طغیان همین گرگانرود است. رودخانه گرگانرود را یک بار حدود 30 تا 40 سال پیش 5 سال بهصورت روزانه اندازهگیری کردند و این خیلی به ما کمک میکند که بفهمیم چه اتفاقی میافتد. 5 سال روزانه یعنی 1825 بار اندازهگیری. من این 5 سال را بررسی کردم. این آمار نشان میدهد یک روز بهتنهایی سیلی آمده است که با آن سیل یک دوازدهم کل رسوبات 5 ساله انتقال پیدا کرده است. پس همین تصاعدی بودن افزایش رسوبات را در زمان سیل نشان میدهد.
**حمل رسوب زیاد، اتفاقی غیرطبیعی نیست
با این مثال، میفهمیم انتقال رسوبات در روزهای سیلابی میتواند بسیار زیاد باشد. بنابراین جاهای دیگر هم اگر باران شدیدی ببارد و سیلاب جاری شود، حمل رسوب زیاد اتفاقی غیرطبیعی نیست. مثالی دیگر میزنم. در تبریز موزهای به نام موزه آذربایجان وجود دارد که اسکلت یک زوج که با هم دفن شده و در عمق 8 متری پیدا شدهاند را آنجا نگه میدارند. عمر این اسکلتهای مدفون به سه هزار سال پیش برمیگردد. بر اساس روشی موسوم به کربن، زمان دفن را تعیین کردهاند. مطمئناً هیچکس، جسد را زیر 8 متر دفن نمیکند. اگر فرض کنیم که آنها را در عمق دو متری دفن کرده باشند، پس در طول سه هزار سال، 6 متر رسوب نشسته است. یعنی سطح تبریز 6 متر بالاتر آمده. جالب است که چون رسوبات لایهلایه هستند، میتوان گفت که یک لایه را یک سیل آورده و لایه بعدی را سیل دیگر. از روی هشت لایه تشکیل دهنده، مشخص است که در این سه هزار سال، هشت سیل بزرگ اتفاق افتاده است. به عبارت دیگر میتوان گفت که سیلابهای بزرگ نادر هستند و اینطور نیست که هر چند سال یک سیل بزرگ داشته باشیم.
**وقوع هر از چندگاه سیلهای بزرگ، امری طبیعی است
بنابراین، وقوع هر از چندگاه سیل بزرگ، امری طبیعی است. ولی آن چیزی که ما را ناراحت کرده، این است که ما در طبیعت دست بردهایم. اقداماتی انجام دادهایم که سیل و رسوبات ناشی از آن را گاهی اضافه کردیم. ما مثلاً در مورد سیل دروازه قرآن شیراز، کانالهای طبیعی عبور آب را با خاک پر کردیم، بهجای آن یک لوله به قطر یک متر گذاشتیم.
در حالی که اگر محاسبه میکردیم اوج سیلاب در این منطقه چقدر است و دریچههای مناسب قرار میدادیم تا آب رد شود، اصولاً مشکل پیش نمیآمد. علاوه بر این، همین دریچه با قطر یک متر هم غالباً توسط نخاله یا قطعات چوب مسدود میشود و به همین دلیل فاجعه اتفاق میافتد.
ایرناپلاس: چرا میزان گلولای یا رسوبات در سیلهای اخیر زیاد است؟
عربخدری: در کشوری زندگی میکنیم که نصف آن کوهستان و نصف آن دشت است. در مناطق کوهستانی، بخش قابلتوجهی مثلاً اگر بخواهم عددی بگویم شاید 30 درصد مناطق کوهستانی و تپهماهوری، مناطقی هستند که فرسایشپذیرند. یک دسته از این اراضی در اصطلاح، «مارن» نامیده میشوند. مارنها تشکیلات یا سازندهای حساس به فرسایش هستند. این سازندها به دلایل مختلفی پوشش گیاهی زیادی ندارند و وقتی باران میبارد بهشدت فرسوده شده و تولید رسوب میکنند.
