تهران دچار انقطاع تاریخی و هویتی شده است
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۶۰۸۵۳
نسل جدید پذیرفته که محکوم به زندگی شهری است و باید از زندگی آرمانی دست بکشد. بنابراین به شکل خودجوش فضاها و مکانهایی چون «کافهها» را خلق کرده تا بتواند در آن راحت و صمیمی باشد. کافهها، یک بُعد اجتماعی و فرهنگی قوی دارند و قادر به پالایش مناسبات ماشینی شهری هستند. مابهازای کافههای امروزی در معماری گذشتۀ ما «بالکنها» بودند؛ اگر در گذشته چیزی مثل بالکن موجب تقویت حس اجتماع میشد امروزه کافهها چنین نقش مهمی را ایفا میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک شهر پویا و سرزنده به فضاهای عمومی باشکوه نیاز دارد. در این فضاها است که «گفتوگو» شکل میگیرد، «صمیمیت» چهره مینماید و «اعتماد» متبلور میشود. اما وقتی شهر مکانی میشود برای کسب ثروت و قدرت، طبیعی است که «فضاهای عمومی» هم در معرض هجوم سرمایه قرار گیرد. محققان و پژوهشگران شهری بر این باورند که «فضاهای عمومی شهری» به سرعت در حال از بین رفتن هستند. دگردیسی سرمایهسالارانه این فضاها، حیات اجتماعی شهر را به شدت تهدید میکند. اهمیت فضاهای عمومی و نقش آن در افزایش کیفیت زندگی شهری بحثی قابل تأمل است که آن را با دکتر حسین ایمانی جاجرمی، دانشیار جامعهشناسی دانشگاه تهران با گرایش «مطالعات توسعه» و «جامعهشناسی شهری»، به گفتوگو گذاشتیم. آنچه در ادامه میخوانید ماحصل نشست ما با او است که به تحولات حوزۀ عمومی و دگردیسی فضاهای عمومی شهری میپردازد.
***
*در چند سال گذشته جامعهشناسی شهری از دو منظر «اقتصاد سیاسی» و «مطالعات فرهنگی» به مسائل و موضوعات شهری پرداخته است. شما برای تبیین پدیدۀ «شهرگرایی» چه رویکردی را دنبال یا پیشنهاد میکنید؟
هر کدام از این دو رویکرد ظرفیت قابل توجهی در توصیف و تبیین «شهر» و پدیدههای شهری دارند. اما به نظر من واقعیتهای شهری از منظر «تاریخی- جامعهشناختی» کمتر مورد تحلیل قرار گرفته است. وقتی فرایند تاریخیِ تغییر و دگرگونی شهرها مورد ملاحظه قرارگیرد، دید بهتر و جامعتری نسبت به واقعیتهای کنونی بوجود خواهد آمد. بازخوانی جامعهشناختی روندهای تاریخیِ یک پدیده، این امکان را به ما میدهد تا از افق و چشمانداز وسیعتری، پیچیدگی یک پدیده را بررسی کنیم. در مورد جامعهشناسی شهری هم میتوان همین رویکرد را دنبال کرد. این نوع نگاه بخصوص در کارهای «احمد اشرف» برجسته است. اشرف با یک نگاه تاریخی- جامعهشناختی وضعیت شهر در ایران را مورد مطالعه قرار داد. پس از او، پژوهشگران شهری کمتر به این رویکرد توجه کردهاند.
پیشنهاد من تلفیق «تاریخ» و «جامعهشناسی» یا به تعبیر دیگر، رویکرد «تاریخی- جامعهشناختی» به مطالعات شهری است. در این صورت جامعهشناسی شهری، غنای نظری و تجربی بیشتری خواهد یافت. به طور مثال تهران را درنظر بگیریم. این شهر بیش از 230 سال است که پایتخت ایران است. تهران، پایتخت سه نظام سیاسی مختلف («قاجارها»، «پهلوی» و «جمهوری اسلامی») بوده است. از طرفی تاریخ تهران با دغدغۀ توسعه و نوسازی کشور عجین است. خط سیر تجربۀ مدرنیته در ایران با عطف توجه به تغییر و تحولات تاریخیِ شهر تهران به خوبی قابل مطالعه و بررسی است. برای همین معتقدم جامعهشناسی شهری باید نگاه تاریخی داشته باشد.
*موضوع «فضاهای عمومی شهری» یا دگردیسی و تغییر مداوم این فضاها کمتر موضوع بحث و بررسی بوده است؛ نظر شما دربارۀ اهمیت فضاهای عمومی چیست. در سالهای گذشته این فضاها چگونه و بر اساس چه منطقی دستخوش تغییر شدهاند؟
فکر میکنم یکی از دلایل این کمتوجهی همان نگاه غیرتاریخی است که در مباحث جامعهشناسی عموماً و در «جامعهشناسی شهری» خصوصاً رواج دارد. اساساً حیات شهر با مسأله فضا پیوند خورده است. رشد و گسترش کالبدی شهر، بدون تولید و خلق فضای اجتماعی امکانپذیر نیست. اما همیشه کشمکشی بین نیروهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی برای تملک هرچه بیشتر فضاهای شهری وجود دارد. اولویت منتخبان شهری در شهرهای توسعهیافته، که به سِمَتهایی چون عضویت در انجمن شهر یا شهردار دست مییابند، خواستههای شهروندان است. معمولاً این منتخبان پیش از ورود به حوزۀ مدیریت شهری درکمپینهای اجتماعی خاصی فعالیت میکنند. آنان به شکل فعالانه پیگیر مطالبات اجتماعی هستند، چون فشارهای اجتماعی پشت سر آنها است و باید پاسخگوی مطالبات اجتماعی شهروندان باشند. حفظ فضاهای عمومی و توسعۀ این فضاها یکی از دغدغههای محوری این دست از تصمیمگیران و مدیران منتخب است. در ضمن نهادهای مدنی و کمپینهای اجتماعیِ فعال، این امکان را برای شهروندان بوجود میآورند تا آگاهانه در تغییر کاربریهای شهری مشارکت نمایند. به طور مثال میتوان به فرودگاه تمپل هوف(Tempelhuf) برلین اشاره کرد. توسعهگران و فعالان محیطزیستی، شورای شهر برلین را مجبور به برگزاری رفراندومی کردند تا تعطیلی یا ادامۀ فعالیت این فرودگاه را به رأی بگذارد. 63 درصد شرکتکنندگان به پایان کار فرودگاه و تغییر کاربری آن رأی دادند. در نهایت این فرودگاه به پارک تبدیل شد.
اما مسأله فضاهای عمومی، همیشه «تخریب» یا «تغییر کاربریها» نیست. گاهی حفظ هرچه بیشتر فضاهای تاریخی و عمومی مدنظر است. حفظ این فضاها کارکرد اجتماعی مختلفی دارد. به طور مثال بافت تاریخی شهر «ژنو» در سوئیس برای بیش از چند سده پایدار مانده و ظواهر آن حفظ شده است. کالبد آن در خدمت حفظ هویت تاریخی شهر است و انتقال این هویت به نسلهای بعد را تسهیل میکند. یک پدر یا یک مادربزرگ ژنوی به راحتی میتواند در این بافت تاریخی برای فرزند یا نوۀ خود خاطرات گذشته را تعریف کند. این شهر تداوم تاریخی را ممکن میکند. در اینگونه شهرها، روابط اجتماعی و فرهنگی به سهولت و با کمترین دغدغهها حفظ و بازتولید میشود و بدین ترتیب دامنۀ فرهنگپذیری گسترش مییابد. مدیریت شهری هم با اتکاء به همین سرمایه است که میتواند «سیاستهای توسعهگرایانۀ اجتماعی» را دنبال کند.