**خاکهای جنوب ایران حساس به فرسایش است
ما آمدیم در جاهای مختلف ایران کرت فرسایش زدیم و فرسایش را اندازهگیری کردیم. برای ما جالب بود که فرسایش در اغلب زمینهای مرتعی کم است و زیر یک تن در هکتار در سال است. اما وقتی در مارنها اندازهگیری کردیم، بین 30 تا 50 تن در هکتار در سال فرسایش داشتند. در مناطقی از جمله در حوزههای جنوب ایران، تشکیلات مارنی داریم که خیلی حساس به فرسایش هستند. دومین قسمت اراضی حساس به فرسایش، دیمزارها هستند. دیمزارها زمینهایی هستند که قبلاً کاربری مرتعی داشتند و معمولاً شخم سالانه در جهت شیب میخورند.
**اراضی دیم، هفت برابر بیش از مراتع فرسایش دارند
اندازهگیریهای ما نشان میدهد که اراضی دیم، هفت برابر بیش از مراتع فرسایش دارند. مثلاً یک نمونه زمین دیم که در زنجان با شیب 10 درصد مورد بررسی قرار گرفت و شیب آنچنان بالایی هم نداشت، با این حال 2.5 تن در هکتار در سال فرسایش داشته است. اگر زمینی مثلاً 30 درصد شیب داشته باشد و فرسایش آن را اندازه بگیرید، مطمئناً خیلی بیشتر است. ما انسانها یکسری دستکاریهایی در طبیعت داریم. مثلاً کشاورز زمین را شخم میزند. در حالی که شخم زدن باید تابع قواعدی باشد. ما اگر به زمین فشار وارد کنیم یک جایی به ما پاسخ میدهد مثلاً سیل و فرسایش خاک زیاد میشود. ما سرجمع حدود 280 کرت فرسایش از سراسر کشور را بررسی و آنالیز کردیم و متوجه شدیم که کرتهای با کاربری کشاورزی دیم، هفت برابر مراتع فرسایش دارند. این نکته باید مورد توجه قرار گیرد.
**بخشی از دلایل وقوع سیل بهخاطر ندانمکاریهاست
دیمزارها معمولاً در مناطقی هستند که بارندگی بیش از 300 میلیمتر در سال باشد. اغلب مناطق سیلزده امسال بیش از 300 میلیمتر در سال بارندگی دارند. ما میبینیم که زیر اشکوب جنگلهای زاگرس همه شخم خورده است. هر جا که شیب اجازه داده و خاکی بوده شخم خورده است. نتیجه این کار این است که رسوب زیادی تولید میشود. من میخواهم بگویم بخشی از این اتفاقات به دلیل ندانمکاریهایی است که مردم انجام میدهند. مثلاً زمینها را در جهت شیب شخم میزنند. در حالیکه باید از زمینها استفاده صحیح کرد. این مثل آن میماند که یک نفر در جاده بد رانندگی کند و رانندگی او باعث شود جان همه به خطر بیفتند. این هم از همان موارد است. در این میان متأسفانه ما از باب مدیریتی هم نتوانستیم این مشکل را حل کنیم. دولت نباید از کشت و کار این زمینها پشتیبانی کند. دولت باید از زمینهایی پشتیبانی کند (مثلاً در پرداخت وام یا خسارت خشکسالی و نظایر آن) که کشاورزی صحیح در آن انجام میشود.
ایرناپلاس: این رسوبات به کجا میرود، آیا میتوان استفادهای از آنها کرد؟
عربخدری: ایران جزو کشورهای خشک و نیمهخشک است. نظام بارش در اغلب مناطق کشور ما مدیترانهای است. به این معنی که عمده بارش در فصل غیر رویش اتفاق میافتد. در پاییز و زمستان گیاهان در خوابند و عمده بارشها در این فصلها است. ما باید این باران را در خاک نگهداری کنیم. بعد به موقعش که هوا گرم شد گیاه از رطوبت خاک استفاده میکند. مردم ما از قدیم متوجه این موضوع شده بودند، بهویژه مردم مناطق خشک مثل خراسان جنوبی، بلوچستان و هرمزگان. مناطقی مثل لرستان نیمهخشک و نیمه مرطوب هستند، به همین دلیل مردم این مناطق اهمیت زیادی به ذخیره رطوبت در خاک نمیدادند.