اما متأسفانه در کشور ما وضع به گونهای دیگر پیش رفته است. تغییرات شهرهای ما، به طور مثال شهر تهران آنقدر پرشتاب بوده که اثری از گذشته در آن مشهود نیست. تغییرات شتابان نمیتواند در خدمت انباشت خاطره باشد. در ایران، ما بسیاری از فضاها را از دست دادهایم و باید در اینباره حرف زد که چرا برخی شهرها در حفظ فضاهای عمومی و خلق هر بارۀ آن موفق هستند و برخی دیگر نه. مثلاً تهران فضاهای عمومی باشکوهی ندارد؛ فضاهای عمومی، یادمانی و محبوب که مردم را گردهم آورد. میدان آزادی هم فقط در برخی مناسبتها چنین ویژگی پیدا میکند و در بیشتر زمانها کارکرد ترافیکی دارد. ما در تهران یک انقطاع تاریخی- هویتی داریم. بافت و کالبد شهر هیچ تداوم تاریخی را ترسیم نمیکند. در نتیجه بازخوانی تاریخی نداریم و حتی نمیتوانیم گذشتۀ شهر را تعریف کنیم چون مکانها از بین رفته، طبقات اجتماعی از هم پاشیده و حیات اجتماعی تاریخی، مابه ازای کالبدی و فیزیکی ندارد.
*فضاهای عمومی شهری بستر حضور فعال افراد و مشارکت اجتماعی آنان است؛ اما با این وجود، امروزه شهر بیشتر در تسلط خودروها و ساختمانها است تا شهروندان. این اتفاق چرا و چگونه رخ داد؟
فکر میکنم تصور ما از مسألۀ اقتصاد شهری، خیلی بزرگ مقیاس است. به صنایع فرهنگیِ خلاق کمتر توجه داریم. اقتصاد فعالیتهای هنری و فرهنگی جایی در ذهن مدیران ندارد. وقتی مدیریت اقتصاد شهر حول محور برجسازی، انبوهسازی و راهسازی شکل گرفته و تداوم یافته، طبیعی است شهروندان اولویت چندانی در نظام برنامهریزی نداشته باشند. من معتقدم حیات اجتماعی شهروندان هرگز دغدغۀ اصلی سیاستها و برنامههای توسعۀ شهری نبوده است. در ادامه به طور اجمالی سعی میکنم نوع و نحوۀ شکلگیری و دگردیسی فضاهای عمومی و منطق این تغییرات را با مثال «میدان توپخانه» روشن کنم. این شکل از توضیح کمک میکند تا با فرایند تاریخی تغییر فضاهای عمومی بیشتر آشنا شویم.
میدان توپخانه در سال 1246 خورشیدی ساخته شد. در آن ایام مساحت تهران از 5/4 کیلومتر به 5/19 کیلومترمربع گسترش یافت. در آن سال میدان جدیدی احداث شد برای استقرار نظامیان و توپ؛ به همین دلیل اسمش «میدان توپخانه» است. جالب است که این میدان اگرچه عمومی است اما برای شهروندان طراحی نمیشود. میدان برای حفاظت از ارگ و برای به رخ کشیدن قدرت پادشاه است وکارکرد نظامی دارد. حتی میدان مشق هم میدانی نظامی است. توسعۀ عهد ناصریِ تهران توسعهای مدرن است. اما شواهد نشان میدهد که ما مدرنیته را از طریق نظامیگری درک و تجربه میکنیم. شمایل آن ادوات نظامی، لباسهای نظامی و آیینهای نظامی است. میدان برای تعاملات اجتماعی ساخته نشده بود، بلکه افزایش امنیت ارگ و شاه مدنظر است؛ یعنی خلق فضاهای شهری با مسألۀ امنیت پیوند دارد. هدف به رخ کشیدن قدرت است و بیشتر جنبۀ نمایشی دارد. در این فضاهای باسمهایِ شهری، مردم پیشاپیش حذف شدهاند. و چون این فضاهای عمومی ریشه در تعاملات اجتماعی و فرهنگی روزمرۀ مردم ندارد خیلی زود و راحت هم از دست میرود.