**روشهای سنتی برای استفاده از گلولای سیلاب
همانطور که گفتم، برزگران مناطق خشک ایران یک سری شیوههای سنتی را استفاده میکردند. مثلاً در خراسان روشی وجود داشت که به آن «بندسار» میگفتند، در سیستان سه روش «دگار» و «خوشاب» و «دربند» استفاده میشود. در هرمزگان هم دربند و کشبند وجود دارد. اینها همگی اسامی محلی است و روشهای جالبی هستند. مثلاً در خراسان جنوبی، کشاورزان کرتهایی بزرگ به وسعت حدود یک هکتار با دیوارهایی به ارتفاع یک تا دو متر در کنار مسیلها درست میکردند. آب سیل که وارد میشد و لای یا رسوب خود را میانداخت، آب اضافه را خارج میکردند و از لای نهشته شده، برای کشاورزی استفاده میکردند.
در واقع هر بار که سیل میآمد، به اندازه حدود 10 سانتیمتر رسوب میانداخت و بعد آن را شخم میزدند. این اتفاق تا پنج بار اتفاق میافتاد یعنی تا پنج بار که سیل میآمد، لای میانداخت و شخم میخورد و بعد روی این لای کشاورزی انجام میدادند. مهمترین موضوع این بود که آب سیلاب در داخل این لایها ذخیره میشد. لایها ذراتی هستند که نه خیلی مثل رس چسبنده هستند نه مثل ماسه و شن درشتند. آنها بهترین خاک برای حفظ رطوبت هستند. این لایها همچنین از نظر تغذیه گیاه خیلی غنی هستند، بنابراین ما سابقه تاریخی در استفاده از رسوبات و گلولایها را داریم. در واقع سیلاب را نه فقط به دلیل آب، بلکه بهدلیل گلولایی که با خود میآورده مفید میدانستند. اما موضوع این است که اگر گلولای در یک بار سیلاب بهجای 10 سانتیمتر، یک متر باشد، باعث ایجاد مشکل میشود، چون در آن صورت، آب از آن به سهولت نفوذ نمیکند. در روشهای سنتی، علت نفوذ آب این است که وقتی 10 سانتیمتر گلولای میآمد، شخمش میزنند تا 10 سانتیمتر بعدی بیاید، ولی وقتی یک متر گلولای به یک باره بیاید، هیچ تراکتوری نمیتواند آن را شخم بزند.
بنابراین، رسوبگذاری زیاد، نامناسب است. چون رسوبات مثل آبرفتها ساختار لایهای دارند. این لایهها مانع از نفوذ آب میشود. بهدلیل همین ساختار لایهای، در صورت زیاد بودن عمق رسوب، ممکن است زمینهای کشاورزی تا چند سال از دیگر قابل استفاده نباشند، مگر اینکه ما وسیلهای داشته باشیم که بتواند آن را بهصورت عمیق شخم بزند.
**باید آب را در سالهای پر باران ذخیره کنیم
ایرناپلاس: برای جلوگیری از تکرار این اتفاق در آینده چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
عربخدری: ما در کشور هم خشکسالی و هم ترسالی داریم. ما بایستی عاقلانه و متناسب با شرایط کشور برنامهریزی کنیم؛ یعنی آب را در سالهای پر باران ذخیره کنیم تا در خشکسالی از آن استفاده کنیم.