این میدان و فضاهای پیرامونی آن اولین عناصر مدرنیته را در خود جای میدهد؛ مثل بانک، ساختمان دادگستری، ساختمان شهرداری(بلدیه)، بیمارستان و اداره مالیات. عموماً دولت، قدرت خود را بوسیلۀ این اماکن نشان میداد. این میدان نقش مهمی در تحولات سیاسی ایران داشت. با وجود رویکرد به شدت مدرنیستی آن دوره، تا پایان دورۀ پهلویِ اول، بین ساختمانهایی که احداث میشود و روند کلی اقتصاد و سیاست عمومی تناسب وجود دارد. تا این دوره، هنوز شهرسازی و معماری ایران قدرت انطباق بالایی دارد، قادر است از عناصر خارجی وام بگیرد و آن را با فضای اجتماعی و فرهنگی موجود انطباق دهد. اما در زمان پهلوی دوم دیگر خبری از انطباق نیست. به تدریج دورۀ تسلیم و وادادگی آغاز شد. عمارت تلگرافخانه خراب شد، برج عظیم مخابراتی ساخته میشود که تناسبی با ساختمانهای دیگر ندارد. ساختمان بلدیه تخریب و بنای دیگری جای آن را نمیگیرد و آن فضا بدل به سیاه چالهای شهری میشود که هر خاطره و احساسی را در خود فرو میبرد. بنابراین میدان کمکم از دست میرود و در دهۀ 1340 این میدان عمومی به یک نقطه ترافیکی تبدیل میشود که نه زیبا است و نه دعوتکننده. این میدان رفتهرفته از فضایی عمومی و اداری به فضایی برای عبور و مرور خودروها تبدیل میشود. تغییر و تحولات میدان توپخانه، سیر مدرنیته را به خوبی نشان میدهد. این سیر تحولات با سیر تحولات عمومیتر جامعه انطباق دارد؛ از هماهنگی به عدم هماهنگی، از انطباق به عدم انطباق و از یک کل منسجم به بیهماهنگی و شلختگی.
شاید بتوان روند تحولات را اینگونه دستهبندی و نامگذاری کرد: عهد ناصری و سپس دورۀ رضاشاه، دورهای است که شهر بیشتر وجه «نظامی- سیاسی» دارد، دورۀ پهلوی دوم، عصر «سیاسی- اداری» شهر است و سالهای پس از جنگ، «عصر اقتصادی» شهر تهران فرا میرسد. اما فکر میکنم کمکم وارد دورهای میشویم که شهر به صاحبان اصلی آن یعنی «مردم» بازگردد.
*چه واقعیتی شما را امیدوار کرده است. آیا نشانههای امیدوارکنندهای برای خلق و ایجاد فضاهای مردمی شهری وجود دارد؟
معمولاً فضاها را پیشاپیش، کارشناسان و برنامهریزان شهری طراحی میکنند.کمتر اجازه دادهایم تا مردم فضای خودشان را خلق کنند. ولی به نظر من در سالهای اخیر با یک موج جدید تحولخواه در زیستِ شهری مواجه هستیم که خود را در سبک زندگی شهروندان و بخصوص جوانان نشان داده است. به اعتقاد من نسل جدید، دغدغههای فرهنگی و اجتماعی خاص خودش را دارد. آنها یاد گرفتهاند دنبال جوی آب و چمنزار نباشند و با همین خیابانها و بناهای سیمانی زندگی خود را معنادار کنند. نسل جدید پذیرفته که محکوم به زندگی شهری است و باید از زندگی آرمانی و ایدهآل دست بکشد. بنابراین به شکل خودجوش فضاها و مکانهایی خلق کرده تا بتواند در آن راحت و صمیمی باشد، مکانهایی که میتوان آنها را مکانهای سوم (Third Places) نامید، میان فضاهای عمومی و خصوصی. به گمان من رشد بسیار سریع کافههای پایتخت و استقبال گستردۀ جوانان میتواند از این منظر مورد توجه قرار گیرد. بیتردید رشد قارچگونۀ کافهها طبق دستورالعمل یا برنامهریزی رسمی مشخصی صورت نگرفته است.
به طور معمول، منطق توسعۀ شهری، شهر را به دو ساحت خصوصی و عمومی، یعنی بین «محل سکونت» و «محل کار» تقسیم میکند. پس ایجاد فضاهایی از این جنس میتواند به عنوان نیرویی در برابر آن دوگانه عمل کند.کافهها، فضا- مکانهایی هستند در حد فاصل زندگی خصوصی و زندگی عمومی رسمی. آنها یک بُعد اجتماعی و فرهنگی قوی دارند و قادر به پالایش مناسبات ماشینی شهری هستند. مابهازای کافههای امروزی در معماری گذشتۀ ما بالکنها بودند؛ بالکن فضایی بود که ارتباط چشمی را میسر و بدین ترتیب گرما و اعتماد و صمیمیت را بین همسایگان و ساکنان محله تقویت میکرد. اگر در گذشته چیزی مثل بالکن موجب تقویت حس اجتماع میشد امروزه کافهها چنین نقش مهمی را ایفا میکنند.
از یک نقطهنظر دیگر، میتوان کافهها را آلترناتیو مالها دانست. من فکر میکنم مالها هم گران هستند و هم بدنام، در ضمن هزینۀ آنها بسیار بیشتر از سودشان است اما فضاهایی مثل کافهها قدرت جذب فرهنگی بیشتری دارند. تکثیر کافهها نشان از پذیرش و درونی کردن این فضاها است. تاکنون ما مجبور بودیم در فضای پادشاهان، مدیران و برنامهریزان تردد و معاشرت کنیم ولی هم اکنون شهرنشینها بدون دخالت هیچ دست قدرتی، دارند فضای خودشان را خلق میکنند. فرزندان عصر شهر، شهر را به خاستگاه و بنیاد آن برمیگردانند؛ یعنی جایی برای زندگی اجتماعی در معنای واقعی آن.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۶۰۸۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بافت ناکارآمد شهری بوشهر یک هزار و ۸۳۷ هکتار است
دبیر مجمع کمیسیونهای شهرسازی و معماری مراکز استانها با اشاره به اینکه بافت ناکارآمد شهری بوشهر یک هزار و ۸۳۷ هکتار است، گفت: این بافتها در ۱۱ شهر استان بوشهر اعلام شده و سکونتگاه غیررسمی این شهرها ۷۷۰ هکتار است. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بوشهر، سلامت هدایتی ظهر امروز در جمع خبرنگاران در بوشهر با اشاره به قدمت بالای تاریخی استان بوشهر اظهار داشت: بوشهر دارای تمدن دوره ایلامی دارد که نیازمند نگاه ویژه ملی و تخصیص بودجه خاص است.
وی با بیان اینکه جمعیت شهری ایران رو به افزایش است گفت: جمعیت شهری ایران در 50 سال گذشته از 5 میلیون نفر به 60 میلیون نفر رسیده و این مهم سرعت ساخت و ساختها نسبت به فرسودگی بافتهای شهری قابل قیاس نیست.
دبیر مجمع کمیسیونهای شهرسازی و معماری کلان شهرها و مراکز استانها از افزایش تعداد شهرها در ایران خبر داد و بیان کرد: تعداد شهرها از 100 شهر نسبت به 50 سال گذشته اکنون به یکهزار و 400 شهر رسیده و این مهم همچنان در حال افزایش است.
166 هزار هکتار از بافتهای شهری فرسوده است
هدایتی با اشاره به اینکه 166 هزار هکتار از بافتهای شهری در استانها فرسوده و ناکارآمد است اضافه کرد: آمار اسکان رسمی در شهرها 59 هزار هکتار اعلام شده است.
وی بافت تاریخی شهرها را 32 هزار هکتار دانست و تصریح کرد: اکنون 74 هزار هکتار از بافتهای شهری استانها فرسوده و این فرسودگی در حال افزایش است.
دبیر مجمع کمیسیونهای شهرسازی و معماری مراکز استانها با اشاره به اسکان 70 درصد جمعیت کشور در شهرها خاطرنشان کرد: خدمات شهری افزایش قابل توجهی یافته است ولی به دلیل افزایش حاشیهنشینی خدمات شهری متوازن انجام نمیشود.
هدایتی سرانه خدماتی در شهر تهران را مورد اشاره قرار داد و اضافه کرد: اکنون 7 هزار هکتار کمبود سرانههای خدماتی در شهر تهران اعلام شده که نقش موثر در کیفیت زندگی دارد.