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری این افتخار را دارد که یک شیوه را برای ذخیره آب ناشی از سیلابها معرفی کرده است و آن روش پخش سیلاب بر آبخوان است. در این روش، سیلابها پس از خروج از کوهستان روی مخروطافکنهها که زمینهای درشتدانه و نفوذپذیر هستند ذخیره میشود. مخروطافکنهها زمینهایی هستند که در خروجی هر رودخانه زمانی که از دره خارج میشود، ایجاد میشوند. ما با روش پخش سیلاب جریان آب را در داخل زمین نفوذ میدهیم. البته گلولایش را هم میگیریم و با آن مثل همان بندسار و خوشاب رفتار میکنیم. این یک روش نوین با همان هدف است. در حال حاضر، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، 37 ایستگاه آموزشی، تحقیقاتی و ترویجی پخش سیلاب بر آبخوان دارد. ما تا پایان سال 97 توانستیم طی 20 سال بیش از دو میلیارد مترمکعب آب را وارد آبخوانها کرده و ذخیره کنیم. این روش بسیار ساده، کمهزینه و مناسب مناطق خشک است.
**سدسازی دو ایراد بسیار بزرگ دارد
یک شیوه دیگر برای مقابله با سیل، سدسازی است. ولی سدسازی دو ایراد بسیار بزرگ دارد. یک این که حوضههای ما مارن یا اراضی حساس به فرسایش زیاد دارند. به همین دلیل، حجم بالایی از رسوبات وارد سدها میشود. مثل سد سفیدرود که در سال 1341 به بهرهبرداری رسید و یکی از رسوبگیرترین سدهای جهان است و هر سال هزینههای هنگفتی میکنند تا رسوبات آن را خارج کنند. دوم این که سدهای ما، چون دریاچه بزرگی دارند هر سال حدود دو تا سه متر از آب آن تبخیر میشود. این سطح از تبخیر برای کشور ما که آب در حکم طلا است، نامناسب بودن این روش را نمایان میکند. اما در روش پخش سیلاب بر آبخوان، آب در زیر زمین ذخیره میشود. این آب سبب تغذیه قناتها و چاهها هم میشود. در کشور ما عمده آب کشاورزی و آب شرب از چاهها و آبهای زیر زمینی تأمین میشود، بنابراین بهتر است سرمایهگذاری بیشتری را برای این شیوه انجام دهیم.
از طرفی از آنجا که خسارت ناشی از سیل و رسوبات آن بهصورت تصاعدی بالا میرود، ما باید به فکر حفاظت از خاک و مدیریت صحیح حوزههای آبخیرمان باشیم. مدیریت صحیح آبخیزمی گوید که زمینها را بهصورت صحیح شخم بزنید، گوسفند به تعداد مناسب برای چرا در مراتع ببرید، درختان را قطع نکنید.
متأسفانه یکی از مشکلات بزرگ در این حوزه اقدامات خود دولت است. مثلاً وقتی دولت میخواهد لولههای نفت و گاز را از جنوب به شمال بیاورد هر جایی که این لولهها از آن رد میشود، چند متر از هر طرف آن را دستکاری و تخریب میکنند. بنابراین، این مسیرها بیشترین خرابی و رسوب را تولید میکنند. مثال دیگر در این باره جادهسازی در مسیرهای کوهستانی است که در اثر خاکبرداری و خاکریزی بدون رعایت ملاحظات حفاظتی فرسایش و تولید رسوب بسیار زیاد است. فراموش کردم که بگویم زمانی که باران زیاد ببارد یکی از اتفاقهایی که میافتد زمین لغزش و رانش زمین است. رانش زمین به این شکل اتفاق میافتد که وقتی زمین و خاک پر از آب شد، سنگین شده و در جهت شیب حرکت میکند. البته جایی حرکت میکند که پاشنه آن خالی شده باشد؛ مثلاً در مناطق کوهستانی و پرشیب که بهصورت غیراصولی جادهای احداث شده باشد. بررسیها نشان میدهد رسوبات ناشی از رانش زمین خیلی بیشتر از فرسایش خاک در دیمزارهاست. احداث جاده بهویژه در مناطق شیبدار میتواند به فرسایش شدیدی منجر شود، چرا که بر اثر خاکبرداری و خاکریزیهایی که در هنگام جادهسازی انجام میگیرد، خاک، مستعد فرسایش میشود. با توجه به حجم عملیات راهسازی و عمرانی که سالانه در کشور انجام میشود، میتوان گفت بخش قابل توجهی از فرسایش خاکها در کشور از این طریق ایجاد میشود. به همین دلیل دولت باید نظارت قوی در این حوزه داشته باشد.