وی بافت ناکارآمد شهری بوشهر را یکهزار و 837 هکتار دانست و گفت: این بافتها در 11 شهر استان بوشهر اعلام شده و سکونتگاه غیررسمی این شهرها 770 هکتار است.
دبیر مجمع کمیسیونهای شهرسازی و معماری مراکز استانها ادامه داد: با بودجه مصوب شهرداریها امکان بازسازی و ترمیم بافتهای فرسوده نیست از این نظر بر اساس شعار سال مشارکت بخش خصوصی در این عرصه ضروری است.
هدایتی افزود: از 17 میلیون واحد مسکونی شهری در کشور بر اساس آمار سال 1395 حدود 11 میلیون واحد آن مقاوم و با دوام است و 6 میلیون ساختمان نیاز به طرحهای مقاومسازی دارد.
70 درصد از بافت تاریخی بوشهر بهسازی و نوسازی شد
شهردار بوشهر نیز بهسازی و مرمت بافت تاریخی بوشهر را مورد اشاره قرار داد و گفت: 70 درصد از بافت تاریخی بوشهر بهسازی و نوسازی شده و طرح جدارهسازی بافت بوشهر بر عهده اداره کل میراث فرهنگی استان قرار گرفته است.
حسین حیدری با بیان اینکه یکی از ظرفیتهای گردشگری بوشهر بافت تاریخی بوشهر است گفت: ساختمانهای بافت تاریخی بوشهر دارای قدمت حدود 2 قرن دارند که بازسازی برخی از آنها در دستور کار قرار گرفته شده است.
وی همکاری دستگاههای مختلف از جمله اداره کل بنادر و دریانوردی و گمرک بوشهر در مرمت و بازسازی ساختمانهای قدیمی و تاریخی یک ضرورت است تصریح کرد: باید این دستگاهها پای کار بیایند تا اهداف مورد نظر محقق شود.
شهردار بوشهر طرحهای بازسازی و بازآفرینی بافت بوشهر را مطلوب ارزیابی کرد و افزود: در محله تنکگها بافت فرسوده زیادی داریم که اقدامات لازم تدوین و اجرایی شده است.
حیدری طرحهای عمران شهری را مورد اشاره قرار داد و بیان کرد: امسال با اجرا طرحهای مختلف عمران شهری از جمله گذر مناطق جنوبی شهر بوشهر تحول مهمی ایجاد میشود.
افزوده شدن 480 هکتار اراضی به محدوده شهر بوشهر
رئیس شورای شهر بوشهر هم از افزوده شدن 480 هکتار اراضی به محدوده شهر بوشهر خبر داد و خاطرنشان کرد: عملیات اجرایی ساخت 3 هزار و 500 واحد مسکونی سازمان انرژی اتمی در این محدوده آغاز شد.
وحید نیک روش اعتبارات ارزش افزوده شهرداری بوشهر را مورد اشاره قرار داد و تصریح کرد: سال گذشته 700 میلیارد تومان اعتبار ارزش افزوده به شهرداری بوشهر پرداخت شد که پیشبینی 900 میلیارد تومان شده بود.
وی بیان کرد: پیشبینی میشود امسال بین یکهزار و 100 میلیارد تومان تا 1300 میلیارد تومان اعتبارات ارزش افزوده پرداخت شود.
رئیس شورای شهر بوشهر با گلایه از نحو پرداخت عوارض آلایندگی به شهرهای استان بوشهر گفت: چرا تنها به سه شهر استان بوشهر اعتبارات آلایندگی پرداخت میشود درحالی که شهرهای تحت پوشش مشکلات آلایندگی بیش از این است.
نیک روش با اشاره به طرح نوسازی در بافت تاریخی بوشهر گفت 90 درصد از گذر بافت تاریخی بوشهر اجرا شده است.
وی از برگزاری هفتمین اجلاس مجمع روسای کمیسیونهای شهرسازی و معماری شوراهای اسلامی، معاونین شهرسازی شهرداران کلان شهرها و مراکز استانها در بوشهر خبر داد و گفت: این اجلاس 6 و 7 اردیبهشت در سالن اجتماعات اداره کل بنادر و دریانوردی استان بوشهر برگزار میشود.
انتهای پیام/190/