**ملاحظات زیست محیطی در جادهسازی نداریم
در حالی که اگر ما بیایم پنج درصد بیشتر در جادهسازی هزینه کنیم، میتوانیم همه ترانشه جادهها را تثبیت کنیم. تحقیقی درباره خطوط راه آهنی که زمان پهلوی اول در مسیر شمال ساخته شده انجام شده است. این راه آهن را بررسی کرده و دیدند تمام جاهایی که ترانشه زده شده، بالایش نهر آبی ایجاد کردهاند و بستر آن را سنگچینی کردهاند تا آب بارانی که از بالای دامنهها پایین میآید از طریق نهر به یک آبراهه طبیعی منتقل شود. در حالی که الان ما در جادهها وقتی ترانشه میزنیم با بقیه چیزها کاری نداریم. الان از آن راه آهن ساخته شده نزدیک به 70 سال میگذرد، بعد از 70 سال تازه یکی دو قسمت آن را آب برده است، در حالی که جادههای ما را دائم آب میبرد و دلیل آن این است که ما ملاحظات زیست محیطی در جادهسازی نداریم. این را از این بابت میگویم که همه چیز را نباید به مردم نسبت دهیم که مثلاً زمینهای کشاورزی را در جهت شیب شخم میزنند که البته آن هم مهم است. ما 10 میلیون هکتار دیمزار داریم که حداقل 50 درصد آن در دامنهها قرار دارد. این عامل مهمی بوده و پنج میلیون هکتار وسعت بسیار بزرگی است. ولی اراضی که در آنها جادهسازی انجام میشود هم سطح بزرگی است، همینطور زمینهایی که لولههای گاز و نفت و آب از آن رد میشود وسعت زیادی دارد. اینها تخریبهای بزرگی هستند و باعث آنها دولت است.
چند سال پیش چند جاده روستای وردیج را من به همراه یکی از دانشجویانم مورد مطالعه قرار دادیم. خیلی جالب بود که پای تمام ترانشهها حجم قابل توجهی خاک در اثر انقباض و انبساط ریخته بود، یعنی در اثر گرم و سرد شدن هوا در طول سال ذرات از هم جدا شده بودند و ریخته بودند. این ذرات ریخته شده پای دامنه خیلی زیاد بود و خود وزارت راه و شهرسازی سالانه هزینه زیادی میکند تا این خاکها را جمعآوری کند. در حالی که اگر بیاید این دیوارهها را زمانی که جاده احداث میشود شیب مناسبی بدهند و در اطراف آن گیاه بکارد، دو تا سه بار هم به آنها آب بدهند بعد برای همیشه آنجا تثبیت میشود و هزینههای آتی برای نگهداری آنها هم کم میشود و هم اینکه در مواقع بحران این همه گلولای توسط سیل جابهجا نمیشود.
به هر حال، ما در پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری شیوههایی را معرفی کردیم که یک نمونه آن، پخش سیلاب در آبخیز بود. شیوه دیگری هم با نام مدیریت جامع حوزههای آبخیز داریم که بر اساس آن میگوییم باید از اراضی در هر حوزهای که باشد، استفاده صحیح کرد، اما این هماهنگی همه دستگاهها و البته مردم را میطلبد.
یکی از کارهای مهم پژوهشکده ما تولید اطلسها و نقشههای سیمای آبخیز مشتمل بر اطلس سیل و فرسایش و ظرفیتهای آبی است. در این نقشهها که در سایت ما هم بارگذاری شده است، اعلام کردیم که شهرهایی از قبیل: آق قلا، معمولان و پلدختر جزو مناطق سیلگیر کشور است. به همین دلیل نقشهها هم میتوانند به ما کمک کنند تا ما جاهای خطرناک را تشخیص دهیم و تدابیر پیشگیرانهای انجام دهیم تا بحرانهایی در سطح وسیع ایجاد نشود. این نقشهها را ما سالها است که تهیه میکنیم و در سایت هم برای استفاده عموم و استفاده متخصصان امر منتشر کردیم.
موضوع دیگر این است که تهیه نقشه مستلزم صرف هزینههای بالایی است که ما بهعنوان دستگاه پژوهشی این اعتبار را نداریم. در حالی که این پژوهشها نیاز کشور ما است و سیل اخیر هم آن را ثابت کرده است. این پژوهشها بیشتر برای دستگاههای اجرایی قابل استفاده است و باید آنها بیایند و استفاده کنند. با این حال، زمانی که ما به دستگاههای اجرایی مراجعه میکنیم و به آنها میگوییم که در این کار پژوهشی سرمایهگذاری کنند، اهمیت لازم را نمیدهند.
این نقشهها و اطلسها کاربردهای زیادی از قبیل: مشخص کردن حوضههای سیلخیز و دشتهای سیل گیر را دارد. البته اگر ایراد هم داشته باید اصلاح کنیم؛ چون ما با دادههای محدود و با تحلیلهای کارشناسی به این نتایج رسیدیم. به همین دلیل، تحلیلها هر چند سال باید بهروز شوند.
در حال حاضر اطلس سیل موجود در سایت پژوهشکده در حد حوضههای رده چهار کشور هستند. ما اطلاعات سیل تا حد حوضههای رده هفت را نیز تهیه کردهایم و از آن رونمایی هم شده است. الان ما دنبال تهیه رده 10 هستیم و رده 10 به این معنی است که جزییترین مناطق بررسی شده و در نقشه نشان داده میشود. البته این مستلزم صرف هزینه بالایی است که ما بهتنهایی از پس آن برنمیآییم.
گفتوگو از الهام کاظمی
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اجتماعي سيل منابع طبيعي و آبخيزداري
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۵۳۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۱ بازیکن بیقرارداد برای پرسپولیس فاجعه است/ هرکس از پرسپولیس رفت پشیمان شد/ تیم اوسمار سپاهان را هم میزند و قهرمان میشود
پیشکسوت پرسپولیس گفت: اگر میخواهیم پرسپولیس را به همین شکل و با همین قدرت در فصل آینده داشته باشیم باید برای تمدید بازیکنان بدون قرارداد از همین حالا استارت بزنید.
سرویس ورزش مشرق - ضیا عربشاهی بازیکن اسبق تیم پرسپولیس در گفتگو با مشرق، در ارتباط با شرایط پرسپولیس در هفتههای اخیر اظهار داشت: باعث خوشحالی است که میبینیم پرسپولیس در نیم فصل دوم تبدیل به همان تیمی شده که هوادار و پیشکسوتش انتظار دارند. قطعاً پرسپولیس با ارائه چنین فوتبالی است که میتواند از عنوان قهرمانیاش دفاع کند در غیر این صورت اگر ما میخواستیم همان پرسپولیس نیم فصل اول را در دور برگشت داشته باشیم قطعاً اتفاق خاصی برایمان نمیافتاد.
وی درباره تغییرات ایجاد شده در کادر فنی و اثرش در تیم توضیح داد: همانطور که در آن زمان گفتم پرسپولیس به یک پوست اندازی در تفکرات فنی نیاز داشت. یحیی گل محمدی مربی خوبی بود و در طول سالهای اخیر هر آنچه داشت را در اختیار تیم قرار داد اما مشخص بود که دیگر به لحاظ فنی حرف تازهای ندارد که به بچهها بزند و یا شاید به هر حال خودش هم خسته بود که این عوامل هر دو در کنار هم موجب شده بود پرسپولیس آن شادابی و فوتبال همیشگیاش را ارائه ندهد.اما این مربی جوان خیلی با انگیزه است و انرژی زیادی برای تیم صرف میکند که کاملاً تاثیر آن را در بازیهای پرسپولیس میبینیم.
بازیکن قدیمی سرخپوشان تهرانی اضافه کرد: علاوه بر تاثیر خوب کادر فنی تازه وارد در تیم پرسپولیس باید گفت بازگشت عیسی آلکثیر و اضافه شدن بازیکن ازبکستانی و مدافع قطری هم تا حد زیادی توان تیم پرسپولیس را در سه فاز گلزنی، بازیسازی و دفاعی تقویت کرد. بازیکن قطری علاوه بر اینکه در دفاع شرکت میکند با قامت خوبی که دارد بارها در حملات هم به پرسپولیس کمک کرده که این به خودی خود فشار رو روی حریفان بیشتر میکند .
عربشاهی که خودش از جمله بازیکنان دریبل زن و پا به توپ پرسپولیس در سالهای گذشته به شمار میرود با اشاره به عملکرد بازیکن ازبکستانی این تیم تاکید کرد: یکی دیگر از عوامل مهم در این باره، حضور یک بازیکن در تیم پرسپولیس با سبک و سیاق همیشگی فوتبال این تیم است. ما در همه سالهای گذشته همواره در خط هافبک هجومی لااقل یک بازیکن داشتیم که پابه توپ بود و میتوانست با عبور از یکی دو بازیکن جلوی خودش موقعیتی خلق کند که خط دفاع و دروازهبان حریف را تحت تاثیر قرار بدهد که اورونوف دقیقاً همان شرایط و خصوصیات فوتبالی را دارد .
عربشاهی ادامه داد: در حال حاضر پرسپولیس از شرایط خیلی خوبی برای کسب نتایج پیش رو برخوردار است و فکر میکنم حتی بازی سپاهان که گفته میشود سختترین بازی پرسپولیس در دیدارهای باقی مانده تا پایان فصل است هم برای این تیم دردسر خاصی ندارد. این هفته هم در دیدار با نفت آبادان فقط باید در دفاع مراقب بازیکنان دریبل زن آنها باشیم. امیدوارم دروازه بان جوان تیم مان بتواند مثل سه بازی قبلی که دروازه اش را بسته نگه داشت این بار هم عملکرد خوبی داشته باشد.
پیشکسوت پرسپولیس در این باره که ۱۱ بازیکن این تیم قراردادشان در پایان این فصل تمام میشود گفت: من مدیریت بلد نیستم و مدیرهم نبوده ام ولی همین قدر می دانم اصلاً نباید اجازه میدادیم در پایان فصل چنین شرایطی به وجود بیاید. این وضعیت یعنی ضعف مدیریت. داشتن یکی دو بازیکن بدون قرارداد طبیعی است ولی وقتی به اندازه یک تیم کامل نفر بی قرارداد داریم فاجعه است.
وی ادامه داد: مدیران باشگاه باید از ابتدای فصل به این موضوع فکر میکردند اما من یک صحبت هم با خود بازیکنان دارم. شاید آنها از پرسپولیس بروند و قرارداد بهتری به لحاظ مالی ببندند ولی اگر به شرایط بازیکنانی که از پرسپولیس جدا شدند دقت کنند قطعاً متوجه میشوند که با پول کمتر می توانند اعتبار بیشتری برای امروز و آینده شان در این کشور داشته باشند. کمتر بازیکنی بوده که از پرسپولیس رفته و بعدا پشیمان نشده است.
عربشاهی اضافه کرد: البته من جای جوانان این دوره و زمانه نیستم و خودم میدانم که زندگی تا چه اندازه سخت شده و خیلی اتفاقات در فوتبال یا بیرون از آن با پول رقم میخورد اما به هر حال این دوران تمام میشود و آینده هم وجود دارد. در این بین من فکر میکنم کادر مدیریتی باید هر طور شده تلاش کند تا لااقل قرارداد ۷۰درصد این بازیکنان تمدید شود وگرنه فصل آینده اوضاع برای ما سخت خواهد شد.
یادآور می شود؛ مهدی ترابی، امید عالیشاه، وحید امیری، گولسیانی، سعیدصادقی، سروش رفیعی، مسعودریگی، وحدت هنانوف، فرشاد فرجی، دانیال اسماعیلیفر و علی نعمتی ۱۱ بازیکنی هستند که قراردادشان با پرسپولیس در پایان فصل تمام خواهد شد.